ویکی‌پدیا:پروژهٔ مترجمان/نیكاراگوئه

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

باکس اطلاعاتی کشورها نام بومی: جمهوری نیكاراگوئه نام سنتیو قدیمی: جمهوری نیكاراگوئه نام معمول: نیكاراگوئه تصویر_پرچم: Flag of Nicaragua.svg تصویر _نشان: Coat of arms of Nicaragua.svg تصویر_نقشه: LocationNicaragua.png سرود ملی: سالو آتی نیكاراگوئه زبانهای رسمی: زبان اسپانیایی (رسمی)- در درجه پایین تر: انگلیسی و زبانهای بومی كه در ساحل كارائیب مورد استفاده است. پایتخت: ماناگوآ عرض جغرافیایی: 12 متر- عرض جغرافیایی: 9 متر- عرض جغرافیایی شمال به جنوب: شمال- طول جغرافیایی: 86- طول جغرافیایی: 16 متر- طول جغرافیایی شرق به غرب: غرب بزرگترین شهر: ماناگوآ نوع حكومت: جمهوری رهبر_عنوان: فهرست روسای جمهور نیكاراگوئه| رئیس جمهور نام رهبر 1: ‹‹ انریك بولانوس›› ‹‹اورتگا›› تا ژانویه رئیس جمهور می شود، بنابراین این مورد را تا آن زمان تغییر ندهید. رتبه منطقه: 97 وسعت منطقه:1 E11 مساحت: 124494 در صد آب: 14/07 برآورد جمعیت: 5487500 برآورد رتبه جمعیت: 108 سال برآورد جمعیت: ژولای 2005 آمار جمعیت: سال آمار جمعیت: تراكم جمعیت: 42 میزان مایل در ازای تراكم جمعیت: 109-- رتبه تراكم جمعیت: 157 تولید ناخالص داخلی- برابری قدرت خرید: 20،996 میلیلرد دلار- صندوق بین المللی پول رتبه تولید ناخالص داخلی- برابری قدرت خرید: 108 سال تولید ناخالص داخلی- برابری قدرت خرید: 2005 سرانه تولید ناخالص داخلی- برابری قدرت خرید: 3،636 دلار رتبه سرانه تولید ناخالص داخلی- برابری قدرت خرید: 119 نوع حاكمیت: مستقل یادداشت حاكمیت: از اسپانیا واقعه رسمی 1: اعلام شده واقعه رسمی 2: به رسمیت شناخته شده تاریخ رسمی 1: 15 سپتامبر 1821 تاریخ رسمی 2: 25 ژولای 1850 |HDI = 0.690 رتبه:  : HDI112 سال HDI: 2003 شاخه HDI: =medium پول رایج: كوردوبا كد پول رایج: ان آی او كد كشور: - منطقه زمانی: |utc_offset =-6 منطقه زمانی  : DST |utc_offset_DST = |cctld = .ni كد تماس: 505 پانویس:

‹‹نیكاراگوئه››، كه مطابق الفبای آوانگار بین المللی |[re'puβlika ðe nika'raɰwa] خوانده می شود، یك جمهوری دموكراتیك در آمریكای مركزی است. این كشور بزرگترین كشور در برزخ جغرافیایی است، كه در عین حال از لحاظ جمعیتی كم تراكم ترین كشور است و در مقایسه با همسایگان كوچكتر خود از جمعیت كمتری برخوردار است. این كشور در شمال با ‹‹ هوندراس›› و در جنوب با ‹‹كاستاریكا›› هم مرز است. خط ساحلی آن در اقیانوس آرام قرار گرفته است و این در حالی است كه قسمت شرقی این كشور در امتداد دریای كارائیب واقع شده است.

نام این كشور از ‹‹نیكارائو››، نام فبیله ای گرفته شده است كه به زبان ‹‹ناهوآت›› تكلم می كردند وقبل از فتح آمریكا به دست اسپانیا ساكن سواحل ‹‹لاگو دو نبكاراگوآ›› بودند، همچنین بخشی از نام این كشور از واژه اسپانیایی {{lang|es|Agua}بع معنای ‹آب›› گرفته شده است و علت آن وجود دریاچه های بزرگ ‹‹لاگو دو نبكاراگوآ›› و ‹‹لاگو دو ماناگوآ›› در منطقه بوده است.

در زمان فتح آمریكا به دست اسپانیا، نیكاراگوئه نامی بود كه برای اشاره به نوار باریك بین دریاچه نیكاراگوآ و اقیانوس آرام به كار می رفت. زمانی كه اولین فاتحان به این منطقه پای گذاشتند، ‹‹ رئیس نیكارائو›› حاكم آن بود. سرانجام این اصطلاح توسعا برای اشاره به ساكنان آن منطقه اطلاق شد. نیكارائوس یا نیكارانوس.

قبیله نیكارائو پس از سقوط ‹‹تئوتی هو آ كن›› و به پیشنهاد رهبران مذهبی خود به این منطقه كوچ كرند. بنا به روایات، آنها قصد داشتند به سمت جنوب بروند تا اینكه رودخانه ای را دیدند با دو آتش فشان كه از درون آب فوران كرده بود، بنابراین آنها وقتی توقف كردند به ‹‹اومیتیپ›› ، بزرگترین جزیره جهان كه آب تازه آن از آتش فشان تامین می شود، رسیدند.

فهرست مندرجات

[ویرایش] تاریخچه

اصلی|تاریخچه نیكاراگوئه

در سال 1524، كانكوئستادور، فرانسیسكو هرناندز دو كوردوبو (پایه گذار نیكاراگوئه) اولین محلهای اقامت اسپانیایی، از جمله دو شهر اصلی نیكاراگوئه را تاسیس كردند: گراندا نیكاراگوئه در نزدیكی دریاچه نیكاراگوئه و لئون نیكاراگوئه در شرق دریاچه مانگوآ. نیكاراگوئه كه در دهه 20 قرن 16 به عنوان مستعمره اسپانیا پادشاهی گوآتمالا محسوب می شد، تبدیل به بخشی از امپراطوری مكزیك شد و پس از آن در 1821 به عنوان بخشی از استانهای متحده آمریكای مركزی كسب استقلال كرد و در سال 1838 به عنوان یك جمهوری مستقل حق حیات به دست آورد. ‹‹ساحل ماسكیتو ››، واقع در منطقه ‹‹بلوفیلدز›› در اقیانوس آتلانتیك مورد ادعای پادشاهی بریتانیای كبیر و ایرلند و اجداد آن به عنوان كشور تحت الحمایه از 1655 تا 1850 قرار داشت. در سال 1859 این منطقه به هوندراس واگذار شد و یك سال پس از آن به نیكاراگوئه محول شد. تمام این حوادث در حالی رخ داد كه منطقه مزبور تا سال 1894 به عنوان موجودیتی مستقل و خودمختار شناخته می شد.

تصویر:Grana gF.JPG
گرانادا، نیکاراگوا

قسمت اعظمی از سیاست اولیه نیكاراگوئه را پس از كسب استقلال درگیری و رقابت بین نخبه های لیبرال لئون و نخبه های محافظه كار گراندا تشكیل می داده است. این رقابت و درگیری هر از گاهی به جنگ داخلی نیز كشده می شد. یك ماجراجوی اهل ایالات متحده به نام (سرباز) ویلیام والكر، كه در ابتدا لیبرالها در سال 1885 از او دعوت به عمل آورده بودند تا در مبارزات آنها بر ضد محافظه كاران به صف آنها بپوندد، در جنگ لیبرالها به قدری آسان و راحت پیروز شد كه سهل ترین پیروزی او در جنگ در طول عمرش محسوب می شد. در نتیجه، او از این موقعیت برخوردار شد كه حكومت كشور را به دست گیرد. والكر در سال با هدف ایجاد حكومتی كه نوكر دست به سینه ایالات متحده باشد، 1856 بر مسند ریاست جمهوری این كشور تكیه زد. بسیاری از كشورهای آمریكای مركزی با توجه به هراسی كه از طرح و نقشه والكر برای گسترش قلمروی خود داشتند، در سال 1857 با هم متحد شدند تا او را از نیكاراگوئه بیرون كنند. عجیب آن است كه این كشورهای متحد تحت حمایت یكی از صاحبان صنایع آمریكایی (كورنلیس واندربیلت) قرار داشتند كه قبلا از اخلالگری و آشوب افكنی والكر در تیكاراگوئه پشتیبانی كرده بود. والكر در 12 سپتامبر 1860 در منطقه همجوار؛ یعنی هندوراس اعدام شد. .[1] پس از آن، حكومت محافظه كاری به مدت سه دهه بر منطقه حاكم بود.

‹‹خوزه سانتوز زلایا›› با استفاده از اختلاف نظر وتشت آرایی كه بین دسته های مختلف محافظه كار وجود داشت، شورش لیبرالی بر ضد حكومت به راه انداخت كه موجب به قدرت رسیدن او در سال 1893 شد. زلایا سر انجام در سال 1894به درگیری و اختلاف چندین و چند ساله نیكاراگوئه با بریتانیای كبیر بر سر ساحل آتلانتیك خاتمه بخشید و ساحل ماسكیتو را بار دیگر به نیكاراگوئه ملحق كرد.

نیكاراگوئه در جریان ‹‹جنگ جهانی دوم›› كمكهایی كرد و اولین كشوری بود كه ‹‹منشور سازمان ملل›› را تایید كرد. [۱].

نیكاراگوئه بسیار شاهد مداخله خارجی ها بوده و برای مدت زیادی متحمل دیكتاتوری نظامی شده است، كه طولانی ترین آن مربوط می شود به حكومت خانواده ‹‹سوموزا›› كه تا اواخر قرن 20 ادامه داشت. خانواده سوموزا در نتیجه یك پیمانی كه توسط ایالات متحده در سال 1927 طراحی شده بود به قدرت دست یافتند. در این پیمان مقرر شده بود كه باید به جای ارتشهای كوچك جداگانه كه برای مدت زیادی كشور را تحت كنترل خود داشته اند، گارد ملی تشكیل شود (نیاز به ذكر نقل قول). تنها ژنرال نیكاراگوئه ای كه از امضای این پیمان ، ‹‹ ال تراتادو دل اسپینو نگرو›› سر باز زد ‹‹ آگوستو سزار ساندیانو›› بود كه به مناطق كوهستانی شمالی گریخت و در آنجا به مدت 5 سال بر ضد نیروهای ایالات متحده به مبارزه پرداخت.


نیروهای ایالات متحده سرانجام با مبارزان ساندینیستا سازش و توافق كردند. نیروهای مذكور منطقه را ترك كردند و كشور تحت كنترل ‹‹ خوآن باتیستا ساكاسا›› افتاد. یك گارد ملی كه توسط ‹آناستاسیو سوموزا گارسیا›› از ایالات متحده فارغ التحصیل شده بود، تاسیس شد و در سازمان جدیدی كه ایجاد شده بود، بالاترین موقعیت را به دست آورد.

سوموزا با استفاده از موقعیت خود در گارد ملی، حكومت كشور را به چنگ آورد. سوموزا كه از مخالفتهای مسلحانه ساندیانو هراس داشت، او را به برگزاری نشستی در ماناگوآ دعوت كرد كه در آنجا ساندیانو در فوریه 1934 توسط گارد ملی ترور شد. سوموزا كنترل كشور را به طور كامل در دست داشت و هرگونه مقاومت مسلحانه احتمالی را سركوب كرده بود . در مقام انتفام از ترور ساندیانو، ریگوبرتو لوپز پرز، شاعر نیكاراگوئه ای در سال 1956 سوموزا را ترور كرد. ‹‹لوئیز سوموزا دبایلا››، فرزند ارشد دیكتاتتور فقید، رسما پس از مرگ پدرش كنترل كشور را به دست گرفت.

لوئیز چند سالی بیشتر در قدرت نبود؛ چرا كه بر اثر حمله قلبی از دنیا رفت. از او به عنوان فردی میانه رو یاد می شود. پس از او یك رئیس جمهور دست نشانده به نام ‹‹ رن شیك›› به قدرت رسید. آناستاسیو سوموزا دبایلا كه مسئولیت گارد ملی را به عهده داشت، كنترل كشور را به دست گرفت. او پس از شریك رسما عهده دار سمت ریاست جمهوری كشور شد. در 1961 یك دانشجوی جوان به نام ‹‹ كارلوس فونسكا›› به شخصیت تاریخی ساندیانو روی آورد و‹‹ جبهه آزادی بخش ملی ساندینیستا›› (FSLN) را تشكیل داد. FSLN در سراسر دهه 60 قرن 19 به عنوان یك حزب كوچك فعالیت می كرد، اما نفرت شدید سوموزا از FSLN و برخورد شدید و افراطی او با كسانی كه مظنون به حمایت و هواداری از ساندانیستا بودند، موجب شد این تفكر در میان بسیاری از مردم عامه شكل گیرد كه ساندانیستاها بسیار قویتر از آنی بودند كه تصور می شدند.

برخی از مورخین زلزله سال 1972 را كه ماناگوآ را ویران كرد، به عنوان ‹‹آخرین میخی كه بر تابوت›› سوموزا زده شد، تلقی می كنند. حدود 90% شهر ویران شد و فساد بی شرمانه سوموزا، بی كفایتی در كنترل كمك رسانی (كه باعث شد ‹‹روبرتو كلمنته›› ستاره دزدان دریایی پطرزبورگ در تاریخ 31 دسامبر 1972 شخصا به ماناگوآ سفر كند- پروازی كه با مرگ غم انگیزی پایان یافت) و امتنای او از بازسازی ماناگوآ باعث شد نیكاراگوئه ای های جوان ناخشنود متعلق به دسته های ساندینستاها كه دیگر چیزی برای از دست دادن نداشتند، سیل آسا به مخالفت با او پرداختند.

سوموزا صنایع اصلی بازسازی كشور را به انحصار خود در آورده بود و اجازه نمی داد كه دیگر اعضای عالی رتبه از سود ناشی از افزایش فعالیت اقتصادی سهمی ببرند. این موضوع نیز به نوبه خود موجب ضعیف تر شدن سوموزا شد؛ چرا كه حتی نخبگان اقتصادی نیز دیگر میلی به حمایت وپشتیبانی از او نداشتند. در 1976 یك نوع كتان مصنوعی، كه یكی از ستونهای اقتصادی نیكاراگوئه در آن عصر محسوب می شد، به بازارعرضه شد. این مساله باعث كاهش قیمت كتان گردید و كشور از لحاظ اقتصادی دچار مشكل بزرگی شد.

این مشكلات اقتصادی ساندینستاها را در مبارزاتشان بر ضد سوموزا به پیش راند و در نتیجه باعث آن شد كه بسیاری از نیكاراگوئه ای های متعلق به طبقات متوسط و بالای جامعه به این باور برسند كه ساندینستاها تنها امید باقی مانده آنها برای رها ساختن كشور از رژیم ظلم پیشه سوموزا می باشد. به باور عموم، ترور پدرو خوآكیم چامورو، سردبیر مهمترین روزنامه نیكاراگوئه و یكی از مخالفان سر سخت سوموزا، در ژانویه 1978، جرقه و عامل محركی بوده است كه باعث نارضایتی عمومی از سوموزا شد. در آن زمكان چنین تصور می شد كه عاملین این قتل اعضای گارد ملی بوده اند.

ساندینیستاها، كه از حمایت مردمی، اصحاب كلیسای كاتولیك و دولتهای منطقه ای و بین المللی برخوردار بودند، در ژولای 1979 قدرت را به دست آوردند. سوموزا كشور را ترك كرد و اعضای گارد ملی او سرانجام سر از پاراگوئه درآوردند و او در سپتامبر 1980 در آنجا توسط اعضای حزب انقلابی كارگران آرژانتین ترور شد. اصلی ترین برنامه های جامع ساندینیستاها شامل ‹‹ نهضت سوادآموزی ملی›› گسترده (آگوست- مارس 1980) و اصلاحات اساسی در حوزه كشاورزی بود كه باعث شد زمینها و مزارع به دست كشاورزانی بیافتد كه در گذشته اغلب صاحب هیچ زمین و مزرعه ای نبوده اند.

جیمی كارتر، رئیس جمهور ایالات متحده كه از یك سال پیش كمك به سوموزا را متوقف كرده بود، در بدو امر اقدام به اعطای كمك به دولت نوپا در نیكاراگوئه كرد، اما هر چه از دوران ریاست جمهوری كارتر می گذشت از میزان كمك ایالات متحده به نیكاراگوئه كاسته می شد و در نهایت در زمان ریاست جمهوری ‹‹رونالد ریگان›› به سبب كشف مداركی دال بر حمایت ساندینیستا از شورشیان‹‹ FMLN›› در كشور ال سالوادور این كمك به طور كامل قطع شد. قبل از انصراف ایالات متحده از كمك به نیكاراگوئه، یكی از رجال سیاسی‹‹ FMLN›› به نام ‹‹بایاردو آرشه›› گفته بود كه : ‹‹نیكاراگوئه تنها كشوری است كه سوسیالیسم خود را با دلارهای امپریالیسم بنا كرده است››.

ساندینیستاها پس از استراحت و فراغت بال كوتاهی با جنگ داخلی فزاینده و تضعیف كننده ای مواجه شدند كه توسط چریكهای كنترا، شورشیان نماینده ، رونالد ریگان، رئیس جمهور ایالات متحده، توطئه ریزی شده بود. ایالات متحده مخالفان را آموزش می داد و آنها را تامین مالی می كرد تا بر ضد ساندینیستاها بجنگند و علاوه بر آن انتقادات گسترده ای در نقاط زیادی از ایالات متحده، از جمله كنگره ملی، بر ضد ساندینیستاها به راه می انداختند. وقتی كنگره ملی ایالات متحده تصمیم گرفت كمك به مخالفان را قطع كند، یكی از نزدیكان ریگان، به نام كلنل اولیور نورث، طرحی را دسیسه چینی كرد تا از طریق فروش مخفیانه سلاح به ایران مخالفان دولت حاكم كاراگوئه را تامین مالی كند كه در نهایت منجر به رسوایی ‹‹ایران كنترا›› شد.

دانیل اورتگا، با اكثریت آرا در سال 1984 به عنوان رئیس جمهور نیكاراگوئه انتخاب شد، اما سالهای جنگ و درگیری تاثیرات نامطلوب بی سابقه ای بر اقتصاد نیكاراگوئه گذارده بود و خانواده های یسیاری را در وضعیت بسیار دشواری قرار داده بود. اگرچه سازمانهای غیردولتی غربی كه در زمان انتخابات اجازه ورود به نیكاراگوئه را یافته بودند، انتخابات را منصفانه و عادلانه توصیف كردند، با این حال، اورتگا و FSLN با بیان اینكه : ‹‹ هیچ خطری از جانب میانه رو ها متوجه آنها نیست و میانه روها تصویر درستی از كشور برای دنیای خارج محسوب می شوند››، احزاب میانه رو آزاد گذاشتند و فعالانه به سركوب احزاب مخالف پرداختند (نیاز به ذكر نقل قول).

نیكاراگوئه در سال 1986 در یك دعوی قانونی تاریخی بر ضد ایالات متحده در ‹‹دادگاه عدل بین المللی›› پیروز بیرون آمدند (مراجعه شود به بخش ‹‹نیكاراگوئه در برابر ایالات متحده››) و ایالات متحده محكوم به پرداخت 12 میلیارد دلار به عنوان غرامت به سبب برهم زدن استقلال نیكاراگوئه از طریق مداخله در حمله بر ضد آن دولت محكوم شد. ایالات متحده از پذیرش رای دادگاه سر باز زد و مدعی شد كه دخالتی در امور مربوط به استقلال نیكاراگوئه نداشته است. بنابراین، دولت ایالات متحده حتی علیرغم قطع نامه مجمع عمومی سازمان ملل، از پرداخت غرامت به نیكاراگوئه امتناع ورزید.

[ویرایش] دهه 90 و دوره پسا ساندینیستا

انتخابات با حضور احزاب مختلف در 1990 برگزار شد و در آن ائتلاف احزاب ضد ساندینیستا (متشكل از طیف راست و چپ سیاسی)، تحت رهبری ‹‹ ویولتا چامورو››، بیوه پدرو خوآكیم چامورو ، موفق شدند ساندینیستا را شكست دهند. این شكست موجب شگفتی ساندینیستاها شد؛ چرا كه آمارگیریهای قبل از انتخابات حكایت از موفقیت قاطع ساندینیستا داشت و اجتماعاتی كه آنها قبل از انتخابات تشكیل داده بودند باعث جذب صدها هزار نفر به سوی این حزب شده بود. نتایج دور از انتظار انتخابات با تحلیلها و نظرات فراوانی مواجه شد و مفسرانی، مانند ‹‹نوام چامسكی›› و ‹‹سیر برایان ویلسون›› بر این باور بودند كه این نتایج دور از انتظار نتیجه تهدیدات ‹‹كنتراها/ مخالفان›› در خصوص دنیاله گیری و تداوم جنگ در صورت حضور دوباره ساندینستاها در عرص قدرت، جنگ زدگی جماعت عامه نیكاراگوئه و حمایت مالی بی دریغ ایالات متحده ار احزاب مخالف حزب حاكم بوده است.

در طرف مقابل، پی جی اوروكه در اثر خود به نام ‹‹ مرگ دوباره كمونیسم›› : ref>"The Return of the Death of Communism Nicaragua, February 1990," a chapter in Give War a Chance: Eyewitness Accounts of Mankind's Struggle Against Tyranny, Injustice, and Alcohol-Free Beer by P. J. O'Rourke. Grove Press; reprint edition (November 2003, ISBN 0802140319).</ref> چنین آورده است: ‹‹ مزیت ناعادلانه استفاده از منابع دولتی برای آن حزب به پایان رسیده است، چطور كنترل ساندینیتا بر نظام انتقالی مانع از آن شد كه هواداران ‹‹مخالفان متحد نیكاراگوئه›› (UNO) نتوانند در تظاهرات حضور پیدا كنند، چطور سلطه ساندینیستا بر ارتش باعث شد كه سربازان به اورتگا رای بدهند و اینكه كه چطور بوروكراسی ساندینیستا مانع از آن شد كه كمك 3،3 میلیون دلاری ایالات متحده به دستUNO برسد، در حالی كه دانیل اورتگا میلیونها دلاری را كه توسط مردم از خارج كشور در اختیار او گذاشته شده بود و میلیونها میلیون دلار از خزانه دولت نیكاراگوئه را برای انتخابات خرج كرده بود. ."

نظر سنجی از رای دهندگان نیكاراگوئه ای جكایت از آن داشت كه اكثریت رای دهندگان به سبب تحریمهای اقتصادی ایالات متحده بر ضد دولت اورتگا به چارمورد رای داده بودند. نظرسنجی های به عمل آمده از رای دهندگان همچنین دانیل اورتگا را متقاعد ساخت كه انتخابات درست و صحیح بوده و این امر در تصمیم او مبنی بر پذیرش آرای مردم و كناره گیری از قدرت به جای باطل اعلام كردن انتخابات موثر بود.

اقتصادی كه به چامارو سپرده شد كاملا ویران شده بود . در دهه 90 درآمد سرانه مردم نیكاراگوئه، به خاطر هزینه های اجتماعی و اقتصادی جنگ كنترا بر ضد دولت تحت رهبری ساندینیستا تا حدی متجاوز بر 80% كاهش یافته بود . .[2] در كمال شگفتی ایالات متحده و نیروهای مخالف، چامورو ارتش ساندینیستا را منحل نكرد، هر چند كه آن ارتش به ارتش نیكاراگوئه تغییر نام داده بود. كمك اصلی چامورو به نیكاراگوئه، برچیدن گروههایی در مناطق شمالی و مركزی كشور بود. این امر باعث شد كشور به ثباتی دست یابد كه به مدت 10 سال نمونه آن را به خود ندیده بود.

در انتخابات بعدی نیز كه در 1996 برگزار شد، دانیل اورتگا و ساندینیستاهای FSLN مجدد شكست خوردند. رقیبی كه این بار آنها را شكست داد ‹‹آرنولدو آله مان›› از حزب لیبرال قانونی (PLC) بود. آله مان، رئیس جمهور نیكاراگوئه به تفاهم استراتژیكی با اورتگا و FSLN دست یافت و علی الظاهر سیاست نیكاراگوئه در سیستم دو حزبی قرار گرفت. PLC و FSLN در حوزه ها و بخش های مشخص و متمایز دولتی با یكدیگر همكاری می كردند تا بتوانند راه را برای احزاب كوچكتر ببندند. .الگو:Fact

در انتخابات 2001، PLC بار دیگر FSLN را شكست دادد و انریكو بولانوس بر مسند ریاست جمهوری كشور تكیه زد. معهذا، او پس از روی كار آمدن روابط خود را با PLC قطع كرد و رئیس جمهور اسبق نیكاراگوئه ‹‹آله مان›› را به فساد سیاسی متهم ساخت و 20 سال حبس برای او به سبب اختلاس، پول شویی و فساد در نظر گرفت. اعضای حزب ساندینیستا و حزب لیبرال وفادار به آله مان با ایجاد شكاف در قدرت بولانس و وزرای او و تهدید به استیضاح ، در برابر تصمیم دولت جدید از خود واكنش نشان دادند. این كودتای تدریجی تا حدودی به خاطر فشار ایالات متحده و تاخیر در اعمال تغییرات در قانون اساسی كه تا انتخابات 2006 به تاخیر افتاد، عقیم و بی اثر شد.

[ویرایش] سیاست

نكات بیشتر در مورد سیاست كشور نیكاراگوئه سیاست نیكاراگوئه در چهارچوب نظام ریاست جمهوری، نمایندگی دموكراتیك، جمهوری تبیین شده است كه بر اساس آن رئیس جمهور نیكاراگوئه هم رئیس دولت و هم در راس حكومت است. سیاست این كشور مبتنی بر نظام چند حزبی می باشد. دولت مسئول قوه مجریه محسوب می شود. قوه مقننه هم به دولت و هم به مجلس ملی نیكاراگوئه محول می شود. قوه قضاییه مستقل از دو قوه مجریه و مقننه عمل می كند. در حال حاضر رئیس جمهور نیكاراگوئه ‹‹انریك بولانس گیر› است.—در ماه ژانویه اورتگا ریاست جمهوری را به عهده می گیرد، پس لطفا در ژانویه این قسمت را تغییر دهید. -->. انتخابات ریاست جمهوری و قانونگذاری نیكاراگوئه در 5 نوامبر 2006 برگزار شد. دانیل اورتگا در این انتخابات برای سومین بار به سمت ریاست جمهوری نیكاراگوئه انتخاب شد. او تنها 39% آرا را به خود اختصاص داد و همین میزان برای قطعی كردن نتایج انتخابات كفایت می كرد.

[ویرایش] جغرافیا

اصلی|جغرافیای نیكاراگوئه

Departaments (capitals):   1 Boaco (Boaco)  2 Carazo (Jinotepe)  3 Chinandega (Chinandega)  4 Chontales (Juigalpa, Chontales)  5 Estelí (Estelí)  6 Granada (Granada)  7 Jinotega (Jinotega)  8 León (León)  9 Madriz (Somoto)  10 Managua (Managua)  11 Masaya (Masaya)  12 Matagalpa (Matagalpa)  13 Nueva Segovia (Ocotal)  14 Rivas (Rivas)  15 Río San Juan (San Carlos)  Autonomous Regions   16 RAAN (Bilwi)  17 RAAS (Bluefields)
Departaments (capitals):
1 Boaco (Boaco)
2 Carazo (Jinotepe)
3 Chinandega (Chinandega)
4 Chontales (Juigalpa, Chontales)
5 Estelí (Estelí)
6 Granada (Granada)
7 Jinotega (Jinotega)
8 León (León)
9 Madriz (Somoto)
10 Managua (Managua)
11 Masaya (Masaya)
12 Matagalpa (Matagalpa)
13 Nueva Segovia (Ocotal)
14 Rivas (Rivas)
15 Río San Juan (San Carlos)
Autonomous Regions
16 RAAN (Bilwi)
17 RAAS (Bluefields)

Occupying a landmass of 129,494 km² - roughly the size of Greece or the state of New York and 1.5 times larger than Portugal.

قریب به 8% از خاك نیكاراگوئه به عنوان پارك ملی و ذخایر بیولوژیكی محافظت می شود. این كشور درجنوب با كاستاریكا، در شمال با هندوراس و در شرق با دریای كارائیب هم مرز است.

نیكاراگوئه یك جمهوری تك دولتی است. به منظور اجرای اهداف اجرایی-مدیریتی این كشور به 15 بخش (واحد اصلی) و دو منطقه خودمختار بر اساس الگوی كشور اسپانیا تقسیم شده است. دو منطقه خودمختار ‹‹ دل آتلانتیكو نورت›› و ‹‹دل آتلانتیكو سور›› هستند كه اغلب به ترتیب تحت عنوان RAAN RAAS' از آنها یاد می شود. تا قبل از اعطای خودمختاری به این دو منطقه در سال 1985، آنها بخش واحدی را به نام زلایای نیكاراگوئه تشكیل می دادند.

نیكاراگوئه دارای سه منطقه جغرافیایی متمایز است: لولندز اقیانوس آرام، مناطق كوهستانی شمالی- مركزی وساحل ماسكیتو| لولندز آتلانتیك.

[ویرایش] لولندز اقیانوس آرام

این منطقه در غرب كشور قرار گرفته و شامل یك دشت وسیع، گرم و لم یزرع است. چندین آتش فشان بزرگ متعلق به رشته كوههای ماریبیوس این دشت را قطع می كنند، كه شامل مومباكو بیرون از گراندا و موموتومبو در نزدیكی لئون می شود. منطقه لولند از خلیج فونسكا شروع می شود و امتداد آن تا مرز اقیانوسی نیكاراگوئه با كاستاریكا در جنوب دریاچه نیكاراگوئه می رسد. این منطقه بیشترین جمعیت را در خود جای داده است. قریب به 20% جمعیت كشور در، پایتخت؛ یعنی ماناگا یا اطراف آن زندگی می كنند كه در سواحل جنوبی دریاچه ماناگا قرار گرفته است.

لولندز اقیانوسی، علاوه بر ساحل و تفریح گاههایش، همچنین مخزن قسمت اعظمی از میراث دوران استعمار نیكاراگوئه توسط اسپانیا می باشد. معماری و صنایع دستی مربوط به دوران استعمار در شهرهایی از قبیل گراندا، و لئون به وفور یافت می شود.

[ویرایش] منطقه مركزی

Guardabarranco (Turquoise-browed Motmot): پرنده ملی
Guardabarranco (Turquoise-browed Motmot): پرنده ملی

این یك ناحیه مرتفع به دور از ساحل اقیانوس آرام است كه هوای آن سردتر از لولندز اقیانوس آرام است. تقریبا یك چهارم كشاورزی این كشور در این منطقه انجام می شود و در قسمتهایی كه شیب بلندتری دارند قهوه رشد می كند. درخت بلوط، كاج، خزه، سرخس و ثعلب در جنگلهای انبوه منطقه به وفور یافت می شود.

پرندگانی كه در منطقه مركزی زندگی می كنند شامل كوئتزل تابان، سهره طلایی، مرغ مگس، جی جاق، و توكان است.

[ویرایش] لولندز اقیانوس آرام

این منطقه جنگل استوایی كه رودهای بزرگ زیادی از آن می گذرد، سكنه بسیار اندك و پراكنده ای دارد. ری یو كوكو (هندوراس/ نیكاراگوئه) نقطه مرزی این منطقه با هندوراس است. خط ساحلی كارائیب بسیار پر پیچ و تابتر از هم نوع سابق صاف و هموار خود در اقیانوس آرام است. مردابها و دلتاها آن را بسیار ناهموار ساخته است.

ساحل شرقی استوایی نیكاراگوئه از دیگر مناطق این كشور بسیار متفاوت است. آب و هوای منطقه معمولا استوایی است، به این شكل كه دما در آن بالا و رطوبت زیاد است. در اطراف شهر اصلی منطقه؛ یعنی بلوفیلدز، مردم در سطح وسیعی به زبان انگلیسی در كنار زبان رسمی اسپانیایی تكام می كنند و جمعیت حاضر در این منطقه بیتشر شبیه جمعیتی است كه در بندرهای خاص كارائیب یافت می شوند تا بقیه نیكاراگوئه.

گونه های بسیار مختلفی از پرندگان، از جمله عقاب، بوقلمون، توكان، طوطی دم دراز و طوطی آمریكایی نیز در منطقه یافت می شود. حیات وحش منطقه نیز شامل گونه های مختلف میمون، مورچه خوار، آهوی دم سفید و خوك خرطوم دار می شود.

[ویرایش] همچنین مراجعه شود به:=

آتش فشانها در نیكاراگوئه فهرست شهرهای نیكاراگوئه

[ویرایش] اقتصاد

اصلی|اقتصاد نیكاراگوئه

Maderas and Concepcion Volcanoes, popular tourist destination in Nicaragua
Maderas and Concepcion Volcanoes, popular tourist destination in Nicaragua

در طول تاریخ، اقتصاد نیكاراگوئه مبتنی بر صادرات محصول فروشی، از جمله موز، قهوه و تنباكو بوده است. مشروب رم نیكاراگوئه در ردیف بهترین مشروبها در آمریكای لاتین معروف است و همچنین تنباكو و گوشت گاو این كشور نیز از موقعیت بسیار خوبی برخوردارند. در طی ‹‹جنگ كنترا (مبارزان آزادی طلب)| ساندینیستا››، قسمت اعظمی از زیرساخت این كشور منهدم یا ویران شد و حتی زمانی شد كه میزان تورم در كشور به چند هزار درصد رسید. از زمان پایان جنگ كه تقریبا دو دهه پیش بوده است، بسیاری از صنایع دولتی به بخش خصوصی واگذار شده اند. تورم به سطح قابل كنترلی رسانده شده است و در سالهای اخیر اقتصاد كاملا و با سرعت بالا رشد كرده است.

همانند بسیاری دیگر از كشورهای در حال توسعه، در نیكاراگوئه نیز قسمت اعظمی از افرادی كه از لحاظ اقتصادی در وضعیت بدی به سر می برند، زنان هستند. علاوه بر آن، دردرصد نسبتا بالایی از خانواده های نیكاراگوئه ای، زنان سرپرست خانواده هستند. 39% از خانواده های شهری و 28% از خانواده های مناطق روستایی شاهد این وضعیت هستند.

كشور هنوز در مرحله بهبود اقتصادی قرار دارد و در نظر دارد اصلاحات بیشتری را انجام دهد و كمكهای مالی صندوق بین المللی پول به نیكاراگوئه نیز مشروط بر انجام همین اصلاحات است. در سال 2005، وزرای 8 كشور صنعتی برتر جهان (موسوم به جی-8) موافقت كردند تا به عنوان بخشی از برنامه ‹‹كشورهای فقیر با دیون بالا››، بدهی های خارجی نیكاراگوئه را ببخشند. از سال 2004، نیكاراگوئه پس از بولیوی، هندوراس و هائیتی، چهارمین كشور فقیر قاره آمریكا بوده است و سرانه تولید ناخالص داخلی آن، قریب به 900/2 دلار بوده است. [3] میزان بیكاری بنا به اعلام رسمی 11% است و 36% دیگر نیز نیمه بیكار هستند.

واحد پول نیكاراگوئه كوردوبا است كه از نام ‹‹فرانسیسكو هرناندز دی كوردوبا›› (پایه گذار ملی نیكاراگوئه) گرفته شده است.

[ویرایش] گردشگری

در 15 سال گذشته یا حدود آن، بخش گردشگری شاهد رشد اقتصادی بوده كه تاثیر مثبتی بر زندگی و وضعیت مالی مردم نیكاراگوئه داشته است. از 2001، مبلغ 600 میلیون دلار در گردشگری سرمایه گذاری شده است كه بخش اعظمی از آن به سرمایه گذاران نیكاراگوئه ای و ایالات متحده متعلق است. این كشور به خاطر چشم اندازهای زیبا، گیاهان و جانداران، فرهنگ، سواحل دریایی و البته دریاچه ها و آتش فشانهایش شهرت یافته است.

.

تصویر:PLAYA MARSELLA NICARAGUA.jpg
ساحل اقیانوس آرام در نیکاراگوا

بنا به اعلام وزارت گردشگری نیكاراگوئه، شهر استعماری گراندا منطقه ای است كه گردشگران اغلب ترجیح می دهند آن را برای گردش انتخاب كنند. همچنین، شهرهای لئون، ماسیا، ریواس و شهرهای هم سنگ آنها از قبیل سان خوان دی سور، ری یو سان خوان| رود سان خوان، اومیتیپ، آتش فشان مومباچو، جزیره كورن و جزیره كورن كوچك و دیگر شهرها، جزء مناطق جذاب گردشگری این كشور محسوب می شوند. علاوه بر موارد فوق، اكوتوریسم و موج سواری نیز باعث جذب گردشگران بسیاری به نیكاراگوئه می شود.

امروزه در عواید و منافع اقتصادی حاصله از گردشگری جای هیچ گونه شك و تردیدی وجود ندارد؛ و گردشگری حدود 10% درآمد نیكاراگوئه را تشكیل می دهد. پس از امضای قرارداد منطقه آزاد جمهوری دومینیكن در آمریكای جنوبی، انتظار می رود كه دولت سرمایه گذاری و حمایت خود را در خصوص گردشگری افزایش دهد.

[ویرایش] جمعیت شناسی

اصلی|مردم شناسی نیكاراگوئه بر اساس سرشماری انجام شده در سال 2005، جمعیت نیكاراگوئه 5480400 نفر است كه در مقایسه با جمعیت این كشور در سال 1995 كه 4357099 بود، 20% افزایش داشته است.

مستیزوها و زامبوهای نیكاراگوئه ای كه رنگ آنها بسیار سیاه است و بومی منطقه محسوب می شوند و افرادی با نژاد اروپایی یا چند نژادی اروپایی هستند، رویهم رفته 86% جمعیت این كشور را تشكیل می دهند، به این صورت كه 80% جمعیت كشور را مستیزوها و زامبوها تشكیل می دهند و 6% آن را افرادی با نژاد اروپایی (اغلب اسپانیایی، آلمانی، ایتالیایی و فرانسوی).

تصویر:PaloMayo caribe.jpg
Caribbean People Dancing May Pole

در قرن نوزدهم، اقلیتی بومی در منطقه وجود داشت، اما این گروه نیز عمدتا جذب فرهنگ رایج و حاكم مستیزو/ زامبو شدند. نیكاراگوئه، بویژه در قرن نوزدهم، شاهد فوجی از مهاجرت مردم ملتهای اروپایی به خود بود. علی الخصوص، شهرهای شمالی استیل و ماتاگالپا، نسل چهارمی از جوامع آلمانی را در خود جای داده اند. اغلب جمعیت مستیزو و جمعیتی كه دارای نژاد اروپایی هستند، در مناطق غربی كشور، مثل شهرهای ماناگوآ، گراندا و لئون زندگی می كنند.

..

تصویر:Nicaboy.jpg
کودکی گرانادایی

حدود 9% جمعیت نیكاراگوئه را سیاهپوستان یا آفریقایی- نیكاراگوئه ای ها تشكیل می دهند كه بیشتر آنها در ساحل كارائیب یا اقیانوس آتلانتیك كه دارای جمعیت پراكنده ای است، زندگی می كنند. جمعیت سیاهپوست عمدتا دارای اصلیت هند غربی (آ‹تیلن) هستند و اخلاف كارگرانی هستند كه طبق تهعدات و قراردادهایی اغلب از جامائیكا و هائیتی و در زمانی كه نیكاراگوئه تحت الحمایه انگلیس بود، به این كشور آورده شده بودند. پس از پاناما، نیكاراگوئه بیشترین جمعیت سیاهپوستان را در میان كشورهای آمریكای مركزی دارد. همچنین، تعداد كمتری از ‹‹گاریفونا›› كه مردمی با نژاد مختلط كاریبی، آنگلولن، كانگولیس و آراواك هستند، در این كشور زندگی می كنند.

5% باقی مانده متشكل از اخلاف تك نژادی ساكنان بومی كشور است. جمعیت نیكاراگوئه در دوران قبل از كلمبیا شامل مردم نیكارائو ناهوآت زبان از ناحیه غرب بود و نام این كشور نیز از آنها گرفته شده است و همچنین شش گروه نژادی دیگر، از جمله میسكیتوها، رماها، و مردم سومو كه در سواحل كارائیب ساكن بودند. در حالی كه از مردم اصیل نیكارائو فقط تعداد اندكی مانده است، اما قضیه مردم كارائیب كاملا متفاوت است. در سالهای میانی دهه 90 قرن 20، دولت استان زلایا را به چند قسمت تقسیم كرد- كه نیمه شرقی كشور به دو منطقه خودمختار تقسیم شد و در داخل نظام جمهوری به آفریقایی های بومی منطقه حق خودمختاری محدود اعطا شد.

تایوانی ها و هان چینی ها تقریبا 8000 نفر بودند. اقلیتها به زبان اسپانیایی تكلم می كنند و با این حال زبانهای مورد استفاده اجداد خود را نیز حفظ كرده اند.

[ویرایش] فرهنگ

اصلی|فرهنگ نیكاراگوئه

40% از مردم نیكاراگوئه را افراد زیر 18 سال تشكیل می دهند و می توان گفت جمعیت این كشور جمعیت جوانی است. فرهنگ مردمی، موسیقی و سنن مذهبی این كشور قوی بوده و عمیقا تحت تاثیر فرهنگ شبه جزیره ایبری قرار داشته اشت، اما صداها و رنگ و بوی آمریندیان بر غنای آن افزوده است. در دنیای ایبریایی، نیكیاراگوئه در طول تاریخ یكی از منابع مهم شهر بوده است و در این عرصه نیز با وجود افرادی مانند روبن داری یو در سطح بین المللی شهرت یافته است.

تصویر:Comida nica1.jpg
ظروف سنتی مردم نیکاراگوا

آموزش و پرورش برای تمامی مردم نیكاراگوئه رایگان است. آموزش ابتدایی رایگان و اجباری است و برای جماعتی كه در سواحل اقیانوس آتلانتیك ساكن هستند آموزش و پرورش به زبان بومی خودشان ارائه می شود. بر اساس قانون، آموزش عالی خودسامانی مالی، سازمانی و ادرای خاص خود را دارد. آزادی موضوعات و رشته ها نیز به رسمیت شناخته شده است.

فرهنگ نیكاراگوئه را می توان در چندین خط جداگانه دیگر نیز تعریف كرد. غرب این كشور تحت استعمار اسپانیا بوده است و مردم این منطقه اغلب تركیبی ازمستیزوها و اروپایی ها هستند و اسپانیایی زبان اول و ثابت آنها می باشد.

از طرف دیگر، نیمه غربی كشور روزگاری تحت الحمایه پادشاهی بریتانیای كبیر بود. زبان انگلیسی هنوز هم در این منطقه رایج است و در كنار زبان اسپانیایی توسط مردم منطقه مورد استفاده قرار می گیرد. هر دو زبان در مدارس تدریس می شود. فرهنگ آن شبیه فرهنگ ملتهای كارائیب است كه مستعمره انگلیس بوده یا هستند، از جمله جامائیكا، بلیز، جزایر كیمن و غیره. اگرچه مهاجرتهای اخیر مستیزوها تاثیر زیادی بر نسل جوان داشته است، با این حال شمار روزافزونی از مردم در منزل یا دوزبانه هستند یا اینكه فقط به زبان اسپانیایی تكلم می كنند. جمعیت نسبتا زیادی وجود دارند كه دارای چند نژاد آفریقایی هستند و همچنین جمعیت كوچكتری از گاریفوناها در منطقه زندگی می كنند. در سواحل شرقی، به سبب تاثیری كه آفریقا بر آن داشته، نوع متفاوتی از موسیقی وجود دارد. موسیقی رقص پاپ موسوم به ‹‹ پالو دی مایو›› یا مایپول كه در فستیوال مایپول در طول ماه می میلادی در جشنها نواخته می شود. این موسیقی ریتم تندی داشته و شهوت انگیز است. این جشن از جشن مایپول بریتانیا كه به مناسبت روز می در آنجا برگزار می شود، نشات گرفته است و توسط آفرو- نیكاراگوئه ای های ساكن كارائیب یا سواحل موسكیتو با ایجاد تغییراتی به منطقه منتقل شده است.

از میان فرهنگهایی كه قبل از استعمار منطقه توسط اروپایی ها در منطقه وجود داشته، فرهنگ مردمی كهبه زبان ناهوآت تكلم می كرده اند و در غرب كشور ساكن بوده اند، تا حدود زیادی جذب فرهنگ لاتین شده است. معهذا، در شرق، گروههای بومی زیادی هستند كه هویت خاص و متمایز خود را حفظ كرده اند. مردم میسكیتو، سوما و راما هنوز هم به زبان اصلی خود تكلم می كنند و در كنار آن معمولا از زبانهای انگلیسی و فرانسه نیز استفاده می كنند. جمعیت كوچك گاریفونا نیز علاوه بر استفاده از زبانهای انگلیسی و اسپانیایی به زبان مخصوص خود؛ یعنی گاریفونا نیز تكلم می كنند.

[ویرایش] زبان و مذهب

قریب به 90% مردم این كشور به زبان اسپانیایی تكلم می كنند. نیكاراگوئه ای ها از گویش اسپانیایی ایبرومری استفاده می كنند كه نقاط اشتراكی با اسپانیایی مورد استفاده ال سالوادور، گوآتمالا و هندوراس دارد. آنها معمولا از"vos" به جای" "tu و از صرف فعلVoseo استفاده می كنند. زبان اول جماعت سیاه پوست ساكن سواحل شرقی منطقه انگلیسی است. بسیاری از جوامع مردمی شرق هنوز از زبانهای بومی خود استفاده می كنند كه از آن میان می توان به مهمترین آنها؛ یعنی گروههای بومی مسیكیتو، سوما و راما اشاره كرد. زبان اشاره نیكاراگوئه جذابیت خاصی برای زبان شناسان دارد.

كاتولیك رومی مذهب اصلی این كشور است، اما اخیرا گروههای پروتستان انجیلی در منطقه رشد كرده اند. در سواحل كارائیب جوامع افراطی پیرو كلیسای انگلیكان و مذهب موراویان وجود دارد. آماری كه در سال 1995 گرفته شده، نشان می دهد كه وابستگی مذهبی به شرح زیر بوده است: كاتولیك رومی 9/72%، كلیسای انگلیكان 1/15%، موراویان 5/1%، كلیسای اسقف 1/0% و سایر مذاهب 9/1% بوده و میزان افراد غیر مذهبی نیز 5/8% بوده است. [4]

90% از مردم نیكاراگوئه در لولندز اقیانوس آرام و هایلندز داخلی همجوار ساكن هستند. 54% جمعیت این كشور شهرنشین هستند. برآوردها نشان می دهد كه حدود 800 هزار نفر از نیكاراگوئه خارج از این كشور و عمدتا در ایالات متحده و كاستاریكا زندگی می كنند و در حرفه هایی كه نیاز به مهارت كمتری دارد، مشغول به كار هستند.

[ویرایش] موضوعات متفرقه

  • ‹‹ارتباطات در نیكاراگوئه››
  • ‹‹روابط خارجه نیكاراگوئه››
  • ‹‹ ارتش نیكاراگوئه››

مسكیتو

  • Miskito

ساحل میسكیتو آشپزی نیكاراگوئه

 قوم یهود سرگردان در نیكاراگوئه 
  • ‹‹حمل و نقل در نیكاراگوئه››

انجمن پیشاهنگی نیكاراگوئه فهرست كتابها و فیلمهای موجود در مورد نیكاراگوئه

[ویرایش] منابع

< reference/>

  • ^ Christopher Andrew, Vasili Mitrokhin. The World Was Going Our Way: The KGB and the Battle for the Third World, Basic Books, September 20, 2005.
  • ^ Matilde Zimmermann. Sandinista, Duke Universtiy Press, 2000.
  • ^ The Encyclopedia of World History, Sixth addition, Ed. Peter N. Stearns, 2001. p. 954

نقل قولها ذكر نشده اند.

[ویرایش] مطالعات بیشتر

بعد از انقلاب دوین سیاستهای جنسیتی و فرهنگی در نیكاراگوئه نئولیبرال: فلورانس ای باب خون برادران زندگی و جنگ در نیكاراگوئه: استفن كینزر جنگ داخلی در نیكاراگوئه در درون ساندینیستها: راجر میراندا و ویلیام راتلیف مواجهه با رویای آمریكایی: نیكاراگوئه تحت حكومت امپراطوری ایالات متحده: مایكل گوبات تضاد و برخورد: كلیسای مردمی در نیكاراگوئه: دبرا سابیا كنتراها: 1908-1989 سیاست از نوع خاص: پاردو مورر كشوری كه مجذوبش شدم: خاطرات عشق و جنگ: گیو كوندا بلی دره ساختگی كنتراها: نگرش من به بحران نیكاراگوئه: انریكو برمودز، مجله پالسی ری وی یو، بنیاد هریتاج، تابستان 1988 پرورش قهوه: كشاورزان كارازو، نیكاراگوئه 1880 تا 1930: جولی چارلیپ اتحاد ناامید كننده: سی آی ای، كنتراها، و انفجار كوكائین: گری وب مرگ بن لیندر: داستان آمریكای شمالی در نیكاراگوئه در زمان ساندینیستا: خوآن كروكویت مرگ به این روش: سرخپوستان نیكاراگوئه و افسانه مستیزاج 1880 تا 1965: جفری گلود یهودیان آواره: هویت و سیاست در جوامع آفریقایی نیكاراگوئه: ادموند گوردان ادای ماكو ریتن: هنرمندان، هویت و ملت در اواخر قرن 20 در غرب نیكاراگوئه: لس فیلد لبخند جاگوار: سفر به نیكاراگوئه: سلملن رشدی زندگی دشوار است: رجولیت، خطر و ترس قدرت در نیكاراگوئه: راجر لن كاستر داستان زندگی انقلاب نیكاراگوئه: دنیس لین دلی هیك موافقت تولید: اقتصاد سیاسی رسانه های جمعی: ادوارد هرمن و نوآم چامسكی مادران قهرمانان و شهدا سیاست هویت جنسیتی در نیكاراگوئه: 1979- 1999: لورین بایارد دی وولو ماشین من در جنگل ماناگوآ: كالبرن و راجر سانچز فلارز توماس والكر نیكاراگوئه خیانت به نیكاراگوئه: آ‹استازیو سوموزا و جك كاكس نیكارگوآ: انقلاب در خانواده: شرلی كریستن سقوط: آمریكا و یك قرن تغییر رژیم از هاوایی تا عراق: استفان كنزر بی صبری صبور: از بچگی تا مبارز آزادی روایت شخصی از مبارزات نیكاراگوئه برای آزادی: توماس بورگه كشاورزان در ارتش: جنگ و صلح در كوهستانهای نیكاراگوئه: 1979-1994: لین هارتون حقیقت جنگ كنترا: مقاومت كشاورزان ساكن هایلندز در نیكاراگوئه: تیموتی براون مقاومت و مخالفت: میسكستو و دولت نیكاراگوئه، 1987-1894: چارلس هال ساندینیستا: كارلوس فونسكا و انقلاب نیكاراگوئه: ماتیلد زیمرمان كمونیسم ساندینیستا و روستانشینان نیكاراگوئه: جانوس بوگاجسكی ساندینیستها: حزب و انقلاب: دنیس گیلبرت حرف ساندینیستها: توماس بورگه تلاش ساندینو: نیل مك آئولی دختران ساندینو: گواههای زنان نیكاراگوئه ای در جنگ: مارگارت راندل و لیندا یانز پایان درگیری: قدرت آمریكا و نیكاراگوئه، 1990-1977: رابرت كاگان جنگ در نیكاراگوئه: ویلیام والكر واشنگتن، سوموزا و ساندینیستاها: مرحله و رژیم در سیاست آمریكا در قبال نیكاراگوئه، 1981-1969: موریس مورلی جنگ واشنگتن بر ضد نیكاراگوئه: هولی اسكلار با سپاه قدیمی در نیكاراگوئه: جورج كلارك

[ویرایش] لینكهای بیرونی=

‹‹لینكهای خواهر|نیكاراگوئه››


{{MSG:Latinunion} الگو:CABEI آمریكای مركزی اقیانوس اطلس اقیانوس آرام

دسته: كشورهای امریكای مركزی دسته: نیكاراگوئه دسته: بسته های جغرافیایی دسته: كشورهای اسپانیایی زبان

زبان‌های دیگر