محمدولی قرنی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
محمدولی قرنی اولین رییس ستاد ارتش جمهوری اسلامی و اولین قربانی ضد انقلاب بعد از پیروزی انقلاب است. غائلهی کردستان در زمان او آغاز شد و او در این قضیه با تصمیمگیری قاطع و به موقع توانست جلوی پیشروی ضد انقلاب را بگیرد، اما به خاطر اینکه دولتمردان دولت موقت نتوانستند قاطعیت او را تحمل کنند، او را وادار به استعفا کردند و در نهایت همان قاطعیت در جایگاه ستاد ارتش خشم ضد انقلاب را برانگیخت تا سرانجام در منزلش توسط گروه فرقان ترور شد.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] کودکی و نو جوانی
محمدولی قرنی در سال ۱۲۹۲ در تهران به دنیا آمد و پدرش را که یکی از مدیران مخابرات تهران بوده است در ۱۰ سالگی از دست داد، از آن پس در کنار مادرش زندگی سختی را آغاز کرد.
تحصیلات ابتدایی را در دبستان گلبار اصفهان به اتمام رساند و پس از یکسال، تحصیلات متوسطه خود را در دبیرستان دارالفنون تهران آغاز و در دبیرستان نظام (دبیرستان ارتش) به پایان رساند. در سال ۱۳۰۹ وارد دانشکدهی افسری ارتش «مدرسهی صاحبمنصبی» دورهی دهم و در سال ۱۳۱۱ با درجه ستوان دومی در رشته توپخانه فارغالتحصیل شد.
[ویرایش] دوران حکومت پهلوی
به دلیل بیتوجهیها وجود تباهی و فساد در دستگاه شاه، انگیزه دشمنی و اختلاف نظر (خصوصا در زمینهی پاکسازی ارتش) سپهبد قرنی با شاه زمینهی مخالفت وی را با حکومت ایجاد کرد.
او در اواخر ۱۳۳۵ هنگامی که رییس رکن 2 ستاد ارتش بود، فعالیتهای خود را علیه رژیم شاه آغاز کرد. سپهبد محمدولی قرنی، در اسفندماه سال ۱۳۳۶ به اتهام طرح توطئهی کودتا علیه رژیم بازداشت شد؛ اما با وجود جرایم سنگینی که به وی نسبت داده شد و از طرفی نیز دادستان ارتش سپهبد آزموده؛ اقدام او را خطرناکتر از توطئهی سازمان نظامی حزب توده توصیف کرد تنها به سه سال زندان و اخراج از ارتش محکوم شد. قرنی در دی ماه ۱۳۳۹ مورد عفو قرار گرفت و از زندان آزاد شد، اما این بار او فعالیتهای سیاسی خود را در رابطه با نهضت آزادی و آیتالله طالقانی ادامه داد.
اقدامات سرلشکر محمدولی قرنی علیه رژیم شاه در اواسط دهه ۱۳۳۰ ، یکی از پیامدهای کودتای ۲۸ مرداد به شمار میآید.
در اواخر سال ۱۳۴۲ مجددا بازداشت شد، وی این بار قریب ۹ ماه در زندان انفرادی به سر برد و مجددا در دادگاه نظامی به سه سال زندان محکوم شد. سپهبد قرنی در دی ماه ۱۳۴۵ از زندان آزاد شد و چون رفت و آمد و ارتباطات او تحت کنترل شدید ساواک قرار داشت با احتیاط زیادی عمل میکرد.
آخرین مسوولیت سپهبد محمدولی قرنی قبل از انقلاب؛ ریاست رکن دوم و معاونت ستاد ارتش بوده است. وی به دلیل فساد، نامردمی که در نظام شاهنشاهی مشاهده میکرد، در سال ۱۳۳۶ طرح کودتا و براندازی حکومت را برنامهریزی کرد که در همین ارتباط ؛ ۱۹ اسفند ۱۳۳۶ دستگیر و محاکمه و به سه سال زندان محکوم شد؛ البته بنا بر گفتههای دوستان وی؛ این طرح کودتا خلقالساعه نبوده است، بلکه پس از کودتای ۱۳۳۲ عملکرد ضد انسانی شاه و اطرافیانش، موجبات نارضایتی سپهبد قرنی و اطرافیانش شده بود.
نظریات سیاسی قرنی به رغم موقعیت ممتاز او در نیمهی دهه ۱۹۵۰ با نقطه نظرهای شاه و بسیاری از مقامات بلندپایه کشور تفاوت قابل ملاحظهای داشت، هر چند از کودتای سلطنتطلبان پشتیبانی کرده بود؛ اما فساد پس از کودتا و ناتوانی دولت در انجام اصلاحات او را نگران ساخته و تحت تاثیر ارسنجانی یکی از نزدیکترین دوستانش مسائل و مشکلات موجود را ناشی از ادامهی نفوذ طبقهی بالای سنتی کشور، چون زاهدی، اقبال، تیمور بختیار و علویمقدم میدانست.
ماجرای مخالفت و مبارزهی قرنی که نتیجهای جز زندان رفتنهای متمادی و در نهایت شهادت وی نداشت؛ رژیم شاه را در پایان دههی ۱۹۵۰ و اوایل دههی ۱۹۶۰ به طور جدی مورد تهدید قرار داده بود؛ هر چند این تهدید به اهمیت کودتای جولای ۱۹۵۸ (تابستان ۱۳۳۷ عراق) نبود؛ اما اقدام قرنی نخستین و شاید تهدیدآمیزترین از این نوع اقدامات بوده است.
نتیجهی اقدام قرنی چند جانبه است؛ هر چند در تشویق شاه در انجام اصلاحات وسیعی موثر بوده ولی موقعیت امنیتی ارسنجانی و گروههای اصلاحطلب را تضعیف کرد (فعالیت سیاسی قرنی علیه رژیم پهلوی از اواخر سال ۱۳۳۵ در دوران دولت حسین علاء آغاز شد و اسفندیار بزرگمهر در کودتای وی بر علیه شاه در سال ۱۳۳۶ نزدیکترین همدستش به شمار میرفت).
به گزارش ایسنا، قرنی بر اساس رای دادگاه در سال ۱۳۳۷ از خدمت ارتش شاهنشاهی اخراج شد و در نهایت وضعیت خدمتی را تا سال ۱۳۵۷ ادامه داد؛ در این ایام او مجددا به اتهام ارتکاب جنایت بر ضد امنیت داخلی مملکت به منظور تحریک مردم به جنگ به زندان محکوم شد؛ اما پس از آزادی از این محکومیت ارتباط او با آیتالله سید هادی میلانی آغاز شد و وی از آن زمان به بعد تحت کنترل شدید ساواک قرارگرفت.
قرنی در مسیر زندگی نظامی خود تحصیل در دانشگاه جنگ را با موفقیت و مرتبه ممتاز به پایان رساند و دورهی اطلاعات همین دانشگاه را نیز طی کرد.
[ویرایش] انقلاب اسلامی
در جریان انقلاب نیز وی به نیروهای انقلاب پیوست و بعد از پیروزی انقلاب سپهبد محمدولی قرنی، تا تاریخ ۲۳ بهمن ۱۳۵۷ مسوولیت ریاست ستاد کل ارتش اسلامی، را برعهده داشت و عضو شورای انقلاب اسلامی بود،اما ماموریت وی به عنوان ریاست ستاد کل ارتش تنها 43 روز طول کشید. دولت موقت با تصمیمات او همسو نبود و وی استعفای خود را به آیت الله خمینی تقدیم کرد و از سوی دیگر نیز دشمنان با مطالب کذب و تحریک کننده در جراید به تخریب شخصیت وی میپرداختند و سرانجام در تاریخ ۳ اردیبهشت ۱۳۵۸ توسط گروه فرقان کشته شد.
سپهبد قرنی، ضمن اینکه از بدو تشکیل شورای انقلاب عضو آن شورا بوده؛ با پیروزی انقلاب و تشکیل دولت موقت از روز بیست و سوم بهمن مسوولیت حساس ریاست ستاد کل ارتش ملی به وی واگذار شد، که در این چهل و سه روز هر لحظه آن حادثه نگرانکننده به همراه داشت.
در همین دوران (سال ۱۳۵۷) مجاهدین خلق و چریکهای فدائی خلق در موضع جبههی دموکراتیک و به اصطلاح ملی در راستای مواضع مشترک در خصوص ارتش اظهارنظر میکردند که با محور بنیادها و نهادهای ضد انقلابی ارتش و احتراز از بازسازی آن، محلی برای سپاهگیری حرفهای در فرهنگ انقلاب ایران باقی نمِیماند.
پس ارایهی اظهارنظرات گوناگون دیگر در خصوص ارتش، سرلشکر قرنی رییس ستاد کل ارتش ملی ایران در مصاحبهای اظهارداشت که اگر ارتش ملی را به هر وسیله تضعیف کنند. استقلال ملی و تمامیت ارضی کشور به خطر میافتد در ارتش شکلی به وجود میآورم که دشمنان کشور نتوانند کوچکترین لطمهای به ایران وارد کنند. ارتش بر مبنای ایدئولوژی اسلامی و عدل، باید به تدریج و با مرور زمان صورت بگیرد. ارتش ایران سابقهی 25 ساله دارد که شاهد تخلفات افراد گونان بوده است و به همین منظور پاکسازیهای صورت گرفته است و این روند برای اصلاح و سالم ماندن ارتش همچنان ادامه خواهد داشت.
همسر سپهبد محمدولی قرنی که اکنون در قید حیات نیست در مصاحبههای پس از ترور سپهبد قرنی گفته بود که:
| سپهبد قرنی در زمان شاه و نظام طاغوت تا درجه سرلشگری ارتقاء یافت، اما زمانی که متوجه اسلام زدایی وستمکاری شاه و جنایات و خیانات آمریکا در ایران شد، به تمام مزایای مادی و منزلت سرلشگری پشت پا زد. |

