گمار

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

گمار(Gomaar)

نويسنده : ابراهيم حقيقي


از ديگر تعاونی های سنتی در زمينه دامداری درروستای خانیک (خانیک شاه) كه مردانه است .گمار است .از آنجا كه در روستا مردم به كشاورزی نيز مشغول هستند اگر قرار باشد هر فرد خود به تنهايی دامها را به چرا ببرد ديگر نمی تواند به ساير امور بپردازد . لذا با تشكيل گروههای همياری در زمينه های كشاورزی و دامداری توانستند با برنامه ريزی وتقسيم كار به تمامی اين فعاليت ها بپردازند .

درزمينه دامداري با توجه به اين كه هرفرد دامدار متناسب با تمكن مالی و توانايي هايش تعدادي دام دارد .براين اساس هر چند نفر تشكيل يك گروه داده دام های خود را به صورت مشترك به صحرا براي چَرا می برند .البته در برخی اوقات يك چوپان تمام وقت استخدام كرده ودر مقابل نگهداری وچُرای گوسفند در سال دستمزدی به او می دهند . ولی گاهی نيز وظيفهی نگهداری گوسفندان وچَراي آنها به نوبت وبه صورت چرخشی بين اعضای يك گروه صورت مي گيرد .كه همانند ساير تعاونی های سنتی از قوانين خاصی پيروی مي كند . افراد براساس تعداد دام هايی كه در اين گله دارند بايد انجام وظيفه كنند . معمولاً به ازای هر 10 رأس گوسفند فرد بايد يك شبانه روز مسئوليت به صحرا بردن و نگهداری گله را به عهده بگيرد .

وقتی اعضای يك گروه مشخص شد در مراسمی با حضور همه ی اعضا نوبت افراد مشخص مي شود .كه معمولاً اين كار به صورت قرعه كشی صورت می گيرد كه در اصطلاح محلی «رِق كردن» (Regh)گفته می شود .هر كدام يك شی ء را كه معمولاً ريگ هاي كوچك يا اشياء كوچكي است برداشته ويك نفر بدون اين كه اطلاعي از ريگ هاي متعلق به هرفرد داشته باشد يكی پس از ديگری ريگ ها رابه نوبت گذاشته وبر اين اساس نفر اول وآخر وساير افراد با ترتيب مشخص می شوند ويك بار چرخش وظيفه نگهداری گله را يك دَور(dawr) می گويند . شخصی كه وظيفه نگهداری گله رابرعهده دارد وطبق زمان بندی خاصی دامها را به صحرا برده ودر مواقع خاصي بايد دامها را جهت شير دوشي به مكان هاي مشخص كه معمولاً در كنارآبادي هاي اطراف روستا مي باشد بياورد .البته برنامه چَر‌‌‌اي دامها در فصول مختلف متفاوت است ودر زمستان دامها را شب ها در داخل غارهای حفر شده در دل كوه كه در اصطلاح محلی به آن لُون ( Loon ) گفته می شود .نگهداری مي كنند ( شكور زاده ، 1363 : 596 ) درحالی كه در بهار ، تابستان و پائيز معمولاً دامها را شب ها در صحرا و اكثر اوقات در دره های اطراف كه به آن ، شيلَه (shila ) گفته مي شود می خوابانند و صبح زود گله را حركت داده تا قبل از گرم شدن هوا بتوانند از علوفه بيابان استفاده كنند . لمپتون در كتاب مالك وزارع در ايران وجود اين گونه تعاونی ها را در قسمت های مختلف ايران ذكر كرده است ومواردی كه به دليل عده ي كم حيوانات متعلق به يك يك دهقان غالباً آنها برای فرستادن آنها به چراگاه ترتيبی می دهند كه براساس تعاوني قرار دارد وبه چوپانی كه اين كار را به عهده دارد از قرار هر رأس چهارپايی كه به او سپرده شده مقدار معينی مزد می پردازند . ( لمپتون ، 1362: 614).