تاریخ
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
تاریخ پژوهش در رخدادها و کارهای آدمی در گذشتهاست. هرچند غالباً این رشتهٔ مطالعاتی را در زیرگروهی از علوم انسانی یا علوم اجتماعی قرار دادهاند، با اینحال میتوان آن را به عنوان پلی بین این دو شاخه تلقی کرد؛ زیرا روشهای مطالعاتی مختلف آن از هر دو شاخه وام گرفته شدهاند. تاریخ به عنوان یک رشتهٔ مطالعاتی دارای شاخهها و گرایشهای جانبی زیادی است که از آن میان میتوان به تاریخشماری، تاریخنگاری، تبارشناسی، paleography، cliometrics اشاره کرد.
موّرخین از گذشته کوشیدهاند تا پرسشهای تاریخی را با پژوهش در اسناد نوشتاری پاسخ گویند. با اینحال پژوهشهای تاریخی تنها به این منبعها محدود نمیشوند. به طور کلی منبعِهای دانش تاریخی را میتوان به سه دسته تقسیم کرد: نوشتهها، گفتهها، بقایای مادی. تاریخنگاران برای کار خود از هر سه استفاده میکنند.
موّرخان غالباً به اهمیت نوشتههای تاریخی اشاره میکنند. این تأکید باعث ایجاد اصطلاح پیش از تاریخ شده که به دورانی که هنوز خط ساخته نشده بود اشاره میکند. تقسیم تاریخ به شکل پیش از تاریخ و پس از تاریخ بستگی زیادی به موضوع مورد مطالعه دارد زیرا خط در هر جای دنیا در زمان خاصی پدید آمدهاست.
توجه به گذشتهٔ انسان به طور طبیعی باعث تقیسم زمان به تکههای قابل اداره شدهاست. راههای زیادی برای تقسیم گذشته وجود دارد که از این میان میتوان به تقسیمهای تاریخشماری، فرهنگی و موضوعی اشاره کرد. این سه گونهٔ تقسیمبندی انحصاری نیستند و غالباً میتوان موارد تداخل را بین آنها مشاهده کرد. تمرکز روی مکان، زمان یا موضوعی خاص بین موّرخان امری عادی است و باعث تخصصگرایی در تاریخنگاری میشود. تاریخ برای دیگران، به شکل اصطلاحی کلی به معنای مطالعهٔ هر چیز دربارهٔ انسانهای پیشین در آمدهاست اما به تازگی حتی این محدوده هم توسط رشتههایی چون تاریخ بزرگ به چالش کشیده میشود. از روزگاران گذشته تاریخ را با هدفهای عملی یا نظری میخواندند اما امروزه آن را جهت کنجکاوی فکری هم مطالعه میکنند.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] واژهٔ تاریخ
واژهٔ تاریخ از واژهٔ فارسی ماهروز آمده که این واژه (ماهروز) پس از وامگیری از سوی عربی به شکل مورخ درآمده و پس از صرف شدن در دستگاه بابهای عربی ریشهٔ أرخ و سپس واژهٔ تاریخ از آن مشتق شدهاست.
[ویرایش] فلسفهٔ تاریخ
- مقالهٔ اصلی: «فلسفه تاریخ»
اصطلاح فلسفه تاریخ، در قرن هیجدهم میلادی، توسط ولتر وضع شد. منظور وی از این اصطلاح، چیزی بیش از تاریخ انتقادی و علمی نبود؛ یعنی نوعی از تفکر تاریخی که در آن، مورخ به جای تکرار داستانهایی که در کتب کهن مییابد، خود به بازسازی آنچه واقع شده میپردازد. این نام توسط هگل و نویسندگانی دیگر، در پایان قرن هیجدهم به کار رفت، ولی آنها معنای کاملاً متفاوتی از این اصطلاح اراده کردند و آن را به معنای تاریخ کلی یا جهانی به کار بردند. سوّمین کاربرد این اصطلاح را در نوشتههای برخی از پوزیتویستهای قرن نوزدهم مییابیم. از نظر آنها وظیفه فلسفه تاریخ، کشف قوانین عامی بود که بر روند رویدادهایی که مورخ به شرح و نقل آنها میپردازد، حاکم است. وظایفی که ولتر و هگل بر عهده فلسفه تاریخ مینهادند، به وسیله تاریخ نیز قابل انجام بود ولی پوزیتویستها تلاش کردند تا از این طریق، تاریخ را نه فلسفه بلکه علمی تجربی قلمداد کنند. در هر یک از ین موارد کاربرد فلسفه تاریخ مفهوم خاصی از فلسفه مد نظر بود.
[ویرایش] تاریخ ردهبندی شده برپایه مکان
[ویرایش] تاریخ رده بندی شده برپایه زمان رخداد
- سدههای هجری خورشیدی
- سدههای میلادی
- دههها
- مرور یک سال
- دوره بندی
- فهرست دورههای زمانی نامگذاری شده
- فهرست خط زمانیها
[ویرایش] ردهبندی دانشگاهی
- ماقبل تاریخ
- تاریخ باستان
- تاریخ مدرن ؛ شامل تاریخ مدرن اولیه
- تاریخ اسلام
- تاریخ مسیحیت
- تاریخ یهودیت
- تاریخ امریکای باستان
- تاریخ اروپا
- تاریخ افریقا
- تاریخ امریکای لاتین
- تاریخ آسیا
- تاریخ خاور میانه
- تاریخ ایران
- تاریخ استرالیا (استرالیا ؛ گینه نو ؛ میکرونزی ؛ ملانزی ؛ پلی نزی)
[ویرایش] ردهبندیهای دیگر
(لزوماً بخشی از مطالعات دانشگاهی تاریخ نیست)
- فلسفه تاریخ
- تاریخ هنر
- زندگینامهها
- تاریخ سینما
- جنبشهای فرهنگی
- مطالعات اجتماعی یهودیان
- تاریخ اقتصادی
- تاریخ تفکر اقتصادی
- تاریخ کشورها و ملل منقرض شده
- تاریخ روشنفکری
- تاریخ رسمی
- ریز تاریخ
- تاریخ ادبیات
- تاریخ ریاضیات
- تاریخ پزشکی
- تاریخ نظامی
- تاری فلسفه
- تاریخ عقاید
- تاریخ روانشناسی
- تاریخ کشورها و ملل امروزی
- تاریخ دینها
- تاریخ دانش و فناوری
- تاریخ نمایش
- تاریخ بیماریهای روانی
- تاریخ نگاری
[ویرایش] ردهبندیهای مکتبی
اگر چه تاریخ نگاری خالی از تعصب وجود ندارد*[1] (که معمولترین نوع آن تعصب ملیاست)، گاهی تاریخ میتواند از نظرگاهها و دریچههای تنگ ایدئولوژیک مورد مطالعه قرار گیرد. پیروان این ایدئولوژیها اعتقاد دارند که نسبت به نگرش تاریخی آنان بیمهری شده و هرآبنه این نگرش تاریخی مهجور نگهداشته شدهاست. برای نمونه:
- تاریخ مارکس گرایی
- تاریخ فمینیسم
نوعی از ژرف اندیشی تاریخی نیز وجود دارد که اصطلاحاً به آن تاریخ معنوی گفته میشود. این مقوله توسط تاریخ نویسانی مطرح شده که بررسی و ارزیابی مینمودند که اگر برخی از رویدادهی ویژه اتفاق نمیافتاد و یا به شکل دیگری رخ میداد؛ چه میشد.
اگر علاقمند باشید میتوانید به بخشهای منابع تاریخی مورد شک یا افسانههای تاریخی مراجعه نمایید. در آنجا فهرستی از باورها و رویدادهایی مشاهده میشود که در گذشته یا حال انتشار یافته و مورد توجه واقع میشوند ؛ در حالیکه ثابت شده حقیقت ندارند یا وقوع آنها به اثبات نرسیدهاست.
[ویرایش] پانویس
(*)^ هرچند در این نظر مناقشهاست.
[ویرایش] منابع
- ویکیپدیای انگلیسی
- لغتنامه دهخدا
[ویرایش] جستارهای وابسته
- تاریخ ایران
- تاریخ فرانسه
- باستانشناسی
- تاریخنگار
- فهرست تاریخنگاران
- نگارگر تاریخی
- فهرست جهانگردان تاریخی
- تاریخ روانشناسی

