بحث:خلیل ملکی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

من جملهٔ وی مراد جلال آل احمد به حساب می‌آمد را حذف کردم. مراد خیلی‌های دیگر هم تواند بود. می‌توان در پایان مقاله کسانی را از خلیل ملکی تأثیر پذیرفته‌اند فهرست‌وار ذکر کرد. به‌آفرید ۱۰:۴۵، ۱۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)

جمله‌های شعاری و اظهارنظرات دیگران به آن صورت اصلاً دانشنامه‌ای نبود.حذف شد. به‌آفرید ۱۰:۴۷، ۱۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
تواند بود. ولی جلال چون توی چشم است از اهمیت بیشتری برخوردار است. ونیز به جای حذف، انتقال آن به صفحه بحث و یا ساختن زیر عنوان جدید بتوانست بود • Яohan ب ۲۸ تیر ۱۳۸۶ (۱۰:۴۹)UTC
در تاریخچه هست. اگر صلاح می‌دانید منتقل کنید تا دیگران نظر دهند. به نظر من به هیچ روی ارزش دانشنامه‌ای نداشت. به‌آفرید ۱۰:۵۲، ۱۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
در تاریخ معاصر هر آنچه اشخاص مهم به یکدیگر گفته‌اند دارای ارزش فراوانی است (نمی دانم علتش را درک کرده‌اید یا نه، البته اگر اهل اینگونه مباحث بوده‌اید). و نیز تاریخ (تا حدودی) به معنی نقل قول است. به نظرم ارزش زیادی برای شناختنش دارند • Яohan ب ۲۸ تیر ۱۳۸۶ (۱۰:۵۸)UTC

اینجا دانشنامه‌است نه محل بازتاب صرف اظهار نظرات ارباب عمائم. هر سخن جا و هر نکته مکانی دارد. اگر به نظرتان نظرشان اهمیت دارد در بخش انتقادات با لحن دانشنامه‌ای بنویسید. «دین و ایمان درستی نداشت.» «یا جانور است.» به این نحو مطلق گویی فقط از خداوندتان و فرستادگان معصومش بر می‌آید. بهتر است اظهارنظر راجع به اموات را کمی نسبی‌تر کنید. و خطابه‌ای برای دانستن مؤمنین و مؤمنات تکلیف خود را در برابر عناصر معلوم‌الحال بی‌دین با دوستان شراب‌خوار را تبدیل به مقالهای دانشنامه‌ای پیرامون آنچه که از از این اموات معلوم‌الحال در دوران نفس کشیدن سر زده‌است و نه آنچه که ذات و نیتشان بوده‌است، کنید. به‌آفرید ۱۱:۰۲، ۱۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)

[ویرایش] گنجاندن نظر ارباب عمائم

من تمام نکات مرتبط با نظر ارباب عمائم را که کاربر:Senemmar وارد کرده بود در بخشی به نام «خلیل ملکی و قشر مذهبی» گنجاندم. به‌آفرید ۱۲:۲۰، ۱۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)

ارباب عمائم؟ در دو متن بالا بسیار براشفته‌اید ظاهراً. ندانم که علتش چه بود. شما از هر تاریخ معاصر خوانی و همینطور محققی بپرسید اهمیت دیدگاه معاصران و فعالان سیاسی هر دوره‌ای نسبت به یکدیگر از چه اهمیتی برخوردار است. از همین روی از کاربر:Aparhizi درخواست کردم (شاید ایشان اطلاعی داشته باشند) که کمی میانجی گری کنند. و بسیار واضح است که نیمچه بد گفتارهایی که کردید و نیز نیمچه حمله تان بابت کامل کردن مقاله (که ظاهراً به دلخواه نبوده) از شما بعید بود • Яohan ب ۲۸ تیر ۱۳۸۶ (۲۱:۱۹)UTC
اولاً من راجع به شما اظهارنظری نکرده‌ام راجع به مقاله اظهارنظر کرده‌ام. دوم اینکه من با بازتاب دیدگاهها مخالفتی نمی‌دارم با مطلق‌گویی و ارائهٔ تصویر معوج از واقعیتی چند وجهی مشکل می‌دارم. علاوه بر این نوشتن این جملهٔ مطلق که «وی دین و ایمان درستی نداشت» تنها آگاهی‌دادن به مؤمنان برای دانستن تکلیف و موضع‌کیری خود در قبال خلیل ملکی تلقی تواند. شد. در متنی که شما آن را نیمچه‌حمله یا نیمچه بدگفتاری تعبیر کرده‌اید اشاره به همین واقعیت است. بنده نگفته‌ام این‌ها را ننویسید گفته‌ام در بخشی مثل انتقادات و لحن دانشنامه‌ای بنویسید. به‌آفرید ۰۲:۰۲، ۲۰ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
ولی من کمی تا قسمتی راجع به موضع گیری شدید و فوری شما اضهار نظر کردم. و نیز جمله مطلق «وی دین و ایمان درستی نداشت» نقل قول بدون کم و کاست است. دیگر اینکه: حمله و بدگفتاریتان راجع به مذهب بنده بود که مرا سخت رنجش پدید آورد، که کظم غیظ کردم و دم بر نیاوردم مبادا کار به درازا کشد و یا موجب بدبینی شود :«این نحو مطلق گویی فقط از خداوندتان و فرستادگان معصومش بر می‌آید» • Яohan ب ۲۹ تیر ۱۳۸۶ (۰۲:۱۶)UTC
در مورد خدا فرستادگان معصومش قصد من کنایه نبود. بلکه گوشزد این نکته بود که ما آدم‌ها عادی نباید مطلق‌گویی کنیم. در مورد کظم غیظ هم اجرتان با خدا. چنان که در قرآنتان گفته‌است: والكاظمين الغيظ و العافين عن الناس. به‌آفرید ۰۲:۲۵، ۲۰ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
دلیل دیگر که رنجش پدید آمد مرا واعظی دانستید که خطابه کنم مومنین و مومنات را (یعنی کارم تبلیغاتیه) حال آنکه غرض افزودن مطالب مفید بود. بسیار تاسف خودم از کرده خویش و ذهنیت شما • Яohan ب ۲۹ تیر ۱۳۸۶ (۰۲:۱۸)UTC
خیر شما واعظ نیستید. متن مقاله به خطابه می‌ماند. بنده باور دارم که اگر خودتان هم این باور را می‌داشتید که متن به خطابه می‌ماند تغییرش می‌دادید چون خود شما هم دوست ندارید که به خطابه بماند.به‌آفرید ۰۲:۲۵، ۲۰ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
و نیز معلوم بشد یا تاریخ معاصر کار نکرده‌اید و یا وابستگی به ایشان داشته‌اید (که در هر دو صورت، ظاهر نیکی ندارد) ظاهراً کامل کردن مقالهٔ بی منبع دو خطی و تکمیلش به مقاله‌ای کامل تر و با منبع برایم گران تمام شد • Яohan ب ۲۸ تیر ۱۳۸۶ (۲۱:۲۳)UTC
قضیه این است که واردکردن متن آنطور که شما کرده بودید به من احساس پته‌روی‌آب‌انداختن می‌داد نه دانشنامه نویسی. به‌آفرید ۰۲:۰۲، ۲۰ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
نخیر، قضیه این است تا من جملتی افزودن کردی، جنالب موضع بگرفتندی و هیچ مهلت به نویسنده اش ندادی که کمی با جملات ور رفتندی و جفت و جور کردندی • Яohan ب ۲۹ تیر ۱۳۸۶ (۰۲:۱۱)UTC
همانطور که عرض کردم ویرایش شما هدف‌مند و پته‌رو‌آب‌ریزی به نظر آمد. علاوه بر این بنده فقط یک بار حذف کردم. وقتی اصرار حضرت‌عالی و افزودن مجدد را مشاهده کردم دست بازداشتم. و پس از اینکه شکایت به احمدخان پرهیزی بردید و خودتان ناپدید شدید بنده متن را اصلاح کردم. دیگر غصه از چیست؟ به‌آفرید ۰۲:۳۲، ۲۰ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
روهان عزیز، گسترش مقاله خوب است ولی با برداشتی که من از نگارش مقاله دارم بهتر است اول زندگی‌نامه شخص کامل شود بعد در بخشی به نظریات دیگران بپردازیم. الان مقاله طوری است که انگار نوشته شده تا از ملکی انتقاد شود. (البته ملکی شخصیتی جنجالی است و درباره او نظریات سیاه و سفید فراوان نوشته شده).Aparhizi ۲۱:۳۴، ۱۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
سخن شما کاملاً بجاست. بله، من هم اعتقاد شما را دارم. ولی کتاب مذکور دم دستم بود، مطالب مفید را اضافه کردم. به هیچ وجه هدف‌مند به اضافه کردن مطالب نپرداختم. خلاصه ویرایش به‌آفرید در آغازیدن مقاله را ببینید. از آن حیث بود (تا من باشم مقاله کامل نکنم. گفتم که گران تمام شد) مشکل اینجاست که آیا این مطالب اضافه شده برای محققی که به ویکی تشریف می‌آورد غیر مفید است؟ و یا اینکه تا زندگی نامه کامل نشده مطلب نباید اضافه کرد؟ اصراری بر بودن مطالب ندارم. ولی از موضع گیری به‌آفرید در عجبم. شما به عنوان میانجی هر چه بفرمایید عمل کنیم • Яohan ب ۲۸ تیر ۱۳۸۶ (۲۱:۵۱)UTC
اگر برآشفتم عذر می‌خواهم. من با خلیل ملکی هیچ نسبتی ندارم. دلیل اینکه برآشفتم این بود که دقیقاً احساس کردم که «هدف‌مند به اضافه‌کردن مطالب پرداختید». وگرنه من با بازتاب دیدگاهی که شما از پیروان آنید هیچ مشکلی ندارم. اگر ناراحت شدید عذر می‌خواهم. به هر حال من تمام مطالبی را که اضافه کردید در متن مقاله نگه داشتم. ارباب عمائم هم به نظرم مؤدبانه آخوندها یا ملایان است. موفق باشید. به‌آفرید ۰۱:۳۷، ۲۰ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
من پیرو که ام؟ • Яohan ب ۲۹ تیر ۱۳۸۶ (۰۱:۴۹)UTC
نویسندگان منابع‌تان. :-) به‌آفرید ۰۱:۵۱، ۲۰ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
 :-) اشتباه کردید. پیرو کسی شدن امر بزرگی است که بار آن را کسی به دوش نتوان کشید جز معصومین! (همان های که در بالا اشارت فرمودید) در مورد جعفریان هم نیک می دانید که بار علمی اش در محافل تا چه اندازه است (تاریخ تاریخ است). کتابی هم که من در دست دارم کتابی 800 صفحه ایست که در نوع خود بی نظیر است و چاپ ششمش 85 بوده با 3000 نسخه. برای همچین موضوعی و چنین حجمی کم نظیز است • Яohan ب ۲۹ تیر ۱۳۸۶ (۰۲:۰۵)UTC
خوشحالم که مرا از اشتباه درآوردید. شاید بهتر بود می‌گفتم سعی می‌کنید پیروشان باشید. :-) به‌آفرید ۰۲:۲۷، ۲۰ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)

[ویرایش] دربارهٔ نظر نه چندان مساعد مذهبیان به خلیل ملکی

من برچسب مدرک را در اینجا برداشتم. چرا که این جمله در واقع thesis statement بند و حتی بخش محسوب می‌شود. یعنی تمام نظراتی که مطرح شده‌است و تمام ارجاعات و نقل قول‌ها در راستای همین جمله است. بنابراین احتیاج جداگانه به ارجاع نمی‌دارد. به‌آفرید ۰۱:۴۷، ۲۰ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)