کاربر:Arash mashreqi

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

مثنوی

یک  قالب شعری در ادبیات فارسی می باشد که در آن ، هر بیت قافیه ای جدا گانه دارد.

رودکی ،فردوسی ، سعدی ، نظامی ومولوی ، شاعرانی برجسته دراین گونه سرایش محسوب میشوند. در گذشته ، مثنوی برای بیان احساسات وعواطف به کار نمی رفت واین کار به عهده غزل بود. اما درادبیات معاصر با تحولی که درهمه گونه های ادبی رخ داد ، گزینش محتوا برای قالب نیز اهمیت خود را از دست داد. امروزه مثنوی نیز مانند سایر قالب های شعری ،

می تواند حاوی هر گونه بیان ومفهوم باشد. 

گروهی از شاعران بر این باورند که مثنوی به دلیل آن که شاعر را کمتر درتنگنای قافیه می اندازد ، می تواند موجب ایجاز وپر باری مفهوم گردد. درحال حاضراستاد علی معلم و محمد کاظم کاظمی(شاعر افغان)مثنوی سرایانی برجسته در ادبیات معاصر محسوب می شوند.عظیم زارع ومحمد جواد کشاورزی نیز چهره های جوانی می باشند که در این قالب حرف های فراوانی برای گفتن دارند . در ذیل برای نمونه ، یک مثنوی موفق از عظیم زارع می آید.


اي پيش پرواز كبوتر هاي زخمي

باباي مفقودالاثر، باباي زخمي

دور از تو سهم دختر از اين هفته هم پر

پس كي؟ كي از حال و هواي خانه غم پر؟

تا ياد دارم برگي از تاريخ بودي

يك قاب چوبي روي دست ميخ بودي

توي كتابم هر چه بابا آب مي داد

مادر نشانم عكس توي قاب مي داد

اينجا كنار قاب عكست جان سپردم

از بس كه از اين هفته ها سركوفت خوردم

من بيست سالم شد هنوزم توي قابي ؟!

خوب يك تكاني لااقل مرد حسابي!

يك بار هم از گيرودار قاب رد شو

از سيم هاي خاردار قاب رد شو

برگرد تنها يك بغل باباي من باش

ها ! يك بغل برگرد تنها جاي من باش

شايد تو هم شرمنده ي يك مشت خاكي

جا مانده اي در ماجراي بي پلاكي

عيبي ندارد خاك هم باشي قبول است

يك چفيه و يك ساك هم باشي قبول است

اي دست هايت آرزوي دست هايم

ناز و ادايم مانده روي دستهايم

تنها تلاشش انتظار است و سكوت است

پروانه اي كه توي تار عنكبوت است

امشب عروسي مي كنم جاي تو خالي

پاي قباله جاي امضاي تو خالي

اي عكس هايت روي زخم دل نمك پاش

يك بار هم باباي معلوم الاثر باش