بهاءالله
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
| شخصیتهای اصلی | |
|
بهاءالله |
|
| نوشتهها | |
| کتاب اقدس · کتاب ایقان کلمات مبارکه مکنونه |
|
| موسسات | |
|
نظم اداری |
|
| تاریخچه | |
|
تاریخچه دیانت بهائی |
|
| شخصیتهای بارز | |
|
مارثاروت · طاهره |
|
| بیشتر | |
|
نشانهها · احکام |
میرزا حسینعلی نوری (زاده:۱۸۱۷، درگذشت:۱۸۹۲) که او را بهاءالله میخوانند، پایهگذار دین بهائی است. بهائیان معتقدند که بهاءالله، بنیانگذار دین بـهائی جدیدترین فرستاده الهی در سلسله پیامبران پیشین چون ابراهیم، موسی و بودا و زردشت و مسیح و محمّد است و رسالتش برای ایجاد تمدّنی جدید و جهانی است که بشر در این زمان بدان نیازمند است. بهائیان پیامبران را تجلی روح اعظم الهی بروی زمین میدانند.[۱] پیروان او بهائیان خوانده میشوند.[۲]
۱۴۴ سال از اظهار امر بهاءالله می گذرد و شمار بهائیان بیش از ۷ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر برآورد شدهاست.[۳]
بهاءالله بطور همزمان سه همسر داشت. آسیه خانم، فاطمه و گوهر خانم (بنا بر برخی منابع به نظر میرسد گوهر خانم خدمتکار همسر اول بهاءالله بود).[۴] وی مجموعا ۱۴ فرزند داشت که تنها ۷ نفر از آنها به سن بلوغ رسیدند و باقی در دوران طفولیت از دنیا رفتند. ۷ نفر از این فرزندان از آسیه خانم و ۶ نفر آنها از فاطمه بود. او از گوهر تنها یک فرزند داشت. ازدواجهای وی همه قبل از اظهار امر وی و حتی قبل از نزول کتاب اقدس، کتاب احکام بهائی بود. [۵]
فهرست مندرجات |
زندگینامه
ولادت
میرزا حسینعلی نوری از اهالی مازندران، در سال ۱۱۹۵ هجری شمسی در تهران متولد شد.
پدرش میرزا بزرگ نوری از رجال دوره فتحعلی شاه و مردی ادیب و خطاط بود و در دربار شاه ایران منصبی عالی داشت ولی مدتی بود که دیگر بازنشیته شده بود و شغل درباری یا دیوانی نداشت.
با آغاز دعوت باب در سال ۱۲۲۱(۱۸۴۴ میلادی) به او پیوست (۲۷ سالگی) اقدامات و فعالیتهای او در گسترش آیین بابی او را تبدیل به یکی از مهمترین پیروان باب نمود.
اولین تبعید
بعد از تیرباران باب به دستور امیرکبیر و درسال ۱۸۵۱ میرزا حسینعلی که درآنوقت بین بابیان به جناب بهاء معروف بود، به کربلا تبعید شد.
امیرکبیر به میرزا حسینعلی پیشنهاد کرد که : در حال حاضر که شاه عازم اصفهان است ، بهتر است شما از پایتخت دور باشید.[۶]با اینکه این پیشنهاد مؤدبانه بود، ولی درحقیقت یک دستور بود.
بهاءالله به کربلا میرود و درآنجا ساکن میشود و یکسال بعد به ایران باز میگردد. با وجود آنکه امیرکبیر ضربات شدیدی بر پیکر جنبش بابی میزند، ولی چون وطنخواه و اصلاحطلب و درستکار بودهاست در آثار بهاءالله از او به نیکی یاد میشود.
| با آنکه در آغاز پیدایش و ظهور امر مبارک، میرزا تقی خان ضربات سنگینی بر پیکر آن وارد ساخت ولی منصفانه باید قبول کرد که وی وزیری غیور، اصلاح طلب، درست کار و فعّال بود. |
[۷] در زمان صدارت میرزا آقاخان نوری او از بهاالله دعوت به بازگشت به ایران میکند.
بهاءالله به تازگی وارد تهران شده بود که طوفان تازهای دامنگیر جامعه بابی میشود. علت این گرفتاری «منسوبان بیاندیشه و عصبانی جامعهٔ بابی بودند» که بعد از اعدام باب ، تصمیم به قصاص شاه گرفته و به جان او سوء قصد کردند.
بلافاصله بعد از سوءقصد نافرجام و درهمان روزهای اول ۳۶ نفر بابی به گفته محمد جعفر خورموجی دستگیر میشوند. «تفحصی بسزا درکار هر یک بعمل آمده سه چهار نفر نوری چون کفر و ارتداد ایشان به ثبوت شرعی نرسیده به جان امان یافته محبوس شدند. بقیه را بین الناس تقسیم نمودند که عموم بندگان خدا از این فیض عظمی بی نصیب نباشند.»[۸]
با این ابتکار دولتیان و روحانیون دو هدف را تعقیب میکردند. یکی آلوده کردن دست همه گروههای اجتماعی به خون بابیان، و دوم در امان بودن از حمله احتمالی بابیان به عنوان قصاص از عاملین کشتار. از این نظر هر یک از بابیان را به گروهی که متعلق به آن بودهاند جهت اعدام میسپارند. برای نمونه «میرزا نبی دماوندی که مردی عالم بودهاست به دست معلمین دارالفنون، ملا شیخ علی که از روحانیون بودهاست به دست علما و طلاب، محمد تقی شیرازی که کارگری ساده بودهاست به دست عمله اصطبل و محمد علی نجف آبادی که یک سرباز بودهاست به دست خمپارهچیان میسپارند که هرطور میل دارند آنها را بکشند.» [۹]
حکم تقیه در آئین بابی ممنوع بوده است[نیاز به ذکر منبع] و از اینرو هیچ کدام از بابیان حاضر به تقیّه و انکار اعتقادات خود نبودهاند در حالیکه با یک جمله تقیّه میتوانستهاند جان خودرا نجات بدهند. ولی آنها از جان خود گذشتند و اعتقادات خودرا مخفی نکردند و از حکم تقیّه که از معتقدات کلامی- فقهی عالم تشیع است[۱۰]، استفاده نکردند.
بعد از این واقعه، جامعه بابی تحت فشار قرار میگیرد و بابیان، قتل عام میشوند. بهاءالله با وجود اینکه میتوانست خود را حفظ کند و یا با وساطت شوهر خواهرش در سفارت روس پناه گیرد و یا از کشور خارج شود ولی خطر را به جان میخرد و خود را تسلیم مأموران دولتی میکند. [1] [2] [3]
بهاءالله را به زندان سیاه چال طهران میبرند و مدت چندین ماه در غل و زنجیر نگه میدارند. سیاه چال در قدیم خزینه حمام بوده که به زندان تبدیل شده بود.
بهاءالله چنین مینویسد:
| اما سجن که محل مظلوم بود فی الحقیقه دخمه تنگ تاریک از آن افضل بود ... اما محل تاریک و معاشرت قریب صد و پنجاه نفس از سارقین اموال و قاتلین نفوس و قاطعین طرق بود. |
بهاءالله خود چنین میگوید:
| درشبی از شبها در عالم رؤیا از جمیع جهات این کلمه علیا اصغا شد انا ننصرک بک و بقلمک. |
بهاءالله میگوید:
| ندایی شنیدم که میگفت ما ترا و قلم ترا یاری خواهیم کرد. پیامی است آشکار نه پیام جنگ و خون ریزی است و نه پیام جبر و زور بلکه پیام قلم است و علم و خرد. درحقیقت از شمشیر و کشتار و جهاد خبری نیست. شمشیر نیست که مشکلات را حل میکند بلکه قلم و اندیشه راهکارهای عصر نوین هستند. |
آزادی بهاءالله از زندان
عباس نامی پیش خدمت سلیمان خان که بابیان را شناسائی و به مأمورین معرفی میکرده، منکر دیدن بهاءالله در جمع بابیان منزل سلیمان خان میشود و هم چنین میرزا آقاخان نوری که بجای امیرکبیر صدراعظم ایران شدهاست، خودرا مدیون بهاءالله میداند و برای آزادی او اقدام میکند.
میرزا آقاخان در دوران حاج میرزا آقاسی توقیف شد، وی را چوب زدند و محکوم به پرداخت وجهی شد که امکان پرداخت آن را نداشت. بهاءالله به کمک او آمد و پول مورد لزوم را برای او تهیه کرد و همچنین در دورانی که در کاشان در تبعید به سر می بُرد و از نظر مالی در مضیقه بود بهاءالله به او کمک کرد. (بهاءالله در شمس حقیقت ... یاد شده، ص ۱۲۹).
با وجود اثبات بیگناهی بهاءالله و اقداماتی که از طرف اقوام او و خصوصاً شوهرخواهر او مجید آهی منشی سفارت روسیه و میرزا آقاخان صدراعظم انجام شد، وی بعد از ۴ ماه به دستور شاه از زندان آزاد شد ؛ مشروط براینکه ایران را ترک کند. برای ترک ایران یک ماه به او مهلت دادند . سفیر روسیه پیشنهاد اقامت در روسیه را به بهاء الله داد ولی او قبول نکرد و در اولین ماه سال ۱۸۵۳ به همراه خانواده و دو برادرش ایران را به قصد عراق ترک کرد. در آن دوران عراق جزو متصرفات دولت عثمانی بود.
پس از گذشت ۱۰ سال از تبعید بهاءالله در بغداد ، وی از بغداد به شهر استانبول تبعید گردید. وی قبل از خروج از بغداد اعلان نمود که همان موعود و یا من یظهرهالله است که باب به ظهور او بشارت داده و پیروان خویش را به ایمان به او سفارش نموده بود. بعدها این تاریخ در بین بهائیان به عید رضوان مشهور شد..[۱۳]
بهاءالله پس از مدت چهار ماه اقامت در استانبول به شهر ادرنه تبعید گردید. وی در آنجا نامههایی به سران ممالک نوشت که میتوان از آن جمله نامهای به ناپلئون و پاپ و هم چنین ناصرالدین شاه پادشاه ایران اشاره نمود. وی در آن نامهها ، سران ممالک را با تعالیم خویش آشنا نمود.ref>الواح خطاب به سلاطین (متن توضیحات و منابع انگلیسی)</ref> پس از تیرباران باب، پیروانش که به «بابی» مشهور بودند بر طبق بیانات باب در کتاب بیان به دنبال مظهر ظهور بعدی که در این کتاب به «ظهور من یظهره الله» اشاره شدهاست، گشتند. در سال ۱۸۶۳ بود که بهاءالله خود را من یظهره الله موعود در کتاب بیان معرفی کرد. اکثر بابیان به او ایمان آورده و بهائی نامیده شدند. لازم به ذکر است که نابرادری کوچک او صبح ازل، ادعای رهبری بابیان را داشت و کسانی که به ازل گرویدند ازلی نامیده میشوند.
وفات
پس از ۵ سال اقامت در ادرنه، بهاءالله به زندان دولت عثمانی یعنی «عکا» واقع در اراضی فلسطین تبعید گردید و در قلعهای زندانی شد و پس از زندان عکا بالاخره این امکان را یافت که ادامه زندگی را در خانهای به نام قصر بهجی به سر بَرَد. وی در سال ۱۸۹۲ میلادی و در سن ۷۵ سالگی به مرگ طبیعی درگذشت.[۱۴] آرامگاه او در شهر عکا به نام «روضه مبارکه» قبله بهائیان میباشد. بنا به کتاب عهدی، وصیتنامهی بهاءالله، فرزند ارشدش عبدالبهاء جانشین او برای تبیین آثار در امور بهائی شد.
آثار
- کتاب اقدس امالکتاب دین بهائی که شامل احکام و تعالیم اصلی دین بهائی میباشد
- کتاب ایقان که در پاسخ به سوالات فردی در مورد ظهور قائم و متشابهات قرآن میباشد
- کلمات مکنونه، که روش و نحوه زندگی برای افراد بشر در آن ذکر گردیدهاست از اصلی ترین آثار بهاالله میباشد.
- از دیگر آثار بهاءالله میتوان به مکتوباتی که برای پیروانش میفرستاد اشاره کرد وی در خلال این مکتوبات تعالیم دیانت بهائی را برای پیروانش تشریح مینمود. این مکتوبات در میان بهائیان به « لوح» مشهورند و تعداد آنها بیش از شانزده هزار لوح میباشد. که از آن جمله میتوان به مکتوباتی خطاب به سلاطین وقت اشاره نمود. (هم چون ناپلئون، پاپ و ...)
دیگر آثار او : جواهر الاسرار ، هفت وادی ، چهار وادی ، الواح سلاطین و ...
دیدگاه بهائیان درباره تصویر بهاءالله
بهائیان معتقدند تصویر تجلیات خداوندی (که حسینعلی نوری بهاءالله به باور آنان از آن جملهاست) باید با نهایت احتیاط و حفظ احترام شایسته نمایانده شود. از این قرار تصویر وی تنها در هنگام نیایش در مقام اعلی به نمایش گذاشته میشود و بهائیان در صورتی که مطمئن نباشند که شرایط مورد نظر برای نشان دادن تصویر مهیا نیست از نمایاندن آن در معرض عموم خودداری میورزند.بنیادهای بهائی نیز همواره از رسانهها میخواهند تا از چاپ تصویر بهاءالله خودداری کنند. [4]
پانویس
- ↑ موهبت سبحانی. «الوهیت و پیامبران». آموزههای نظم نوین جهانی بهائی. دهلی نو، هندوستان: موسسه چاپ و انتشارات مرآت، ISBN ۸۱-۹۰۲۶۶۲-۶-۸، ۴۵.
- ↑ مرکز جهانی بهائی دپارتمان آمار (در تاریخ ۲۰۰۱-۰۸). آمار جهانی بهائی سال ۲۰۰۱. bahai-library.org. بازدید در تاریخ ۲۰۰۷-۰۳-۱۶.
- ↑ دانشنامه بریتانیکا
- ↑ Juan R.I. Cole (در تاریخ 8-14-96). A Brief Biography of Baha'u'llah (انگلیسی). Department of History, University of Michigan. بازدید در تاریخ ۲۷ ژوئیه ۲۰۰۷.
- ↑ For Department of the Secreriat (در تاریخ 1995-10-23). Wives of Baha'u'llah, by Universal House of Justice (انگلیسی). بازدید در تاریخ ۲۷ ژوئیه ۲۰۰۷.
- ↑ بهاءالله شمس حقیقت، ح.م. بالیوزی، ترجمه از انگلیسی، مینو ثابت . م George Roland Publisher ۱۹۸۰، ص ۸۷
- ↑ بهاءالله شمس حقیقت ...یاد شده، ص ۹۶- ۹۵
- ↑ حقایق الاخبارناصری، محمد جعفرخورموجی نشر نی ۱۳۶۳، ص ۱۱۶
- ↑ حقایق الاخبارناصری ... یاد شده، ص ۱۱۶
- ↑ تقیه (فارسی). دانشنامه رشد. بازدید در تاریخ ۲۷ ژوئیه ۲۰۰۷.
- ↑ بهاءالله در لوح شیخ ... یاد شده، ص ۱۵
- ↑ بهاءالله در لوح شیخ ... یاد شده، ص ۱۵
- ↑ Manfred Hutter. «Bahā'īs». Macmillan Reference USA, Detroit. ۲۰۰۵، ۲nd ed (ISBN ۰۰۲۸۶۵۷۳۳۰) ISBN ۰۰۲۸۶۵۷۳۳۰،۷۳۷-۷۴۰.
- ↑ MuslimHope.com (۲۰۰۶ August). بازدید در تاریخ ۴/۲۷/۲۰۰۷.
منابع
- براون، ادوارد. ترسیمی از واقعهٔ باب بروایت یک مسافر. انگلستان: دانشگاه کمبریج، ۱۸۹۱.
- کسروی، احمد. بهائیگری. تهران: ۱۳۲۲ خورشیدی.
- تاریخ نبیل زرندی
- قرن بدیع
- دانشنامه ایرانیکا

