حجت بن حسن (مهدی)
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
| اصول دین |
| اصول خاص تشیع |
| فروع دین |
| فروع تشیع |
|
خمس |
| منابع اسلامی |
| شخصیتها |
|
محمد |
| مذهبها |
| مذاهب فقهی |
| مذاهب کلامی |
| علوم اسلامی |
| تاریخ اسلام |
|
زندگانی محمد |
| جغرافیای اسلام |
|
مکه • مدینه |
محمد پسر حسن (مهدی) فرزند حسن پسر علی و نرجس است. به باور شیعیان دوازده امامی وی در شهر سامرا متولد شده و در ۵ سالگی به امامت رسیدهاست. آنان عقیده دارند که او دو غیبت دارد، غیبت صغری (کوتاه) حدود هفتاد سال و غیبت کبری که هنوز ادامه دارد. بر اساس باور شیعیان، امام دوازدهم شیعیان منجی عالم است و پس از ظهور جهان را پر از عدل و داد میکند و او آخرین امام(دوازدهمين امام) است.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] دوران امامت
از دیدگاه شیعیان دوران امامت وی به سه دوره غیبت صغری، غیبت کبری و ظهور تقسیم میشود.
[ویرایش] غیبت
«غیبت» به معنای ناپیدا بودن در مقابل «ظهور» است ولی «ناپدید بودن» در مقابل «حضور» نیست. بنا بر اعتقاد شیعیان غیبت دورهای است که امام در میان مردم ظهور ندارد و به دو دوره غیبت صغری(کوچکتر)و غیبت کبری(بزرگتر) تقسیم میشود و با ظهور امام به پایان میرسد.
هانری کربن در توضیح معنای امام غایب میگوید:«صاحب الزمان عنوان ویژه امام غایب است. کسی که برای حواس ظاهری ناپیدا، ولی حاضر در قلب مومنان است.»[1]
[ویرایش] غیبت صغری
مقاله اصلی: غیبت صغری
این دوره از مرگ امام حسن پسر علی (عسکری) در سال ۲۶۰ ه.ق. آغاز شده و تا سال ۳۲۹ ه.ق. به طول انجامیدهاست. در این دوره چهار نفر نائب خاص امام زمان بودهاند و شیعیان از طریق آنها با امام در ارتباط بوده و مسائل خود را طرح میکردهاند. در زمان غيبت صغرى چهارتن از بزرگان شيعه وكيل و سفير و نايب خاص امام زمان عليه السلام بودند كه خدمت آن حضرت مىرسيدند و وكالتشان به خصوص مورد تاييد بود و پاسخهاى امام در حاشيه نامههاى سوالى توسط آنان بدست مردم مىرسيد.
البته غير از اين چهار نفر وكلاى ديگرى هم از طرف امام عليه السلام در بلاد مختلف بودند كه يا بوسيله همين چهار نفر امور مردم را بعرض امام زمان عليه السلام مىرساندند و از سوى امام در مورد آنان توقيعهايى صادر شده بود (1) و يا به گفته مرحوم آيه الله سيد محسن امين سفارت اين چهار نفر سفارت مطلق و عام بوده ولى ديگران در موارد خاصى سفارت داشتد از قبيل «ابوالحسين محمد بن جعفر اسدى» و «احمد بن اسحاق اشعرى» و «ابراهيم بن محمد همدانى» و «احمد بن حمزه بن اليسع» (2)
نواب اربعه به ترتيب عبارتند از:
1 - جناب ابو عمر و عثمان بن سعيد عمرى (به فتح عين و سكون ميم).
2 - جناب ابو جعفر محمد بن سعيد عمرى.
3 - جناب ابوالقاسم حسين بن روح نوبختى.
4 - جناب ابوالحسن على بن محمد سمرى (بفتح سين و ميم)
«ابو عمر و عثمان بن سعيد» مورد اعتماد مردم و جليل القدر و وكيل حضرت هادى و حضرت عسكرى بود (3) و به امر امام عليه السلام متصدى كفن و دفن امام گرديد (4) وى در سامرا در محله عسكر سكونت داشت و به همين مناسبتبه او نيز «عسكرى» گفته مىشد و براى آنكه ماموران دربارى پى به كارها و خدمات او نسبتبه امام عليه السلام نبرند روغن فروشى مىكرد (5) و زمانى كه تماس با امام عسكرى (ع) براى شيعه مشكل بود اموال توسط او براى امام ارسال مىشد و جناب عثمان بن سعيد اموال را در ظرفهاى روغن مىريخت و نزد امام مىبرد (6)
«عثمان بن سعيد» پيش از وفات به فرمان امام عصر (عج) فرزند خود «ابو جعفرمحمد بن عثمان» را به جانشينى خود و نيابت امام معرفى كرد.
«محمد بن عثمان» نيز همچون پدر از بزرگان شيعه و در تقوى و عدالت و بزرگوارى مورد اعتماد و احترام شيعيان بود و قبلا نيز حضرت عسكرى عليه السلام نسبتبه او و پدرش اظهار اعتماد و اطمينان فرموده بود و مرحوم شيخ طوسى مىنويسد شيعه بر عدالت و تقوى و امانت او اتفاق داشتند (7) .
پس از در گذشت نائب اول جناب «عثمان بن سعيد» توقيعى (8) از جانب امام زمان عليه السلام در مورد وفات او و نيابت فرزندش «محمد» صادر شد.
«عبد الله بن جعفر حميرى» مىگويد از محمد بن عثمان پرسيدم صاحب الامر را ديدهاى؟
فرمود: آرى و آخرين ملاقاتم با او كنار بيت الله الحرام بود كه مىگفت «اللهم انجز لى ما وعدتنى» (9) و نير او در در مستجار (10) ديدم كه مىگفت «اللهم انتقم بى اعدائى» (11)
و نيز محمد بن عثمان مىفرمود: صاحب الامر (ع) هر سال در حجحاضر مىشود او مردم را مىبيند و مىشناسد و مردم او را مىبينند ولى نمىشناسند. (12)
محمد بن عثمان براى خود قبرى ترتيب داده و آنرا با ساج (نوعى پارچه و لباس) پوشانده بود و روى آن آياتى از قرآن كريم و اسامى ائمه اطهار را نوشته بود و هر روز داخل آن مىشد و يك جزو از قرآن را قرائت مىكرد و بيرون مىآمد (13)
اين بزرگوار پيش از مرگ از روز وفات خود خبر داد و در همان روز در گذشت (14) و پيش از رحلت گروهى از بزرگان شيعه نزد او آمدند و «ابوالقاسم حسين بن روح نوبختى» را به امر امام زمان عليه السلام براى سفارت و ارتباط با امام معرفى كرد و فرمود او قائم مقام من استبه او مراجعه كنيد (15)
جناب ابو جعفر محمد بن عثمان عمرى در سال 305 هجرى قمرى رحلت كرد (16) رحمه الله عليه رحمه واسعه.
حسين بن روح نوبختى
جناب ابوالقاسم حسين بن روح نوبختى نزد موافق و مخالف عظمت و بزرگى ويژهاى داشت و به عقل و بينش و تقوى و فضيلت مشهور بود و عموم فرقههاى مختلف مذهبى به او توجه داشتند در زمان نائب دوم محمد بن عثمان عمرى و از جانب او متصدى پارهاى از امور بود در ميان ياران ويژه محمد بن عثمان «جعفر بن احمد بن متيل قمى » بيش از ديگران با او خصوصى و مرتبط بود چنانكه حتى در اواخر زندگى محمد بن عثمان غذاى او در خانه جعفر بن احمد و پدرش تهيه مىشد و ميان اصحاب نائب دوم احتمال جانشينى «جعفر بن احمد بن متيل) از ديگران بيشتر بود در آخرين ساعات زندگى و بهنگام احتضار محمد بن عثمان جعفر بن احمد بالاى سر او و حسين بن روح پايين پايش نشسته بودند (17) محمد بن عثمان به جعفر بن احمد رو كرد و فرمود: مامور شدهام كه امور را به ابوالقاسم حسين بن روح واگذار نمايم.
جعفر بن احمد از جا برخواست و دستحسين بن روح را گرفت و او را بالاى سر محمد بن عثمان نشاند و خود در پايين پاى او نشست. (18)
ابوالحسن سمرى
مؤلف كتاب «منتهى المقال» درباره نائب چهارم جناب ابوالحسن على بن محمد سمرى مىنويسد: «جلالت قدر او آنچنان زياد است كه نيازى به توصيف ندارد» (19) .
آن بزرگوار به فرمان امام عصر ارواحنا فداه پس از جين بن روح عهده دار نيابت امام (ع) و رسيدگى به امور شيعيان گرديد.
مرحوم محدث قمى مىنويسد: ابوالحسن سمرى روزى به جمعى از مشايخ كه نزد او بودند فرمود خداوند به شما در مصيبت على بن بابويه قمى اجر عنايت فرمايد در اين ساعت از دنيا رفت.
آنان ساعت و روز و ماه را ياد داشت كردند 17 يا 18 روز بعد خبر رسيد كه در همان ساعت على بن بابويه قمى در گذشته است (20)
«على بن محمد سمرى» در سال 329 هجرى در گذشت (21) و پيش از وفاتش گروهى از شيعان نزد او گرد آمدند و پرسيدند پس از تو چه كسى جانشين تو خواهد بود؟
پاسخ داد: من مامور نشدهام در اين مورد به كسى وصيت كنم (22)
و نيز توقيعى را كه از سوى امام غائب عليه السلام در اين باره صادر شده بود به شيعيان نشان داد آنان از روى توقيع استنساخ كردند
[ویرایش] غیبت کبری
مقاله اصلی: غیبت کبری
غیبت کبری از مرگ چهارمین نایب خاص امام مهدی در سال ۳۲۹ (قمری) آغاز میشود و تا ظهور او ادامه خواهد داشت. روایت شدهاست: مردم از امام در غیبتش همان گونه بهره مند میشوند، که از خورشید پشت ابر.(مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۳ صص ۸۴۴ تا ۸۴۶)
[ویرایش] ظهور
منع وقت گذاري نسبت به ظهور امام زمان
در رواياتي كه از امامان شيعه رسيده است از هر گونه تعيين وقت ظهور مهدي نهي شده است و به آنان نسبت دروغگويي داده شده است. از زمان ظهور فقط خداوند متعال خبر دارد و كساني كه به اين كار مبادرت كنند هلاك خواهند شد.
از آنجمله ابي بصير گويد: از امام صادق درباره قائم سئوال كردم جواب داد: وقت گزاران دروغ گفته اند، ما خانداني هستيم كه وقت گذار نيستيم.
[ویرایش] علائم ظهور
مقاله اصلی: آخرالزمان
علائم قطعی ظهور مهدی بر اساس روایات امامان شیعه (در کتب و منابع مسلمانان - شیعه) می باشند. این علائم به نقل از ائمه در لفافه ای از رموز بیان شده)
5 مورد از این علائم که حتماً اتفاق خواهند افتاد به شرح زیر است [نیاز به ذکر منبع]:
1 - خروج سفیانی از شام(نام قدیم سوریه) که احتمالاً در روز 10 ماه رجب اتفاق خواهد افتاد. این فرد پس از مسلط شدن بر اوضاع بیش از 9 ماه حکومت نخواهد کرد و در نهایت به دست مهدی(ع) یا یاران ایشان کشته خواهد شد.
2 - خروج یمانی از یمن که به پشتیبانی از اهل بیت بر علیه سفیانی قیام میکند. احتمالاً در همان ماه رجب.
3 - صدای آسمانی در ماه رمضان (احتمالاً صحرگاه بیست و سوم). که صدای جبرئیل و در حمایت از اهل بیت پیامبر میباشد. به صورتی که هر انسانی در هر کجای زمین که باشد صدا را خواهد شنید و معنی آن را به زبان خود خواهد فهمید. (احتمالاً در همان روز صدایی دیگر شنیده خواهد شد که اینبار از طرف شیطان و در حمایت از سفیانی خواهد بود که باعث به شک افتادن مردم خواهد شد)
4 - کشته شدن نفس زكيه (انسان بیگناه) در خانه خدا (مسجد الحرام)و بينركن و مقام ابراهیم. احتمالاً در تاریخ بیست و پنجم ذىالحجه. احتمالاً همزمان با کشته شدن این فرد پسرعمو و دخترعموی او هم در شهر مدینه کشته میشوند و جنازه آنها رو جلوی درب مسجد پیامبر(مسجد النبی) آویزان میکنند.
5 - فرورفتن لشکری که سفیانی به عربستان فرستاده در بیابانی به نام بيداء که بین مکه و مدینه واقع شده است.
باقی علایم در: آخرالزمان
[ویرایش] مهدی
مقاله اصلی: مهدی در لغت به معنای «هدایت شده» است و در اصطلاح مسلمانان کسی است که پیامبر وعده داده در آخرالزمان ظهور میکند و دین را دوباره احیا میکند.
[ویرایش] ارجاعات
- ^ کربن، هانری؛ تاریخ فلسفه اسلامی؛ ترجمه:جواد طباطبایی؛ تهران:کویر،انجمن ایرانشناسی فرانسه؛ چاپ چهارم:۱۳۸۴؛ ص۱۰۳
- ^ مجلسی، محمد باقر؛ مهدی موعود (بحار الانوار، جلد ۱۳)؛ ترجمه: علی دوانی؛ناشر: دارالکتب الاسلامیه؛ چاپ بیست و ششم: ۱۳۷۳؛ ص ۶۸۸
- ^ کربن، هانری؛ تاریخ فلسفه اسلامی؛ ترجمه:اسدالله مبشری؛ تهران:موسسه انتشارات امیرکبیر،چاپ سوم:۱۳۶۱؛ صص ۹۹ و ۱۰۰
[ویرایش] منابع
- ۱- مجلسی، محمد باقر؛ مهدی موعود (بحار الانوار، جلد ۱۳)؛ ترجمه: علی دوانی؛ناشر: دارالکتب الاسلامیه؛
- ۲- کربن، هانری؛ تاریخ فلسفه اسلامی؛ ترجمه:جواد طباطبایی؛ تهران:کویر،انجمن ایرانشناسی فرانسه؛ چاپ چهارم:۱۳۸۴؛
- ۳- کربن، هانری؛ تاریخ فلسفه اسلامی؛ ترجمه:اسدالله مبشری؛ تهران:موسسه انتشارات امیرکبیر،چاپ سوم:۱۳۶۱؛
- 4- ثقة الإسلام كليني؛اصول کافی، جلد سوم، كتاب حجت

