بحث ویکی‌پدیا:شیوه‌نامه

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

برای مباحث گذشته می‌توانید به بایگانی ۱، بایگانی ۲ و بایگانی ۳ مراجعه کنید.
بحث دربارهٔ «جستارهای وابسته» هم به این صفحه منتقل شده‌است.

[ویرایش] اضافه کردن فعل در جملهٔ توصیفی در آغاز مقالات

انتقال‌یافته از وپ:تام#اضافه کردن فعل در جملهٔ توصیفی در آغاز مقالات

اخیرا جناب به‌آفرید برای جملات توصیفی اول مقالات فعل می‌گذارند. برای پرهیز از جنگ ویرایشی این موضوع را اینجا طرح می‌کنم تا نظر سایر مدیران را بدانم تا از انجام عمل نادرست جلوگیری شود.

جناب به‌آفرید در مقالهٔ هاردی به جملهٔ اسمی پارگراف توصیفی اول مقاله فعل اضافه کردند. و این کار را رسم ویکی‌پدیایی می‌دانند.(هر جا هیچ قانون و شیوه و سیاست و... پیدا نکنند می‌گویند رسم است!) تا آنجا که من سراغ دارم حداقل در دو منبع معتبر یکی تاریخ تمدن ویل‌دورانت و دیگری زندگینامهٔ علمی دانشوران از همان روش نوشتن جملهٔ آغازین بدون فعل استفاده می‌کنند. مثلا در فرهنگ و نمایه اساطیر ضمیمه تاریخ تمدن جلد دوم آمده است:«آئروپه Aerope، دختر کاترئوس(پادشاه کرت).» یا «آتالانته Atalanta، دختر یاسوس(یاسخوینئوس) و کلومنه؛ باکرهٔ شکارچی.» یا در زندگینامه علمی دانشوران آمده است:«(ت. ری، ایران، حدود ۲۳۳/۲۴۰؛ و. ری، ۳۰۴/۳۱۳)، پزشکی، کیمیا، فلسفه.» گذاشتن فعل جملهٔ توصیفی آغازی را بدشکل و در مواردی نامفهوم می‌کند و اگر بخواهیم شکل قابل قبولی به آن بدهیم مجبور هستیم جمله را طولانی کنیم که ضرورتی ندارد. این موضوع را هم روشن بفرمایید متشکر می‌شوم. عزيزی ۰۹:۳۰, ۹ مارس ۲۰۰۷ (UTC)

توجه کنید که ویکی یک پروژهٔ دست‌جمعی است. در صورتی که کاربری تغییری بوجود آورد که مخرب نبود و به شکلی در راستای نوعی استانداردسازی سر و شکل مقالات بود، برگردان آن خلاف اخلاق ویکی‌پدیایی است؛ حتّی اگر در بعضی موارد ملانقطه‌ای به نظر برسد. بدیهی است که بنابر شیوه‌نامهٔ تاریخ تمدن یا زندگینامهٔ علمی دانشوران در ویکی نمی‌نویسیم. شیوه‌نامهٔ فعلی مصداق‌های متفاوت «بهتر است که...»ها را تعیین می‌کند. اینطوری‌ها هم نیست که هر جا قانون و شیوه و سیاست یافت نشد بشود رسم! یعنی کاربران باید هشیار باشند که چنین چیزی پیش نیاید. چیزی به نام «رسم» نداریم. «رسم» مال جایی است که حق آب و گل و زودتر رسیدن و زنبیل گذاشتن، و...، محلی از اعراب داشته باشد که ویکی‌پدیا قطعاً چنین جایی نیست. بنابراین، شدیداً توصیه می‌شود که بحث‌ها را بدون نیش و کنایه پیش ببرید و از درگیری (کلامی و ویرایشی) خودداری کنید. صفحات بحث شیوه‌نامه‌ها هم همیشه هستند و همانطور که پیش‌تر گفتم بحث و نظرات می‌توانند در صورت وجود اجماع در متن شیوه‌نامه تغییر بوجود آورند. --شروین افشار ۲۲:۴۵, ۹ مارس ۲۰۰۷ (UTC)
شروین عزیز! از توضیحات متشکرم. الان سوآل عملی من این است که اگر جملهٔ توصیفی اول مقاله را بدون فعل نوشتم و کاربری برای‌اش آمد فعل گذاشت و جمله را از ریخت انداخت چه کنم؟ برگردانم به حالت قبل؟ اگر جنگ ویرایشی شد چه؟ اگر نظرم این است که به‌تر است این جملات که مانند تابلویی بر سردر مقالات است بودن فعل باشد می‌توانم لااقل در مقالاتی که خودم شروع کننده‌شان هستم این کار را انجام دهم و انتظار داشته باشم درگیر جنگ ویرایشی نشوم. با سپاس ‍عزيزی ۲۳:۰۰, ۹ مارس ۲۰۰۷ (UTC)
قبول دارید که مقالاتی که خودتان آغاز می‌کنید. بعد از اینکه ویرایش شما تمام شد همانقدر متعلق به شماست که به بقیهٔ کاربران؟ اگر این فرض را قبول کنید و قبول کنند خیلی از قضایا حل می‌شود. ضمناً این مسئله در شیوه‌نامه ذکر نشده است. خوب است بحثش را در بحث ویکی‌پدیا:شیوه‌نامه آغاز کنید و دلایل و منطق‌تان را بیاورید تا اگر نظرتان اجماع داشت به شیوه‌نامه وارد شود. در هر صورت حتی اگر در مقالهٔ شما دست برده شد و سر و شکل آن به شکل غیرمخرب (به نظر من اگر فعل اضافه شود، چیزی از ریخت نمی‌افتد) از آنچه منظور شما بوده است دور، از درگیری خودداری فرمایید. در صورت بوجود آمدن درگیری، پیشگیری از خونریزی (!) تقریباً غیرممکن است. در هر صورت انتظار می‌رود که چنین تغییراتی عادلانه باشند و منظوری پشت‌شان نباشد. --شروین افشار ۲۳:۲۱, ۹ مارس ۲۰۰۷ (UTC)
چشم. سخن شما منطقی و متین است. البته در مورد از ریخت افتادن توجه شما را به این دو جمله جلب می‌کنم:«هاردی، ریاضی‌دان انگلیسی.»، «هاردی، ریاضی‌دان انگلیسی بود.» مثل این می‌ماند کسی راه بیفتذ و هر جا تابلوی «توقف ممنوع» دید یک «است» به آن اضافه کند. موضوع را همان‌طور که گفتید در بحث ویکی‌پدیا:شیوه‌نامه پی می‌گیرم و مانند گذشته جملهٔ توصیفی سردر مقاله را بدون فعل می‌نویسم و آرزو می‌کنم ویرایش نشود و اگر شد شده است دیگر مسئولیت‌اش با ویرایش کننده است به هر حال مقالات تاریخ‌چه دارد. با سپاس ‍عزيزی ۰۶:۵۴, ۱۰ مارس ۲۰۰۷ (UTC)
معمولاً مقالات با یک بند کامل شروع می‌شوند و نه یک جمله. این بند توضیح مختصری در مورد آنچه پیش روی خواننده است بیان می‌کنند. اگر اشتباه نکنم در شیوه‌نامهٔ ویکی‌پدیای انگلیسی با نام Leading paragraph معرفی می‌شود. می‌توانید برای جزئیات آن جستجو کنید. اگر از این شیوه استفاده کنیم دیگر هیچوقت با عبارتی مانند «توقف ممنوع» مقاله شروع نمی‌شود که سر فعلش بحث کنیم. حسام ۱۰:۰۳, ۱۰ مارس ۲۰۰۷ (UTC)
حسام عزیز! شیوه‌نامهٔ ویکی‌پدیای انگلیسی در این مورد زیاد کارساز نیست. چون زبان فارسی قابلیت‌های خودش را دارد و یکی از این قابلیت‌ها داشتن جملات بدون فعل است. به نظر من شیوه‌یی که در دو منبع ذکر شده در زبان فارسی آوردم کارسازتر است. چون هر چقدر عبارت آغازین از جمله‌پردازی به‌دور باشد کاراتر است. وقتی به مقاله‌یی رجوع می‌کنیم با دیدن همان جمله اول که حکم سردر را دارد متوجه می‌شویم درست آمده‌ایم یا نه. جملهٔ طولانی نوشتن در سردر مفید نیست چون همان چیزها مجددا در متن تکرار می‌شود. به هر حال این نظر من است. ظاهرا بهتر است در شیوه‌نامه در موردش بحث کنیم من برای اجتناب از جنگ ویرایشی اینجا طرح‌اش کردم. ‍عزيزی ۱۰:۱۲, ۱۰ مارس ۲۰۰۷ (UTC)

در انگلیسی هم می‌توان بدون فعل مفهوم را رساند همانطور که می‌گویند No Parking. در فارسی هم می‌شود ولی در متن به نظر من اصلاً جالب نیست افعال به قرینهٔ معنوی حذف شوند. حذف‌های نابجا به قرینهٔ به‌اصطلاح معنوی به نظر من معضلی‌است. به‌آفرید ۱۰:۴۳, ۱۰ مارس ۲۰۰۷ (UTC)

همان‌طور که می‌دانید در زبان فارسی سه گونه جمله داریم که فعل ندارد، جمله‌های اسمی، که به دلیل کثرت استفاده و وجود قرینه‌های خارجی فعل حذف می‌شود. مانند:«کشیدن سیگار ممنوع»، شبه‌جمله، صورت فروکاسته شدهٔ جمله است تفاوت‌‌اش با جمله‌های اسمی در این است که این جمله‌ها از یک کلمه تشکیل شده‌اند مانند:«سلام» و اصوات، اصوات نیز مانند جمله‌های اسمی و شبه‌جملات سخنی هستند بدون فعل مانند:«آخ» در این منابع که تمامی معتبرترین دانش‌نامه‌ها به زبان فارسی هستند. جملهٔ آغازین مقاله‌ها بدون فعل است.

  • زندگینامه علمی دانشوران، زیر نظر احمد بیرشک.
  • خلاصه زندگینامه علمی دانشمندان، بنیاد دانشنامه بزرگ فارسی.
  • تاریخ تمدن ویل‌دورانت(ضمیمه)،
  • فرهنگ اندیشهٔ نو، ویراستار ع. پاشائی.
  • دایره‌المعارف داشنمندان علم و صنعت، محمود مصاحب.
  • فرهنگ فیلم‌های سینمای ایران، جمال امید.

دور و برم را نگاه کنم بی‌شک منابع بیشتری هم می‌توانم بیاورم. اصولا هر چه را دیدم یا جملهٔ آغازین نداشت یا کوتاه و بدون فعل بود. ‍عزيزی ۱۱:۱۲, ۱۰ مارس ۲۰۰۷ (UTC)

جملات آغازین مسلماً از نوع دو و سه نیستند. می‌ماند یک که شرط کثرت استعمالش موجود نیست و می‌شود جملهٔ ناقص بدون فعل که شنونده باید به قرینه فعل بگذارد (تازه نه قرینهٔ لفظی) این معضل هم تا آنجا که من می‌دانم (حداقل در نثر) اخیر است. همچنین منظور شما را از «جملهٔ آغازین نداشت» متوجه نشدم. به‌آفرید ۱۱:۱۸, ۱۰ مارس ۲۰۰۷ (UTC)
در ضمن به نظر من بهتر است این بحث را در وپ:زندگی ادامه دهیم. به‌آفرید ۱۱:۱۹, ۱۰ مارس ۲۰۰۷ (UTC)
بحث را جا‌به‌جا نکنیم بهتر است. بخصوص که این مسئلهٔ جملهٔ آغازین در مورد مقالات مربوط به مکان‌ها و چیزها هم می‌تواند صادق باشد؛ «مادرید، شهری در اسپانیا» یا «مادرید شهری است در اسپانیا». --شروین افشار ۱۳:۰۶, ۱۰ مارس ۲۰۰۷ (UTC)
این بحث فراتر از زندگی‌نامه است و به مقاله‌های دیگر هم ربط پیدا می‌کند. نداشتن فعل در این‌گونه موارد جمله را بی‌معنا نمی‌کند و به معنای آن می‌افزاید. مانند همان جمله:«هاردی، ریاضی‌دان انگلیسی» که شما فعل «بود» را اضافه کردید و جمله نامفهوم شد و بعدا مجبور شدید چیزهای دیگر به آن اضافه کنید تا به جمله شکل بدهید. منظورم از نداشتن جملات آغازین وقتی است که مقاله فقط داری نام است و هیچ توضیح دیگری ندارد و توضیحات در خود مقاله است. عزيزی ۱۳:۰۹, ۱۰ مارس ۲۰۰۷ (UTC)
نظر من این است که هم جمله کوتاه آغازین و هم نیم جمله یا هر اسم دیگری که بر آن بگذارید، اگر بنا باشد تمامش بعداً عیناً در متن تکرار شود (به خصوص با همان کلمات) چیز زاید و نازیبایی است. بهتر است بند اول زندگی‌نامه‌ها هم یک بند معرفی باشد (نه جمله، نه نیم‌جمله) که کلیاتی در مورد فرد (از تولد و وفات، تا مهم‌ترین ابعاد زندگی، و نظایر آن) را توضیح دهد، اما در دو نقش: (۱) خواننده بداند اگر جای اشتباه آمده برگردد؛ (۲) خواننده با خواندن آن تحریک شود بقیهٔ متن را هم بخواند. ▬ حجت/ب ۱۱:۴۳, ۱۰ مارس ۲۰۰۷ (UTC)
حجت عزیز! فرض کن کسی دنبال لورل هاردی می‌گردد و نام کوچک او را هم نمی‌داند بعد به مقاله گادفری هاردی می‌رسد. به‌خصوص که در گوگل هم این جمله اول می‌آید. وقتی ببیند ریاضی‌دان انگلیسی نوشته شده است. تکلیف خود را می‌داند. نداشتن جملهٔ آغازبن به زیان مقاله‌ها است و هر چه این جمله کوتاه‌تر و حاوی مهم‌ترین اطلاعات باشد به‌تر است. به همین دلیل است که در چندین منبع مخنلف که نام بردم از همین شیوه استفاده شده است. عزيزی ۱۳:۱۳, ۱۰ مارس ۲۰۰۷ (UTC)
لازم نیست بخش آغازین یک جمله باشد که شما بخواهید تا حد ممکن کوتاه یا حتی ناقصش کنید. در واقع از آنجا که ویکی‌پدیا هم برای متخصصان است هم برای غیر متخصصان پیش‌درآمد بحث باید یک یا چند بند باشد و با پیش رفتن جزئیات مهیا شود. در این مورد دقیقاً با حجت موافقم و البته معتقدم اطلاعات حیاتی را در همان یک یا دو جملهٔ اول باید گنجاند. توجه کنید که از {{دیگر کاربردها}} با توضیح اضافه می‌توان برای مثال فرضی لورل هاردی استفاده کرد. به‌آفرید ۱۴:۰۴, ۱۰ مارس ۲۰۰۷ (UTC)
{{ابهام‌زدایی}} هم فراموش نشود. به‌آفرید ۱۴:۰۶, ۱۰ مارس ۲۰۰۷ (UTC)

این را هم ببینید. ثواب دارد. به‌آفرید ۱۴:۲۵, ۱۰ مارس ۲۰۰۷ (UTC)

ابهام‌زدایی مشکل را حل نمی‌کند وگرنه در این مورد هاردی اول از همه هاردی (ابهام‌زدایی) را نوشتم. در مورد ویکی‌پدیای انگلیسی به نظر من بیش از حد دارد به عنوان مرجع مورد استناد قرار می‌گیرد. ویکی‌های غیر انگلیسی مانند فرانسوی از این کار اجتناب می‌کنند. من چندین مرجع فارسی آوردم که در آن‌ها به همین شیوه عمل شده است. جمله‌ی آغازین نباید به‌صورت مصنوعی طولانی شود فقط به دلیل این که آوردن فعل را توجیه کند. اگر به آن به عنوان تابلوی ورودی نگاه کنید موضوع روشن است. در تابلوی راهنمای داخل پارک‌ها می‌نویسند. «کتاب‌خانه» و جهت حرکت را نشان می‌دهند. نمی‌نویسند:«اگر می‌خواهید به کتاب‌خانه بروید در جهتی که فلش راهنما نشان می‌دهد حرکت کنید.» عزيزی ۱۴:۴۴, ۱۰ مارس ۲۰۰۷ (UTC)
گفتم ابهام‌زدایی هم. چون اگر کسی در ویکی‌پدیا هاردی بنویسد باید به صفحهٔ ابهام‌زدایی برود. برای خود مقاله دیگر کاربردهاست که به قول شما نقش تابلو دارد. تازه اینکه شما جملهٔ اول را تابلوی راهنمایی فرض می‌گیرید و بعد از تشبیه به نتیجهٔ دلخواه برسید دردی را دوا نمی‌کند من هم می‌توانم آن را به چیزی دیگری تشبیه کنم و نتیجهٔ مطلوب خودم را بگیرم. ویکی‌پدیا انگلیسی بزرگترین دانشنامهٔ جهان است و خدا می‌داند چند نفر سر بندبند شیوه‌نامه‌هایش چانه زده‌اند. راهنمایی‌های آن هم محتوایی‌است و نه زبانی. ضمن این که فرمایش شما که این جملهٔ بدون فعل از قابلیت‌های زبان فارسی‌است متفاوت از آن انگلیسی اشتباه است. چرا که دانشنامهٔ ایرانیکا که به زبان انگلیسی‌است جملهٔ اول را بدون فعل آورده‌است. به هر حال نتیجه می‌شود که کامل‌نویسی ویکی انگلیسی نه از سر ناچاری و نبود قابلیت‌های زبانی بلکه کاملاً آگاهانه است. قیاس ویکی فرانسوی و ویکی فارسی هم قیاس مع‌الفارق است. به‌آفرید ۰۰:۱۹, ۱۱ مارس ۲۰۰۷ (UTC)
اثبات شی نفی ما ادا نمی‌کند. متشکرم که دانش‌نامهٔ ایرانیکا را مثال آوردید. اما در مورد ویکی‌پدیای انگلیسی اگر قرار است این‌گونه بحث کنیم که هر وقت پیشنهاد یا حرفی زده می‌شود بگویید ویکی‌پدیای انگلیسی چون خیلی روش کار شده پس حجت است هیچ بحثی به نتیجه نمی‌رسد. متاسفانه در بسیاری از شیوه‌های زنده‌گی در ایران امروز که گاه از ملی‌گرایی از یک‌سوی بام می‌افتد و گاه از مفتون دیگران شدن این رواج پیدا کرده است که انگاری هرچه فرنگی‌ها می‌کنند در نظر بخشی از مردم شر مطلق است و از نظر برخی دیگر خیر مطلق! از نظر من با توجه به تنوع منابع ایرانی که جمله‌ی آغازی را بدون فعل به‌کار می‌برند بهتر است در ویکی‌پدیا نیز چنین شود اما از آن بهتر این است که کسی کار به کار آغاز کننده‌ی مقاله وقتی می‌داند شیوه دارد و کاری را به‌طور منظم پی‌می‌گیرد نداشته باشد. ویرایش‌های شما در بعضی از موارد بسیار مفید و آموزنده است اما آن‌گاه که می‌دانید عملی را آغاز کننده‌ی مقاله آگاهانه انجام می‌دهد و منافاتی با سیاست‌های ویکی‌پدیا هم ندارد بهتر است ویرایش نکنید. ‍عزيزی ۲۳:۴۱, ۱۱ مارس ۲۰۰۷ (UTC)
حسن ویکی انگلیسی این است که دعواها را بقیه می‌کنند و ما از نتایج استفاده می‌کنیم. از نظر من اینجا ویکی‌پدیاست و بعضی رسم‌ها باید ویکی‌پدیایی باشد: مثل پررنگ کردن عنوان مقاله در جملهٔ اول. دیگر آن که پیروی از توصیه‌های ویکی‌پدیا را فرنگی‌مآبی نمی‌دانم. این گونه چیزها سلیقه‌ای است و راستش را بخواهید من گمان می‌دارم که اصلاً این بدون فعل نویسی جملهٔ اول اخذ از فرنگیان باشد. البته اهمیتی ندارد. من معتقدم که اینجا نیروی انسانی بحث سر جزئیات را نداریم و تا آنجا که ضرر زبانی فرهنگی ندارد باید رسوم ویکی‌پدیای انگلیسی را دربست قبول کرد. این نظر من بود. به‌آفرید ۰۰:۰۵, ۱۲ مارس ۲۰۰۷ (UTC)
اشکال‌ این نظر این است که در ویکی‌پدیای انگلیسی هم دیدگاه نسبت به ویکی‌پدیای انگلیسی این‌قدر تثبیت شده نیست. یعنی کاربران می‌توانند در آن‌جا همه چیز را نقد کنند. بعد ما باید این‌جا ابتکار و سلیقه و روش‌های به‌کار رفته در زبان خودمان را که به چشم مراجعه کننده‌گان آشناتر است رها کنیم و چشم‌انتظار باشیم که در ویکی‌پدیای انگلیسی چه می‌گذرد؟ به هر حال من هم فکر می‌کنم این‌ها جزئیات است و چون جزئیات است باید به دیگران توصیه کنیم وقتی شروع کننده‌ی مقاله‌یی بر روی شیوه‌اش اصرار دارد ویرایش‌اش نکنیم و اجازه بدهیم شکل مطلب‌تر از دل این تنوع بیرون بیاید و قالب شود و بعد خودبه‌خود تازه‌واردان که معمولا از روی دست دیگران نگاه می‌کنند شکل قالب را ترویج می‌کنند و بعد دیگر کسی روی شیوه‌ی متروک خود پانمی‌فشارد. ویکی‌پدیا ماهیت‌اش ایجاب می‌کند که مانند انتخاب اصلح داروینی رشد کند نه صورت‌های ازلی توراتی. ضمنا بدون این که اسیر توهم عظمت‌طلبی ایرانی باشم آرزو می‌کنم روزی چیزی از ویکی‌پدیای فارسی بیرون بیاید که به کار ویکی‌پدیای سایر کشورها بخورد. البته چیزی نه مثل انرژی هسته‌یی! عزيزی ۲۳:۰۴, ۱۲ مارس ۲۰۰۷ (UTC)
اتفاقاً تثبیت‌شده هست. ممکن است لحنشان دمکرات‌مآبانه‌تر از ما باشد ولی یک‌دست‌سازی‌ای که انجام می‌دهند (جز در موردهایی که به طور خاص قید شده‌است که حالتی بر حالت دیگر برتری ندارد) به مراتب وحشتناک‌تر از آنِ اینجاست. مقاله‌های برگزیده را ببینید. از صافی تمام توصیه‌نامه‌ها و شیوه‌نامه‌ها رد شده‌است و اصلاً سلیقهٔ یک نفر (حتی آغازکنندهٔ مقاله) که روش یا سبکی را بهتر می‌داند لحاظ نشده‌است. موجی‌است توفنده که همه‌چیز را درمی‌نوردد. مسلماً شروع‌کنندهٔ مقاله هرگونه که خواست می‌تواند مقاله بنویسد. لیکن پاسداری از آن شکل بخصوص مقاله با دفاع «تفاوت سلیقه‌ها» مخالف روح ویکی‌است. تغییر در مقالهٔ ویکی‌پدیا تنها به معنی افزودن مطلب مفید نیست و شامل تغییر جمله‌بندی پس و پیش کردن قسمت‌ها و غیره هم می‌شود یعنی هر تغییری که از نظر تغییردهنده در راستای بهبود است. لیکن شما تحت عنوان تقابل سلیقه‌ها با آن مخالفت می‌کنید. در مورد آن آرزوی آخر هم باید بگویم احتمالاً در طول زندگی ما برآورده نخواهد شد. به‌آفرید ۰۰:۰۲, ۱۳ مارس ۲۰۰۷ (UTC)
این تثبت شده‌گی از دل بحث و نقد بیرون آمده است و محتوای‌اش قابل دفاع است. مشکل در ویکی‌پدیای فارسی این است که این تثبت شده‌گی با زور قرار است اتفاق بیفتد نه با منطق و بحث و گفت‌وگو. وقتی قدرت نقد و تغییر دستورالعمل و شیوه‌نامه‌یی از کاربران گرفته می‌شود و توضیح منطقی هم در مورد اشکال‌های وارد داده نمی‌شود، دیگر انتظار نباید داشت که توسط کاربران صاحب فکر و نظر رعایت شود. عزيزی ۱۵:۳۹, ۱۵ مارس ۲۰۰۷ (UTC)
شرمنده ولی من با "وقتی شروع کننده‌ی مقاله‌یی بر روی شیوه‌اش اصرار دارد ویرایش‌اش نکنیم و اجازه بدهیم شکل مطلب‌تر از دل این تنوع بیرون بیاید" از پایه با آن مشکل دارم، فکر کنم دیگر نیز چنین باشند. --رستم ۰۵:۳۰, ۱۳ مارس ۲۰۰۷ (UTC)
جناب رستمی حکم «اکل میته» را دارد. ‍‍عزيزی ۱۵:۳۹, ۱۵ مارس ۲۰۰۷ (UTC)
به هیچ وجه اینطور نیست! کاملاً مباح است. به‌آفرید ۱۷:۳۲, ۱۵ مارس ۲۰۰۷ (UTC)
به هر حال همانطور که خود گفته‌اید کسی صاحب ویکی‌پدیا نیست، چه برسد که کسی که مقاله را ایجاد کرده‌است، صاحب آن باشد. و در مورد "حکم" یواش یواش دارد اینجا پوست کلفت می‌شوم:)،‌ موفق باشید:)--رستم ۱۳:۴۷, ۱۶ مارس ۲۰۰۷ (UTC)

[ویرایش] نوزده مارس

یک عنوان ساختم فقط برای این که ویرایش کردن‌مان راحت‌تر شود!

جناب عزیزی از مقایسه‌هایی که فرمودید، به خصوص مقایسهٔ تبعیت از ویکی‌پدیای انگلیسی با غرب‌زدگی جداً متاسف شدم. دیدگاه‌تان را به هیچ وجه نمی‌پذیرم.

از این که بزنیم زیر همه‌چیز و بگوییم en:WP:LEAD را ولش، و از اول همه کار کنیم هم بسیار بدم می‌آید.

اما بعد از چند مورد ابراز احساسات: موتورهای جستجوی اینترنتی، معمولاً فقط حدود ۱۰۰ کیلوبایت اول (و بعضی خیلی کمتر) از محتوای صفحه را نمایه می‌کنند و در نتایج جستجو دخالت می‌دهند. بنا بر این، پاراگراف اول هر مقاله، مهم‌ترین جایی است که باید خوانده شود. مجلات معتبر هم دیوانه نبوده‌اند که بعد از سالیان دراز بحث بین peer reviewer ها به این برسند که مقالات باید با abstract شروع شوند، که به صورت یک پاراگراف است. چرا که موتورهای جستجو نسبت به یک عالم keyword کنار هم حساس هستند، و خود را در خطر bombing‌ می‌بینند، اما در مورد جمله این طور احساسی ندارند.

مثال‌زدن دانشنامه‌های فارسی دیگر را خطرناک می‌دانم. برخلاف آن ور آب (!) که تمام فرهنگ‌ لغت‌ها و دایرةالمعارف‌ها هر سال یا هر دو سه سال یکبار دارند باز نویسی می‌شوند، در مورد فارسی‌ها این مصداق ندارد. سبکی که فرهنگ دهخدا یا حتی معین استفاده می‌کنند، خیلی از عمرش می‌گذرد، و هیچ کس وقت و جرئت و ... برای تغییرش نشان نداده. من تبعیت از آن را کورکورانه می‌دانم.

ارتباطات منطقی‌اش را خودتان پیدا کنید، اما من از همهٔ آن‌چه الآن تند تند نوشتم این نتایج را می‌گیرم:

  1. قسمت پیشرو (leading section) در مقالات ویکی‌پدیای فارسی، لازم است.
  2. قسمت پیشرو نه باید یک جمله باشد، و نه یک نیم‌جملهٔ بدون فعل. این قسمت باید یک بند (پاراگراف) متشکل از چند جمله باشد، که مهم‌ترین کلمات کلیدی که در جستجو به درد می‌خورند را شامل شود.
  3. در عین حال، این قسمت اولین جایی است که خواننده با خواندن آن می‌تواند پی ببرد که با چه مقاله‌ای رو به رو است، پس باید تعریفی نسبتاً جامع و مانع از موضوع ارائه کند، از الفاظ دشوار و کلمات تخصصی (jargon) در آن پرهیز شود، و در موارد لازم، حتماً کاربردهای دیگر یا صفحهٔ ابهام زدایی در آن قسمت پیوند داشته باشد.
  4. کیفیت نوشتار این قسمت باید به حدی بالا برود (توسط ماها) که نسخه بعدی یک دانشنامهٔ چاپی در ایران (اگر کسی به این کار همت بگمارد) از ما تاثیر بگیرد، نه از روش صد سال خاک خوردهٔ یکی دیگر.

لطفاً بدون این که دوباره از بحث خارج شود، نظر بدهید. ▬ حجت/ب ۱۲:۱۹, ۱۹ مارس ۲۰۰۷ (UTC)

حجت عزیز! معذرت می‌خواهم من این یادداشت شما را ندیده بودم الان دیدم و پاسخ می‌دهم.

  1. من اصلا به مقوله‌یی به نام غرب‌زده‌گی اعتقاد ندارم. منظور من این بود که نباید تصور کنیم هر چیزی که در جای دیگر جریان دارد حتما چیز درستی است به‌خصوص در زمینه‌ی زبان و ادبیات.
  2. من هم از اختراع مجدد چرخ بدم می‌آید مسلما باید از تجربه‌ی دیگران استفاده کنیم اما نظر من این است وقتی می‌خواهیم بگویم «چرا فلان کار خوب است» نگوییم: «چون بهمان کسان چنین می‌کنند.» دلایل خوب بودن را بیاوریم.
  3. چیزی که در مورد موتورهای جست‌وجو نوشتید دقیقا همان چیزی است که منظور نظر من است. آوردن فعل معمولا موجب طولانی شدن جمله می‌شود بدون این که اصلاعات مفیدی اضافه شود. وقتی می‌توانیم بنویسم: «هاردی زیاضی‌دان انگلیسی» که در موتورهای جست‌وجو هم می‌آید و با هاردیهای دیگر اشتباه نمی‌شود. اگر بخواهیم فعل اضافه کنیم. و بنویسیم «هاردی ریاضی‌دان انگلیسی بود.» جمله نازیبا و تاحدودی نامفهوم می‌شود. به همین دلیل مجبور هستیم برای آوردن آن فعل دست به جمله‌پردازی غیرضروری بزنیم.
  4. مثال‌هایی که من آوردم مثال‌های ترجمه‌یی و مدرنی هستند که از زیر دست ویراستاران برجسته‌یی بیرون آمده است و چاپ سال‌های اخیرند و قدیمی و کهنه‌شده و مربوط به صدسال پیش نیستند.
  5. بین تیتر و چکیده تفاوت باید قایل باشیم. به نظر من تیتر تک خطی بالای مقاله بعد از عنوان برجسته شد که باید کوتاه و فشرده و داری کلیدی‌ترین کلمات باشد و در یک نگاه منظور را برساند تفاوت می‌کند با متن تک پاراگرافی که به عنوان چکیده‌ی مقاله استفاده می‌شود.

با احترام عزيزی ۰۷:۲۴, ۲۶ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)

ممنون که پاسخ دادید.

من شخصاً نمی‌توانم «دلیل» منطقی بیاورم، چون به نظر شخص من این یک چیز سبکی است نه منطقی. در واقع شهودی است نه علمی. اما این اعتقاد را هم دارم که میلیون‌ها ویرایشگر ویکی‌پدیای انگلیسی، عموماً کاری که انجام می‌دهند، اشتباه نیست. پس اگر آن‌ها به این توافق رسیده‌اند که یک بند در اول مقاله باشد، نه یک جمله یا نیم‌جمله، لابد از روی هم گذاشته شدن آن همه عقل حاصل شده، نه از نظر شخصی یک نفر مثل من یا شما.

در مورد موتورهای جستجو، فعلاً شواهدی نیست که ثابت کند در مورد زبان‌های غیر انگلیسی هم هوشمند هستند، اما در مورد انگلیسی، ادعاهایی هست که نسبت به یک عالمه keyword در کنار هم حساس هستند. اگر چه ممکن است که جمله بدون فعل هم مثالی از فشرده‌تر شدن کلمات کلیدی باشد، دلیلی برای اثبات یا رد این فرضیه موجود نیست.

بر خلاف نظر شما که معتقد هستید زیر عنوان مقاله باید یک تیتر یک خطی باشد، بعد هم بخشهای مقاله شروع شوند، من معتقدم که اتفاقاً باید مقاله دارای چکیده باشد، و تیتر یک خطی با کلمات کلیدی را اصلاً لازم نمی‌دانم. اگر هم شما این را مطرح می‌کنید که مثال‌هایی از زیر دست ویراستاران برجسته آورده‌اید، باز با استدلال خودتان که این که بقیه چه می‌کنند دلیل نمی‌شود، من آن را رد می‌کنم.

دست آخر این که، به نظر من، اگر شما یک مقاله را با تیتر شروع کردید، ممکن است من در برخورد با آن مقاله، آن تیتر را تبدیل به یک چکیده چند سطری بکنم. تصور من این است که در چنین شرایطی شما کار من را واگردانی نمی‌کنید، می‌کنید؟▬ حجت/ب ۰۹:۳۰, ۲۶ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)

حجت عزیز! آخرین حرف شما حجت حرف‌ها بود. مسلما اگر کسی تیتر یک خطی بدون فعل مرا به پاراگرفی که چیکده‌ی مقاله باشد تبدیل کند مایه خوش‌حالی هم هست. اما موضوع این است که فقط می‌آیند و به‌زور یک فعل می‌چسبانند آخر جمله همین! البته به نظر من آن جمله‌ی تیتروار اول مقاله چیزی است و آن چکیده چیز دیگر. یعنی مثلا: هاردی ریاضی‌دان انگلیسی. این می‌شود تیتر اول. بعد زیر آن می‌تواند چکیده‌ی مقاله هم‌راه با مثلا الگو زنده‌گی نامه و این‌جور چیزها باشد و بعد مقاله آغاز شود. این جمله‌ی تیتروار اول که می‌تواند با نام به زبان اصلی و تاریخ تکمیل شود فشرده‌ترین اطلاعات مورد نیاز را در اختیار خواننده قرار می‌دهد تا ببیند درست آمده است یا نه! اگر در گوگل فارسی هم سرچ کنی می‌بینی در حد همین چند کلمه‌ی اول می‌آید. با احترام و ارادت عزيزی ۱۶:۱۳, ۲۶ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)

عزیزی جان اشتباه نشود. این که گوگل وقتی جستجو می‌کنی در حد چند کلمه در زیر عنوان صفحه نشان می‌دهد به این معنی نیست که در حد همین چند کلمه را در حافظه دارد یا جستجو می‌کند. گوگل فقط بخش‌هایی که با کلمهٔ کلیدی شما مطابقت دارد را به انتخاب خودش نشان می‌دهد، اما از هر صفحه‌ای تقریباً ۱۰۰ کیلوبایت اول متنش را در حافظه دارد.▬ حجت/ب ۱۶:۵۴, ۲۶ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
این را می‌دانم اما وقتی شما چیزی را جست‌وجو می‌کنید. همان «چند کلمه در زیر عنوان صفحه نشان می‌دهد» اگر برای شما مشخص کند که به کجا خواهید رفت سرعت جست‌وجوی شما را خیلی بالا می‌برد و نیاز نیست کلیک کنید بروید روی مقاله و متوجه بشوید که شاتباه آمده‌اید. عزيزی ۰۷:۲۴, ۲۷ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)

با این حال، معمولاً کلمات قبل و بعد از کلمات کلیدی را هم نشان می‌دهد، به نحوی که بود و نبود یک فعل نمی‌تواند تاثیری داشته باشد.

عرض کردم بود و نبودن «فعل» مهم نیست مهم این است که وقتی می‌خواهیم فعل اضافه کنیم مجبور به طولانی کردن جمله می‌شویم و این موجب می‌شود اطلاعات کلیدی در جست‌وجو نیاید و در یک نگاه هم دریافت نشود. عزيزی ۰۵:۰۸, ۲۸ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
اتفاقاً منظور من هم این بود که بودن یک فعل باعث نمی‌شود که اطلاعات کلیدی در جستجو نیاید، چون گوگل خودش کلمات مناسب را انتخاب می‌کند. فکر می‌کنم اگر شما بتوانید مثالی بیاورید، قدری قضیه راحت‌تر شود ▬ حجت/ب ۰۷:۰۹, ۲۸ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
البته اصلاً هدف ویکی‌پدیا: بخش آغازین تسهیل جستجوی گوگل نیست. بلکه باید یک مقالهٔ جمع‌وجور قائم به خود باشد نه یک مشت کلیدواژه. به‌آفرید ۰۷:۱۳, ۲۸ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
آیا ویرایش‌های شما(در این خصوص) که عمدتا در حد گذاشتن یک «است» یا "بود" در انتهای جمله‌یی که نیاز به این «است» و «بود» ندارد، است. «یک مشت کلیدواژه» را به «یک مقاله جمع‌وجور و قائم به‌خود» تبدیل می‌کند؟‍‍‍ عزيزی ۰۶:۴۴, ۲۹ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
جهت یادآوری باید به عرض برسانم ماجرا از این‌جا شروع شد. ‍عزيزی ۰۶:۴۹, ۲۹ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
جهت یادآوری بیشتر: [1]به‌آفرید ۲۳:۲۱, ۲۹ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
فراموش نشه بعد از کلی،جر و بحث! عزيزی ۰۸:۳۵, ۳۰ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
تاریخ اعلان قهوه‌خانه تابلوی اعلانات مدیران را نگاه کنید. فقط جر نه بحث. به‌آفرید ۱۰:۵۳, ۳۰ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
متوجه قهوه‌خانه نشدم! اما اعتراض من ۳ مارس ۲۰۰۷ است و ویرایش گسترشی شما در ۶ مارس [2] (بعد از سه روز جر) حالا این‌ها مهم نیست مهم اینه که فکر می‌کنم توافق حداقلی اینه که اصرار به گذاشت فقط یک کلمه فعل وجود نداشته باشد و اگر کسی می‌خواهد مطلع را گسترش بدهد درست و حسابی گسترش بدهد. که البته به نظر من دیگر مطلع نیست و چکیده است که بهتر از پایین مطلع و جدا از آن بیاید. (خورد به تعارض ویرایشی.) عزيزی ۱۱:۱۵, ۳۰ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
پس از گسترش مطلع شما همچنان دست از اعتراض برنداشته‌اید!به‌آفرید ۱۱:۱۱, ۳۰ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
به نظرم آن گسترش مطلع نبود. عملی عکس‌العملی در واکنش به آن بحث‌ها بود و عملا چیزی به مطلع اولیه اضافه نکرد. البته تاریخ و زبان انگلیسی که پسندیده و نیکوی بود که بابت‌اش تشکر هم کردم اما بدون فعل هم می‌شد این کارها را کرد. عزيزی ۱۱:۱۹, ۳۰ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
؟! قررا نیست حرف جدیدی گفته شود قرار است اطلاعات دیگر بخش‌ها آورده شود. هم تاریخ زندگانی داده شد هم دلیل شهرت داده شد. دیگر آنکه حالت آرمانی دارد مطرح می‌شود و قضیه این است که حالت آرمانی چیست نه اینکه آیا ویرایش‌های به‌آفرید یا عزیزی آرمانی هست یا نه. به نظر می‌آید شما گمان می‌کنید که من می‌گویم ویرایش پایانی من به معنی بهترین حالت متصور برای مقالهٔ موجود است. مسلماً من چنین ادعایی ندارم. سعی‌ام این است که پس از ویرایش من مقاله به حالت آرمانی (که می‌شود چیزی که در شیوه‌نامه‌‌ها گفته شده‌است) نزدیک‌تر باشد. همین! به‌آفرید ۱۱:۲۵, ۳۰ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
این قدر جلو نروید! بیاید سر سطر▬ حجت/ب ۱۲:۱۹, ۳۰ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)

حالت آرمانی از نظر من این است. مقاله‌ها با تک جمله‌یی تیتروار شروع شود. مثلا در مورد زنده‌گی‌نامه‌ها شامل نام کامل، نام به زبان اصلی، تاریخ تولد و درگذشت و کلیدی‌ترین مشخصات. اگر مقاله به اندازه‌ی بلند بود که چکیده را ضروری می‌کرد چکیده زیر تیتر و به عنوان پاراگرافی مستقل آورده شود. در مورد هاردی اینگونه می‌شود جمله‌ی تیتروار مطلع:«گادفری هرلد هاردی (به انگلیسی: Godfrey Harold Hardy)‏(۱۸۷۷–۱۹۴۷) ریاضی‌دان انگلیسی» زیر این تیتر اگر لازم بود می‌توان پاراگرافی چند خطی در مورد هاردی آورد. عزيزی ۰۶:۵۶, ۱ مه ۲۰۰۷ (UTC)

نظری داده باشم! به نظر من هم، یک جمله اسنادی کامل، بسیط و ساده(معلوم و لازم و اصلی و ...) برای آغاز بهتر است. نتیجه اش می شود دو فعل: است و بود. ایرناواش ۰۸:۲۶, ۱ مه ۲۰۰۷ (UTC)
توجه داشته باشید که مشغول نوشتن یک مقاله هستید پس باید طرح‌واره‌ای از آنچه در مقاله آورده‌اید در ابتدای آن بنویسید. آنچه شما در اینجا آورده‌اید را می‌توان به عنوان خلاصهٔ مقاله‌ای به طول یک یا دو پاراگراف، آن‌گونه که در فرهنگ معین مرسوم است (فکر کنم خودتان هم اشاره کرده‌اید) به حساب آورد. به هر حال، حالت آرمانی مد نظر شما کاربرد کمتری در نوشتار ابتدایی مقاله‌های علمی . آکادمیک امروزه دارد. مازیار پری‌زاده ۱۲:۵۵, ۱ مه ۲۰۰۷ (UTC)
حالت آرمانی من هم این است که مقالات بدون تک جمله‌ای تیتر وار نوشته شوند، و همیشه بند آغازین (یا همان چکیده) را داشته باشند▬ حجت/ب ۱۵:۰۶, ۱ مه ۲۰۰۷ (UTC)
و در راستای حرف مازیار پری‌زاده هم گفتمش. مقاله‌های آکادمیکی که من باهاشان سر و کار دارم، همیشه در ابتدا یک چیکده یا abstract دارند، نه یک تیتر یک خطی ▬ حجت/ب ۱۵:۵۲, ۱ مه ۲۰۰۷ (UTC)
البته کارکرد بخش آغازین کمی بیشتر از abstract است. جنبهٔ آموزشی‌اش بیشتر است. abstract جنبهٔ خبری دارد که داخل مقاله چیست. کسی با خواندن abstract چندان به سوادش اضافه نمی‌شود ولی با خواندن بخش آغازین باید به معلوماتش اضافه شود. به‌آفرید ۰۱:۴۹، ۲ مه ۲۰۰۷ (UTC)
عصر ما عصر سرعت در دریافت اطلاعات است. به نظر من جمله‌ی تتیروار اول جای چکیده را نمی‌گیرد. چکیده به معلومات اضافه می‌کند اما جمله‌ی تیتروار آغازین فقط کمک می‌کند به مراجعه کنند که در یک نگاه متوجه بشود درست آمده است یا نه. با آن حرف مازیار عزیز که باید طرح‌واره‌یی از آنچه در مقاله هسیت آورد مخالف نیستم این را می‌توان در زیر تیتر و به عنوان چکیده آورد. چیزی که من می‌گویم و شاهدش را هم در منابع معتبری که علمی هم هستند و به‌روز هم هستند آورده‌ام دلالت بر داشتن تیتر کوتاه در آغاز مقاله است. بحث بر سر چکیده‌ی مقاله نیست. عزيزی ۰۶:۵۴، ۲ مه ۲۰۰۷ (UTC)
الگوهای اطلاعاتی جعبه‌ای برای همین است. کارکردها نباید خلط شود. به‌آفرید ۰۸:۳۹، ۲ مه ۲۰۰۷ (UTC)

[ویرایش] چند نکته

من چند نکته برایِ گفتن دارم:

  1. همان‌طور که قبلاً هم در چند بحثِ خصوصی گفته‌ام من با قضیهٔ «ی» فارسی چندان موافق نیستم. خودِ من در حالی که پیشاپیش اصلاحِ صفحه‌کلید کرده بودم مجبور شدم چندین کارِ نرم‌افزاریِ اضافی انجام بدهم و مزاحمِ دوستان بشوم تا کارم راه بیفتد. از آن مهم‌تر کاربری که می‌خواهد یک مقاله را در ویکی‌پدیایِ فارسی جست‌وجو کند با مشکلاتِ عدیده روبرو خواهد شد. مطمئناً هیچ کاربرِ بیرونی از این موضوع اطلاع ندارد و فکر خواهد کرد که ویکی‌پدیا هیچ مقاله‌ای ندارد! این موضوع فقط بینِ ما وجود دارد و ما هم مجبوریم برایِ هر عنوان دو مقاله ایجاد کنیم: یکی با ی و یکی با ي تا مقاله در جست‌وجوها پیدا شود.
  2. دربارهٔ رسم‌الخط فکر می‌کنم رسم‌الخطِ داریوش آشوری (مقالهٔ چند پیشنهاد برایِ اصلاحِ خطِ فارسی، یا اولِ برخی از ترجمه‌هایِ آشوری) بهتر و منطقی‌تر باشد. برخی پیشنهادهایِ دیگر بیش از حد شلوغ و از نظرِ زیبایی ضعیف هستند (مثلِ روشِ نشریهٔ گاما کارِ اساتیدِ دانشگاهِ الزهرا) و برخی دیگر یکدستی و بی‌ابهامی را فدایِ راحتی و عرف کرده‌اند (مثلِ روشِ فرهنگستانِ زبان). روشِ آشوری به نظرِ من از نظرِ این دو عامل بهینه است. اگر دوست داشته باشید می‌توانم پیشنهادهایِ آشوری را این‌جا بنویسم. البته اصراری رویِ حرف‌هایم ندارم.

شاهين ۱۲:۵۰, ۱ مه ۲۰۰۷ (UTC)

در مورد دومی نظر نمی‌دهم، فقط در مورد اولی: می‌شود (و گمانم یکی دوبار هم مطرح شد اما اجرا نشد) که ربات‌ها به سرعت صفحاتی با «ي» عربی و «ك» عربی به صورت تغییر مسیر ایجاد کنند. خوبیش به این است که جستجو کنیم، به نتیجه می‌رسیم حتی با کیبورد اشتباه. بدی اش به این است که مقالهٔ اصلی اگر منتقل شد، تمام این تغییر مسیر‌ها هم باید اصلاح شوند به نشانی جدید. ▬ حجت/ب ۱۵:۵۵, ۱ مه ۲۰۰۷ (UTC)
از آگوست ۲۰۰۴ هر سیستم‌عاملی که منتشر می‌شود از ی فارسی استفاده می‌کند. از جمله Linux، Mac OS X و Windows XPو Vista. به جای این انتقادها کمی به‌روز باشید. حسام ۱۶:۳۴، ۲ مه ۲۰۰۷ (UTC)

عجیب است چون امسال سالِ ۲۰۰۷ است و من هم با ویندوزِ مدیاسنتر کار می‌کنم ولی بطورِ پیش‌فرض ي می‌زند. انگار فقط من بروز نیستم.

مدیا سنتر نمی‌دونم چه صیغه‌ای هست ولی اگر XP را آپدیت تکنید مشکلتان حل می‌شود. این تنها مشکل ویندوز است وسیستم‌عامل‌های دیگر از ابتدا استاندارد بوده‌اند. حتی اگر ویندوز این مشکل را حل نمی‌کرد ما به خاطر اشتباه آنها غلط‌نویسی را ترجیح نمی‌دادیم. حسام ۱۷:۱۹، ۲ مه ۲۰۰۷ (UTC)

پس یعنی ما تن به این ننگ نمی‌دهیم حتی اگر باعث شود که احدی نتواند از ویکیِ فارسی استفاده کند.

شاهين ۱۸:۰۰، ۲ مه ۲۰۰۷ (UTC)

اینکه شما بعد از ۳ سال ویندوز خود را به‌روزرسانی نکرده‌اید ما چه کار باید بکنیم؟ می‌خواهید ربات را راه بیندازم و همه ی ها را عربی کنم؟ شما که کامپیوترتان را به‌روزرسانی نمی‌کنید در اولویت هستید و یا کسانی که به‌روزرسانی کرده‌اند و از صفحه‌کلید استاندارد و سیستم‌عامل‌های دیگر و جدیدتر از سال ۲۰۰۴ استفاده می‌کنند؟ حسام ۱۸:۲۵، ۲ مه ۲۰۰۷ (UTC)

شاهین عزیز! من هم با استفاده از دستوالعمل فرهنگ‌ستان مخالف هستم. بحث‌های زیادی هم صورت گرفته است. اما به هر حال فکر می‌کنم باید زمینه‌ها را بیشتر باز کرد. من مقالاتی مانند همزه (حرف) یا شورای بازنگری در شیوهٔ نگارش و خط فارسی یا درست‌نویسی‌ی خط فارسی (کتاب)... برای بازکردن همین بحث‌ها نوشتم فکر می‌کنم خیلی خوب باشد شما هم مقالاتی در مورد شیوه‌ی آقای آشوری بنویسد. عزيزی ۰۷:۰۳، ۲ مه ۲۰۰۷ (UTC)

پیشنهادِ خوبی است. (: حتماً اگر وقت و حوصله داشتم در اسرعِ وقت انجام می‌دهم.

شاهين ۱۷:۰۹، ۲ مه ۲۰۰۷ (UTC)