بحث:احمد کسروی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

فهرست مندرجات

[ویرایش] بی‌طرفی

  1. مشکل لحن: در بند آخر «زندگی و آثار» : «تازش گستاخانه و بیباکانه» و «به گونه‌ای که کسانی که خون او را نیز مباح می دانند امروزه به کتاب‌های تاریخی‌اش استناد می‌کنند».
  2. عدم دقت: چرا تاریخ‌نویسی کسروی «درخشان» است؟
  3. حذف انتقادات مطرح شده از سوی کاربر ناشناس. [1]. --شروین افشار 17:48, ۲۸ ژانویه ۲۰۰۶ (UTC)
هرچند که این سئوال از من نشده، ولی من مایلم مستقلا نظر خودم رو در این باره بنویسم. بنظر من در تمام تاریخ طویل کشور ایران، هیچ تاریخ نویسی به مرتبه، دانش کلی، نکته سنجی و دقت احمد کسروی نداشته ایم. آیا او ضریب خطا نداشته؟ البته که داشته. ولی حتی بلندپایه ترین آکادمیسین های جهان نیز ضریبی از خطا دارند. بویژه آنان که پیشاهنگی و رهگشایی میکنند. درضمن ادعای کاربر ناشناس در مورد اینکه کسروی فقط «دو کتاب تاریخ» معروفش کرد نشان میدهد که او یا مغرض است و یا بی اطلاع (و احتمالا هر دو). پژوهش و کندوکاو احمد کسروی در رد و ابطال ادعای صفویان در مورد سید بودنشان در بالاترین حد آکادمیک با بالاترین معیار هاست. احمد کسروی، علی رغم ضریب نسبتا بالای خطایش از دیدگاه آکادمیک، شاید تنها ایرانی بوده باشد که در دوران جهان مدرن (یعنی چند قرن اخیر) بتوان او را «پژوهشگر تراز یک» (معادل World Class Academician در زبان انگلیسی) نام برد. متاسفانه یک چنین استعداد کم نظیری را حتی نگذاشتند استاد دانشگاه بشود که آن هم بیشتر بخاطر حسادت شدید و حتی نفرت ملک الشعرای بهار نسبت به کسروی بود و همچنین به خاطر انتقادات شدید و حملات علنی بود که کسروی به وزیر آموزش و پرورش وقت و به رئیس دانشگاه کرده بود -- انتقاداتی که همه وارد بودند و بی پاسخ هم ماندند. بهتر است خودتان را با حداقل بعضی از آثار کسروی مستقلا آشنا کنید و بقول خود آن بزرگمرد «بخوانید و داوری کنید». 69.105.39.132 18:32, ۲۸ ژانویه ۲۰۰۶ (UTC)
دوست عزیز. ممنون از نظر شما. اول اینکه منظورم آن ادعای کاربر ناشناس نبوده است. بلکه نقل قولی بوده که از دستغیب آورده است. به هر حال آوردن دیدگاههای متفاوت لازم است. ضمناً، کسی نگفته که کسروی درخشان هست یا نیست، مهم هست یا نیست. دلیل برچسب بی‌طرفی این است که کمی لحن را سبک و سنگین کند ویرایشگر تا بی‌طرف شود و اطلاع‌رسان. خوانندهٔ مقاله خود باید تشخیص دهد و نه اینکه مقاله به او حالی کند. بنده هم ادعایی در مورد آثار کسروی ندارم و تخصصی نیز هم. اما در مورد لحن مقاله می‌توانم حرف بزنم و فکر می‌کنم جملهٔ بی‌طرفانه، لحن بی‌طرفانه، عدم وجود ارجاع کافی به منابع برای ادعاها و حذف دیدگاه غیر را در این مقاله می‌توان دید. --شروین افشار 18:40, ۲۸ ژانویه ۲۰۰۶ (UTC)

[ویرایش] کاملا بی طرف

با درود به نظر من بی طرف تر از این نوشته امکان ندارد. بزودی لیست کاملی از کتابهای کسروی و زندگینامه او را ارائه خواهم داد. با سپاس

[ویرایش] بی‌طرفی

برچسب بی‌طرفی برداشته شد. در صورتی که نظری هست بگویید. --شروین افشار ۱۶:۰۶, ۲۶ سپتامبر ۲۰۰۶ (UTC)

با درود. مرحوم احمد کسروی از تاریخ نویسان بزرگ و روشنفکر آزاده ایران بوده. به نظر من این متن به شدت جانبدارانه است به صورتی که وی را یک آدم انرمال که "کتاب سوز و..." بوده به صورتی مغرضانه نشان میدهد. امیدوارم این "بای استاندارد ها" در ویکی فارسی روزی از بین برود. --Kaaveh Ahangar ۱۸:۲۴, ۲۶ سپتامبر ۲۰۰۶ (UTC)

[ویرایش] واژه سازی

در این که کسروی واژه سازی می کرده شک نیست ولی سخن زیر به دلایل زیرش نادرست است مگر فارسی امروزی معنی دیگری فارسی داشته باشد که و اگر چنین است چه کسی آن را تعریف کرده و که قبول دارد و مدرک...

سخن پیشین مقاله:
واژه‌های زیر را اولین بار کسروی (بر اساس متون موجود در ادبیات فارسی) در زبان فارسی امروزی به کار گرفته است: «پژوهش»[نیاز به ذکر منبع]، «واژه»[نیاز به ذکر منبع]، «بسیج»[نیاز به ذکر منبع]، «بسنده»[نیاز به ذکر منبع]، «سازه»[نیاز به ذکر منبع]، «تندیس»[نیاز به ذکر منبع]، و «جُستار»[نیاز به ذکر منبع].
برای واژه های پژوهش[2] و بسیج[3][4] و بسنده[5] و سازه(این واژه در معانی مشابه به کار می رفته و مسلما نه دقیقا در کاربردی که اکنون در استاتیک دارد و این بعید است که کار کسروی باشد. به هر روی مولوی می گوید: «یک کدویی بود حیلت سازه را»)و تندیس[6] شک ندارم که سخن گفته شده نادرست است.

فکر می کنم بهتر است که دیگر واژگان را نیز هرگاه مدرکی معتبر دیدید بیفزایید.--سروش ☺بحث | ☼ویرایش‌ها ۱۵:۰۴, ۲۷ نوامبر ۲۰۰۶ (UTC)


[ویرایش] توافق یا درستی

مقاله کسروی هم جای دعوای زیادی ظاهرا دارد! چون هر ویرایش در آن خیلی زود با واکنش و حساسیت زیاد روبرو می شود! بنده کسروی را به عنوان یک محقق بزرگ قبول دارم، ولی بحث سر درستی مطالب را با حرف درباره موافق و مخالف قاطی نکنید. اینجا یک حقیقت را نمی توان به راحتی یا شاید هرگز اثبات کرد. مدرک معتبر برای واقعیات ارزش دارد ولی برای باور ها و اعتقادات عمومی نه! اینکه مثلا "مردم فلانی را دوست دارند" با مدرک هم قابل طرح دعوی نیست. ایرناواش ۰۹:۰۲, ۲۸ نوامبر ۲۰۰۶ (UTC)

پایین‌تر را ببینید. (پاسخ من در ذیل مطلب مسعود رستمی) به‌آفرید ۰۹:۰۶, ۲۸ نوامبر ۲۰۰۶ (UTC)
اگر قرار باشد چیزی از آن جمله پاک شود بخش مخالفانش است و نه موافقان. به‌آفرید ۰۹:۰۷, ۲۸ نوامبر ۲۰۰۶ (UTC)

[ویرایش] حذف

حذف نمی‌کردم،‌ بلکه لحن را داشتم عوض می‌کردم که فکر کنم حالت قبلی مناسب نبود--رستم ۰۹:۰۲, ۲۸ نوامبر ۲۰۰۶ (UTC)

قضیه این است که اگر بگوییم «نظریه زبان آذری مخالفان و موافقان زیادی دارد» جمله را طفره‌آمیز کرده‌ایم. باید بگوییم چه کسانی موافق‌اند و چه کسانی مخالف. چون مخالفت و موافقت آدم‌های مختلف یک ارزش ندارد. به‌آفرید ۰۹:۰۴, ۲۸ نوامبر ۲۰۰۶ (UTC)
در این صورت باید لیستی از موافقان و مخالفان تهیه گردد! من با عبارت گروه های قومی مخالفند ولی شرق شناسان موافق، مشکل داشتم! مدرک هم که اینجا چندان هم قابل طرح نیست چون مساله تاریخی بوده و به راحتی اثبات پذیر نمی باشد. هر چند حرف کسروی درست تر به نظر می رسد تا خلاف آن. ایرناواش ۰۹:۱۰, ۲۸ نوامبر ۲۰۰۶ (UTC)
در این صورت باید لیستی از موافقان و مخالفان تهیه گردد! من با عبارت گروه های قومی مخالفند ولی شرق شناسان موافق، مشکل داشتم! مدرک هم که اینجا چندان هم قابل طرح نیست چون مساله تاریخی بوده و به راحتی اثبات پذیر نمی باشد. هر چند حرف کسروی درست تر به نظر می رسد تا خلاف آن. ایرناواش ۰۹:۱۰, ۲۸ نوامبر ۲۰۰۶ (UTC)
جناب! شما متخصص نیستید. ایران‌شناسان متخصص‌اند. بین آنها توافق وجود دارد. از هنینگ هم مدرک آورده شده‌است که توافق کلی بر سر این امر وجود دارد (و مسلماً منظور هنینگ نزد متخصصان است و نه عوام). کسی هم نگفته که این نظریه حقیقت مطلق است ایران‌شناسان فعلاً چنین باوری دارند. مدرک هم آورده شده. ممکن است پس‌فردا هم نظرشان عوض شود. به‌آفرید ۰۹:۱۵, ۲۸ نوامبر ۲۰۰۶ (UTC)
می‌ماند بخش گروه‌های قومی. اگر می‌خواهید گروه‌های قومی را حذف کنید و بگویید «مخالفانی میان غیر متخصصان» دارد.به‌آفرید ۰۹:۱۶, ۲۸ نوامبر ۲۰۰۶ (UTC)
برای پذیرش یا رد یک مطلب در حوزه دانش عمومی (خوتان هم می دانید که) نیاز به تخصص نیست و مطالعه کفایت می کند ... بنده نظر کسروی را قبول دارم ... مساله طرز بیان جملات قضاوت کننده است ... بخش مخالفان را حذف و جمله را به توافق شرق شناسان (چه اصطلاح بدی!) ... ویرایش کنید. با تشکر. ایرناواش ۰۹:۲۱, ۲۸ نوامبر ۲۰۰۶ (UTC)
الان خوبست؟ اگر نه خودتان دستی به سرش بکشید ببینیم چه می‌شود.به‌آفرید ۰۹:۲۳, ۲۸ نوامبر ۲۰۰۶ (UTC)
شکل فعلی عبارت مناسب است، ممنون. من فکر کردم دستی به کسروی بزنم! مقاله اش رشد می کند، مقاله را کمی مرتب و ویرایش کردم، ولی مثل مقاله شاملو هم نشد و واکنش ها خیلی سریع و محلی بود!! اگر مطالب جدید اضافه شود بهتر است. با تشکر ایرناواش ۰۹:۳۴, ۲۸ نوامبر ۲۰۰۶ (UTC)
حتماً این کار را بکنید. حتی اگر دوباره پاراگراف‌ها را جابجا کنید ممنون می‌شوم. به نظر من هم مطلبی مثل کتاب‌سوزی نباید در همان چند سطر نخست ذکر شود. الان کسی کسروی را به خاطر کتاب‌سوزی نمی‌شناسد شأن شهرتش چیز دیگری‌است. مقاله دست شما را می‌بوسد.به‌آفرید ۰۹:۳۹, ۲۸ نوامبر ۲۰۰۶ (UTC)
ولی فکر می کنم خیلی هم بد نیست که خواننده مقاله بداند که عده ای با این بابا، پدرکشتگی دارند. ایرناواش ۰۹:۵۱, ۲۸ نوامبر ۲۰۰۶ (UTC)
با درود.

کسروی بخاطر کارهایش بر روی زبان آذری عضویت افتخاری در سازمان‌های اصلی زبان‌شناسی دنیا دریافت کرد و از آن زمان خاورشناسان و زبانشناسان کارهای زیادی در زمینه دستور و آواشناسی و تاریخچه و ... زبان آذری انجام داده‌اند. شخصاً که مطالعه زیادی در این مورد کرده‌ام به موردی برخورد نکرده‌ام که یک ایرانشناس، خاورشناس یا زبانشناس مخالفتی با نامگذاری آن به عنوان زبان آذری داشته باشد. نمونه از یکی از بزرگترین پژوهشگران در این باره (هنینگ) هم که در پاورقی آمده است. به نظرم اگر می‌خواهید آن جمله را تغییر بدهید اول باید نمونه‌ای پیدا و ذکر کنید که خاورشناسی با این نامگذاری مخالفت داشته است وگرنه جمله مستند فعلی را نباید حذف کرد یا تغییر داد.--ماني ۰۹:۱۹, ۲۸ نوامبر ۲۰۰۶ (UTC)

برای مانی: تفسیر ویرایش به حذف چندان هم بی طرفانه نیست! هیچ نسخه ای هم برتری به نسخه دیگر ندارد که حفظ یکی از آنها پیش از بحث توجیه گردد، مگر اینکه نظر سلیقه ای صادر شود. ایرناواش ۰۹:۱۳, ۲۸ نوامبر ۲۰۰۶ (UTC)
روز خوش.

ویرایش با حذف یکباره چندین پاراگراف دارای منبع و اطلاعات فرق می‌کند. مطابق قوانین ویکی‌پدیا نسخه‌هایی که منبع دارند بر نسخه‌های دیگر برتری دارند.--ماني ۰۹:۲۰, ۲۸ نوامبر ۲۰۰۶ (UTC)

جناب مانی! نه چندین پاراگراف حذف شده بود و نه مدرک و منبع! تغییر لحن جمله و بخشی از آن بود که به قول به آفرید تنها اشکالش طفره رفتن می تواند باشد. از طرفی ظاهرا شما در جریان نیستید که این دعوای کذا سر نام زبان آذری نبوده و نیست! ایرناواش ۰۹:۲۵, ۲۸ نوامبر ۲۰۰۶ (UTC)
من قسمت اول این ویرایش را نگاه کرده بودم و فکر کردم حذف پاراگراف‌ها صورت گرفته. الان که دوباره چک کردم دیدم آن بندها به پایینتر منتقل شده. حق با شماست، اشتباه از من بود. درباره تغییر لحن هم با تغییرات کنونی موافقم.--ماني ۰۹:۳۰, ۲۸ نوامبر ۲۰۰۶ (UTC)
به نظر من باید موضوعاتی چون کتابسوزی کسروی تبریزی و سخنان مخالفانش آورده شود. باید به بهآفرید که آن سخنان را بی منبع معرفی کرد بگویم که آنها بی منبع نیستند و می توان برای آنها منبع آورد ولی باید دانست که منبع "برخی او را به این و آن دلیل متهم می کنند" و طفره آمیز بودن جمله گزیر ناپذیر است یعنی بیشتر اوقات یک فرد گروه یا گروه هایی مخالف و موافق دارد که برخی یا بعضی می نویسنند. و باید گفت که خود رهنمود وپ:طفره همیشه به کاربردنی و معقول نیست.--سروش ☺بحث | ☼ویرایش‌ها ۱۰:۱۲, ۲۸ نوامبر ۲۰۰۶ (UTC)
شما شتاب‌زده قضاوت کرده‌اید. من نگفتم کتاب‌سوزی آورده نشود گفتم به سطرهای پایین‌تر برده شود. (به‌تلویح البته چون ایرناواش خودش این کار را کرده بود). در ضمن من آن حرف‌ها را بی‌منبع نخواندم. منبعش هم داده شده بود. من یک جملهٔ پادرهوا را که مدرک خورده بود حذف کردم. قسمت کتاب‌سوزی آن جمله هم کامل آورده شده بود.به‌آفرید ۱۰:۴۲, ۲۸ نوامبر ۲۰۰۶ (UTC)
برای منبع "برخی" می توان وبگاه هایی از پان ترکها را نام برد. --سروش ☺بحث | ☼ویرایش‌ها ۱۰:۱۶, ۲۸ نوامبر ۲۰۰۶ (UTC)
مطالب بالا را کامل خواندم. سخن شما درست بود و من نگاهی کوتاه به نوشته بالا داشتم. نکته کتاب سوزی و برچسب مدرک را هم پیشتر(دیشب) خودم افزوده بودم.--سروش ☺بحث | ☼ویرایش‌ها ۱۱:۳۱, ۲۸ نوامبر ۲۰۰۶ (UTC)

[ویرایش] مهدیگری

مطالب در مورد بابیت و بهائیت مطالبی از کتاب کسروی نیست. اگر در جریان نیستید، بخش ابتدائی این کتاب با عنوان مهدی‌گری شروع می‌شود. و یکی از نقدهای کسروی به مهدی‌گری و شیعی‌گری است. متن اضافه شده مهدی و شیعی پرستانه است (امام زمان، منجی موعود) که از کسروی بسیار بسیار به دور است. قبلا هم این موضوع مطرح شد! مطالبی را که مطمئین نیستید اضافه نکنید! این مطالبی خود ساخته از نویسنده‌است که برای منبع دار کردن آن را به کسروی نسبت می‌دهد، هر محقق کسروی شناسی این را می‌داند. ضمنا در صورت صحت هم جای نظرات کسروی در مورد شیعی‌گری و مهدی@گری و صوفی‌گری و هزار هزار گری ساخته وی در مقاله نیست! مگر هدف سو استفاده از دانشنامه باشد! نوید ۳ مرداد ۱۳۸۶ ۰۹:۰۱ (UTC)

در مورد این که از کتاب کسروی نیست یا هست اگر وقت کنم تحقیق می‌کنم و اگر درست باشد اضافه خواهم کرد . در مورد ...در صورت صحت هم جای نظرات کسروی در مورد شیعی‌گری و مهدی@گری و صوفی‌گری و هزار هزار گری... حرفتان غیر قابل قبول است ، چه طور مطالبی از یک نویسنده گمنام که کتاب‌هایش توسط بنگاه‌های بهائی چاپ می‌شود در مقالات بهائیان قابل درج است (توجه کنید در مقالات بهایی نه مقاله نویسنده) ، اما نظرات یک نویسنده شناخته شده در مقاله خود وی قابل درج نیست ؟ یک بام و دو هوا که نمی‌شود . --روح ۰۹:۳۵، ۲۵ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
خوب مسلم است که با پررنگ کردن "بنگاه" چه نیتی دارید. به نظرذم بحث با شما بیهوده ترین کار است. همین بس که بدانید خود مسلمانان احمد کسروی را تکه تکه کردند، به خاطر توهین به شیعه و اسلام، حال به نظرتان آن که در متن شما آوردید می تواند نوشته احمد کسروی باشد؟ :)) خوب است که کمی اطلاعاتتان را بالا ببرید. مثلا احمد کسروی بگوید: منجی موعود! همه کار کردید، دیگر ماشاءالله رسیده اید به جائی که مطالب را هم دستکاری می کنید و منبع هم می زنید!!!! Taeedxy ۰۹:۳۸، ۲۵ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
  1. نیت من به هیچ‌کس مربوط نیست چه "بنگاه" را پررنگ کنم چه نکنم .
  2. متن بالا را که برای نوید نوشتم باید برای شما هم بنویسم : در مورد این که از کتاب کسروی نیست یا هست اگر وقت کنم تحقیق می‌کنم...
  3. اینکه مسلمانها کسروی را به قتل رساندند یا یهودیان یا مسیحیان یا مریخی‌ها چه ربطی به نظرات مقتول دارد ؟
  4. اگر فکر می‌کنید بحث بیهوده است خوب نکنید . --روح ۰۹:۴۷، ۲۵ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
  1. ولی توهینتان به همه مربوط است.
  2. پس اگر نمی‌دانید که هست یا نه برای چه اضافه می‌کنید؟
  3. ربطش به این است که کسروی را به خاطر انتقادهایش به مهدی‌گری و شیعی‌گری کشتند! آن وقت متن نقل شده از کسروی در اینجا دم از مهدی موعود و منجی عالم میزند! نوید ۳ مرداد ۱۳۸۶ ۱۳:۲۹ (UTC)
آقایان نوید و Taeedxy - بازگردانی شما بیمورد بوده و آنچه حذف کرده‌اید دقیقاً در کتاب بهائی‌گری کسروی مندرج است. پیشنهاد می کنم این کتاب را مطالعه کنید. می‌توانید نسخه‌ی PDF آنرا از http://www.kasravi.info برداشت کنید. من مقاله را به نسخه‌ی قبل از حذفکاری شما بازمی‌گردانم. --آریابرزین ۰۹:۵۴، ۲۵ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
ساده است، صفحات را ذکر کنید. البته برای اینکه مقاله مشکلی نداشته باشد، و وزنش حفظ شود، وظیفه باقی نظرات کسروی را من بر عهدی میگیرم. انتقادات او به شیعه بسیار بیشتر بوده است. نوید ۳ مرداد ۱۳۸۶ ۱۳:۲۹ (UTC)
مطمئنید مندرج است؟ اینی که من دارم که درش اصلا همچین چیزی نیست! لطف بفرمائید، پیوند به صفحه کتاب. Taeedxy ۱۰:۰۰، ۲۵ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
شاید شما نسخه‌ای منتشر شده از طرف سازمان بهائیان را خوانده‌اید و همانطور که خوب میدانید سازمان‌های بهائی شدیداً تحریف، سانسور و مغلطه می‌کنند. حتی با آثار آکادمیسین برجسته‌ای مانند ادوارد براون هم کاملاً گزینشی عمل کرده‌اند به اینصورت که هرجا به سود خود دیده‌اند از نوشتار او نقل قول می‌کنند و هرچه که ناخوشآیندشان است را مورد انتقاد قرار داده و در مواردی بکلی حذفکاری کرده‌اند. پیشنهاد میکنم از همان وبگاهی که پیوند دادم نسخه‌ای برداشت کرده و مطالعه کنید. --آریابرزین ۱۰:۱۲، ۲۵ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
مشارکت های کمتان و حرفه ای بودنتان یادآور خاطراتی قدیمی است! به هر حال، شما که ادعای چاپ خوبش را دارید بفرمائید چگونه کتابی که با مهدی‌گری و زیر سوال بردن این قضیه اعتقادات شیعه شروع می شود، در آن بحث از مهدی منجی عالم می شود؟؟؟؟!!!! Taeedxy ۱۰:۱۶، ۲۵ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
لطفا شما از یادآوری خاطراتی قدیمی چیزی نگوئید . --روح ۱۰:۳۷، ۲۵ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)


می‌شود بفرمائید کتابی که با بخش مهدی‌گری شروع می‌شود و نویسنده آن بزرگترین منتقد شیعی است این مطالب شیعی و مهدی پرستانه را از کجا آوده‌است؟ فکر کنم شاید کتاب شما چاپ بنگاه ملایان ارشاد است که بخش مهدی‌گری را ندارد و از مهدی تعریف می‌کند. نوید ۳ مرداد ۱۳۸۶ ۱۳:۱۵ (UTC)
این اعتراض شما کاملاً بی‌مورد است چون شما دارید کل کتاب کسروی را زیر سئوال می‌برید که آن بکلی می‌شود بحث دیگری. و اما در مورد شیوه‌ی جنگ فرسایشی‌تان همینقدر می‌گویم کاین ره که تو میروی به ترکستان است. کتاب بهائیگری کسروی بسیار کم حجم است و جزوه مانند. اگر فکر می‌کنید که در برابر هر جمله در مقاله نشان «مدرک» و بدتر از آن، حتی درخواست شماره‌ی صفحه و بند و سطر کردن مردم را از میدان برد می‌کند، در اشتباهید. این روش فقط و فقط اهداف شما را که فکر کرده‌اید ویکی‌پدیا سرویسی مجانی برای تبلیغات دینی و فرقه‌ای شماست، بر دیگران اشکارتر می‌سازد--آریابرزین ۱۳:۳۷، ۲۵ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC).
حتی نباید یک جمله از متنی که به دست افراد و شخصا و با فکر و تفکراتشان تغییر کرده است، در متن ها باقی بماند. شورش را درآوردیه اید! دیگر متن کتب را هم عوض می کنید و منبع می زنید!!! بابا ایول!!! Taeedxy ۱۷:۳۷، ۲۵ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
بنده کتاب بهائیگری را می‌دارم و در مجموع ۷۴ صفحه است. ارجاع به صفحات لازم است. صرف ارجاع به کتاب کافی نیست. به‌آفرید ۱۰:۵۶، ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
آیا این قانون ویکی‌پدیا است که اکر منبعی بسیار حجیم نبود پس باید شماره‌ی صفحه هم ذکر شود و یا این قانون دارد در همینجا برای نخستین باز شکل می‌گیرد؟ و آیا در دیگر مقالات با منابع کم حجم چنین پیشینه‌ای داریم یا نه؟ --آریابرزین ۱۲:۳۹، ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
برای حل اختلاف ذکر صفحه و سطر بایسته‌است،پیوندی با حجیم بودن یا نبودن منبع ندارد. --Ariobarzan ۱۳:۴۰، ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
اصلاً صحبت حل اختلاف بحث دیگریست. سئوال ساده ایست نباید کسی را اینطور دچار اشکال در درک سئوال بکند: آیا چنین قانونی در ویکی‌پدیا وجود دارد یا خیر که اگر کتابی از فلان مقدار صفحه بیشتر داشت فقط ذکر نام کتاب کافی است ولی اگر از فلان مقدار صفحه کمتر داشت آنگاه کاربران باید شماره‌ی دقیق صفحات را هم بنویسند؟ و اگر چنین قانونی وجود دارد، همگان تا کنون از آن متابعت کرده‌اند یا نه؟ اگر چنین قانونی هست، کجاست. مایلم آنرا ببینم. اگر هم چنین قانونی وجود ندارد که ندارد. این که آنقدر پیچیده نیست! --آریابرزین ۱۳:۵۴، ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
ارجاع به صفحه رفتار آکادمیک است. نسخهٔ کتاب را مشخص کنید و تمام جملات {{مدرک}} خورده را مشخص کنید. به‌آفرید ۰۱:۱۷، ۲۷ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
چنین قانونی تا آنجا که من می‌دانم درکار نیست و نباید هم باشد! ولی مگر بحث برای حل اختلاف نیست؟بسیار خوب به‌آفرید کتاب را در دست دارد،جمله به جمله بررسی کنید تا گره‌ها گشوده‌شود. یک نکته دیگر،تنها در نقل قول مستقیم می‌توان از واژگان احترام‌آمیز چون حضرت و ارواحناالفدا و کوته‌نوشت‌هایی چون (ع) و (ص) و... بهره‌برد و بهتر هم آن است که نقل قول‌ها را تا آنجا که می‌توان گزیده آورد.--Ariobarzan ۱۴:۰۲، ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
من هم دقیقاً همین نظر را دارم. اگر در این مقاله و یا هر مقاله دیگری از القاب مقدس و ستایش‌آمیز استفاده شده، قطعاً از من نبوده و ویرایش دیگران است. --آریابرزین ۱۴:۱۱، ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)

پس لطفا سریعا، پیوند به صفحه را در متنتان که نوشتارش هستید، بدهید. این را بدانید که شما متن را نوشته اید و اولین فرد مسئول برای ماندنش هم شما هستید. این را هم بدانید که تا همین جایش هم خوب آمده ام و الا مثل دوست عزیزمان سپهرنوش کامنت گزاری کرده بودم همه متنتان را! Taeedxy ۱۸:۴۴، ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)

[ویرایش] چیدمان مقاله

آآقای نوید، می‌بینم که طبق عادت معمولتان بدون هیچ مشاوره، بحث و استدلال مقاله را خودسرانه بازگردان کرده‌اید. فکر نمی‌کنید این رفتارتان کمی خودخواهانه و بی‌ملاحظگی نسبت به دیگر کاربران باشد؟ باری، کجای ویکی‌پدیا نوشته که مطالب با رعایت اهمیت و نه تاخر و تقدم زمانی وارد مقاله‌ها شوند؟ لطفاً ارجاء بدید به این قانون تا خودم آن را بخوانم. اگر چنین قانونی وجود دارد که من هم به آن احترام خواهم گذاشت و از آن متابعت خواهم کرد. و اگر چنین قانونی وجود ندارد، لطفی بزرگ در حق همگان بکنید و اجدازه دهید ما هرکدام به میل خود قانون ابداء نکنیم. اگر شما برای پیشبرد مقاصد شخصی‌تان، دیگران را با ابداء قوانین کا‌ذب مستأصل کنید، بدون شک عده‌ی زیادی از کاربران در این پروژه به اهداف و نیات شما مشکوک خواهند شد. --آریابرزین ۱۲:۲۴، ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)


بعد از یکروز انتظار شما هیچ پاسخی ندادید درحالیکه در این مدیت در جاهای دیگر فعالیت داشتید و حتی با خود من در جای دیگر بحث داشتید. پس بنظر می‌آید که چنین قانونی که شما ادعا کرده‌بودید در ویکی وجود ندارد، وگرنه تا کنون من را به آن قانون ارجاء داده بودید. بنابراین بخش شیعیگری این مقاله را که شما بعد از بخش بهائیگری اضافه کرده‌اید به بعد از بخش بهائیگری منتقل می‌کنم. --آریابرزین ۰۴:۳۸، ۲۷ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)

[ویرایش] انتقال به مقاله‌های تخصصی‌تر

انتقادات کسروی به تشیع و دین بهائی را که به ترتیب برگرفته از دو کتاب شیعیگری و بهائیگری بود به مقاله‌های مربوط به کتاب‌ها منتقل کردم و باید بگویم که هنوز خیلی کار دارند. به‌آفرید ۰۸:۴۲، ۲۷ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)

[ویرایش] متن ارسال شده در صفحه‌ای دیگر!

مدير محترم ، با درود ... چندي پيش در اين دانشنامه به اطلاعاتي كه درباره ي احمد كسروي نوشته شده ، برخوردم. بسيار افسوس خوردم. دانشمندي چون او _ دست كم در ايران _ بيمانندست. بماند كه او كوششهاي جانفرسايي در راه بهبودي كشور و نيز جهانيان كرده كه تأثير آن در روشن گرديدن انديشه هاي ايرانيان بر آگاهان پوشيده نيست ولو آنكه امروز آن تأثير براي نسل كنوني نا دانسته باشد. دامنه ي انديشه هاي او بسيار گسترده است و براي يك دانشنامه ي جهاني (اينترنتي) زيبنده آنست كه بتواند به خواننده و اهل تحقيق چكيده اي از مطلب را چنان ارائه كند كه گرهي از كار او بگشايد نه آنكه گره هاي نوي در كار او پديد آورد. از آنجا كه چاپ كتابهايش چه در رژيم گذشته و چه در اين رژيم با دشواريهاي بسيار روبرو بوده ، در جستجو درباره ي او و كوششهايش هميشه خواننده دچار كمبود مرجع مي شده و كار نارسا انجام ميگرفته. با پيدايش تكنولوژي اينترنت اين دشواري به آساني از ميان برداشته مي شود. زيرا با بكار رفتن پيوندهايي خواننده در هر مطلبي به مرجع مورد نيازش مي رسد. البته اين آساني در كار دو شرط دارد: يكي آنكه مهمترين نوشته هاي او در اينترنت موجود باشد و دوم آنكه صفحه ي اصلي كه به منزله ي ستون فقرات مطلب مي باشد از جامعيتي مناسب برخوردار باشد. افسوسمندانه مطلب كنوني دانشنامه آنچه كه در بالا ياد شد را برآورده نمي گرداند. بخش زندگاني او بيشترين جا را گرفته و ميتوانست با استفاده از پيوند پايگاه kasravi.info به كوتاهي كوشد ، با اينحال در جايي نامناسب مطلب قطع شده و خواننده چيز مهمي دستگيرش نمي شود. دوم ، مطلبي در باره ي آذري نوشته شده كه اگر همان كتاب زندگاني من كه در شرح زندگانيش از آن استفاده شده به خوبي خوانده شده بود داستان زبان آذري را در دو سه جمله به روشني مي توانست بنگارد. (نام گذاري آذري از او نبوده ،جغرافي دانان قرنهاي اول اسلام نخست بار از آذري نام برده اند بي آنكه نشان دهند آن شاخه اي از فارسي است.). سوم ، شناختگي كسروي بيشتر از رهگذر نبرد پيوسته و بيباكانه ايست كه با انديشه هاي واپس گرايانه در ايران كرده و سهم بزرگي است كه از اين رهگذر دارد. آيا از آن نوشته ، خواننده چيزي در اين زمينه بدست مي آورد؟!‌‌ اين بخش مي بايست همان اصلي ترين بخش باشد كه به خواست جويندگان پاسخي هرچند كوتاه بدهد. بايد اعتراف كرد كه اين بخش دقت بسياري مي طلبد و ممكنست كه هر نويسنده اي _طرفدار يا مخالف _ پايش بلغزد و نوشته ي او خواست اصلي دانشنامه در بيطرفي را برآورده نسازد. از سوي ديگر گردآوري تكه هايي از انبوه نوشته هاي كسروي (بي آنكه نقل به معني گردد) بطوريكه بتواند آرمان و كوششهاي او را بدرستي بازتابد كار آساني نيست و در آنجا هم ممكنست كه سليقه ي نويسنده در پيوند مطالب ، به داستان رنگ دلخواه بدهد. ليكن اين كار ، باري اين برتري را دارد كه نمونه هايي از نثر او به خواننده ارائه مي گردد. با توجه به اهميت كوششهاي بيهمتاي كسروي و نتايج آن بويژه براي ايرانيان، نگارنده جستجوي مطلبي از زبان خود او كردم كه بتواند پاسخگوي نيازهاي بالا گردد. خوشبختانه آن را يافتم. در اين جستجو و يافتن چيز ديگري هم توجه مرا جلب كرد. شرح آن اينست كه سخنان كسروي همگي نو و انقلابيست. به گفته ي ديگر ، با همه ي بيان ساده ، روشني و استواري كه دارد چون سخنانيست نو و تكان دهنده ، طبيعيست در خواندن بار نخست ، با پيش داوريها و عاداتي كه داريم ناسازگار بنمايد ، اينست داوري درباره ي آنها ، نيازمند باريك بيني بيشتر مي باشد. خود او چه نيك نوشته:

" نوشته هاي ما از رده ي نوشته هاي ديگران نيست". 
 

چون نوشته هايي كه درباره ي او در اينترنت منتشر شده را خوانده ام مي بينم نويسندگان آنها ابتدايي ترين آگاهي ها را درباره ي كسروي و كوششهايش نداشته اند. اين البته برايم تازگي نداشت زيرا بيشتر نوشته هاي نويسندگان شناخته شده اي كه در اين باره چيز نوشته اند را هم خوانده ام و هميشه در شگفت بوده ام كه ميديدم در 9 مورد از ده مورد ، نويسندگان آنها چه اندازه با بي دقتي و بي مسؤليتي چيز نوشته اند: همان نوشته اي كه از آن نقل قول مي كند و آنرا اشكالي از او مي نمايد ، اگر تا به آخر مي خواند به پاسخ خود دست مي يافت. يا آنكه مي ديدم در سراسر نوشته اش جز از چند كتاب كسروي نام نبرده و به فرض كه آنها را به درستي خوانده باشد با ده يك نوشته هاي او آشنا نيست و طبيعيست كه نمي توانسته به كنه خواست او پي ببرد ، پس چگونه دست به قلم برده و نام خود را نيز لكه دار كرده. پس خود جوياي آن بودم كه نوشته ي جامعي بيابم كه اگر هم بكار محققين نيايد باري نويسندگان وبلاگها را سودمند افتد. در هر حال در اين نوشته اي كه از كسروي يافتم مي بينم بيشترين آگاهي را براي خواننده ايكه براي نخستين بار بنام او برمي خورد دربر دارد. زيرا خود نويسنده نيز در اينجا اين مي خواسته كه كساني كه تنها نامي از او شنيده اند و كتابي ازو نخوانده اند را به خواست خود آشنا گرداند. اينست به نسبت حجم ، به نظر من ، بهترين انتخاب براي دانشنامه است. اين نوشته حجمي در حدود 100kbyte دارد. اگر دانشنامه نخواهد كيفيت را فداي كميت كند اين اندازه ناچاريست و مي توانم آنرا بفرستم. خواهشمندم در اين باره با من با behruznegara@yahoo.com تماس بگيريد. با احترام بهروز نگرا