اسرائیل

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

در بی‌طرفی این مقاله اختلاف نظر وجود دارد.
لطفاً به گفتگوهای صفحهٔ بحث مراجعه کنید.
در مورد دُرستیِ موضوعات ذکرشده در این مقاله اختلاف‌نظر وجود دارد.
لطفاً به گفتگوهای صفحهٔ بحث مراجعه کنید.


عبری: מדינת ישראל (مِدینَت ییسرائِل)
عربی: دولة إسرائیل

دولت اسرائیل
پرچم اسرائیل نشان ملی اسرائیل
پرچم نشان ملی اسرائیل
شعار ملی: -
سرود ملی: هاتیکوا (امید)
جایگاه کشور اسرائیل روی نقشه
پایتخت
 - مختصات جغرافیایی
اورشلیم
بزرگ‌ترین شهر اورشلیم
زبان رسمی عبری، عربی
نوع حکومت جمهوری پارلمانی
شیمون پرز
ایهود اولمرت
اعلام استقلال
۱۴ مه ۱۹۴۸
مساحت
 - کل
 
 - آبها (%)
 
‪۲۰٬۷۷۰ km² ‫(۱۵۱ام)

۲~
جمعیت
 - براورد ۲۰۰۷
 - تراکم جمعیت
 
‪۷٬۱۵۰٬۰۰۰ ‫(۹۸ام)
‪۳۲۴/km² ‫(۳۴ام)
تولید ناخالص داخلی
(برابری قدرت خرید)
 - کل
 - سرانه
براورد ۲۰۰۶

۱۷۷٫۳ میلیارد دلار (۴۷ام)
۲۶٬۲۰۰ دلار (۲۸ام)
شاخص توسعه انسانی (۲۰۰۶) ۰٫۹۲۷ (۲۳ام) – بالا
واحد پول شکل (₪) (‏ILS)
منطقه زمانی
 - در تابستان (DST)
IST (UTC+2)
(UTC+3)
کد بین‌المللی خودرو
IL
دامنه اینترنتی
.il
پیش‌شماره تلفن
+972

اسرائیل (در عبری: מדינת ישראל) کشوری است واقع در غرب قاره آسیا در خاورمیانه و در حاشیه دریای مدیترانه.

کشور اسرائیل در شمال با لبنان، در شرق با سوریه و اردن و در جنوب غربی با کشور مصر دارای مرز مشترک است. اسرائیل در سال ۱۹۴۸ اعلام استقلال کرد. با بیش از هفت میلیون شهروند که اکثر آنان را یهودیان تشکیل می‌دهند، اسرائیل تنها کشور کلیمی در جهان است. اسرائیل رسماً شهر اشغالی [۱] اورشلیم را پایتخت خود می‌نامد و هیئت دولت و کنیست (پارلمان) اسرائیل در آن قرار دارد. ادعا می شود که کشور اسرائیل تنها لیبرال دمکراسی در منطقه خاورمیانه است.[۲] اسرائیل همچنین دارای بیشترین آزادی‌ها از لحاظ آزادیهای اجتماعی و سیاسی(از نظر موسسهٔ آمریکایی «فریدام هاوس» که توسط دولت آمریکا پشتیبانی می‌شود [۳] ،آزادی مطبوعات [۴]، آزادی‌های اقتصادی(از نظر موسسهٔ آمریکایی «هریتج فاندیشن»)[۵] ، قوانین باز تجاری[۶] و شاخص توسعه انسانی[۷] در کل منطقه خاورمیانه است.

فهرست مندرجات

جغرافیا

نقشه طبیعی اسرائیل
نقشه طبیعی اسرائیل

۱.مساحت کشور اسرائیل بدون احتساب مساحت مناطقی که در سال ۱۹۶۷ به اشغال اسرائیل درآمد ۲۰٬۷۷۰ کیلومترمربع است که از این میان ۲۰٬۳۳۰ کیلومترمربع خشکی است.

۲.مجموع مساحت کشور اسرائیل بنا بر قانون این کشور (یعنی با احتساب شرق اورشلیم و بلندی‌های جولان) ۲۲٬۱۴۵ کیلومتر مربع است که از این میان ۲۱٬۶۷۱ کیلومتر مربع خشکی است.

۳.مجموع مساحت کل سرزمین‌های تحت تسلط اسرائیل (با احتساب مناطق تحت اشغال نظامی و حکومت خودگردان فلسطینی کرانه باختری) ۲۸٬۰۲۳ کیلومتر مربع است که از این میان ۲۷٬۵۴۹ کیلومتر مربع خشکی است.

تقسیمات کشوری

تصویری از ساحل بندر تل‌آویو در دریای مدیترانه.
تصویری از ساحل بندر تل‌آویو در دریای مدیترانه.
باغ بهائی در یندر حیفا.
باغ بهائی در یندر حیفا.
تقسیمات کشوری۱. استان اورشلیم ۲.استان شمالی ۳. استان حیفا۴.استان مرکزی۵.استان تل آویو۶.استان جنوبی
تقسیمات کشوری
۱. استان اورشلیم
۲.استان شمالی
۳. استان حیفا
۴.استان مرکزی
۵.استان تل آویو
۶.استان جنوبی

کشور اسرائیل به شش استان מחוזות محوزوت (جمع محوز) و ۱۳ بخش נפות نافوت (جمع نافا) تقسیم می‌شود:

۱. استان اورشلیم (محوز یروشالایم)

۲.استان شمالی (محوز هاطزافون)

  • مرکز استان: نازارث
  • بخش‌ها:
    • زفات
    • کینرت
    • ییزرئل
    • آکو
    • گولان

۳. استان حیفا (محوز حیفا)

۴.استان مرکزی (محوز هامرکز)

  • مرکز استان:راملا
  • بخش‌ها:
    • شارون
    • پتاه
    • راملا
    • رهووت

۵.استان تل آویو (محوز تل آویو)

۶.استان جنوبی

  • مرکز استان: بئرشبع
  • بخش‌ها:
    • آشقلون
    • برشوه‌

شهرهای مهم اسرائیل

تاریخ

مقاله اصلی: تاریخ اسرائیل

قبل از تشکیل دولت اسرائیل

اغلب سرزمینی را که امروزه به آن کشور اسرائیل می‌گویند زادگاه دین یهود در سده دهم پیش از میلاد (و یا حتی قبل از آن) دانسته‌اند[نیاز به ذکر منبع]؛ هرچند که برخی پژوهشگران با این نظر همنگر نیستند. نام قوم یهود (بنی اسرائیل) نیز از نام این سزمین گرفته شده و به معنی فرزندان اسراییل است.

شکل گیری صهیونیزم تا تشکیل دولت اسرائیل

اولین موج مهاجرت به اسرائیل (Aliyah) از سال ۱۸۸۱ با مهاجرت اشکنازیها در نتیجهٔ یهودی‌ستیزی[نیاز به ذکر منبع] آغاز گشت و با ایده‌های ناسیونالیستی صهیونیسم بر مبنای عقاید موزس هس (Moses Hess) با عنوان «بازخرید وطن» ادامه پیدا کرد. یهودیان زمین‌های زیادی را از عثمانی و مالکان عرب خریداری کردند. پس از آنکه یهودیان مراکز و آبادی‌های کشاورزی در این سرزمین ایجاد کردند،[نیاز به ذکر منبع] منازعات بین اعراب و یهودیان آغاز گشت.[نیاز به ذکر منبع]تئودر هرتزل (۱۸۶۰-۱۹۰۴) یک یهودی اتریشی، جنبش صهیونیسم را پی نهاد. در سال ۱۸۹۶ او کتابی موسوم به سرزمین اسراییل (Der Judenstaat) منتشر کرد و در آن ایده تشکیل یک کشور یهودی را مطرح کرد. با تلاش وی[نیاز به ذکر منبع] کنگره جهانی صهیونیسم تشکیل شد. ایجاد جنبش صهیونیسم موجب موج دوم مهاجرت به خاور میانه شد (۱۹۰۴ - ۱۹۱۴) و بیش از ۴۰۰۰۰ یهودی به آن سرزمین مهاجرت کردند. در سال ۱۹۱۷ وزیر خارجه انگلستان آرتور جی بالفور اعلامیه مشهوری را منتشر کرد که از در نظر گرفتن فلسطین به عنوان سرزمینی برای یهودی‌ها پشتیبانی شده بود. در ۱۹۲۰ فلسطین بعنوان عضوی از جامعه ملل تحت قیمومیت بریتانیا پذیرفته شد. مهاجرت یهودیان در موج سوم (۱۹۱۹ - ۱۹۲۳) و چهارم (۱۹۲۴ - ۱۹۲۹) پس از جنگ اول جهانی ادامه یافت. در شورش اعراب در ۱۹۲۹ در فلسطین، ۱۳۳ یهودی و از جمله ۶۷ نفر در هبرون کشته شدند. گسترش نازیسم در ۱۹۳۳ آغازگر موج پنجم مهاجرت بود. نسبت یهودیان از ۱۱٪ در ۱۹۲۲ به ۳۰٪ در ۱۹۴۰ افزایش یافت.[نیاز به ذکر منبع] پیش از این ۲۸ درصد از اراضی سرزمین فلسطین توسط یهودیان و یا سازمان‌های صهیونسیت خریداری شده بود.[نیاز به ذکر منبع] و این در حالی بود که نیمه جنوبی این ناحیه را سرزمین‌های خشک و اغلب فاقد جمعیت صحرای نجو (Negev) تشکیل می‌داد. متعاقب هولوکاست و گسترش یهودی‌ستیزی در اروپا، موج گسترده‌ای از مهاجرت به این سرزمین بوقوع پیوست[نیاز به ذکر منبع] و در پایان جنگ دوم جهانی، جمعیت یهودیان در فلسطین بیش از ۶۰۰۰۰۰ نفر بود. در سال ۱۹۳۹ ، بریتانیا «نامه سفید (گزارش دولت) سال ۱۹۳۹» خود را منتشر نمود و در آن مهاجرت یهودیان و خرید زمین توسط آن‌ها را محدود نمود که شاید علت آن شورش‌های اعراب در فاصله سالهای ۱۹۳۶ - ۱۹۳۹ بوده‌است. از دیدگاه انجمن‌های یهودی و صهیونیست‌ها، این «نامه سفید» خیانت به اعلامیه ۱۹۱۷ بالفور بود. ضمن آنکه اعراب نیز از این تصمیم راضی نبودند و خواهان توقف کامل مهاجرت یهودیان به این سرزمین بودند. اما این «نامه سفید» خط دهنده سیاست انگلستان تا انتهای دوران قیمومیت بر آن سرزمین بود. در نتیجه از مهاجرت بسیاری از یهودیان که از آزار نازی‌های آلمان به فلسطین فرار می‌کردند[نیاز به ذکر منبع]، ممانعت به عمل آمد و آنان مجبور به بازگشت به اروپا شدند. دو نمونه از درگیرهای ناشی از این سیاست غرق شدن کشتی‌های اِستروما (Struma) و اِکسُدوس (Exodus) توسط نیروی دریایی انگلستان بود که باعث کشته شدن به ترتیب ۷۶۲ و ۴۵۵۴ مهاجر یهودی در دهه چهل میلادی گشت.[نیاز به ذکر منبع]

در سال ۱۹۴۷ نیروهای انگلیس ناامید از برقراری توازن[نیاز به ذکر منبع] میان اعراب و یهودیان خود را از مناسبات کنار کشیدند. برحسب طرح تقسیم ارائه‌شده توسط سازمان ملل قرار بر این بود که این منطقه بین اعراب و یهودیان بطور مساوی تقسیم گردد و بیت‌المقدس(اورشلیم) نیز محدودهٔ تحت نظارت سازمان ملل قرار گیرد، تا از ایجاد برخورد جلوگیری شود. اما یهودی‌ها به طرح قانع نبودند و مناطق دیگری را نیز به اشغال درآورده و ضمیمه خاک خود کردند. اعراب نیز با تشکیل حاکمیتی یهودی به هر نحو مخالف بودند و مخالفت خود را اعلام کردند.

نقش گروه‌های زیر زمینی یهودیان

همچنان که تنش بین یهودیان و اعراب افزایش میافت، اجتماع یهودیان شروع به دفاع از خود[نیاز به ذکر منبع] کرد که شواهدی در زمینه حمایت «قیمومیت انگستان» در این زمینه موجود است. ناسیونالیست‌های عرب در مخالفت با اعلامیه بالفور، قیمومیت انگلستان و تشکیل سرزمین یهودی ، سر به آشوب برداشتند و قتل عام‌هایی[نیاز به ذکر منبع] را بر علیه یهودیان اورشلیم، هبرون و حیفا به اجرا گذاشتند. در نتیجه حملات سال ۱۹۲۱ اعراب،[نیاز به ذکر منبع] نیروی نظامی هاگانا شکل گرفت و مسئول حراست از جرگهٔ یهودیان گشت. ماهیت هاگانا بیشتر دفاعی[نیاز به ذکر منبع] بود ، و بعدها به دلایلی عده‌ای از اعضای آن جدا شدند و تشکیل گروه نظامی اصول‌گرا ایرگون در ۱۹۳۱ دادند. این گروه مسیر فعال‌تری را انتخاب کرد و در اولین حملات خود به نیروهای انگلیسی حمله کرد که از جمله این حملات می‌توان به عملیات تروریستی بمب گذاری در هتل کینگ داوید (King David) اشاره کرد که موجب مرگ ۹۱ نفر شد. اگرچه هاگانا بیشتر طرفدار مقاومت[نیاز به ذکر منبع] بود. بعدها انشعاب دیگری در ایرگون روی داد که در آن آوراهام اِستِرن (Avraham Stern) از این گروه جدا شد و رو به کارهای بنیادگرایانه‌تر آورد. حتی این گروه تا جایی پیش رفت که در مقطعی همکاری‌هایی را با نازی‌ها بر علیه انگلستان انجام داد. این گروه‌ها نقش مهمی در رویدادهایی که به جنگ اعراب و اسرائیل در ۱۹۴۸ انجامید داشتند که از جمله آن‌ها می‌توان به سازماندهی پنهانی انتقال یهودیان از اروپا به اسرائیل (Aliyah Bet) ، شکل گیری نیروهای موسوم به نیروهای دفاعی اسرائیل ، کناره‌گیر انگلستان از قیمومیت منطقه و تشکیل احزاب سیاسی (که تا به امروز نیز وجود دارند) نام برد.

بعد از تشکیل دولت اسرائیل

در ۱۴ می ۱۹۴۸، چند ساعت پیش از پایان حاکمیت انگلیس بر فلسطین، تشکیل کشور اسرائیل اعلام شد. در سال ۱۹۴۸ ایران تنها کشور در خاورمیانه بود که این کشور را به رسمیت شناخت. همچنین در طی سالهای ۱۹۴۸ - ۱۹۷۹ ایران کمک بسیار زیادی به مهاجرت یهودیان اروپای شرقی به فلسطین می‌کرد،[نیاز به ذکر منبع] که این امر ناخشنودی دولت‌های خاورمیانه را برانگیخت.

در سال ۱۹۴۸ م. با اشغال قسمت اعظمی از فلسطین در محل باستانی کشور پادشاهی مکابیز، دولت اسرائیل در آسیای غربی در مشرق مدیترانه تشکیل گردید. مساحت آن ۲۱۰۰۰ کیلومتر مربع و جمعیت آن ۳۶۹۰۰۰۰ تن است. پایتخت آن شهر تل آویو و شهرهای عمده آن اورشلیم و حیفا (بندر مهم) است. طبق قانون کنِسِت بنا بوده‌است، پایتخت این کشور به اورشلیم منتقل شود و سفارتخانه‌های خارجی نیز به آنجا برود، اما تا کنون فقط ایالات متحده آمریکا این تصمیم را به رسمیت شناخته‌است و مرکز نمایندگی اصلی خود را به اورشلیم منتقل کرده‌است و عملا هنوز تل آویو پایتخت است. هرچند در منابع رسمی دولت اسرائیل، اورشلیم به عنوان پایتخت معرفی می‌شود و تل آویو تنها یک شهر مهم به شمار می‌آید.[نیاز به ذکر منبع]

پیامد اعلام استقلال

شماره ۱۶ مه ۱۹۴۸ روزنامه فلسطین پست که بعدها به اورشلیم پست تغییر نام داد. در تیتر اصلی نوشته شده: «کشور اسرائیل متولد شد»
شماره ۱۶ مه ۱۹۴۸ روزنامه فلسطین پست که بعدها به اورشلیم پست تغییر نام داد. در تیتر اصلی نوشته شده: «کشور اسرائیل متولد شد»

در پی اعلام استقلال اسراییل خشونت بین اعراب و یهودیان بالا گرفت. به زودی ارتش‌های مصر، سوریه، اردن، عراق، و لبنان وارد شدند و مرحله دوم جنگ استقلال اسراییل آغاز شد. پس از اولین آتش‌بس در ژوئن ۱۹۴۸ گروهک‌های مسلح یهودی در نیروهای دفاعی اسرائیل ادغام شدند. پس از ادامه درگیری‌ها و تا سال ۱۹۴۹ اسرائیل به تدریج نیروهای عرب را عقب راند. پس از عقد آتش‌بس‌های جداگانه با نیروی‌های درگیر اسرائیل موفق به اشغال ۲۶٪ بیشتر از اراضی قلمرو فلسطینی شد. باقی اراضی را اردن (کرانه باختری) و مصر (نوار غزه) اشغال کردند.

شمار زیادی از اعراب محلی در جریان درگیری‌ها آواره شدند. بسیاری از آنان هنگام پیشروی نیروهای اسرائیلی قهراً اخراج شدند و تا به امروز هم علی‌رغم نظر جامعه بین‌المللی و قطعنامه‌های مکرر سازمان ملل اجازه بازگشت پیدا نکرده‌اند. شمار پایانی آوارگان ۷۱۱٬۰۰۰ نفر تخمین زده می‌شود. از طرفی جمعیت یهودی کشورهای عربی زیر نگاه شکاک دولت و باقی مردم این کشورها قرار گرفت. در سال‌های پسین ۶۰۰٬۰۰۰ یهودی کشورهای عربی را به قصد اسرائیل ترک کردند.

نظام سیاسی

کنیست (مجلس نمایندگان) در اورشلیم
کنیست (مجلس نمایندگان) در اورشلیم

در اسرائیل احزاب بازیگران اصلی در صحنه سیاسی هستند،این احزابند که تعیین کننده نوع زندگی، جهت گیری‌های سیاسی و اجتماعی در اسرائیل هستند.

احزاب اصلی اسرائیل اغلب سال‌ها پیش از تاسیس دولت به وجود آمده‌اند، بارها دچار ائتلاف و انشعاب شده‌اند که این ائتلاف و انشعاب‌ها تا کنون نیز ادامه دارد.

در اسرائیل هر حزبی که موجودیت دولت یهود را به رسمیت بشناسد حق فعالیت سیاسی دارد و هر حزبی که بیش از نیمی از کنست را در دست گیرد می‌تواند کابینه را تشکیل دهد و در غیر این صورت با ائتلاف با احزاب دیگر کابینه تشکیل می‌شود، نخست وزیر با رای مستقیم مردم تعیین می‌شود و ریاست جمهوری که پستی کاملا تشریفاتی است از سوی کنست و برای مدت ۵ سال انتخاب می‌گردد.

احزاب

  • حزب کارگر:در سال ۱۹۳۰ حزب ماپای با ادغام دو حزب قدیمی کارگری تشکیل شد و در همان دهه به حزب مسلط در عرصه سیاسی این کشور بدل شد و در سال ۱۹۶۵ ماپای با ائتلاف با حزب رافی حزب کارگر را تشکیل داد،حزب مپای و بعدها کارگر از سال ۱۹۴۸ تا ۱۹۷۷ به صورت ممتد حزب حاکم اسرائیل بود و افراد سرشناسی چون بن گوریون،شیمون پرز،اسحاق رابین و... از اعضای این حزب بودند.

تعلقات ناسیونالیستی در حزب کارگر شدید نیست،این حزب طرفدار جدایی دین از سیاست و حزبی سکولار است.

  • حزب لیکود:یکی از احزاب ناسیونالیست افراط گرای اسرائیل است، در گذشته با نام هروت(آزادی) فعالیت می‌کرده و در سال‌های ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۰ در روسیه ایجاد گردیده.

در ابتدا طرفدار تشکیل دولت در دو سوی رود اردن بود و اندک اندک نظریاتش تعدیل یافت و امروزه از تشکیل دولت فلسطینی فقط در ۵۰ درصد کرانه باختری حمایت می‌کند.

  • حزب مفدال:در سال ۱۹۵۵ و از ائتلاف دو حزب میزراهی و اتحادیه کارگران مذهبی حزب مفدال با گرایش ملی-مذهبی ایجاد شد، مفدال دارای گرایشات مذهبی و ناسیونالیستی است،این حزب در اکثر دولت‌های ائتلافی اسرائیل حضور داشته و به عنوان یک حزب سیاسی شریک دولت شناخته می‌شود.
  • حزب آگودات اسرائیل: حزب آگودات(اتحاد) نام تشکیلاتی از خاخام‌های ارتدکس آلمانی است که در ۱۹۱۲ در لهستان و لیتوانی با هدف مخالفت با مرام صهیونیسم شکل گرفت و ضمن مردود دانستن تلاش برای تاسیس دولت یهود در فلسطین این اقدام را نوعی بدعت گزاری در دین یهود اعلام کرد.

آگودات اسرائیل تعلقات ناسیونالیستی خاصی ندارد ولی به شدت خواستار رعایت احکام مذهبی یهود است.

  • حزب شاس: این حزب در ۱۹۸۴ توسط یک خاخام سیاسی به نام آریه دری تاسیس شد و یکی دیگر از احزاب مذهبی اسرائیل است، تعلقات ناسیونالیستی خاصی ندارد و بیشتر در پی اجرای قوانین دین یهود در جامعه و گرفتن امتیاز برای مدارس دینی و طلاب است..
  • حزب مرتز: از اتحاد ۳ حزب کوچکتر به نام‌های راز، ماپام و شینویی به وجود آمد.

مرتز طرفدار سرسخت آزادی مذهبی است و بر تکثرگرایی در جامعه اسرائیل تاکید دارد و از این رو در جامعه اسرائیل قطب مخالف شاس محسوب می‌شود.

  • احزاب عرب: در اسرائیل ۳ حزب عرب نیز فعالیت می‌کنند که متناسب با جمعیت هوادار خود،نمایندگانی به کنست می‌فرستند.

سیاست خارجی

در حال حاضر بیش از صدو شصت کشور جهان، اسرائیل را به رسمیت می‌شناسند و با این کشور روابط کامل دیپلماتیک دارند. [1] اسرائیل عضو رسمی سازمان ملل متحد است.

ایران در دوران سلطنت محمدرضا شاه پهلوی اولین کشوری مسلمانی بود که اسرائیل را به رسمیت شناخت. اما دوستی و روابط دوستانه ایران و اسرائیل پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۵۷ تغییر کرد. هم اکنون ایران به همراه بسیاری از کشورهای عربی و اسلامی (به جز مصر، اردن و مراکش) این کشور را به رسمیت نمی‌شناسند و در رسانه‌های عمومی از این کشور با عنوان «سرزمین‌های اشغالی» یا «فلسطین اشغالی» یاد می‌کنند.



آزادی‌های اجتماعی و رسانه‌ای

کشور اسرائیل از لحاظ آزادی‌های اجتماعی و روند دمکراسی پیشروترین کشور در منطقه خاورمیانه محسوب می‌شود. [2]

تمامی جراید اسرائیلی مستقل هستند. سازمان گزارشگران بدون مرز، که یک سازمان بین المللی دفاع از مطبوعات است، در گزارشی که در سال ۲۰۰۵ منتشر کرد، رسانه‌های اسرائیلی را «مقتدر و مستقل» خواند اما افزود ارتش اسرائیل به کرات مانع فعالیت روزنامه نگاران فلسطینی و خارجی شده‌است.
قابل ذکر است متن تمام روزنامه‌های فلسطینی قبل از چاپ باید توسط مقامات اسرائیلی مورد بازبینی قرار گیرد. [3]

اقتصاد

کمک‌های مالی امریکا سالانه بیش از ۲ میلیارد دلار است که بیشتر آن به صورت کمک‌های نظامی به اسرائیل داده می‌شود.[نیاز به ذکر منبع] این کمک‌ها از ابتدای آن تا به حال، به ۱۰۸ میلیارد دلار بالغ شده‌است که آی‌پک (سازمان روابط اسرائیل/آمریکا) نقش مهمی در جمع‌آوری این کمک‌ها داشته‌است.[۸]

مردم

بنا بر آمار گرفته شده در پایان سال ۲۰۰۳، از ۶٫۷ میلیون اسرائیلی ۸۰٫۸٪ یهودی و ۱۹٫۲ عرب هستند. از میان یهودیان نیز ۶۳٪ در اسرائیل به دنیا آمده‌اند و ۲۷٪ از اروپا و قاره امریکا و ۱۰٪ از آسیا و افریقا (که شامل کشورهای عربی نیز می‌شود) به اسرائیل مهاجرت کرده‌اند.[نیاز به ذکر منبع]

در آمارهای رسمی در دهه ۵۰ میلادی نسبت جمهیت یهودیان به غیر یهودیان در کشور اسرائیل درست برعکس یعنی ٪۸۰ عرب و ٪۲۰ یهودی بوده‌است ولی در اثر سیاست اخراج اجباری اعراب از سرزمین مادری‌شان و وضع قانون ممانعت از بازگشت این آوارگان و از سوی دیگر پذیرفتن فقط یهودیان به عنوان مهاجر به اسرائیل، امروز این آمار وارونه گشته‌است.

عبری زبان رسمی و اصلی کشور اسرائیل است. زبان رسمی دوم عربی است که توسط اقلیت عرب بدان تکلم می‌شود. دیگر زبان‌های رایج دیگر در اسرائیل عبارت‌اند از: انگلیسی، روسی، ییدی (زبان عبری رایج میان یهودیان روسیه‌، لهستان و آلمان که مخلوطی از آلمانی و عبری است) و همچنین زبان رومانیایی.

ایرانیان در اسرائیل

موشه کاتساو رئیس جمهور ایرانی تبار اسرائیل است.
موشه کاتساو رئیس جمهور ایرانی تبار اسرائیل است.

مهاجرت ایرانیان غالبا کلیمی به کشور اسرائیل از حدود هشتاد سال پیش آغاز شده و کماکان ادامه دارد. گفتنی است که بنابر آمار موجود بیش از ۱۳۵,۰۰۰ ایرانی تبار در کشور اسرائیل زندگی می‌کنند که بسیاری از آن‌ها با وجود سال‌ها زندگی در اسرائیل، هنوز ایران را وطن و کشور نخستین و واقعی خود می‌دانند. [4]

موشه کاتساو هشتمین رئیس جمهور کشور اسرائیل، نمونه‌ای از ایرانیان موفق در کشور اسرائیل است. وی که در شهر یزد در ایران و از یک خانواده کلیمی ایرانی متولد شده و در کودکی به همراه خانواده‌اش اسرائیل مهاجرت کرده، اولین ایرانی تباری در تاریخ ایران است که توانسته در پروسه و روند دمکراسی و انتخابات آزاد به بالاترین مقام سیاسی در کشوری جز ایران نایل آید.

روابط اسرائیل و ایران

گفتنی است که در زمان محمدرضا شاه پهلوی، ایران اولین و تنها کشور در خاورمیانه بود که کشور اسرائیل را به رسمیت شمرد و دو کشور با یکدیگر روابط سیاسی-اقتصادی-امنیتی وسیعی ایجاد کردند. اما این وضعیت با وقوع انقلاب سال ۱۳۵۷ ایران تغییر کرد و ایران از آن پس اسرائیل را دشمن درجه یک خود محسوب میکند.

بارها رهبران جمهوری اسلامی خواهان محو و نابودی اسرائیل از روی نقشه جهان شده‌اند، [5] اما بارها مقامات اسرائیلی از جمله رئیس جمهور ایرانی تبار اسرائیل، موشه کاتساو اعلام داشته‌است که اسرائیل، هیچ دشمنی با ملت ایران ندارد و ایران و اسرائیل دارای منافع مشترک بسیار در خاورمیانه هستند.[نیاز به ذکر منبع]
در عین حال دولت اسرائیل بارها تهدید به حمله به مراکز هسته‌ای و نظامی ایران کرده‌است.[۹] از جمله آخرین تهدیدات رهبران اسرائیل علیه جمهوری اسلامی، تهدید به حمله هوایی و موشکی برق‌آسا علیه مراکز هسته‌ای ایران می‌باشد که امکان وقوع آن را هر لحظه و به صورت غیرقابل پیش‌بینی عنوان می‌کنند.[۱۰]
قابل ذکر است به گزارش بعضی از مطبوعات بریتانیا، اسرائیل طرح‌هایی برای حمله اتمی به ایران نیز آماده کرده‌است.[۱۱]


توان نظامی

نیروهای مسلح

مقاله اصلی: نیروهای دفاعی اسرائیل

نیروهای مسلح اسرائیل (که اسم مخفف آن در عبری Tzahal‌) به معنی نیروهای دفاع اسرائیل است متشکل از سه نیروی زمینی، هوایی و دریایی است.

توانایی هسته‌ای

تصویری از مقاله جنجالی روزنامه انگلیسی ساندی تایمز که در آن مقاله یکی از تکنسینهای اسرائیلی به نام موردخای وانونو با دادن اطلاعات و عکسهایی از  نیروگاه اتمی دیمونا قابلیتهای اتمی اسرائیل را تا حدودی افشا کرد
تصویری از مقاله جنجالی روزنامه انگلیسی ساندی تایمز که در آن مقاله یکی از تکنسینهای اسرائیلی به نام موردخای وانونو با دادن اطلاعات و عکسهایی از نیروگاه اتمی دیمونا قابلیتهای اتمی اسرائیل را تا حدودی افشا کرد

قدرت هسته‌ای اسرائیل بر سه اصل خدشه ناپذیر بنا شده‌است: ابهام در این مسئله به عنوان استراتژی اصلی،سانسور آن به عنوان امری غیر قابل اجتناب و تابو بودن آن به مثابه رفتار اجتماعی مردم اسرائیل،این سه اصل نه تنها موجب پیچیدگی و تقویت در پنهان کاری شده بلکه هر بحثی در ملا عام را منتفی می‌دارد.

از میان کشورهای جهان که دارای سلاح هسته‌ای هستند اسرائیل بیشترین عدم صراحت و پنهان کاری را به خرج می‌دهد،تل‌آویو حتی به مسائل افشا شده توسط موردخای وانونو اعتراف نکرد،برخی از محققان (نظیر آونر کهن) در نتیجه‌گیری از این رفتار دولت اسرائیل این ابهام و پنهان‌کاری را به سلاح‌های شیمیایی و بیولوژیک نیز گسترش می‌دهند.[نیاز به ذکر منبع]

جنگ‌ها

نوشتار اصلی را بخوانید: جنگ اعراب و اسرائیل

اسرائیل در حال حاضر درگیر نزاع با فلسطینیان در سرزمین‌هایشان است. سرزمین‌هایی که از بعد از جنگ ۶ روزه ۱۹۶۷ به اشغال اسرائیل درآمده‌است و این به رغم امضا قرارداد اسلو در ۱۳ سپتامبر ۱۹۹۳، می‌باشد.

فلسطینیان خواستار آنند که نوار غزه و کرانه باختری رود اردن که به ترتیب در غرب و شرق اسرائیل قرار دارند، طبق طرح تقسیم سازمان ملل به یک کشور مستقل (و ترجیحاً به‌هم‌پیوسته‌) تبدیل شود.

مذاکرات، تهدیدات و جنگ‌های هر از چند یک بار میان اسرائیل با سوریه و لبنان در جهت رسیدن به نقطه ثبات هنوز به نتیجه‌ای نرسیده‌است.

پیمان نامه‌ها و قطعنامه‌ها