بحث ویکیپدیا:پرسشهای رایج ویرایشگران
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
جامعه اکولوژِیک-دمکراتیک،نظام عصر نوین" خبات مفاخری
پیشرفتها و تحولاتی که در زمینه ارتباطات و انقلاب فناوری و علمی در 50 سال اخیربه وقوع پیوسته، باعث ظهور سطح جدیدی از فناوری وبستر و زمینه مناسبی برای تغییر یافتن عصر و در نتیجه بروز تمدن دمکراتیک فراهم کرده است. تاثیر و نتیجه این انقلاب باعث ایجاد تغییراتی مهم در عرصه های نظامی،اقتصادی وسیاسی وبویژه در عرصه اجتماعی و باشکستن قالب های منجمد فکری،ساختارهای کهنه را در معرض نابودی قرار داده است. اطلاعات از انحصارقشری محدود خارج شده و به تدریج در خدمت عموم جامعه قرار می گیرد. این امر باعث شده است تحولات وسیع ومهمی درساختار ذهنی انسانیت ورفتارهای آن ایجاد شود و طرز تفکر و مدیریت و قالبهای زندگی قرن بیستم زیر و زبر گردند. به دلیل اینکه دیدگاهها وتحلیل های ساختاراجتماعی قرن بیست وهمچنین نهادهای سیاسی وتئوری های
برخاسته از این تحلیلات نتوانسته اند جوابگوی مسایل عصر جدید باشند و با ویژگی های آن هماهنگ شوند، پشت سر نهاده می شوند. ملیت و دولت ملی جای خود را به نهادها و سازمان های فراملیتی می دهند. جهانی شدن که در پی سلطه بر جهان می باشد، به کاراکتر نظام هژمونی جدیدی تبدیل شده است. طبقات کلاسیک تاثیر و اهمیت خود را از دست داده،طیف های اجتماعی مختلفی از قبیل زنان و جوانان و
همچنین گروههای مختلف شغلی اهمیت پیدا می کنند و در زندگی روزمره به موقعیتی برجسته دست می یابند.
دمکراسی مدرن بیش از پیش با آزادیها و حقوق بشر روبه رشد در هم آمیخته و در خدمت جامعه بشری قرار
می گیرند و به عنوان شیوه ای از مدیریت و زندگی از طرف بشریت انتخاب و اجرا می شوند. مبارزه آزادی زنان، اساسی ترین ویژگی عصر جدید می باشد. همچنین علاوه بر اینکه جنبشهای زنان در
موقعیتی پیشاهنگ قرار دارند، همراه با جنبش جوانان تبدیل به نیروی دینامیک و استراتیژیک مرحله
کنونی شده است. نیروی در حال رشد جامع مدنی، زمینه برای تحقق نهادینه شدن دمکراتیک را آماده کرده
و دولت را وادار به تحول دمکراتیک ساخته و در صدد تبدیل دولت به وسیله هماهنگ سازنده کار و فعالیت می باشد.ایجاد جامعه و فردی آزاد و با اراده،بیانگر زوال شیوه مدیریت سرکوبگر، دسپوتیک و مستبد سابق بوده و توسعه و گسترش دمکراسی را به دنبال دارد. توانایی و استعداد جامعه در اداره خود،پیوسته در حال
رشد و توسعه می باشد. توجه فزاینده به اکولوژی،ویژگی عصر حاضر است.جامعه خواستار زندگی در محیطی امن،پاکیزه و سالم و زیباست.علایم و نشانها این را در ظهور بینش اکولوژی و مبارزه بر ضد
دیدگاهها و اقداماتی که بی رحمانه طبیعت را تخریب می نماید،میتوان دید این تحولات و پیشرفتهای مذ کورانه که ویژگی های اساسی تمدن دمکراتیک را کاراکتیزه کرده اند،با تکامل و تقویت گرایشات اقشار
آزادیخواه و دمکرات که در نتیجه فروپاشی سوسیالیسم رئال با یک خلاء روبه رو شده و گرایشات جدیدی
پیدا کرده بودند،همه نوع امکان وزمینه ای برای ظهور و رشد پارادایم های جدید آماده کرده است. جامعه اکولوژیک- دمکراتیک، نظام عصر جدید است. این پارادایم که مبتی بر دمکراسی معاصر، انقلاب جنسیت و اکولوژی می باشد، نتیجه تفکرات و تعمق عبدالله اوجالان می باشد.
جامعه ای اکولوژیک- دمکراتیک جامعه ای است که عموم جامعه را در بر گرفته و مختص به طبقه ای خاص نیست. سرمایه داری طي 150 سال اخير در صدد بوده تا کليه منابع و توانمنديهاي طبيعت و جوامع
انساني را از طريق بکارگيري فناوري پيشرفته انحصاري به کانون سلطه و قدرتمندي خود در آورد. از اين رو، يک روند همهجانبه تخريب محيط زيست را در سطح جهاني آغاز کرده و شواهد امر نشان ميدهد که بدون توجه به اثرات زيانبار اين گرايش، همچنان به سوءاستفاده از حقوق شهروندي انسانهاي روي زمين ادامه ميدهد. زبالههاي هستهاي، افزايش گازهاي مخرب، آلودگي آبها در اثر فاضلابهاي صنعتي و شيميايي، افزايش درجه حرارت زمين، بالا رفتن سطح آب درياها، تخريب لايه اوزن و ... به طور جدي حيات زمين را مورد تهديد قرار داده است. عبدالله اوجالان می گوید دیدگاه من، از چهارچوب تنگ نظرانه میهن دوستی و ا نترناسیونالیسم فرا تر رفته و
شامل بینشی اومانیستی بوده و طبیعت و کیهان را در برمیگیرد. جوهر پرسپکتیو تئوریکی ام ، دست یابی به راه حلی نه تنها خارج از مفهوم اقتدار گرای نظام سرمایه داری بلکه خارج از اقتدارهای دولتی کلاسیک و هیرارشیک در تمامی جوامع دولتمدار می باشد.
همه اقشار فرودست ، از یک قبیله جنگلی گرفته یا کوهی تا برده ، کارگر، جنس فرودست ، طرفدار محیط زیست ، کودک، جوان، سالمند و همه وهمه در این دوره احتیاج بسیار مبرمی به یک نظام متحد دارند. نباید تابع راهکارهای سیاسی، نظامی ، و ذهنیتی سوسیالیته دولت بود، بلکه باید با فعالیت های از قبیل تحقیقات و آگاه سازی و کسب منطق در تاریخ و سنت به تاسیس وسیع ترین"کوردیناسیون جامعه اکولوژِیک-دمکراتیک" مبادرت ورزید. برای جلوگیری از انحرافات پوچ نباید فرد را در قالب لیبرا ل- چپ کلاسیک قرار داد . احتیاج به ایجاد یک جنبش ا کولوژیک- دمکراتیک در سطح جهانی در برابر بن بست جهانی نظام ، به تدریج به احتیاجی ضروری تبدیل شده است.
جامعه نوین(دمکراتیک- اکولوژیک) در چهارچوب یک قشر، طبقه، ملت ودولتی خاص حرکت نخواهد کرد فقط به آینده نخواهد اندیشید. متکی به گذشته تاریخی محض نیز نخواهد بود. باید شیوه حرکت و اندیشیدن را بر اساس اصل "سنت و تاریخ هر چه باشد، حال و آینده هم همان است" دانست. انسان هر اندازه سنت و تاریخ را بطوریکه صحیح بشناسد می تواند با غور شدن در این تاریخ ، تا اندازه ای که بخواهد حال و آینده را تغییر داده و متحول سازد. قانون طلایی انقلاب و تغییر، اجرای این فرمول اساسی و گریز ناپذیر است . تاریخ نه فقط آینه عبرت است ، بلکه خود واقعیتی است که ما در آن زندگی می کنیم.

