غلامرضا صالحی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
غلامرضا صالحی از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شرکت کننده در جنگ ایران و عراق بود.
وی در سال ۱۳۳۷ ه.ش در شهرستان نجف آباد اصفهان متولد شد. با توجه به وضعیت اقتصادی خانواده، دوران تحصیل ایشان با سختی زیادی قرین بود. او از زمانی که خود را شناخت مجبور بود همزمان با خواندن درس، در دوره شبانه، به شغل بنایی در کنار پدر اشتغال داشته باشد.
پس از اخذ مدرک سیکل به دروس حوزوی روی آورد. ابتدا چند سالی را در حوزیه علمیه شهرستان نجف آباد گذراند. وی از شاگردان آیت الله ایزدی بود.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] پس از پیروی انقلاب اسلامی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از عناصر اصلی و فعال حزب الله نجف آباد درآمد. در مبارزه با مخالفین رژیم جمهوری اسلامی از جمله کسانی بود که هرجا تجمع و حرکتی از جانب گروهکها به چشم میخورد، در صحنه حاضر بود و با آنها مقابله و در سرکوب حرکتهای اعتراضی شرکت میکرد. مدتی به همراه محمد منتظری به کشورهای سوریه، لبنان و لیبی سفر نمود و حدود دو ماه در کنار تروریستهای لیبیایی به فراگیری آموزشهای نظامی و چریکی و تروریستی مشغول بود. پس از بازگشت به تهران و در سال ۱۳۵۸ به عضویت افتخاری سپاه نجف آباد در آمد و در قسمت تبلیغات شروع به فعالیت کرد.
[ویرایش] نقش وی در جنگ ایران و عراق
با شروع جنگ تحمیلی همراه با یک گروه صد نفری (که خود سرپرستی آنها را به عهده داشت) عازم جبهههای جنگ شد و پس از سه ماه نبرد پیاپی در جبهه سرپل ذهاب برای مرخصی به شهر نجف آباد برگشت. علاقه وافر به حضور در جنگ به حدی بود که هرگاه عملیاتی در غرب یا جنوب کشور در شرف انجام بود سراسیمه خود را به آنجا میرساند.[نیاز به ذکر منبع] در عملیات فتح المبین که به عنوان فرمانده گردان عمل میکرد از ناحیه پا به شدت زخمی شد و حدود دو ماه در بیمارستانی در تهران بستری و سپس به اصفهان منتقل گردید. بارها رزمندگان، او را با عصا در جبهههای نبرد مشاهده کرده بودند.[نیاز به ذکر منبع] وی تا پایان عمر در راه رفتن مشکل داشت، با این وجود در همه صحنهها حاضر بود و با آن وضع جانبازی، قریب یک ماه به کار شناسایی در کوهستانهای صعب العبور و پربرف منطقه شمال عراق مشغول بود. در سال ۱۳۶۲ در قرارگاه حمزه سیدالشهداء مشغول به کار شد و با توجه به روحیه رزمی که داشت مسئولیت هماهنگی واحدهای عملیاتی قرارگاه را به عهده گرفت. صالحی در عملیات قادر نماینده رسمی سپاه در قرارگاه ارتش بود و با تلاش همه جانبه و شبانه روزی، در هماهنگیهای بین این دو نیرو نقش مهمی را ایفا نمود. [نیاز به ذکر منبع] از اویل سال ۱۳۶۵ تا اواسط ۱۳۶۶ در معاونت عملیات قرارگاه نجف انجام وظیفه کرد و در این مدت در عملیات والفجر۹، تدافعی حاج عمران، کربلای۱، کربلای۲، کربلای۴ و کربلای۵ حضور داشت. در سال ۱۳۶۶ به لشکر محمدرسول الله فرستاده شد و در عملیات کربلای۸ به عنوان قائم مقام فرماندهی لشکر انجام وظیفه کرد.
در عملیات بیت المقدس ۴ که در تاریخ ۱۵ فروردین ماه ۱۳۶۷ در منطقه عمومی دربندیخان عراق انجام گرفت نقش به سزایی داشت.[نیاز به ذکر منبع] در این عملیات، لشکر ۲۷ در کنار سایر یگانها، ضمن تصرف ارتفاعات شاخ شمیران، که به سد دربندیخان مشرف بود، پاتکهای شدید دشمن را با ایثار و از خودگذشتگی رزمندگان اسلام دفاع کردند. اواخر جنگ که یگانهای سپاه عمدتاً در غرب در حال پیشروی بودند، نیروهای رژیم بعث عراق مجدداً به بخشهایی از جبهه جنوب از جمله شلمچه وارد شدند. ایشان در این زمان (۲۳ خردادماه ۱۳۶۷) با تیپهایی از لشکر ۲۷ که برای بیرون راندن عراقیها به منطقه اعزام شده بودند، در عملیات انهدامی بیت المقدس ۷ شرکت داشت و در کنار سایر یگانها موفق به وادار کردن دشمن به عقب نشینی شدند.
- منبع: کتاب تک آخر. شامل زندگینامه، دست نوشتهها و ... غلامرضا صالحی.
[ویرایش] نحوه کشته شدن
چند روز قبل از نوشیدن جام زهر توسط روحالله خمینی و پذیرش قطعنامه توسط ایران، وی در منطقه دشت عباس در ۲۳ تیر ماه ۱۳۶۷ حوالی چاههای ابوغریب – بر اثر اصابت ترکش گلوله توپ به سختی مجروح گردید و سرانجام کشته شد.
گفتنی است که در فرهنگ لغات جمهوری اسلامی از وی به عنوان «شهید» یاد میشود.

