نیکیتا سرگیویچ خروشچف
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
نیکیتا سرگیویچ خروشچف (۱۹۷۱-۱۸۹۴) به روسی: Ники́та Серге́евич Хрущёв رهبر شوروی بعد از استالین، و صدر حزب کمونیست شوروی از ۱۹۵۳ تا ۱۹۶۴ و در عین حال از ۱۹۵۸ تا ۱۹۶۴ نخست وزیر شوروی بود.
[ویرایش] گفتارها
"اگر همه چیز را نمیدانستم,می گفتم که شما مطلقا هیچ چیز از کمونیسم نمیدانید! هیچ چیز بجز ترس از آن!" خروشچف جزو منفورترین رهبران شوروی در بین ملت شوروی قدیم و جماهیر جدای کنونی است. خروشچف در کنگره 20 به استالین حمله کرده و بکل او را تخریب نمود. خروشچف حتی جسد استالین را که در کنار لنین بود دفن نمود.صاحب نظران به قدرت رسیدن خروشچف را مهمترین عامل فروپاشی شوروی می دانند چرا که باعث تخریب زیرساختها و انحراف این جمهوری گردید.به عقیده برخی و نیز حرفهای ضد و نقیض خروشچف را متهم به قتل استالین می کنند چرا که مدعی هستند، پس از سکته استالین وی از آمدن پزشکان تا لحظه ای که از مرگ استالین مطمئن شد جلوگیری نمود. شايد ترديد و تزلزلهای ايجاد شده در اثر بيستمين كنگره تازه و خام بودند، اما با اين وجود آنها بذر نارضايتی و آشوب را افشاندند. طی اولين ناآرامیها و تظاهراتی كه جهان كمونيستی را در ١٩٥٦ به لرزه درآورد جمعيت عظيمی در گرجستان خواستار خلع خروشچف از قدرت و احياء خاطرهی استالين شد. پس از آن كنگره، روشن گرديد كه اصول كمونيسم اشتباه است و به طرز مهلكی فاسد. ليكن هيچ ايدئولوژی جايگزين ديگری عرضه نشد و زوال آهستهی نظام كه طی دورهی ركود همه جانبهی حكومت لئونيد برژنف ديگر آشكار شده بود ـ و البته آغاز آن به همان سخنرانی معروف خروشچف باز میگشت ـ همچنان برای مدت ٣٠ سال ديگر نيز ادامه يافت تا آن كه ميخائيل گورباچف وظيفهی دگرگونی آن را خود به عهده گرفت. بهرحال خروشچف دارای شخصیتی ضعیفی بوده است و سرانجام توسط حزب کمونیست شوروی کنار گذاشته شد و در خلوت و انزوی مرد؛مرگ خروشچف در هیچکدام از روزنامه های اتحاد جماهیر شوروی بازتابی نداشت، وی از نظر روحی روانی مریض بود و بنا به گفته ها یکی از ماموران مخفی سیا در حزب بوده است.امروزه در روسیه و برخی کشورهای کمونیستی خروشچف به مثال بی عقلی و حماقت معروف است و اگر کسی کار ناشایستی انجام دهد مردم به او می گویندپسر خروشچف شده است.همین چند ماه اخیر یکی از فرزندان خروشچف در مقاله ای کار پدربزرگ خود را اشتباه توصیف نموده و از استالین حمایت کرد.خروشچف دقیقا بمثابه ماری بود که استالین در دامن پروراندید و در خاتمه ولینعمت خود را گزید. حکایت بسیار جالب و معروفی از خروشچف موجود است که در کنگره بیستم زمانی که وی با آب و تاب در حال بد و بی راه گویی و انتقاد از استالین بود ، ناگهان شخصی از میان جمع پرسید رفیق خروشچف شما آن زمان کجا بودی؟ خروشچف با خشم نگریست و پرسید چه کسی بود؟ صدایی نیامد، مجددا پرسید چه کسی بود؟ هیچ نشنید و سپس جواب داد من در همان جایی بودم که تو اکنون هستی. خروشچف در سال 1964 بطور ناگهانی از کار برکنار شد، بعدها معلوم شد که هماهنگی برژنف با سران حزب عامل این برکناری بوده است، وی تحت الحفظ در یک ویلا زندگی می کرد ، دارای محافظانی بود اما برای رفت و آمد و سفر حتما باید مجوز می گرفت ، وی در سال 1367 شروع به نوشتن خاطرات خود نمود، این خا طرات توسط خانواده وی به آمریکا ارسال و در آنجا به چاپ رسید ، خروشچف تحت فشار حزب آن خاطرات را کذب محض خواند. سرانجام وی در بی کسی ، و تنهایی زندگی را بدرود گفت.
[ویرایش] جستارهای وابسته
[ویرایش] مراجع
ویکیپدیا انگلیسی
ّ[کتاب خاطرات خروشچف - انتشارات نگاه - چاپ کارون - سال 1369]

