بحث:لهجه هراتی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

[ویرایش] لهجه هروی

راه اندازی مقاله لهجه هراتی، ابتکار خوبی است. تشکر از دوست عزیزمان. اما این بحث، طولانی است و باید قدم به قدم تکمیل شود. من فکر می کنم باید منابع بیشتر و بهتری برای بحث حرفه ای تر و علمی تر در این مورد پیدا کنیم. آنچه شما و من و دیگران تاکنون در این مقاله نوشته ایم، بیشتر بر اساس یافته های شخصی خود ما از لهجه هروی است و جنبه علمی و استنادی ندارد.

در مورد "تبدیل فتحه به کسره"، به نظر شما، بهتر نبود توضیح اینکه چه بر سر فتحه در لهجه هروی می آید، ضروری نبود؟ حالا که شما این توضیحات را حذف کرده اید، خواننده زیاد متوجه نمی شود که چرا و چگونه این فتحه ها دگرگون شده اند. موفق باشید.آریا ۱۳:۰۵، ۲۸ مه ۲۰۰۷ (UTC)

همانطور که شما میفرمایید وجود نوشتار لهجهٔ هراتی با توجه به شاخص بودنش در افغانستان خیلی لازم بود و برای من جالب بود که چرا تاکنون کس دیگری به این فکر نیفتاده بود ، به هر حال گاه شود که کودکی ..!!

در مورد ناقص بودن مقاله درست فرمودید این مقاله حاصل یافته های شخصی ما است .تا جایی که من خبر دارم در باره این لهجه کتابی به نام انبانچه گپ هرات نوشته شده که احتمالا نویسنده اش استاد فکرت باشند.امیدوارم سایر دوستان در کامل کردن این مقاله کمک کنند.

در مورد بخش حذف شده این اشتباه سهوی من بود ، مطالب حذف شده را برگرداندم.

چند نکته ناقص در ذهن من وجود داشت که به دلیل ناقصی و شک به مقاله اضافه نکردم:

  • کسرهٔ هروی - کسره ای که در لهجه هروی تلفظ میشود یک مقداری با کسرهٔ فارسی معیار ( که در اینجا منظور من همان فارسی مصطلح در برنامه های خبری تلویزیونی و رادیویی ایران است ) متفاوت است .این کسره یک نام دیگر دارد که یک چیزی شبیه کسره ممدوده است .من اسم این کسره را فعلا کسرهٔ هروی میگذارم.
  • یایِ هروی - برخلاف فارسی معیار که کلمات شیر(شیر جنگل) و شیر (شیر خوراکی) در آن به یک شکل (šir) تلفظ میشود، در لهجه هروی ( و بسیاری لهجه های دیگر) شیر(شیر جنگل) به چیزی شبیه این (šer) تلفظ میشود.البته این حرف صدادار دقیقا کسره نیست و یا هم نیست.متاسفانه اسم این را هم من یادم رفته! فعلا اسمش باشد یایِ هروی یک نمونه دیگر این یا در افعال وجود دارد ..برای این که منظورم را بهتر بگویم مثالی از خود مقاله میزنم:

به فعل هی میزنه به معنی دارد میزند دقت کنید.من تلفظ آنرا اینگونه نوشتم(hey mezene) .این تلفظ فعلا زیاد گویا نیست.اگر به کلام یک هراتی دقت کنیم میبینیم که صداهای بعد از حرف م ، ز ،ن با هم متفاوت اند اولی یای هروی است و دومی و سومی کسرهٔ هروی!

فکر کنم اگر بتوانیم چند فایل صوتی هم به مقاله اضافه کنیم خوب باشد.--هریوا ۲۰:۳۶، ۲۸ مه ۲۰۰۷ (UTC)

[ویرایش] انبنچه گپ هرات

تشکراز توضیحات تان. کتاب انبنچه گپ هرات، نوشته فردی به نام غلام حیدر اسیر هروی است، نه استاد فکرت. من آقای هروی را چند بار حضوری دیده ام. ایشان پشتوانه علمی مناسبی برای نوشتن کتابهایی از این دست ندارند و اتکاء شان بیشتر بر شنیده ها و دیده هاست. همین چند سال پیش هم، آقای اسیر را در خانه شان در منطقه طلاب مشهد دیدم. آقای اسیر با آب و تاب فراوان، از یک کشف بزرگ فرهنگی خود سخن می گفت. این کشف عبارت از این بود که اگر کلمه های سه حرفی "هری" یا "هرا" را از بسیاری واژه ها حذف کنید، چیزی از آنها باقی نمی ماند. او به عنوان مثال، به تهران، نهرین و مانند اینها اشاره می کرد و میگفت مثلا اگر هرا را از تهران جدا کنی، تن باقی می ماند. من در آن زمان با خودم فکر می کردم که او این حرف را به صورت دوستانه و غیر رسمی با ما مطرح می کند و می داند که این "یافته" او، سندیت و ارزشی ندارد. اما دو سه سال بعد دیدم که آقای اسیر، یک نشریه طنز در هرات منتشر کرده و در نخستین شماره آن، کشف بزرگ (هری و هرا) را هم در نخستین مقاله این نشریه آورده است.

کوتاه سخن اینکه من هیچگاه به دیده یک اثر علمی به کتاب انبنچه گپ و دیگر آثار آقای اسیر نگاه نکرده ام و مناسب نمی دانم که برای بررسی و معرفی لهجه هروی، به اینگونه نوشته ها استناد شود.

خاطرم هست که یک کتاب از طرف انتشارات آستان قدس رضوی در ایران، در مورد فارسی هروی چاپ شده بود که گمان می کنم نوشته استاد فکرت بود. کتابهایی مانند این (که فعلا نامش در خاطرم نیست) می تواند به عنوان سند و مدرک در بحث لهجه هروی کاربرد داشته باشد. مستدام باشید.آریا ۲۱:۳۷، ۲۸ مه ۲۰۰۷ (UTC)

در مورد کتاب انبنچه من این کتاب را ندیدم و فقط اسم آنرا از یکی از دوستان همین چند ساعت پیش تلفنی پرسیدم البته آن دوست هم مثل اینکه خیلی وقت بود که دور و بر این مسائل نبوده احتمالا منظور او هم همین کتابی که شما گفتید باشد چون بر سر اسم استاد فکرت تاکید داشت.

دیدگاه تان در باره دید علمی خیلی برایم مهم است.متاسفانه بسیاری از به اصطلاح علمای علوم انسانی و بویژه ادبیات فکر میکنند با فن بیان میتوان به مقصد رسید و دیگر ثبوت علمی لازم نیست.یک جور هایی یک هاله مقدس دور علم خود کشیده اند.ما از دست این ادیبان خیلی ضرر دیده ایم .همین ها هستند که با ذهن غیر منطقی خود جسارت میکنند و درباره ی سایر علوم هم نظر میدهند مثلا یک شاعر می آید و درباره ی مسائل سیاسی نظریه میدهد آنهم با پیشبینی کردن آینده سیاسی.

در مورد 3 حرف هری و یا هرا هم آنچه آن نویسنده گفته چیزی جز شونیزم هراتی نیست. هرات هرات است نه بیشتر و نه کمتر ، اگر اسمش این شده به تاریخ ربط دارد. همه جاها از خودشان فرهنگ قابل احترام خود را دارند که باید به آنها احترام گذاشت.پیروز باشید و سپاس از چیزهایی که یاد میدهید--هریوا ۲۲:۱۰، ۲۸ مه ۲۰۰۷ (UTC)