بیجار

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

شهر بیجار یکی از شهر های استان کردستان است. این شهر مرکز شهرستان بیجار می باشد. بیشتر مردم بیجار گروس و ترک هستند.

درباره وجه تسمیه آن نیز آمده است ناصرالدین شاه با امیرنظام گروسى شبى در گروس به سر مى برد و مطالبى داشت كه مى خواست تا صبح توسط جارچى پخش شود اما صبح روز بعد همه مردم از آن مطلب، آگاه بودند. از این رو آن شهر را بیجار مى گویند. شاه اسماعیل صفوی هنگام لشکر کشی به غرب ایران از این منطقه عبور کرده و نیز سپاهیان چنگیز از آن گذشته اند و اثاری به نام چنگیز قلعه در بالای کوهی به همین نام در 5 کیلومتری شهر حکایت از این موضوع دارد. به دلیل شایستگی زنان این منطقه ، در زمان ناصرالدین شاه قاجار ، خزانه دارحکومت فردی به نام 'زبیده خانم گروسی ' از اهالی حلوایی بیجار به عنوان همسر شاه و خزانه دار دربار بر گزیده شد و در حکومت وقت نفوذ زیادی پیدا کرد.

دیرینگی تاریخی این منطقه به هزاره سوم قبل از میلاد مسیح می رسد و موید این فرض ' دژ سترک ' یا قلعه ' قمچقای ' است که در عهد مادها ، پارتها و ساسانیان به عنوان پایگاه استراتژیک از آن استفاده می شده است. از نامداران گروس می توان حسنعلی خان امیر نظام گروسی را نام برد که نوشته هایش نمونه ممتازی از نثر فارسی به شمار می رود. وی مدتی در مقام وزارت فواید عامه وسفیر وسر پرست دانشجویان اعزامی به اروپا و حکمرانی ولایات و ایالات بوده و کلا' در سال های 1253 تا 1275 هجری قمری مراحل خدمات دولتی را از سرهنگی فوج گروس و ریاست گارد مستحفظین دیوانخانه و ارگ تبریز و حفظ انتظامات کرمانشاه وخراسان و ... طی کرد و مقبره ا ش اکنون در ماهان کرمان در کنار شاه نعمت الله ولی قرار دارد ایشان بسیار مورد توجه میرزا تقی خان امیر کبیر بوده اند . شادروان شیخ فاضل گروسی یکی دیگر از نامداران گروس است وی در سال 1259 خورشیدی در بیجار زاده شد درتحصیل علوم فقه و اصول ، فلسفه ، عرفان، علوم غریبه و زبانهای بیگانه موفق بوده اند ، مفردات قرآ ن کریم ، ورزش افکار ،رساله تغنی در قرآن ، تجوید استدلالی ، جنگ المهمات ، هرکسی کار خودش بار خودش و ... از اثار وی است . فاضل خان گروسي نيز يكي ديگر از اديبان دوره قاجار و از نزديكان و قائم مقام فراهاني بوده است. بیجار ، حضور بزرگان مذهبی چون سید محمد امامی و حسینعلی رحمانی گروسی و... را در تاریخ پر افتخار خود داراست. موسیقیدانان ، نگارگران ، خوش‌نویسان ، چامه‌گویان و سخنوران ، پزشکان ، هنرمندان از رشته های گوناگون ، روحانیون و نظامیان گرانپایه زیادی در بیجار بوده و خدمات زیادی را ارائه داده اند. بیشینه مردم این شهرستان مسلمان و شیعه هستند در سابق تعدادی یهودی در این شهر ساکن بودند که همگی مها جرت کرده اند. صنایع دستی این منطقه را قالی ، قالیچه ، گلیم ، جاجیم ، سجاده ، نمد ، توری، دستکش ، جوراب و ... تشکیل می دهند و فر ش های این منطقه از شهرت جهانی برخوردار بوده و به خارج صادر می شد ه است.

شهر بیجار شهر كوچكی است با 7000 نفر جمعیت كه در دره زیبا و سرسبزی در 120 میلی شمال غربی همدان واقع شده است . در پشت موستان ها و باغ های میوه كه آن را احاطه كرده است یك ردیف تپه های سرخ رنگ دیده می شود كه صخره های نوك تیزی به اشكال عجیب از جلگه آن بیرون آمده است : جاده سمت همدان نا هموار و در فصل تابستان خاك آلود است , ولی ( به عكس جاده ـ سنندج ) در سراسر سال می توان آن را به وسیله اتومبیل طی كرد . در 60 میلی همدان مسافر بهدهكده ای نیمه بایر می رسد كه زمین آن را كاریز های عمیق و بستر خشك رودخانه ها قطع كرده است . مقابل وی در افق قله مرتفع عظیمی دیده می شود كه به قدری موزون و بهاصطلاح تراز است كه گویی آن رابا خط كش رسم كرده اند . مسافر در پایان یك روز سفر خسته كننده و خاك آلود به قله این كوه می رسد . حال وقتی كه به عقب بنگرد ( اگر بتواند ) در پنجاه میلی خود جلگه ای غبار آلود و شیری رنگ مشاهده خواهد كرد . در قرن پانزدهم , بیجار روستایی بیش نبود و گفته می شود كه به شاه اسماعیل نخستین پادشاه دودمان صفویه تعلق داشت . در حدود یك قرن قبل ساكنان آن تا اندازه ای متمكن شدند كه توانستند مالك زمین و خانه های خود شوند . این تمكن در ایران علامت آزادی به شمار می رود . بیجار به یك شهر تبدیل یافت , ولی موقع جغرافیایی آن طوری نبود كه به صورت مركز بازرگانی در آید . بلكه تنها بازاری شد برای فروش فراورده های كشاورزی و اهمیت چندانی پیدا نكرد . در بین كلیه شهر های مغرب ایران كه در طی جنگ جهانی اول به اشغال قوای بیگانه در آمد به بیجار بیش از همه لطمه وارد آمد . ابتدا نیروی روسیه این شهر را اشغال كرد . اینها تا می توانستند غلات و حبوبات آنها را تصاحب كردند , ولی از این گذشته رفتارشان با ساكنین این شهر دوستانه بود . مردم كه هرگز نمی پنداشتند كه نیروی روسیه بیجار را ترك خواهد كرد كوشیدند خود را هر چه بیشتر با وضع جدید وفق دهند , ولی روس ها در آنجا نماندند و در مقابل فشار نیروی تركیه عقب نشینی كردند و ترك ها شهر راگرفتند و مردم نگوت بخت را به اتهام همكاری با روس ها مجازات كردند . ترك ها اندك مواد غذایی و غلاتی را كه برای مردم باقی مانده بود از دستشان در آوردند و از تیر سقف خانه ها برای تهیه آتش استفاده كردند . وحشت سراسر بیجار را فرا گرفت . خشكسالی 1918 این مصیبت را تكمیل كرد . مدت چندین ماه روزی 200 نفر دراین ناحیه به هلاكت می رسیدند . وضع بیجار بعد از جنگ بسیار اسفناك بود : شهری بود غارت شده كه ده یك جمعیت خود رااز دست داده بود . از آن زمان به بعد هیچ گاه آن طور كه باید پیشرفت نكرد و آبادانی پیشین خود را باز نیافت . قبل از سال 1914 شهر آبادی بود با 20000 نفر جمعیت , در حالی كه امروز تقریباً روستای بزرگی به شمار می رود .



قالی بیجار در گذر زمان برگرفته از خاطرات یک جهانگرد ناحیه قالی بافی بیجار مشتمل است بر شهر بیجار و 40 روستایی كه در شعاع 30 میلی آن قرار گرفته است .در نخستین سال های بین دو جنگ جهانی بهندرت قالی در این ناحیه بافته می شد . سپس در اواسط قرن بیستم این صنعت به تدریج احیاء شد تادر سال 1938 كه در حدود 1000 دستگاه بافندگی دراین ناحیه مشغول كار بود و فراورده سالانه آن به هزار تخته می رسید . سپس جنگ جهانی دوم آغاز شد . سانحه جنگ در اغلب مراكز قالیبافی اثر زیانبخش نداشت زیرا تقاضا برای فراورده در پایتخت رو به افزایش بود . متاسفانه بیجار از این تقاضا سودی نبرد چه قالی های سنگین و زمخت و درشت بافت آن مورد پسند تازه به دوران رسیده های پایتخت واقع نمی شد . بار دیگر میزان قالی بافی در بیجار به مقدار زیادی تنزل یافت . در قرن گذشته روسا و خوانین مشرق كردستان كرد نبودند بلكه ترك بودند , به طوری كه عده ای از آنها تا امروز نیز ترك هستند . اغلب قبایل ترك به عكس اكثر قبایل ایرانی قالی های خود را مثل قالیهای بیجار دو پوده می بافند . در بین این قبایل ترك ناحیه هریس و تبریز , قشقائیها فارس و بعضی از ایالات افشار را در كرمان می توان نام برد . احتمال بسیار دارد كه خوانین ترك شرق كردستان ( شاید عده ای از افراد خاندان افشار كه هنوز در شمال بیجار مالك چندین روستا هستند و از لحاظ تاریخی با افشار های كرمان مربوطند ). برای قصور خود به قالیهای بزرگ و محكم نیاز داشتند , حال چگونه می توانستند چنین فرش هایی تهیه كنند ؟ بدیهی است : دستور دادند آنها را به همان شیوه عشایری و با با همان گره تركی و دو پوده پشمی تهیه كنند . یعنی به همان شیوه ای كه قالی یوشاك تا به امروز بافته می شود . در واقع قالی بیجار می تواند یكی از خویشاوندان دور قالی یوشاك تركیه باشد . چنانچه این فرضیه درست باشد بقیه نیز درست خواهد بود , بهاین معنی ككه چون پشم ( به عكی نخ ) ماده ای است كه حالت ارتجاعی دارد برای به دست آوردن فرشی كه مثلاً در هر اینچ 12×12 گره داشته باشد پود های پشمی را باید با شدت كوبید كه در تنیجه قالی های خشن و فشرده به دست می آید , یعنی همان ویژگی هایی كه در قالی بیجار دیده می شود . شانه زدن پود های پشمی كار دشواری بود, بدین جهت قالی بافان بیجار علاوه بر شانه سنگین كه از آهن و چوب ساخته شده بود ناگزیر ابزار مخصوص دیگری برای این منظور تهیه كردند و آن شئی شبیه یك پنجه آهنی است كه 12 اینچ طول دارد . قالیبافان این پنجه را در فواصل نزدیك محكم روی پود ها می زنند تا در هر اینچ تعداد كافی از ردیف های گره به دست آید كه البته كاری خسته كننده ولی در عین حال ضروری است . قالیبافی در ناحیه بیجار یك حرفه روستایی است . هیچ نوع كارگاه سازمان یافته قالیبافی در شهر و یا روستا های آن یافت نمی شود . دستگاه های بافندگی قدیمی و بدوی است . اغلب تیر های این دستگاه ها خمیده و ناصاف است . علت كجی قالی های بیجار تا حدی همین است . ولی تنها دلیل عدم توازن و تقارن در قالی های بیجار این نیست , بلكه به كاربردن پشم برای تار قالی علت عمده به شمار می رود . چون پشم حالت فنری دارد و كشیدن آن بر دار به طور یكنواخت دشوار است , و چنانچه كشش تارها یكنواخت نباشد قالی كج از آب در می آید . بنابر مطالبی كه ذكر شد هنگامی كه شنیدم قالیبافان بیجار برای تار به جای پشم از نخ استفاده می كنند خوشوقت شدم . چه برای این منظور نخ خیلی بهتر از پشم است و ضمناً هیچ گونه تغییری در ظاهر ویا در طرز به كار بردن آن نمی دهد . از نخ برای پود تازك نیز استفاده می كنند و این نیز نوعی پیشرفت محسوب می شود . زیرا برای پود ضخیم هنوز پشم به كار می برند, یعنی همان گونه كه باید باشد , و اگر در این مورد نیز از نخ استفاده كنند ماهیت و چگونگی قالی بیجار به كلی تغییر خواهد كرد . در ساختمان و بافت قالی تحولات دیگری نیز پدید آمده است . بیست و پنج سال قبل كه برای نخستیم بار از بیجار دیدن كردم ضخامت پود پشمی كه به كار می بردند به اندازه یك مداد سربی بود قالیبافان نیرومند باچنگال های 12 اینچی و شانه های سنگین با شدت بر روی آن می كوبیدند و در نتیجه قالی به قدری فشرده و محكم می گردید كه آگر آن را تا می كردند بدون شك پود ها ترك بر میداشت . بنابراین اكنون كه پود های نازك تری به كار می برند در این زمینه نوعی پیشرفت محسوب می شود . قالی قدیم بیجار بیش از اندازه فشرده بود . تعداد طرح هایی كه در قالی بیجار به كار می رفت همیشه معدود بود و معمولاً از طرح های گردان استفاده می كردند . طراحا حرفهای , كه در شهر هایی مثل تبریز و كاشان و مخصوصاً كرمان افراد محترم به شمار می روند . در بیجار وجود ندارند هر چند گاه یكبار , یكی از مردم محل بهخاطر كسب شهرت طرح جدیدی تهیهمی كرد , ولی بدوناستثناء این طرح ها همیشه نامرغوب بود . سابقاً طرح ها با روستاهای خاصی بستگی و ارتباط داشت و هنگامی كهمثلاً طرحی در یك روستا متدال می شد مردم آن فقط از همان یك طرح استفاده می كردند . برای آشنا ساختن روستائیان با طرح جدید ابتدا قسمتی را كه باید تكرار شود بر روی تكه ای قالی به اندازه یك پادری كه به آن (( واگیره )) می گفتند می بافتند و آن را در اختیار قالیبافان می گذاشتند تا از آن به عنوان الگو استفاده كند. با ایت روش بازرگانان می توانستند طرح های بهتر را در اندك مدتی رواج دهند . استفاده از روش جدیدتر , یعنی نمایاندن طرح بر روی كاغذ شطرنجی توزیع آن را ساده تر و آسانتر كرده است . با این همه , قالی های معدود و انگشت شماری كه در حال حاضر در بیجار تهیه می شود فاقد طرح ها و نقشه های متنوع و مرغوب هستند .


[ویرایش] محله ها

بادامستان ، تازه آ باد ، ریگ سیاه ، نقاره کوب ، حلوایی ، تخت ، پشت قلعه ، یارمجه ، کارمندان ، فر هنگیان ، محمود آباد ، سراب ، شهرک مهدیه ، شهرک آ فتاب ، فرحی ، عسگر آ باد ، چشمه عزیز و باغ صفا.

[ویرایش] مسجدها

از مساجد بیجار می توان مسا جد قا ئم ، جامع بازار ، امیرالمو منین ،سید ا لشهدا ء ، امام رضا ، فاطمیه ، ابوالفضل ، موسی ابن جعفر ، حضرت محمد (ص) ، امام حسن ، وحسینیه شهر را نام برد .

[ویرایش] گروهها

برخی از خانواده ها و ایلات سرشناس بیجار بر اساس مطالب کتاب سیما ی بیجار گروس عبارتند از ایل بایندر ،سهرابی ، ترکمندی ، طایفه اردلان ، ایل کبودوند ، امیرعلایی ها ، رضایی ها ، خواجه وند ، دارجی ، حسن تیموری ، گاوبازه ای ، مندمی ، شیخ اسماعیلی ، ورمزیار ، بورکه ای ، الوندی ، حکمت منش ، کاظمی ، گروسی ، محمد بیگی ، محمدی ،نوبهاری ، جمشیدی ، خدادادها ، وکیلی و غیره . بیجار دارای حوزه علمیه ، دانشگاه پیام نور ، دانشگاه آزاد ، مرکز آموزش عالی فرهنگیان و ... است . مردمان شهر و روستاهای کرانی ( حسن آ باد یاسوکند ) ، بابارشانی ، پیر تاج ، توپ آغاج ، نجف آباد ، خسرو آباد، سیاه منصور و ... همواره جزو افتخارات گروس بوده و بزرگانی را در دامان پر مهر خود پرورده اند


استان کردستان

استان کردستان

مرکز سنندج
شهرستان‌ها بانه | بیجار | دیواندره | سروآباد | سقز | سنندج | قروه | کامیاران | مریوان
شهرها

آرمرده | بابارشانی | بانه | بوئین سفلی | بیجار | چناره | دزج | دلبران | دهگلان | دیواندره | زرینه | سروآباد | سریش‌آباد | سقز | سنندج | شویشه | صاحب | قروه | کامیاران | کانی‌سور | مریوان | موچش | یاسوکند 

نقاط دیدنی

آرامگاه پیر شالیار | اورامان تخت | بازار سنندج | باغ آیت‌الله مردوخ | بقعه باباگرگر | چهل‌چشمه | دریاچه زریوار | دریاچه سد وحدت | سنگ‌نبشته اورامان | شهر باستانی گروس | عمارت احمدزاده | عمارت خسروآباد | غار کرفتو | قلعه زیویه | گردشگاه آبیدر | مسجد آویهنگ | مسجد دومناره | مسجد نگل | موزه تاریخ طبیعی سنندج | موزه سنندج |

این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
زبان‌های دیگر