کابل
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
| کابل |
||
|---|---|---|
| اطلاعات کلی | ||
| نام رسمی : | کابل | |
| کشور : | افغانستان |
|
| ولایت : | ||
|
|
||
| مردم |
||
| جمعیت | 3,314,000 |
|
| زبانهای گفتاری: | فارسی دری - پشتو | |
کابل پایتخت کشور افغانستان است.
این شهر در دامنهٔ کوه آسمایی و شیر دروازه، به هر دو طرف رود کابل آباد شده و از سطح بحر (دریا) قریب ششونیم هزار فوت ارتفاع دارد. در زمان قدیم در گرداگرد شهر کابل دیوارهای استواری موجود بود که ارتباط شهر با نواحی آن با هفت دروازه صورت میگرفت، امروز هم آثار دیوارهای شهر بر کوه آسمایی و شیردروازه شاهد استحکام سابقهی آن است.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] تاریخ
کابل یک شهر تاریخی و بسیار کهن است که حوادث روزگار رابسیار دیده و چون بر چهارراه تجارتی شرق و شمال و جنوب وغرب واقع شده، اهمیت تجارتی آن خیلی زیاد است. کابل از حیث قدمت با قدیمیترین شهرهای بلخ و بامیان همسری داشته و در کتاب ویدا، نام ((کیسبها)) برای کابل استعمال شده. تجارت و شهرت بازرگانی کابل در زمانهای خیلی قدیم معروف است، چنانچه در اثنای حملات اسکندر نیز موقعیت مهم تجارتی خود را داشته و راههای تجارتی از هر طرف به آن وصل است. همچنین معماری و شهرسازی کابل بسیار زیبا و دقیق است و یکی از شهرهائی است که با وجود آنکه قدیمی است، حساسیت زیادی در شهرسازی آن به کار رفته است.
در ادبیات پهلوی، نام این شهر «کابل» قید شدهاست، که نزدیک به تلفظ امروزی آن است. نام این شهر را «کابول» و «کاوول» و «کاول» نیز گفتهاند. همچنان بعضی مورخین یونان آن را «کابورا» و «کارورا» نیز گفتهاند. دیوارهای کابل که امروز نیز بقایای آن به سر کوههای شیردروازه و آسمایی دیده میشود از طرف شاهان کابل بنا شدهبود تا در برابر هجومهای بزرگ بتوانند مقاومت کنند.
در سال ۸۱ هجری وقتی مسلمانان به شهر حمله کردند شهر را از طرف دهمَزنگ شگافتند، مسلمانان عرب فاتح شدند و شاه کابل به گردیز رفت، اما تشکیل دولتهای صفاری و طاهری نفوذ عربها را از کشور کم کرده رفت و کابل نیز به دست حکمرانان محلی اداره میشد.
مقارن ضعف صفاریان از کوهستان شرقی کابل یک قوم دیگر بنای سلطنت را در کابل گذاشت که سرکردهشان را کالاله میگفتند و تا به عصر غزنویان باقی بودند، تا اینکه در سال ۳۴۴ ه. ق. ضمیمه سلطنت غزنوی شد. کابل در عهد غزنویان نیز از جمله شهر عمده بود. در لشکرکشیهای چنگیز کابل نیز دستخوش چور و چپاول گردید.
بعد از آن کابل بدست تیمور و حکمداران او بود تا آنکه دولت تیموری هرات قوت گرفت. بعد از سقوط دولت هرات بابر در این جا مستقر گردید و کابل دوباره رونق یافت و تا سال ۹۲۳ پایتخت بود. بابر به کمک مردم این شهر، هندوستان را فتح کرد و پایتخت خود را از کابل به آگره نقل داد و کابل مرکز ولایت شد. وقتی که سلطنت به احمدشاه درانی رسید، وی توجه به کابل نمود و خواست آن را مرکز دولت خود قرار بدهد. چنان برای همین مطلب در سال ۱۱۴۴ امر احداث یک دیوار بزرگ را در شهر داد. این دیوار در ظرف ۴ ماه آباد گردید. تیمورشاه پس از تنظیم قندهار در سال ۱۱۹۵ ه. ق. رسماً کابل را پایتخت ساخت و از آن تاریخ تا امروز کابل مرکز و پایتخت افغانستان است.
کابل یکی ﺍﺯ قدیمیترین شهرهاﯼ ﺩنیاست. ﺩﺭ کتاﺏ مقدﺱ ﻭیدﺍ به ناﻡ کبه Kabha ﻭ ﺩﺭ پاﺭچههاﯼ ﺍﻭستا ﺍﺯ ﺁﻥ به ناﻡ کوبها Kobaha یاﺩ میشوﺩ. نویسندگاﻥ کلاسیک یونانی ﺁﻥ ﺭﺍ کوفن Kophen یا کوفس Kophfs ﻭ کوﻭﺍ ثبت کرﺩﻩ ﻭ همچناﻥ مرﺩﻡ فاﺭﺱ ﻭ ﺍﺭستو ﺍین شهر ﺭﺍ خوسپس Khoaspes خوﺍندﻩﺍند. [نیاز به ذکر منبع]
ﺩﺭ قرﻥ هفتم میلاﺩﯼ، یک پژﻭهشگر چینی به ناﻡ شونگ چونگ، ﺩﺭ نبشتههاﯼ خویش مشهوﺭ به هیوﺍﻥ سانگ ﺍین شهر ﺭﺍ کاﻭفو Kaofu نوشته ﻭ چنین برداشت میکند که ﺩﺭ حقیقت ﺍین شهر ﺯیبا مسما به ﺩﺭیاﯼ کاﻭفو میباشد که ﺍﺯ قلب ﺁﻥ می گذﺭﺩ، ﻭﯼ میﺍفزﺍید که ﺁﺭیاییاﻥ قدیم ﺍﺯ لحاﻅ ﺩینی ﺍهمیتی ﻭیژﻩ به ﺍین شهر ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﺁنرﺍ کوبها ﺍﺭﺩهستانه Kobaha Urddhastana یا محل بلند پایه گفتهﺍند. کابل ﺍﺯ ﺩیدگاهی کتاﺏ مهاباراتا هندﻭﺍﻥ، بهشت ﻭ جایگاهی تفکر برﺍﯼ خدﺍﻭندﺍﻥ خوبی بوﺩﻩ ﻭ ﺁنرﺍ ﺩﺭ سانسکریت به ناﻡ ﺍﺭﺩهستانه یا عباﺩتگاهی مقدﺱ حفظ کرﺩﻩﺍند.[نیاز به ذکر منبع]
تاﺭیخ نویساﻥ ﺩﻭﺭﻩ سکندﺭ، کابل ﺭﺍ به ناﻡ ﺍﺭتوسپانه Artospana که هماﻥ ﺍﺭﺩهستانه Urddhastana سانسکریت ﺍست ﺩﺭ تاﺭیخ یونانی قید نموﺩﻩ که پساﻥها (بعدها) ﺩﺭ قرﻥ ﺩﻭم میلاﺩﯼ ﺍین شهر ﺭﺍ به ناﻡ کابوﺭﺍ Kabura یا قلب پاﺭﺍپامیزﺍﺩ نوشتهﺍند. ﺩﺭﺩﻭﺭﺍﻥ کوشانیاﻥ بزﺭﮒ هنوﺯ هم کابل به ناﻡ کاﻭفو شناخته میشدﻩ، که ﺁهسته ﺁهسته به کابوﺭﺍ مسما گرﺩید تا ﺁﻥ ﺯماﻥ که کابل شاهاﻥ ﺍﺯ ﺁﻥ به ناﻡ کابلستاﻥ یاﺩ کرﺩند. کابلستاﻥ برﺍﯼ چندین قرﻥ پیش ﻭ پس ﺍﺯ ﺩﻭﺭﻩﯼ مسیح، ﺍﺯ بامیاﻥ ﻭ کندهاﺭ ﺩﺭ ﻏرﺏ تا کوتل بوﻻﻥ ﻭ تماﻡ جنوﺏ ﺭﺍ ﺩﺭ بر میگرفت، که ﺍین خطه ﻭسیع به ﺩﻩ علاقهداری تقسیم بوﺩﻩ ﻭ شهرهاﯼ کابل، ﻏزنی، بامیاﻥ، ننگرهاﺭ، سوﺍﺕ، پشاﻭﺭ، ﺍپوکین، بنو ﻭ بولر ﺩﺭ بر میگرفتهاست.
ﺍﺯ تاﺭیخ یوناﻥ چنین برﺩﺍشت میشوﺩ که ﺍﺭتوسپانه یا کابل مرکزی عمده ﻭ ﺍصلی ﺩﺭ منطقه بوﺩﻩ، که پساﻥ ﺩﺭ ﺩﻭﺭﻩﯼ تسلط یوناﻥ، هرﺍﺕ که سکندﺭیهﯼ ﺍفغان بوﺩ جاﯼ ﺁنرﺍ ﺍشغاﻝ کرﺩ که پسانها (بعدها) شاهزﺍﺩگاﻥ هندﻭساﮎ ﺁنرﺍ باﺭ ﺩیگر ﺍحیا کرﺩند. تا ﺁنکه ﺩﺭ عصر ﺯنبیلکشاﻩ ﻭ ﺯنبوﺭﮎشاﻩ، لشکر عرﺏ بعد ﺍﺯ فتح برقآساﯼ ترکیه ﻭ ﺍیرﺍﻥ به ﺩﺭﻭﺍﺯﻩهاﯼ ﺍین شهر کوبی، شاهاﻥ ﻭ کابلیاﻥ برﺍﯼ ﺩفاﻉ، ﺩیوﺍﺭ بزﺭگی به ناﻡ شیرﺩﺭﻭﺍﺯﻩ ﺩﺭ ﺩﺭﺍﺯناﯼ کوﻩ آسمایی یا آسهماهی بنا کرﺩند که حکایتهاﯼ ﺁﻥ تا ﺍمرﻭﺯ سینهبهسینه حفظ گرﺩیدﻩ. تاﺭیخ مصر به ﻭضاحت مینویسد که لشکر بزﺭﮒ ﺍسلاﻡ بعد ﺍﺯ فتح نیم جهاﻥ ﺩﺭ شیرﺩﺭﻭﺍﺯﻩهاﯼ کابلستاﻥ به مرتبه بیستﻭسه باﺭ شکست مطلق ﺩید تا ﺁنکه به مرﻭﺭ ﺯماﻥ کابلیاﻥ خوﺩ به ﺩین مقدﺱ ﺍسلاﻡ گرویدند.
کابل ﺩﺭ ﺩﺭﺍﺯناﯼ تاﺭیخ، ﺩﺭ ﺍحساﺱ چکامهسرﺍیاﻥ، ﺩﺭ چشم تمدﻥ، ﺩﺭ قلب ﺁسیا، ﺩﺭ خاﻃرﻩهاﯼ ﺍشغالگرﺍﻥ ﻭ ﺩﺭ ﺍیماﻥ بسا مرﺩﻡ، شهر باﺍﺭﺯﺵ ﻭ ﺩﺍﺭندﻩﯼ ﻭیژگیهاﯼ مقدﺱ بوﺩﻩاست. کابل ﺩﺭ ﻃوﻝ تاﺭیخ بارها ﺯیر تهاجم بیگانه قرﺍﺭ گرفت ﻭ به گشتهاﯼ متماﺩﯼ، ﻭیرﺍﻥ ﻭ ﺁباﺩ گرﺩید، تا بلاخرﻩ ﺩﺭ ساﻝ 1776 تسلط خاندﺍﻥ ﺩﺭﺍنی ﺩﺭ قلمرﻭ ﺍفغانستاﻥ جاگیر شد ﻭ تیموﺭشاﻩ پسر ﺍحمدشاﻩ ﺍبدﺍلی، مرکز ﺍمپرﺍتوﺭﯼ خوﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ قندهار به کابل ﺍنتقاﻝ ﺩﺍﺩ که پس ﺍﺯ ﺁﻥ کابل تا ﺍمرﻭﺯ به صفت خانهی مشترﮎ ﻭ مرکز یگانهگی تماﻡ ﺍفغانها پابرجا میباشد.
[ویرایش] جغرافیاى شهر کابل
منطقهی کابل عبارت از مجموعهئى از وادیهاى سرسبز و شاداب و پر نفوس است که ارتفاع آن از سطح دریا از هزار تا دو هزار گز (3300 تا 6500 فوت [پا]) تفاوت میکند. شهر کابل در میان این وادیهاى حاصلخیز به عرض 34درجه و 30 دقیقهی شمالى و طول 69 درجه و 18 دقیقهی شرقى در دامنهی کوههاى «آسمائى» و «شیردروازه» به ارتفاع شش هزار فوت قرار گرفتهاست. در میان کوه آسمائى (6790 فوت) و شیر دروازه (7166 فوت) شهر کابل شکل مثلثى را گرفته که رأس آن بهجانب غربى، جائى که دو کوه با هم بسیار نزدیک میشوند، قرار دارد. بین دو کوه گذرگاهى است که وادى چهاردهى (نوى کابل) را به کابل قدیم مىپیوندد و رودخانهی کابل از آن عبور میکند. در زمان قدیم اطراف شهر را حصار مستحکمى احاطه مىکرد که بوسیلهی هفت دروازه با خارج ارتباط داشت. تماشاى این دیوار اهمیت تاریخى شهر را بهخوبى مینمایاند. از قله کوه منظرهی باشکوه و شاداب وادى، با سلسلهی کوههائى که اطراف آن را احاطه کرده بهنظر مىآید. رود کابل از میان آن با پیچ و خم جلب توجه میکند. شهر کابل که در دو طرف این رودخانه بنا شده محیطى قریب 8 میل دارد و چون دو طرف آن محدود مىشود طبعاً شهر به وسعت خود در طرف شمال و جنوب شرقى رودخانه افزودهاست.[۱]
[ویرایش] آب و هواى کابل
آب و هواى کابل تابع وضع عمومى کشور افغانستان است و چون این کشور تقریباً در وسط آسیا واقع است پس عرض و طول جغرافیائى و ارتفاع و امتداد کوهها و دورى از دریا همه از عواملى بشمار میروند که در آب و هواى افغانستان تأثیر دارد. با وضع جغرافیائى که افغانستان دارد مناطق مختلف آن آب و هواى متنوع دارد و کابل هرچند از دریا بسیار دور و تابع آب و هواى برى است، معهذا توازن در فصول اربعهی آن برقرار است و هر سه ماه تغییر فصل به صورت منظم پیدا میشود. فصل بهار از ماه حمل (مارچ، اپریل) آغاز میشود و تا پایان جوزا (مى، جون) منظماً ادامه دارد. در این فصل میتوان آن را فصل نمو و انبساط خواند. هوا عطرآگین و فضا دلکش میشود و از حیث آب و هوا این سه ماه برازندهترین و نشاطانگیزترین فصلهاى کابل میباشند. از ماه سرطان (جون، جولاى) تا آخر سنبله (اگست، سپتمبر) و موقع تابستان گرمترین ایام کابل بهشمار میرود، اما گرما نه به اندازهئى است که خستهکننده باشد و مردم را از کار و فعالیت مانع گردد. در ماه میزان (سپتمبر و اکتبر) خزان آغاز مىگردد و تا پایان ماه قوس (نومبر، دسمبر) ادامه دارد. خزان فصل برداشتن محصول و جمعآورى میوه است و کابل از این حیث در این فصل امتیاز فراوانى دارد و ارزانى در همین موقع میباشد. سه ماه اخیر سال، جدى (دسمبر، جنورى)، دلو (جنورى) فبرورى) و حوت (فبرورى، مارچ) فصل زمستان کابل است که سرماى بسیار و نزول برف تا پایان آن ادامه مییابد.[۲]
[ویرایش] سالهای خون و ویرانی در کابل
به تاریخ ۲۸ اپریل ۱۹۹۲ دولت وابسته به شوروی داکتر نجیب سقوط کرد و احزاب مجاهدین وارد شهر کابل شدند و دولت اسلامی افغانستان را بنیاد نهادند. در اثر اختلافات جدی بین احزاب جهادی مثل جمعیت اسلامی افغانستان، حزب اسلامی افغانستان، شورای نظار، حزب وحدت اسلامی افغانستان، حزب اتحاد اسلامی افغانستان، حرکت انقلاب اسلامی افغانستان، جنبش ملی اسلامی افغانستان و غیره... شهر بین این گروهها تقسیم شد و بین هم به جنگ و خونریزی پرداختند که چهار سال تمام ادامه داشت و باعث ویرانی و بربادی این شهر زیبا، که در جریان جهاد ضد روسی جان سالم بدر برده بود، گردید. بر اساس تخمین سازمان ملل متحد نود فیصد شهر به ویرانه مبدل گشت و بیش از شصت و پنج هزار از اهالی شهر کشته و دهها هزار تن دیگر زخمی شدند. این جنگ کوچه به کوچه در شهر کابل الی تسخیر شهر بوسیله طالبان در سال ۱۹۹۶ بلاوقفه ادامه یافت. [1]
صبغت اله مجددی که ریاست اولین دولت اسلامی بعد از سقوط دولت نجیب اله را به دوش داشت، بعدآ درمصاحبهای که به تاریخ ۱۵ اپریل ۱۹۹۳ در كوپنهاگ با نشریه «ندای وحدت» انجام داد در مورد این وضعیت گفت:
«این ها بسیار سخت تجاوز كردند كه من هیچ به زبان آورده نمیتوانم من آن را تقبیع كردم به همین خاطر به عربستان سعودی و پاكستان و ایران گفتم كه شما چطور این طور حكومت جنایت كار را كه هزاران نفر را كشتند صد زن و دختر را بیناموس كردند واین ها چه نكردند به رسمیت میشناسید... گفتم این جنگ، جنگ ظالمانه بوده خلاف شریعت؛ خلاف انسانیت؛ و خلاف عنعنات افغانی بوده بالكل. افغانها همین كار را نكردند در تاریخ افغانستان بی غیرتی و بی همتی و تجاوز از این كرده كی كرده... همین است كه من خودم گفتم ولله برای این مردم ما در قاموس كدام كلمه را نه نمیافیم كه برای اینها استعمال كنیم...» [2]
حامد کرزی (رئیس جمهور فعلی افغانستان) که در آنوقت معین وزارت خارجه افغانستان بود طی مصاحبهای با آسوشیتد پرس به تاریخ ۲۳ اگست ۱۹۹۲ گفت: «ما با غرور و افتخار قابل وصفی داخل کابل شدیم.... امیدوار بودیم که کشور ما پیشرفت خواهد کرد، نیرومند خواهد شد و بر پا های خود خواهد ایستاد. حملات اخیر بر کابل همه آرزوهای مردم افغانستان را به خاک نشاند و افغانان را در چشم جهانیان خوار ساخت» [3]
[ویرایش] جستارهای وابسته
- آیینهای نوروزی در کابل
- کابل در شاهنامه
- گذرهای شهر کابل
- جنگهای کابل
[ویرایش] پانویس
- این بخش، در زمان چاپ اول لغتنامه دهخدا از طرف سفارت افغانستان تهيه و تنظيم شدهاست.
- این بخش، در زمان چاپ اول لغتنامه دهخدا از طرف سفارت افغانستان تهيه و تنظيم شدهاست.
[ویرایش] منابع
- علیاکبر، دهخدا. فرهنگ لغت دهخدا.

