باب (لقب)

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

در بی‌طرفی این مقاله اختلاف نظر وجود دارد.
لطفاً به گفتگوهای صفحهٔ بحث مراجعه کنید.

باب، لقبی‌ مقدس‌ دراحادیث‌ و روایات‌ رسیده‌ از پیامبر اسلام و اهل‌ بیتش‌ است[۱].‌ و افرادی‌ از اصحاب‌ برجسته‌ پیشوایان‌ معصوم به‌ خاطر ویژگی‌هایی‌ به‌ عنوان‌ «باب» خوانده‌ می‌شدند. در طول تاریخ عده‌ای مدعی سمت باب شده‌اند که لزوماً مورد تأیید شیعیان قرار نگرفته‌اند.[۲]

فهرست مندرجات

[ویرایش] باب الله

«باب‌ الله» در برخی‌ از احادیث‌ اسلامی‌ به‌ عنوان‌ صفت‌ پیامبر اسلام و دوازده‌ امام‌ معصوم به‌ کار گرفته‌ شد. چنان‌ که‌ واژه‌های‌ دیگری‌ مانند: صراط، سبب، طریق و سبیل که‌ همه‌ تعبیرهای‌ دیگری‌ از باب‌ الله‌اند، برای‌ ائمه به‌ کار رفته‌ است[۳]. امام‌ باقر به‌ پیامبر لقب‌ «باب‌ الله» و «سبیل‌ الله» داده‌ است:

  • انّ رسول‌ الله بابُ الله‌ الذین‌ لایؤ‌تی الا منه‌ و سبیله‌ الذی، من‌ سلکه‌ وصل‌ الی‌ الله[۴]

علی نیز، در چند روایت‌ به‌ باب‌ الله و باب‌ الجنه خوانده‌ شده‌ است. مانند:

  • انّ علیّاً بابٌ فتحه‌ الله‌ فمن‌ دخله‌ کان‌ مؤ‌مناً[۵]
  • انّ علیّاً بابٌ من‌ ابواب‌ الجنّه‌ فمن‌ دخل‌ بابَه‌ کان‌ مؤ‌مناً[۶]
  • انا مدینه‌ العلم‌ و علی بابها فمن‌ اراد العلم‌ فلیأت‌ الباب

که فردوسی آن‌ را چنین‌ معنی‌ کرده‌ است:

که‌ من‌ باب‌ علمم‌ علیم‌ در است‌ ‌درست‌ این‌ سخن‌ گفت‌ پیغمبر است‌

[ویرایش] باب الائمه

در زمان‌ ائمه، افرادی‌ از صحابه‌ به‌ عنوان‌ «باب» آنان‌ معرفی‌ شده‌اند. گویا این‌ تعبیر در زمان‌ ائمه رواج‌ داشت، هرچند در سخنان‌ خود ائمه و در کتاب‌های‌ رجال‌ از آنان‌ با عنوان‌ «باب» تعبیر نشده‌ است. مانند: سلمان‌ (باب‌ علی)، سفینه‌ (باب‌ حسین)، ابوخالد کابلی‌ و یحیی‌ بن‌ امّ الطویل‌ (باب‌ سجاد) و افرادی‌ دیگر که‌ خود را به‌ دروغ‌ باب‌ ائمه معرفی‌ می‌کردند، مذمّت‌ شده‌اند و مورد تکذیب‌ و نفرین‌ قرار گرفته‌اند[۷] [۸].

در کتاب‌های‌ سیره‌ و تاریخ، نواب اربعه امام زمان در دوره‌ غیبت صغری نیز باب خوانده‌ شده‌اند. شیخ طبرسی از آنان‌ به‌ عنوان‌ «الابواب‌ المرضیون‌ و السّفراء الممدوحون» نام‌ می‌برد[۹].

ابن اثیر درباره‌ حسین بن روح نوبختی، یکی‌ از نواب اربعه، می‌گوید که‌ امامیه‌ او را باب می‌نامیدند[۱۰]

[ویرایش] ادعاهای بابیت

[ویرایش] در عصر حضور

در عصر حضور کسانی‌ خود را باب‌ ائمه معرفی‌ کردند که به اعتقاد شیعیان، این ادعاها دروغ بوده است. برخی‌ از مدعیان‌ بابیّت‌ در عصر حضور عبارتند از: علی‌ بن‌ حسکه‌، قاسم‌ یقطینی‌، محمدبن‌ فراست‌ و ابن‌ بابا[۱۱]

[ویرایش] در عصر غیبت

در میان‌ شیعیان، گروهی‌ از همان‌ آغاز غیبت‌، ادّعای‌ بابیت‌ و سفارت‌ نمودند که‌ شیعیان آنها را نیز کذب‌ و افترا می‌دانند. برخی‌ از آن‌ها عبارتند از:

  • ابومحمد شریعی؛ وی‌ که‌ از اصحاب‌ امام‌ حسن عسکری بود، نخستین‌ شخصی‌ است‌ که‌ بابیّت را به‌ مدّعی‌ گردید و این‌ مقام‌ را به‌ خود نسبت‌ داد[۱۲].
  • محمدبن‌ نصیر نمیری؛ پایه گذار فرقه نصیریه که‌ پس‌ از ابومحمد شریعی‌ ادّعای‌ بابیّت‌ نمود و از غلات‌ است‌ و حجت بن حسن او را لعن‌ کرد، هنگام‌ مرگ‌ زبانش‌ سنگین‌ شد، به‌ گونه‌ای‌ که‌ وقتی‌ پیروانش‌ از او پرسیدند باب‌ بعد از تو کیست؟ او با لکنت‌ گفت: احمد. پیروانش‌ مقصود او را که‌ غرض‌ کدام‌ احمد است، نفهمیدند و به‌ سه‌ فرقه‌ تقسیم‌ شدند؛ فرقه‌ای‌ گفتند: مقصود او احمد فرزندش‌ است‌ و فرقه‌ دوم‌ گفتند: احمدبن‌ موسی‌ بن‌ الفرات‌ است‌ و فرقه سوم‌ به‌ احمد بن‌ ابی‌ الحسین‌ بن‌ بشر گرویدند و هر سه‌ آنان‌ ادّعای‌ بابیّت‌ نمودند[۱۳]
  • محمد نوربخش، رئیس‌ و مؤ‌سس‌ فرقه‌ نوربخشیه‌ (۷۹۵ - ۸۹۶ هجری فمری)؛ در سال‌ ۸۲۶ (هجری قمری)‌ مدّعی‌ نیابت‌ و باب‌ امام‌ شد و سپس‌ مهدویت‌ خود را اعلام‌ نمود.

[ویرایش] پانویس

  1. دانشنامه جهان‌ اسلام، زیر نظر سید مصطفی‌ میرسلیم، ج‌ ۱، ص‌ ۱۰
  2. به طور مثال علی محمد باب
  3. دانشنامه جهان‌ اسلام، زیر نظر سید مصطفی‌ میرسلیم، ج‌ ۱، ص‌ ۱۰
  4. بصائرالدرجات‌ فی فضائل‌ آل‌ محمد، محمدبن‌ حسن‌ صفار قمی، ص‌ ۱۹۹، چاپ‌ محسن‌ کوچه‌ باغی‌ تبریزی، قم‌ ۱۴۰۴
  5. اصول‌ کافی، ۱/۴۳۷
  6. اصول‌ کافی: ۲/۳۸۸ - ۳
  7. مناقب‌ آل‌ ابی‌ طالب، ابن‌ شهرآشوب، ج۴‌
  8. الفصول‌ المهمّه، ابن‌ صبّاغ، ص‌ ۲۲۹
  9. الاحتجاج، ص‌ ۴۷
  10. ابن اثیر، الکامل‌ فی‌ التاریخ: ۸/۲۹۰
  11. علی‌اصغر رضوانی، غیبت صغری
  12. بحارالانوار: ۵۱/۳۶۷
  13. معجم‌ رجال‌ الحدیث، ابوالقاسم‌ خوئی: ۱۷/۳۳۶-۳۳۸

[ویرایش] منابع