مریم (سوره)
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
سوره مریم سوره ۱۹ از قرآن است و ۹۸ آیه دارد. اين سوره نخست به داستان زكريا و يحيي ومريم و عيسي و سرگذشت ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و ماجراي موسي و هارون و حكايت ادريس يا خنوخ اشاره مي كند و صدق و اخلاص ايشان را به عنوان انبياي الهي مي ستايد. در اين سوره هم چنين نمونه هايي از لعزش گمراهان و زورگويي هاي آنان و افكار و عقايدشان ذكر مي گردد و آن چه كه از لوازم اين لعزش هاست از نكبت و عذاب خدا مي داند و عقيده ي مسيحيان مبني بر پسر خدا بودن عيسي را شرك آميز قلمداد كرده و نكوهش مي كند.
مريم مادر عيسي با لقب «سيدة نسآء العالمين» نزد مسلمانان مورد احترام است. هم چنين خداوند مريم را پاك قرار داده و او را بر تمام زنان عالم برگزيده است.
بخش نخست اين سوره اشاره به داستان زكريا دارد كه با روايت مسيحي انجيل لوقا منطبق است. بر اساس انجيل لوقا، زكريا كاهني در معبد سليمان بود كه وقتي نوبت او شد كه در هيكل بخور كند، فرشته ي خدا بر وي آشكار شد و به او گفت دعايت مستجاب شده و زوجه ات پسري برايت خواهد آورد كه نام او يحيي است و اين مولود براي تو سبب خوشوقتي و خرمي خواهد بود و از تولد آن شادمانه مي گردي زيرا نزد خداوندگار خويش بزرگ مي شود و شراب و خمر نخواهد نوشيد و از شكم مادر به روح القدس مملو خواهد شد تا بني اسرائيل را بخواند به سوي خداوند خداي آن ها يهوه- قلوب پدران را به جانب فرزندان نرم كند و نافرمانان را به راه خدا، و امت را براي خدا تمام كند. و زكريا ملك را گفت كه چه سان من اين بدانم و حال آن كه من پير هستم و زن من نازاست. و ملك جواب وي را داده گفت كه من نزد خدا حاضر مي باشم و براي همين فرستاده شده ام تا با تو سخن گفته اين مژده به تو بسپارم. و اينك تو خاموش خواهي بود بلكه ياراي تكلم نخواهي داشت ازيرا كه مرا باور نكردي»
روايت قرآني اين داستان در سوره ي مريم چنين است: «ياد كن مهرباني پروردگارت را بر بنده اش زكريا، هنگامي كه پروردگارش را خواند به ندايي پنهاني- گفت پروردگارا، به راستي استخوان از بدن من سست شد و سرم از سفيدموئي شعله ور گشت و در دعاي تو اي پروردگار، هرگز بي بهره نبوده ام. و هر آينه از نزديكان خود پس از خويش بيمناكم و زن من نازاي است پس از نزد خود وارثي براي من قرار ده كه از من و از خاندان يعقوب ميراث گيرد و او را اي پروردگار مردي پسنديده قرار ده. گفتيم اي زكريا، ما تو را بشارت مي دهيم به پسري كه نامش يحيي است و پيش از او كسي بدين نام نبوده است. بگفت اي پروردگار من چگونه براي من پسري پديد آيد حال آن كه زنم نازاي است و من از كهنسالي فرتوت و سست گفشته ام. گفت اين است وعده ي پروردگار، بر من آسان است، هر آينه تو را پيش از اين بيافريدم و تو چيزي نبودي. گفت اي پروردگار، بر من نشانه اي قرار ده. گفت نشانه ي تو اين است كه تا سه روز سخن گفتن نتواني. پس بر قوم خود از محراب بيرون شد و اشارت كرد به سوي ايشان كه صبح و شام تسبيح گوييد.»
وقتي مسلمين به حبشه هجرت كردند، عمروبن عاص عبدالله بن ابي ربيعه مسلمين را نزد نجاشي به نفرت داشتن از عيسي متهم كردند. نجاشي از مسلمين خواست تا آياتي از قرآن را در باره ي عيسي برايشان بخواند و جعفربن ابيطالب از ابتداي سوره ي مريم شروع به تلاوت كرد. نجاشي تحت تاثير قرار گرفت و به مسلمين پناه داد.
فاطمه دختر محمّد نيز در خطبه اي كه در اعتراض به تصاحب فدك توسط ابوبكر خواند، آياتي از سوره ي مريم را تلاوت كرد. « يرثني و يرث من آل يعقوب» يعني اين كه زكريا براي فرزندي دعا مي كرد كه از او و آل يعقوب ارث برد در حالي كه ابوبكر با تمسك به اين حديث « ما انبيا ارث بر جاي نمي گذاريم» مي خواست فاطمه را از ارث محروم كند.

