بحث:زازاکی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
زازاکی (دیملی) یکی از زبانهای ایرانی شاخه شمال غربی و از گویشهای زبان کردی نیست که در شرق آناتولی (ترکیه) صحبت میشود. شمار زازا-زبانان را حدود ٣ یا٤ میلیون حدس میزنند. زازاکی همانندیهای نزدیکی با زبانهای اورامانی و بلوچی و مازندرانی و سنگسری دارد و به این خاطر زبانشناسان ایها را درون خانوادهای به نام گرگان قرار میدهند. زازاها و بیشتر زبانشناسان براین باورند که زازاها کرد نیستند . زازاها از زبانشناسان براین باورند که زازاها شاخهای مستقل از اقوام ایرانی هستند و نام اصلی زازاها یعنی دیملی را گونهی دگرگون شدهی واژهی دیلمی میدانند و خاستگاه این مردم را منطقه دیلمستان در کوههای البرز حدس میزنند. محدوده سکونت زازاها، که اصطلاحآ زازاستان نام گرفته است بین مناطق غربی زازائستان ترکیه و قسمت ترک نشین این کشور شامل دیرسم،العریز، بنگول، ارزنگان و دیاربکر می باشد که البته در بسیاری مناطق با کردها در مناطق مشترکی زندگی میکنند از جمله در دیاربکر. اکثر زازاها قادر تکلم به کردی نیز می باشند. برای بیشتر معلومت www.zazaki.de را نگاه کنید.
[ویرایش] Zazaki Wikipedia
Please support our Zazaki-Wikipedia project at: http://incubator.wikimedia.org/wiki/Test-wp/diq
[ویرایش] زبان کرمانجکی
کرمانجکی (دیملکی، کردکی، زازاکی) یکی از زبانهای ایرانی از شاخه ی شمال غربی بوده که در شمال غربی کردستان ( نواحی دیرسم، چولیک و جنوب ارزنجان) بدان تکلم می شود. همچنین در مناطق سورگی، دیار بکر، سیواس و توزگات نیز شماری از کردهای کرمانجکی زبان وجود دارند. آمار دقیقی از شمار کردها و سایر اقلیتهای ترکیه در دست نیست. گمان می رود در حدود 5/1 میلیون نفراز کردها کرمانجی زبان باشند که متاسفانه در اثر سیاستهای غیر انسانی دولت ترکیه کمتر از 100 هزار نفر از آنها قادر به تکلم به زبان مادری می باشند. زبان کرمانجکی نزدیکی های بسیاری با زبان هورامی داشته و همراه با آن در دسته ای به نام "گورانی" یا "زازا-گورانی" قرار دارد. دسته ی "گورانی" (شامل زبانهای هورامی، کرمانجکی و لکی) و دسته ی "کورمانجی" دو دسته ی عمده ی زبانی هستند که در میان کردها تکلم می شوند. در مجموع اصطلاح "زبان های کردی" (زبان هایی که کردها به آنها تکلم می کنند) بدان ها اطلاق می شود. این زبان ها و گویش های آنها در عین دارای همانندی های فراوانی با یکدیگر می باشند به طوریکه گویش هر منطقه حد فاصلی بین زبان یا گویش منطقه ی دیگر می باشد. در نتیجه بسیاری از کرد ها قادر به تکلم به یک یا چند زبان کردی دیگر می باشند. کردها در میان خودشان هر کدام از زبان های مذکور را گویش خطاب می کنند. این بدان دلیل است که متکلمین به این زبان ها هر کدام زبان خود را کردی می نامند. برای نمونه کردهای غیر هورامی زبان (سورانی ها) زبان هورامی ها را "ماچو ماچو"، "چیش مه که ری" و غیره می خوانند در حالیکه هورامی ها زبان خود را "کردی" می نامند. مسئله عمده ای که در مورد زبان کرمانجکی وجود دارد این است که برخی ادعا می کنند که کرمانجکی زبانی مستقل بوده و تفاوتهایی با زبان کورمانجی که اکثریت کردهای ترکیه بدان تکلم می کنند دارد. در نتیجه نمی توان آن را گویشی از زبان کردی خواند. چنین بر داشت نا درستی شاید از آنجا ناشی می شود که این افراد نمی دانند منظور زبان کردی تنها زبان کورمانجی نمی باشد و اگر کرمانجکی به اصطلاح گویش خوانده شود متعاقباً کورمانجی نیز گویش خواهد بود نه آنکه یکی زیر مجموعه ی دیگری باشد. البته هم اکنون به یمن وجود اینترنت، شبکه های ماهواره ای و سایر وسائل ارتباط جمعی دسترسی به اطلاعات بسیار آسان بوده و مطرح کردن چنین ادعا هایی که گویش خواندن کرمانجکی یعنی آن را زیر مجموعه ی کورمانجی قرار دادن، غیر قابل توجیه می باشد. هویت کردی و باور کردهای کرمانجکی زبان که خود را کرد می دانند بارزترین دلیل کرد بودن آنها می باشد. علاوه بر این شواهد بسیار دیگری وجود دارد که اثبات کننده ی این مدعی است که کرمانجکی زبانان کرد می باشند. برای نمونه کرمانجکی زبانان در اکثر مناطق خود را "کرد" یا "کرمانج" و زبانشان را "کردکی" یا "کرمانجکی" می نامنند. همچنین دو اصطلاح دیگر نیز وجود دارند که کرد های کورمانجی، ارامنه و ترک ها برای خطاب کرد های کرمانجی به کار می برند : دیمبلی (دمبولی، دیملی) و زازا. در بسیاری از مقالاتی که در باره ی کردهای کرمانج نوشته شده تنها به واژه ی "دیمل" یا "دمیل" اشاره شده و بسیار مذبوحانه آن را صورت تغییر یافته ی واژه ی "دیلم" خوانده و خاستگاه کردان کرمانج را منطقه ی دیلم در شمال ایران خوانده اند! در صورتیکه پر واضح است واژه ی "دیمل" کوتاه شده ی واژه ی "دیمبل" یا "دمبمل" بوده که احتمالاً به خاطر تحقیر کردهای کرمانج که نیمی از آن ها اهل حق (آتشبیگی یا بیکتاشی) می باشند به کار رفته و به مرور زمان در مناطقی که کرمانج ها و کورمانج ها در مجاورت یکدیگر زندگی می کنند عمومیت یافته است. در زمان امپراطوری عثمانی به فشار های زیادی که ترک های سنی حاکم بروی اقلیتهای دینی و مذهبی می آوردند کینه ورزی هایی میان اکثریت سنی (اکثراً کورمانجی زبان) و اقلیت اهل حق (اکثراً کرمانجی زبان) به وجود آمده بود. اصطلاح "زازا" نیز در لهجه های محلی ارمنی که در شمال غربی کردستان تکلم می شوند به معنی "گنگ" و "کسی که با لکنت صحبت می کند" می باشد. این واژه ی تحقیر آمیز احتمالاً بدلیل تغییر فاحش تلفظ لغات و حذف و اضافاتی که به وفور در کرمانجکی رخ می دهد به کرد های کرمانجکی زبان اطلاق گشته است. متاسفانه در اثر عدم آگاهی، غرض ورزی و سیاست های دولت ترکیه به منظور ایجاد اختلاف در میان کردهای آن کشور، هم اکنون اصطلاح "زازا" و "زازکی" به کار برده می شود. از دهه های 30 و 40 میلادی و به دنبال حرکتهای استقلال طلبانه ی کرد های اهل حق دولت ترکیه احساس خطر شدیدی از جانب این دسته از کردها نمود. همچنین با گذشت زمان ورشد احساسات قومی و کنار گذاری اختلافات مذهبی در میان کردها، از دهه ی 70 میلادی دولت ترکیه در سیاستی جدید دست به ایجاد اختلاف میان کردها از طریق اختلافات زبانی زده است. در اکثر مقالاتی که به زبان های ترکی،کرمانجکی، آلمانی و یا انگلیسی در باره ی زبان کرمانجکی به روی اینترنت منتشر شده کمتر اشاره ای را به نزدیکترین خویشاوند زبان کرمانجکی، یعنی زبان هورامی، می توان یافت. اما می توان به وفور اشارات و مباحث مربوط به نزدیکی کرمانجکی به دیلمی(!)، سمنانی، گیلکی، تالشی، و حتی فارسی یافت در حالیکه تمامی مشابهت ها در مقیاسی وسیعتر بین هورامی و زبان های مذکور وجود دارد!! همچنین مشا بهت های زیادی میان دو گویش عمده ی دیگر کردی، کورمانجی و سورانی، با زبان های مذکور و با کرمانجکی وجود دارد که تقریباً هیچگاه اشاره ای به این همانندی ها نشده و تنها اشارات به کردی کورمانجی و اختلاف آن ب کردی کرمانجکی می باشند! --84.47.210.6 ۱۱:۴۴, ۲۹ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)

