خاستگاه زبان

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.


معمولا همانگونه كه به اعمالی چون جويدن ، ليسيدن و مكيدن نگاه می کنیم، به پديده‌ی گفتار نمی نگریم .اما تمام اين فعاليتها شامل حركات كنترل شده‌ی دهان ، زبان و لبها ميباشند. بنابراين، اين ارتباط شاید آنگونه که در ابتدا می نماید، نا ممكن هم به نظر نرسد. این مثال نمونه ای از نوعی بررسی ست که به حدس و گمان های جالبی درباره ی ریشه های زبان گفتار منجر میشود. اگرچه این حدس و گمان ها به همان صورت باقی خواهند ماند و به واقعیت تبدیل نمی شوند. ما حقیقتا نمیدانیم که منشا زبان از کجا بوده است. این گمان می رود که بعضی از اقسام زبان گفتار بین 50000 تا 100000 سال پیش _ یعنی قبل از شکل گیری نوشتار _ ایجاد شده اند. تا کنون از میان آثار به جای مانده از دوره های زندگی بر روی زمین ، هیچگونه مدرکی که بازگوگر گفتار اجداد وگذشتگان ما باشد و از چگونگی وضع زبان در مراحل اوليه ی پيدايش آن خبر دهد، يافت نشده است. به همين دليل نيز فرضيه ها و حدس و گمان های بسياری در زمينه ی خاستگاه زبان بشر بوجود آمده‌اند. در اينجا بعضي از اين فرضيات و حدس و گمان ها را می آوريم :

ريشه ی الهی (فطری)

بر اساس اين فرضيه اگر فرزند آدمی در شرايطی رشد كند كه در معرض شنيدن هيچگونه زبانی دراطرافش قرار نگيرد ، به طور ذاتی و فطری شروع به بكارگيری زبان اصلی و خدادادی ميكند.

صداهای موجود در طبيعت

در اين فرضيه 3 پيشنهاد وجود دارد: پيشنهاد اول مبنی بر اين است كه كلمات اوليه ی بشر ميتوانند تقليدی از صداهای طبيعی باشند كه انسان اوليه در محيط اطراف خود می شنيده است.همچون صدای آواز پرندگان ، شرشر آب ، خش خش برگها و ... و پيشنهاد ديگری نيز مبنی بر اينكه اصوات زبان ميتوانند از صداهای احساسی و هيجانی همچون درد، عصبانيت و يا لذت ناشی شده باشند . مانند اصوات آخ، اه، وای و ... و سومين مورد كه تئوری يوـ هی‌ ـ هو (yo_he_ho) ناميده ميشود ، بيانگر اين است كه صداهای تولید شده توسط يك شخص به هنگام فعاليتهای فيزيكی ميتواند ريشه ی زبان ما انسانها باشد، بويژه هنگامي كه اين فعاليتها به طور گروهی با ديگر انسانها و لزوما به صورت هماهنگ با هم انجام شوند. مانند صداهايی كه به هنگام حمل و بلند كردن اجسام سنگين همچون تنه ی عظيم درختان يا لاشه‌ی ماموتهای خطرناك ايجاد مي شدند. نكته ی قابل توجه اين تئوری در اينجاست كه علت پيشرفت زبان بشر را در اجتماعي بودن او مي داند.

سازگاری فيزيكی بدن

میتوان درعوض توجه به انواع صداها به عنوان ریشه ی گفتار بشر، به ویژگیهای متنوع فبزیکی بدن انسان نگریست، مخصوصا" آن دسته از ویژگیهایی که او را از سایر مخلوقات جدا می کند و امکان تایید و حمایت از نحوه ی تولید گفتار را دارا ست. میتوانیم اینگونه آغاز کنیم که در برخی از مراحل اولیه ی زندگی بشر، اجداد ما دچار تحولات چشمگیری شدند که در نتیجه ی این تحولات به وضعیت بدنی راست یا عمودی ، حرکت بر روی دو پا و اصلاحاتی در دست و پا تغییر شکل یافتند. در مطالعه ی پیشرفت تکاملی ، ویژگیهای فیزیکی معینی وجود داشته اند که به عنوان بهترین استدلال برای سازگاریهای جزئی ای که به نظر مرتبط با گفتار می آیند ، شناخته شده اند. اشکال خاص بخشهای مختلف دستگاه صوتی انسان از جمله وضعیت عمودی و راست دندانها و سازگاری آنها برای خرد کردن غذاها، و نقش مهم آنها در تولید صداهایی چون « و» و« ف» ، ماهیچه های پیچیده ی لبها و انعطاف پذیری آنها برای تولید صداهایی همچون « پ» و « ب» ، کوچکتر بودن دهان انسان نسبت به سایر پستانداران که سبب تسریع حرکات باز و بسته شدن آن میشود، زبان کلفت ، کوچک و ماهیچه ای که در محوطه حفره ی دهانی در تولید صداهای مختلف نقش دارد ، همه و همه درحرکات فراوان و گسترده ی بخشهای مختلف دستگاه صوتی و در نتیجه تولید سریع و آسان اصوات گوناگون نقش فراوانی دارند.

خاستگاه ژنی

این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.

[ویرایش] منبع

ترجمه شده از:The study of Language - نويسنده:جورج يولGeorge Yule