رقص در غبار
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
رقص در غبار فیلمی ساخته اصغر فرهادی در سال 1381 است.
| رقص در غبار | |
|---|---|
| کارگردان | اصغر فرهادی |
| تهیهکننده | ایرج تقی پور |
| نویسنده | اصغر فرهادی محمدرضا فاضلی علیرضا بذرافشان |
| بازیگران | فرامرز قریبیان یوسف خداپرست باران کوثری جلال حدپور سراج سعید نورالهی میترا تبریزی نوبر قنبریان |
| موسیقی | حمیدرضا صدری |
| فیلمبرداری | حسن كریمی |
| تدوین | سعید شاهسواری |
| توزیعکننده | شركت فرهنگی هنری جوانه |
| اکران | 1381 |
| مدت | ۹۰ دقیقه |
| زبان | فارسی |
| کشور | ایران
|
فهرست مندرجات |
[ویرایش] بازیگران
| بازیگر | نقش |
|---|---|
| فرامرز قریبیان | پیرمرد |
| یوسف خداپرست | نظر |
| باران کوثری | ریحانه |
| جلال حدپور سراج | امری |
| سعید نورالهی | پدر نظر |
| میترا تبریزی | مادر نظر |
| نوبر قنبریان | مادر ریحانه |
[ویرایش] عوامل
[ویرایش] گروه کارگردانی
- کارگردان: اصغر فرهادی
- دستیار اول کارگردان و برنامه ریز: مریم هژیروند
- دستیار دوم: نیما تارخ
- منشی صحنه: شرف نسا نیرومند
- هماهنگی هنروران: محمدرضا شریفی
[ویرایش] گروه فیلمنامه
- نویسنده: اصغر فرهادی، محمدرضا فاضلی، علیرضا بذرافشان
[ویرایش] گروه تولید
- تهیه کننده و مجری طرح: ایرج تقی پور
- مدیر تولید: بهرام جلالی
- مشاور تولید: پیمان جعفری
- تدارکات: ابوالفضل دادگستر، مرتضی خسروی مجد
- تدارکات یزد: محمدرضا عربشاهی
- با تشکر از: اکبر حاتمیان
- خدمات: محمد نادعلی
- پذیرایی: حاج امرالله دهقانی، روح الله دهقانی، محمود باغبانی
- امور اداری: طاهره بالادستیان
- امور مالی: محمدرضا آرامی
- خدمات دفتری: احمد میلادی
- سرمایه گذار: شرکت تولید فیلم نشانه، اصغر فرهادی
[ویرایش] گروه موسیقی
- موسیقی متن: حمیدرضا صدری
[ویرایش] گروه فیلمبرداری
- مدیر فیلمبرداری : حسن کریمی
- دستیار اول: آرش اختری راد
- دستیاران فیلمبرداری: رضا میرکیانی، علیرضا برازنده، وفا خاتمی، امیر صرافها، هاشم گرامی
- عکاس: مسعود اشتری
[ویرایش] گروه تدوین
- تدوین: سعید شاهسواری
- دستیاران تدوین: امیرحسین بهبهانی، سهیل موفق
- استودیو تدوین: بنیاد سینمایی فارابی
[ویرایش] گروه صحنه و لباس
- طراح صحنه و لباس: اصغر فرهادی
- دستیار اول: جهانگیر میرزاجانی
- دستیار دوم: علیرضا میرزا عباسی
[ویرایش] گروه صدا
- صدابردار هم زمان: حسن زاهدی
- دستیار صدابردار: علیرضا کلانتری
- استودیو صداگذاری: استودیو بهمن
- صداگذاری و میکس: مسعود بهنام
- دستیاران صداگذاری و میکس: حسین مافی، حسین ابوالصدق
[ویرایش] گروه چهره پردازی
- طراح چهره پردازی: مهرداد میرکیانی
- اجرای چهره پردازی: علی بهرامیان، راحله نعمت زاده
[ویرایش] گروه جلوه های ویژه
- جلوه های ویژه: عباس شوقی
- کارشناس مارها: محمود بناپور
[ویرایش] گروه لابراتوار
- لابراتوار: مرکز خدمات صنایع فیلم ایران
- امور هماهنگی: حسین شمسی
- قطع نگاتیو: دیگران تومانیان، داوود برجعلی
- تصحیح رنگ: وحید تبریزی، مهرداد عزیزی
- عنوان بندی و تروکاژ: حسین شمسی
[ویرایش] گروه حمل و نقل
- حمل و نقل: بهروز مقدسی، جواد نظری، فریدون اصغری اصل، محسن تاج زاده
- سینه موبیل: رضا برازنده
[ویرایش] جزییات
[ویرایش] خلاصه فیلم
نظر جوان بیست و یکی دو ساله ای است كه روزی در مينی بوس با ریحانه آشنا می شود و ازدواج می کنند، اما حرف های ناپسندی که در مورد مادر ریحانه وجود دارد او را مجبور می کند تا ریحانه را طلاق بدهد. ریحانه هم به اين تصميم تسليم می شود اما نظر در برابر دادگاه خودش را موظف مي داند كه مهریه ریحانه را پرداخت كند. كار نظر نگهداری اسب هایی است كه با تزريق سم مار به آنها ازشان پادزهر تهيه می کنند. روزی پلیس برای دستگیری نظر به آنجا می آید، چون او نتوانسته به تعهد مالی كه داده بود عمل كند. نظر سوار اتومبیلی می شود كه متعلق به مارگیری منزوی و عبوس است. آنها به وسط بیابانی مي رسند كه مارگير مارها را از آنجا می گیرد. مرد وقتی متوجه وجود نظر می شود او را از خود می راند، بدون اینكه حتی كلمه ای با او حرف بزند. نظر با وجود بدرفتاری های مرد تصميم می گيرد همان جا بماند و مار بگیرد. نظر پس از كمي تلاش موفق مي شود یک مار بگیرد، اما آن را از دمش مي گيرد و مار انگشت حلقه دست چپش را نیش می زند و مارگیر مجبور مي شود انگشت او را قطع كند. او انگشت را در ظرفی پر از يخ می ریزد و نظر را به بيمارستان می رساند که انگشت را به دست نظر پيوند بزنند. مرد در راه زندگی اش برای نظر حرف می زند و می گويد مردی را كه به زنش نظر داشته خفه كرده و خودش به زندان افتاده، اما وقتی از زندان فرار کرده، ديده زنش با کس دیگری ازدواج کرده است. در بیمارستان برای عمل پول می خواهند و مرد مارگیر كه حالا انگار آدم دیگری شده، اين پول را فراهم می كند، اما نظر پول را برمی دارد و از بیمارستان فرار می كند. او پول را تمام و كمال به ریحانه می دهد تا دینش را ادا كرده باشد. كمی بعد نظر اتومبیل و وسایل مارگیر را نزد دكه داری كه خواهان خريد اتومبيل بود مي بیند و می فهمد مارگیر برای تهیه پول بیمارستان اتومبیل اش را فروخته است.
[ویرایش] جوایز
- تندیس؛ بهترین فیلم؛ ایرج تقی پور؛ هفتمین جشن خانه سینما؛ بخش مسابقه فیلم های بلند؛ 1382
- تندیس؛ بهترین صدابرداری؛ حسن زاهدی؛ هفتمین جشن خانه سینما؛ بخش مسابقه فیلم های بلند؛ 1382
- تندیس؛ بهترین فیلمنامه؛ اصغر فرهادی، محمدرضا فاضلی، علیرضا بذرافشان؛ هفتمین جشن خانه سینما؛ بخش مسابقه فیلم های بلند؛ 1382
- تندیس؛ نقش اول مرد؛ فرامرز قریبیان؛ هفتمین جشن خانه سینما؛ بخش مسابقه فیلم های بلند؛ 1382
- جایزه بهترین فیلمنامه؛ اصغر فرهادی، محمدرضا فاضلی، علیرضا بذرافشان؛ چهل و هشتمین جشنواره بین المللی آسیا - اقیانوسیه (آسیا پاسیفیک)؛ بخش مسابقه فیلم های بلند؛ 1382
- جایزه بهترین کارگردانی؛ اصغر فرهادی؛ چهل و هشتمین جشنواره بین المللی آسیا - اقیانوسیه (آسیا پاسیفیک)؛ بخش مسابقه فیلم های بلند؛ 1382
- جایزه بهترین بازیگر نقش دوم مرد؛ فرامرز قریبیان؛ چهل و هشتمین جشنواره بین المللی آسیا - اقیانوسیه (آسیا پاسیفیک)؛ بخش مسابقه فیلم های بلند؛ 1382
- جازه ویژه هیأت داوران؛ بهترین کارگردانی؛ اصغر فرهادی؛ سی و سومین جشنواره بین المللی فیلم رشد؛ بخش مسابقه فیلم های بلند؛ 1382
- جایزه انجمن منتقدین روسیه؛ بهترین فیلم؛ ایرج تقی پور؛ بیست و پنجمین جشنواره بین المللی فیلم مسکو؛ بخش مسابقه؛ 1382
- جایزه بهترین بازیگر مرد؛ نقش اول مرد؛ فرامرز قریبیان؛ بیست و پنجمین جشنواره بین المللی فیلم مسکو؛ بخش مسابقه؛ 1382
- جایزه ویژه هیأت داوران؛ بهترین فیلم؛ ایرج تقی پور؛ بیست و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر؛ بخش مسابقه بین الملل؛ 1381

