بحث:عمر خیام

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

به نظر می‌رسد مطالبی که از جمعه‌نامه برداشت شده‌اند، باید حذف شوند. به پیام حق تکثیر این وبگاه توجه کنید : «تمام حقوق محفوظ است. استفاده از مطالب فقط با درج نام و لینک مجاز است.». محفوظ بودن حقوق خلاف شرایط حق تکثیر ویکی است. --شروین افشار 13:39, ۲۷ مارس ۲۰۰۶ (UTC)

فهرست مندرجات

[ویرایش] ریاضیات خیام

من چون ممکن بود وقت نداشته باشم به موقع به مشارکت هفته برسم این منابع اینترنتی را معرفی می کنم تا به تکمیل مطالب و منابع کمک کند:

مهدی (غ) ۲۱:۳۹، ۴ مه ۲۰۰۷ (UTC)

[ویرایش] دیگران و خیام

من در وب‌سایت کتابخانه ملی جستوجو می‌کردم این مقالات را در روزنامه‌ها پیدا کردم اگر به درد خورد استفاده کنید:

مهدی (غ) ۰۰:۰۲، ۵ مه ۲۰۰۷ (UTC)

[ویرایش] الگوی فیلسوفان اسلامی

گمان می‌کنم که الگوی فلیسوفان اسلامی را بردارم بهتر باشد. به نظر من باید یک پیوند داخلی به مقاله‌ای مانند فهرست فیلسوفان مسلمان ایجاد کنیم، در بخش جستارهای وابسته. الآن هم همین الگوی بزرگ زیر مقاله (بزرگان اسلام در سده‌های میانه) کافی است. من الگو را برمی‌دارم، اگر مخالف بودید دلیلتان را بگویید ▬ حجت/ب ۱۵:۱۲، ۵ مه ۲۰۰۷ (UTC)

درباره فلسفه‌دانی خیام و مفهوم فلسفه در آن زمان و... نیز سخن است. چنانکه خودش می‌فرماید: دشمن به غلط گفت که من فلسفیم. (البته این را در نسخه معتبری از رباعیاتش بررسی نکرده‌ام.) هرچند که در فلسفه‌دانی وی با تعاریفی شک نیست.--سروش ☺گفت‌وگو ۱۵:۱۸، ۵ مه ۲۰۰۷ (UTC)
فیلسوفان مسلمان تعبیر درستی نمی‌تواند باشد فیلسوفان اسلامی تعبیر بهتری است. چون بعضی از این فلاسفه مسلمان نبودند اما چون در کشورهای اسلامی زنده‌گی می‌کردند و شناشنامه‌یی مسلمان محسوب می‌شدند بهتر است از واژه اسلامی استفاده شود نه مسلمان. در مورد فیلسوف خواندن خیام با سروش موافق هستم. البته من هم مانند او تردید دارم. عزيزی ۰۹:۴۸، ۶ مه ۲۰۰۷ (UTC)
دربارهٔ فیلسوف بودن یا عارف بودن آن بحث هست باید ما هم همین را انعکاس دهیم و نظر دو طرف را بیان کنیم. مهدی (غ) ۱۵:۲۴، ۶ مه ۲۰۰۷ (UTC)

[ویرایش] جبرگرایی

برخی می‌گویند که خیام جبرگرا بوده. من شنیده‌ام که استاد مرتضی مطهری دراین باره نظراتی داده و از دیگران نیز همچنین نظرات گوناگون در این باره دارند. فکر کنم سخن مطهری را بتوانم بیابم اگر کسی از دیدگاه دیگر در این باره سخنی یافت حتما بیاورد. درضمن خیام پدر جبرگرایی نیز نبوده‌است. امروز مقاله‌ای درباره شعرهای خیام از سخنرانی دکتر اسلامی ندوشن خواندم که در اولین فرصت از آن خواهم نوشت.

یک پرسش: مجله باید چه شرایطی داشته باشد تا معتبر شناخته شود؟ چون آن سخنرانی در مجله دانشگاه شریف بود. آیا آن مجله را می‌توان معتبر به شمار آورد؟--سروش ☺گفت‌وگو ۱۵:۴۵، ۶ مه ۲۰۰۷ (UTC)

[ویرایش] بر سر تصویر خیام چه آمد؟

کسی می‌داند بر سر تصویر خیام چه آمد؟ —پیام امضا نشدهٔ قبلی توسط Mostafazizi (بحثمشارکت‌ها) نوشته شده بود.

انجام شد. مهدی (غ) ۱۴:۲۴، ۷ مه ۲۰۰۷ (UTC)
آخر بعضی از دوستان که کپی‌رایت سرشان نمی‌شود. هرزنامه ... . ای. در جریان بحث حذفش بودم. می‌توانید بححث تابلوی اعلانات ویکی‌پروژه ایران را در ویکی انگلیسی بخوانید. سایتی که نوشته‌ها از آن‌ها کپی شده از پایه خودش در کپی‌رایت ایراد داشته‌است. اگر بدانید چندتا عکس سر این موضوع حذف شدند.--سروش ☺گپ ۱۷:۳۲، ۷ مه ۲۰۰۷ (UTC)

[ویرایش] نشان‌ها

من جریان این نشان‌ها را نفهمیدم که در متن علامت گذاری شده! مخصوصا هدایت که فقط نظر صادق هدایت است و از نوع شناخت او از خیام دارد حافظ را نقد می‌کند، یا یک نشان دیگر در بالا. مهدی (غ) ۱۴:۳۱، ۷ مه ۲۰۰۷ (UTC)

این نشان‌ها هنگامی به کار می‌رفتند که هنوز «ref» وجود نداشت. الان دیگر استفاده از آنها مدخلیت ندارد. ولی حتی اگر بدارد در یک مقاله نباید دو سیستم پاورقی را به آن صورت خلط کرد. به‌آفرید ۰۰:۳۶، ۹ مه ۲۰۰۷ (UTC)

[ویرایش] مضمون‌ شعرهای خیام

به نظر من این قسمت خیلی دراز شده‌‌است و پر از شعر. در انتقال اشعار به پاورقی و نوشتن فشرده‌ٔ آنها (یعنی مثلاً اینطوری: «این قافلهٔ عمر عجب می‌گذرد/دریاب دمی که با طرب می‌گذرد/ساقی غم فردای حریفان چه خوری/پیش آر پیاله را که شب می‌گذرد») مرددم. نظری؟ حرفی؟ به‌آفرید ۰۴:۱۵، ۸ مه ۲۰۰۷ (UTC)

نظر اعمال شد. به‌آفرید ۰۴:۵۲، ۸ مه ۲۰۰۷ (UTC)

[ویرایش] خیام و ریاضیات و زندگی‌نامه

بخش خیام و ریاضیات تا حدی با زندگی‌نامه خلط شده‌است. بهتر است بخش ریاضیات مروری کلی بر فعالیت‌های ریاضی خیام و چیزهایی از این قبیل باشد و قسمت‌های زندگی‌نامه‌ای‌تر به به بخش «زندگی» منتقل شوند. به‌آفرید ۰۵:۰۰، ۸ مه ۲۰۰۷ (UTC)

انجام شد. عزيزی ۰۷:۱۲، ۸ مه ۲۰۰۷ (UTC)

[ویرایش] مشکل بخش خیام شاعر

مشکل این بخش در این است که تماما از مقدمه‌ی صادق هدایت در کتاب ترانه‌های خیام نوشته شده است حتا اطلاعاتی که به فروغی ارجاع داده شده است عینا در این مقدمه آمده است به نظر می‌رسد لازم است از منابع دیگر این بخش تکمیل شود. عزيزی ۰۵:۵۹، ۸ مه ۲۰۰۷ (UTC)

[ویرایش] سه یار دبستانی

پیشنهاد می‌کنم. بخش سه یار دبستانی به صفحه‌یی به همین نام انتقال یابد و در اینجا لینکی در جستارهای وابسته داده شود یا در متن توضیح کوتاهی نوشته شود و به این صفحه لینک داده شود. عزيزی ۱۲:۲۵، ۸ مه ۲۰۰۷ (UTC)

چه نیازی به این کار هست؟ به دید من در صفحه مقاله این سه یار این افسانه را بنویسیم بس باشد،با این تفاوت که در مقاله هر یک باید داستان حول صاحب مقاله بگردد. برای نمونه در اینجا از آنچه میان نظام‌الملک و حسن صباح می‌گذرد چیزی نیامده‌است. --Ariobarzan ۱۳:۳۸، ۸ مه ۲۰۰۷ (UTC)
پس پیشنهاد می‌کنم کل سه‌یار دبستانی را هم بنویس. شاید بعد بتوانی در این‌جا کمی کوتاه‌ترش کنی. به هر حال حکایت جالبی است و در حضورش بحثی نیست و دست‌مریزاد. عزيزی ۱۴:۲۴، ۸ مه ۲۰۰۷ (UTC)
خواهش می‌کنم. ولی خوب به دید من آوردن همه داستان در اینجا چندان هم سودمند نیست،چه که بیشتر به رویارویی حسن صباح و خواجه نظام‌الملک می‌پردازد. شاید اگر زمانی قرار شد همگی روی مقاله حسن صباح کار کنیم آنجا این داستان با گستردگی بیشتری بازنویسی شود. --Ariobarzan ۱۴:۲۹، ۸ مه ۲۰۰۷ (UTC)
آریوبرزن عزیز! منظورم این بود که مقاله‌یی با نام سه یار دبستانی بنویسی. هرچقدر مقاله‌یی کمتر سرخ باش و بیشتر آبی ممتازتره. اگر همین مطالبی که همین‌جا هست را در سه یار دبستانی هم بیاری یک قرمز آبی می‌شه. استقلالی بودن‌مان لو رفت! :-) عزيزی ۰۶:۴۸، ۹ مه ۲۰۰۷ (UTC)
خوب این پیشنهاد خوبی است. ولی ترجیح می‌دهم دوستانی که دسترسی به نسخه اصلی داستان و نیز نقدهایی که بر آن نوشته‌شده دارند دست به کار شوند. اگر چنین نشد در آینده با یاری شما چیزکی در اینباره خواهیم نوشت. درباره سرخ و آبی‌ها هم به دید من ویکی‌پدیا دارد شانتاژ ضد پرسپولیسی می‌کند،چرا که همکنون همه دوست دارند که رنگ آبی بیشتر و سرخ کمتری ببینند ؛-) --Ariobarzan ۱۲:۲۷، ۹ مه ۲۰۰۷ (UTC)

[ویرایش] برچسب نیاز به ذکر منبع

به‌نظر می‌رسد در گذارن برچسب «نیاز به ذکر منبع» افراط صورت گرفته است. نمی‌دانم با چه منطقی این برچسب‌ها گذاشته شده است. اگر قرار باشد به این شیوه برچسب بگذاریم باید بگوییم چرا برای بقیه جمله‌ها برچسب نگذاشته‌ایم. اگر بنا باشد در انتهای هر جمله ارجاع گذاشت متن عملا غیرقابل استفاده و خواندن می‌شود. عزيزی ۰۵:۵۷، ۱۲ مه ۲۰۰۷ (UTC)

[ویرایش] حذف تاریخ خورشیدی

کسی می‌داند چرا تاریخ خورشیدی که دارای منبع و مرجع بود حذف شده است؟—پیام امضا نشدهٔ قبلی توسط Mostafazizi (بحثمشارکت‌ها) نوشته شده بود.

کجا! پیوند حذفش را نشان می‌دادید خیلی خوب می‌شد.--سروش ☺گپ ۱۶:۲۰، ۲۸ مه ۲۰۰۷ (UTC)

[ویرایش] تاریخ تولد و مرگ

گویا در مورد تاریخ تولد و مرگ خیام اختلاف نظر وجود دارد. در کتاب خیام عالم جبر غلامحسین مصاحب تاریخ تولد وی کاملاً نامعلوم و تاریخ مرگ ۵۱۷ یا ۵۲۶ ذکر شده‌است. در کتاب دو رساله خیامی چنین نوشته شده‌است:

«سوامی گویندا تیرتهه Swami Gaovinda Tirha از روی طالع بیهقی و با استفاده از بعضی اطلاعات تاریخی و احتمالی، ولادت خیامی را روز چهارشنبه ۱۸ ماه مه ۱۰۴۸ میلادی مطابق با ۳۰ ذیقعده‌الحرام ۴۳۹ قمری یافته‌است.»

و در کتاب تاریخ جبر از خوارزمی تا امی‌نوتر ب.ل.وان در واردن نوشته شده:

«در سال ۱۰۷۴ میلادی ۴۴۳ هجری عمر خیام به اصفهان فراخوانده شد که در آنجا گروهی منجمان برجسته برای بنای رصدخانه‌ای گرد آمده بودند...»

یعنی در ۴ سالگی؟!

این اعلام قطعی در آغاز مقاله مشکل‌دار است. حسام ۱۲:۱۹، ۲۸ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)

من این را قبلا جایی دیده‌بودم ولی جایش یادم نیست. اگر مدرک دارید و مدارک معتبر است حتما این مساله را بیاورید.(نه مدارک غیر معتبری که خیام و پورسینا را به دلایل واهی عرب یا ترک معرفی می‌کنند- دست احتیاط گفتم.)--سروش ☺گپ ۱۳:۳۷، ۲۸ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)

[ویرایش] حق تکثیر

این بخش از سخنان حسام که همان بخش ناقض حق تکثیر مقاله بود حذف شد.

این قسمت در بخش اول مقاله مشکل حق تکثیر دارد و از نسخه اول مقاله به جا مانده است. اگر کسی آن را بازنویسی کند بد نیست. حسام ۱۳:۲۶، ۵ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)

من تا یکی دو روز دیگر این کار را می‌کنم. سپاسگزار از دقت شما.--سروش ☺گپ ۱۴:۰۰، ۵ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
بنا بر این برای بخش اول مقاله اصلاحات را انجام دادم. البته بخش پیروان خیام گرچه از این جهت که صادق هدایت 56 سال پیش مرده‌است ناقض حق تکثیر نیست ولی به نظر من از نظر لحن کمی مشکل دارد و احتمال دارد تایپ‌شده از کتاب وی باشد اگر کسی آن کتاب را دارد این مساله را بررسی کند، بد نیست. ضمنا آن بخش ناقض حق تکثیر از مقاله را که آورده‌بودید برای پاک‌نگه‌داشتن ویکی‌پدیا حذف کردم. :)
آن بخش:حافظ از تشبیهات خیام بسیار استفاده کرده‌است. تا حدی که از متفکرترین و بهترین پیروان خیام به شمار می‌آید. هر چند افکار حافظ به فلسفهٔ خیام نمی‌رسد...--سروش ☺گپ ۱۹:۱۴، ۵ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
کتاب ترانه‌های خیام صادق هدایت که انتشارات جاویدان منتشر کرده باشد را پیدا نمی‌کنم. خوتان اینجا را یک نگاهی بکنید. حسام ۱۴:۵۳، ۶ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
من خودم آن کتاب را ندارم ولی شاید دوستان باشند که داشته‌باشند. هرچند اگر دانشگاه می‌روید، این کتاب در بخش کتاب‌های عمومی دانشگاه هست.(به قول هدایت آشکوب دوم کتابخانه مرکزی) اگر توانستم خودم بررسی می‌کنم. :)--سروش ☺گپ ۱۶:۰۴، ۶ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)

[ویرایش] خیام و یا خیّام

در چند جای مقاله «خیّام» آمده است. تشدید درست است؟ دهخدا را چک کردم، تشدید نداشت. رضا محمدی ۱۲:۴۵، ۷ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)

البته از نظر لغوی که تشدیدداری خیام درست است.--سروش ☺گپ ۲۰:۲۷، ۱۲ اوت ۲۰۰۷ (UTC)

[ویرایش] داماد خیام بی‌فرزند

امروز دوستی می‌گفت خیام فرزند داشته‌است. از کس دیگر هم شنیده‌ام. همچنین در جاهایی سخنان داماد خیام دربارهٔ وی آمده‌است. اگر کسی منبع درستش را می‌داند این بخش را اصلاح کند.--سروش ☺گپ ۲۰:۲۸، ۱۲ اوت ۲۰۰۷ (UTC)