هزاره (قوم)
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
الگو:تاریخ هزار ها مولف پولادی
هزارهها یکی از قومهای افغانستان خراسان قدیم هستند که تقریباً 15 درصد جمعیت این کشور را تشکیل میدهند.هزاره ها مردمانی بسیار شجاع و صبور هستند شکل وقیافه ان مردم مانند کشورهای اسیایه میانه میباشد که ساکنین اصلی این مناطق هستند مانند ازبکستان وتاجیکستان ورنگ موی اکثر انها بور میباشد یاچشمان سبز در انها به وفور دیده میشود هزاره ها در زمان حكومت شاه عباس صفوی به دین اسلام شیعی گرویدند و نابسامانی ها و تبعیض ها بسیاری از افراد این قوم را به مهاجرت به دیگر نقاط و کشورها واداشته است.
پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران سیل مهاجرت به ایران بیشتر شد. در افغانستان از گذشته به انها ظلم بسیاری وارد شده و تا کنون ادامه دارد یکی از بدترین ظلمها به انها کشتار واخراج انها از مناطق سکونتشان در زمان عبدالرحمن یکی از شاهان افغانستان میباشددر ان دوره تقریبانصف جمعیت انها را نابود کردند هزارهها زبان دری و فرهنگی مشابه با دیگر اقوام فلات آریانا دارند و همانند اکثریت مردم افغانستان به لهجهای از زبان دری صحبت میکنند. تعدادی واژههای عربی و ترکی مغولی به این لهجه وارد شده است.
درگذشته ها ی دور هزاره جات کنونی بنام های زیر یاد شده است : به گفته (بلیو )غر مارث که این نام در کتاب مقدس نیز آ مده است – به قول مرحوم غبار نویسنده افغانستان در مسیر تاریخ : قریب) 0500 ) سال پیش از هزاره جات بنام ( ستا گید یا ) نام بر ده شده است شا ها ن هزاره جات قبل از اسلام بنا م ها ی شیران با میان از اولا ده کو شانی ویفتلی وبعدآ بنام های هزار بنده – شار و ریو شاران یا د میشدند که عمدتآ در دو نقطه تا ریخی این سر زمین بنام های ( پشین) یا افشین یکاو لنگ کنونی و ( سو ر مین ) سر پل فعلی که پایتخت تابستانی و زمستانی ایشان بودند حکومت میرا ندند . کنت کورت و بطليموس مورخين عهد سکندر کبير، فريبه جهانگرد فرانسوي، هنري فيلد کريستياتس محقق دنمارکي و جورج راورتي، از مورخان غربي. مقدسي، مولف گمنام حدودالعالم در 959 ميلادي، ابي بکر مشهور به ابن فقيه، ابن خرداد در 920 ميلادي، ناصر خسرو بلخي از مورخين اسلامي و همچنان هيوان تسنگ راهب چيني از موجوديت غرج الشار، غرجه، غرجستان، شاران غرجستان و موجوديت هزاره ها در غرجستان به کرا ت ياد نموده اند. حکمرا نی شیران بامیان توسط غز نویان ساقط وبعد از آن غوری ها شنسبی ها – خوارزمی ها در هزاره جات حکو مت کر دند با شکست خوارزم شاه شهر غلغله توسط لشکر چنگیز خان تخر یب و به بامیان آ سیب زیا دی وارد گشت. او لا ده چنگیز خان چند ین قرن در بامیان ودیگر منا طق غر جستان حکومت کر دند وبعدآ او لا ده تیمور لنگ در ین ساحه تسلط یا فتند و در زمان سلطان حسین با یقرا - امیر ذوالنون ارغون از طایفه ارغون از مغلان ایلخانی ایل تر خان اولین حاکم وامیر سلسله امرای ار غونیه در هزاره جات بود وی توانست قلمرو خود را تا کابل – قند هار – سند وفراه توسعه دهد. امرای ارغونیه مردمان دادگر- دانش پرور – هنر دوست بودند و مجمو عآ از سال 884- الی- 964 – هجری قریب به هشتاد سال با سیا ست و فراست حکومت کردند.امرای ارغونیه از جمله نیاکان مردم هزاره {یعنی هزاره هامغل خالص ان} بوده است که در هزاره جات حکومت مستقل و دارای قلمرو وسیع را تشکیل و با درایت کامل اداره مینمو دند. مورخین عرب و خراسان هزاره جات را بنام های غر جستان – غرج الشار – گر ستان یا د کر ده اند و حدود اربعه آ نرا از جانب غرب به هرات و باد غیس و از طرف شرق به کا بل – از سمت شمال به جوز جان و از سوی جنوب به غز نی پیوست دانسته اند. به قول ابن حقول تاریخ دان عرب غر جستان کشوری بزرگی بوده است که موسوم به مملکت غر جه یاد شده است . در اغلب کتب تاریخ عرب وخراسان هزاره جات بنام غر جستان یاد شده که وسعت آن خیلی از وسعت کنونی آن فرا تر بودوشامل غور – بامیان وغز نی میشد . مر حوم اکادمیسین پو ها ند عبد الا حمد جاوید در یکی از مقاله هایش تحت عنوان بحثی پیرامون اقوام و طوایف افغانستان: مینویسد :- طوریکه دیدیم سر زمین خلج نزدیک کابل و غزنی بوده است و خلجها درهمین حدود میزیستند و هنوز در زمین داور علاقه ای بنام خلج معروف است. اما در اینکه تلفظ صحیح به فتح دوم است یا سکون آن اختلاف است. این کلمه هنوز در هند و افغانستان با سکون دوم و و در ایران به فتح دوم تلفظ میگردد. اصطخری, ابن حوقل ویاقوت حموی چنانکه دیدیم حرف دوم را ساکن ضبط کرده اند و اما منینی حرف اول و دوم را به فتحه نوشته و بگمان اغلب به سکون دوم درست تر می نماید. خاصه اگر بپذیریم که کلمه غلجی همان خلجی است و ریشه آنرا از غرچ بدانیم. اما بنابر عقیده بعضی اگر آنرا از شکل ترکی قلچ تصور کنیم تلفظ آن با فتح دوم خواهد بود. (23) عقیده نگارنده اینست که این کلمه ترکی نبوده خاصه با قلج ترکی ارتباطی ندارد و غالباً کلمه خلج شکل دیگر غرچ است. کلمه غرچه در ادبیات فارسی دری بمعنای کوهی مقابل روستایی آمده و از لحاظ اتساع معنی بمعنای ساده و ابله نیز بکار رفته است. چنانچه درین دو بیت: صد و اند ساله یکی مرد غرچه چرا شصت و سه زیست این مرد تازی (24) بفریبد دلت بهر سخنی روستایی و غرچه را مانی (25) ناصر خسرو در یکجا گوید: استاده بدی بیا میان شیری بنشسته به غرچ دربدی شاری (26) در توضیح شیر بامیان نوشته اند: «شیر ملک آنجاست چنانکه ملک ختلان را نیز شیر ختلان یا ختلان خدا یا ختلان شاه گفتندی (27) وشار عنوان ملک غوریا غرش یا غرستان یا غرستان به تلفظ اوستایی غرستانه و فردوسی غرچکان . چنانکه گوید: یا غرجیستان ویا غرچستان. فرخی گوید: سپهبد سپه شاه شرق ابو منصور فراتکین دوانی امیر غرجستان سیاسی است مراورا که در ولایت آن پلنگ رفت نیارد مگر گشاده دهان درین دیار بهنگام شار چندین بار پلنگ وار نمودند غرچکان عصیان فردوسي در يک مصراع از شاهنامه مي سرايد: شه ءغرچکان بود بر سان شير کجا ژنده پيل بود، آوريدي به زير،
[ویرایش] بربری
بربری ها ،یکی از گروه های مهاجر از قوم بزرگ هزاره بوده که در حدود دو قرن پیش به ایران مهاجرت نموده ند .قوم هزاره یکی از اقوام و نژادهای ترک و مغل می باشد نام ایران بر خلاف تصور امروزین ، قدمت چندانی ندارد و حتی یک قرن هم از استعمال آن برای اولین بار نمیگذرد(در زمان حکمت پهلوی اول و یا مظفرالدین شاه نام ایران برای این کشور که تا ان دوران پرشیا استعمال میشد پیشنهاد گردید. کلمه ایران تنها در کتب مقدس زرتشتیان آنهم با ترکیب ایران وءج (فتح الف و کسر یاء) که آنهم نام سرزمین اصلی قوم مهاجر آریایی بوده ( در سیبری) استعمال گردیده است. قرون متمادی سرزمینی وسیع که شامل بخش شرقی ایران کنونی ، افغانستان و تاجیکستان و شهر مرو ترکمنستان فعلی بوده به اسم خراسان یاد میشده است که از حدود دو قرن گذشته حدود اواسط قرن 13 هجری قمری با حمله ایران بر نیشاپور ومشهد در زمان دولتشامحمود ابدالی، خراسان بزرگ تجزیه شده و به مرور از افواه افتاد.
زبان این قوم جز اصیل ترین و دست نخورده ترین گویشهای دری، آنهم دری غزنوی است که بسیارزیادتر از گویش های رایج در فلات آمو دریا ، مورد دستبرد و تاراج لغات ترکی مغولی ، ترکی ، عربی و ... قرار گرفته است . سیم مذهب ، که بنابر اقوال غالب ، تنها قومیست که سر تسلیم را در برابر اسلام و آنهم تشیع ناب علوی در زمان زمام داری خلیفه شاه عباس صفوی و با قدمت ترین شیعیانافغانستان محسوب میگردند.
منابع : تاریخ هزاره ها - هزارستان

