بحث:خودکشی مشاهیر

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

عنوان صفحه و کنار هم قرار گرفتن این افراد بسیار جالب است، اما نکاتی به چشم می خورد:

  • در صفحه خودکشی آمده است: "خودکشی عملی است که فرد برای پایان دادن زندگی خود بطور آگاهانه و خودخواسته انجام می‌دهد" و "خودخواسته" یعنی بدون اجبار بیرونی و به میل شخصی، پس مرگ کسی مانند سقراط را که در دادگاه آتن به مرگ محکوم شده بود نمی توان خودکشی به حساب آورد، حتی اگر جام زهر را با دستان خود سرکشیده باشد.
  • درباره مرگ کسی مانند سالوادور آلنده هم نمی توان به دقت سخن گفت. زیرا در زمان حادثه کسی همراه او نبود و گزارش های بعدی هم هر کدام حادثه را به شکلی متفاوت شرح می دهد. پس می توان او را مشکوک به خودکشی دانست.
  • مرگ مشکوک اسلوبودان میلوسوویچ را هم به دلیل کمبود و ضغف مستندات دال بر خودکشی به سختی می توانیم خودکشی به حساب بیاوریم. --امین ۱۰:۳۱، ۱ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
    • مورد سالوادور آلنده و اسلوبودان میلوسوویچ حق با جناب امین است. اما در مورد سقرط، وی به هر حال توسط خودش کشته شد. بسیاری از خودکشی‌ها برای پرهیز از مرگی ناگزیر مثلا سرطان صورت می‌گیرد مانند کوستلر اما به هر حال خودکشی است. عزیزی ۱۰:۳۶، ۱ اوت ۲۰۰۷ (UTC)

گریز از مرگی ناگزیر مثلا سرطان با گریز از محاکمه و تحقیر و احتمالا مرگ بسیار متفاوت است. در مورد دوم، شخص برای نجات خود از یک رسوایی یا فرار چنگ دشمنان و سرنوشتی نامعلوم دست به خودکشی می زند. این حالت در مورد سقراط صدق نمی کند. او تن به محاکمه سپرد، به مرگ محکوم شد، در روز اجرای حکم بنا بر روال مرسوم آتن جام شوکران را سرکشید. او در واقع به روش دوره خودش اعدام شد. این نبوده که او برای گریز از محاکمه و مرگ فجیع دست به این کار زده باشد. دقت بفرمایید:"او محکوم به مرگ شده بود". --امین ۱۰:۵۶، ۱ اوت ۲۰۰۷ (UTC)