بندر دیر

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

بندر دَیِّر شهری است در استان بوشهر ایران.

بندر دیر مرکز بخش مرکزی شهرستان بندر دیر است.[۱] بندر دیر بندر بردستان به‌شمار می‌آید و در قدیم حاکم‌نشین دشتی بوده‌است. هوای آن نیز از بسیاری بندرهای دیگر پیرامون بهتر است. لنگرگاه آن در ژرفای ۷ متری و مسافت یک کیلومتری از خشکی قرار دارد و پناه خوبی نسبت به باد شمال دارد.[۲]

وضعيت جغرافيايي و اقليمي :

دير يكي از شهرستان‌هاي استان بوشهر است، كه مركز آن بندر دير مي باشد. بندر دير در جنوب استان بوشهر واقع شده است و با مركز استان 208 كيلومتر فاصله دارد و بين 27 درجه و 51 دقيقه عرض شمالي و 61 درجه و 58 دقيقه طول شرقي از نصف النهار گرينويچ قرار گرفته است. فاصله آن تا تهران حدود 1300 كيلومتر مي‌باشد. شهرستان دير از شمال به شهرستان‌هاي دشتي و تنگستان و از طرف مشرق به شهرستان‌هاي گنگان و جم و از ناحيه جنوب به و غرب به آب‌هاي نيلگون خليج فارس منتهي مي‌گردد. مرز آبي شهرستان دير در حاشيه خليج فارس حدود 82 كيلومتر مي‌باشد.

گسلها، شكستگيهاي دامنه كوه‌ها و وجود صدف‌هاي دريايي در شيارها حكايت از پايين رفتن سطح آب دريا، حركات زمين و مدفون شدن مواد آلي با گل‌هاي آهكي در ته دريا مي‌باشد.

جنس خاك منطقه قليايي است و به همين علت گياهان نميتوانند مواد مورد نياز خود را جذب نمايند. كمي رطوبت زمين، حرارت زياد هوا و كمبود مواد آلي نيز مزيد بر علت شده است. وجود توده هاي نمكي سبب شور شدن آبهاي روان گرديده است. ناهمواريهاي اين منطقه جزء نواحي پست زاگرس جنوبي‌اند كه ارتفاع آنها نسبت به زاگرس بلند، كمتر و قوس و چين‌ها نيز بسيار ملايم و به تدريج به طاقديس و ناوديس ها ختم مي‌شود.

قله درانگ با ارتفاع 1223 متر در شمال بندر دير واقع است. رود مند كه از انار واقع در 28 كيلومتري شمال شرقي كازرون سرچشمه مي گيرد در منطقه "زيررود"‌ بخش بردخون به دريا مي ريزد. در منطقه آّبدان و لمبدان سفره‌هاي آّب‌هاي زيرزميني وجود دارد كه بارندگي فصل زمستان نيز بستگي دارد و با كم و زياد آمدن باران نوسان پيدا مي‌كند. چشمه آب گرم در كوه‌هاي "گنوي" و چشمه‌هاي ديگر نيز "لوحك"، "تنگ دوراهك"، "تنگ هيخ" و "گرگم" وجود دارد.


آب وهواي منطقه در بيشتر ايام سال گرم ومرطوب در كنار ساحل گرم وخشك در فواصل دور تر از ساحل مي با شد. زمستان اين شهرستان مشابه هواي بهاري استانهاي سردسير كشور مي باشد.

در فصل تابستان بادي معروف به باد يكصد و بيست روزه كه خشك و سوزان است در منطقه مي وزدوبه

اصطلاح محلي به ((تش باد)) يا((باد گرم)) معروف است .ميزان بارندگي كم وبارندگي ها متو سط سالانه 215 ميلي متر در ماههاي آذر تا اسفند مي باشد.

تنها رود خانه دايمي كه از شهرستان عبور مي كند رود خانه مند است كه در شمالي ترين نقطه شهرستان دير و دشتي جريان دارد. ديگر رودخانه ها فصلي بوده ودرهنگام بارند گي جريان دارند.

_درجه حرارت درشهرستان ديّر حداكثر ميانگين دما 47 درجه سانتي گراد و كمترين معدل حداقل دماي سالانه 22 درجه است. در فصل تابستان ودر زمان وزشمناطق مهم و سوق الجيشي ( اقتصادي – نظامي )

پل ها : پل موجود بر روي رود خانه بردستان بطول 105 – پل موجود بر روي رودخانه مند بطول 1300 متر

ارتفاعات مهم : كوه در نگ بارتفاع 1200 متر ، قله برد افتاده در منطقه برد خون به ارتفاع 800 متر - كوه احمد سليمان مشرف به روستاي دوراهك به ارتفاع 1000 متر

مراكز نظامي و انتظامي : ناحيه مقاومت بسيج سپاه پاسداران انقلاب اسلامي كه در مركز شهر ديّر واقع شده است .


جزاير واقع در حوزه شهرستان :

جزيره خان به طول 3 كيلو متر وعرض 500 در بخش بردخون واقع شده است .ودر هنگام مد دريا به زير آب مي رود و قابل استفاده نمي باشد.

جزيره تهمادون به طول 12 كيلو متر و عرض 1000 متر در بخش بر دخو ن واقع شده و داراي يك سري تپه هاي شني مي باشد كه براي اسكان موقت و امور نظامي مناسب مي باشد.

جزيره نخيلو داراي پوشش گياهي است . قسمت جنو ب شرقي آن بصورت اسكله طبيعي است كه متور لنج هاي صيادي وباري وهمچنين قايقهاي صيادي مي توانند پهلو بگيرندوبراي حمل ونقل مناست است. اين محل نزديك ترين محل به راس التنوره عربستان و امير نشينان قطر و بحرين مي باشد .

جزيره گرم : در نزديكي جزيره نخيلو واقع شده و پناهگاه خوبي براي شناورهاي كو چك بو يژه قايق هاي صيادي است .

راس المطاف :

راس المطاف يا جزيره زير آب : حساسترين منطقه در مسير شناورهاي بزرگ و كوچك است كه در 20 مايلي شهر ديّر و با فاصله 200 متري روستاي چاه پهن واقع شده است. طول اين منطقه 4 كيلو متر وعرض آن 20 متر است . در اين محدوده آب دريا حالت گردشي و بصورت گرد آب بوده و سالانه تعداد زيادي از شناورها به جهت نا آ گاهي با آ ن بر خورد كرده و به گل مي نشينند و غرق مي شوند . در همين راستا تعداد زيادي از انسانها و ملوانهاي شناور ها تلف شده و از بين مي روند .


بادهاي گرم ((تش باد)) دما به پنجاه درجه سانتي گراد نيز مي رسد. سرد ترين هوا در دي ، و گرمترين زمان در مرداد ماه است .

_رطوبت : در اين منطقه به لحاظ نزديكي به دريا رطوبت زياد كه حداكثر مطلق 100% و متو سط ميزان رطوبت به 56 نيز مي ر سد.

گفت و گو عبدالمحمد شعرانی با محمد افراسیابی بخشدار دیر در سال 51 مقدمه  :

نوستالژی مثل همیشه یعنی هی دنیا . یادش بخیر .. قدیما .. همیشه نوستالژی با آه و ناله و ناراحتی به خاطر عبور از گذشته همراه است . نوستالژی یعنی معلم شهر .. نوستالژی یعنی مرحوم علمدار پوپ و مرحوم حیدر اسدی و .. نوستالژی یعنی یاد فرودگاه قدیمی و یاد هواپیمایی که قدیما سکوت بندر رو می شکست .. نوستالژی یعنی همه قدیم .. نوستالژی یعنی پدران و اجداد ما .. نوستالژی یعنی یاد دکترای هندی بخیر.. نوستالژی یعنی یاد کشتی های لنگر انداخته در ساحل دیر به خیر.. نوستالژی یعنی یاد باغ انجیری و دورباغ... نوستالژی یعنی همین چند سال پیش .. نوستالژی یعنی همه گذشته یک بندر.. نوستالژی یعنی ْْ ْ چه خوش بی قدیما شی کپرا.. تو باغا .. تش برکا ْ ْ ْ نوستالژی یعنی همه لهجه فراموش شده یک بندر .. نوستالژی یعنی همه چی ... نوستالژی یعنی یاد قدیمیها .. یاد ناخداهایی سرفراز همیشه ی بندر... نوستالژی یعنی یاد گمرک قدیم به خیر .. یادهمه چی به خیر... نوستالژی یعنی همه گذشته یک بندر از پستچی همیشه بندر مرحوم گشتی تا معلم مرحوم توفیقی .. ذهن آدمها شاید بعضاْ دچار فراموشی شود و اما تاریخ و ذهن بیدار تاریخ هیچگاه دچار فراموشی نمی شود حتی اگر ....

نوستالژی شامل بخشداری و بخشدار قدیم این بندر هم می شود.. یک روزی آقایی از سوئد در سایت خبری بندر دیر حضور مجازی پیدا می کند و این می شود آغاز رابطه ای نو.. بعد از مدتی مشخص می شود شخص نامبرده مدتی در بندر دیر سکونت داشته است و اکنون در سوئد در حال گذران عمر است .. این آشنایی ادامه پیدا می کند تا اینکه او از شعرانی (عبدالمحمد ) مدیر سایت خبری دیر می خواهد تا نزد مبارک بحرینی از ساکنان قدیمی دیر رود و در مورد او اطلاعاتی کسب کند.. مدیر سایت با مراجعه به مبارک بحرینی وی را در حالی که خود را آماده تماشای سریال تلویزیونی یانگوم می کرده به ایشان می گوید: فقط ۵ دقیقه وقت داری سئوال کنی و بری چون می خوام سیل یانگوم کنم ... خلاصه شعرانی همه ی سئوالاتش را کنار می گذارد و فقط از مبارک می پرسد که آیا : محمد افراسیابی را می شناسید؟ مبارک با لحظه ای تامل می گوید : بله . او بخشدار قدیم دیر بود... حال شعرانی (مدیر سایت ) به تمام سئوالات دلخواه خود رسیده و نیازی به پرسیدن سئوالات بعدی ندارد اما مبارک ادامه می دهد که : او افراسیابی و خانواده اش کمکهای شایانی به مردم این بندر کرده اند .. افراسیابی بخشدار و شهردار بود و خانمش ماما و شاید هم یک پزشک بوده و.. این اکرم خانم ناف بچه های بندر را خودش می برد.. از جمله ی آنها ناف پسرمن را ایشان بریده است .. .. مبارک در حال توضیح دادن به ما بود که تیتراژ آغازین سریال یانگوم پخش شد و او دیگر روی از ما برگرداند و گفت : می خوام فیلم سیل کنم برو ......

افراسیابی بخشداری که در سال ۵۱ در این منطقه خدمت کرده است در گفتگویی با سایت خبری دیر به گذشته این شهر و وشعیت کنونی خود اشاره کرد و گفت که : دخترش در دیر متولد شده و خوشحال است که محل تولد دخترش بندر زیبای دیر بوده و اکنون دخترش به عنوان پزشک دارو ساز در سوئد مشغول گذران زندگی می باشند....



۱- آقای افراسیابی شما چهره‌ای شناخته برای نسل قدیم شهر دیر و چهره‌ای ناشناخته برای نسل جدید دیر می‌باشید، حال با چه ادبیاتی خود را برای نسل قدیم و جدید دیر معرفی می‌کنید‌؟

فکر نمی‌کنم معرفی من نیاز به ادبیات خاصی داشته باشد. من نیز چون بسیاری از جوانان وطنم در آن سال‌های سیاه دیکتاتوری شاهنشاهی، سودای کمک به مردم محروم جامعه‌مان را داشتم. با این که در رده‌های بالا در امتحان بخشداری قبول شده بودم، داوطلبانه استان بنادر و جزایر خلیج فارس و دریای عمان را برگزیدم. داستان امتحان و مصاحبه و گزینش جنوب را در جایی نوشتم.     


۲- شما از چه سالی در دیر مشغول به فعالیت شدید؟ لطفا زمان و مدت فعالیت خود را برای ما تشریح کنید!

مدت خدمت من در دیر سالهای ۵۰ و ۵۱ خورشیدی بود. با وجود علاقه‌ی فراوانی که به ادامه‌ی خدمت در دیر داشتم، متاسفانه بدلایل خانواده‌گی، مجبور به انتقال به شازند اراک شدم تا نزدیک‌تر به خانواده‌ی پدریم باشم.

۳- جناب افراسیابی ،بخشداری قدیم دیر در کجا دایر بود و چند نفر پرسنل در آن مشغول به فعالیت بودند؟

بخشداری ساختمان دولتی نداشت. بخشدار پیش از من با یکی از اهالی، بنام حاجی یحیا قراردادی بسته بود که خانه‌ی تازه‌ای بسازد و آن را به بخشداری اجاره دهد. خانه در نزدیکی بهداری آن زمان بود. متاسفانه پس از این همه سال، نام محله‌اش را فراموش کرده‌ام.

تنها کارمند بخشداری، زنده‌یاد سید حسین بهرسی بود که سمت رسمی‌اش خدمتگزار بود. ولی چون مرد محترم و بی‌آزاری بود و سن و سالی هم از او گذشته بود، بخشداران کاری به او رجوع نمی‌کردند.، مگر کارهای عملی. پس به قول معروف" علی بود و حوض‌اش". برای انجام امور اداری از کارمندان شهرداری استفاده می‌شد.

۴- بخشدار قدیم شهر دیر این شهر را چگونه توصیف می‌کند؟

من شهردار شهر هم بودم. شهر از شهریت در آن زمان فقط اسمی داشت و بواقع دهی بیشتر نبود. تنها حسن شهر دیر، آب لوله‌کشی آن بود که از لمبدان می‌آمد. لوله‌کشی آن هم اصولی نبود، لوله‌ها عایق بندی نشده بود و تابش آفتاب داغ جنوب، آب توی لوله را داغ می‌کرد. برق هم فقط تامین کننده‌ی روشنائی شهر و منازل بود. برای رفاه مردم روزها یکساعتی در گرمترین ساعات روز دستور روشن کردن موتور برق را دادم تا مردم، آنان که توانائی خرید پنکه‌ای را داشتند، حداقل ساعتی استراحت کنند و بخچال‌دارها هم، یخی ذخیره کنند برای نوشیدن لیوانی آب خنک.

۵- نسل پیشین از شما به نیکی یاد می‌کند، رمز ماندگاری خود را با گذشت سال‌ها در چه می‌بینید؟

من به قصد مال اندوزی به جنوب نیامده بودم. متعقد بودم کارمندان دولت باید خدمت‌کارانی صحیح‌العمل باشند تا با رفتار صحیح خویش، راه‌ را برای اعاده‌ی دموکراسی حاکم در دوران نخست‌وزیری زنده‌یاد دکتر محمد مصدق، باز کنند. خوش‌بختانه نه عقیده به چریک بازی داشتم و نه توان اسلحه بدست گرفتن و آدم کشتن. جمعی بودیم که مصمم به عمل صالح. همسرم نیز در این میان یار و مددکار من بود. تکبر نداشتم و خودم را "تافته‌ی جدا بافته" نمی‌دانستم.

بیاد دارم اولین روز ورودم به دیر مصادف بود با سال‌گرد ۲۸ مرداد. من که وارد شدم، در میدان شهر مردم را جمع کرده بودند، صندلی‌ها بصورت مثلثی چیده شده بود، صندلی راس مثلث مخصوص بخشدار بود. زنده‌یاد سیروس قانون، و دیگر کارمندان مرا به آن‌جا هدایت کردند. من صندلی برداشتم و آن را در ردیف دیگر کارمندان دولتی گذاشتم و روی آن نشستم.

کمکی هم که همسرم در اداره‌ی بهداری به زنان باردار می‌کرد، در افزایش محبوبیت من تاثیر بسزائی داشت.

۶ ـ اکنون در خاطر خود دیر را چگونه می‌بینید؟

چی بگم ولله؟ باید خیلی بزرگ شده باشد، مسلمن بی‌در پیکر هم. با کوچه‌های کج و معوج و شاید هم ساختمان‌های بتونی چند طبقه، که هیچ تطبیقی با هوای دیر ندارد. آخرین دیدارم از دیر، دو یا سه سالی پس از انقلاب بود. آن روز شهر دیر خیلی بزرگ شده بود. دیری نبود که من می‌شناختم. امروز خدا می‌داند و شما که ساکن آن‌جا هستید.

۷- اگر یک بار دیگر به شما پیشنهاد شهر دیر شود آیا آن را می‌پذیرید؟

نه! مسلمن نه! من پیر شده‌ام. از ۱۹ ساله‌گی کار دولتی را آغاز کردم، در روستائی بنام ینگجه در همدان و در ۶۶ ساله‌گی در سوئد بازنشته شدم. دیگر حال و حوصله‌ی کار اداری را ندارم. دوست دارم این چند سال باقی‌مانده را بخوانم، بنویسم و اگر پولی داشتم مسافرتی کنم.

۸- شیرین‌ترین و تلخ‌ترین خاطره حضور در شهر دیر؟

خاطره‌ی تلخی که ناشی از رفتار مردم با من و یا خانواده‌ام بوده باشد، اصلن ندارم. اما خاطرات تلخ ناشی از نحوه‌ی زندگی مردم، فقر و فشار نیروهای انتظامی و ماموران دیگر ادارات که برای پر کردن جیب خود، از هر فرصتی سو‌ء استفاده می‌کردند، بسیار است. از جمله ممنوعیت به آب انداختن قایق‌های ماهی‌گیری به بهانه‌ی مبارزه با قاچاق.

در مدت اقامت کوتاهم دیر، عجیب با مردم بومی جوش خوردم، با آنان احساس دوستی می‌کردم، مردم عادی، نه آنانی که وضع مالی خوبی داشتند و در غارت مردم، سهیم دولتیان بود. با آنان نیز دشمنی‌ای نداشتم. تلاشم بر بی‌طرفی بود.

۹- به عنوان آخرین سئوال اگر ناگفته‌ای با مردم دارید بفرمایید؟

در این‌جا باید یادی از همکاران خوبم دکتر جوانشیر بیدختی و زنده‌یاد، نماینده‌ی آموزش و پرورش آن موقع دیر (نامش را فراموش کرده‌ام) و معلمانی کنم که صادقانه در خدمت مردم بودند.

خوبی‌های آنان همیشه در خاطر من زنده خواهد بود. من به دیری‌ها و خورموجی‌ها، نوعی احساس هم‌بستگی پیدا کرده‌ام، که با مردم دیگر بخش‌هائی که بخشدارش بوده ام، ندارم. علتش مسلمن محبت بی‌ریائی است که از آنان دیده‌ام.

برای همه‌ی دیری‌ها اعم از هم نسلان خودم و یا جوانان امروزی، آرزوی سلامتی و بهروزی دارم


[ویرایش] منابع

وب سایت دیر www.dayyernews.com وب سایت دیر www.dayyer.ir

  1. اطلس گیتاشناسی استان‌های ایران، تهران: مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی گیتاشناسی، ۱۳۸۳ خ.
  2. سلطانی، سلطان‌علی، بیست و هشت گفتار در باب فرهنگ و مردم ایران، تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۱خ.، ص۳۱۰.

 این نوشتار مرتبط با جغرافیا خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.
استان بوشهر

استان بوشهر

مرکز بوشهر
شهرستان‌ها بوشهر | تنگستان | جم | دشتستان | دشتی| دیر | دیلم | کنگان | گناوه
شهرها

آب‌پخش | آبدان | امام حسن | اهرم | برازجان | بردخون | بندر دیر | بندر دیلم | بندر ریگ | بندر کنگان | بندر گناوه | بوشهر | تنگ ارم | جم | چغادک | خارک | خورموج | دالکی | دلوار | ریز | سعدآباد | شبانکاره | طاهری | عسلویه | کاکی | کلمه | نخل تقی | وحدتیه |

نقاط دیدنی

آب‌انبار قوام | آتشکده خورموج | دژ برازجان | سیراف | سینیز | شهر باستانی ریشهر | غار چهل‌خانه | کاخ هخامنشی بردک‌سیاه | مدرسه سعادت مظفری | موزه رئیسعلی دلواری | موزه مردم‌شناسی بوشهر