قتلهای زنجیرهای
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
قتلهای زنجیرهای به قتل برخی از شخصیتهای سیاسی و اجتماعی مخالف نظام جمهوری اسلامی در دههٔ هفتاد خورشیدی در داخل و خارج از ایران که به عوامل اطلاعاتی کشور نسبت داده شدهاست، گفته میشود.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] سرآغاز
اواخر آبان ۷۷، بیانیهای با فکس برای برخی نشریات ارسال شد. در آن بیانیه با طرح نام ۳۵ چهرهٔ سیاسی و ادبی، از آنان بهعنوان افراد معاند و ضد انقلاب نام برده شده بود. نویسندگان این بیانیه تأکید کرده بودند که این افراد، بهزودی کشته خواهند شد و به سزای اعمال خود خواهند رسید.
[ویرایش] موسوی شیرازی
مصطفی موسوی (موسوی شیرازی) معروف به کاظمی (سید مصطفی کاظمی) متولد استان فارس است و از ابتدای تشکیل، در اطلاعات سپاه بود و و در آن زمان به ارتباط با حسینعلی منتظری، هادی و مهدی هاشمی متهم بود.
[ویرایش] منصبها
بعد از تشکیل وزارت اطلاعات و اداره کل اطلاعات استان فارس ، وی به عنوان مسؤول اداره کل اطلاعات استان فارس انتخاب شد. به خاطر درگیری بین او و امام جمعه شیراز، ناچار شدند وی را از شیراز به تهران منتقل کنند.
[ویرایش] انتخابات ۷۶
در جریان انتخابات ۷۶ به شدت از محمد خاتمی حمایت کرد. او برای معاونت امنیت هم از طرف ریاست جمهوری وقت، به دری نجف آبادی (وزیر اطلاعات وقت) پیشنهاد شده بود ولی به دلایل مختلف پذیرفته نشد و در نهایت به عنوان جانشین معاون امنیت منصوب شد.
[ویرایش] قبل از شروع قتلها
مدتی قبل از شروع قتلهای زنجیرهای، او نزد خاتمی میرود، و اعلام میدارد که :
| در وزارت اطلاعات سناریویی در حال تدوین است و میخواهند عدهای را به قتل برسانند تا باعث سقوط دولت شما بشود. |
[ویرایش] شروع قتل ها
داریوش فروهر (رهبر حزب ملت ایران) و همسرش پروانه اسکندری عصر ۱ آذر سال ۱۳۷۷ در منزل شخصیشان واقع در محله فخرآباد تهران با ضربات چاقو به قتل رسیدند. چندی بعد نیز در روزهای ۱۲ و ۱۸ آذر، جسدهای دو نویسنده دیگر محمد مختاری و محمدجعفر پوینده کشف شد. بلافاصله بعد از آن قتلهای دیگری هم به وقوع پیوست.
محمد خاتمی رئیس جمهوری اسلامی وقت این قتلها را محکوم کرد و نفرت انگیز خواند. دیگر مسؤولین نیز موضعگیری کردند. محمد رضا خاتمی، دبیرکل جبههٔ مشارکت ایران در یک سخنرانی از انجام ۸۰ قتل توسط قاتلان سخن گفت. وی هیچگاه چگونگی دستیابی اش به این اطلاعات را روشن نساخت .
[ویرایش] ادعای مصطفی موسوی
بعد از به اوج خود رسیدن قتلها، موسوی به دفتر رئیس جمهور رفته و اعتراف میکند که قتلها توسط او انجام گرفتهاست. پس از مدتی بی توجهی به او با اصرار وی سخنانش نزد اطرافیانش مورد قبول واقع میشود. موسوی علت و انگیزه قتلها را چنین بیان میکند:
| تحلیل ما از اوضاع جاری روز این بود که خامنهای غیر از امام است و خاتمی هم به دلیل این که ۲۰ میلیون رای آورده و بیست میلیون پشتیبان دارد، قدرتش بیشتر از بنیصدر است و ما این قتلها را مرتکب میشویم و به گردن خامنهای میاندازیم و جنگ بین این دو منجر به شکست خامنهای در مقابل خاتمی خواهد شد. |
[ویرایش] اعتراف رسمی دولت
بر اثر پافشاری رئیس جمهور وقت ایران، محمد خاتمی، وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۷۷ طی اطلاعیهای قبول کرد که عدهای از اعضای آن وزارتخانه در طراحی قتلها دست داشتهاند .
اما روزنامه سلام یک روز قبل از انتشار چنین اطلاعیهای، در یادداشتی پشت پردهٔ قتلهای زنجیرهای را اینچنین روایت کرده بود :
| نمیتوان تصور کرد افرادی از درون قدرت به مرحلهای از انحراف و ضلالت رسیده باشند که انجام جنایاتی از این نوع را مشروع بدارند و بپندارند با چنین جنایات و ظلمهایی میتوان به اسلام و نظام اسلامی خدمت و آن را تقویت کرد. |
[ویرایش] روحالله حسینیان
در پی بیانیه وزارت اطلاعات و یادداشت روزنامه سلام، روحالله حسینیان، رییس مرکز اسناد انقلاب اسلامی در گفتوگویی با روزنامه کیهان فاش کرد که «نیروهای مرتکب قتلها، از طرفداران جدی رییسجمهوری بودهاند.» حسینیان با حضور در برنامهٔ تلویزیونی «چراغ» این سخن را بار دیگر تکرار کرد . به دنبال نمایش این برنامه از صدا و سیما ، علی لاریجانی، رییس سازمان صدا و سیما از حضور در هیأت دولت منع شد.
با این حال حسینیان همچنان در تکرار سخنان خود اصرار داشت. او با انتشار اطلاعیهای بار دیگر از مواضع خود دفاع کرده و از ادامهٔ افشاگریهایش در آینده خبر داد. ناطق نوری ، رییس مجلس وقت نیز در جلسهای با روحانیت مبارز شرق تهران تأکید کرد که افرادی بهعنوان دگراندیش در وزارت اطلاعات نفوذ کرده و بهدنبال تسویه حساب بودند. او همچنین گفت:
| یکی از دستگیر شدگان، مدیر یکی از بخشهای معاونت امنیت ملی وزارت اطلاعات بودهاست. |
بهنظر میرسید ناطق نوری قصد دارد از نقش پررنگ موسوی (کاظمی) رییس سابق اطلاعات فارس در این ماجرا سخن بگوید .
[ویرایش] جعل نامه رهبری
درشب ۲۱ ماه رمضان در مسجد حسینآباد آیت الله طاهری امام جمعه سابق اصفهان، هنگام سخنرانی یکی از روحانیون «مجمع روحانیون مبارز» دست خط رهبری جمهوری اسلامی را جعل کردند. در این نامه که خطاب به سردار رحیم صفوی است آمدهاست که :
- سردار رحیم صفوی این دگراندیشان و نویسندگان روشنفکر، معاند و مرتد هستند؛ شما اینها را از بین ببرید.
بعدها فرد جاعل دستگیر شد و به جعل این نامه اعتراف کرد. وی یکی از وابستگان سیدمهدی هاشمی بود.
[ویرایش] ماجرای پروازی
پروازی طلبهای بود که ابتدا با حزبالله همکاری میکرد، سپس با حزبالله درگیر شد و به فعالیت کردن علیه حزبالله پرداخت. در این موقعیت پروازی به تحریک سعید حجاریان، امینزاده (معاون وزیر امور خارجه)، محسن آرمین (سخنگوی مجاهدین انقلاب اسلامی)، و فردی دیگر به نام افشار، اعلام میکند: کارهای خشونتآمیز حزبالله و قتلها با دستور رهبری بودهاست. وی فهرستی از کارهایی را که حزبالله کرده، گفته و سخنانش ضبط میشود.
[ویرایش] سعید حجاریان
سعید حجاریان (مشاور رئیس جمهور) با حذفیات زیاد و با این محتوا که: عوامل خشونتآمیز را ما به دستور رهبری انجام دادیم این نوار را پیاده میکند. وی جزوهای به نام «سخنرانی حجةالاسلام پروازی در جمع رزمندگان بسیج» چاپ و پخش کرد.
بعد از اعتراض پروازی به عمل حجاریان به وی پیشنهاد میشود که تکذیبیهای بدهد تا در خبرگزاری جمهوری اسلامی گذاشته شود؛ و او تکذیب نامهای مینویسد. بعد از حذف و اضافه و رفت و آمد بسیار به پروازی گفته میشود که : قرار است حزبالله تو را به قتل برساند و نیز دادگاه ویژه روحانیت هم میخواهد تو را دستگیر کند، به آلمان فرار کن و جا و کارهایش را درست کردهایم تا اینکه پناهنده شوی.
در این هنگام شایع شد که یک روحانی به آلمان پناهنده شدهاست.
[ویرایش] ندامت
در این موقعیت پروازی به خاطر تدینش ، بازگشته و مستقیما خود را به دادگاه ویژه روحانیت معرفی میکند و ماجرا را بازگو میکند. نزد رهبری رفته و عذرخواهی میکند و ماجرا را میگوید. خامنهای هم از دادگاه تقاضای عفو میکند.
[ویرایش] حمایت دولتی از حجاریان
قرار به دستگیری سعید حجاریان شد. اما به پیشنهاد خاتمی (و حتی صحبت با رهبری در مورد به صلاح نبودن دستگیری مشاور رئیس جمهور) وی دستگیر نشد. القای روزنامهها هم اتهام رهبری بود.
[ویرایش] استعفای وزیر اطلاعات
بهمن ماه قربانعلی دری نجف آبادی وزیر اطلاعات وقت از سمت خود استعفا داد. دری نجف آبادی بارها در مصاحبهها گفته بود از قتلهای صورت گرفته توسط پرسنل وزارت اطلاعات، بی اطلاع است.
دادستان مجتمع قضایی نیروهای مسلح تنی چند از مسولین عالیرتبه وزارت اطلاعات را دستگیر کرد. از این افراد میتوان به سعید امامی معاون امنیت وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی، مصطفی کاظمی مشاور عالی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی و اکبر خوش کوش رئیس گروه ضربت وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی اشاره کرد.
[ویرایش] سعید اسلامی (امامی)
در تاریخ ۵ بهمن ۷۷ سعید اسلامی دستگیر شد.
در اطلاعیه سازمان قضایی نیروهای مسلح، چنین عنوان شد که سعید امامی، طراح اصلی قتلهای زنجیرهای، با هدف مخدوش کردن چهره نظام و منزوی کردن جمهوری اسلامی در جامعه بینالملل، این قتلها را انجام دادهاست. سازمان قضایی، همچنین ادعای متهمان در روزهای اول بازداشت را که ادعا میکردند قتلها را به دستور مسئولان مافوق انجام دادهاند، بیاساس دانست.
[ویرایش] خود کشی
سعید امامی، خرداد ماه سال ۱۳۷۸، دو ماه پیش از انتشار اطلاعیه سازمان قضایی نیروهای مسلح، در زندان فوت میکند(خودکشی می کند).
سعید امامی آنچنان که اعلام میشد در هنگام استحمام، با خوردن داروی نظافت خودکشی کرده بود. اما این خودکشی به شدت مشکوک به نظر میرسید . روزنامه همشهری نوشت که روز پنجشنبه ۲۷ خرداد، پزشکان بیمارستان لقمان حال امامی را خوب توصیف کرده و برای او اجازهٔ مرخصی صادر کرده بودند. اما در حالیکه برای اطمینان، خواسته بودند که او دو ساعت دیگر هم در بیمارستان بماند، بر اثر ایست قلبی و در فاصلهٔ همان دو ساعت سعید امامی از دنیا رفته بود. اینچنین بود که کورش فولادی، نمایندهٔ مجلس گفت: «بسیاری از مردم میگویند او را کشتهاند، نمیگویند خودکشی کردهاست.»
با انتشار خبر خودکشی سعید امامی(اسلامی)، نام چهار نفری که چهار ماه پیشتر در مقام عاملان قتلهای زنجیرهای بازداشت شده بودند و کسی نام آنها را نمیدانست اعلام شد. یکشنبه ۳۰ خرداد ۷۸، نیازی دادستان نظامی تهران، با اعلام نام سعید امامی (اسلامی)، مصطفی کاظمی(موسوی)، مهرداد عالیخانی و خسرو براتی بهعنوان چهارتن از عاملان قتلهای زنجیرهای خبر داد.
[ویرایش] دادگاه
در سال ۱۳۷۸ دادگاهی غیر علنی فقط برای متهمان چهار سری از قتلها که اکثر آنها قاتلان و عوامل چهار قتل روشنفکران بودند و نه آمران و دستور دهندگان قتلها برگزار شد و احکامی هم به صورت غیر علنی صادر گردید.
در دادگاه، در نهایت ۱۸ متهم پرونده که البته سعید امامی در میان آنها نبود، به حبسهایی از دو سال تا حبس ابد محکوم شدند.
[ویرایش] احکام صادره
قاضی رسیدگیکننده به پروندهها، مصطفی کاظمی و مهرداد عالیخانی را به اتهام آمریت در قتل داریوش و پروانه فروهر، محمد مختاری و محمدجعفر پوینده، به چهار بار حبس ابد محکوم کرد. همچنین علی روشنی، کسی که طناب را به گردن محمدجعفر پوینده و محمدعلی مختاری انداخته و این دو را خفه کرده بود. به دوبار حبس ابد محکوم شد. محمود جعفرزاده و علی محسنی بهترتیب به اتهام زدن ۲۶ ضربه و ۲۵ ضربه کارد بر بدن داریوش و پروانه فروهر، به قصاص نفس محکوم شدند.
حمید رسولی، مجید عزیزی و مرتضی فلاح نیز به استناد معاونت در جرم، به دو فقره حبس ابد محکوم شدند. ابوالفضل مسلمی، محمد اثنیعشر، علی صفاییپور، مصطفیهاشمی و علی ناظری نیز بهترتیب به هشت، هفت، هفت، هشت، و دو و نیم سال حبس محکوم شدند. اصغر سیاح و خسرو براتی، همکاری خود در این ماجرا را تکذیب کردند و گفتند که هنگام قتل فروهرها بیرون از خانه بودهاند و از موضوع صرفاً اطلاع کلی داشتهاند. آن دو اما مشارکت در قتل مختاری و پوینده را پذیرفتند و بنابراین بهترتیب به ۶ و ۱۰ سال حبس محکوم شدند. ایرج آموزگار، مرتضی حقانی و علیرضا اکبریان نیز که نقش خود در قتلها را انکار کرده بودند تبرئه شدند.
[ویرایش] آخرین اظهار نظرها
[ویرایش] برخی قربانیان قتلهای زنجیرهای
عدهای که ادعا شده از قربانیان قتلهای زنجیرهای بودهاند:
- داریوش فروهر [۱]
- پروانه اسکندری [۱]
- محمد مختاری [۱]
- محمد جعفر پوینده [۱]
- مجید شریف [۱]
- فریدن فرخزاد [۲]
- دکتر رضا مظلومان [۳]
- دکتر مظفر بقائی [۴]
- پیروز دوانی [۵] [1]
- دکتر صادق شرفکندی [۶]
- دکتر عبدالرحمن قاسملو [۷]
[ویرایش] پانویس
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ تاریکخانه اشباح
- ↑ عالیجنابان سرخپوش و عالیجنابان خاکستری، صفحه ۱۸۲ تا ۱۸۴
- ↑ عالیجنابان سرخپوش و عالیجنابان خاکستری، صفحه ۲۰۲ تا ۲۰۴
- ↑ ناگفتهها در پرونده قتلهای زنجیرهای، صفحه ۹ تا ۱۱
- ↑ عالیجنابان سرخپوش و عالیجنابان خاکستری، صفحه ۶۴
- ↑ ناگفتهها در پرونده قتلهای زنجیرهای
- ↑ ناگفتهها در پرونده قتلهای زنجیرهای
- ↑ عالیجنابان سرخپوش و عالیجنابان خاکستری، صفحات ۵۷، ۶۲، ۷۰، ۹۶، ۱۱۹، ۱۲۹، ۱۸۴، ۲۰۲
- ↑ ناگفتهها در پرونده قتلهای زنجیرهای
- ↑ عالیجنابان سرخپوش و عالیجنابان خاکستری، صفحات ۵۲، ۵۹، ۶۰، ۶۵، ۷۳، ۷۴، ۹۰، ۹۷، ۱۰۴، ۱۲۵، ۱۳۳
- ↑ عالیجنابان سرخپوش و عالیجنابان خاکستری، صفحات ۵۷، ۶۴، ۷۰، ۹۶، ۱۱۹، ۱۲۹، ۱۳۳، ۱۸۴، ۲۰۲
[ویرایش] منابع
- کتاب تاریکخانه اشباح از اکبر گنجی
- کتاب عالیجنابان سرخپوش و عالیجنابان خاکستری از اکبر گنجی
- کتاب ناگفتهها در پرونده قتلهای زنجیرهای از دکتر علیرضا نوری زاده

