فلسفه اسلامی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
|
|
| تاریخ فلسفه |
|---|
| ریشههای اندیشه فلسفی |
| فلسفه پیشاسقراطی |
| فلسفه دوران باستان |
| فلسفه قرون وسطی |
| فلسفه عصر نوزائی |
| سده هفده: عصرخرد |
| سده هجده: عصر روشنگری |
| سده نوزده: ایدهآلیسم، ماتریالیسم، |
| فلسفه مدرن |
| فلسفه معاصر |
| تمدنهای دیگر: |
| فلسفه شرقی |
| فلسفه ایرانی |
| فلسفه اسلامی |
| فلسفه یهودی |
| فلسفه مسیحی |
| فلسفه چینی |
| فلسفه کرهای |
| فلسفه هندی |
فلسفهی اسلامی شاخهای از علوم اسلامی است که به شناخت عقلی و استدلالی تعالیم ارائه شده توسط اسلام میپردازد. از آن به فقه اکبر نیز یاد میشود. حکمت نیز گاهی برای اشاره به آن به کار میرود.
هانری کربن معتقد است فلسفهی اسلامی را نمیتوان بدون عرفان شناخت.[1] از آنجا که اساسیترین موضوع فلسفهی اسلامی خداست، ورود به آن بدون پرداختن به شناخت خدا ممکن نیست. نبودن مرز بین عرفان و فلسفهی اسلامی به همین دلیل است.
[ویرایش] فلاسفهی شهیر اسلامی
| موضوعات فلسفه |
| کلی | فلسفه شرقی · فلسفه غربی · تاریخ فلسفه: باستان · قرون وسطی · نوین · معاصر |
| فهرستها | مقالات فلسفه · فیلسوفان · ایسمهای فلسفی · جنبشها |
| شاخهها | زیباییشناسی · اخلاق · شناختشناسی · منطق · ماوراءالطبیعه |
| فلسفهٔ | آموزش · جغرافیا · تاریخ · سرشت انسان · زبان · قانون · ادبیات · ریاضیات · ذهن · متا-فلسفه · فیزیک · سیاست · روانشناسی · دین · علم · علوم اجتماعی · فناوری · جنگ |
| مکاتب | اثباتگرایی منطقی · اثباتگرایی · ابطالگرایی · آرمانگرایی · افلاطونگرایی نو · افلاطونگرایی · انسانگرایی · پدیدارشناسی · پساساختارگرایی · پوچگرایی · تجربهگرایی · جبرگرایی · خردگرایی · رواقیگری · ساختارشکنی · ساختارگرایی · سودمندگرایی · شکگرایی · فراانسانباوری · فلسفه اصلاحگرا · پیشاسُقراطی · فلسفه تحلیلی · فلسفه زبان متعارف · فلسفه غیرانگلیسی اروپا · پسانوین · کاربردگرایی · ماتریالیسم دیالکتیک · مادهگرایی · مُدَرسیگری · نسبیگرایی · نظریه انتقادی · هرمنوتیک · هستیگرایی · هگلیگرایی |
فلسفه اسلامي مبني بر هستي شناسي مي باشد چرا كه معتقداست تلاش اصلي فلسفه جهت شناخت هستي است ولذا در پي آن است تا حقيقيترين موجودات را شناسايي كندوآن چيزي جز واجب الوجود نيست وآن منطبق است با الله .اصلي ترين بحث نيز الهيات به معني الاخص است(واجب الوجود)وبقيه مسايل مقدمات هستند.

