بحث:کوروش دوم
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
کوروش
این صفحه نیازمند کار کارشناسی دقیق و بدون تعصبات مذهبی یا ناسیونالیستی است.
[ویرایش] افراط؟ تفریط؟
جریان چیه ما میگوییم کوروش دوم بعد انگلیسیها میگویند کوروش بزرگ! شاید چون ما خیلی شاه و دولتمرد بزرگ داریم به استغنا رسیدیم. به نظر من یک اشتباهی رخ داده است یا حداقل من از موضوع پرتم ولی این را میدانم که فقط توی ویکی فارسی این قدر نام کوروش دوم را دیدهام خلاصه همگی موفق باشید من که هنوز با نام اصلی این مقاله مشکل دارم. کاربر:Maziarparizade
-
- من هم موافقم. کوروش کبیر بسیار فراگیر و شناختهشدهتر از تمامی نامهای دیگر است. اگر ممکن است یکی از مدیران زحمت انتقال را بکشد. حسام ۲۰:۳۹, ۳ ژوئن ۲۰۰۶ (UTC)
- من هم با کوروش بزرگ موافقم.
--ماني ۲۰:۴۴, ۳ ژوئن ۲۰۰۶ (UTC)
خوب پس شما موافقید. اولین نفر هم هستید که انتقال دادید پس نوشتار! به اسم شما ثبت شد! حسام ۲۰:۵۲, ۳ ژوئن ۲۰۰۶ (UTC)
من انتقال را دستی انجام دادم و از نظر تاریخچهی نوشتار کار درستی نبود. اگر مدیران می توانند ترتیبی در نگهداری تاریخچه بدهند لطفاً این کار را انجام بدهند. با سپاس. --ماني ۲۱:۰۲, ۳ ژوئن ۲۰۰۶ (UTC)
- مانی جان، من انتقال را تصحیح کردم، لطف میکنی بیشتر در این انتقالها دقت کنی.--مسعود ۲۱:۱۰, ۳ ژوئن ۲۰۰۶ (UTC)
ممنون. --ماني ۲۱:۱۵, ۳ ژوئن ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] ماندانا
در بسیاری از کتاب های مستند تاریخی و همچنین تحقیق های پروفسور های آمریکا که بدبختانه هم اکنون نام آنها یادم نمی آید، در اینکه ماندانا از اهالی هیرکانیا (مازندران شرقی) بود هیچ تردیدی نیست، همچنین آن زمان هیرکانیا از ایالات مهم دولت ماد بشمار می آمد، البته بسیاری نیز هستند که می گویند کورش کبیر دورانی را نیز در مازندران بسر برده (یعنی بزرگ شده) که در این مقاله به هیچ گونه به آن اشاره نگردید
[ویرایش] انتقال
من برایم کورش بزرگ یا کورش دوم چندان فرقی نمیکند. هر دو عنوان های مناسبی اند. هر دو را نیز در دانشنامههای معروف میتوان یافت. ولی انتقال صفحه را دستی انجام ندهید تا تاریخچه مشخص باشد (در این مورد باید مدیران آن عنوان را حذف کنند تا انتقال امکانپذیر شود). محمود ۲۰:۵۶, ۳ ژوئن ۲۰۰۶ (UTC)
آقای سید لطفاً انتقال صفحات اینچنینی را از مدیران بخواهید. تاریخچه حتی برای صفحات بحث هم باید حفظ شود. حسام ۱۹:۴۵, ۶ ژوئن ۲۰۰۶ (UTC)
- ببخشید من گمان کردم تاریخچه صفحه متن چندان نیازی نیست، چون همه مطالب ثبت می شود. دیگر تکرار نمی شود.--سید ۰۰:۵۸, ۷ ژوئن ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] کوروش کبیر
کوروش دوم نام او در کتاب مقدس ( بخش اول: عهد عتیق {شامل تورات و کتب پیامبران یهود}) و همچنین در قرآن کریم به نیکی ذکر شده:
[ویرایش] در عهد قدیم (کتاب مقدس/ عهد قدیم (کتاب اشعیا نبی (ع)):
« چه كسي اين مرد (کوروش) را از مشرق آورده است كه هر جا قدم ميگذارد آنجا را فتح ميكند؟ چه كسي او را بر قومها و پادشاهان پیروز گردانيده است؟ شمشیر او سپاهيان آنان را مثل غبار به زمين مياندازد و كمانش آنان را چون كاه پراكنده ميكند. او (کوروش) شبان من است [رهبري است كه من برگزيدهام] و خواست مرا انجام خواهد داد. (خداوند درباره برگزیده خویش می گوید:) دست راست او را گرفتم تا به حضور وی امت ها را مغلوب سازم و کمرهای پادشاهان ستمگر را بشکنم. تا درها را به حضور او مفتوح نمایم و دروازهها دیگر بسته نشود. من او را به عدالت برانگیختم و تمامی راههایش را راست و هموار خواهم ساخت. تا شهر مرا بنا کند، او اسیران مرا آزاد خواهد کرد. و اراده من را برقرار خواهد نمود. من عقاب شکاری را از مشرق را از جای دور میخوانم تا پیروانم را رهایی بخشد....»
[ویرایش] در آیات 83 تا 98 سوره کهف اینطور می خوانیم:
«و (محمد) تو را از از ذوالقرنین (کوروش) می پرسند، بگو: اینک از وی خبری و سخنی بر شما می خوانم. ما او را در زمین قدرت و حکومت دادیم و اسباب (رسیدن به) هر چیزی را در اختیارش نهادیم. او نیز از این اسباب بهره برد. تا به غروبگاه آفتاب رسید. در آنجا احساس کرد که خورشید در چشمه تیره و گل آلودی فرو می رود و در آنجا قومی را یافت. گفتیم ای از ذوالقرنین (کوروش) آنها را مجازات می کنی و یا روش نیکی در مورد آنها اتخاد می کنی؟ گفت: آنکس را که ستم کرده است، مجازات خواهیم کرد، سپس به سوی پروردگارش باز می گردد و خدا او را مجازاتی شدیدتر خواهد کرد. و کسی که ایمان آورد و عمل صالح انجام داد، پاداشی نیکوتر خواهد داشت و ما نیز بر او آسان می گیریم. سپس بار دیگر از اسبابی که در اختیارش گذاشتیم بهره گرفت تا به خاستگاه خورشید رسید. در آنجا دید که خورشید بر مردمی طلوع می کند که در برابر تابش آفتاب پوششی برای آنها قرار نداده بودیم. آری اینچنین بود و ما از امکاناتی که نزد از ذوالقرنین (کوروش) بود آگاهی داشتیم. باز اسبابی که در اختیار داشت را استفاده کرد و همچنان به راه خود ادامه داد تا به میان دو کوه رسید و در کنار آن دو کوه مردمی را یافت که هیچ سخنی را نمی فهمیدند. او را گفتند: ای از ذوالقرنین (کوروش) ! یاجوج و ماجوج در این سرزمین فساد می کنند، آیا ممکن است ما پاداشی برای تو قرار دهیم و تو میان ما و آنها سدی ایجاد کنی؟ از ذوالقرنین (کوروش) گفت: آنچه که پروردگارم در اختیار من گذارده از پیشنهاد شما بهتر است. مرا با نیرو بدنی خود یاری دهید تا میان شما و آنها سد محکمی بسازم. قطعات بزرگ آهن برایم بیاورید و آنها را روی هم بچینید تا زمانی که میان دو کوه پوشانده شود. آتش ییافروزید و در آن بدمید. آنها دمیدند تا قطعات آهن سرخ و گداخته شد، سپس گفت: اکنون مس مذاب بیاورید تا به روی آن بریزیم. سرانجام سد قدرتمندی ساخت که قوم یاجوج و ماجوج قادر نبودند از آن بالا روند یا در آن رخنه کنند. سپس گفت: این سد رحمتی از سوی پروردگار من است. اما هنگامی که وعده پروردگارم فرا رسد آن را در هم می کوبد و بدایند که وعده پروردگارم حق است. و در آن روز که جهان پایان می گیرد ما آنان را چنان رها می کنیم که در هم موج می زنند و در صور دمیده می شود و ما همه را جمع می کنیم... »
[ویرایش] شان نزول این آیات (تفسیر نمونه، ج 12، ص 525؛ ترجمه تفسیر المیزان جلد 13، ص 339؛ دلائل النبوة ترجمه محمود مهدوی ج 2، ص 40؛ سیره ابن هشام ترجمه سید هاشم رسولی ج 1، ص 185):
مسئله بعدی که ما را در یافتن کیستی از ذوالقرنین (کوروش) یاری خواهد کرد، شان نزول این آیات است. در کتاب های سیره و همچنین در تفاسیر قرآن در مورد شان نزول این آیات آمده است که گروهی از قریش به این فکر افتادند که پیامبر را آزمایش کنند، به همین دلیل تصمیم گرفتند از یهودیان مدینه که خود را صاحب کتاب آسمانی می دانستند و بهره ای از علم داشتند استفاده کنند، و از آنها بخواهند که چند سوال از کتب دینی خود استخراج کنند تا قریش آن سوالات را از پیامبر بپرسد. عده ای از آنها به مدینه رفتند و با دانشمندان یهودی ساکن مدینه در این مورد گفتگو و مشورت کردند. دانشمندان یهودی هم گفتند این سه سوال را از او بپرسید اگر جواب صحیحی به آنها بدهد، او پیامبر خداست: سرگذشت اصحاب کهف، مسئله روح (=جبرئیل)، و سرگذشت از ذوالقرنین (کوروش) . فرستادگان قریش برگشتند و این سوالات را از پیامبر پرسیدند. به همین دلیل آیاتی که در پاسخ به این سوالات نازل شده اند اینطور آغاز می شوند: و از تو در مورد از ذوالقرنین (کوروش) سوال می کنند.
[ویرایش] علت دادن این لقب به کوروش کبیر (کتاب مقدس/ عهد قدیم (کتاب دانیال نبی (ع)):
دانیال نبی (ع) از انبیاء یهود به کوروش لقب «صاحب دو شاخ הַקְּרָנַיִם» (پادشاه دو قوم پارس و ماد) را داده بود است که /ba’al ha’qerenayim/ تلفظ می شود که بسیار به تلفظ ذوالقرنین عربی نزدیک است. (ba’al) معادل (ذو) عربی است به معنای دارنده، (ha) حرف تعریف است مثل (ال)، و (qerenayim) مثنی (qeren) است، به معنای دو شاخ، مثل قرنین عربی که مثنی قرن است. از متن کتب یهود، تشبیه کوروش به ذوالقرنین (=صاحب دو شاخ)، عقاب شرق، و مسیح خداوند کاملا آشکار است و ثابت می کند که او با این القاب نزد یهود شناخته شده بود و قریش با یاری یهود مدینه در مورد او از پیامبر سوال پرسیده بودند. مسئله دیگری که بر این ادعای ما صحه می گذارد، و هرگونه شک و شبهه را مرتفع می کند، مجسمه ای است از کوروش، که در نزدیکی استخر (اصطخر) در کنار نهر مرغاب در قرن نوزدهم میلادی کشف شد. این مجسمه که نمونه ای پر ارزش از فن حجاری ایران باستان است، کوروش را در قامت یک انسان نشان می دهد که دو بال مانند بال های عقاب از دو سویش گشوده شده، و تاجی به سر دارد که دو شاخ همانند شاخ های قوچ روی آن قرار دارد و تصویر «صاحب دو شاخ (ذوالقرنین)» و «عقاب شرق» را در ذهن بیننده تداعی می کنند.
کوروش کبیر بعد از به قدرت رسیدن و متحد کردن اقوام پارس و ماد به درخواست کمک یهودیان بابت حمایت در مقابل دول یونان و مصر جواب مثبت می دهد و به هوا خواهی از آنان بعد از جنگ با امپراطوری یونان و شکست دادن مصریان، اقوام یهود و پیامبران یهود را در پناه حکومت خود کرفته و دین آنان را به رسمیت می شناسد.
[ویرایش] منابع
قرآن کریم (آیات 83 تا 98 سوره کهف).
تفسیر نمونه (ج 12، ص 525).
ترجمه تفسیر المیزان (ج 13، ص 339).
دلائل النبوة {ترجمه محمود مهدوی} (ج 2، ص 40).
سیره ابن هشام {ترجمه سید هاشم رسولی} (ج 1، ص 185).
کتاب مقدس/ عهد قدیم/ کتاب دانیال نبی (ع).
کتاب مقدس/ عهد قدیم/ کتاب اشعیا نبی (ع).
گردآوری شهرام صمدیان --kingram ۰۵:۰۳, ۲۵ نوامبر ۲۰۰۶ (UTC)
wikidoost ۱۵:۲۱, ۱۲ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] نظر اسرائیل در مورد کوروش
به هیچوجه مساله قابل ذکری نیست. خیلی از افراد و شخصیتها در طول تاریخ وی را ستایش کردهاند این که یک بخش جدا در مقاله به احترامی که «وزارت خارجه اسرائیل» برای وی قائل است و دلایل خاصشان، بپردازد مشخصاً تبلیغ به حساب میآید. ◄-- سپهرنوش/بحث (۲۱:۴۶) ۱۸ تیر ۱۳۸۶
- اتفاقا بسیار مهم است. زیرا یهودیان کوروش را نماد مروت و آزادگی میدانند و در کتابهای مقدس هم از کوروش به نیکی یاد شده است. به نظرم اگر موافق باشید در این مورد و مورد اطلاعیه وزارت خارجه اسرائیل در مورد دوستی با ملت ایران که در مقاله اسرائیل کامنت گرفتید تا شخصی بیطرف به آن رسیدگی کند را به عهده به آفرید بسپاریم که از لحاظ هر دوی ما بیطرف است. موافقید؟ --سندباد ۲۱:۴۹، ۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- آزادسازی یهودیان و قدردانی رسمی دولت اسرائیل از کوروش به اندازهٔ کافی مهم است. لیکن پیشنهاد میشود برای دانشنامهایتر شدن در ضمن متن پس از اشاره به آزادی یهودیان از اسارت این جمله ذکر شود: «به همین دلیل دولت اسرائیل در بیانیهای رسمی از کوروش قدردانی کرده و یادش را گرامی داشتهاست»{ارجاع به منبع}. بهآفرید ۲۲:۳۹، ۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- بهآفرید گرامی رویم به دیوار! پس خودتان زحمتش را بکشید چون تنها کافی است من یک ادیت کنم تا واگردانی، خنثی سازی و جنگهای ویرایشی شروع شوند! --سندباد ۲۲:۴۳، ۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- خواستم چنین کنم. ولی مقاله احتیاج به بازنویسی کلی دارد. بخش اعظم آن کپی از کتاب ایران باستان پیرنیاست و اصلاً تفصیل و اطناب آن مناسب دانشنامه نیست. بهآفرید ۲۲:۴۵، ۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- بهآفرید گرامی رویم به دیوار! پس خودتان زحمتش را بکشید چون تنها کافی است من یک ادیت کنم تا واگردانی، خنثی سازی و جنگهای ویرایشی شروع شوند! --سندباد ۲۲:۴۳، ۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- آزادسازی یهودیان و قدردانی رسمی دولت اسرائیل از کوروش به اندازهٔ کافی مهم است. لیکن پیشنهاد میشود برای دانشنامهایتر شدن در ضمن متن پس از اشاره به آزادی یهودیان از اسارت این جمله ذکر شود: «به همین دلیل دولت اسرائیل در بیانیهای رسمی از کوروش قدردانی کرده و یادش را گرامی داشتهاست»{ارجاع به منبع}. بهآفرید ۲۲:۳۹، ۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
چه جالب. من هنوز میانجیگری ایشون رو نپذیرفته بودم! :-) ◄-- سپهرنوش/بحث (۰۰:۱۴) ۲۰ تیر ۱۳۸۶

