علی محمد ایزدی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

در یکی از خانواده‌ها ی متدین، خیّر و متمکّنِ شیراز در سال ۱۳۰۶ هجری شمسی متولد شد. پدرش را در کودکی از دست داد. با سه برادر کوچکترش تحت سرپرستیِ مادرشان – که بقول خودش برای آنها، هم مادر و هم پدر با کفایتی بود – قرار گرفت. دوره‌های ابتدائی و متوسطة را در شیراز گذراند و در رشتة کشاورزی از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد و به خدمت وزارت آموزش و پرورش در آمد.

خدمات فرهنگی اش شامل تدریس در دانشسرای کشاورزیِ شیراز و و سرپرستیِ آن، تدریس و تحقیق در دانشکدة کشاورزیِ دانشگاهِ پهلوی و سرپرستیِ ادارة آموزش روستائی وزارت آموزش و پرورش درتهران بود.

در دوران دانشجوئی که مصادف با ملّی شدن صنعت نفت بود، وارد مبارزات سیاسی و از پیروان مصدق شد. بعد از کودتای۱۳۳۲ دو بار به زندان شاه افتاد. در سال۱۳۴۱ به عنوان نمایندة شیراز در کنگرة جبهة ملّی دوّم شرکت کرد و بعد از رفراندم شاه بار دیگر زندانی ساواک شد. در زندان انفرادی با قرآن آشنا و فرصتی طلائی به دستش داد که برای اولین بار، قرآن را به عنوان راهنمای زندگی مطالعه کند و با توجه دقیق به آن، مسیر زندگی آینده اش را برنامه ریزی نماید. بعد از زندان، با توصیة ساواک او را از کار آموزشی برکنار کردند.

بنا به اعتقادش - که مخالفین حکومت استبدادی در دوران حکومت سیاه باید به صورت اشتغال به کارهای تولیدی و یا تحصیلات عالی ذخیرة انرژی نمایند تا قدرت بیشتری برای مقابله با خصم در فرصت مناسب بدست آورند – به دنبال کارهای کشاورزی رفت. و از زمینهای ارثی فامیلش که اکثراً شوره زار و بدون آب بود، با استفاده از پیشرفته ترین تکنیکهای علمیِ عملی درشرائط ایران بهترین تره بار را به بازار عرضه داشت. و به قول خودش بدین ترتیب به جوانان نشان داد که برای به دست آوردن زندگی بهتر، لازم نیست که حتماً تسلیم حکومت فساد پرورشد.

در سال ۱۳۴۷ - با پیرویِ آنچه از قرآن آموخته بود - به قصد مهاجرت به آمریکا رفت و در رشتة اقتصاد کشاورزی، دکترا گرفت. و در این مدت مطالعات و تحقیقاتی برای یافتن راه حل‌های قرآنیِ مسائل اجتماعی نمود. در سال۱۳۵۳ با توصیة برادرانش به این که می‌شود در دانشگاه پهلوی شیراز خدمات فرهنگی کرد، به ایران بازگشت و با عقد قراردادی چهار ساله به آن دانشگاه در بخش اقتصاد کشاورزی مشغول تدریس شد. بعد از اولین سخنرانیش در سطح دانشگاه، سازمان امنیت دستور بر کناری او را صادر کرد. ولی بعد از پیگیری اولیاء دانشگاه اجازة تحقیق بدون تدریس به او داده شد و به سرپرستی مؤسسه تحقیقات کشاورزیِ دانشگاه منصوب گردید. این پیشامد به او فهماند که بر خلاف تصوّرش، درحکومت شاه نمیتوان آزادانه کار کرد. و بدین علّت در مهرماه ۱۳۵۷پس از اتمام دوران قراردادش، به آمریکا برگشت.

بعد از پیروزی انقلاب، دکتر سحابی تلفنی به او اطلاع داد که برای تصدیِ وزارت کشاورزی کابینة مهندس بازرگان انتخاب شده‌است. در اسفندماه وارد ایران شد و در تمام مدت حکومت کابینة موقت با مهندس بازرگان همکاری کرد. در سال ۱۳۵۸در انتخابات مجلس شورا از شیراز شرکت نمود. روزی که برای یکی از سخنرانی‌های انتخاباتی به مسجد سپهسالار شیراز می‌رفت، مورد حملة شدید عده‌ای از چماقداران قرارگرفت. و در حالی که اتومبیلش خرد شده بود، بطور معجزه آسائی جان بسلامت برد. غروب همان روز ستاد انتخاباتیش غارت و در و پنجره‌ها شکسته و اثاثیه مربوطه به آتش کشیده شد. بعد از انتخابات، برای مسافرتی کوتاه و دیدن خانواده اش به آمریکا رفت ولی اجباراً نتوانست به ایران برگردد. سال بعد به کانادا آمد و هنوز این جاست.

در کانادا مجموعة «نجات» را که شامل هفت کتاب: نجات از ظلم، شخصیّت اخلاقیِ ما ایرانیان، تحلیل شخصیّت اخلاقیمان، چه بایدکرد؟ نجات از جهل، نجات از فقر، حکومت و نظام مملکت بود در سالِ ۱۳۶۲ به زبان فارسی منتشر کرد. در آن مجموعه بود که علّتِ اساسیِ عقب افتادگیِ مردم ایران را مشکل فرهنگی تشخیص داد، نه مُشکل سیاسی یا اقتصادی که آنها را خود بازتاب فرهنگ جامعه می‌دانست.

در سال ۱۳۸۲ به توصیة دوستان، قسمتی از کتاب «نجات» را تحت عنوان «چرا عقب مانده ایم؟» در تهران توسط شرکت نشر علمی چاپ و منتشر نمود. لُبّ مطلبِ آن کتاب، بر همین مُشکلِ فرهنگیِ ما ایرانیان تکیه داشت. در آخر آن کتاب وعده داده شده بود که در کتاب دیگری بنام «چه بایدکرد؟» راه حلّی برای نجات از گرفتاریهای اجتماعی مان، نشان دهد. کتاب «چه باید کرد» قرار است در ایران چاپ و منتشر گردد. و اکنون قبل از چاپ، برای نقد و بررسیِ علاقه مندان، روی این سایت قرار داده شده‌است.

وب سایت دکتر ایزدی