بحث:باستانشناسی ایران

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.


موزه هاي سنگي ، هنرهاي صخره اي (سنگ نگاره هاي ايران)

سنگ نگاره ها يا هنرهاي صخره اي کهن ترين آثارتاريخي و هنري بجامانده از بشر هستند. به تعبيري بستربوجود آمدن حروف رمزي ، خط ، تبادل پيام ، زبان ، تاريخ ،اسطوره ها، هنر و فرهنگ از سنگ نگاره هاست و آنها از بهترين ابزارهاي رمزگشايي ماقبل تاريخ هستند، تعداد آنها فقط در يك منطقه محدود در ايران به بيش از 21 هزار مورد مي رسد كه عمر بعضي از آنها به چهل هزار سالPrehistoric) )مي رسد1 و بشرتا کنون موفق به کشف هيچ پديده تاريخي و هنري بدين قدمت نشده است. سنگ نگاره يا هنر صخره اي چيست؟ به زبان ساده به هرتصوير و نگارشي بر روي سنگ، سنگ نگاره يا هنر صخره اي مي گويند. اگراين نوشته ها يا نقاشي ها، برروي سنگ با رنگ يا امثال آن باشد به آنها ((Pictographs))واگر نقوش يا نوشته ها ازطريق كنده كاري ها (حك يا حجاري مثبت يا منفي - توضيح: در حکاکي مثبت نوشتار برجسته است و در حکاکي منفي نوشتار فرورفته و خالي است ) بر روي سنگ ها انجام شده باشد به آنها ((Petroglyphs.petrographs)) مي گويند. اغلب در درون غارهاي قديمي از نقاشي يا نوشته هاي با رنگ استفاده شده ((Pictographs )) كه عموماً عمر آنها در برابر عوامل طبيعي بسيار كوتاه است و علت ماندگاري آنها از هزاران سال قبل تا كنون در دسترس نبودن و محفوظ بودن آنها در برابرعوامل طبيعي بوده است. اما سنگ نگاره هاي كنده كاري شده ( Petroglyphs ) علاوه بر اينكه در غارها كشف شده اند، در محوطه هاي باز و بيرون غار ها نيز وجود دارند. قسمت اعظم سنگ نگاره هاي محيط هاي باز در برابر عوامل طبيعي مثل سرما ، گرما ، باد ، باران و يخ زدگي از بين رفته اند ومي روند. از طرف ديگر متاسفانه به علت عدم آگاهي مردم نيز تعداد بسيار زيادي از آنها تخريب و نابود شده است. (در احداث راه ها ومعادن سنگ ) بعضاً در يك پروژه جاده سازي شاهد از بين رفتن تعداد زيادي ازآنهابوده ايم. سال يابي سنگ نگاره هاي ايران از ديدگاه صاحب نظران متفاوت است. به نظر تعدادي از آنان قدمت بعضي از سنگ نگاره هاي ايران به پنج تا چهل هزارسال هم مي‌رسد، اين سال يابي ها اكثراً از طريق کارکردهاي مقايسه اي بوده واز رويكردهاي علمي نوين ( ريزفرسايش و راديوكربن) كمتر بهره گيري شده است.


در صد سنگ نگاره ها براساس نمونه گيري تصادفي از تعدادي محوطه ها، در ايران رديف نام نقوش درصد 1 بز كوهي سمبليك (شاخ بلند آن خميده و به دمش رسيده ) 88 2 نقوش انسان در حالات كمانداري پياده ، سواره ، شكار، ملبس و غير ملبس 3 3 نقوش نمادهايي همچون اشكال و حروف رمزي ، حلقه هاي قدرت ، نوشتارها و... 2 4 نقوش اسب با سوار و بدون سوار در حالت هاي گوناگون 2 5 نقوش شتر يك كوهان و دوكوهان 1 6 نقوش ، پلنگ ، گرگ ، روباه ، موش، گراز و... 1 7 نقوش گوزن و قوچ كوهي 1 8 نقوش ناشناخته و حيواناتي كه امروزه وجود ندارند و نسل آنها منقرض شده 1 9 نقش هاي هند سي 5/ 10 نقوش گياهان 5/ نقوشي كه بر ديواره سنگي كوه ها و دره ها ديده مي شود. براي زيست شناسان، تاريخ دانان ، جامعه شناسان ، مردم شناسان ، باستان شناسان ، نماد شناسان ، دوستداران اسطوره ها ، تاريخ فرهنگ، تاريخ زبان و هنرهاي تاريخي وتزييني بسيار جالب و ديدني مي تواند باشد.

اين كه چرا تقربياً 90 درصد نقوش سنگ نگاره ها ي ايران بزكوهي است، قسمت اصلي آن به، اسطوره ها، فرهنگ، دين و اعتقادات مردم باستان ايران زمين مربوط مي شود.(هزاره هاي قبل از تاريخ ) اين محوطه ها با نقوشي كه ذكر شد، واقعاً موزه هاي سنگي، هنرهاي صخره اي هستند كه هر بيننده با ذوقي را بشدت تحت تاثير قرارمي دهند.براستي چگونه در زماني كه افراد بعضاً سواد خواندن و نوشتن نداشته اند، چنين با دقت و ظرافت هنر آفريده اند. مطالعه برروي سنگ نگاره ها نيازمند كمك مجموعه اي ازعلوم نوين و خاص است. علومي نظير مردم شناسي، باستان شناسي، تاريخ، نماد شناسي، هنرهاي تزييني، اسطوره شناسي،

علم شيمي(رطوبت ، دما،PH) (تحليل ريزفرسايش) وديگر علوم. يك علم به تنهايي قادر به مطالعه برروي آنها نيست. چون يك  سنگ نگاره مجموعه اي از علوم ذكر شده را درخود جاي
داده است . براي درك و شناخت آنها الزاماً مي بايست از همه علوم مذكور وصاحب نظران آن رشته ها به طور سيستمي كمك گرفت.

مكان يابي و مكان نمايي سنگ نگاره ها در ايران گام نخست و مبنايي جهت مطالعه ومعرفي اين نماد هاي تاريخي و هنري ملي ايرانيان است (اين درصورتي است كه بعضي ملل جهان ساليانه تورهاي بي شماري را براي ديدن سنگ نگاره ها تدارك مي بينند و بعضي كشورهاي ميزبان ضمن انتقال فرهنگ خود، برابر فروش چندين چاه نفت در آمد دارند). ما در آينده نزديك ناگزير خواهيم بود كه از ابعاد مختلف اين ارزش هاي تاريخي و هنري را به صاحب نظران ، متخصصان و كليه مردم ايران و جهان جهت پژوهش، تحقيق وآشنايي آنان معرفي نماييم تا ضمن معرفي آثار هنري بجا مانده از نيكانمان ، مردم ما نيز از مترتبات آنها منتفع شوند.

هنر صخره اي، نمونه اي مشخص از يك هنر جهاني است، كه بيشترين سابقه را بين هنرهاي شناخته شده ديگر دنيا داراست. اين هنر از جمله مهم ترين شاخه هاي هنرهاي تجسمي است. زيرا نه تنها نخستين جلوه هاي شناخته شده از حساسيت هنري و زيبا شناختي اجداد دور انسان را در بسياري از نقاط جهان به نمايش مي گذارد، بلكه يكي از رايج ترين شيوه هاي بيان پيامها و فرهنگ انسان است.
  نياكان ما باورها ، ايده ها و تقدس هاي خود را در زيستگاه ها و بعضاً روي ظروف و لوازم زندگي خود (سفال ها ،سنگ نگاره ها،سنجاق هاي سينه ) تصوير و حك مي كرده اند. اين نقوش و تصاوير بيان كننده  پيام هاي گوناگوني هستند كه انسان هاي حكاك و نقاش هنرمندانه ايده پردازي 

كرده اند به شكلي كه امروز آن نقوش و تصاوير با صاحب نظران و اهل فن خود سخن مي گويند و صاحب نظران دركنار آنها احساس لذت مي كنند.

اين هنر آفريني ها در گذشته اکثر ملل دنيا وجودداشته است . براي مثال ما نقوش بزكوهي را دراقليم هاي گوناگون مي توانيم مشاهده كنيم. ايران ، پاكستان، قزاقستان، ارمنستان، قرقيزستان،افغانستان، جمهوري آذربايجان،تركيه ، يمن ، مصر ، عربستان ، حتي كاليفرنياي ، آروزونا ، كلرادو در امريكا، باتوجه به اينكه سبك طراحي آنها باهم تفاوت دارد. لكن همه آنها در يك اصل، شباهت بي ترديد دارند . پيام و هنر صخره اي. وقتي سنگ نگاره هاي دنيا را مورد تعمق قرارمي دهيم ، به راحتي متوجه تفاوت هنر موجود درسنگ نگاره هاي ايران، با ديگر ملل مي شويم . براي مثال بعضي سنگ نگاره هاي ايران با تصاوير روي سفالها و ابزار زندگي نياكان ما در پيش از تاريخ رابطه و پيام مشترك دارند. 90 درصد نقوش سنگ نگاره هاي موجود در ايران نقش بزكوهي با شاخ هاي بلند سمبليك است كه نشان و پيام آن (آب ، باران ، فراواني نعمت ، نگهباني ماه ، نگهبان و ناجي مشي و مشيانه ) است واين ارتباط پيامي و كلامي مشترك برروي سفال ها نيز از اعصار كهن بر جا مانده است . تصاوير بزكوهي برروي سفال ها و نقوش آنها بر سنگ هاي سخت كوه ها با شاخ هاي سمبليك، جداً تحسين بر انگيز است. چقدر هنرمندانه بدايع آفريده اند . بجز چند كشور همسايه در هيچ كدام از ملل دنيا نمي توان نمونه هايي مشابه آنها را پيدا كرد. از همه مهمتر ارتباط نقوش ديواره هاي سنگي كوه ها و تصاوير روي سفال ها با اسطوره ها و داستان هاي كهن چندين هزار ساله ايران زمين است . قدمت و تنوع سنگ نگاره ها در ايران متنوع و بسيار زياد است. هرجا كه زيستگاهي بوده بي ترديد آثاري از حيات پر احساس و هنرمندانه آنها قابل كشف و رويت است .(سفال هاي برجا مانده، نقوش سنگ نگاره ها) اين نشانه ها خود نمادي ازسير زندگي و احساسات قوي آن ملت نسبت به پديده هاي فرهنگي بوده است. نكته جالب توجه اينكه، نياكان ما با اين نمادهاي ساده كه از خود به يادگار گذاشته اند تا وقتي انسان حيات دارد سخن مي گويند. اين نشان از عظمت ملت ها دارد كه زمان قادر به استهلاك آنها نيست.حاصل حيات و عظمت انسان ها آثار و بدايع آنهاست. كه نياكان ما به شايستگي از عهده آن برآمده اند. براستي ما براي آيندگان چه اثري از خود به يادگار گذاشته ايم !؟


همه انسان ها بدور از تاثير حاكميت ها و ايدئولوژي ها، براساس فطرت پاك الهي خود شبيه به هم فكر مي كنند ومي انديشند. حتي اگر كنارهم نباشند(هزاران كيلومتر فاصله بين قاره اي ) و در يك زمان نباشند.(هزاران سال تفاوت در دوره زندگي) اين اصلي است كه زمان و مكان در مقابل آن رنگ

مي بازد. آثار بسيار متنوع و فوق العاده جالبي از اين هنر ها در سرتاسر ايران شناسايي شده است  مثال : بيرجند (لاخ مزار) ، خراسان (نهبندان)، يزد (ارنان) ، سيستان و بلوچستان ( نيك شهر و سراوان)، اصفهان (غرقاب و كوچري گلپايگان و ويست خوانسار) ، لرستان (هميان كوهدشت ، خمه اليگودرز، ميهد بروجرد)، اراك (ابراهيم آباد ،يساول كميجان، احمد آباد خنداب و خمين)، همدان ( دره شهرستانه الوند ، دره گنجنامه، مهرآباد و خوشيجان ملاير ) كرمان(ميمند و شاه فيروز)، آذربايجان شرقي ( ارسباران)، كردستان (دهگلان و سارال) ، تهران (روستاي دولت آباد شهرياركوه كفترلو) قم( كهك ) .

موضوع اصلي در اين حركت معرفي و بررسي نقوش حكاكي شده اي است كه غالباً در مناطق كوهستاني دره ها وكنار رودخانه ها بر روي صخره ها و پناهگاه هاي طبيعي از دوره هاي متفاوت و زمان هاي بسيار دور بر جاي مانده است. اين نقوش عمدتاً به تصاوير حيوانات وانسان در حالت هاي ويژه و هم چنين نقوش نمادين تعلق دارند كه در مجموعه هايي كاملاً مجزا از يكديگر به صورت سنگ نگاره در مناطق مختلف پراكنده اند. پراكندگي اين مجموعه ها، ظاهراً تنها به مناطق محوطه ايران محدود نمي شود، زيرا نمونه هاي مشابه اين سنگ نگاره ها با مضمون هاي كاملاً قابل مقايسه با كشور هاي آسيا ( جمهوري هاي ارمنستان، گرجستان ، آذربايجان، پاكستان و افغانستان) اروپا،امريكاي مركزي و شمالي، افريقا و استراليا شناسايي شده است كه خود مي تواند اطلاعات مطمئني رادربارة وجود يك نوع روابط فرهنگي تنگاتنگ در گذشته در اختيار ما بگذارد. فرضية اصلي در اين پژوهش نشأت گرفته از همين مشابهت هاي تعجب بر انگيز و بدون ترديد و معني دار است كه در مضامين بكار رفته در سرتاسر مناطق مورد اشاره ديده مي شود. وجود چشمگير سنگ نگاره هاي منقوش به نقوش انساني، جانوري و نماد ها در سرتاسر منطقه ايران، و مشابهت هايي كه با نمونه هاي موجود در كشور هاي همسايه و ديگر كشور هاي جهان دارند، به ما کمک مي کنند تا بتوانيم محدودة حوزة فرهنگي ملل باستان را در دوره هاي مختلف از تاريخ تخمين و مطالعه نماييم. به نظر نگارنده حاصل بررسي سنگ نگاره هاي ايران و دنيا يک پيام واضح داشت و آن وجود يك وحدت رويه تكاملي دركل انسان ها در گذشته است كه درجريان زندگي خود از آن خود آگاه يا نا خود آگاه پيروي و گذر كرده اند.

اميد است همچنانكه نياكان ما در گذشته هاي بسيار دور در جاي جاي اين كره خاكي بدور از هر نژاد، فرهنگ و مرز جغرافيايي مثل هم بر سنگ هاي سخت هنر هاي لطيف و حيرت آور آفريدند ، ماهم امروز دانسته و با آگاهي هنر دوست داشتن و مهر ورزيدن به يك ديگر را بر قلوب خود حك كنيم.
اميد است در آينده متخصصان و محققين بتوانند ، ازفرايند هاي مشهود وغير مشهود پي به  پيام هاي مستتر سنگ نگاره ها ببرند و پيام آنها، دستاوردي جديد واثربخش براي ايجاد همبستگي فرهنگي ملل جهان شود و عاملي جهت وفاق ملت ها گردد. براي اطلاعات بيشتر به كتاب موزه هاي سنگي ، هنرهاي صخره اي (سنگ نگاره هاي ايران )  پژوهش و نوشته  نگارنده مراجعه فرماييد .
منبغ :

'قسمتي از كتاب : موزه هاي سنگي ،هنرهاي صخره اي (سنگ نگاره هاي ايران )

پژوهش و نويسنده محمد ناصري فرد

www.homayen.com'