کنگ دژ
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
در اساطیر ایران، کَنگ دژ، شهری/دژی در شرق ایران [۱] است. این دژ که سیاوش ساختهاست[۲] در فرجامشناسی مزدایی اهمیت میدارد. پشوتن که یکی از جاویدانان است در گنگدژ به سر میبرد[۳] و در پایان هزارهٔ زرتشت با صد و پنجاه نفر مرد پرهیزگار از سوی کنگدژ خروج میکند[۴]. علاوه بر این در متنهای پهلوی، کیخسرو پس از دادن پادشاهی به لهراسب به گنگ دژ میرود.[۵]
مطابق اساطیر مندرج در متنهای پهلوی، کنگ دژ دارای دست و پای، همیشه گردان و بر سر دیوان بود. کیخسرو آن را در سیاوشگرد نزدیک ایرانویج به زمین نشاند. [۶] بر سر زمان «نشاندن» کیخسرو گنگدژ را بر سیاوشگرد میان محققان اختلاف است. عدهای معتقدند که این کار در آخرالزمان انجام میپذیرد یعنی کیخسرو شهر را بر سیاوشگرد «نشانَد»[۷] و عدهای معتقدند که کیخسرو در همان زمان گذشته گنگ دژ را بر سیاوشگرد «نشانْد».[۸]
در فارسی این نام به صورت کنگدز و کنگ دژ و هم با فاصلهٔ مجازی و هم بیفاصلهٔ مجازی آمدهاست.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] کنگ دژ در اوستا
به کنگدژ در اوستا هم اشاره شدهاست. صورت اوستایی این نام kangha است. در آبان یشت دو مورد اشاره به کنگدژ دیده میشود. یک بار در [کردهٔ چهاردهم] بند ۵۴ ذکر میشود که توس [بر پشت اسب] از آناهیتا طلب کامیابی در نبرد با پسران ویسه کرد و از وی در خواست که «در گذرگاه خْشَثْروسوکُ بر فراز کنگ بلند و اَشَون»[۹] پیروز شود و تواند سرزمینهای تورانی را برانداختن و اردویسور اناهیتا وی را کامیابی بخشید. در [کردهٔ پانزدهم] بند ۵۷ ذکر میشود که [اینبار] پسران ویسه خود در «گذرگاه خشتثروسوک بر فراز گنگ بلند و اشون» برای آناهیتا قربانی میکنند و از وی خواستار پیروزی بر توس و برانداختن سرزمینهای ایرانی میشوند لیکن اردویسور اناهیتا به ایشان کامیابی نبخشید. توجه شود که توس بر پشت اسب درخواست پیروزی در کنگ دژ کرد و پسران ویسه در خود کنگدژ برای اناهیتا قربانی کردند.
[ویرایش] کنگ دژ در شاهنامه
در شاهنامه هم از شهر گنگ و هم از کنگدز یاد شدهاست و ایندو دو مکان کاملاً متفاوتاند. اولی یکی از شهرهای مهم توران است و دومی دزیاست آن سوی دریاها در ماورای توران. با این حال ایدر از هر دو آنها یاد شود.
[ویرایش] شهر کنگ
کنگ یکی از شهرهای مهم توران است. اولین اشاره به «کنگ» در داستان سیاوش است و هنگامیاست که افراسیاب پس از گردن نهادن بر فرستادن صدتن از خویشانشان به عنوان گروگان به ایران، لشگر بر گرفته به کنگ میرود.[۱۰]پس از آن چون سیاوش به توران میرود افراسیاب در شهر کنگ پیاده به پیشوازش میرود.[۱۱]
در جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب، افراسیاب که در ایران از لشگر کیخسرو هزمیت مییابد به آن سوی جیحون در توران عقبنشینی میکند و از آنجا به کنک میرود. کیخسرو هم سپاه بر آب گذراند و به توران شود و افراسیاب باز از گنگ خارج میشود و پس از چند کشواکش باز به کنگ عقبنشینی میکند و تورانیان برای دفاع از کنگ آماده میشوند: به دیوار عراده بهر پای میکنند، جاثلیق بر میآورند و الخ. و ایدر اصطلاح دز نیز به کار میرود[۱۲] اما مراد از دز شهر کنگ «کنگدز» نیست. پس از نبردی چند ایرانیان کنک را میگشایند و افراسیاب از راهی زیر زمینی از شهر میگزیرد و راه بیابان میگیرد.
از این شهر کنگ با صفتهای بهشت[۱۳] و گزین[۱۴]یاد شدهاست. یک بار هم اصطلاح کنگ افراسیاب برای این شهر به کار رفتهاست.[۱۵]
[ویرایش] کنگ دز
در شاهنامه به ترکیب خاص کنگدز نخستین بار در بخش «جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب» اشاره میشود و آن هنگامیاست که افراسیاب در شهر کنگ سنگر گرفتهاست و جهن فرزند افراسیاب نزد کیخسرو پیام پدر میگزارد و از قول وی میگوید که چون روزگارش تنگ آید به فرمان یزدان چون ستاره به آسمان میرود و به دریای کیماک بر بگذرد و لشگر و کشور کیخسرو را گذارد و خود به کنگدز رود و آرمد و هیچ کس از شاه سپاه ورا نخواهد دید. این کنگدز که افراسیاب از آن یاد میکند جایی بسیار دور بودهاست و کمی در پایین به آن پرداخته خواهد شد. به هر حال پس از فتح شهر کنگ به دست ایرانیان افراسیاب آواره میشود و چون مساعدتی از خاقان چین نمیبیند به کنگدژ میرود.

