بحث:سینمای کمدی جهان:

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

دگرگونی‌های تاریخی و اجتماعی سینمای کمدی امریکا

استوارت کامینسکی

می‌توان اضافه بر "کمدی وضعی"، دو شیوه‌ی غالب در ژانر کمدی، تشخیص داد: 1) شیوه‌ای فردی: فردی درگیر عدم تطابق با فرهنگ خویش که ماجراهای خنده‌آور او، اساساً از عدم توانایی‌اش در همگامی با جامعه‌اش ریشه می‌گیرد. اغلب فرد موردنظر بسیار تمایل دارد که عضوی از جامعه شود اما ترکیبی از حالت کودکانه‌اش با بی‌تفاوتی جامعه، لااقل به‌طور موقت، او را از موفقیت دور نگه می‌دارد. این ژانر کمدی، شاید در سال‌های دهه‌ی 1920 در کنار ظهور اعتماد جهانی به امریکایی‌ها و نگرانی از عدم توانایی فرد برای همگام‌شدن با جامعه‌ای که به‌طور فزاینده‌ای پیچیده می‌شود، بیشترین محبوبیت را داشت. چاپلین، کیتون، لورل و هاردی و دیگران در این دوره – پیش از بحران بزرگ اقتصادی- در روزهای سینمای صامت به اوج محبوبیت خود رسیدند. این ژانر در فیلم‌های چاپلین در دهه‌ی 1930، باب هوپ در دهه‌ی 1940، دنی کی در دهه‌ی 1930، و جری لوییس در سال‌های دهه‌ی 1960، ادامه یافت. 2) تقابل تیپ مرد و زن: ابتدا در سال‌های دهه‌ی 1930 به‌وجود آمد و تا امروز هم به حیات خود ادامه داده است بیشتر فیلم‌های این ژانر صرف نمایش پراغراق برخورد یک مرد و یک زن است، برخوردی که در آن دفاع جنس مذکر، اغلب به تفصیل ارائه می‌شود و مورد تمسخر قرار می‌گیرد. انسان به کرات می‌شنود که این کمدی‌ها را "خل‌بازی" یا "کمدی دیوانه‌وار" می‌نامند. البته این اصطلاح بیشتر شکل آن‌ها را نشان می‌دهد تا ماهیت‌شان. در بیشتر این فیلم‌ها زن در ابراز عواطف خود، آزاد، کمی ابله‌گو است و منطقی از آزادی را بیان می‌کند که جنس مذکر نمی‌تواند در مقابل آن مقاومت کند. او به‌شدت به یک نظام کاری و اطمینان درباره‌ی نقش مرد در جامعه وابسته است. نمونه‌ی این نوع کمدی‌ها آثار "هوارد هاکس" است که به‌صورت معاصرتری در دهه‌ی 1970 بازآفرینی شده است.

برای بررسی ژانر کمدی فردی در سینمای امریکا، می‌توانیم آثار سه دوره 1914 تا 1927 بر این ژانر حاکم بودند، مورد مطالعه قرار دهیم: چاپلین، کیتون و هارولد لوید. سپس می‌توانیم مفهوم‌های ضمنی آثار آن‌ها و نقش خاص‌شان را در فیلم‌های چهره‌های مرحله‌گذار هم‌چون لورل و هاردی و برادران مارکس بررسی کنیم. در دوره‌ی جدید، یک نمونه از آن‌ها که در این سنت در فرد جامعه به کار ادامه داد، جری لوییس است. در فیلم‌های این دوره آن‌چه مشاهده می‌شود مستقیماً تحت تأثیر دگرگونی‌های تاریخی سیاسی و اجتماعی امریکایی بعد از جنگ جهانی اول است. به روی کار آمدن وارن هاردینگ که برای مردم چون قدیس بود، هنری فورد که ضد یهود بود و هم بنیانگذار کارخانجات اتوموبیل فورد، افزایش اتوموبیل که تمام کمدی‌های کسانی چون مک سنت را اشغال می‌کند، وحشت از طبقه‌ی فقیر به پیروی از انقلاب روسیه، ظهور رادیو، اجازه‌ی شرکت در انتخابات برای زنان، اصلاحیه‌ی قانونی هجدهم، منع استعمال مشروبات الکلی، ظهور روزنامه‌های کوچک مصور خبری، رویدادهای جنایی پرجنجال بین سال‌های 1920 تا 1930، ظهور گانگسترها و آل‌کاپونیسم و …