بحث کاربر:Mostafazizi/بایگانی۳
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
بایگانیها |
|---|
[ویرایش] بهآفرید
سلام. از نوشتن مقالهٔ خواهر سپاسگزارم. بسیار خوب بود و گویا شیوهنامهٔ شخصیتهای شاهنامه را هم دیدهاید. من کمی ترتیب را پس و پیش کردم تا با سایر مقالهها یکسان شود. اما نکتهای که میخواستم به عرض برسانم این است که اطلاعات کتابشناسی تاریخ طبری را در بخش منابع ذکر نکردهاید. بهآفرید ۰۹:۴۶, ۱۷ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
- خواهش میکنم و از تذکرتان متشکرم، درست کردم. پیری است و هزار فراموشی. از ویرایش خوبتان به سهم خود تشکر میکنم. متاسفانه چنین شیوهنامهیی را یادم نمیآید دیده باشم هرگونه شباهتی تصادفی است! عزيزی ۱۴:۵۶, ۱۷ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
- استنباط من این است که این نشان میدهد هم شیوهنامه خیلی معقول و منطقی بوده، و هم ویرایشهای شما از روی خِرَد بوده، و در نتیجه شباهتی منطقی حاصل شده است▬ حجت/ب ۱۴:۵۹, ۱۷ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
- موافق نیستم! در این صورت اگر ویرایش موافق شیوهنامه نباشد میتوان نتیجه گرفت: شیوهنامه معقول نیست یا ویرایش از روی خرد نیست؟! :-). در هر صورت ممنون از ویرایشات کامل و جامعتان. وحید ۱۵:۰۳, ۱۷ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
- استنباط من این است که این نشان میدهد هم شیوهنامه خیلی معقول و منطقی بوده، و هم ویرایشهای شما از روی خِرَد بوده، و در نتیجه شباهتی منطقی حاصل شده است▬ حجت/ب ۱۴:۵۹, ۱۷ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
خیر آن قدری که من میدانم، هر گزارهٔ درست، عکس نقیضش درست است. گزاره: ویرایش مثل شیوهنامه بود ← شیوهنامه خوب و ویرایشگر خردمند بود. عکس نقیض: شیوهنامه بد و ویرایشگر بیخرد بود ← ویرایش مثل شیوهنامه نمیشد!▬ حجت/ب ۱۵:۱۳, ۱۷ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
-
-
-
- اثبات شی نفی ما ادا نمیکند! :-) (این خورد به تعارض ویرایشی!) عزيزی ۱۵:۱۶, ۱۷ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
- خیلی سخت بود، نفهمیدم.▬ حجت/ب ۱۵:۲۰, ۱۷ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
- در جواب ظهیری گرامی نوشتم! یعنی وقتی «چیزی» را اثبات میکنیم به این معنا نیست که «ما ادا» نفی میشود. والبته کل ماجرا شوخی است! از نوشتن مقالهی خواهر بهآفرید تا این بحث فرحبخش! عزيزی ۱۵:۳۷, ۱۷ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
- حق با شماست :-)، من برای شوخی چیزی گفتم که خیلی هم «منطقی» نبود. امیدوارم ویکیپدیا همیشه از تنش به دور باشد! وحید ۱۵:۴۷, ۱۷ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
- من هم واژهای از عزیزی قرض میگیرم: امیدوارم ویکیپدیا همیشه برای عموم کاربرانش فرحبخش باشد▬ حجت/ب ۱۵:۴۹, ۱۷ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
- خیلی سخت بود، نفهمیدم.▬ حجت/ب ۱۵:۲۰, ۱۷ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
- اثبات شی نفی ما ادا نمیکند! :-) (این خورد به تعارض ویرایشی!) عزيزی ۱۵:۱۶, ۱۷ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
-
-
[ویرایش] جمعبندی
جداً فکر میکنید من خوب جمعبندی میکنم؟▬ حجت/ب ۲۰:۰۴, ۱۸ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
- حجت عزیز! تا حالا یه حرف از من شنیدی که تعارف باشه؟ تمام گرفتاری من از اینجاست که حرفام را چه شیرین چه تلخ همونجور که فکر میکنم میگم. بله خوب جمعبندی میکنی. البته خب خوبتر هم میتونی جمعبندی کنی! :-) عزيزی ۰۶:۲۹, ۱۹ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] فهرستها
سلام. به نظرم بهتر باشد به جای گذاشتن الگوی «فهرست ...» در پایان مقالهها. در جستارهای وابسته به مقالهٔ فهرست پیوند بدهید و الگوی فهرست را یکبار و بالای همان صفحهٔ فهرست بگذارید. این کار کنونی شما به نظرم کمی کارکردهای سنتی الگو، رده و فهرست را قاطی میکند. بهآفرید ۰۷:۱۹, ۱۹ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
- بهنظر شما سادهتر نیست که با یک کلیک مستقیم روی فهرست الفبایی برویم؟ ضمنا این الگو را شروین افشار عزیز درست کردهاند و قبلا در فهرست نویسندهگان روس و فهرست نویسندهگان ایتالیا بهکار رفته است. روش دیگری هم پرهیزی عزیز در فهرست نویسندهگان فرانسه به کار بردهاند که همین است با این تفاوت که برای هر حرف یک صفحه تشکل شده است. به هر حال فکر میکنم روشی موازی رده است و کارآمد باشد. مگر آن که زیانی از داشته باشد که از چشم ما دور مانده است. عزيزی ۱۳:۳۵, ۱۹ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
- عرضم به حضورتان که به نظرم وقتی که فهرست نویسندگان روس در جستارهای وابسته وجود داشته باشد که به همان صفحه هم میرود بهتر است. در واقع به نظرم مصداق درست استفاده از الگویی شبیه آنِ شما استفادهای است که جناب پرهیزی کردهاند یعنی برای فهرستهایی که چندین صفحه را شامل میشوند الگوی مشابه آنِ شما در ابتدای صفحهٔ مادر قرار میدهیم تا افراد راحت از این صفحه به آن صفحه بپرند. در مورد درست کردن الگو هم راستش به نظر میآید که خود شما اولین بار درست کردهاید و شروین فقط اصلاحاتی انجام دادهاست. به نظرم استفاده از این الگو مصداق اختراع دوبارهٔ چرخ است. همچنین در هیچجای دیگر چه ویکیهای دیگر و چه مقالههای دیگر (که شما در آنها دخیل نبودهاید) ندیدهام. علاوه بر این به نظرم کسی علاقهای به پریدن مستقیم از مقاله به زیرفهرست ندارد. بلکه ترجیح میدهد به همان ابتدای فهرست (که البته آن هم الگوی ناوبری الفبایی در بالا دارد) برود و احیاناً توضیحات فهرست را بخواند و اینها. به هر حال به نظر من اگر تاجای ممکن از قابلیتها خود مدیاویکی استفاده شود بهتر است.
حال پیش خودمان باشد به نظر من در استفاده از الگو و فهرست هم تا حد زیادی در ویکی فارسی زیادهروی میشود. اصولاً فهرست و الگوهای ناوبری باید هنگامی به کار روند که دستهبندیها و چیدمانهای بدیعی صورت گرفتهاست و نه اینکه فقط بر حسب الفبا باشد. ردهها با کمک زیرردهها و غیره خیلی راحت از پس چیدمان الفبایی بر میآیند و شلوغکردن صفحه با الگوهایی که فقط ترتیبی الفبایی از مقالههای همموضوع نشان میدهند تنها به زشتی دانشنامه کمک میکند. بهآفرید ۲۳:۰۸, ۱۹ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
- یک کاسهکردن فهرست را به توصیه شروین عزیز انجام دادم. در مورد نویسندگان فرانسوی در جستارهای وابسته هم لینک داده نشده است. در مورد این که کاری را من شروع کرده باشم و جایی نظیر نداشته باشد تصور نمیکنم اشکالی داشته باشد. اما روی این حرف شما که این الگو ناکارآمد و نازیباست فکر میکنم و امیدوارم دوستان دیگر هم نظر بدهند. در مورد فهرست الفبایی بهنظر من کار خوبی است و کار خانم حیدری در این مورد شایستهی تقدیر است چون فهرست خوب و موثق و منبعدار کمک به گسترش مقالات میکند و نقشی کاملا متفاوت با رده دارد. فهرست پیش از نوشتن مقالات به کار میآید و رد پس از آن. از توجه و راهنماییتان سپاسگزارم. عزيزی ۰۵:۱۸, ۲۰ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
- ممنون از توضیح. البته در یککاسهکردن حرفی نیست. تا موقعی که هنوز مثل نویسندگان فرانسوی خیلی دراز نشدهاست خوب است که همهاش در یک صفحه باشد. من اصلاً منظورم این نبود که الگوی شما ناکارامد یا نازیباست. فقط میخواستم بگویم استفادهاش اگر شبیه استفاده از الگوی نویسندگان فرانسه باشد بهتر است. مثلاً این صفحه را ببینید: زبان فرانسوی. در پایان آن نویسندگان فرانسویزبان با ترتیب الفبایی آمدهاست و بعد در آن صفحه که مشخصاً با فهرست مربوط است از آن الگوی فهرست استفاده شدهاست. پیشنهاد من هم این بود که شما هم استفادهای شبیه این برای الگو پیشگیرید. یعنی مثلاً به جای آنکه الگوی فهرست رامستقیماً زیر مقالهٔ شخص نویسنده بگذارید، یک لینک از آن صفحه به صفحهٔ فهرست بدهید. و از این الگو هم در آن استفاده کنید. خلاصه به نظر من الگو نازیبا نیست استفاده از آن در پایان مقالهٔ زندگینامهای نازیباست که آن هم نظر من است و شاید به خاطر این باشد که اینقدر در ویکیپدیا چرخ زدهام (از جمله ویکیپدیای انگلیسی) که سلیقهام شبیه ویکینویسان آنجا شدهاست. بهآفرید ۰۵:۳۶, ۲۰ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
- الان فهرست شخصیتهای افسانهیی یونان باستان بزرگتر از فهرست نویسندهگان فرانسوی است. استفاده از شیوهی پیشنهادی شما فقط این اشکال را دارد که نیاز به دو کلیک دارد. اما این شیوه با یک کلیک خواننده را به مقصد هدایت میکند. به هر حال چون برای سلیقه و نظر شما ارزش زیادی قایل هستم خواهش میکنم حساستر به موضوع نگاه کنید و شیوهیی که هم زیبا باشد و همکارآمد پیشنهاد دهید. اگر هم زیان «دو کلیک» و «چند صفحه» را به هر حال کمتر از زیان قراردادن «یک الگو» میدانید آن را هم بفرمایید. عزيزی ۰۶:۰۰, ۲۰ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
- نظر لطفتان است. به نظرم باید دید هدف از کلیک چیست. معمولاً هدف از کلیک دیدن یک فهرست کلی با کمی توضیحات اضافه و اطلاعات پیشزمینهاست بنابراین برای شخص خیلی مهم نیست که روی حرف الف برود یا ب. میخواهد ببیند چه کسان دیگری هستند و کلاً پرسه بزند! اگر شخص خاصی مورد نظر باشد استفاده از امکان جستجو خیلی راحتتر است. کلاً منظورم این است که کلیت فهرست خیلی مهمتر از یک عنوان خاص در آن است بنابراین افزودن یک کلیک (برای رسیدن به حرف ب) چندان مشکلی ندارد. به هر حال در همین راستا من در پایان این هفته (هفتهٔ میلادی) ویکیپدیا:ردهها، فهرستها و جعبهفهرستها را کامل خواهم کرد تا به نتایج بهتری برسیم. بهآفرید ۰۶:۱۱, ۲۰ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
- مشکل همینجاست اگر بخواهیم از شیوهی نویسندهگان فرانسوی استفاده کنیم و مثلا در جستارهای وابسته لینک بدهیم مجبور هستیم اول به صفحهی فهرست برویم که اطلاعات چندانی ندارد و بعد تازه الفبایی برویم که این نقض غرض است و کار را پیچیدهتر میکند. اگر بخواهیم به موضوع نگاه سادهتری داشته باشیم همان است که فهرست را یککاسه کنیم و در جستارهای وابسته قرار دهیم. تصور میکنم عمل کردن به شیوهی فهرست نویسندهگان فرانسه کار را دشوارتر میکند در واقع من برای پرهیز از آن دشواری به این که از الگوی دیگری که به میان صفحه برود و ضمنا یک کاسه هم باشد رسیدم و تصور میکنم به آنچه شما میخواهید نزدیکتر است به همین دلیل تعجب کردم و متوجه نشدم چرا شیوهی به کار رفته در فهرست نویسندهگان فرانسوی را ترجیح میدهید. عزيزی ۰۶:۳۸, ۲۰ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
-
- من الگوی شما را به الگوی نویسندگان فرانسوی یا درواقع یککاسگی را به چندکاسگی ترجیح میدهم. منظورم من شیوهٔ لینک دادن بود (یعنی شیوهٔ استفاده از الگو در دیگر مقالات و نه شیوهٔ خود ساخت الگو). یعنی به جای استفاده از الگویی که حروف الفبا را نشان بدهد به فهرست کلی پیوند باشد. الان الگوی نویسندگان فرانسوی خیلی خوب نیست (مسلماً از نظر من) چون خود فهرست توضیح اضافه نمیدهد. عذر میخواهم که اینقدر بد توضیح دادهام و چندتا ایده را به طور موازی مطرح کردهام. ایدهها به طور کلی این است:
-
- مشکل همینجاست اگر بخواهیم از شیوهی نویسندهگان فرانسوی استفاده کنیم و مثلا در جستارهای وابسته لینک بدهیم مجبور هستیم اول به صفحهی فهرست برویم که اطلاعات چندانی ندارد و بعد تازه الفبایی برویم که این نقض غرض است و کار را پیچیدهتر میکند. اگر بخواهیم به موضوع نگاه سادهتری داشته باشیم همان است که فهرست را یککاسه کنیم و در جستارهای وابسته قرار دهیم. تصور میکنم عمل کردن به شیوهی فهرست نویسندهگان فرانسه کار را دشوارتر میکند در واقع من برای پرهیز از آن دشواری به این که از الگوی دیگری که به میان صفحه برود و ضمنا یک کاسه هم باشد رسیدم و تصور میکنم به آنچه شما میخواهید نزدیکتر است به همین دلیل تعجب کردم و متوجه نشدم چرا شیوهی به کار رفته در فهرست نویسندهگان فرانسوی را ترجیح میدهید. عزيزی ۰۶:۳۸, ۲۰ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
- نظر لطفتان است. به نظرم باید دید هدف از کلیک چیست. معمولاً هدف از کلیک دیدن یک فهرست کلی با کمی توضیحات اضافه و اطلاعات پیشزمینهاست بنابراین برای شخص خیلی مهم نیست که روی حرف الف برود یا ب. میخواهد ببیند چه کسان دیگری هستند و کلاً پرسه بزند! اگر شخص خاصی مورد نظر باشد استفاده از امکان جستجو خیلی راحتتر است. کلاً منظورم این است که کلیت فهرست خیلی مهمتر از یک عنوان خاص در آن است بنابراین افزودن یک کلیک (برای رسیدن به حرف ب) چندان مشکلی ندارد. به هر حال در همین راستا من در پایان این هفته (هفتهٔ میلادی) ویکیپدیا:ردهها، فهرستها و جعبهفهرستها را کامل خواهم کرد تا به نتایج بهتری برسیم. بهآفرید ۰۶:۱۱, ۲۰ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
- الان فهرست شخصیتهای افسانهیی یونان باستان بزرگتر از فهرست نویسندهگان فرانسوی است. استفاده از شیوهی پیشنهادی شما فقط این اشکال را دارد که نیاز به دو کلیک دارد. اما این شیوه با یک کلیک خواننده را به مقصد هدایت میکند. به هر حال چون برای سلیقه و نظر شما ارزش زیادی قایل هستم خواهش میکنم حساستر به موضوع نگاه کنید و شیوهیی که هم زیبا باشد و همکارآمد پیشنهاد دهید. اگر هم زیان «دو کلیک» و «چند صفحه» را به هر حال کمتر از زیان قراردادن «یک الگو» میدانید آن را هم بفرمایید. عزيزی ۰۶:۰۰, ۲۰ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
- ممنون از توضیح. البته در یککاسهکردن حرفی نیست. تا موقعی که هنوز مثل نویسندگان فرانسوی خیلی دراز نشدهاست خوب است که همهاش در یک صفحه باشد. من اصلاً منظورم این نبود که الگوی شما ناکارامد یا نازیباست. فقط میخواستم بگویم استفادهاش اگر شبیه استفاده از الگوی نویسندگان فرانسه باشد بهتر است. مثلاً این صفحه را ببینید: زبان فرانسوی. در پایان آن نویسندگان فرانسویزبان با ترتیب الفبایی آمدهاست و بعد در آن صفحه که مشخصاً با فهرست مربوط است از آن الگوی فهرست استفاده شدهاست. پیشنهاد من هم این بود که شما هم استفادهای شبیه این برای الگو پیشگیرید. یعنی مثلاً به جای آنکه الگوی فهرست رامستقیماً زیر مقالهٔ شخص نویسنده بگذارید، یک لینک از آن صفحه به صفحهٔ فهرست بدهید. و از این الگو هم در آن استفاده کنید. خلاصه به نظر من الگو نازیبا نیست استفاده از آن در پایان مقالهٔ زندگینامهای نازیباست که آن هم نظر من است و شاید به خاطر این باشد که اینقدر در ویکیپدیا چرخ زدهام (از جمله ویکیپدیای انگلیسی) که سلیقهام شبیه ویکینویسان آنجا شدهاست. بهآفرید ۰۵:۳۶, ۲۰ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
- یک مقالهٔ «فهرست فلان» باید بیشتر از یک مشت اسم باشد. یعنی کمی راجع به کلیت توضیح دهد احیاناً نحوهٔ دستهبندی را شرح دهد و یا شیوهٔ خاص برگرداندن و فارسینویسی نامها را بگوید و حتی گاه جلوی هر مورد توضیح بدهد.
- با توجه به فرض اینکه یک فهرست ایدهآل اینگونه باید باشد به نظر من بهتر است که خوانندگان از مقالهٔ نویسنده به همان پیشدرآمد (بخش آغازین) مقالهٔ فهرست بروند و بعد از آنجا به کمک لینکهای اچتیامالی به حرفهای مختلف الفبا بروند. نه اینکه با یک کلیک به بخش مربوط به حرف الفبایی خاص بروند.
مثلاً اگر در ابتدای مقالهٔ فهرست شخصیتهای اساطیری یونان کمی توضیحات بیاید این شیوهای که شما استفاده کردهاید (همین الان) به نظر من ایدهآل است. یعنی لینک به خود فهرست و نه زیرعنوانهای فهرست. همه ته مقاله شلوغ نمیشود و هم خیلی چیزهای دیگر. متأسفانه من الان باید بهترک ویکی بگویم. ادامهٔ این بحث فرحبخش برای بعد. بهآفرید ۰۷:۱۲, ۲۰ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
برای این که بحث فرح بخش باشد بهتر است وقتی داریم حرفی می زنیم که مطمئن هستیم طرف مقابلمان قبول دارد جمله ی خود را با "همان طور که می دانید" شروع کنیم! به هر حال همان طور که حتما دیده اید فهرست هایی که من با مشارکت خانم حیدری درست کرده ام همه دارای توضیح هستند و اسم خالی هم نیستند معمولا یا توضیح کوتاهی دارند یا حداقل تاریخ تولد و درگذشت نام به زبان اصلی و... من فکر می کنم اگر مستقیم داخل متن برویم بهتر باشد البته راحت می شود در صفحه پایین- بالا رفت اما این حرف شما را هم قبول دارم که گذاشتن الگو فهرست الفبایی در انتهای مقالات به زیبایی مقاله صدمه می زند در واقع تصور می کنم تنها این موضوع ناراحت کننده است وگرنه امکان اضافی مانع استفاده از ساده ترین امکان نیست. عزيزی ۰۹:۲۶, ۲۰ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
سعی کردم با ترکیب فهرست الفبایی با الگوی شخصیتهای افسانهیی مسئله را حل کنم. البته نیاز به دوستان وارد در الگوهای پیچیده دارد تا دستی سروگوشاش کشیده شود. در حدود صد مقالهیی که با خانم حیدری برای ورود به بیستهزارهگی تهیه کردیم از الگوی الفبایی استفاده نکردیم و به توصیه شما در لینک دادن در جستارهای وابسته عمل شد. امیدوارم با اضافه شدن لیست الفبایی در انتهای الگوی شخصیتها از این امکان هم بشود استفاده کرد. ضمنا بابت مؤنث هم متشکرم اگر به موقع اصلاح نکرده بودید اصلا صد تا اصلاح روی دست ما و شما مانده بود! عزيزی ۱۹:۵۹, ۲۱ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
- فکر کنم مشکل الگو را حل کردم. بهآفرید ۱۱:۱۵, ۲۲ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
- مرسی عالی شد؟ عزيزی ۱۲:۲۷, ۲۲ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] منبع، پاورقی
به نظر من این جوری از منابع استفاده شود بهتر است (در ویکی انلگیسی یاد گرفتمش اول بار). اگر موافقید، شما هم اینطور عمل کنید▬ حجت/ب ۱۱:۰۸, ۲۲ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
- به نظر من کار جناب عزیزی درستتر است. چرا که فرضاً ممکن است به همهٔ منبعها ارجاع مستقیم نداد. آن موقع مشخصات بعضی منبعها در پانویس آمدهاست و مشخصات بعضی در بخش منابع. بهآفرید ۱۱:۱۲, ۲۲ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
- مشکل دیگر این است که ممکن است بخواهیم به صفحات مختلف یک منبع ارجاع دهیم. باز این روش مشکل ایجاد میکند: مثلاً در یکی از حالتها (راهحلها) آدم مجبور به دوبارهکاری ذکر جزئیات منبع میشود. بهآفرید ۱۱:۱۵, ۲۲ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
- در بحث:کوه دماوند نظرم را بخوانید. امیدوارم بپذیرید که هر دو روش ایراداتی دارند▬ حجت/ب ۱۸:۲۴, ۲۲ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] شهیدی مازندرانی
سلام. در یادکرد کتاب شهیدی مازندرانی شابک برعکس وارد شده بود یعنی ۹۶۴ که کد فارسیاست در آخر آن آمده بود. من شابک را واروونه کردم لطفاً یکبار دیگر بررسی بفرمایید که درست وارد شدهاست. بهآفرید ۱۲:۵۴, ۲۳ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
- سپاسگزارم! چک کردم درست بود. عزيزی ۱۶:۴۹, ۲۳ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] استفاده از تگ ref
با سلام.
در رابطه با این ویرایش شما [1] باید بگویم که من شخصاً تگ ref را به نشانگذاری ترجیح میدهم، چرا که با الگوهای خوبی که وجود دارد، میتوان توضیحات بسیاری را در مورد مرجع نوشت، و نیز با استفاده از تگ ref، ارتباط منبع با متن قطع نمیشود. به نظر من تغییر تگ ref به نشانگذاری، چندان مناسب نیست. --حسین ۱۷:۳۴, ۲۳ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
- من هم مانند شما استفاد از تگ ref را به نشانهگذاری ترجیح میدهم و ویرایشی که شما نشانیاش را دادهاید دلالت به همین موضوع دارد یعنی من نشانهگذاری را به ref تبدیل کردهام. با شرمندهگی منظور شما را متوجه نشدم. اگر میخواستید ویرایش مرا تایید کنید سپاسگزارم. عزيزی ۱۸:۱۱, ۲۳ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
-
- همچنین پیشنهاد میکنم (به حسین) که بحث:کوه دماوند را هم ببینید.▬ حجت/ب ۱۸:۱۷, ۲۳ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
-
-
- حجت جان! پیشنهاد خوبی بود. آن بحثها به همت تو و بهآفرید گرامی مرجعی شد برای این بحث مرجع. عزيزی ۱۹:۵۲, ۲۳ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
-
[ویرایش] تشکر
راستش میخواستم از کاربر:آسا تشکر کنم و در واقع اولین نشان افتخار را قبل از اینکه خودم یکی هم داشته باشم به ایشان بدهم که دیدم شما زحمتش را کشیدید تشکر مدیران که کاری نمیکنند--فرزاد خلیفه ۱۲:۴۶, ۳۰ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
-
- فرزاد عزیز! به سهم خودم از تلاشهای تو تشکر میکنم. حتما بهزودی صفحهی اول آنگونه که تو طراحی کردی نصب میشود و نشان افتخاری شایسته و بایسته دریافت خواهی کرد. عزيزی ۰۷:۱۵, ۱ مه ۲۰۰۷ (UTC)
-
- فرزاد جان، در وظیفه مدیران نیست که از کسی قدردانی کنند یا به کسی نشان بدهند. هر کاربر با سابقهای در ویکیپدیا (من باشم یا ماني یا عزیزی فرق ندارد) وقتی تشخیص بدهد که کسی سزاوار تشویق است به وی نشان میدهد. مثلاً بهزاد اینجا من را مورد لطف خود قرار داد. شما هم اگر احساس کردید کسی با جان و دل به ویکی خدمت میکنید، او را از لطف خودتا بیبهره نگذارید ▬ حجت/ب ۱۳:۲۰, ۳۰ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] زحمتی برای شما
سلام. اگر سید محمد بهشتی شیرازی را میشناسید، لطفاً یک دستی به سر و گوش مقالهاش بکشید. اگر منبعی هم برای بخشی از مطالب آن موجود است، اضافه کنید. ▬ حجت/ب ۱۸:۱۵, ۳۰ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
- حجت جان! آقای بهشتی شخص سرشناس و شناخته شدهیی است. مدتی است از مناصب حکومتی کنارگذاشته شده است اما در زمان فعال بودناش نقش تعیین کنندهیی در سینمای ایران ایفا کرد. به هرحال من دستی سروگوش مقاله کشیدم. اما مقاله کپی بود برای بیرون آمدن از کپی و پیدا کردن منابع مکتوب وقت بیشتری لازم است. عزيزی ۰۷:۲۰, ۱ مه ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] ویکینویسی
ممنون از لطفِ شما. من هنوز درست متوجه نشدهام که ویکینویسی چیست! ممنون میشوم اگر به من بگویید. لطفاً مرا به آن ردهٔ ویکینویسی ارجاع ندهید. اگر ممکن است یکی از مقالاتِ مرا مثال بیاورید و بگویید کجایش ویکینویسی نیست. تشکر.
شاهين ۱۲:۰۵, ۱ مه ۲۰۰۷ (UTC)
شاهین عزیز! من چنین جسارتی نکردم. در مورد رده منظورم این بود که اگر موضوعی را جستوجو کردید و نیافتید به ردهی مربوطه رجوع کنید شاید آنجا یافتید. در مورد ویکینویسی رعایت همان چیزهایی است که در صفحهی خوشآمدتان آمده. البته زیاد نگران این چیزها نباشید مهم نوشتن مقالات خوب است که شما مینویسید. روزبهروز هم ویرایشهایتان با شکل و شمایل ویکی مانند قسمتبندیکردن مطالب و داشتن منابع و شیوهی ارجاع به منابع اینترویکی و نوشتن ردهی مناسب... نزدیکتر میشود. مسلما ویکیپدیای فارسی مقالهنویسی خوب و فهیمی پیدا کرده است و به سهم خودم از شما تشکر میکنم. عزيزی ۰۶:۳۷، ۲ مه ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] یادبودها
ضمن تشکر از همکاری با بنده در راستای تکمیل یادبودهای ویکی،لطفا فرمت کلی یادبودها را یکسان نگهدارید
- ۱.عدم استفاده (به هیچ وجه) از هرگونه گاهشماری خورشیدی(شمسی) یا قمری و استفاده صرف از گاهشماری میلادی
- ۲.ایجاد پیوندهای مناسب،پیوند روز ماه مثال:۳ مه و پیوند مهمتری بخش در یادبود مربوطه مثال:درگذشت بهرام چوبین، وی در ری به دنیا آمد و در خراسان درگذشت. بهرام چوبین باید بولد شده باشد.
- ۳.بیطرفی را هرگز از یاد نبرید و اهمیت موضوعات را همواره در خاطر داشته باشید
- ۴.پیوند به روزهای گذشته را فراموش نکنید تشکر--فرزاد خلیفه ۰۷:۵۴، ۴ مه ۲۰۰۷ (UTC)
فرزاد عزیز!
- مورد یک را متوجه نشدم. من میلادی را اصل گرفته بود اما در مواردی که موضوع در تقویم خورشیدی اتفاق افتاده است آن را ذکر کرده بودم. و فکر میکنم این کار درستی است و باید عمل شود. لطفا دلیل مخالفت خود را بگو.
#مورد بهرام چوبین را هم متوجه نشدم. یعنی درگذشتها را نباید بیاوریم؟
- مورد سوم هم که بدیهی است. فکر نمیکنم در ویرایشهای من وجود داشته باشد.
- مورد چهارم را چشم عمل میکنم.
ضمنا موارد اضافهتری را که نوشته بودم نمیدانم چرا حذف کردید؟ طولانی شده بود؟ با سپاس عزيزی ۱۵:۵۹، ۴ مه ۲۰۰۷ (UTC) لطفا ویرایش ۱۶ مه را نگاه کن. مواردی را گه گفته بودی رعایت کردم. البته فکر میکنم بهجای روزهای اخیر بهتر باشد چنان که عمل کردم عمل شود یعنی روز بعد و روز قبل این کاربردیتر بهنظر میرسد. عزيزی ۱۶:۴۷، ۴ مه ۲۰۰۷ (UTC)
- شما که در تکمیل یادبودها فعالیت میکنید لطفاً در این بحث هم شرکت کنید. به خصوص در رابطه با تعیین منابع. حسام ۱۷:۲۷، ۴ مه ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] سوال
با درود بر هم رده عزیز!!
- لیست کاربران آنلاین را کجا میتوانم ببنم؟ اگر لینک خاصی دارد در صفحه کاربریم قرار دهید. توضیحی هم برای استفاده از خنثی سازی بدهید که چگونه از تعارض ویرایشی جلوگیری کنم؟ با سپاس.--گردآفرید ۰۵:۴۰، ۷ مه ۲۰۰۷ (UTC)
- ممنون از تشریف فرماییتان تا جایی که من میدانم اولی امکانپذیر نیست دومی را هم دقیقا متوجه نشدم. حجت عزیز تو میتوانی کمک کنی؟ عزيزی ۰۹:۰۷، ۷ مه ۲۰۰۷ (UTC)
- سلام! عزیزی جان از کجا فهمیدی که این صفحه را تعقیب میکنم؟!
- در جواب گردآفرید: فهرست کاربران آنلاین را نمیشود دید، اما اگر به تغییرات اخیر سر بزنید، کسانی که در لحظات اخیر ویرایش کردهاند را میتوانید پیدا کنید.
- در مورد تعارض ویرایشی در زمان خنثیسازی هم، وقتی گفت تعارض ویرایشی، Back بزنید، صفحهٔ قبلی را Refresh کنید، دوباره خنثیسازی کنید. ترجیحاً هم قبل از این کار، مطمئن شوید که علت تعارض ویرایشی این نبوده که یک نفر دیگر خنثیسازی انجام داده است. ▬ حجت/ب ۱۲:۳۳، ۷ مه ۲۰۰۷ (UTC)
- سپاسگزارم عزيزی ۱۲:۴۹، ۷ مه ۲۰۰۷ (UTC)
- ممنون از تشریف فرماییتان تا جایی که من میدانم اولی امکانپذیر نیست دومی را هم دقیقا متوجه نشدم. حجت عزیز تو میتوانی کمک کنی؟ عزيزی ۰۹:۰۷، ۷ مه ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] بحث کاربر:Ghods/پروژه پیشرفت
با درود، نظر شما برای حرکتی رو به جلو چیست؟
نوشتار اصلی را بخوانید: بحث کاربر:Ghods/پروژه پیشرفت
Ghods ۱۴:۳۲، ۸ مه ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] همکاری
ما را که تنها نمیگذارید؟ بحث کاربر:Ghods/پروژه پیشرفت
- اگر لطف کنید و مقالات جدیدتا را هم در امار وارد کنید خیلی عالی میشود. باعث دلگرمی ماست... Ghods ۱۵:۰۱، ۱۰ مه ۲۰۰۷ (UTC)
-
- Ghods عزیز! با این جوی که درست کردهاند و دسترسی کاربران را بهطور نامحدود قطع میکنند دیگر ویکیپدیای فارسی جایی برای ماندن نیست. فعلا مدتی به مرخصی میروم. لجبازهای کودکانه و سنگاندازیهای مغرضانه برسرصفحهٔ جدید اصلی را هم دیدی؟ نوشتن در ویکیپدیای فارسی در حال حاضر مانند راهرفتن در قیر میماند... من که دیگر بریدم برای شما آرزوی صبر و مقاومت و جسارت و دلیری دارم... عزيزی ۰۶:۵۳، ۱۲ مه ۲۰۰۷ (UTC)
- جناب عزیزی گرامی. میدانم که از چه مینالی که دل من هم خون است. اما با کنار رفتن و خاموش شدن آزادگان، تنها مستبدان هستند که قدرت را قبضه میکنند، که پس گرفتن آن کاری نزدیک به محال است. از شما تقاضا دارم که در رابطه با تصمیم اخیرتان تجدید نظر بفرمائید. درود بر شما --سندباد ۰۷:۰۱، ۱۲ مه ۲۰۰۷ (UTC)
- Ghods عزیز! با این جوی که درست کردهاند و دسترسی کاربران را بهطور نامحدود قطع میکنند دیگر ویکیپدیای فارسی جایی برای ماندن نیست. فعلا مدتی به مرخصی میروم. لجبازهای کودکانه و سنگاندازیهای مغرضانه برسرصفحهٔ جدید اصلی را هم دیدی؟ نوشتن در ویکیپدیای فارسی در حال حاضر مانند راهرفتن در قیر میماند... من که دیگر بریدم برای شما آرزوی صبر و مقاومت و جسارت و دلیری دارم... عزيزی ۰۶:۵۳، ۱۲ مه ۲۰۰۷ (UTC)
-
-
-
- سندباد عزیز! از لطفات متشکرم اما قضیهٔ دایرهٔ گچی قفقازی برشت را یادت هست؟ اگر دست کودک را از دوطرف بکشیم تا از دایره خارجاش کنیم این کودک است که دوپاره میشود. بعضی وقتها باید کودک را به مادر ادعاییاش سپرد تا جان سالم بدر برد. این جنگ که اکنون به خونریزی و خشونت کشیده شدهاست و از کاربران قربانی میگیرد حاصلی ندارد جز نابودی ویکیپدیای فارسی، ویکیپدیایی که دهها کاربر بانام و گمنام تلاش کردهاند تا به اینجا برسد و حیف است که نابود شود و مهر دیگری بر پیشانی ایرانیان بخورد «که کارجمعی نمیدانند» برای ماندن این کودک نوپا گاهی جنگیدن، نجنگیدن است. امیدوارم زودتر از آنچه فکر میکنیم دسترسی گردآفرید برقرار شود و این شمشیر دموکلس که برفراز سر کاربران درنوسان است برچیده شود. عزيزی ۰۷:۴۹، ۱۲ مه ۲۰۰۷ (UTC)
-
-
-
-
-
-
- ابراز تاسف مرا نیز پذیرا باشید. اما شما مطمئن باشید که مدیران نیز صلاح ویکیپدیا را میخواهند و مطمئنا به تقاضای بنده و دیگر دوستان برای کاهش اینچنین برخوردهائی توجه خواهند نمود. Ghods ۰۸:۵۷، ۱۲ مه ۲۰۰۷ (UTC)
-
-
-
[ویرایش] ردهبندی جاها و مكانها
جناب عزيزی سلام. برای ردهبندی جاها و مكانها، در ویکیپدیا:ویکیپروژه ردهبندی/اماکن دیدنی بحثی شروع شده است. نظرات شما در اين زمینه میتواند بسيار راهگشا باشد. مرتضا ۱۷:۳۸، ۱۷ مه ۲۰۰۷ (UTC)
- مرتضای عزیز متشکرم که خبرم کردی بحث خوب و مفیدی است. بحثها را خواندم اما الان گیج خوابم فردا امیدوارم در بحث شرکت کنم. عزيزی ۲۱:۲۸، ۱۷ مه ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] رایگیری برای حذف
سلام. میخواستم خواهش کنم که در صفحات رایگیری برای حذف و به طور ویژه ویکیپدیا:رایگیری برای حذف/حسن سلطانی تودشکی مشارکت کنید. ممنون ▬ حجت/ب ۱۶:۰۹، ۱۹ مه ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] گله کردن از مدیر نزد دیوانسالار
متاسفانه به غلط این تصور در ویکیپدیای فارسی جا افتاده که انگار دیوانسالارها، مافوق مدیران هستند و مدیران زیر نظر ایشان فعالیت میکنند. شاید برای شما جالب باشد که بدانید از دید تئوری، یک کاربر میتواند دیوانسالار باشد اما مدیر نباشد. وظایف این دو گروه فرق دارد. اگر چه برای شما این حق را قایلم که «روزبه» و «شروین» را افرادی پیشکسوتتر بدانید، اما از بیم آن که ممکن است که شما نیز دچار تصور اشتباه سلسله مراتب «دیوانسالار به عنوان ناظر مدیر» شده باشید، خواستم این نکته را برایتان شفافتر کنم. اگر خودتان به این مساله واقف بودید که عذر مرا بابت تکرار آن بپذیرید. ▬ حجت/ب ۱۷:۴۰، ۲۳ مه ۲۰۰۷ (UTC)
- از توضیحات شما سپاسگزارم، چه میتوان کرد حکایت غریق است و تشبث و حشیش! عزيزی ۰۶:۲۱، ۲۴ مه ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] رفتار شما
پیشنهاد میکنم یک بار پیامهای عادی خود پیرامون من را با ناسزاترین (به زعم شما) پیام از من به شما بسنجید و متوجه تفاوت آشکار آنها بشوید. احیاناً اگر متوجه منظورم نشدهاید منظور این است که آنِ شما چندین بار بدتر است. بهآفرید ۱۸:۵۹، ۲۴ مه ۲۰۰۷ (UTC)
- تفاوت من با شما در این است که شما قدرت دارید و دوستانی که به شما لطف دارند و در قدرتاند به همین دلیل روشهایی که برای آزار رساندن به من بهکار میبرید گسترده است اما من فقط میتوانم کمی با شما تند حرف بزنم همین! یک تفاوت دیگر هم بین من و شما هست که بهتر است گفته نشود. عزيزی ۱۹:۴۷، ۲۴ مه ۲۰۰۷ (UTC)
- یکی نه. هزاران هزار. بهآفرید ۱۳:۱۱، ۲۵ مه ۲۰۰۷ (UTC)
- دیگر اینکه در محکمه چیزی جرم است که بتوان ثابتش کرد. لحن و گفتار ناپسند شما ثابتشدنیاست. نیت بد من و روشهای پنهانی ایذای شما ثابتنشدنی. (با فرض وجود که قویاً تکذیب میشود). به هر حال بهتر است برای اینکه متهم به حملهٔ شخصی نشوید و از شر تذکرات مردم آسوده باشید تند سخن نگویید. از حالا بگویم که این تهدید نبود. این را هم بدان جهت نوشتم که خودتان موافقاید که طرز سخنگفتنتان با من یا دربارهٔ من بدتر از طرز سخنگفتن من با شما یا دربارهٔ شماست. تا حالا گمان میکردم که به لحن خود واقف نیستید و توهینهای مستتر در کلامتان غیرعمدیاست. اکنون میگویید که عامدانه و برای مبارزه با آن چیزیاست که آزار گستردهٔ من شما را میدانید. صرف آزار دیدن شما از من دلیل موجهی برای تند سخنگفتن شما نیست. بهآفرید ۱۳:۲۵، ۲۵ مه ۲۰۰۷ (UTC)
- یکی نه. هزاران هزار. بهآفرید ۱۳:۱۱، ۲۵ مه ۲۰۰۷ (UTC)
تند حرف زدن به معنای عبور از خط قرمز نیست آدم شریف وقتی از دست کسی ناراحت است قربان صدقهاش نمیرود. امیدوار بودم حداقل یک مدیر پیدا شود که رفتار شما را با من بررسی کند و اگر من اشتباه میکنم از اشتباه بیرون بیاوردم. به هر حال سعی میکنم خودم این کار را انجام دهم.
۱- من از شما بابت این که نسبت ناروایی به من زده بودید در صفحهی بحث شما توضیح خواستم. با لحنی ساده و غیرپرخاشگرانه. شما توضیح درستی ندادید و من نشان دادم که به هیچوجه نمیشد از حرف من نتیجه گرفت که منظورم این است که آقای ظهیری در صفحهی بحثشان به من توهین کردهاند حداکثر میشد ابهامی در نوشتهی من یافت و در موردش نظر خواست نه آن که حرفی را با قطعیت و قاطعیت پیش کشید. (تا وسط دعوایی بخواهیم با آوردن نام کسی او را به سود خودمان وارد معرکه کنیم) تا اینجا من هیچ کلام درشتی به شما نگفتم. ۲- شما با نوشتن این جمله «لطف من به شما تلقی میشود و نه وظیفهٔ من نسبت به شما. بنده علاقهای به لطف کردن به حضرتعالی ندارم.» بحث را وارد فضای دیگری کردید. به هر حال باز هم من به شما توهینی نکردم یا کلام درشتی نگفتم و شما ناگهان شروع کردید به تهدید کردن. ۳-این جمله «راستی این را هم به عرضتان برسانم که لطف من در حد کمال مشمول مخاطبان شما در بحثها خواهد شد.» چه معنایی دارد؟ چرا باید لطف شما شامل مخالفان من در بحثها در حد کمال بشود؟ ۴- وقتی به این جملهی شما اعتراض میکنم باز به تهدید کردن ادامه میدهید و مینویسید:«مورد آخر تهدید نبود. تأکید بود. تا یک وقت به پشتگرمی لطفنکردن من به مخاطبان شما، فرس سخن در سنگلاخ درشتیکردن به دیگران نتازانید و خدای ناکرده در چاه قطع دسترسی فرو نیفتید.» از کجای بحث من دریافتید که من، پشتگرم به لطف نکردن شما به مخالطبانام، به آنها درشتی میکنم؟ در اینجا هم تهدید میکنید هم تهمت میزنید. ۵- میروم و در صفحهی مدیران از شما شکایت میکنم و میآید در آنجا این گونه مینویسید:«من هم متوجه حساسیت جناب عزیزی نمیشوم. از آنجا که ایشان یک بار به خاطر توهین دسترسیشان بسته شدهاست و همچنین چندین بار از جانب کاربران به خاطر رفتارشان تذکر شنیدهاند (از جمله سروش و حجت و ظهیری و من) بنده گفتهام که یک وقت به کاربران کلام درشتی نگویند تا خدایناکرده دسترسیشان برای بار دوم بسته نشود. امیدوارم عرایض من به اندازهٔ کافی برای ایشان گویا باشد.» ۶- جالب است! اگر کسی درست یا نادرست هشداری گرفت و دسترسیاش قطع شد ما این حق را داریم که بیمورد وسط بحثی به رویاش بیاوریم و بگوییم چون تو بدسابقه هستی من هوس کردم هشدار بدهم که نکند خدای ناکرده عملی انجام بدهی و موجب قطع دسترسیات شود و بعد خود را به تجاهل بزنید و بگویید «نمیدانم حساسیتشان برای چیست؟»! با آوردن چند نام هم سعی میکنید مسئله را از خودتان خارج و عمومیاش کنید درواقع لشکر جمع میکنید! ۷- این که من آقاط ظهیری و حجت را به دلیل قطعدسترسی و هشدار ناعادلانه و جانبدارانهیشان نبخشیدهام بهخاطر عمل آنان نیست که قطع یکروز دسترسی یا گرفت هشدار بهخودی خود چیز مهمی نیست اما همیئ سابقهدار کردن آدم مهم است. تا شما بیاید و به گونهیی وانمئد کنید که من آدم سابقهداری هستم و شما حق دارید اگر ساعت ده شب از خانه بیرون آمدم به من بگویید مراقب باش دست از پا خطا نکنی که مراقبت هستم! به هر حال زمانه زمانهی بدی است. مال امروز و دیروز هم نیست مگر حافظ نمیگوید: به صدر مصطبه بنشین و ساغر می گیر/ که این قدر، ز جهان، کسب مال و جاهت بس!/ زمان به مردم نادان دهد زمام مراد-/ تو اهل دانش و فضلی، همین گناهت بس. عزيزی ۰۶:۵۴، ۲۶ مه ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] نبخشیدن بنده
بالاتر جایی گفتید که من را به خاطر یک هشدار که آن را «ناعادلانه» میدانید هنوز نبخشیدهاید. میخواستم دقیقاً بفرمایید که کدام هشدار و چرا نبخشیدهاید ▬ حجت/بحث ۱۹:۰۴، ۲۶ مه ۲۰۰۷ (UTC)
- حجت عزیز! از این که با دقت موضوع را پیگیری میکنی متشکرم و از این که برایات مهم است دیگران چه نظری در موردت دارند و اگر سرموضوعی بخشیده نشدهیی در جهت رفع کدورت اقدام کنی و سوآل بپرسی به تو تبریک میگویم. و اما شما به دلیل این ویرایش به من در اینجا هشدار دادید. من به شما توضیح دادم که منظورم دیکتاتور خواندن جناب بهآفرید نبوده است و از جملهی من هم چنین چیزی حتا تلویحا هم استنباط نمیشود. شما هیچ توضیحی در مورد توضیح من ندادید من هم موضوع را فراموش کردم اما اکنون که جناب بهآفرید مجوز تهدید کردن مرا هشدار دادن شما و جناب ظهیری میداند و شما و سایر مدیران هم سکوت میکنید و هیچ نمیگوید! متوجه میشوم آن هشدار شما فقط یک هشدار نبود و عقبه دارد؛ وقتی ایشان مینویستند به دلیل رفتار زشتم از شما هشدار گرفتهام از شما انتظار دارم واکنش نشان دهید. متاسفانه سیستم مدیریتی اینجا که پشت هم در میآیند، تا احتمالا روی کاربرها زیاد نشود، سیستم و سنت خوبی نیست و فقط موجب میشود کاربران احساس خفقان کنند. یک مدیر دلیر و بیطرف بنشیند مشارکتهای مرا بررسی کند و ببیند آیا کاربری با اعمال زشت هستم؟ ببیند تا کنون هیچ عملی مانند، نوشتن مطالب جانبدارانه، جنگ ویرایشی، نوشتن مطالب بدون منبع و اثباتناپذیر،... داشتهام؟ تنها جرم من این بودن است که در مقابل بعضیها کرنش نکردهام همین و متاسفانه در ویکیپدیا اعمال شما را با مطالبتان و ویرایشهایتان روی مقالات نمیسنجند با برخوردتان با مدیران میسنجند! جالب اینجاست که من با هیچ کاربری حتا آنان که به دفاع از بعضی مدیران سخیفترین ناسزاها را به من گفتند وارد گفتوگو و مشاجره نشدم...
- به هر حال حجت عزیز! شما و جناب ظهیری مرا شهروندی با شمارهی زندان و سرتراشیده کردید و اکنون اجازه میدهید دیگران بیایند سنگبپرانند و بگویند تو سابقهداری و این لطمه کمی نیست که کسی به شخصیت کسی وارد کند. عزيزی ۰۵:۴۱، ۲۷ مه ۲۰۰۷ (UTC)
عزیزی عزیز! نوع نوشتار شما در متن بالا به طوری است که امکان این که بیطرفانه در مورد همهٔ آنها جواب بدهم را ندارم (یعنی الآن نمیتوانم ذهنم را خوب مرتب کنم) اما در مورد چند بعد قضیه دوست دارم به شما آگاهی بدهم:
- با بیشترین تسامحی که میتوانم، وقتی آن متن را میخوانم میبینم که (احتمالاً بدون آن که خودتان آن زمان متوجه شده باشید) حداقل قدری (از نظر انشا) دو پهلو است و میتوان برداشت این را هم از قضیه کرد که نویسندهٔ آن، کاربر مخاطب را دیکتاتور خطاب کرده (ولو اشتباهی). شاید بهترین کاری که میشد بکنید این بود که به من بگویید منظورتان آن نبوده، نوشتهتان را هم خودتان اصلاح کنید به طوری که دیگر شائبهای ایجاد نکند. متاسفانه آن زمان این روند به این شکل صورت نگرفت.
- این که شما معتقدید مشکلاتتان به کرنش نکردن در مقابل برخی مربوط است، برای من جای شک دارد، چرا که آقای پرهیزی هم در برابر مدیران کرنش نکرده (تازه پیش آمده به خود من به عنوان مدیر تذکر هم داده) اما از طرف تمام مدیران به عنوان یک کاربر قابل اعتماد شناخته میشود (یا حداقل من این استنباط را دارم که دیگر مدیران در مورد ایشان چنین فکر میکنند). بدون شک نیازی نیست که در ویکی برای کسی کرنش کنید، اما برای انتقاد کردن هم باید راه درستش را پیدا کرد. این را کلی گفتم، نه مستقیماً در مورد برخوردهای اخیرتان با بهآفرید.
دست آخر اگر مرا فقط بابت آن تذکر نبخشیدهاید ملالی نیست چرا که گمان میکنم مرور زمان و همکاریهای بیشتر ما باعث شد که دیگر آن مساله کمتر به چشم بیاید، و شاید روزی از خاطرمان هم برود. موفق باشید ▬ حجت/بحث ۱۴:۱۸، ۲۷ مه ۲۰۰۷ (UTC)
حجت عزیز! تا بخواهد از بین برود جناب بهآفرید میآیند و یادآوری میکنند تا از بین نرود. ضمنا شما به نکتهی اصلی اشاره نکردید. مسئله اصلی این بود آیا این حرف جناب بهآفرید که میگویند به دلیل این من هشدار دادهاند که اصولا آدم زشتعملی هستم و بابت آن از شما و ظهیری هشدار گرفتهام درست است یا نه؟ این چیزی بود که انتظار پاسخ داشتم. عزيزی ۱۵:۲۱، ۲۷ مه ۲۰۰۷ (UTC)
-
- من متوجه نشدم که شما از من جواب خواستهاید. احساس من این بود که خودم سوالی کردم و شما جواب دادید. اما در مورد سوالی که حالا جواب خواستهاید، نمیتوانم به یک «آری» یا «نه» کفایت کنم. ترجیح میدهم بیشتر در موردش فکر کنم، بعد حرف بزنم ▬ حجت/بحث ۱۵:۴۹، ۲۷ مه ۲۰۰۷ (UTC)
- من توضیح دادم که دلیل فراموش نکردن و نبخشیدن ماجرا در این است که آن مسایل نه به عنوان اتفاقی افتاده شده در گذشته که به عنوان جریانی که امروز هم از آن استفاده میشود حضور پیدا میکند و نبخشیدناش توسط من برای این است. خلاصه این که من از شما و جناب ظهیری انتظار داشتم وقتی بهافرید مینویسد:«از آنجا که ایشان یک بار به خاطر توهین دسترسیشان بسته شدهاست و همچنین چندین بار از جانب کاربران به خاطر رفتارشان تذکر شنیدهاند (از جمله سروش و حجت و ظهیری و من) بنده گفتهام که یک وقت به کاربران کلام درشتی نگویند تا خدایناکرده دسترسیشان برای بار دوم بسته نشود.» واکنش نشان دهید. ایشان اختلاف من و خودشان را به شما پیوند میزنند تا لشکرکشی کنند و شما سکوت میکنید. ناعادلانه قضاوت کردن یا در مقابل بیعدالتیها سکوت کردند سرانجام روزی تاثیر منفی خودش را نشان خواهد داد. یک بار دیگر فقط همین پارگرافی که در اینجا بخشی از آن را نقل کردم بخوانید تا پی به خشونت کلامی نهفته در آن ببرید. دیدن بینزاکتی آسان است اما دیدن عمل خشنی که در کادویی ظاهر الصلاح پیچیده شده است کمی دشوار است. داوری درست با عبور کردن از ظاهر به بطن به دست میآید. دود را نبینید به آتشی که آن دود را سبب شده است فکر کنید. از این که به این ماجرا فکر میکنید متشکرم. عزيزی ۱۹:۳۹، ۲۷ مه ۲۰۰۷ (UTC)
- من متوجه نشدم که شما از من جواب خواستهاید. احساس من این بود که خودم سوالی کردم و شما جواب دادید. اما در مورد سوالی که حالا جواب خواستهاید، نمیتوانم به یک «آری» یا «نه» کفایت کنم. ترجیح میدهم بیشتر در موردش فکر کنم، بعد حرف بزنم ▬ حجت/بحث ۱۵:۴۹، ۲۷ مه ۲۰۰۷ (UTC)
جالب است الان که دوباره متن فرستاده شده را خواندم تا غلط نداشته باشد، متوجه شدم سخن جناب بهآفرید تغییر کرده است! جالب نیست؟ حجت عزیز! رها کنیم این بحث را، اوضاع خرابتر از آن است که من حدس میزدم... عزيزی ۱۹:۵۲، ۲۷ مه ۲۰۰۷ (UTC)
-
- لطفاً واضحتر توضیح دهید. آیا منظورتان این است که من متن را تغییر دادهام. کدام متن را و کجا؟ بهآفرید ۲۰:۰۳، ۲۷ مه ۲۰۰۷ (UTC)
- وانگهی گمان میکنم اجنه و از ما بهتران به کمک من شتافتهاند و آثار مرا تحریف همی کنند. به هر حال من از ایشان چنین در نخواستهام. اگر هم کاری دارند انجام میدهند از روی لطف است. خلاصه حاضرم قسم بخورم که من در تغییر گفتارهایم دست ندارم. بهآفرید ۲۰:۰۹، ۲۷ مه ۲۰۰۷ (UTC)
- راستی در بالا باز راجع به نیت من اظهار نظر کردهاید و گفتهاید هدفم این بودهاست که لشگرکشی کنم. لطفاً چنین مکنید. بهآفرید ۲۰:۱۶، ۲۷ مه ۲۰۰۷ (UTC)
- لطفاً واضحتر توضیح دهید. آیا منظورتان این است که من متن را تغییر دادهام. کدام متن را و کجا؟ بهآفرید ۲۰:۰۳، ۲۷ مه ۲۰۰۷ (UTC)
-
-
-
- آیا من نوشتهام شما تغییر دادهاید؟ من واضح نوشتهام:«متوجه شدم سخن جناب بهآفرید تغییر کرده است!» آیا متن شما تغییر نکرده است؟ ضمنا به لطف دیگران حتا اگر این دیگران اجنه باشند پشتگرم نباش که نه این لطفها به شما داوم دارد و نه این کملطفیها به من. عزيزی ۲۰:۱۸، ۲۷ مه ۲۰۰۷ (UTC)
-
- هر تغییری نیاز به تغییردهنده دارد. از آنجا که نزدیکترین گزینه خودم هستم. تکذیب کردم. بهآفرید ۲۰:۳۸، ۲۷ مه ۲۰۰۷ (UTC)
- به هر حال تغییر کردن متن را قبول دارید یا نه؟ عزيزی ۲۰:۴۱، ۲۷ مه ۲۰۰۷ (UTC)
-
- ببینید. من تغییر ندادهام. خبر هم ندارم کسی تغییر داده باشد. به نظرم هم تغییر نکردهاست. یعنی اصلاً نمیدانم کدام متن را میگویید .این چیزی که از من یاد کردهاید به نظرم کلام خودم میآید. اگر شما میگویید تغییر کردهاست به نظر من امکان ماوراءطبیعی بودنش بیش از هر چیز دیگریاست. بهآفرید ۲۰:۴۸، ۲۷ مه ۲۰۰۷ (UTC)
-
- به هر حال تغییر کردن متن را قبول دارید یا نه؟ عزيزی ۲۰:۴۱، ۲۷ مه ۲۰۰۷ (UTC)
- هر تغییری نیاز به تغییردهنده دارد. از آنجا که نزدیکترین گزینه خودم هستم. تکذیب کردم. بهآفرید ۲۰:۳۸، ۲۷ مه ۲۰۰۷ (UTC)
-
- آیا من نوشتهام شما تغییر دادهاید؟ من واضح نوشتهام:«متوجه شدم سخن جناب بهآفرید تغییر کرده است!» آیا متن شما تغییر نکرده است؟ ضمنا به لطف دیگران حتا اگر این دیگران اجنه باشند پشتگرم نباش که نه این لطفها به شما داوم دارد و نه این کملطفیها به من. عزيزی ۲۰:۱۸، ۲۷ مه ۲۰۰۷ (UTC)
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
- اگر به نظر شما تغییر نکرده حتما تغییر نکرده بعید است آدم فراموش کند چه گفته است. حتما اشتباه از من است من تصور میکردم نوشتهی شما تغییر کرده است بگذارید به حساب کهولت سن!عزيزی ۲۰:۵۹، ۲۷ مه ۲۰۰۷ (UTC)
-
-
-
-
-
-
-
- خواهش میکنم. باکی نیست. ولی از این به بعد لطف کنید و تا پیش از مطمئن شدن از رخ ندادن اشتباه، راجع به جالب بودن تغییراتی که هنوز وجودشان ثابت نشدهاست و خراببودن اوضاع به خاطر رخدادن تغییراتی که به زعم شما به نفع دشمنانتان است سخنی نرانید. حداقل به نظر شخصی من و دوست خوبمان رستم این کار اتهامزنی به طرف مقابل است. بدیهیاست که این پیشنهاد شخصی من است و نه ذکر بندی از قانون. بهآفرید ۲۱:۲۵، ۲۷ مه ۲۰۰۷ (UTC)
- این موضوع چیزی از خرابی اوضاع نمیکاهد. ضمنا توصیه شخصی را آدم به دوستاناش و کسانی که به آنها لطف دارد میکند. شما که خیلی روشن رابطهیتان را با من مشخص کردید. پس لطفا برسر همان حرفتان بمانید و به من توصیه شخصی نکنید مر قانون را اجرا کنید. فکر نکنید شجاع شدهام و شما را به مبارزه میطلبام نه... فعلا تا اوضاع را اینگونه علیه خودم میبینم تصمیم دارم دیگر ویرایشی انجام ندهم که البته اگر نگاه کنید در دوهفتهی گذشته تقریبا کاری نکردهام. موضوع برسرخودم تنها هم نیست برسر بیعدالتیهای است که در اینجا میبینم و نمیتوانم سکوت کنم. وگرنه هیچ عمل زشتی در رابطه با مقالهها که مرتکب نشدهام هر چه بوده است اختلاف با برخی از مدیران بوده است حتا با کاربران هم هیچ اختلافی نداشتهام دیدید که سرنوشت شکایت کردن از شما هم به کجا کشید؟ به هر حال دور هم خوش باشید. شاید یکی دو ماه دیگر باز سر زدم و امیدوارم شرایط کار برای کسی مانند من که در ویرایشهایاش و مقالههایاش هیچ جانبداری مذهبی، سیاسی، قومی... وجود ندارد و به هیچ مثلث و مربعی وابسته نیست مساعدتر شده باشد. شبخوش، عمرتان دراز باد. عزيزی ۲۱:۵۵، ۲۷ مه ۲۰۰۷ (UTC)
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
- بقول ارشمیدوس یافتم(Eureka) منظورم این جمله بود:«آیا انتظار دارید عذر بخواهم که تذکرات دیگران به شما به خاطر لحن و رفتار زشتتان (به زعم تذکردهندگان) در برخورد با من بودهاست؟»(که البته حذف نشده بود و من ندیدم.) به هر حال سوآلام از جناب حجت این بود که به دلیل رفتار زشتم از ایشان هشدار گرفتهام؟ عزيزی ۲۱:۱۴، ۲۷ مه ۲۰۰۷ (UTC)
- خب مبارک است. ماشاءالله هنوز جواناید. :-)بهآفرید ۲۱:۲۵، ۲۷ مه ۲۰۰۷ (UTC)
- بقول ارشمیدوس یافتم(Eureka) منظورم این جمله بود:«آیا انتظار دارید عذر بخواهم که تذکرات دیگران به شما به خاطر لحن و رفتار زشتتان (به زعم تذکردهندگان) در برخورد با من بودهاست؟»(که البته حذف نشده بود و من ندیدم.) به هر حال سوآلام از جناب حجت این بود که به دلیل رفتار زشتم از ایشان هشدار گرفتهام؟ عزيزی ۲۱:۱۴، ۲۷ مه ۲۰۰۷ (UTC)
-
-
-
-
-
-
-
-
-
- آقای عزیزی خواهش میکنم دست از اتهام زدن به دیگران بردارید، اتهام شما این بار جدی است که باز هم بیدلیل مطرح شده و بعد از مدتی دوباره فراموش میشود و با این اتهامات پیگیری نشده پیدرپی فقط ذهنیت دیگران را نسبت به خود منفی میکنید.
- عرض به خدمتتان که در کل ویکیپدیا فقط افراد زیر [2] هست که قابلیت پاک کردن یک جیزی را برای همیشه دارند. دوست شما--رستم ۲۰:۱۷، ۲۷ مه ۲۰۰۷ (UTC)
- دوست گرامی! من کی گفتم برای همیشه پاک شده است؟ عزيزی ۲۰:۲۰، ۲۷ مه ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] اعتراض شما دربارهٔ رفتار بهآفرید
سلام. الآن اعتراض شما را دربارهٔ رفتارهای بهآفرید علیه شما (با آن نثر ویژهٔ ایشان) دیدم. شخصاً علاقهٔ چندانی به این که خودم (که به نظر میرسد از رفتارهای هر دو نفر شما، البته در دو موقعیت مختلف، آزار روانی دیدهام) این موضوعها را پیگیری کنم ندارم، ولی به شما حق میدهم و احساس میکنم که شما هم برای ویکیپدیا زحمت کشیدهاید و نباید این قدر آزار ببینید. به هر حال اگر مایلید این موضوع به طور دقیق بررسی شود لطف کنید و به شکل منظم ویرایشهایی از بهآفرید را که به نظر شما تهدید به شما است جمعآوری کنید (حتیالمقدور به شکل پیوند به تفاوت ویرایش قبلی و بعدی از صفحات تاریخچه)، چرا که اعتراض شما در حال حاضر قدری گنگ است و به آسانی قابل پیگیری نیست. من هم سعی میکنم در این فاصله راه مناسب را برای بررسی شدن اعتراض شما بیابم. روزبه ۱۰:۵۲، ۲۸ مه ۲۰۰۷ (UTC)
- روزبه گرامی! همین که پاسخ دادید متشکرم. فکر میکنم الان اتفاقات مهمتری در صفحهی مدیران دارد مطرح میشود که رسیدهگی کردن به آنها از اهمیت بیشتری برخوردار باشد. اما به هر حال در مورد جناب بهآفرید همهی گفتنیها در همان صفحهی بحث ایشان هست. تا من حرفی میزنم باید تحقیر شوم که قبلا یکبار دسترسیام بسته شده است یا آن که یکبار هشدار گرفتهام(هر دو مورد نادرست بوده است اما در صورت درستی آن دو مورد هم نباید به عنوان ابزاری برای از میدان بدر بردن استفاده شود.) پس ایشان حق دارند مرا تهدید به بستن حساب کاربری کنند. به هر حال موضوع کلی که بخشی در صحبتهای بهآفرید و الان در بحثهای حساب زاپاس دارد روشن میشود این است که مدیران و حلقههای پیرامونشان از نوعی امنیت برخوردارند و با آنها با ملاطفت بیشتری برخورد میشود. برابر بودن و شهروند درجه یک و دو و سه نداشتن، لابی نکردن و شفاف و روشن و در محضر همهی اعضا حرف زدن... اینها چیزهایی هست که ویکیپدیای فارسی بدان نیاز دارد. امیدوارم شما و شروین و سایر پیشکسوتان با حساسیت و دقت بیشتری دوباره در ویکیپدیا فعال شوید. عزيزی ۱۱:۴۹، ۲۸ مه ۲۰۰۷ (UTC)
- ببینید، حرف کلی دربارهٔ «حلقهٔ پیرامونی» اصلاً مربوط به این بحث نیست و البته خوب است که موضوعات را یکییکی پیگیری کنید. اما منظورتان دربارهٔ درجات شهروندی را میفهمم و من هم ابراز همدردی میکنم. نباید چنین چیزی باشد و نباید کسی به واسطهٔ مدیر بودن احساس کند که هر چه بخواهد میتواند به دیگران بگوید. البته علت این که خود مدیران امنیت بیشتری دارند چند جنبه دارد. جنبهٔ فنیاش این است که مدیران میتوانند در صورت بسته شدن حسابشان به طور عادی، خودشان را باز کنند، پس بستنشان به طور عادی و با نظر یک مدیر دیگر قدری لوس است. اما جنبهٔ حقوقیاش این است که برای تنبیه مدیرانی که از توانایی مدیریتیشان سوء استفاده کنند، سازوکاری به نام کمیتهٔ داوری وجود دارد که اگر چه ما هنوز نساختهایم (و شما میتوانید برای کمک به ساختنش از طریق اجماع کمک کنید)، ولی به هر حال آن کمیته هم موضوعات را به طور دقیق و با شاهد بررسی میکند. این که از شما خواستهام ویرایشها را جمعآوری کنید به این دلیل است که باید موارد به طور دقیق بررسی شود. برای من آن صفحات گنگ بود. برای مقایسه با چیزی که من در نظر دارم، به en:Wikipedia:Requests for arbitration/How to present a case مراجعه کنید. اما جنبهٔ سومی هم هست و آن هم جنبهٔ ایمنی کاری است. مدیران باید حاشیهٔ امنیتی حداقلی داشته باشند تا جرأت بیشتری در دفاع از ویکیپدیا داشته باشند (مثال خیلی بیمزهاش این مثالی است که آقای حداد عادل میزد: از نظر دانشآموز یا پدرش معمولاً حتماً ناظم است که بیدلیل بچه را جریمه کرده است). خلاصه این که نثر ویژهٔ بهآفرید و چیزهایی که در آن نثر دربارهٔ دیگران مینویسد البته بسیار دردناک است و من هم به ایشان در این مورد تذکر دادهام، ولی این ادلهٔ قوی و صحبت بیپیرایه و دربارهٔ موضوع است که میتواند مؤثر باشد، نه شکایت از زمانه و چارچوب ویکیپدیا. لطف کنید و شکایتتان را درست و دقیق و در چارچوب ارائه کنید، من خودم برایتان پیگیریاش میکنم. روزبه ۱۳:۰۶، ۲۸ مه ۲۰۰۷ (UTC)
- روزبه گرامی! از شما متشکرم که موضوع را پیگرفتید همین که آدم احساس کند کسی حرفاش را میخواند و متوجه میشود آرامشبخش است. من چیز زیادی نمیخواهم فضایی امن میخواهم که مقاله بنویسم. همین. امیدوارم ویکیپدیای فارسی بحران موجودش را بخوبی پشت سربگذارد و فضایی دوستانه و شفاف و علمی و دانشنامهیی بر آن حاکم شود. عزيزی ۲۲:۱۶، ۲۸ مه ۲۰۰۷ (UTC)
- ببینید، حرف کلی دربارهٔ «حلقهٔ پیرامونی» اصلاً مربوط به این بحث نیست و البته خوب است که موضوعات را یکییکی پیگیری کنید. اما منظورتان دربارهٔ درجات شهروندی را میفهمم و من هم ابراز همدردی میکنم. نباید چنین چیزی باشد و نباید کسی به واسطهٔ مدیر بودن احساس کند که هر چه بخواهد میتواند به دیگران بگوید. البته علت این که خود مدیران امنیت بیشتری دارند چند جنبه دارد. جنبهٔ فنیاش این است که مدیران میتوانند در صورت بسته شدن حسابشان به طور عادی، خودشان را باز کنند، پس بستنشان به طور عادی و با نظر یک مدیر دیگر قدری لوس است. اما جنبهٔ حقوقیاش این است که برای تنبیه مدیرانی که از توانایی مدیریتیشان سوء استفاده کنند، سازوکاری به نام کمیتهٔ داوری وجود دارد که اگر چه ما هنوز نساختهایم (و شما میتوانید برای کمک به ساختنش از طریق اجماع کمک کنید)، ولی به هر حال آن کمیته هم موضوعات را به طور دقیق و با شاهد بررسی میکند. این که از شما خواستهام ویرایشها را جمعآوری کنید به این دلیل است که باید موارد به طور دقیق بررسی شود. برای من آن صفحات گنگ بود. برای مقایسه با چیزی که من در نظر دارم، به en:Wikipedia:Requests for arbitration/How to present a case مراجعه کنید. اما جنبهٔ سومی هم هست و آن هم جنبهٔ ایمنی کاری است. مدیران باید حاشیهٔ امنیتی حداقلی داشته باشند تا جرأت بیشتری در دفاع از ویکیپدیا داشته باشند (مثال خیلی بیمزهاش این مثالی است که آقای حداد عادل میزد: از نظر دانشآموز یا پدرش معمولاً حتماً ناظم است که بیدلیل بچه را جریمه کرده است). خلاصه این که نثر ویژهٔ بهآفرید و چیزهایی که در آن نثر دربارهٔ دیگران مینویسد البته بسیار دردناک است و من هم به ایشان در این مورد تذکر دادهام، ولی این ادلهٔ قوی و صحبت بیپیرایه و دربارهٔ موضوع است که میتواند مؤثر باشد، نه شکایت از زمانه و چارچوب ویکیپدیا. لطف کنید و شکایتتان را درست و دقیق و در چارچوب ارائه کنید، من خودم برایتان پیگیریاش میکنم. روزبه ۱۳:۰۶، ۲۸ مه ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] گلهمندی
شما در وپ:تام نوشتید که «اگر جعل نظری هم توسط حجت صورت گرفته باشد آقای ظهیری از آن مطلع بودهاند.» بماند که من جعل نظر نکردهام اگرچه جملهای را اشتباه نوشتهام. اما، چرا شما معتقدید که ظهیری هم مطلع بوده؟ جمله شما میتواند این را در ذهن خواننده القا کند که من یک جاعل بودم و ظهیری هم همدست من بوده.
حرف دیگری که زدید درست است. اگر من میخواستم چیزی را جعل کنم، احتمالا ظهیری به خاطر خودش هم که شده اجازه این کار را نمیداد. پس لابد جعلی نکردهام که ایشان هم مخالفتی نکرده.
دست آخر این که در مورد قضیهٔ شیرین هم، هنوز من خودم در حال پیگیری هستم که چهطور میشود شیرین ثابت کند که حساب زاپاس نیست. اگر راهی برایش پیدا کنم، حتماً امتحان میکنم. (متاسفانه راهی که در مورد ظهیری و Fbyk پیشنهاد کردم، یعنی معرفی هویت واقعی طرفین، در مورد شیرین و گردآفرید احتمالاً عملی نیست.) ▬ حجت/بحث ۱۴:۲۴، ۲۸ مه ۲۰۰۷ (UTC)
- حجت عزیز! تصور من این بود که شما وقتی موضوع یکی بودن آیپی و کامپیوتر را متوجه شدهاید به جناب ظهیری موضوع را گفتهاید و ایشان یکی بودن خودشان و Fbyk را تکذیب کردهاند. بعد اشتباه شما این بود بهجای این که همین گزارش را بدهید خیال ما را راحت کردید که این حساب نمیتواند حساب زاپاس آقای ظهیری باشد. اگر ماجرا اینگونه باشد جناب ظهیری در پنهان ماندن حقیقت نقش مهمی داشتهاند و وقتی شما نوشتید "من از یکی از ویکیبُدها خواستم که بازرسی کاربر را انجام بدهد و ایشان بدون این که نتایج را در متا ثبت کند، بررسی را انجام دادند و اعلام کردند که Fbyk از نظر ایشان حساب زاپاس نیست." اگر ایشان از گزارش ویکیبُد مربوطه توسط شما در جریان قرار گرفته بودند باید نادرستی جملهی شما را یادآور میشدند. چیزی که میتوان حدس زد این است که شما موضوع را به جناب ظهیری گفتهاید و ایشان هم به شما اطمینان دادهاند آن حساب از ایشان نیست و تلویحا از شما خواستهاند که موضوع را باز نکنید شما هم در رودروایسی قرار گرفتهاید و پذیرفتهاید و البته مانند گالیه روی زمین نوشته اید که زمین میچرخد! نمیدانم شاید این حدسیات به دلیل فیلمنامهنویس بودن من باشد! اما هر چه هست برخورد شما و البته اشخاص دیگری مانند حسام با این موضوع و مسئلهی شیرین و گردآفرید یکسان نبود. در حالی که باید یکسان برخورد میکردید. به هر حال حقیقتجو و عدالتطلب بودن کار بسیار دشواری است و زمانه بهگونهیی است که قاعده بر توجیه کردن وسیله توسط هذف است و خلاف آن استثنا سعی کنید استثنایی باشید ضمنا ناراحت نباشید بسیاری از کسانی که به شما خورده میگیرند که چرا حقیقت را پنهان کردید اگر جای شما بودند بدتر از آنچه شما عمل کردید عمل میکردند. عزيزی ۲۲:۱۱، ۲۸ مه ۲۰۰۷ (UTC)
- انتقاد به خودم را کاملاً بیانصافی میدانم. شما وقتی در مقابل آن ویرایش گردآفرید به جای حمایت از من ترک ویکیپدیا کردید چه انتظاری در این مورد از من داشتید؟! انتظار داشتید دسترسی مدیری را که حجت زاپاس نداشتنش را تأیید کرده و بهآفرید دسترسی شاکیاش را بسته، بدون شنیدن توضیح خودش ببندم؟! خودتان عاقبت این کار انجام نشده را تصور کنید! از شما هم انتظار دارم تا توضیح ظهیری صبر کنید و کمی هم انصاف داشته باشید! حسام ۲۲:۲۰، ۲۸ مه ۲۰۰۷ (UTC)
- نه من چنین انتظاری از شما نداشتم. حق دارید بهتر است هیچ نگوییم تا آقای ظهیری توضیح دهد. اما انتظار برخورد تندتر با آقای ظهیری را ندارم انتظار برخورد ملایمتر با گردآفرید را دارم. من فکر نمیکنم بیانصافی میکنم اگر میگویم منصف باشیم و عدالت را رعایت کنیم و هنگام قضاوت هیچ مصلحتی را رعایت نکنیم. راستی معنی این حرفام این نیست که خودم اینگونه هستم. آرزو میکنم اینچنین باشیم. عزيزی ۲۲:۳۳، ۲۸ مه ۲۰۰۷ (UTC)
- خیالتان راحت باشد! من اگر به مصلحتاندیشی فکر میکردم... حسام ۲۲:۳۶، ۲۸ مه ۲۰۰۷ (UTC)
- نه من چنین انتظاری از شما نداشتم. حق دارید بهتر است هیچ نگوییم تا آقای ظهیری توضیح دهد. اما انتظار برخورد تندتر با آقای ظهیری را ندارم انتظار برخورد ملایمتر با گردآفرید را دارم. من فکر نمیکنم بیانصافی میکنم اگر میگویم منصف باشیم و عدالت را رعایت کنیم و هنگام قضاوت هیچ مصلحتی را رعایت نکنیم. راستی معنی این حرفام این نیست که خودم اینگونه هستم. آرزو میکنم اینچنین باشیم. عزيزی ۲۲:۳۳، ۲۸ مه ۲۰۰۷ (UTC)
- عزیزیجان شما فرمودید که «تصور من این بود که شما وقتی موضوع یکی بودن آیپی و کامپیوتر را متوجه شدهاید به جناب ظهیری موضوع را گفتهاید و ایشان یکی بودن خودشان و Fbyk را تکذیب کردهاند». واقعیت امر این است که مدتها قبل از این مساله که اصلاً من بخواهم درخواست checkuser بکنم، ظهیری دوستانش در ویکیپدیای فارسی را که در شهر ایشان زندگی میکنند به من معرفی کردهبود و این شامل Fbyk هم میشد. (همین الان هم حدس من این است که اگر هنوز کسی نپذیرفته باشد که Fbyk و ظهیری دو نفر هستند، یکی دیگر از افرادی که همشهری آنها است، میتواند بیاید و این قضیه را تایید کند.) لذا من قبل از این قضیایا از دو نفر بودن Fbyk و ظهیری و نقاط متفاوت دیدگاهشان تا حدی با خبر بودم، و آن جمله که در بالا از خودتان نقل کردم («تصور من این بود که ...») در واقع یک تصور نادرست بودهاست.
- نکته دیگر هم این که، من درخواست نکردهبودم که Fbyk از نظر زاپاس ظهیری بودن بررسی شود، اما steward مربوطه خودش این شباهت را به اطلاع من رساند. حال این که این وسط آن steward حریم خصوصی ظهیری را زیر پا گذاشته یا نه، به خود ایشان مربوط است. اما شخص من، نه با هماهنگی ظهیری این درخواست را کردم، نه این که بعدش در اثر حرف او این قضیه را مسکوت بگذارم! میبینید که اصلاً قضیه را مسکوت نگذاشتم، خودم از آن steward خواست که جواب را در متا مکتوب کند تا همه به آن دسترسی داشته باشیم.
- به هر حال، امیدوارم که با آگاهی دادن به شما در مورد این که تصورتان در چه موردی و چرا نادرست بودهاست، به رفع شبهه در ذهنتان کمک کرده باشم. راستی اگر دیدگاهتان در موردی تغییر کرد، خوب است که این تغییر را بنویسید تا من هم آگاه شوم ▬ حجت/بحث ۰۳:۱۱، ۲۹ مه ۲۰۰۷ (UTC)
- انتقاد به خودم را کاملاً بیانصافی میدانم. شما وقتی در مقابل آن ویرایش گردآفرید به جای حمایت از من ترک ویکیپدیا کردید چه انتظاری در این مورد از من داشتید؟! انتظار داشتید دسترسی مدیری را که حجت زاپاس نداشتنش را تأیید کرده و بهآفرید دسترسی شاکیاش را بسته، بدون شنیدن توضیح خودش ببندم؟! خودتان عاقبت این کار انجام نشده را تصور کنید! از شما هم انتظار دارم تا توضیح ظهیری صبر کنید و کمی هم انصاف داشته باشید! حسام ۲۲:۲۰، ۲۸ مه ۲۰۰۷ (UTC)
حجت عزیز؛ برای من سخت است که بگویم که در مورد حرفهای شما شک دارم اما صادقانهتر آن است که شکهایام را بگویم تا اگر توضیحی وجود دارد و سؤتفاهمی پیشآمده برطرف شود.
- - نوشتهاید:«واقعیت امر این است که مدتها قبل از این مساله که اصلاً من بخواهم درخواست checkuser بکنم، ظهیری دوستانش در ویکیپدیای فارسی را که در شهر ایشان زندگی میکنند به من معرفی کردهبود و این شامل Fbyk هم میشد.» این کمی عجیب نیست؟ در ۱ مارس ۲۰۰۷ یعنی حدود سه ماه پیش کاربری به نام Fbyk ایجاد شد. این کاربر هیچ توضیحی در مورد خودش نمیدهد و در صفحهی کاربریاش مینویسد:«من سابقه دار هستم(البته سوء سابقه نیست!) و قبلا با نام کاربری دیگری فعالیت می کردم! اما دوست ندارم نام سابقم رو بگم. لطفا نپرسید! حتی شما دوست عزیز!!» او نشانی از خود نمیگذارد و ادعا میکند که کاربری قدیمی است که با نام جدید مینویسد بعد چطور ممکن است آقای ظهیری بیایند شخصیت حقیقی ایشان را پیش شما افشا کنند و ایشان را به شما معرفی کنند؟! توجه داشته باشید Fbyk حتا دوستان عزیزش را از این که بخواهند بدانند که نام کاربری سابقاش چه بوده نهی میکنند! البته از نظر من اگر چنین شخصی وجود داشت اساسا خود را به یکی از مدیران ویکیپدیای فارسی معرفی نمیکرد حتا اگر آن مدیر هماتاق و همکامپیوترش بود چه برسد که آن مدیر بیاید و وی را به شما معرفی کند.
- - من اطلاعات فنی اندکی دارم و اصولا موضوع بازرسی را نمیشناسم اما برایام عجیب است که از شخصی خواسته شود در میان هزاران کاربر و دهها کاربر فعال شباهت بین دو کاربر پیدا کند! این مثل این میماند که کلیدی را به کسی بدهیم و بعد بگوییم برو ببین به کدام قفل میخورد؟ معمولاش این است که کلید و قفل را با هم بدهیم و بخواهیم ببینیم به هم میخورند یا نه؟
- - اگر شما مطمئن بودید که Fbyk دوست ظهیری است و با او در یکجا هست و احیانا از یک کامپیوتر و شبکه هم استفاده میکنند دیگر اساسا چرا بازرسی Fbyk را تقاضا کردید نتیجه که از قبل معلوم بود. شما چه چیز را میخواستید کشف کنید؟ این که بازرس بگوید Fbyk و و ظهیری احتمالا یک نفر هستند بعد شما بیاید بگوید بازرس گفت Fbyk حساب زاپاس نیست؟ بهنظرتان کمی عجیب نمیآید؟
- - در مورد Fbyk بهنظر میرسد این حرف ایشان که کاربری قدیمی هستند برای پوشاندن این باشد که حساب زاپاس است. چون مسلما کسی که اولین ویرایشاش گذاشتن برچسب مدرک باشد نمیتواند تازه وارد باشد. ضمنا ایشان تازه در ۸ آوریل وقتی که در مضان اتهام زاپاس بودن بودند نوشتن که کاربری قدیمی هستند.
به هر حال امیدوارم حقیقت روشن شود اما بیشتر از آن فکر میکنم بهتر است عفو عمومی صادر شود. عزيزی ۰۷:۲۹، ۲۹ مه ۲۰۰۷ (UTC)
-
-
- حقیقت؟ جناب عزیزی عزیز، مطمئن باش آخر این داستان هم، همچون دفعات قبل با تجلیل از وحید ظهیری و قطع دسترسی من این بار برای 2 ماه به پایان خواهد رسید! Taeedxy ۰۹:۴۸، ۲۹ مه ۲۰۰۷ (UTC)
-
-
- موضوع جالب دیگر این است، که ۱ ماه است بنده به ۳ مدیر دیگر گفتهام که ظهیری دارای حساب زاپاس هیت و دارد بر علیه من از ان سوء استفاده میکند. دیدید که با قاطعیت، ویکی بدها نیز این را اظهار کردند، صفحه بحث همان FBYK را بخوانید. تمامی مدیران واسطه بی برو برگرد از وحید ظهیری حمایت کردند و گفتند مطمئنا هیچ غرضی ایشان ندارند و شمائید که اشتباه میکنید!!!! سپاس خدای عز و جل را که مشارکتهای FBYK نشان میدهد که چگونه و توهین آمیز به مسائل دیانت بهائی و یا بهتر بگویم مطالب نوشته شده توسط من روی آورده و است و دست آخر چگونه باعث قطع دسترسی بنده برای ۲ هفته دیگر شد. شرم آور است. Taeedxy ۰۹:۵۷، ۲۹ مه ۲۰۰۷ (UTC)
-
- Taeedxy عزیز! ناامید نباش به قول شاملو ناامید مردمان را معادی مقدر نیست! یکی دیگر هم میگوید همهی مردم را برای مدتی میتوان فریب داد، بخشی از مردم را هم میتوان برای همیشه فریب داد اما همهی مردم را برای همیشه نمیتوان فریب داد! شما هم با آرامش و بدون بهانه دادن دست دیگران موضوع را پیگیری کنید و مطمئن باشید ساختار ویکیپدیا بهگونهیی است که منطق و خردجمعی حرف آخر را خواهد زد. عزيزی ۱۰:۳۲، ۲۹ مه ۲۰۰۷ (UTC)
-
-
- نقض ۳ برگردان باعث بستن دسترسی شما شدهاست. وحید ۱۰:۱۷، ۲۹ مه ۲۰۰۷ (UTC)
- ولی حجت دلیل توهین را هم ذکر کرده است. حسام ۱۰:۲۹، ۲۹ مه ۲۰۰۷ (UTC)
- نقض ۳ برگردان باعث بستن دسترسی شما شدهاست. وحید ۱۰:۱۷، ۲۹ مه ۲۰۰۷ (UTC)
-
خوب خدارا شکر که زاپاس داشتن را قبول کرده اید و حال به فکر فرار از این هستید که FBYK یعنی حساب زاپاستان سوء استفاده نکرده است. چون این قضیه دقیقا به دلیل قطع دسترسی من مربوط می شود. اگر به خاطر نقض 3 برگردان بسته شده باشم، شما سوء استفاده نکرده اید و دیگر همه چیز بر وفق مرادتان می شود، هر چند رفتار حساب زاپاستان شرم آور بوده است، اما اگر قطع دسترسی من دلیلیش اعتراض و جوسازی زاپاستان بوده باشد، دیگر کاریش نمی شود کرد :-) شرمندتونم که مورد دوم صحیح است: کاربر:Fbyk در مورد اعتراض کاربر:روح به قطع نکردن دسترسی بنده بعد از یک ماه مجدد فقط برای ایجاد جوی منفی بر علیه بنده، در وپ:تام مطلب نوشتند، خواستار پیگیری هستم، سوءاستفاده از زاپاس. که دقیقا بعد از این ویرایش توسط زاپاس ظهیری، مدیر حجت با مشورت با مدیر ظهیری (!!!!) دسترسی مرا بستند! دلایل ایشان هم جالب است، توهین به ظهیری. جالب است که وحید ظهیری برای فرار از این قضیه که با زاپاسش سوء استفاده نکرده است، میگوید، من برای نقض قانون سه برگردان بسته شدهام و نه توهین به ظهیری و تشنج زائی زاپاسشان، باید خدمت مدیران عزیز عرض کنم که برای نقض سه برگردان طبق قانون باید ۳ روز بسته میشدم، که درخواستم به حجت به خاطر همین مسئله با جواب این که شما به خاطر توهین به ظهیری و اعتراض کاربران دیگر در وپ:تام برای ۲ هفته بسته شدهاید. ایمیل ایشان با محتویات موجود است. اگر اجازه میفرمایند بر روی ویکی قرار دهم یا برای همه مدیران بفرستم. Taeedxy ۱۰:۳۴، ۲۹ مه ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] جمعآوری نظرها
شروین افشار صفحهای برای جمع کردن نظرات دربارهٔ واقعهٔ اخیر به منظور منعکس کردن آن به بنیاد ویکیمدیا ساخته است. اگر نظری دارید در آن صفحه بنویسید. روزبه ۲۱:۳۳، ۲۹ مه ۲۰۰۷ (UTC)
- چشم! اکنون خوابآلودم فردا با ذهنی بازتر نظرم را مینویسم. سپاس که خبرم کردید. عزيزی ۲۱:۴۲، ۲۹ مه ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] موضوع حسابهای Fbyk و ظهیری
ممنون میشوم اگر این موضوع را دیگر در صفحهٔ تابلوی اعلانات مدیران پی نگیرید. آن تابلو برای مطلع شدن مدیران است که الحمدلله دیگر همهشان مطلع هستند و دارند کابوس این قضایا را میبینند. اگر هنوز قانع نشدهاید که این دو نفر دو شخص متفاوت هستند موضوع را در جای دیگری یا با مدیرانی که ممکن است به این موضوع علاقهمند باشند پیبگیرید (مثلاً با حسام یا بهآفرید). به نظر میرسد که تنها کسانی که هنوز متقاعد نشدهاند شما هستید و taeedxy. اگر در مورد حسابهای زاپاس دیگری که بسته شدهاند اعتراضی دارید هم با مدیران علاقهمند (بالاخص مدیری که آن حسابها را بسته است) پیگیری کنید یا اگر در مورد رفتار حجت دربارهٔ اعلام نظر steward معترضید در صفحهای که شروین افشار ساخته است بنویسید. با تشکر فراوان، روزبه ۰۴:۵۸، ۳۰ مه ۲۰۰۷ (UTC)
- نمی دانم چه بگویم، روزبهای که باید مخالف زاپاس کاران باشد و به دنبال کوتاه کردن دست این نامردان که ناجوانمردانه میتازند، به فکر حمایت بی دریغ از آنان است. چراش را واقعا نفهمیدم. Taeedxy ۰۶:۲۳، ۳۰ مه ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] زاپاسگیت
آیا منطقا میتواند این دو جمله هر دو «راست» باشد و هیچکدام «دروغ» نباشد: الف-«من سابقه دار هستم(البته سوء سابقه نیست!) و قبلا با نام کاربری دیگری فعالیت می کردم! اما دوست ندارم نام سابقم رو بگم.»(«قبلا» و «سابق» توسط اینجانب پررنگ شده است.) ب-«من به علت رفت و آمدهایم به اصفهان و شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان که بعضاً چند روز به طول می انجامید و در این مدت از ویکی پدیا هم نمی توانستم دور باشم و همین طور نمی خواستم با حساب اصلیم از آنجا ویرایش کنم این حساب را ساختم و فقط در مواقعی که در اصفهان حضور داشتم از آن استفاده کرده ام.» با احترام عزيزی ۰۸:۰۴، ۳۰ مه ۲۰۰۷ (UTC)
- آقای عزیزی. اثبات نشده که ظهیری و Fbyk دو نفر هستند. اصلاً شما میتوانید فرض کنید که دو نفر یکی هستند. حرف من این است که سوءاستفاده حادی طبق تعریفهای en:WP:SOCK صورت نگرفته است. اگر نظر شما جز اینست طبق همان صفحه How to present a case و با استناد به WP:SOCK موارد را مطرح کنید. حسام ۰۹:۳۶، ۳۰ مه ۲۰۰۷ (UTC)
- اگر فرض کنیم این دو نفر یکی هستند آن وقت آقای ظهیری به دلیل پنهان کردن موضوع و دادن اطلاعات غلط باید مورد بازخواست قرار گیرند ضمنا به هر حال اگر این تناقض را قبول کنیم نشان میدهد که Fbyk و آقای ظهیری مسئله زاپاس بودن را پنهان کردهاند مگر آن که آقای ظهیری بگویند Fbyk ایشان را هم فریب دادهاند و اطلاعات غلط دادهاند. اما چشم مورد را از زاویهیی که شما هم گفتید بررسی میکنم. عزيزی ۱۰:۲۰، ۳۰ مه ۲۰۰۷ (UTC)
آیا با توجه به این ویرایش (اولین ویرایش و برای نمونه) و گرفتن این تذکرات، نمیتوانیم Fbyk را یک bad hand بنامیم؟ و در این صورت این جملات مصداق پیدا نمیکند:«All users, but especially admins and potential admin candidates, are proscribed from operating a "bad hand" account for the purpose of policy violations or disruption. Admins are also proscribed from operating a "bad hand" account for the purpose of engaging in editing disputes while at the same time appearing to be a neutral admin dealing with page protection or Three Revert Rule (3RR) issues on the same articles. Cases that have come to light have resulted in loss of adminship.» عزيزی ۱۰:۴۶، ۳۰ مه ۲۰۰۷ (UTC)
به این ویرایش هم که موجب بسته شدن حساب Taeedxy شد توجه کردهاید؟ اگر این حرفها را آقای ظهیری به عنوان مدیر با حساب زاپاسشان زده باشند خطا نکردهاند؟ عزيزی ۱۰:۵۵، ۳۰ مه ۲۰۰۷ (UTC)
- مسألهای را پیدا نمیکنید که هر دو کاربر درگیرش بوده باشند و از هم حمایت کنند؟ این موردیست که من به عنوان یک مدیر میتوانم رسیدگی کنم ولی مورد Good hand, bad hand نیاز به نظر کمیتهٔ حکمیت دارد و نظر شخص من معیار تصمیمگیری نخواهد بود. همانجا گفته شده: «Cases that have come to light have resulted in loss of adminship.» ولی این حاصل تصمیم کمیتهٔ حکمیتشان است. هیچ مدیر و دیوانسالاری امکان عزل مدیری دیگر را ندارد. حسام ۱۱:۰۹، ۳۰ مه ۲۰۰۷ (UTC)
در ماجرای بستن کاربری Taeedxy مدیر بندنده دو دلیل آورده است یکی نقض قانون سهبرگردان و دیگری توهین به جناب ظهیری ضمنا ایشان (مدیر بندنده) در وپ:تام مینویسند که این بستن را با مشورت با جناب ظهیری انجام دادهاند. از سوی دیگر Fbyk با نوشتن این متن «توی ویکیپدیای فارسی کمتر مدیری جرات برخورد با تخلف رو داره، البته من به مدیران توصیه میکنم نترسید عزیزان! قول میدم در رایگیری دیوانسلاری خودم بهتون رای بدم. من تعجب میکنم چرا حداقل دلیل برخورد نکردن رو واضح نمیگویند! روزگاری اوضاع ویکیپدیا به از این بود! --Fbyk ۰۹:۳۵، ۱۱ مه ۲۰۰۷ (UTC)» مدیران را تحریک به بستن Taeedxy کردهاند. یعنی جناب ظهیری و جناب Fbyk بر سر بستن Taeedxy نظر یکسان و حمایتی دادهاند. خلاصه:در روز اعتراض Fbyk به نبستن Taeedxy مدیر حجت با مشاورت مدیر ظهیری و به دلیل توهین Taeedxy به ظهیری(یکی از دو دلیل) کاربری Taeedxy را میبندد. عزيزی ۱۴:۲۴، ۳۰ مه ۲۰۰۷ (UTC)
-
-
- فرض شما غلط است، اعتراض Fbyk فقط اعتراض است و مدیری بر اثر تحریک شدن کسی را نمیبندد. Taeedxy بخاطر نقض ۳ برگردان (که دفعه قبل آن ۳ روز بسته شده بوده) همچنین بخاطر توهین به من بسته شده. در مشورت حجت با من من قانون ۳ برگردان را یادآور شدم و همچنین در مورد توهین هم گذشت نکردم. در ویرایشات اخیر ایشان هم توهینهای ایشان را میتوانید ببینید اما دریغ از یک تذکر!! در مورد Fbyk هم شما میتواند تا ابد قانع نشوید، توضیحات Fbyk و اطلاعاتی که من در مور خود بیان کردم اضافی و فقط برای اطمینان بود. وقتی سوء استفاده نشده است زاپاس بودن یا نبودن فرقی ندارد. وحید ۱۵:۱۸، ۳۰ مه ۲۰۰۷ (UTC)
- «فرض» نبود «فکت» بود. ضمنا بنده ننوشتم مدیران براثر تحریک شدن کسی را مییندند یا نه نوشتم:«مدیران را تحریک به بستن Taeedxy کردهاند.» این که مدیران «تحریک» شدهاند یا نه، و اصولا تحریک میشوند یا نه، بحث دیگری است و مدخلیتی به بحث ما ندارد. عزيزی ۰۶:۰۹، ۳۱ مه ۲۰۰۷ (UTC)
- فرض شما غلط است، اعتراض Fbyk فقط اعتراض است و مدیری بر اثر تحریک شدن کسی را نمیبندد. Taeedxy بخاطر نقض ۳ برگردان (که دفعه قبل آن ۳ روز بسته شده بوده) همچنین بخاطر توهین به من بسته شده. در مشورت حجت با من من قانون ۳ برگردان را یادآور شدم و همچنین در مورد توهین هم گذشت نکردم. در ویرایشات اخیر ایشان هم توهینهای ایشان را میتوانید ببینید اما دریغ از یک تذکر!! در مورد Fbyk هم شما میتواند تا ابد قانع نشوید، توضیحات Fbyk و اطلاعاتی که من در مور خود بیان کردم اضافی و فقط برای اطمینان بود. وقتی سوء استفاده نشده است زاپاس بودن یا نبودن فرقی ندارد. وحید ۱۵:۱۸، ۳۰ مه ۲۰۰۷ (UTC)
-
-
-
-
-
- (خطاب به fbyk) همین جا سوء استفادهتان را توضیح دادهام و جناب عزیزی هم تکرار کردهاند، نمی دانم واقعا چرا دیگران را نادان تلقی می کنید؟ دریغ از تذکر را هم به خاطر عدم حضور Fbykها و جوسازی علیه دیگران و سوءاستفاده با حساب های زاپاسشان بدانید! فعلا زاپاسها اندکی ترسیدهاند و به این رو اوردهاند که اقوامی در شهرهای مختلف کشور پیدا کنند تا متنی برایشان ارسال کند، تا بلکه راه حلی پیدا کنند. عجب روزگاری شده است! Taeedxy ۰۶:۱۴، ۳۱ مه ۲۰۰۷ (UTC)
-
-
-
-
-
-
-
- جناب Taeedxy خواهش میکنم اجازه دهید بدون عصبانیت و با آرامش موضوع پیگیری شود. اگر اطلاع یا لینکی دارید بیان بفرمایید و در جهت بحث جلو رویم. دو بحث وجود دارد یکی این که آیا fbyk حساب زاپاس آقای ظهیری هست یا نه؟ و دیگری آن که آیا از این حساب زاپاس سؤاستفاده شده است یا نه؟ الان ما مورد دوم را داریم بررسی میکنید که شما قبلا حرفهایتان را زدهاید و من سعی کردم حرفهای شما را فرمولهتر و بدون عصبانیت طرح کنم خواهش میکنم صبور باشید و اجازه دهید متمدنانه با موضوع برخورد شود. عزيزی ۰۶:۲۲، ۳۱ مه ۲۰۰۷ (UTC)
-
-
-
[ویرایش] مراتب سپاسگزاری
سپاسگزاری مرا به خاطر پیگیری، دفاع مستدل و شرافتمندانه شما در جریان قطع دسترسی من پذیرا باشید. آنچه از شما دیدم به راستی در جهت دیدگاه آزادیخواهی بود و بسیار از تک تک جملات شما استفاده کردم. موجب امتنان من خواهد بود اگر زین پس نیز از نظرات و نصایح گهربار شما بهرهمند شوم. با احترام،--گردآفرید ۱۳:۱۷، ۲ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
-
- سپاسگزارم. امیدوارم شایستهی تعریفهای شما باشم. عزيزی ۱۳:۲۴، ۲ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
- قطعا هستید، چرا که من کمتر پیش می آید که بی دلیل از کسی تعریف یا تمجید کنم. با توجه به اوضاع ناخوشایند کنونی ویکی فارسی، بحثی را درباره افزایش دسترسی به آفرید به دیوانسالاری در صفحه بحث جناب مانی ایجاد کردم که موجب امتنان بسیار من خواهد شد اگر از نظرات شما به عنوان یکی از منتقدان جدی ایشان مستفیض گردم. امیدوارم بر دیده منت گذاشته و در آن بحث نظرات انتقادی خویش را به صورتی مستدل در اختیار بنده و دیگران بگذارید تا بتوان تصمیمی درست و جامع گرفت. با احترام،--گردآفرید ۰۲:۵۵، ۳ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] پناهگاه دماوند
به خاطر عکس میخواستم تشکر کنم. البته نکتهای هم به ذهنم رسید درباره حق تکثیر عکس. شما نوشتید : «all rights belongs to Mostafa Azizi.» و آن را با به مالکیت عمومی درآوردید که نوشته :«I grant anyone the right to use this work for any purpose, without any conditions, unless such conditions are required by law.» .
به هر حال متشکرم. مهدی (غ) ۱۰:۱۷، ۶ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
- موافقم. برای توضیحات بنویسید all rights released by Mostafa Azizi و اشاره کنید که خودتان عکاس بودهاید. نباید بنویسید که حقوق مربوطه به شما تعلق دارد، چون در واقع دارید این حقوق را به مالکیت عمومی انتقال میدهید (transfer of rights). ▬ حجت/بحث ۱۲:۰۱، ۶ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
خواهش میکنم جای شما خالی خیلی خوش گذشت و آنقدر ویکیپدیایی شدیم که کوه هم که میرویم به فکر ویکیپدیا هستیم اما در مورد عکس. این عکس را رضا عزیزی گرفته است پس عکاساش اوست اما چون این عکس را برای من گرفته است مالکیت مادی آن مربوط به من میشود که من هم آن را به مالکیت عمومی درآوردهام. عزيزی ۱۲:۲۸، ۶ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC) راستی من اینجوری نوشتم تا تصویر حذف نشود اگر به شکل بهتری باید بنویسم که مشخص باشد عکاس کس دیگری است اما مالکیت عکس با من است و آن را به مالکیت عمومی میگذارم راهنمایی بفرمایید که چه بنویسم. عزيزی ۱۲:۴۰، ۶ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] شعر نیمایی
سلام، این مقاله دست شما را میبوسد، چهار خط اگر بتوانید اضافه کنید خوب است.Aparhizi ۱۷:۰۲، ۶ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
- به روی چشم. عزيزی ۰۶:۱۰، ۷ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
- پرهیزی عزیز! مقالهات آنقدر استخوانبندی محکمی داشت که برای اضافه کردن یک «کلمه» باید بسیار درنگ کرد چه رسد به چهار خط! اما به هر حال تصور میکنم باید اشارهی دقیقتری به تفاوت شعر نیمایی با شعر کلاسیک و شعر سفید یا شاملویی داشت. باز هم متشکرم برای مفالهی خوبتان و این که مرا قابل نظردادن دانستید. عزيزی ۰۶:۵۷، ۷ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
- ممنون از اظهار لطف شما و البته شما نشان دادهاید که در این زمینه صاحب نظرید. به نظر من هم باید در ادامه مقاله به صورتی مختصر اشاره به تفاوتی که گفتی بشود و بعد مقالات جدیدی بنویسیم با نام شعر سپید و شعر حجم و امثالهم.Aparhizi ۰۷:۴۹، ۷ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
- نظر من: ویکیپدیا به مدیر خوب احتیاج دارد، اما بیشتر از آن، به مقالهنویس خوب احتیاج دارد. شاید خیلی ویکیهای هماندازهٔ ما، بیش از ده مدیر دارند. اما این رمز موفقیت آنها نیست. رمز موفقیت آنها در این است که N برابر ما، مقالهنویس خوب دارند. ▬ حجت/بحث ۱۵:۰۱، ۷ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] با نظر شما موافق نیستم
با این که گفتید معتقد هستید که بحثهای غیر از مقاله، ایراد ندارند موافق نیستم. اول از این جهت که مواردی از این توهینها و متلکها در صفحهٔ بحث مقالات بوده نه صفحهٔ بحث خود کاربرها. دوم از این جهت که کلی پول و انرژی صرف این نمیشود که یک وبسایت به اسم ویکیپدیا برپا شود که در آن مردم به هم متلک بگویند و کلی بار روی سرورها بگذارند، و آخرش ما بگوییم طوری نیست. فقط ویرایشیها در صفحهٔ بحث واقعاً لازم هستند که در راه رشد ویکیپدیا و مقالاتش باشند.
از طرف دیگر، جدا کردن بحثهای صفحهٔ بحث و صفحات دیگر اگر ممکن هم باشد، آسان نیست. تاثیر متقابلشان غیر قابل انکار است. به هیچ وجه نباید اجازه بدهیم که مد شود مردم بیایند توی ویکی به هم فحش بدهند. ویکیپدیا برای این کار نیست نیست.
اگر نظرات بالای من شما را متقاعد کرد، بفرمایید، اگر نه دوست دارم در این مورد بیشتر با هم صحبت کنیم ▬ حجت/بحث ۱۴:۴۵، ۸ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
- حجت عزیز! تصور نمیکنم صاحب هیچ عقل سلیمی با سخن شما مخالف باشد. مسئله چیز دیگری است و آن اهمیت و جهتگیری است. یعنی مهمتر آن است که حساسیتها روی مقالات باشد. تصور من این است که مدیران اگر به موقع و بیطرف و قانونمدار و دقیق در جنگهای ویرایشی مداخله کنند این مشکلات خیلی کمتر میشود. البته باید از دوستانی که حسننیتشان را در نوشتن مقالات بیطرف و ویکیپدیایی اثبات کردهاند بخواهیم با سعهصدر بیشتری در بحثها شرکت کنند. اما با کسانی که ویرایش مفید در مقالات ندارند باید برخورد شدید داشت. فکر نمیکنم اختلاف نظری داشته باشیم. عزيزی ۰۶:۳۵، ۹ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
- با اجازه صاحبخانه! من هم با نظر جناب عزیزی شدیدا موافقم. نه به خاطر خودم، بلکه فقط به خاطر اعتلای فرهنگ شهروندی اینجا. این که عده ای بدون هدف و داشتن حسن نیت و تسلط بر اهداف یک دانشنامه آزاد دست به ویرایشهای ایذایی بزنند، نه تنها کمکی به ایجاد مقاله نمیکند، بلکه آن عده معدودی هم که به عشق ایران، به عشق زبان فارسی و ... دوست دارند که بنویسند را هم دلسرد میکند.--گردآفرید ۰۶:۵۴، ۹ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
عزیزی عزیز. نوشتید که «مدیران اگر به موقع و بیطرف و قانونمدار و دقیق در جنگهای ویرایشی مداخله کنند این مشکلات خیلی کمتر میشود». این ذهنیت برای من به وجود آمد که شما هم نقطهنظرهایی در مورد نوع برخورد دارید. خوب است که درون ویکی یا از طریق ای-میل، اینها را مطرح کنید. مثلاً دفعهٔ بعد که جنگ ویرایشیای رخ داد، شما مداخله کنید، و تمام آنچه که مدیر بدون اختیارات مدیریتیاش انجام میتواند بدهد انجام بدهید، و در مورد چیزهایی که نیاز به اختیار مدیریتی دارد هم در وپ:تام درخواست کنید.
این خیلی خیلی خوب است که شما مداخله کنید. چرا؟ چون این ذهنیت نادرست که مدیران «پلیس» هستند و باید جرمشناسی کنند و مجازات، از بین میرود. به خصوص این آخری؛ این که «قطعدسترسی» یک مجازات (و شاید به نظر بعضی، تنها روش مجازات) در ویکیپدیا است. مدیران با درخواست کاربرانی منطقی مثل شما نیز، قطع دسترسی میکنند. ▬ حجت/بحث ۲۱:۳۳، ۹ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
- حجت عزیز! از حسن نظرتان نسبت به خود تشکر میکنم. نوشتهی شما مرا به فکر فرو برد و تاخیر در پاسخ به دلیل همین تامل در سخن شما بود. مدیر بودن بسیار دشوار است و من میدانم که چنین مسئولیتی را هرگز نمیتوانستم بهخوبی انجام دهم به هر حال برایتان صبر و بردباری و عمل به عدل آرزو میکنم و چشم اگر کاری و کمکی از من برمیآمد در خدمت هستم. عزیزی ۰۶:۴۵، ۱۱ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] جستجوی امضای شما
آقای عزیزی، امضای شما نویسههای غیراستانداردی دارد که جستجوی آن را سخت میکند. یعنی ترکیبی از ي و ی در خود دارد. اگر صلاح میدانید در بخش ترجیحات آن را تصحیح کنید. حسام ۲۰:۴۶، ۹ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
-
- از یادآوریتان سپاسگزارم تصور میکنم درستاش کرده باشم. اگر هنوز نادرست است لطفا بفرمایید تا ببینم چه کنم! عزیزی ۰۶:۳۲، ۱۰ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] باز هم منبع و پاورقی
شما در این سبک منبعنگاری (که من در یک کتاب خیلی خفن دیدم و خیلی از آن خوشم آمده) مشکلی میبینید؟ (میدانم که شیکاگو نیست، اما شیکاگو نبودن عیب نیست.):
| حسن کچل است، و این در تحقیقاتی گسترده بررسی شدهاست.[۱] دیده شده که گاهی اوقات افراد کچل مو در میآورند [۲] اما این در مورد حسن مصداق ندارد. [۱](ص ۱۲۰۴) |
و بعد در منابع:
منظورم از این جهت است که منابع و پاورقی جدا نیست، منبعی هم که چندبار استفاده شده، فقط یک بار در منابع آمده، وقتی هم که صفحهٔ خاصی مد نظر بوده، در خود متن نشان داده شده. ▬ حجت/بحث ۲۱:۴۶، ۹ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
- حجت عزیز! روشهاس استاندارد شده همهگی خوب هستند و کارآمد بیشتر سلیقه و سابقهی آشنایی در این که کدام روش را بپذیریم دخیل است تا استدلال و منطق!(البته وقتی چند روش در موضوع واحدی کاربرد دارد.) اما بهطور کلی سلیقهٔ من این است که وقتی دارم متنی را میخوانیم دوست دارم متنی پاکیزه و بدون اصلاعات اضافی پیشچشم داشته باشم. به همین دلیل اصل باید این باشد که کمترین اطلاعات اضافی در متن باشد مثلا وجود شمارهی صفحه در متن را نمیپسندم. در مورد منابع متوجه نشدم اطلاعات کتابشناسی منابع کجا درج میشود؟ عزیزی ۰۶:۵۱، ۱۰ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
- مثال بالایم را کمی تکمیلتر کردم. من آن راه حل را از این جهت مطرح کردم که من هم با این قضیه که با کلیک کردن روی آن 1 و 2 ها به منبع نرسیم (بلکه به یک پاورقی برسیم، که تویش اسم منبع آمده، با شماره صفحه، بعد خودمان مجبور شویم برویم منابع را نگاه کنیم تا به آن اسم برسیم) مشکل دارم. در کتب و مقالاتی که من میخوانم هم این سبک معمول نیست. سبک آنها خیلی به هم مشابه است (و لابد سبک شناختهشدهای است اما من اسمش را بلد نیستم) و در آن، وقتی مینویسند [1] صاف میرود به کل اطلاعات کتابشناسی. وقتی مرجع مورد نظر وب باشد یا یک مقالهٔ چند صفحهای، دیگر همین [1] کافی است، اما وقتی به یک کتاب ارجاع بدهند، غالباً برای موارد ارجاع شماره صحفهٔ جدا ذکر نمیکنند (مثلاً همه را میزنند [2] و توی همان ۲ کنار اطلاعات کتابشناسیاش توضیح میدهند که در کل صفحهٔ ۲۴ تا ۲۷۸ منظور بودهاست.) منتها خوب این خیلی ایدهآل نیست، چون خواننده در پیدا کردن آن مطلب در آن کتاب کمی سر در گم خواهد شد. برای همین، برخی کتابهای دیگر، آن شمارههای ریز بالاچین شده را میگذارند، که هم خواننده بداند کدام صفحهٔ کتاب منظور است، هم این که پاورقی و منابع جدا نباشد، هم این که وقتی نوشت [3] صاف برسد به خود اطلاعات کتابشناسی منبع.
- من تصمیم گرفتهام که این را در ویرایشهای خودم به کار ببندم. اما دوست دارم قبلش با چهار نفر صاحب نظر صحبت کنم. یکیاش شما. حالا با تغییری که در بالا دادم و توضیحی که تازه افزودم، نظرتان چیست؟ خوب است؟ بد است؟ ▬ حجت/بحث ۱۵:۱۸، ۱۰ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
- حجت عزیز! فکر میکنم اگر صفحهیی مخصوص بحث در این مورد ایجاد کنی بهتر باشد. تا متمرکز گفتوگو کنیم. اما به هر حال در این روش تکلیف منابعی که ارجاع مستقیم ندارند چه میشود؟ عزیزی ۰۹:۲۴، ۱۱ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] قهوه خانه
آقای عزيزِی ازتوضيحات صادقانه تان سپاسگزارم.اميدوارم هميشه موفق باشی--محمددين سنچولی ۰۹:۵۸، ۱۰ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] همکاری
درود بر جناب عزیزی. اینگونه که من گمان کرده ام، به مسائل چالش برانگیز حول و حوش حافظ علاقه دارید. اخیرا مقاله ای از دکتر بزرگمهر وزیری خوانده ام که در دین حافظ تشکیک کرده است. با توجه به اینکه شما در این مبحث وارد هستید، نظرتان در این باره چیست؟ و اینکه اصلا قابلیت بحث دارد یا خیر؟ با احترام،--گردآفرید ۱۱:۵۵، ۱۳ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
- سپاس لینک جالبی بود، دارم میخونم. تا به حال چیزی در این باره نشنیده بودم. عزیزی ۱۲:۲۷، ۱۳ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
- خوب این است دیگر!:D با گردآفرید باش تا چیزهای جالب ببینی. از مطایبه گذشته، بسیار خوشحالم که برایتان جالب و مفید بود.--گردآفرید ۱۲:۳۵، ۱۳ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
- گردآفرید عزیز! مقاله را پرینت کردم و به دقت خواندم. مقالهی جالب و قابل تاملی است. متاسفانه مقالهی موجود حافظ مقالهی بسیار ضعیفی است و اصلا حق مطلب را در مورد حافظ ادا نمیکند. شاعرانی مانند حافظ و خیام و فیلسوفانی مانند راضی که در جریان حاکم فکری قرار نداشتهاند به شدت مورد تحریف یا تحریم واقع شدهاند. در مورد حافظ هیج نسخهیی دیوان او که زمان خود حافظ با به خط خود او باشد پیدا نشده است در مورد زندهگی او هم اطلاعات دقیقی در دست نیست حتا در مقدمه دیوان او که بعد از مرگاش تدوین شده است او را شهید خواندهاند... به هر حال امیدوارم حال و حوصله و توش و توانی باشد تا به حافظ هم برسیم فعلا دارم در حواشیاش میجستارم! عزیزی ۰۶:۰۳، ۱۴ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
- خوب این است دیگر!:D با گردآفرید باش تا چیزهای جالب ببینی. از مطایبه گذشته، بسیار خوشحالم که برایتان جالب و مفید بود.--گردآفرید ۱۲:۳۵، ۱۳ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
- سپاس بسیار از توجه شما جناب عزیزی. به نظر من هم مقاله منطقی و قابل تاملی آمد و بدین دلیل معرفی کردم. فقط دکتر وزیری را چندان نمیشناسم. اگر شما ایشان را میشناسید بد نیست ابتدا برای او مقاله ای تولید کنیم تا اگر خواستیم از مطلب فوق استفاده کنیم، سندیت بیشتری داشته باشد. من اکنون از وزیری فقط همین را میدانم که مسیحی شده است، ولی حتی نمیدانم دکترای چه چیزی دارد.--گردآفرید ۰۶:۲۴، ۱۴ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
- با درود، این ویرایش را خنثی کردم، ولی متن آن شاید به درد شما برای حافظ نگاری بخورد. با احترام،--گردآفرید ۱۶:۰۲، ۱۴ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
- گردآفرید عزیز! کاش بهجای خنثاسازی موارد مشکوک را برچسب بدون منبع میزدید. در مورد شهید شدن حافظ شاملو نیز در مقدمهی خود حرفهایی زده است که قابل تامل است. به هر حال از این که خبردادید ممنون. چند روز اینترنت محل ما دچار مشکل شده امروز هم بهزور وصل شدم و خیلی کند است. عزیزی ۰۹:۲۹، ۱۶ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] کمک کنید
با تکمیل حسن سلطانی تودشکی کمک کنید تا حذف نشود. در حال حاضر از نظر من حتی معیار حذف سریع به خاطر کوتاه بودن را هم دارد. ▬ حجت/بحث ۱۲:۵۶، ۱۵ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
-
- خبری نشد عزیزی جان! ▬ حجت/بحث ۱۷:۴۹، ۱۶ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
- حجت جان! اینترنت نداشتم. الان درستش میکنم. تا چند دقیقه دیگه یه خبرای میشه. قربانات عزیزی ۱۷:۵۴، ۱۶ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
- دم شما گرم. اگر جایزهای هم برده یا نقدی از او شده، ذکر کنید ▬ حجت/بحث ۱۸:۲۵، ۱۶ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
- حجت جان! چشم اما یک سوآل این الگویی که برای منابع اینترنتی بود را پیدا نمیکنم. میتونی زحمت بکشی و منبع موجود را الوگوییاش کنی تا منابع دیگر را به همین سیاق اضافه کنم؟ عزیزی ۱۸:۲۷، ۱۶ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
- خبری نشد عزیزی جان! ▬ حجت/بحث ۱۷:۴۹، ۱۶ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
من هم رایگیری برای حذفش رو ردیف کردم ▬ حجت/بحث ۱۹:۲۱، ۱۶ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] یادکرد وب
لطفاً برای یادکرد وب از تاریخ میلادی استفاده کنید. ویکیپدیا یک دانشنامهٔ جهانی است و زمان و تقویم جهانی در آن استفاده شود بهتر است. ▬ حجت/بحث ۱۹:۲۳، ۱۶ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] آمار ویکیپدیای فارسی
این صفحه را میدیدم گفتم شاید برای شما هم جالب باشد. برای من بخش آخر که مقالههای حاصل مشارکت را نشان میدهد جالبترین بخش بود. حسام ۱۸:۱۸، ۱۸ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
- حسام جان! مرسی جالب بود. اما اگه تو یه تحلیل ازش ارائه بدی حتما برای همه مفید خواهد بود. عزیزی ۱۹:۵۹، ۱۸ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
- تحلیل که چه عرض کنم ولی نظر میتوانم بدهم. مشارکت اکثراً بر روی مقالاتی است که جنجالبرانگیز هستند. آن هم خودتان بهتر میدانید که مشارکت نیست بلکه جدال و جنگ ویرایشی است! تحلیل و یا نظر شما چیست؟ حسام ۲۰:۴۷، ۱۸ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
- طبیعی ست. راستی من خیلی به تحلیل آمار ویکیپدیا علاقه دارم یک نگاهی به کاربر:Mmehdi.g/پروژه آمار بیاندازید کمکام کنید. مهدی (غ) ۲۱:۱۷، ۱۸ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
- بله تا مقداری طبیعی است. ولی اینکه مقالههای دیگر در این فهرست بسیار کمیاب هستند تأسفبار است. حسام ۲۱:۲۰، ۱۸ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
- طبیعی ست. راستی من خیلی به تحلیل آمار ویکیپدیا علاقه دارم یک نگاهی به کاربر:Mmehdi.g/پروژه آمار بیاندازید کمکام کنید. مهدی (غ) ۲۱:۱۷، ۱۸ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
- تحلیل که چه عرض کنم ولی نظر میتوانم بدهم. مشارکت اکثراً بر روی مقالاتی است که جنجالبرانگیز هستند. آن هم خودتان بهتر میدانید که مشارکت نیست بلکه جدال و جنگ ویرایشی است! تحلیل و یا نظر شما چیست؟ حسام ۲۰:۴۷، ۱۸ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
حسام عزیز! حالا از این که بگذریم آیا آماری هست که نشان بدهد کدام صفحهها مراجعه کنندهگان بیشتری داشتهاند؟ این کمک میکند که بتوانیم مقالههای مورد مراجعه را در اولویت برای ساماندهی و ویکیسازی قرار دهیم. عزیزی ۰۸:۴۰، ۱۹ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
-
- اصولاً نه. اما من دنبال راهی هستم که بشود این اطلاعات را حداقل برای یک بار در اختیار ما بگذارند ▬ حجت/بحث ۱۰:۳۷، ۱۹ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
- آمار غیر رسمی برای چند ویکی از جمله ویکیپدیا انگلیسی اینجا یافت میشود. ▬ حجت/بحث ۱۰:۴۶، ۱۹ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
- حجت جان! خیلی کار مهم و خوبی. درواقع باید دید اساسا کدام مقالهها خوانده بیشتر دارد و این ممکن است حساسیت بعضیها را در مورد بعضی مقالات کاهش دهد و البته برای بعضیها افزایش. عزیزی ۱۴:۱۰، ۱۹ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
- بحث کردم. گفتند که اطلاعات لازم موجود است، برنامهٔ آمارگیری هم موجود است، اما هنوز راهاندازی نشده. متاسفانه امکان این که اطلاعات را بدهند خود من پروسس کنم نبود (چون اطلاعات حساس هم در آن بود و به جز چند نفر خاص، نباید به آن دادهها دسترسی میداشتند) اما امیدهایی هست که با پیگیری من، به زودی حداقل برای یک نوبت، آمار در اختیار ما بگذارند ▬ حجت/بحث ۱۹:۵۹، ۱۹ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
- پیشآپیش تشکر مرا بپذیر. سپاس عزیزی ۲۲:۳۲، ۱۹ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
- حجت جان! خیلی کار مهم و خوبی. درواقع باید دید اساسا کدام مقالهها خوانده بیشتر دارد و این ممکن است حساسیت بعضیها را در مورد بعضی مقالات کاهش دهد و البته برای بعضیها افزایش. عزیزی ۱۴:۱۰، ۱۹ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
- آمار غیر رسمی برای چند ویکی از جمله ویکیپدیا انگلیسی اینجا یافت میشود. ▬ حجت/بحث ۱۰:۴۶، ۱۹ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
- اصولاً نه. اما من دنبال راهی هستم که بشود این اطلاعات را حداقل برای یک بار در اختیار ما بگذارند ▬ حجت/بحث ۱۰:۳۷، ۱۹ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] Public domain
با درود. لطفاً محتوای این الگو و این مقاله را بخوانید. Raamin ب ۱۳:۵۱، ۱۹ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
- رامین جان نگاهی انداختم. اما معلوممان نشد که فر یوز میشود استفاده کرد یا نه؟ اگر زحمتی بکشی و به لینکی که برای عکس دادهام بروی شاید چیزی دستگیرت شود. بعید است دنیای متمدن استفاده منصفانه از عکس غیرقابل چاپ نویسندهیی که بیش از نیم قرن پیش فوت کرده است را مجاز نشمارد. عزیزی ۰۵:۱۰، ۲۰ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] رای گیری
یک سری به قهوه خانه بزنید و در مورد مقاله نیروی مقاومت بسیج رای دهید.با تشکر پیشاپیش. رضا کلانی ۱۱:۰۸، ۲۳ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] واگردانی
درود!چرا چنین کردید؟-- بهزاد بحث ۱۲:۰۰، ۲۶ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
- درود بر شما! همانطور که در خط توضیح، توضیح دادم بهتر میبود بهجای حذف مطلب الگوی مدرک میگذاشتید تا اگر کسی مدرکی میشناسد اضافه کند. اگر مدتی این الگو میماند و کسی مدرکی اضافه نمیکرد میشد مطالب را حذف کرد. عزیزی ۱۲:۰۵، ۲۶ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] زادروز مهستی
اقای عزیزی، در مورد زادروز مهستی مطمئن هستید؟ چون طبق مدرکی که من اضافه کردهام ۱۱ شهریور است. یک نفر هم هست که هر یکی دو روز یک بار آن را به تاریخ ۲۵ آبان وامیگرداند و البته بدون مدرک.Aparhizi ۱۰:۴۳، ۳۰ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
- آقای پرهیزی عزیز! نه شرمنده. من اصلا به تاریخچه توجه نکردم. فقط داشتم یادکرد روزها را درست میکردم. شما صاحب اختیارید قربان درستاش کنید. عزیزی ۱۰:۵۹، ۳۰ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] جنگل آسفالت
سلام و عرض خسته نباشید./ فعلا که این فیلم جنگل آسفالتی که شما می فرمائید در ویکی پدیا مقاله ای ندارد. دارد؟--Hoseyn_1 #Talk ۱۲:۵۱، ۳۰ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
- مقاله داشتن یا نداشتن مهم نیست مهم این است که فیلم جنگ آسفالت فیلم مشهور و از کلاسیکهای سینما ست و به عنوان معروفترین فیلمهای نووار در بحثهای سینمایی مطرح است و به احتمال قوی نام این آهنگ از روی همان فیلم گرفته شده است و کسی که دنبال جنگل آسفالت میگردد به احتمال قوی منظورش فیلم جنگ آسفالت است برای همین باید برایاش ابهامزدایی درست کرد. عزیزی ۱۲:۵۴، ۳۰ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
- ابهام زدائی چشم ولی اگر شما اجازه بدهید تا زمان تشکیل مقاله فیلم جنگل آسفالت انتقال را واگردانی کنیم؟ نظر شما چیست؟--Hoseyn_1 #Talk ۱۳:۰۴، ۳۰ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
- شما آفلاین شده اید؟ به هر حال من منتظر پاسخ شما هستم چه اینجا و چه در صفحه بحثم. موضوعات تام هم قابل حل و فصل است و بهتر است ادامه را به صفحات بحث منتقل کنیم و من منتظرم:-). --Hoseyn_1 #Talk ۱۳:۲۵، ۳۰ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
از آنجا که مقاله نوشتن سادهتر از بحث کردن است مقاله را نوشتم. تا بحثاش سالبهی به انتفای موضوع شود. عزیزی ۰۷:۵۶، ۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
سلام، این را به عنوان تشکری ساده برای تلاشتان در تثبیت مقاله علی صمدپور قبول کنید. کاری که شما کردید جای تحسین دارد. اما از چند چیز ناراحت شدم، یکی اینکه گفته بودید تمام کارهایی را که من میکنم بیهودهاست.... (که دیدید چنان بیهوده هم نیست) و دیگر اینکه با بهآفرید رابطه درستی ندارید. من از شما خواهش میکنم که تمام ویرایشها را با فرض حسن نیت در نظر گیرید و با تمام کاربران با خونسردی رفتار کنید. این طور خیلی بهتر است و ثمرههای بهتری هم در پیش دارد. و این هم توجه کنید که حرفهای بهآفرید غلط نبوده و اگر متن مقاله تغییر نمیکرد من هنوز روی حرف خودم میماندم.... (منظورم رای موافق حذف است) امیدوارم که حرفهای برادر کوچکتان باعث ناراحتیتان نشده باشد. --MehranVB ☺talk | ♣mail ۱۴:۴۷، ۷ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
مهران عزیز! سپاسگزارم، حرفهایتان به دل نشست حتما از دل برآمده است. از گلمیخیتان هم سپاسگزارم برایام بسیار ارزشمند است و به دریافت آن از سوی شما افتخار میکنم. عزیزی ۰۶:۵۷، ۸ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] درباره بارگذاری تصاویر بیشتر بدانید!
در اینجا مطالب ارزشمندی در باب بارگذاری تصاویر هست که با خواندنش ما را شاد برفت. (البته این مطلب هدف خاصی را دنبال نمیکند) مهدی (غ) ۲۳:۵۹، ۷ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- مهدی جان سپاسگزارم. عزیزی ۰۷:۳۶، ۸ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] سیاستمداران
سلام. سیاستمداران موجود است. بهآفرید ۰۹:۵۲، ۸ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- سپاس ندیده بودم، درستاش کردم. عزیزی ۰۹:۵۸، ۸ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] ردهبندی
درود. با توجه به این ویرایش، لطفاً هنگام ردهبندی مقالات توجه داشته باشید که با قراردادن یک زیررده ردهٔ بالای آن باید پاک شود تا شکلی درختگونه برای ردهها درست شود. در ضمن پینوشه هنوز کلی طرفدار در شیلی دارد و در کمتر دانشنامهای او را دیکتاتور میخوانند. مازیار پریزاده ۰۹:۵۹، ۸ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- از یادآوریتان در مورد رده متشکرم. در مورد «دیکتاتور» چیز مذمومی نیست. خیلیها طرفدار دیکتاتوری و دیکتاتورها هستند. من دیکتاتور بودن پینوشه را در ویکیانگلیسی دیدم. عزیزی ۱۰:۰۲، ۸ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
این را هم بینید. شاید مذموم نباشد! اما توصیه نمیشود. مازیار پریزاده ۱۰:۱۸، ۸ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- به نظر من «دیکتاتور» تعریف سیاسی مشخصی دارد و در ادبیات سیاسی از دوران باستان تاکنون کاربرد داشته است اما هر گونه که صلاح میدانید، اصرار خاصی ندارم. عزیزی ۱۰:۳۳، ۸ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] سال خورشیدی
سلام. مطابق وپ:شیوه لازم نیست از «(خورشیدی)» در پایان عدد سالها استفاده کنید. پیشفرض خورشیدیاست. حالتهای دیگر «(قمری)» و «(میلادی)» است. بهآفرید ۱۰:۵۵، ۱۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- سلام من معمولا این کار را نمیکنم مگر این که از قبل وجود داشته باشد. در مواردی که خورشیدی را گذاشتهام حتما در قبل از من کس دیگری این کار را کرده است و برای حفظ رویه این کار را ادامه دادم. به هر حال از نظر خودم نیز گذاشتن خورشیدی لازم نیست. فکر کنم با روبات باید کلا یکجا درست شود. عزیزی ۱۰:۵۸، ۱۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- لطفا به این مورد توجه کنید. ردهی زادگان بر اساس سالها قبلا وجود داشته است و بعد حذف شده است و در داخل پرانتز خورشیدی اضافه شده است. به نظر شما در این مورد هم نباید از (خورشیدی) استفاده کرد؟ عزیزی ۱۱:۴۲، ۱۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] اصلاح کنید
سلام. این را بخوانید. خیلی سریع نوشتم، شاید حتی بعداً خودم هم با بعضی جاهایش مخالف باشم. از شما خواهش میکنم با آزادی کامل اصلاحش کنید. اگر فکر میکنید جملهای غلط است، بدون واهمه تغییرش بدهید. دیدگاه خودتان را به این متن تزریق کنید. ممنون میشوم ▬ حجت/بحث ۲۰:۲۵، ۱۲ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- حجت جان! کار خیلی خوبی است دستات درد نکند. سر فرصت خدمت میرسم. عزیزی ۰۸:۱۴، ۱۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- خبری نشد ای گرامی؟ ▬ حجت/بحث ۰۸:۳۵، ۱۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- بحث کاربر:حجت/فرافکنی از چشم نیفتد! ▬ حجت/بحث ۱۸:۳۳، ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- خبری نشد ای گرامی؟ ▬ حجت/بحث ۰۸:۳۵، ۱۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] کدام خرابکاری
شما عنوان کردید برچسبی که بر صفحه ملالی جویا زده شده است خرابکاریست.
دوست عزیز ! من دلایلم را نوشته ام و شما نیز دلایلی بنویسید .
من هنوز معتقدم که این مقاله باید خنثی سازی و سپس مجددا ویرایش شود و تمام جوانب بر اساس اصول ویکی نوشته شود.
تعدادی از خواننده گان هرگز از این نوشته خوششان نخواهد آمد ، زیرا به نظر من این نوشته از ابتدا تا جانبدارانه است .
با توجه به دلایل شما من نیز مخالف حذف آن شدم ولی در باره خنثی سازی و بازنوشت آن چه میگوئید؟وحید از هرات ۰۸:۰۹، ۱۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
دوست عزیز! شما میتوانید در ویرایش مقالات جسور باشید و آنها را ویرایش کنید و مسلما در این مورد کسی با شما مخالفتی تخواهد کرد و در همه حال فراموش نکنید مقالهیی که تصور میکنید بیطرفانه نیست را باید بیطرفانه کنید نه «طرفاش» را عوض کنید. به هر حال اگر حرف من موجب رنجش شما شده است معذرت میخواهم مسلما شما قصد خرابکارانه نداشتهاید. عزیزی ۰۸:۱۳، ۱۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
این مقاله قابل ویرایش نیست ، زیرا تمام آن جانبدارانه است و من با خنثی سازی آن موافق هستم و به این عقیده ام که مقاله میبایست مجددا بازنویسی گردد.وحید از هرات ۰۸:۱۹، ۱۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
-
- بهتر است در صفحهی بحث مقاله دلایل خود را بیاورید. عزیزی ۰۸:۳۴، ۱۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] تحقیق دست اول بودن ترجمه
دربارهٔ آن چه در بحث ویکیپدیا:پروژه مقالههای صفحه اصلی/معیارها گفتید:
چرا ترجمه تحقیق دست اول است؟ اگر هست، چرا «تلخیص» نیست؟!
فرض کنید من یک فیزیکدان هستم. اگر بخشی از متن یک کتاب فیزیک انگلیسی را عیناً ترجمه کنم بگذارم توی ویکیپدیا که خوب احتمالاً نقض حق تکثیر کردهام. این به کنار. حالا اگر متن چهار تا کتاب را بخوانم، تحلیل کنم، خلاصهای از آن را به بیان خودم، به زبان فارسی یا هر زبان دیگری بنویسم، تحقیق دست اول کردهام؟ بعد اگر به انگلیسی نباشد تحقیق دست اول نکردهام؟
به گمان این ناشی از سختگیری بیش از حد سر زبان باشد. «دانش» به هر زبانی باشد دانش است. درست است که گاهی در ترجمه مشکلاتی وجود دارد، اما «دانش» نیست که عوض میشود، ترجمه است که از بیان آن ناتوان میشود.
دیگر این که گفتید، ویکیپدیا نباید به اطلاعات موجود در زبان فارسی بیفزاید. چرا؟ ویکیپدیا نباید به اطلاعات موجود در کل منابع معتبر دنیا چیزی بیفزاید، این هم محدود به فارسی یا غیر فارسی نیست.
توجه کنید که من غیر از نظر شخصی خودم، دارم استنباطی از آن چه در ویکیپدیا چه در قالب سیاست و رهنمود چه در قالب تجربهٔ غالب میبینم را میگویم. از شما هم همین انتظار را دارم. اگر فقط نظر شخصی شما بوده که ویکیپدیا نباید چنین کند، بحث دیگری است و به جای خودش محترم است ▬ حجت/بحث ۰۶:۵۱، ۱۹ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- حجت عزیز! «زبان و حقیقت» بحث فلسفی مبسوطی دارد که حتما در پوزیتویستهای منطقی و ویتگنشتاین دیدهیی. اما به هر حال ما نمیخواهیم بحث فلسفی کنیم خلاصهاش این است که من در بعضی از مقالات ویکیپدیا در ترجمهی اصطلاحات علمی و شیوهی ضبط اسامی غلطهای فاحشی دیدهام که به نظرم رسید بدون داشتن منبع در زبان مبدا نباید مقالهیی را صرفا از زبانی ترجمه کرد و به زبانی دیگر آورد بخصوص وقتی این دو زبان مانند انگلیسی و فارسی بسیار متمایز باشند. اگر به «تحقیق دست اول» رجوع دوباره کنی خواهی دید که بسیار سختگیرانه استنتاج از الف و ب که هر دو منبعدار هستند و رسیدن به ج را تحقیق دست اول برمیشمارد؟ چطور ممکن است ترجمه را که برای هر خطاش استنتاج لازم است تحقیق دست اول بهحساب نیاورد؟ البته در این مورد اصرار ویژهیی ندارم اما گمان نمیکنم مقالهیی که کاملا ترجمه است و هیچ نگاهی به منابع زبان مبدا در آن نشده است مقالهی خوبی باشد. عزیزی ۰۶:۵۷، ۲۱ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] «تفسیر نادرست چند مدیر، و قدرتنمایی بعضی از آن چند»
ببینید، به نظر من میرسد که شما هنوز فکر میکنید:
۱. من و چند مدیر دیگر قوانین ایران را نادرست تفسیر کردهایم.
۲. بعضی از این کسان (که لطفاً نام بیاورید وگرنه خودبهخود فرض میکنم قصد سیاسی دارید) دارند در این رابطه قدرتنمایی میکنند.
این در حالی است که من و همهٔ کاربران مصر به اجرای سیاستهای آزادی ویکیپدیا از مطالب غیرآزاد، حداکثر تلاش خود را برای نشان دادن حسن نیت در این زمینه انجام دادهایم. تا توانستهایم هم خود این قوانین را خواندهایم و هم دربارهٔ این قوانین مطالعه کردهایم، با هر حقوقخواندهای که دستمان بهش میرسید مشورت کردهایم، و .... چیزی که خوب است به یاد داشته باشید، این است که هدف ما رعایت کامل قوانین حق تکثیر است، چرا که به نظر ما این رعایت فایدهٔ بزرگی دارد که قابل استفاده شدن ویکیپدیای فارسی است. در حالت آرمانی ما، که ویکیپدیا خالی از مطالبی باشد که استفادهٔ تجاری از آنها ممنوع است، هر روزنامه و کتاب و دایرةالمعارفی میتواند با خیال راحت بداند که به شرط رعایت موارد مشخصی که در مجوزها آمده است، میتواند از مطالب ویکیپدیا، بدون نیاز به اجازه گرفتن از شخص خاصی که صاحب آن اثر است، استفاده کند. چرا که میداند صاحب آن اثر قبلاً چنین اجازهای را داده است. اما استفادهٔ منصفانه، در هر بار استفادهٔ دیگران از مطالب ویکیپدیا، نیاز به دقت موشکافانه و تحقیق حقوقی دارد. حتی در ویکیپدیای انگلیسی هم (که بر اساس قانون ایالات متحده که در مورد استفادهٔ منصفانه از قانون ایران متعالیتر است، بنا شده است) نمیتوانید فرض کنید که هر استفاده از تصویری که آزاد نیست و برچسب استفادهٔ منصفانه خورده است مجاز است. بلکه باید برای تکتک استفادهها از تصاویر توضیح وجود داشته باشد که چرا آن تک استفاده، منصفانه است.
میفهمم که دوست دارید مقالههای مورد علاقهتان زیباتر باشند، ولی باور کنید آزادی ارزان نیست. به قیمت سختگیری بر خود، عرق ریختن، قربانی کردن آسایش شخصی، فحش خوردن، و انتخاب راه حل آزادتر در مقابل راه حل زیباتر یا آسانتر به دست میآید. ویکیپدیا هم به عنوان یکی از فرزندان جنبش نرمافزارهای آزاد، همان مرامها را انتخاب کرده است، که یکی از ویژگیهایش سازگار بودن با کاربردهای تجاری است. این جنبشها کسب و کار را هدف نگرفتهاند، بلکه کسب و کار غیراخلاقی را، که بین «مصرفکنندگان» «محتوا» تفرقه میاندازد و از این طریق بر آنها حکومت میکند، هدف گرفتهاند. این جنبشها میخواهند در آزادیِ آثاری که تولید میکنند هیچ شکی نباشد. مجوزهایی هم که نوشتهاند همین را تصریح میکند. مقدمهٔ GFDL را بخوانید. نوشته است:
- هدف این مجوز این است که راهنماها، کتابهای درسی، و دیگر مستندات کاربردی و مفید را «آزاد» کند، آزاد در معنای آزادی: برای این که آزادیِ عملیِ تکثیر و توزیع مجدد آنها را، چه با تغییر و چه بدون تغییر، چه به شکل تجاری و چه به شکل غیرتجاری، برای همه کس تضمین کند.
هدف ما (جنبش فرهنگ آزاد) از اعمال صریح قوانین، رسیدن به این آزادی است. در نرمافزارهای رایانهای به جای خوبی رسیدهایم که با خیال راحت میتوانیم تقریباً همهٔ کارهایمان را با استفاده از راهحلهای آزاد انجام دهیم، در دانش هم امیدواریم برسیم.
خوب است بدانید من شخصاً از طرفداران استفادهٔ منصفانه هستم ولی عدم احترام به حقوق خودم بهعنوان پدیدآورندهٔ آثار را نمیپذیرم. مثلاً چندی پیش سایت اینترنتی روز آنلاین عکسی را که من گرفته بودم و تحت مجوز GFDL منتشر کرده بودم، برداشته بود و بدون توجه به جزئیات مجوز و ذکر نام پدیدآورنده و اجازه از صاحب حقوق مادی، عکس را برای تزئین یکی از مقالاتش استفاده کرده بود. من اعتراض کردم، چرا که استفادهشان اصلاً منصفانه نبود و عملاً به حقوق منِ مؤلف تجاوز کرده بودند. در مقابل، اگر مثلاً وبگاه چلغوز بدون رعایت مجوز از همان عکس استفاده کند، بعید است اعتراض کنم، چرا که هجو از منصفانهترین استفادههاست.
از آنجا که به نظر میرسد جدل شما با ما جدل ایدئولوژیک است (ایدئولوژیهایی که شاید در بسیاری از اصولشان، مثل آزادی، یا حتی روشهایشان، مثل تلاش برای توانمند کردن همه به جای عدهای محدود، همسو باشند)، توصیه میکنم لااقل بیایید این بحث را آگانه دنبال کنیم. خواندنیای هست که توصیه میکنم بخوانید، نویسندهاش از پیگیران فعال آزادیهای دیجیتال و استاد حقوق در دانشگاه استفورد است.کتابی است به نام «فرهنگ آزاد» که مجوزش هم آزاد است و میتوانید اگر خواستید از اینترنت PDFاش را بگیرید و بخوانید. وبگاهش اینجاست. اگر خواستید میتوانید کتاب را بخرید و اگر خواستید میتوانید روی بخش «Free Content» کلیک کنید و بارگیریاش کنید.
گمان میکنم بعد از خواندن این کتاب، اشتراک زبانیمان برای پیشبرد این بحث بیشتر شود.
(عنوان نوشته نقل قولی از شماست از نوشتههایتان صفحهٔ قهوهخانه). روزبه ۱۴:۳۰، ۶ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- روزبه عزیز، خوشحال هستم که بعد از مدتها نظری از شما میخوانم. در مورد (۱)؛ بله، منظورم از «تفسیر نادرست چند مدیر» یکیاش شما بودید که خب این نظر من است که تفسیر شما از قانون نادرست است و توضیحاتی که شما در اینجا دادید بیشتر دلالت بر این میکرد که باید قانون را رعایت کنیم. در مورد (۲)، نه منظورم شما نبودید چون شما مدتهاست که نیستید و کسی که نیست نمیتواند قدرتنمایی کند. اگر کمی وقت بگذارید و اجازه دهید همینجا دو نفری قدم به قدم در این مورد صحبت کنیم تصور میکنم به نتیجهی مطلوب برسیم. من از شما سوآلی دارم که اگر پاسخ دهید ممنون میشوم. استفاده از نقل قول در حد متعارف بر اساس کدام قانون ایرانی آزاد است؟ عزیزی ۰۶:۲۷، ۷ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] تقاضای بازگشت
تقاضای بازگشت شما را دارم. ترک صحنه صحیح نیست.با تقدیم احترمات فائقه--مردتنها ۲۳:۰۴، ۱۱ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- مردتنهای عزیز؛ سپاسگزارم. حق با شما است صحنه را نباید ترک کرد. اما به هر حال قطعدسترسی گردآفرید عملی خلاف سیاستها و شیوههای عرف شدهی ویکیپدیاست و دسترسی این کاربر باید باز شود تا باز شدن دسترسی این کاربر ترجیح میدهم وقتی که قرار است برای ویکیپدیا بگذارم را صرف باز شدن این حساب کاربری بکنم. مسلما شخص گردآفرید مهم نیست هر کسی دیگری هم به این شیوهی غیراصولی دسترسیاش بسته شده بود حتما تمام تلاشام را میکردم تا دسترسیاش باز شود. چند روز به ویکیپدیا سر نزدم تا با آرامش به موضوع فکر کنم و شتابزده نظر ندهم. باز هم از لطف شما سپاسگزارم. عزیزی ۰۸:۱۴، ۱۲ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] نظرخواهی
ترس من این است که با صفحههای موازی عدهای اینقدر آب را گلآلود کنند و با قاشقهای قدرت هم بزنند که همهٔ صداها در هم گم شود. به نظر من بهتر است که بحثها در یک صفحه بماند. البته متوجه مقصود شما هستم ولی به نظرم با کمی انعطاف میتوان از صفحهٔ کنونی هم همین استفاده را کرد. بهآفرید ۰۹:۳۳، ۱۶ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- راستاش را بخواهید من وقتی شروین افشار نوشتند:«با تز «جبههگیری علیه کاربران» که مطرح کردهاید شدیداً مخالفم. آیا این نظریه بر نظرخواهیای مبتنی است؟» اصلا یادم نبود که این نظرسنجی وجود دارد برای همین با عجله این صفحه را راه انداختم. آن را خالی میکنم و شما لطف کنید حذفاش کنید. با سپاس عزیزی ۰۹:۳۸، ۱۶ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] رده:آوازخوانها بر اساس کشور
درود بر شما!
- با دیدن این پیشنهاد یادم آمد که، یادم رفتهبود که پس از بحثی که در بحث رده:آوازخوانها بر اساس کشور داشتیم خدمتتان عرض کنم که اگر بخواهید نام گروه قابل توجهی از ردهها که به یکسان نامیده میشوند عوض کنید باید برای آن به اجماع رسید که تا کنون از طریق ویکیپدیا:ویکیپروژهٔ ردهبندی انجام میشدهاست و مواردی نیز تا کنون در آنجا به اجماع رسیدهاست و از آنجا که تا کنون خوانندگان معمول بودهاست برای این مورد نیز باید چنان شود. مانند این مورد که شما هم در آن حضور داشتید. سپاسگزار. پاینده باشید.--سروش ☺گپ ۱۲:۰۲، ۱۷ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- سروش عزیز من قصد تغییر رده را نداشتم تصور میکنم «آوازخوان» و «خواننده» دو مفهوم متفاوت است. آوازخوان به نظر میرسد به بدایعخوانی یا خواندن اشعار خود اشاره دارد اما خواننده به کسی میگویند که بهصورت رسمی و از پیش تعیین شده چیزی را میخواند. البته این خیلی شهودی و شمی است نمیدانم چنین تفکیکی در زبانهای دیگر وجود دارد یا نه و حتا در زبان فارسی نیز چنین تفکیکی را ثایل میشوند یا نه. بعید است اگر بدانم ردهیی وجود دارد ردهیی موازی آن ایجاد. به هر حال از راهنماییتان متشکرم. عزیزی ۱۹:۳۳، ۱۷ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] حملهٔ شخصی
نوشتههای شما در صفحهٔ قهوهخانه حملهٔ شخصی به من و دیگران بود که حذف کردم. لطفاً در هیچ شرایطی تکرار نشود. روزبه ۱۴:۴۲، ۱۸ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- از نظر من حملهی شخصی صورت نگرفته است اگر مایل هستید تکرار نشود بفرمایید کدام جمله حملهی شخصی بوده است تا ضمن معذرتخواهی سعی کنم تکرار نشود. عزیزی ۱۴:۴۵، ۱۸ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- تقریباً تمام مطلب حمله به من یا مدیران دیگر بود. به هر حال از نظر من حملهٔ شخصی بود که اگر خطاب به هر کس دیگری غیر از من بود شاید رفتارم این قدر ملایم نمیبود. کلاً نوع لحن، نوع صحبت دربارهٔ کاربران، و محکوم کردن کاربران به علت فعال نبودن، و استفاده از ضربالمثلها برای غلیظتر کردن حمله، ایراد جدی دارد. جدا از این، تلاش در تفرقه انداختن بین کاربران با اشاره به این که کاربری کاربر دیگری را جزو اجتماع حساب نمیکند و خاطی خواندن کاربران هم ناجور است. روزبه ۱۵:۰۴، ۱۸ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- قدری بیشتر فکر کردم و دقیقتر خواندم. سابقهٔ بسته شدن شما را هم دیدم که مربوط به حملهٔ شخصی بود. بنابراین موقتاً دسترسیتان را ۳ روز بستم. لطفاً تکرار نکنید. روزبه ۱۵:۰۶، ۱۸ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- تقریباً تمام مطلب حمله به من یا مدیران دیگر بود. به هر حال از نظر من حملهٔ شخصی بود که اگر خطاب به هر کس دیگری غیر از من بود شاید رفتارم این قدر ملایم نمیبود. کلاً نوع لحن، نوع صحبت دربارهٔ کاربران، و محکوم کردن کاربران به علت فعال نبودن، و استفاده از ضربالمثلها برای غلیظتر کردن حمله، ایراد جدی دارد. جدا از این، تلاش در تفرقه انداختن بین کاربران با اشاره به این که کاربری کاربر دیگری را جزو اجتماع حساب نمیکند و خاطی خواندن کاربران هم ناجور است. روزبه ۱۵:۰۴، ۱۸ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] دامن دوست
از لطف دوستانی که برای باز کردن حسابکاربریام تلاش کردند به سهم خود سپاس میگزارم. بیشک خود را حتا به اندازهی سرسوزنی مقصر نمیدانم و قطع دسترسیام را صرفا ناشی از استفاده از قدرت برای انتقامگیری شخصی میدانم اما برای حفظ آرامش در ویکیپدیا و پرداختن به مقولهی دانشنامهنویسی، که تنها انگیزهام برای حضور در ویکیپدیا ست، موضوع را پیگیری نمیکنم و چنانچه این اینگونه رفتار ادامه پیدا کند از طریق سیاستها و روشهای موجود در ویکیپدیا حق خود را برای دانشنامهنویسی در ویکیپدیای فارسی مطالبه خواهم کرد. عزیزی ۰۶:۳۶، ۲۲ اوت ۲۰۰۷ (UTC)

