بحث:علیمحمد باب
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] توضیح برچسب بیطرفی برای قسمت بابیان و بهاییان
حرکت صبح ازل بسیار کوچکتر از آنچه بود نشان داده شدهاست و تو گویی حسینعلی نوری جانشین طبیعی بوده و تنها عدهای قلیلی به راهی «باطل» رفتند. بهآفرید ۰۵:۵۴, ۱۵ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
- راستش در حقیقت هم همین طور است، حتی تاریخ نبیل زرندی که خود هم زمانی ادعای جانشینی باب را داشتهاست و به نوعی زمانی طرفدار صبح ازل بودهاست، نیز این چنین نگاشتهاست. فکر نکنم اصولا ازلی وجود داشته باشد. شاید کم تر از ۲۰ سال بعد از ادعای ازل یعنی ۱۳۰ سال پیش تماما آن عده قلیل هم یا برگشتند یا دیگر ادامه ندادند. کلا حرکت صبح ازل، بسیار کوچک بودهاست. Taeedxy ۰۶:۰۳, ۱۵ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
-
- آیا کتاب بیان در کتابخانه بهائییان همانکه taeedxy لینکش را داد موجود است ؟ --Rooh23 ۱۴:۳۱, ۱۸ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
- بهآفرید گرامی! در هر صورت آنچه در تاریخ آمده این است که صبح ازل هم ادعای جانشینی
بهاءاللهباب را داشت. حال اینکه عده کمی به او گرویدند دلیل بر نیامدن این ادعا در این مقاله نمیشود. ممنون. --روح ۰۹:۱۰، ۱۱ اوت ۲۰۰۷ (UTC)-
- حرف من در راستای نظر شماست. گفتهام در مقاله حرکت کوچک نشان داده شدهاست. منظورم این بود که در واقعیت بزرگتر بودهاست. بین پیروان دستهها هم زد و خورد بوده برای همین عثمانیها صبح ازل را به قبرس و حسینعلی نوری را به فلسطین تبعید میکنند. بهآفرید ۱۰:۳۱، ۱۱ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- متاسفم. درست متوجه نشدهبودم. ممنون. --روح ۱۰:۳۷، ۱۱ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- حرف من در راستای نظر شماست. گفتهام در مقاله حرکت کوچک نشان داده شدهاست. منظورم این بود که در واقعیت بزرگتر بودهاست. بین پیروان دستهها هم زد و خورد بوده برای همین عثمانیها صبح ازل را به قبرس و حسینعلی نوری را به فلسطین تبعید میکنند. بهآفرید ۱۰:۳۱، ۱۱ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- ادعای جانشینی حضرت بهاءالله؟ مطئمنید؟ بر اساس کدام سند تاریخی؟ اگر هم ازل ادعائی داشته برای جانشینی باب بودهاست و پیروان دیانت بابی، به بهائیان چه!؟ Taeedxy ۰۹:۱۷، ۱۱ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
-
-
-
- اشتباه کرده بودم. ولی در هر صورت استدلال همان است. --روح ۰۹:۲۰، ۱۱ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
-
-
-
-
- چه استدلالی؟ Taeedxy ۱۰:۰۷، ۱۱ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
-
-
[ویرایش] مطالب و نقض حق تکثیر؟
روح عزیز، شما در حذف مطالب بنده لفظ ناقض حق تکثیر را میآورید. تمامی مطالب نگاشته شده توسط بنده دارای منبع جداگانه و حتی لینک به صفحه کتاب مربوطهاست، به نظرتان روند توضیح دادن در مورد مجلس تبریز به چه صورت است؟ مسلما دهها وبلاگ و وبسایت هم این روند توضیح در مورد مجلس را دارند. و دیگر این که مثلا ذکر نامه دقیق ناصرالدین شاه از کتاب ضد بهائی مرسلوند، ناقض چه حق تکثیری است؟ خب عین نامه هزاران جای دیگر هم در وبلاگها آمده، در مورد نقض حق تکثیر بیشتر مطالعه بفرمائید... Taeedxy ۰۶:۳۰، ۱۲ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- جناب استاد Taeedxy! خودتان هم میدانید چه میگویم. بیخود مغلطه نکنید. فقط متنی که از کتاب آمده قابل بحث است. بقیه آن دقیقا کپی از همان وبلاگی است که لینک دادم. --روح ۰۹:۵۶، ۱۲ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
-
- وا؟ باحالید ها! روحم هم از آن سایت که وبلاگی بیش نیست خبری ندارد. بنده موارد زیادی را عنوان کردم که شما مغلطه خواندید، بهتر است به جای توهین به گفتار دیگران، انها را پاسخ دهید. ممنون. Taeedxy ۱۱:۰۸، ۱۲ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- نمیدانم چرا با اینکه روحتان از آن وبلاگ خبر ندارد متنتان دقیقا شبیه است(البته به جر کتاب که طبیعیست)، شاید تلهپاتی باشد شاید هم شما آن را در سایت دیگری دیدهاید. پاسختان را هم دادهام ولی چه کنم که کسی را که خود را به خواب میزند نمیتوان بیدار کرد(ضرب المثل). --روح ۱۱:۳۶، ۱۲ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- وا؟ باحالید ها! روحم هم از آن سایت که وبلاگی بیش نیست خبری ندارد. بنده موارد زیادی را عنوان کردم که شما مغلطه خواندید، بهتر است به جای توهین به گفتار دیگران، انها را پاسخ دهید. ممنون. Taeedxy ۱۱:۰۸، ۱۲ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
-
-
-
- ای کاش میشد که دست از توهین و کنایه بردارید. در وپ:تام هم عرض کردم خدمتتان، مطمئنا وبلاگی که دادهاید صحیح نیستف چون متن اصلی از نویسنده بزرگوار بهائی جناب امینی در اختیار همهاست و یک روند خاص را هم ایشان و هم دیگر نویسندگاه بهائی که بخواهد راجع به این قضیه بنویسد، دنبال میکند. برای همین این که روندها یکی شود طبیعی است و نمیدانم شما اسم چه چیزی را نقض حق تکثیر میگذارید؟ بهتر است سیاست راهنمای حق تکثیر را مطالعه بفرمائید. مطمئنا راهگشا خواهد بود. Taeedxy ۱۱:۴۵، ۱۲ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
-
-
-
- منابع مطلب مورد مناقشه معتبر است (اعتبار به معنی صحت نیست بلکه به معنی بیان موثق عقاید گروهی خاص است). یعنی دیگر ارجاع به وبلاگ لازم نیست. اما مطلب همچنان مشکل حق تکثیر دارد. من چند جمله را پراکنده بررسی کردم و عیناً در وبلاگ ذکر شده بود. یعنی متن نوشته شده در اینجا متنی مشتق به حساب میآید و مشکل دارد. تنها قسمتهایی را میتوان عیناً نقل کرد که نقل قول از منابع دیگر (تازه قویاً پیشنهاد میشود دستاول) استد. ولی کپی مطالبزمینهای پیشزمینه و توضیحی که حاصل خامهٔ نویسندهٔ وبلاگ است مجاز نیست. بهآفرید ۰۹:۰۷، ۱۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- ممنون. پس لطفا بفرمایید چه کنیم. مجددا ممنون. --روح ۰۹:۱۱، ۱۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- مطلب به این شکل نباید بیاید. باید کاملاً از سر تا ته به قلم ویکینویسان بازنویسی شود به طوری که دیگر اثری مشتق به حساب نیاید. بهآفرید ۰۹:۱۳، ۱۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- به نظرم آن طور که تأیید توضیح میدهد اطلاعات وارد شده از کتابی است که کار آن از حق تکثیر و مسائل مربوط به آن (سی سال و چیزهای دیگر) گذشته. یعنی مطالبی که در آن وبلاگ نوشته شده دقیقاً برابر با مطالب همان کتاب مورد ادعای تأیید است. من این جور فهمیدم که البته همین هم کمی عجیب به نظر میآید. مازیار پریزاده ۰۹:۲۳، ۱۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- فکر نکنم. به نظر میآید کسی در وبلاگش مطلبی نوشته و به منابع معتبر ارجاع دادهاست. کاربر تأیید هم به جای ارجاع به وبلاگ به همان منابع معتبر وبلاگ ارجاع دادهاند ولی متن توضیحات وبلاگیاست. بهآفرید ۰۹:۲۵، ۱۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- مشکل مطالب کتاب نیست. (همان که در نقلقول آمده). بقیه مطالب است که مشکل دارد. قبلا هم به Taeedxy گفته بودم. حال چند روز صبر میکنم تا Taeedxy (البته اگر بخواهد) متن را با قلم خود بازنویسی کند. --روح ۰۹:۲۷، ۱۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- گفتم که عجیب به نظر میآید. :) به هر حال صبر کنیم تا اقدامات بعدی کاربر مربوطه! مازیار پریزاده ۰۹:۳۴، ۱۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- به نظرم آن طور که تأیید توضیح میدهد اطلاعات وارد شده از کتابی است که کار آن از حق تکثیر و مسائل مربوط به آن (سی سال و چیزهای دیگر) گذشته. یعنی مطالبی که در آن وبلاگ نوشته شده دقیقاً برابر با مطالب همان کتاب مورد ادعای تأیید است. من این جور فهمیدم که البته همین هم کمی عجیب به نظر میآید. مازیار پریزاده ۰۹:۲۳، ۱۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- مطلب به این شکل نباید بیاید. باید کاملاً از سر تا ته به قلم ویکینویسان بازنویسی شود به طوری که دیگر اثری مشتق به حساب نیاید. بهآفرید ۰۹:۱۳، ۱۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- ممنون. پس لطفا بفرمایید چه کنیم. مجددا ممنون. --روح ۰۹:۱۱، ۱۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- منابع مطلب مورد مناقشه معتبر است (اعتبار به معنی صحت نیست بلکه به معنی بیان موثق عقاید گروهی خاص است). یعنی دیگر ارجاع به وبلاگ لازم نیست. اما مطلب همچنان مشکل حق تکثیر دارد. من چند جمله را پراکنده بررسی کردم و عیناً در وبلاگ ذکر شده بود. یعنی متن نوشته شده در اینجا متنی مشتق به حساب میآید و مشکل دارد. تنها قسمتهایی را میتوان عیناً نقل کرد که نقل قول از منابع دیگر (تازه قویاً پیشنهاد میشود دستاول) استد. ولی کپی مطالبزمینهای پیشزمینه و توضیحی که حاصل خامهٔ نویسندهٔ وبلاگ است مجاز نیست. بهآفرید ۰۹:۰۷، ۱۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
-
-
-
-
-
-
-
- اولا که آن ویلاگ یک قسمت از متن چاپ شده آقای تورج امینی را در وبلاگ خود آورده، پس مشخصا آن وبلاگ این وسط کارهای نیست. (خود به خود این قضیه که من نگاشتههای یک وبلاگ نویس ساده را انتقال دادهام برطرف شود) این از قسمت اول. قسمت دوم موضوع، بحث بر سر مطالب است، متن نوشته شده توسط آقای امینی مانند متن دیگر کتبی است که در منابع یاد میشود (مثلا، معرفی آئین بهائی صفحه ۱۰!) اما چون شابک و ... (به خاطر نوشته شدن در ایران) ندارد، بنده منبع نزدم تورج امینی. (حالا یک نفر پیدا شده که در یک وبلاگی هم این متن را تایپ کرده و نگاشته، هر چند به نظرم باید در دهها وبلاگ و سایت معتبر دیگر هم باشد و ان وبلاگ اولین یافته روح عزیز است) بلکه از منابعی که ایشان استفاده کردهاند، نقل کردم، چه بسا کاویان صادق زاده میلانی، آقای فردوسیان و ... نیز مطلبی در همین منوال نگاشتهاند که خوب روند همان طور که عرض کردم یکی است... و تاکید میکنم بر این که متنی که در اینجا قرار گرفته دقیقا متن نوشته شده توسط خود بنده بعد از مطالعه منابع و مطالب فوق الذکر بودهاست، یعنی دقیقا همان چیزی که به آفرید گفت و اگر خلاف آن عمل میشد دقیقا نقض حق تکثیر بود، اما ویکی پدیا اصلا چیست؟ هیمن است دیگر. چیزی را از منبعی میخوانی و به عنوان ویکی نویس مینویسی... غیر از اینست؟ دقیقا همان بند از سیاست چه چیز مشکل ندارد که لینک دادم... بنده هم همین کار را کردم، حال چون روند اثبات این قضیه چون ثابت است، گویا به مشکل شباهت رفتاری برخوردهایم. در صورتی که بنده گهگاه با توجه به دسترسی مستقیم به منابع فوق الذکر، متن نگاشته شده در منبع را هم تغییر خواهم داد... Taeedxy ۱۳:۴۵، ۱۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- من الان برای اولین بار نام تورج امینی را دیدم. بیدقتی از من بوده :-(. پس حرف شما این است که وبلاگ برداشتهاست و متن تورج امینی را کپی کردهاست. اما این خیلی اهمیت ندارد. میتوانید در کلام بالای من به جای وبلاگ، «تورج امینی» بگذارید. من با کاری که شما قرار است بکنید مشکلی ندارم اما متجه جملهٔ آخر نشدم: «گهگاه[...]متن نگاشته شده در منبع را تغییر خواهم داد». (تأکید از من) این کار همیشه باید اتفاق افتد و عدم تغییر تنها در نقل قول مجاز است که آن هم توصیه نمیشود. اگر جملهبندی متن را کامل تغییر ندهید نقض حق تکثیر است چنان که خود بهتر دانید. :-) بهآفرید ۲۲:۱۱، ۱۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- اولا که آن ویلاگ یک قسمت از متن چاپ شده آقای تورج امینی را در وبلاگ خود آورده، پس مشخصا آن وبلاگ این وسط کارهای نیست. (خود به خود این قضیه که من نگاشتههای یک وبلاگ نویس ساده را انتقال دادهام برطرف شود) این از قسمت اول. قسمت دوم موضوع، بحث بر سر مطالب است، متن نوشته شده توسط آقای امینی مانند متن دیگر کتبی است که در منابع یاد میشود (مثلا، معرفی آئین بهائی صفحه ۱۰!) اما چون شابک و ... (به خاطر نوشته شدن در ایران) ندارد، بنده منبع نزدم تورج امینی. (حالا یک نفر پیدا شده که در یک وبلاگی هم این متن را تایپ کرده و نگاشته، هر چند به نظرم باید در دهها وبلاگ و سایت معتبر دیگر هم باشد و ان وبلاگ اولین یافته روح عزیز است) بلکه از منابعی که ایشان استفاده کردهاند، نقل کردم، چه بسا کاویان صادق زاده میلانی، آقای فردوسیان و ... نیز مطلبی در همین منوال نگاشتهاند که خوب روند همان طور که عرض کردم یکی است... و تاکید میکنم بر این که متنی که در اینجا قرار گرفته دقیقا متن نوشته شده توسط خود بنده بعد از مطالعه منابع و مطالب فوق الذکر بودهاست، یعنی دقیقا همان چیزی که به آفرید گفت و اگر خلاف آن عمل میشد دقیقا نقض حق تکثیر بود، اما ویکی پدیا اصلا چیست؟ هیمن است دیگر. چیزی را از منبعی میخوانی و به عنوان ویکی نویس مینویسی... غیر از اینست؟ دقیقا همان بند از سیاست چه چیز مشکل ندارد که لینک دادم... بنده هم همین کار را کردم، حال چون روند اثبات این قضیه چون ثابت است، گویا به مشکل شباهت رفتاری برخوردهایم. در صورتی که بنده گهگاه با توجه به دسترسی مستقیم به منابع فوق الذکر، متن نگاشته شده در منبع را هم تغییر خواهم داد... Taeedxy ۱۳:۴۵، ۱۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
- منظور من از گهگاه هم مربوط به نقل قولهای مستقیم بود، حرفم این بود که نه تنها متن اصلی را تغییر دادهام بلکه به خاطر دسترسی مستقیمم به منابع نقل قولهای مستقیم، انها را نیز تغییر خواهم داد... Taeedxy ۰۴:۴۸، ۱۴ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
-
-
-
-
-
-
-
-
[ویرایش] برچسب {مدرک}
تا زمانی که مدارک لازم فراهم نیامده، نباید برچسب {مدرک} را حذف کنید. خصوصاً هنگامی که در حال کامنتگری دیگر عبارات به علت جور نشدن مدرکشان هستید!!! سپهرنوش/بحث ۸ شهریور ۱۳۸۶ ۲۳:۲۹ (UTC)
- :-))) آن مدرک را خود بنده گذاشته بودم! :-)) Taeedxy ۰۸:۰۲، ۳۱ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
-
- در ضمن خود را برای یک مقاله برگزیده آماده نمائید، به نظرم نیاز بود این مقاله، من اصلا حوصله ایجاد آن را نداشتم.ممنون از این که باعث و بانی تحرک بنده میشوید، دانشگاه بهائی هم از لطف شما، سر و سامانی گرفت ;-) Taeedxy ۰۸:۰۴، ۳۱ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
-
-
-
- کنار هم قرار دادن این موارد اگر حسن نیت را رعایت کنیم برای من توهین بود، اگر امکان دارد بیشتر فکر برداشتهای متفاوت از موارد مذکورهتان را بکنید. نوید ۹ شهریور ۱۳۸۶ ۱۴:۳۹ (UTC)
-
-
-
-
-
-
-
- ممنون. ولی یک پیشنهاد برای آرامتر شدن خودتان در این مورد دارم، البته اگر فضولی نباشد. من اعتقاد دارم که انسان نباید اجازه دهد که رفتار دیگران شخصیتش را بسازد. رفتار و گفتار ما، نه این دنیا و نه آن دنیا به حساب هیچکس به جز خودمان نمیرود. البته همه انسانیم و عصبانی میشویم. ولی خوب میشود اگر کمتر بشویم. نوید ۹ شهریور ۱۳۸۶ ۱۵:۲۹ (UTC)
-
-
-
-
[ویرایش] عِلمِ عُلَما
بنده الان متنی را از کاربر سپهرنوش پاک کردم: خواهشانه و ملتمسانه از دوستانی که در ویکیپدیا فعالیت میکننند، میخواهم در چیزی که تخصص ندارند، وارد نشودند.
- ایشان ذکر کردهاند در سال ۱۲۶۱ در حالی که چند سال از دعوت باب میگذشت.
- ایشان گویا حتی نمیدانند که حضرت باب در سال ۱۲۶۰ اظهار امر نمودند.
- ایشان ذکر کردهاند در حالی که چند سال از دعوت باب به بهائیت میگذشت!
- واقعا یعنی چه؟ واقعا چرا ما باید در مقالهای دست ببریم که حتی نمیدانیم راجع به دو دین متفاوت است! دعوت باب به دین بهائیت!؟ آن هم در دوران دین بابی! دین بهائی که مربوط به ۱۹ سال بعدش میباشد! ۱۸۶۳ میلادی، بعد باب در سال ۱۸۴۵ میلادی دعوت به بهائیت کرده!؟
- منبع هم زده میشود؟ بعد در منبع حتی یک کلمه هم راجع به ان چیزی که ذکر شده موجود نیست!!؟؟؟ Taeedxy ۰۸:۱۵، ۳۱ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
- پاراگراف را بررسی کردم، نگفته در سال ۱۲۶۱ دعوت را علنی کرده بلکه ادعا کرده چند سال پس از دعوت والی فارس ..... بهائیت را اشتباه آورده بود که حذف کردم. شما با انگیزه افراد کاری نداشته باشید! اگر مطلب مشکلی دارد اصلاح کنید و یا در بحث مطرح کنید دلیلی ندارد دائم سپهرنوش سپهرنوش کنید!
- در صورت حذف مجدد مطالب منبعدار با شما برخورد میشود. وحید ۰۸:۳۳، ۳۱ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
-
-
- تذکر ( تهدید به زعم شما) برای این بود که بعداً پیراهن عثمان درست نشود. کسروی این داستان را در خواب ندیده و از منابع عصر خویش آورده است، شما میتوانید دیگر نظرها را نیز به آن اضافه کنید. من کاری با مطالب ندارم و به عنوان مدیر برای کاستن درگیری ویرایشی بین شما ویرایش کردم. راجع دغدغههای دیگران اظهار نظر نفرمایید! وحید ۰۸:۴۴، ۳۱ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
-
-
- کسروی میتوانست منابعش را هم ذکر کند اگر منابعی داشت. در هر صورت بنا به منبع هم ردیه است! نوید ۹ شهریور ۱۳۸۶ ۱۴:۳۷ (UTC)
[ویرایش] مدرک
راجع به مدرکی که آورده شده بود و واگردانی شده بود و من دوباره در این ویرایش آوردهام.
لینک به منبع:[1] درست ۶تا۳ خط بالاتر از عنوان ظهور "من یظهره الله" میتوانید ببینید که دقیقاً به همین موضوع اشاره شده است. سپهرنوش/بحث ۹ شهریور ۱۳۸۶ ۱۴:۳۱ (UTC)
[ویرایش] توبه نامه
[2]! • Яohan ب ۱۶ شهریور ۱۳۸۶ (۱۰:۰۵)UTC
- :)) Taeedxy ۱۰:۱۰، ۷ سپتامبر ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] حذف موارد منبع دار
حذف موارد منبع دار به چه دلیل است؟ آن هم واگردانی پشت واگردانی بدون هیچ دلیلی! آیا خرابکاری نیست این کار؟ اولا هیچ جا برای افزودن به طور مثال ۱ میلیون کارکتر دانشنامهای نباید دلیلی آورد چه در یک لحظه چه در طول یک سال. دوما، مطالب بنده علاوه بر دانشنامهای بودن، ۸۰٪ دارای منبع است که بی مورد مورد حذف قرار میگیرد. حتی اگر هم منبع نداشت باید درخواست مدرک برای هر جا که اذیتتان میکند، بکنید نه حذف! Taeedxy ۰۶:۵۱، ۱۰ سپتامبر ۲۰۰۷ (UTC)

