ردیف (شعر)
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
ردیف، اصطلاحی عروضی است و به واژه یا واژههایی که بهصورت مکرر و بدون هیچ تغییری در آخر بیتها بعد از قافیه میآید گفته میشود.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] تعریف
در فرهنگ معین زیر مادهٔ ردیف بعد از تعریف عمومی آن و قبل از تعریف ردیف بهعنوان اصطلاحی در موسیقی نوشته شده است:«کلمه یا کلماتی مکرری که در آخر مصراعها و ابیات درآورند، مثل «آید همی» در این بیت رودکی: بوی جوی مولیان آید همی [/] یاد یار مهربان آید همی»[۱]
[ویرایش] انواع ردیف
- ردیف متجانس
«در عرف شعرا دو معنی دارد: یکی آنکه شاعر بعد از قافیه ردیف لفظی راآورد که دارای دو معنی باشد و آنرا بر طریق تجنیس دارد. مثال:
ستوده خان کریم آن سحاب گوهربار
که برد از در او خلق اشتر زر بار.
لفظ بار که ردیف است در مصرع اول از باریدن است و در مصراع دوم از بار کردن است. دوم آنکه: لفظی را در شعری یا غزلی ردیف سازد در مصراع اول و در ابیات دیگر لفظی آورد که از آن لفظ قافیه و ردیف هر دو خیزد. مثال:
آن یار دلربا که رخش را هر آینه
چون مه نموده راست نماید هر آینه.
مثال دیگر:
ای خنک جانی که در هر آینه
دید روی یار خود هر آینه.
لفظ آینه ردیف است در مصراع اول از هر آینه «لفظ» هر «قافیه» است و لفظ «آینه» ردیف، و در مصراع دوم قافیه و ردیف از یک لفظ هر آینه آورده است. وجه تسمیه ظاهر است چرا که ردیف براستی کلمهای است مکرر به یک معنی، و اینجا مختلف است لکن بسبب مجانست لفظی به ردیف متجانس موسوم گشت.(از کشاف اصطلاحات الفنون).[۲]
- ردیف محجوب
- ردیف دومعنی
[ویرایش] پانویس
[ویرایش] منابع
- دهخدا، علیاکبر. لغتنامه دهخدا جلد ۲۵ شماره مسلسل۸۸. زیر نظر محمد معین. تهران: دانشگاه تهران، سازمان لغتنامه،
- محمد معین. فرهنگنامه فارسی (جلد دوم). چاپ نهم، تهران: موسسه انتشارات امیرکبیر، 1375، 3-0164-00-964، ۲۶۱۸.

