بهاءالدین محلاتی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

شیخ بهاءالدین محلاتی (زادهٔ ۱۳۱۴ ق.، متوفی ۱۳۶۰ ش.) از علمای تراز اول ایران و مرجع تقلید بخش قابل توجهی از اهالی شهر شیراز و استان فارس. پسر آیت الله شیخ جعفر محلاتی. در نجف متولد شد. در هفت سالگی در خدمت پدر به شیراز رفت و تحصیلات ابتدائی را در مدرسه شریعت به پایان رسانید. از آن پس هشت سال در محضر پدرش و میرزا محمد صادق مجتهد فقه و اصول را خواند.آن‌گاه مدتی حکمت الهی را در خدمت حاج سیدعلی حکیم کازرونی تلمذ کرد. سپس، عازم نجف شد و ده سال در مجلس درس شیخ ضیاءالدین عراقی و شیخ محمّد کاظم شیرازی و آیت الله نائینی حضور یافت تا به اخذ اجازه و ارتفاء به مقام اجتهاد نائل آمد. در سال ۱۳۴۹ به شیراز بازگشت. محلاتی در شیراز مسجد مولی را محل اقامه نماز جماعت و تدریس خود قرار داد و انجمن دین و دانش را تاسیس کرد. پس از مدتی، بعنوان مرجع تقلید مورد وثوق و رجوع بخش قابل توجهی از بازاریان و کسبه و اهالی شیراز و فارس قرار گرفت. در دوران نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران از معدود علمایی بود که از دکتر محمد مصدق و جبهه ملی ایران حمایت کرد و به این دلیل در تعارض با آیت الله سید نورالدین شیرازی (حسینی الهاشمی) قرار گرفت که او نیز از اقتدار فراوان در میان اهالی شهر شیراز برخوردار بود. پایگاه اجتماعی محلاتی بیشتر در میان طبقات متمکن بود و پایگاه اجتماعی سید نورالدین در میان اقشار فرودست و کسبه جزء. برادر آیت الله محلاتی، بنام جلال الدین آیت الله زاده، از فعالین جبهه ملی و سپس نهضت آزادی ایران و از دوستان مهندس مهدی بازرگان بود. او در سالهای ۱۳۷۰ در شیراز فوت کرد. در اواخر عمر و پس از فوت آیت الله شیخ بهاءالدین محلاتی، پسرش آیت الله شیخ مجدالدین محلاتی متولی امور او بود. شیخ مجدالدین محلاتی مسجد ولی عصر در خیابان داریوش شیراز را به پایگاه خود بدل کرد. او پس از انقلاب مورد بی مهری روحانیون حاکم قرار گرفت برغم اینکه آیت الله شیخ بهاءالدین و شیخ مجدالدین هر دو از فعالین قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ بودند. پسر شیخ مجدالدین، بنام جعفر محلاتی، مدتی نماینده جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحد بود. او پس از فوت پدر در میان سالی به کسوت روحانیت درآمد تا بتواند متولی موقوفات قابل توجه تحت سرپرستی روحانیون خاندان محلاتی شود.

[ویرایش] منابع

۱- محمدحسین رکن زاده آدمیت، دانشمندان و سخنسرایان فارس، تهران: کتابفروشی خیام، ۱۳۳۷، ج ۱،صص ۴۶۹- ۴۷۱.

۲- وبگاه مطالعات شیعه شناسی [1]