اسکندر مقدونی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
اسکندر مقدونی (۳۵۶ تا ۳۲۳ پیش از میلاد) مشهور به اسکندر کبیر، کشورگشای قرن چهارم پیش از میلاد بود.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] نام
اسم این پادشاه مقدونی اسکندر بود و مورخین عهد قدیم هم چنین نوشتهاند ولی مورخین قرون اسلامی او را اسکندر الرومی و یا اسکندر ذیالقرنین نامیدهاند و بعضی هم اسکندر المقدونی (روم را باید بمعنی یونان یا مقدونی فهمید زیرا بیزانس یا روم شرقی را در زمان ساسانیان و قرون اولیهٔ اسلامی روم میگفتند). مورخین عهد قدیم او را غالباً اسکندر پسر فیلیپ نامیدهاند (در عهد قدیم معمول نبود که پادشاهان هم اسم را با اعداد ترتیبی ذکر کنند). البته در شاهنامه فردوسی اسکندر نوه فیلیپ و پسر داراب و برادر دارا هست. مورخین جدید فرنگی اسم او را عموماً اَلِکساندر مقدونی یا آلکساندر کبیر نوشته و مینویسند.
[ویرایش] نَسَب
پدرش فیلیپ دوم بود و مادرش اُلمپیاس دختر نهاوپتولم پادشاه مُلُسها. ملسها مردمی بودند یونانی که در درون اپیر نزدیک دریاچهٔ اِپئومبوتی یا ژانین کنونی سکنی گزیده بودند و پادشاهان این مردم از خانوادهٔ اِآسیدها بشمار میرفتند و این خانواده هم نسب خود را به آشیل پهلوان داستانی یونان در جنگ تروا میرسانید. بنابراین چون پادشاهان مقدونی عقیده داشتند که نژادشان به هرکول نیمربّالنوع یونانی میرسد مورخین یونانی نسب اسکندر را از طرف پدر به نیمربّالنوع مزبور و از طرف مادر به آشیل پهلوان داستانی میرسانند. (پلوتارک، اسکندر، بند۲). تولد اسکندر در شهر پِلا در ژوئیهٔ (۱۰ تیر تا ۹ اَمرداد) ۳۵۶ ق.م. بود و در سن ۲۰ سالگی به تخت نشست. بد نیست گفته شود که در داستانهای ما اُلمپیاس مادر اسکندر را ناهید نامیدهاند.
[ویرایش] کودکی و جوانی اسکندر
فیلیپ دوم که مردی عاقل و مآل اندوز بود میدانست که بزرگ شدن مقدونیه و حفظ ولایات و شهرهائی که به این مملکت افزوده فرع داشتن خلف اهلی است که باید پس از او بتخت نشیند بنابراین توجهی مخصوص به تربیت اسکندر کرد و با این مقصود لئونیداس نامی را که از اقربای اُلمپیاس بود مربی او قرار داد، در انتخاب طبیب و دایه و غیره نیز دقتهای وافی کرد تا همه از خانوادههای ممتاز و دارای اخلاق حسنه باشند، این اشخاص مراقبت کامل در تربیت جسمانی او کردند و بعد وقتی که اسکندر بزرگ شد فیلیپ به ارسطو فیلسوف معروف یونان که در این زمان به مکتب افلاطون میرفت نامهای نوشت که تقریباً مضمون آن چنین بود: خدایان بمن پسری اعطا کردهاند و من از تولد او در زمان شخصی مانند تو پیش از بدنیا آمدنش شادم زیرا امیدوارم که اگر مربای تربیت تو شود پسری ناخلف نگردد و بتواند پس از من بار گران این اندوختههای بزرگ را بدوش گیرد من عقیده دارم که نداشتن اولاد بمراتب بهتر از داشتن خلفی که دربارهاش مقدر باشد پس از من باز افتضاحات و رسوائیهای نیاکان خود را مشاهده کند (مقصود فیلیپ احوال بد مقدونیه در زمان پادشاهان قبل از او بوده). ارسطو سمت آموزگاری اسکندر را پذیرفت و مدتها بتعلیم و تربیت او پرداخت. (کنتکورث، کتاب ۱ بند۲). زندگی خصوصی اسکندر بر خلاف زندگی سیاسی حاکی از نکات سیاهی است یکی از این نکات اعتیاد به الکل است که گاه باعث میشد در حال مستی نزدیکترین افراد از جمله یکی از نزدیکترین دوستانش را بقتل برساند یا مجموعه تخت جمشید که از بزرگترین میراث دنیای قدیم بود در حالت مستی به دستور او به اتش کشیده شد..همچنین رابطه او با افسیاس یکی از ژنرال هایش که نفوذ زیادی بر روی او داشت علامت سوال بزرگی است که همانطور که در فیلم اسکندر ساخته الیور استون نشان داده میشود به نظر میرسد رابطه نامشروعی نیز با این ژنرال داشته است..
[ویرایش] جستارهای وابسته
- کوینت کورس نویسنده تاریخ اسکندر

