هرات
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
| هرات |
||
|---|---|---|
| اطلاعات کلی | ||
| نام رسمی : | هرات | |
| کشور : | افغانستان |
|
| ولایت : | ||
| ولسوالی : | انجیل |
|
| نامهای قدیمی : | هَری ،هَریوه ،آریا |
|
|
|
||
| مردم |
||
| زبانهای گفتاری: | فارسی |
|
| جغرافیای طبیعی |
||
| ارتفاع از سطح دریا : | ۹۳۳ متر[1] |
|
| اطلاعات شهری |
||
| پیششماره تلفنی : | ۰۴۰ |
|
| وبگاه : | شهر هرات | |
هرات مرکز ولایت هرات در شمال غرب افغانستان است. هریرود (به لاتینی: Arius) از کنار این شهر میگذرد. هرات با جمعیت ۳۴۹٫۰۰۰ نفر (برآورد رسمی سال ۲۰۰۶)، همراه با کابل، قندهار و مزار شریف یکی از چهار شهر بزرگ افغانستان محسوب می شود. باشندگان اصلی هرات را تاجیکها و پارسیوانها تشکیل میدهند و بیشتر باشندگان هرات به زبان فارسی با لهجهٔ هراتی سخن میگویند.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] نامهای تاریخی
به پارسی باستان: هَرَهایوه Haraiva
در اوستا: هَرَیووه Haraiova
به یونانی: آرئیا Areia
به لاتینی: آریا Aria
در دورهٔ اسکندر مقدونی: «اسکندر شهر آریا» Alexandria Aria
[ویرایش] تاریخ
هرات قبل از کشف اقیانوس هند در گذرگاه جاده ابریشم قرار داشت و نقش بزرگ را در تجارت ميان شبه قاره هند، شرق میانه، آسیای مرکزی و اروپا بازی میکرد. هرات از لحاظ موقعيت جغرافيايی در طول تاريخ بستر مناسب تلاقی مدنيتهای شرق و غرب نيز به شمار میرفت. ازينرو هرات يکی از گهوارههای تمدنی تاريخ پر بار خراسان شناخته میشود.
در دورههای ماد و هخامنشیان٬ هریوا (هَرهايوه) سرزمینی در اطراف رودخانهٔ هریرود بوده و یکی از ساتراپیهای هخامنشیان بشمار میرفت. در سنگنبشته بیستون داریوش بزرگ٬ هَرهايوه (Haraiva) در فهرست ساتراپیهای هخامنشیان آمدهاست.
اسکندر مقدونی در ۳۳۰ قبل از میلاد مرکز ساتراپی هریوا را که آرتاکوان (= آرتاکاکنا = خورتاکان = آرتاکان = ارته کان = اردکان) نام داشت گشود و هریوا را «اسکندر شهر آریا» (Alexandria Aria) نامید. والی هریوا در آن زمان ساتی برزن نام داشت. مورخ یونانی هرودت از او یاد کردهاست.
هرات در دورهٔ ساسانیان در سنگنبشتهای در کعبه زردشت واقع در نقش رستم بنام هری یاد شدهاست. در دورهٔ ساسانی از مراکز مهم نظامی و منطقه مرزی در مقابله با هیاطله بودهاست. پیش از حملهٔ اعراب مسلمان به خراسان دارای اقلیت مسیحی نستوری بود. در سال ۳۱ ه.ق. (حدود ۶۵۰ م.) یا کمی پس از آن به دست اعراب مسلمان فتح شد.
در دورهٔ اعراب، یعنی در قرون وسطی، هرات همراه با نیشابور، مرو و بلخ یکی از چهار قسمت (چهار ربع) ایالت خراسان بود و هم مرکزی برای مسیحیت تحت نفوذ کلیسای نستوری و هم پایگاه مهم تصوف، یعنی نظریه زاهدانه اسلام به شمار میرفت. افرادی از پیروان «نقشبندیه» و «چشتیه»، انجمنهای اخوت صوفیه به مقامات وزارت و صدارت عظمی رسیده اند.
هرات را دل خراسان خوانده اند. بیهقی در تاریخ خود می گوید: «در سنه ثمان و اربع مائه فرمود ما را تا هرات رفتیم که واسطه خراسان است». در نزهةالقلوب حمدالله مستوفی آمده است: «هرات هوایی در غایت نیکویی و درستی دارد، و پیوسته در تابستان شمال وزد و در خوشی آن گفتهاند: اگر در سرزمینی خاک اصفهان و باد هرات و آب خوارزم گرد آیند مرگ در آنجا بسیار کم است... در این شهر در حین حکومت ملکان غور دوازده هزار دکان آبادان بوده و ششهزار حمام و کاروانسرا و طاحونه و سیصدوپنجاهونه مدرسه و خانقاه و آتشخانه و چهارصدوچهلوچهارهزار خانه مردمنشین بوده است... مردم آنجا (هرات) سلاحورز و جنگی و عیارپیشه باشند و در آنجا قلعهای محکم است و آن را شمیرم خوانند. بر دوفرسنگی شهر بر کوه آتشخانهای بوده است که آن را ارشک گفتهاند. و این زمان قلعهٔ امکلجه میگویند و مابین آتشکده و شهر، کنیسهٔ نصاری بوده است».
از آرامگاههای بزرگان اولیا و علما٬ آرامگاه خواجه عبدالله انصاری معروف به «پیر هرات»، جامی، امام فخر رازی و خواجه محمد ابوالولید در آن شهر است. جامی در هرات وفات یافت و سلطان حسین بایقرا مراسم تشییع و سوگواری را درباره او به کمال رعایت داشت. خواجه عبدالله انصاری نیز در این شهر میزیست. آرامگاه او نیز در روستای کازرگاه نزدیک هرات است که به فرمان شاهرخ تیموری ساخته شد.
هرات مثل اکثریت مناطق دیگر خراسان با هجوم مغول در ۱۲۲۲ م. از بنیاد ویران شد و بیش از نیمی از اهالی بومی آن قتل عام و یا آواره شدند.
هرات بین سالهای ۶۴۳ تا ۷۸۴ ه.ق. پایتخت سلسلهٔ آل کرت بود. تیمور لنگ در سال ۷۸۴ هرات را گشود و آل کرت را نابود ساخت. در جریان این حمله هرات بار دیگر ویران و هزاران نفر کشته شدند. شاهرخ فرزند تیمور و همسرش گوهرشاد پایتخت تیموریان را در سال ۱۴۰۱ م از سمرقند به هرات منتقل کردند.
هرات در دوره تیموریان به اوج رونق رسید. یکی از شاهزادگان تیموری به نام بایسنغرمیرزا که خطاطی هنرمند بود، سرپرستی امور هنری را در شهر هرات به عهده گرفت. در آن زمان، شهر هرات مرکز تجمع هنرمندان شده بود و معروف است که فقط در یک آموزشکدهٔ نقاشی، شصت استاد به تعلیم هنرجویان و انجام سفارشات محوله اشتغال داشتند. معروفترین استادکاران مکتب هرات کمالالدین بهزاد است که کتاب مصور و معروفی به نام ظفرنامه تیموری دارد. امیر علیشیر نوایی وزیر سلطان حسین بایقرا که خود نیز نویسنده و شاعر بود به تشویق هنرمندان و ادیبان و ساختن بناهایی در هرات پرداخت.
در ۱۵۰۶ شیبانیان آسیای مرکزی بر شمال افغانستان و هرات مسلط شدند. اندکی بعد هرات در تحت کنترل صفویان ایران قرار گرفت. در دوران صفوی هرات مهمترین شهر و مرکز خراسان محسوب می شد و همواره مورد طمع ازبکان بود حتی چندبار این شهر به دست ازبکان افتاد. اما سلطه ازبکان بر این شهر به صورت کوتاه مدت بود و آنها از دوره های فترت در اوایل سلطنت شاه طهماسب اول و اوایل سلطنت سلطان محمد خدابنده و شاه عباس اول استفاده کردند و هر بار برای مدت کمی این شهر را در اشغال داشتند. گفتنی است شاه عباس کبیر در این شهر به دنیا آمد و تا پیش از به سلطنت رسیدن در این شهر زندگی میکرد.
پس از سقوط صفویان هرات مدتی در اشغال طایفهٔ ابدالی بود و به دست نادر شاه افشار افتاد. پس از مرگ نادر افغانها بر هرات مسلط شدند. در دوران معروف به بازی بزرگ ماموران بریتانیایی در هرات فعال بودند و از جدایی آن از حکومت ایران پشتیبانی میکردند. در ۱۲۴۹ ه.ق. عباس میرزا از سوی فتحعلی شاه قاجار مامور پس گرفتن هرات از افغانها شد [نیاز به ذکر منبع]. مرگ عباس میرزا در راه مشهد این کار را ناتمام گذاشت. محمد شاه قاجار نیز کوششی برای فتح هرات کرد که ناکام ماند. در زمان ناصرالدین شاه قاجار٬ دوست محمدخان، حاکم کابل و قندهار هرات را گرفت. نیروهای ناصرالدین شاه تحت فرمان حسامالسلطنه هرات را محاصره کردند و در سال ۱۲۷۳ این شهر را گرفتند. با مداخلات بریتانیا در جنوب ایران و بحرانی شدن روابط ایران و بریتانیا طی عهدنامهای که در ۱۲۷۳ ه.ق. (۱۸۵۷ میلادی) در پاریس بین نماینده ایران و سفیر بریتانیا امضا شد قرار شد که نیروهای بریتانیا از بنادر و جزایر جنوب ایران خارج شوند و در عوض ایران نیز سپاهیان خود را از هرات فراخواند و استقلال افغانستان را به رسمیت شناخت[نیاز به ذکر منبع]. پس از جنگ هرات بسال ۱۲۴۹ ه .ق. قسمتهای از شرق هریرود به بعد (شامل هرات) به افغانستان ضمیمه گردید.
در تاریخ معاصر افغانستان هرات از استبداد داخلی، تحجر، تعصب و تجاوزات خارجی بیش تر از دیگران رنج کشید. هرات سراسر سده نوزدهم را در میان کشمکشهای سرداران سدوزایی و محمدزایی و بازی بزرگ سپری نمود.
هرات در سده بیستم سرنوشت دراماتیک تر از سده ماقبل آن داشت. از ۱۵ تا ۲۰ مارچ ۱۹۷۹ (۲۴ - ۲۹ حوت ۱۳۵۷) اولین قیام افسران و سربازان حکومتی و مردم هرات علیه حکومت نور محمد ترهکی با شعار های مذهبی سر بلند کرد که به سرکوب خونین هراتیها منجر شد.
[ویرایش] مکانهای تاریخی هرات
هرات شهری باستانی است و بناهای تاریخی بسیاری دارد. اسکندر مقدونی، ارگ هرات را که به قلعه اختیار الدین هرات مشهور است، ساخته است و بنای عظیم آن اکنون یکی از کهن ترین و زیبا ترین اماکن هرات است. در اواخر دوره محمد ظاهر شاه و دوران سردار داود خان، بودجه ای برای بازسازی آن اختصاص دادند که در پایان دوره داودخان دوباره احیا و بازسازی شد. برج و باروهای بزرگ این قلعه از دوردست ها دیده می شود.
مسجد جامع بزرگ شهر هرات نیز که به پنجمین مسجد جامع بزرگ جهان شهرت دارد یکی از شگفتی های این مرز و بوم است. ساختمان این مسجد به این دلیل که پیش از اسلام نیز عبادتگاه آریایی های یکتاپرست بوده، بیش از ۱۴۰۰ سال قدمت دارد و مساحت آن به ۴۶ هزار و ۷۶۰ متر مربع می رسد. این بنای زیبا و شگفت انگیز که چند هزار سال قدمت دارد در سال ۲۹ هجری بعد از گرایش مردم هرات به دین اسلام، از حالت ساختمان معبدی بزرگ به مسجد مسلمانان بدل شد.
گذشته از ارگ هرات و مسجد جامع، کازرگاه شریف (آرامگاه پیر هرات)، شاهرخ میرزا، مناره ها، مسجد گوهرشاد بیگم و چشت شریف از جمله بناهای تاریخی هرات است. علاوه بر این مقبره ها و آرامگاه های مولانا، جامی، امام فخر رازی، شهزاده قاسم ،شهزاده عبدالله، سلطان آغا، خواجه غلطان ولی، ملا واعظ کاشفی، ملا ناسفنج وسید عبدالله مختار، قدمت فرهنگی این شهر را به رخ هر بازدید کننده ای می کشد.
هرات در ۲۸ آوریل ۲۰۰۵ در فهرست میراث فرهنگی جهان قرار گرفت.
[ویرایش] آرامگاههای بزرگان هرات
هرات در برخی منابع داخلی به خاک اولیاء الله معروف است. این سرزمین تاریخی، همواره کانون علم و فرهنگ بوده، علماء و فضلای بزرگ را در دامان خویش پرورانیده است. در فهرست زیر آرامگاههای تعدادی از آنها معرفی شده است:
- پیر هرات
- مولانا جامی
- امام فخر رازی
- خواجه محمد ابوالولید
- خواجه علی موفق بغدادی
- شهزاده عبدالله
- سلطان آغا
- خواجه غلطان ولی
- مولانا حسین واعظ کاشفی
- ملا ناسفنج
- سید عبدالله مختار
[ویرایش] میوههای هرات
از میوههای هرات می توان انواع انگور از قبیل :انگور فخری، انگور لعل، کشمشی، عسکری، پوشنگی، حسینی، روچه، لوغی، صاحبی، کس نداره، آبی، مسکه، شنگول خانی، میراحمدی _ انواع خربوزه، انواع زردآلو، انواع انار، انواع بهی، انواع انجیر، انواع بادام، انواع توت، انواع شفتالو، انواع آلو، انواع هندوانه، انواع سیب، انواع ناک و انواع امرود را نام برد.
| ماد: | هگمتانه (همدان) |
| هخامنشیان: | شوش | پاسارگاد| شیراز |
| اشکانیان: | دامغان | اشکآباد | تیسفون |
| ساسانیان: | تیسفون | بیشابور |کازرون |
| طاهریان: | بخارا | نیشابور | مرو |
| صفاریان: | زرنج |
| سامانیان: | بخارا |
| علویان: | طبرستان |
| زیاریان: | اصفهان |
| بوییان: | همدان | ری | شیراز |
| غزنویان: | غزنین |
| سلجوقیان: | نیشابور | اصفهان |
| خوارزمشاهیان: | سمرقند | گرگانج |
| ایلخانیان: | مراغه | تبریز |
| تیموریان: | سمرقند | هرات |
| صفویان: | اردبیل | تبریز | قزوین | اصفهان | ساری |
| افشاریان: | مشهد |
| زندیان: | شیراز | کرمان |
| قاجاریان: | ساری | تهران |
| پهلوی: | تهران |
[ویرایش] جستارهای وابسته
- هریوا
- خراسان بزرگ
- پارسیوان
- پیر هرات
- مکتب مینیاتوری هرات
- سبک بهزاد
- قیام هرات
- اسماعیل خان
- دانشگاه هرات
[ویرایش] منابع
- دانشنامه ایرانیکا
- دانشنامه بریتانیکا
- مصاحب، غلامحسین، دائرةالمعارف فارسی، تهران ۱۳۷۴
- نزهةالقلوب حمدالله مستوفی
[ویرایش] پیوند به بیرون
سایت رسمی ولایت (استانداری) هرات
| مرکز | هرات |
| ولسوالیها (شهرستان ها) |
اَدرَسکن | انجیل | اوبه | پشتون زرغونه | شيندند | غوریان | کرُخ | کُشک رباط سنگی | کُهسان | گُذَره | گُلران | کُشک کهنه |
| علاقهداریها |
فرسی | چِشت شریف | زندهجان |
| شهرها |
هرات | شیندند |
| اماکن دیدنی |
ارگ هرات | مسجد جامع | کازرگاه شریف | مسجدگوهرشاد بیگم | خواجه غلطان | قلعه اختیار الدین هرات | مجتمع مصلای هرات |

