بحث رده:احزاب سیاسی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
[ویرایش] حزب آريا
اين بار شما با يك مرامنامه متفاوت روبرو خواهید شد. در ابتدا اين موضوع مطرح گشت تا مبادا شك و ترديدي در شما ایجاد گردد. ابتدا شرح مختصری از سابقه حزب آريا بيان مي شود. در ادامه به بيان چند مورد از اصول آريائيسم خواهیم پرداخت و در انتها نحوه عضویت شما توضیح داده مي شود. البته جهت جلوگیری از کسالت خوانندگان محترم به صورت خلاصه مطالب در اين مرامنامه درج گشته است. جهت دست يابي به منابع مرتبط مي توانید با هر يك از اعضا حزب آريا ارتباط برقرار كنيد.
حزب آريا
در سال 1326 پس از حزب "سومكا" (سوسیالیست ملي کارگران ايران) به عنوان دومین حزب دولتی و پیرو افکار "گروه حسن ارفع" (سر لشكرحسن اخوی) حزبي با افکار ناسيوناليسمي به نام "حزب آريا" تشكيل شد. با توجه به نفوذ شدید انگلستان در نظام حاکم ايران و همچنين قدرت شوروی از طريق احزاب مختلف مانند حزب توده، در جامعه افراد مختلف از تمام اقشار يك احساس مشترك ملي گرایانه داشتند. از جمله فعاليت هاي حزب آريا در آن دوره فعاليت هاي نظامی حزب بود. حمله به دفاتر و مراکز حزب توده از نمونه هاي بارز آن است. البته در همين جا یاد آور مي شویم كه امروزه حزب به خاطر اعمال اشتباه گذشته خود از تمام متضرران عذر خواهی مي كند. شايد پر رنگ ترن فعاليت حزب آريا در سياست ايران همان بزرگترين حادثه سياسي قرن ما يعني ماجراي 28 مرداد 1332 بود. همانطور كه در برخي منابع بيان شده است حزب آريا به كمك سازمان اطلاعات انگليس و آمريكا توانست به خوبي مانع از يك انقلاب كمونيستي در ايران گردد. البته مصدق مرد بزرگ سياست ايران بود كه مي توان او را قرباني فعاليت هاي حزب توده دانست. در مورد اين موضوع مطالب فراواني وجود دارد. با وجود اعتراف همه احزاب به اين موضوع كه طراح و مجري اصلي اين واقعه حزب آريا بوده است اما هرگز به بيان حقايق موجود در مورد اين واقعه نپرداختند. در حقيقت هيچ كودتايي در كار نبود، چرا كه كودتا در روز 25 شكست خورد و اين يك حركت داخلي از حزب بود كه شكست كودتا انگلستان و آمريكا را نخستين قدم حزب توده در به دست گرفتن قدرت ديد و با كمك مردم و گرو هاي مختلف واقعه 28 مرداد را حادث نمود. البته نگراني هاي حزب آريا بي مورد هم نبود چرا كه با فراري دادن مصدق توسط توده اي ها در كودتاي ناموفق 25 مرداد مشخص شد كه حزب توده چگونه در نظام رخنه كرده بود. البته بعضي حزب آريا را وابسته به انگلستان مي دانند. اما اين افراد از روي بي اطلاعي چنين ديدگاهي دارند. چرا كه تعداد كثيري از فعالان حزب كه در هسته اصلي فعال بودند سالها در زندان سفارت انگلستان به سر بردند. در مجموع در آن دوران حزب تنها داراي افكار ناسيوناليسمي بود و كمتر در امور ديگر سياسي دخالت مي كرد. با زنداني شدن رهبران حزب با توجه به ديدگاه هاي آنان در مورد جنگ جهاني دوم، حزب آريا به طور كامل از صحنه خارج شد. اما چند سال قبل تعدادي از دوستان با بررسي و تحليل وضعيت كنوني اقدام به ايجاد يك تشكل نمودند. البته پس از بررسي مواضع و ديدگاه هاي گذشته حزب اين تشكل بر آن شد تا طرحي (مكتب) براي تمام جوامع از جمله ايران را برگزيند و پيرو آن حركت ايدئولوزيك داشته باشد پس از چهار سال برسي و تحقيق ميان مكاتب مختلف راهي فراموش شده را يافتيم كه از ابتدا وجود داشته است. در ادامه اين مكتب را به طور مختصر شرح خواهيم داد.
گياه پنداري، طبيعت گرايي، آريائيسم
ممكن است در اين مطلب از هر يك از سه عنوان بالا استفاده شود منظور از هر سه آنها مكتبي است كه حزب آريا پيرو آن است. همانطور كه از عنوان " طبيعت گرايي" بر مي آيد بايد ارتباط نزديكي با طبيعت در اين مكتب وجود داشته باشد. جهت آشنا شدن شما با اين مكتب چند سوال و جواب مطرح مي كنيم.
طبيعت گرايي به چه معنا است؟
به اين معنا كه با استفاده از دو ابزار فكر و فطرت قوانين طبيعت را استخراج نمائيم و مشابه آن را براي جوامع بيابيم و اجرا نمائيم.
آيا هرگز گياه پنداري آزمايش شده است؟
بله، اما نه در جوامع بشري. در حقيقت تا امروز هيچ مكتبي وجود نداشته است كه به طور مدام ثابت مانده باشد و همواره در جوامع مكاتب جاي خود را به يكديگر مي دهند. اما طبيعت گرايي بر نظام جهان هستي از روز اول و تا روز انتها حاكم خواهد بود. حتي اگر فردا اين نظام دچار اختلال شود باز هم ركورد بي سابقه اي در حاكميت خود بر جا خواهد گذاشت.
گياه پنداري مطلق گرا است يا نسبي گرا؟
در گياه پنداري تعدادي اصول مطلق تعريف مي شوند. اما اين اصول وابسته مي باشند. در نتيجه به نسبت متغيير هاي خود جاي خود را به يك ديگر مي دهند. به عنوان مثال:
يك گياه با ريختن كود پاي آن داراي رشد تنه و شاخ برگ مناسب خواهد شد. اما با ريختن آهن در پاي آن ريشها يش تقويت مي شوند. در اين مثال رشد ريشه كه بنياد درخت است و رشد تنه و بدنه كه ظاهر گياه است مطلق مي باشند. اما نوع تغذیه آن متغييري است كه مطلق ها به آن وابسته هستند. با استفاده از اين مثال مي تواند به مسئله رشد ظاهري جامه و رشد ساختاري آن پلي زد و حقيقت آن را دريافت.
طبيعت گرايي و حكومت ها
در گياه پنداري حكومت ها از جايگاه مهمي برخوردار هستند اما طرف گياه پندارها قلمداد نمي شوند. ما با جوامع روبرو هستيم و حكومت ها هم بخشي از جامعه هستند. نبايد حكومت ها را نسبت به جوامع ارجعيت بخشيد. قدرت يك جامعه تنها در دست رشد افراد جامعه است. هيچ گاه يك حكومت عادلانه و قدرتمند نمي تواند در جامعه اي كه داراي مردمي است كه در سطح آگاهي پائيني قرار دارند، مفيد واقع گردد. بنابراين ابتدا بايد به اصلاح جامعه پرداخت. البته در اين ميان همان طور كه بيان شد حكومت هم به طور خود به خود چون بخشي از جامعه است اصلاح خواهند شد. از همين رو حزب آريا هيچ گاه به طور مستقيم با حكومت وقت ايران برخورد نداشته است. مردم و جامعه مخاطبان ما هستند نه حكومت ها.
آريا برترين نژاد است؟
طبق اصول گياه پنداري لازمه رشد در هر جامعه وجود شوق و ذوق مي باشد. به عبارت ديگر انگيزه اي بايد وجود داشته باشد. با توجه به اين موضوع يك انگيزه بسيار مناسب حس ميهن پرستي است. بهتر است از ديد ديگري به اين موضوع بنگريم. شما براي رشد جامعه خود تلاش مي كنيد تا در ميان جوامع ديگر سربلند و خود كفا باشيد. انگيزه شما رقابت است. بنابراين ميهن پرستي ديدگاه غلطي نمي باشد و حكم يك نوع رقابت را دارد. اما هر رقابتي بايد سالم باشد تا مفيد گردد. بنابراين اگر شما به عنوان يك وطن پرست به مليت و نژاد ديگر جوامع توهين كنيد و اجازه ندهيد كه آنان نيز مانند شما به مليت و قوميت خود افتخار كنند رقابت سالمي انجام نداده ايد. اين عمل است كه نبايد صورت گيرد. ما به آريايي بودن و ايراني بودن خود افتخار مي كنيم و در عين حال هيچ مخالفتي نداريم كه يك پان ترك به ترك بودن خود ويك كرد به كرد بودن خود افتخار كند. اين ديدگاه، موضع حزب آريا را از احزابي مانند پان ايرانيست ها و پان آريائيسم ها جدا مي نمايد.
جايگاه مذهب در آريائيسم
همانطور كه در قبل اشاره كرديم در گياه پنداري ابزار هاي ما عقل و فطرت هستند. عقل جهت استفاده در تحليل هاي فيزيكي و فطرت براي بررسي قوانين و روابط متافيزيكي. آزمايش هاي علمي نشان داده است كه ممكن است در مناسب ترين شرايط محيطي يك گياه رشد نكند. بنا براين يك متغيير متافيزيكي موجبات رشد را فراهم مي كند كه بايد مورد توجه قرار گرفته شود. انكار متافيزيك به معناي انكار نظام حاكم بر جهان هستي است. البته لازم به ذكر است كه لوزماً شما نبايد به مذهب خاصي وابستگي داشته باشيد. تنها كافي است كه وجود قوانين و روابط متافيزيك را باور داشته باشيد. حال شما خواه مسلمان و مسيحي باشيد خواه زردتشت و بودا و يا هر مذهب ديگر. در تمام مذاهب از شما دعوت مي شود كه به طبيعت بنگريد و راه خود را بيابيد. اكنون راهي كه قرار بوده انسان خود به آن برسد كه در تمام كتب آسماني هم بيان شده يافت شده است.
متافيزيك يا فيزيك، چرا ميانه روي؟
شايد در اكثر مكاتب مدام از ميانه روي سخن به ميان آيد اما تنها به درست بودن آن اشاره مي شود و دلايل محكمي براي آن نمي توان يافت. اما در گياه پنداري يك استدلال وجود دارد. همانطور كه اشاره كرديم با تكيه بر فيزيك و فراموش كردن متافيزيك هيچ گاه رشد ميسر نمي گردد. همچنين تكيه بر متا فيزيك معايب مختلفي دارد. شما در يك جهان فيزيكي زندگي مي كنيد بنابراين در صورت عدم استفاده از قوانين فيزيك با مشكلات بسياري روبرو خوايد شد. اما يك استدلال كامل كه به استدلال زاويه ديد معروف ا ست.
استدلال زاويه ديد، ميانه روي
يك سطح شيب دار را در نظر بگيريد، كه تعدادي انسان روي آن به سمت بالا وتعدادي به سمت پائين حركت مي كنند. قطعاً آنها كه به سمت بالا مي روند داراي سرعت كمتري خواهند بود تا بتوانند به مقصد برسند. سرعت زياد موجب هدر رفتن انرژي خواهد شد و ممكن است كه حتي فرد را از رسيدن به مقصد باز دارد. بنابراين سرعت زياد به ضرر گروه صعود كننده خواهد بود. و سرعت كم نيز به ضرر گروهي است كه پائين مي آيند. اگر يك نگاه سنبل وار داشته باشيم صعود كنندگان در راه درست مي روند و افراد ديگر در حال دور شدن از مقصد هستند. سنجش اين امر به اين شكل به خاطر زاويه ديد ما مي باشد. اكنون در ذهن خود به شكلي زاويه ديد خود را تغيير دهيد كه گروه صود كننده در حالت قبل، اكنون در حال پائين امد باشند. خوايد ديد كه گروه ديگر در حال صعود قرار مي گيرد. بنابراين سنجش صعود و نزديك شدن افراد به مقصد كاملاً وابسته به ديدگاه و زاويه ديد شما مي باشد. اين امر كاملاً در مسائل مكتبي هم وجود دارد. چرا كه شما با تغيير طرز تفكر خود زاويه ديد جديدي پيدا خواهيد كرد. اما يك سوال مهم اينجا مطرح مي شود،اينكه آيا مي توان بدون زاويه ديد به موضوع نگريست؟ پاسخ مثبت است در حقيقت رئاليسم مكتبي است كه به مسائل گونه اي مي نگرد كه وجود دارند بدون قضاوت در مورد آنها. برگرديم به سطح شيب دار شايد اين به علت ضعف ما باشد كه حتي در تصورات خود هم بايد با يك زاويه به سطح شيب دار نگاه كنيم. پيس ما در اينجا يك زيركي به خرج مي دهيم. ما برآِند زوايا را به دست مي آوريم. همانطور كه ديدم در يك حالت گروه اول صعود كننده بود و در حالت ديگر گروه دوم. اما در حالت برآيند يك مسير افقي بدون شيب وجود دارد كه همه افراد به صورت مستقيم روي آن حركت مي كنند. اكنون ما هر سرعتي را معيار حركت قرار دهيم براي هيچ گروهي مشكل سار نخواهد بود. و مي تواند به صورت مشترك براي هر دو گروه استفاده شود. خوب پس اگر ما نمي توانيم بدون زاويه نگاه كنيم با برآِيند آن نگاه مي كنيم. و همانطور كه ميدانيد برآيند ميان متافيزيك و فيزيك هم ميانه روي در هر دو خواهد بود.
تا اينجا كمي با گياه پنداري آشنا شديد.يكي ديگر از مورد لازم به ذكر ديدگاه ما در مورد ترور مي باشد.
ترور؟؟؟
ترور عملي منفور در تمام مكاتب مي باشد. اما در برخي موارد تروري وجود ندارد و به اشتباه اين عنوان بر آن اعمال گذاشته مي شود. در گياه پنداري يك مثال كامل در اين مورد وجود دارد.
گياهان خود رشد مي كنند و در مسير مناسب قرار مي گيرند. اما بعضي از گياهان نيازمند هرس مي باشند. يعني شاخ و برگ هاي هستند كه مانع رشد گياه در مسير صحيح مي شوند. در عين حال از گياه تغذیه مي كنند. در اينجا اگر هرس صورت نگيرد گياه دچار مشكل خواهد شد. اگر گياه جامعه باشد و شاخ برگ هاي اضافي افرادي در جامعه باشند كه در مسير رشد جامعه مانعي به حساب آيند مانند گياهان جامعه را بايد هرس نمود. البته اين عمل كلاً با ترور به علت طرز تفكر متفاوت است. منظور در اينجا عواملي هستند كه حقيتاً مانع رشد جامعه به هر سمتي هستند.
گياه پنداران
ممكن است شما بدون آنكه مطلع باشيد از مكتبي پيروي نمائيد. در مورد گياه پنداري اين موضوع به وضوح روشن است. به عنوان نمونه تمام پژوهشگران و دانشمنداني كه با تحقيق در طبيعت و كشف رازهاي درون آن اقدام به انتقال آن به جامعه بشريت دارند مانند رادار بر اثر تحقيق روي خفاش، ساخت هواپيما، و بسياري ديگر از اختراعات به گونه اي از طبيعت گرايي سرچشمه مي گيرد. بنابراين نبايد لوزماً فردي اقرار به گياه پندار بودن خود كند.
طبق مطالب بيان شده شما مي توانيد از طريق حزب آريا يك گياه پندار باشيد يا حتي بدون هيچ ارتباطي با سياست يك گياه پندار باشيد. اما جهت فعاليت سياسي – فرهنگي و رشد طبيعت گرايي مي توانيد پس از عضويت در حزب آريا به همكاري با ما بپردازيد.
عضويت در حزب آريا
عضويت شما در حزب به معناي پذيرفتن مطالب اين مرامنامه و متعهد شدن به قوانين حزب آريا مي باشد. همچنين با توجه به عدم وابستگي حزب آريا جهت تامين هزينه ها حق عضويت از شما دريافت مي شود. مبلغ آن در هر دوره تعيين مي گردد.جهت عضويت شما ابتدا بايد فرم عضويت را تكميل نمائيد و براي ما ارسال نمائيد. جهت دريافت فرم عضويت مي توانيد به هر يك از اعضاي حزب مراجعه نمائيد.

