فمینیسم مدرن
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] علت ایجاد این نوع فمینیسم
بسياري از فمينيستها معتقدند كه در بخش وسيعي از دنيا هنوز تبعيض در برابر زنان وجود دارد. اما در داخل جنبشها راجع به شدت مسائل جاري، اين كه مشكلات چه هستند، و چگونه مي توان آنها را حل كرد اختلافاتي وجود دارد.
[ویرایش] راه حل های ارائه شده
افراطيهاي شامل برخي از فمينيستهاي طرفدار اصلاحات سياسي همچون گلوريا آلرد و مري دالي كساني هستند كه استدلال مي كنند كه جامعه انساني با تعداد كم مردان به طرز چشمگيري بهتر خواهد شد. همچنين مخالفاني نيز، همچون كريستينا هاف سامرز يا كميل پاگليا وجود دارند، كساني كه خود را به عنوان فمينيست مي شناسند اما همين افراد جنبش متعصب ضد مردانه را متهم مي كنند.
[ویرایش] واکاوی مفهوم فمینیسم در شکل مدرن آن
مسئله بسياري از فمينيستها استفاده از واژه "فمينيست" جهت گروهها يا مردمي است كه در تشخيص يك برابري اساسي ميان جنسيتها درمانده اند. برخي از فمينيستها، همچون كاتا پوليت(كتاب او "آفريدگان معقول" را ببینید) يا نادين استروسن (رئيس آي سي ال يو و مولف کتاب حمایت از هرزه گری و شهوت رانی و رساله اي در آزادي سخن ، در نظر گرفتن فمينيسم بسادگي اين عبارت كه "زنان هم انسان هستند". نظرياتي كه به جاي متحد كردن جنسها آنها را از يكديگر جدامي كنند توسط اين مردمان به جاي "فمينيست" بودن "جنس گرا" در نظر گرفته مي شوند.
[ویرایش] مناقشات
مشاجراتي ميان فمينيستهاي تفاوت گرا همچون كارول گيليگان از يك سو، كسي كه معتقد است فرقهاي مهمي بين جنسها وجود دارد (كه ممكن است ذاتي باشد يا نباشد، اما نمي تواند ناديده گرفته شود)، و كساني كه معتقدند تفاوتهاي غير ضروري مابين جنسها وجود دارد، موجود مي باشد، و نقشهاي مشاهده شده در جامعه بسته به شرايط مي باشند.
در تحقیقات نطفه ای ماريلين فرنچ پدر سالاري و تاثيرات آن بر دنيا بصورت جامع تجزيه و تحليل مي شود، او پدر سالاري را به عنوان سيستمي معرفي مي كند كه قدرت بر روي زندگي، كنترل برروي لذت و غلبه بر شادي را گرامي مي دارد.
مطابق نظر فرنچ : "تنها ابداع يك سيرت كه به نسل بشريت اجازه خواهد داد بسادگي زنده بماند كافي نيست. بقا زمانيكه مستلزم وجودي آن يك حالت بدبختي باشد يك شر است. بلکه زمانی شايسته است که باقي ماندن و ادامه حيات خوشي/لذت هدف آن باشد. مفهوم لذت توسط فيلسوفان و فاتحان هر چه بيشتر بعنوان صفتی ناشایست و به عنوان ارزشي جهت انسان ترسو، كوته فكر و پر رو تقليل يافته است. تقوا هم اغلب به نام بعضي اهداف بالاتر درگير چشم پوشي از لذت است، هدفي كه درگيرقدرت (براي مردان) يا فداكاري(براي زنان) مي شود. در دنياي بزرگ منش و دارای اهداف جدي، لذت به عنوان مسئله ای سطحي و پوچ توصيف مي شود. اما لذت از دایره پيگردهاي جدي يا اغراض خارج نيست، به واقع، لذت در آنها پيدا مي شود، و اين تنها دليل واقعي جهت زنده ماندن است.".[نیاز به ذکر منبع]
اين فلسفه چيزي است كه ماريلين فرنچ به عنوان يك جانشين جهت ساختار جاري جائي كه قدرت ارزش بالاتري داشته است پيشنهاد مي كند.
كارول تاوريس، مولف خشم: احساس بد تعبير شده و عدم سنجش صحیح زنان: چرا زنان جنس بهتر نيستند، جنس پائين رتبه، مدعي است كه زماني طولاني تجربيات مردان تجربيات قراردادي انساني در نظر گرفته مي شوند، زنان همواره در آمريكاي شمالي يا نقاط ديگر با تبعيض مواجه خواهند بود. او تاكيد هر چه بيشتر را بر روي اختلافات دروني ميان مردان و زنان نگاه مي دارد، و آن چيزي كه بنا به عادت ذيحق دانستن بوده است، محدوديت حقوق زنان است.
[ویرایش] منابع
تمامی منابع در مقاله مرجع فمینیسم موجود هستند.

