یزید
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
یزید به اینجا تغییر مسیر داده میشود. برای دیگر کاربردها به صفحهٔ یزید (ابهامزدایی) مراجعه کنید. یزید پسر معاویه و دومین خلیفه سلسله اموی بود.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] رسیدن به خلافت
معاویه در واقع اولین «سلسله پادشاهی» را در اسلام بنا نهاد و برای تحکیم موقعیت پسر خود در زمان حیات خود از مردم و اطرافیان خود برای یزید به اجبار بیعت میگرفت. یاد آوری میشود طبق معاهده صلحی که معاویه با حسن پسر علی بسته بود وی حق امیر المومنین نامیدن خود و انتخاب جانشین را نداشت.
[ویرایش] مخالفت با حکومت یزید
به محض این که معاویه خلافت یزید را اعلام کرد، اعتراضات بسیاری در بین مسلمانان شکل گرفت. اصحاب پیغمبر، انصار، مهاجرین، خوارج، و شیعیان عراق خلافت موروثی را خلاف سنّت پیغمبر و سیرهٔ خلفای راشدین میدانستند. چند تن از بزرگان جامعه از جمله حسین بن علی، عبدالله بن زبیر، عبدالله بن عمر، عبدالرحمن بن ابی بکر، از همان ابتدا خلافت او را رد کرده و بر علیه آن خطبه خواندند. حسین بن علی اعلام کرد که خلافت یزید بر خلاف اسلام و قرارنامهٔ صلح برادرش حسن است و از بیعت با یزید سر باز زد. عبدالله بن عمر گفت که اگر قرار بود خلافت از پدر به پسر برسد من الآن پس از پدرم خلیفه بودم و بدین ترتیب ادعای خلافت هم کرد. عبدالله بن زبیر در مکه از اطاعت از یزید سرباز زد و به دعوت علیه حکومت یزید پرداخت. در میان همهٔ مخالفان یزید، فقط برای دفع قیام حسین بن علی و عبدالله بن زبیر به خشونت گرایید.
[ویرایش] سیرهٔ اخلاقی یزید
سیرهٔ یزید و روش زندگی او، با تمام خلفای پیش از او فرق داشت. او در حفظ شریعت اعتنایی نداشت. بلکه مردی عشرت جوی و شراب خوار بود که به فسق شهرت داشت. او سیاست و ذکاوت پدرش را نداشت، و کارهای حکومت را سبک میگرفت.
در روزگار خلافت، فتوحات را متوقف ساخت و شراب و شکار و موسیقی و دیگر تفریحات را جایگزین آن ساخت. دیگران نیز از تفریحات خلیفه تقلید کردند و چیزی نگذشت که حتی در مکّه و مدینه هم موسیقی و شراب نوشی برملا شد.
یزید از شوقی که به شکار داشت، به پرورش باز و یوزپلنگ و سگ نیز علاقه میورزید. حتّی بوزینهای داشت که نسبت به او علاقه نشان میداد. او در مجالس، این بوزینه را همراه میبرد و بر تخت مینشانید.
در مسابقات اسب دوانی، این بوزینه را بر اسب مینشاند و به سواری وا میداشت.
مجالس او از موسیقی و شراب خالی نبود و خود یزید شراب میخورد و شعر میخواند و به آهنگ مغنیان گوش میداد.
وی نماز و روزه را نیز رها کرد و حتی قصد اطاعت ظاهری از اسلام را هم نداشت.
دوران خلافت او بازگشتی آشکار به عقاید و آداب دورهٔ جاهلیت بود.
یزید، پیغمبر اسلام را شاعر میدانست و میگفت که شعر من از وی نیکوتر است. پس از واقعهٔ حره هم شعری سرود و در آن آرزو کرد کهای کاش نیاکانش زنده بودند و انتقام جنگ بدر را میدیدند.
وقوع سه رویداد در سه سال خلافت او، به قتل رسیدن حسین بن علی و یارانش، واقعهٔ حره، و جنگ با عبدالله بن زبیر موجب نفرت بسیاری از مسلمین از او شد و بسیاری از علما و خطباء، در عالم شیعه و اهل سنت، لعن او را جایز شمردند.
با این حال یزید، نزد مسیحیان شام محبوبیت بسیاری داشت. کارتوپول نصرانی در بارهٔ او مینویسد: «یزید مردی بود بی نهایت مهربان و ملایم و از غرور و تکبّر اجتناب داشت و اقوام دوستش میداشتند»
[ویرایش] نظرات اهل سنت
الیافعی: و آن کس که امر به قتل حسین بن علی رضی الله عنه کرد و آن کس که او را به قتل رساند و آن کس که آن را حلال دانست و راه را برای قتل حسین بن علی فراهم داشت همهٔ اینها کافر هستند و مستحق لعن شذرات من ذهب / ابن العماد الحنبلی: ۱ / ۶۸.
التفتازانی(شرح عقاید النفسیه): حق این است که یزید به قتل حسین رضایت داد و او را چنین بشارت دادند و به اهل بیت رسول اهانت کرد پس لعنت خدا بر وی و بر یاران و همراهان اوست.
الذهبی: یزید ناصبی غلیظ و تندخویی بود که اخلاق سگان را داشت و مسکر مینوشید و از هیچ معصیت و منکری روی گردان نبود. دولتشش به قتل حسین آغاز گشت و به ویرانی کعبه تمام یافت (المصدر)
ابن کثیر: به راستی یزید پیشوایی فاسق و کافر و شایستهٔ لعن بود. البدایه ۸/۲۳۸
المسعودی: و یزید مردی ستمگر و ظالم و فاسق بود و مسوول در قتل نوادهٔ رسول خدا صلی الله علیه و سلم و اصحاب او رضی الله عنهم است. او آشکارا شراب مینوشید و با سگان مینشست. اخلاقش اخلاق فرعون بود. جز این که فرعون در امر رعیت مدارا بیشتر مینمود تا وی و انصاف بیشتر داشت و تدبیر بیشتر. مروج الذهب : ۳ / ۸۲.
علمای بسیار دیگر از جمله سبط بن الجوزی، القاضی ابویعلی، جلالالدین سیوطی، ابن حزم، شوکانی، جاحظ، شیخ محمد عبده و القرضاوی همه یزید را کافر و فاسق دانسته و رای به جواز لعن یزید دادهاند.
ابوحامد محمد غزالی طوسی عالم شافعی که مدرس مدرسه نظامیه ی بغداد بود فتوایی مبنی بر عدم جواز لعن یزید صادر کرد. غزالی نوشت: «دخالت یزید در کشتن حسین بن علی مسلم نیست و اگر هم باشد قتل نفس فسق است نه کفر، به علاوه ممکن است که یزید توبه کرده باشد و از همهٔ اینها گذشته لعن انسان که سهلست، لعن حیوان هم صحیح نیست و رسم لعن و نفرین ناپسند است زیرا که خداوند لعنتگران و ناسزاگویان را دوست ندارد» غزالی هر چند فتوای منع لعن یزید را صادر کرد اما با مسامحه و پرده پوشی بر نابکاریهای یزید مخالف بود. بر اعتقاد بعضی این فتوای غزالی به خاطر تعصب ناخودآگاه وی بر ضد شیعه و اصرار شیعه بر لعن یزید بود.
[ویرایش] وفات
یزید در شام بر اثر بیماری وفات یافت و در همان جا مدفون گشت. طبق وصیّت او پسرش معاویه دوم به خلافت رسید.
[ویرایش] منابع
Wikipedia contributors, «Yazid I,» Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Yazid_I&oldid=82605305 (بازبینی ۲۵ اکتبر ۲۰۰۶).

