نیمی خدایی و نیمی شیطانی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

نام: نیمی خدایی و نیمی شیطانی ، 天龍八部 ، Tian Long Ba Bu

ژانر: درام ، ووشیا

قسمت ها: 40

تاریخ انتشار: 2003


بازیگران


خو جون ( چیااو فون ) Hu Jun as Qiao Feng

جیمی لین ( دوآن یو ) Jimmy Lin as Duan Yu

گوا خو ( شی جو ) Gao Hu as Xu Zhu

کریستال لیو ( وان یو یان ) Crystal Liu as Wang Yu Yan

لیو تااو ( آ جو ) Liu Tao as Ah Zhu

چن هااو ( آ زی ) Chen Hao as Ah Zi

شیو چین ( مو رون فو ) Xiu Qing as Mu Rong Fu

کریستی چون ( ما فو رن ) Christy Chung as Ma Fu Ren

تون جن جون ( دوآن جِن چون ) Tong Zhen Zhong as Duan Zheng Chun

جی چون خوآ ( دوآن یوآن چین ) Ji Chun Hua as Duan Yuan Qing

ما یو کو ( یو تان جی ) Ma Yu Ke as You Tan Zhi

جیان شین ( مو وان چین ) Jiang Xin as Mu Wan Qing



تهیه کننده: جان جی جون ( Zhang Ji Zhong )

کارگردانان: یو مین ( Yu Min )، جو جوئه لیان ( Ju Jue Liang )، جو شیااو وِن ( Zhou Xiao Wen )

نویسنده نمایش تلویزیونی: چن ئی شین ( Chen Yi Xing )

موسیقی: جااو جی پین ( Zhao Ji Ping )


خلاصه سریال


سریال نیمی خدایی و نیمی شیطانی بر گرفته از رمان جین یون با همین نام است. ماجرای فیلم درباره سه شخصیت، رئیس گروه گدایان چیااو فون، شاهزاده دالی دوآن یو و راهب شائولین شی جو است.

چیااو فون ( که بعدا شیااو فون نامیده می شود ) یک مبارز خیلی خوب و همچنین شهرت بسیار زیادی داشت با گفتگو عامیانه « در شمال چیااو فون و در جنوب مو رون ». وقتی او می فهمه که یک چیدان است، مجبور می شود که ریاست گروه را رها کند. چیااو فون می خواست تا انتقامش را از کسی که والدینش را کشتن بگیرد. او دوآن یو را ملاقات می کند که یک شاهزاده از دالی هست، و آنها با هم بردار پیمانی می شوند. استاد و ناپدری ومادری او کشته می شوند و مردم او را متهم می کنند.

در طی سفرش برای پیدا کردن قاتل، آ جو را ملاقات می کند و عاشق او می شود. آنها از طریق خا نم ما می فهمند که دوآن جن چون پدر دوآن یو ، همان قاتل است. وقتی چیااو فون می خواست دوآن جن چون را بکشد، آ جو فهمید که دختر دوآن هست. آ جو نمی خواست چیااو فون پدرش را بکشد برای همین به شکل پدرش تغییر قیافه داد. و این باعث شد چیااو فون تصادفا او را بکشد. قبل از این که آ جو بمیرد از چیااو فون خواست که از خواهرش آ زی مراقبت کند.

آ زی یک دختر شر بود که عمیقا چیااو فون را دوست داشت. یو تان جی می خواست از چیااو فون بخاطر کشتن پدرش انتقام بگیرد. و همچنین او آ زی را در اولین نگاه دوست داشت و مشتاق خدمت کردن به او بود. در حادثه ای آ زی به خاطر این که استادش به طرف چشم او مقداری سم پرتاب کرد کور شد. یو تان جی مایل بود که چشم هایش را به آ زی بدهد تا دوباره او بتواند ببیند.

دوآن یو شاهزاده دالی بود و ازآن موقعی که مجسمه وان یو یان را در غار دید عاشقش شده بود. او کونگ فو پر قدرتی را در غار یاد گرفت. در ابتدا او عاشق مو وان چین بود، ولی آنها فهمیدن که با هم برادر و خواهر هستند. او بعدا وان یو یان را ملاقات کرد و عاشقش شد ولی او فقط پسر خاله اش مو رون فو را دوست داست. بالاخره وان یو یان فهمید که پسر خاله اش فقط در فکر پادشاه شدن است و اصلا به او توجه نمی کند بنابراین با دوآن یو همراه شد.

شی جو یک راهب درست کار و مودب شائولین و هم خیلی ضعیف بود و نمی توانست مبارزه کند. او بطور تصادفی برنده مسابقه شطرنج شد و نیروی زیادی از یک مرد پر قدرت دریافت کرد. در طول سفر او با لااو لااو و لی چیو شویی برخورد و از آنها کونگ فو یاد گرفت. لااو لااو و لی چیو شویی از همدیگر عمیقا تنفر داشتند و در آخر هر دو به خاطر انتقام مردند. لااو لااو شی جو را به شی ها برد و او را مجبور کرد که گوشت بخورد و عاشق یک دختر شود. بعد از اینکه او مُرد شی جو با آن دخترازدواج کرد .