رابرت اوون

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

رابرت اوون Robert Owen ، مبتکر سوسياليسم تعاونی است که افکار خود را در اسکاتلند و نيز در يک منطقه کشاورزي در آمريکا به معرض تجربه گذاشت.

اوون با اين عقيده که جامعه بايد عاري از فقر، جنايت و مرض باشد و مردم با شادي و خوشبختي و بدون ترس و هراس از آينده و در نهايت خوش بيني زندگي کنند، طرح مدينه فاضله خود را نوشت تا يک الگو براي سراسر جهان شود و نخستين مدينه فاضله را به نام نيو لانارك New Lanark به وجود آورد.

اوون گفته است که بشر از طريق آموزش و ارتقاي سطح آگاهي هاي خود و با زندگاني برادروار مي تواند به نيکبختي و پيشرفت دست يابد و بايد بهترين آموزش و پرورش و بهداشت يكنواخت و مطلقا رايگان برايش فراهم شود و وسايل تفريح و ورزش نيز عمومي و رايگان باشد.

اوون همچنين گفته است که « دانش و مهارت » بزرگ ترين ثروت فرد و جامعه است ؛ بنابراين وسيله کسب دانش و مهارت براي همه کساني که خواهان و مستعد آن باشند بايد فراهم و در دسترس همگان باشد. مديريت جامعه بايد حرف نداشته و خالي از هرگونه ضعف باشد و مردم به تحقيق بدانند که براي اداره جامعه چه کساني را انتخاب کنند و اين انتخاب بايد عالما و عامدا باشد ، بنابراين بايد دسترسي منصفانه به شناخت چنين افرادي وجود داشته باشد. وي معتقد نبود که دوره يک نماينده بايد به اتمام برسد تا کنار برود. طبق آموزش هاي او ، اعضاي جامعه بايد بتوانند هر وقت که احساس کنند در انتخاب نماينده اشتباه کرده اند او را برکنار سازند. به عقيده او ، جبران اشتباه

بايد فوري باشد. به اشتباه نمي توان مهلت داد.

اوون به جاي به کار بردن واژه سوسياليسم ، از فرضيه خود به هماهنگي جهاني انسان ها و جوامع بشري نام برده و داشتن زندگاني خوب و خوش بيني و اميد را حق انسان خوانده و گفته است که پيشرفت صنعت و تكميل ابزارها ( تکنولوژی) بشر را آسوده تر و زحمتش را کمتر مي کند.

اوون اين عقيده را اعلام داشت که کشاورزي و صنعت و ساير منابع توليد که محصول آنها مورد نياز همگاني مردم است بايد به صورت تعاوني اداره شوند و محصول آنها مستقيما از توليد کننده به دست مصرف کننده برسد تا به سود هر دو طرف باشد و گفت که در اين صورت است که افراد في مابين (دلال ها ) که بدون انجام كار مفيد، از توليد کننده و مصرف کننده استفاده مي برند جذب کار توليدي مي شوند و جامعه نيرومند و ثروتمند مي گردد و طبقات اجتماعي به تدريج از ميان مي روند و يا تفاوت سطح اين طبقات به حداقل مي رسد و کينه و عقده ( تنفر ) که مسبب بسياري از ناهنجاري هاست از ميان مردم رخت بر مي بندد.

اوون با فروش هرگونه زمين مخالف بود و زمين و منابع زير زميني و آبها را همانند هوا متعلق به همگان مي دانست که بايد در دست دولت به عنوان نماينده و مباشر جامعه باشد و اين منابع ملي را از طريق اجاره براي بهره برداري واگذار کند و اگر موجر در صدد بهره برداري برنيايد سند اجاره باطل خواهد بود. به اين ترتيب فرد تنها مالک آن چيزي بايد باشد که در زمين استيجاري به وجود مي آورد ( اصطلاحا اعياني).

فرضيه " اوون " دولت ها را مکلف مي کند که با وضع قوانين و اجراي دقيق آنها توزيع ثروت را ميان مردم متعادل کنند تا جرائم و فساد به حداقل برسد و از كينه و نارضائي كه عصيان نتيجه آن است اثري نباشد.

از اواخر قرن 19 و در طول قرن 20 تاسيس هرگونه شرکت تعاوني( توليد ، مصرف و خدمات ) و اموري از قبيل سهيم كردن كاركنان در سود شركتها و واگذاري موسسات به كاركنان آنها و فروش سهام شركتهاي عمومي ( به صورت محدود و مشروط ، نه در بورس و به طور نامحدود ) تقليد ناقصي از افکار اوون است که وسيعا هم مورد سوء استفاده قرار گرفته است. بسياري از جامعه شناسان افکار اوون را عملي ترين راه سوسياليستي کردن(محدود) جوامع مي دانند که با روانشناسي، عادات و رسوم مردم هم درگيري نخواهد داشت. برخي از اسلام شناسان غرب ، انديشه هاي « اوون » را بيش از هر فرضيه پرداز اروپايي ديگر ، نزديك به تعاليم اسلامي مي دانند كه تاكيد بر تعاون در امور و محدوديت مالكيت و نفي بهره بانكي و رد اجحاف ، احتكار و كم فروشي ( فرمول عرضه و تقاضا ) دانسته اند.