بحث:قاطر
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
آیا حیوانی که از اسب نر و الاغ ماده بهدست میآید در فارسی نامی دارد؟ یابو؟ در انگیسی به آن hinny میگویند. Aliparsa ۲۲:۳۱، ۳ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- برای من هم این مدتها سؤال بود.
- من در یک لغتنامهٔ عمومی قاطر را برای هر دو دیدهام: فرهنگ سعدی--> قاطر: [...] استر [...] «مادرش اسب و پدرش خر باشد یا بعکس.» (حامدی ربانی، فرهنگ فارسی به فارسی سعدی چاپ اول: ۱۳۷۱ پوریا.)
بهآفرید ۰۰:۰۰، ۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
-
- ممنون از توضیح. قاطر برای هردو را شنیده بودم. فکر نمیکنم از فرهنگها کاری برآید. باید از conneseure این فن یعنی دامپزشک با تجربه و مالدار و قاطرچی پرسید. Aliparsa ۰۳:۱۲، ۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- من هم برای همین میانویکی اضافه نکردم. چون تعریف en:Hinny و en:Mule روشن است، اما این که ترجمهٔ فارسی هر کدام چیست را هنوز شک دارم ▬ حجت/بحث ۰۷:۱۸، ۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- من هم فکر کنم قاطر اسبمادر اصیلتر باشد و آن یکی نام دیگری بدارد. چرا که مثل معروف است که از قاطر پرسیدند پدرت کیست گفت مادرم اسب است. بهآفرید ۰۸:۴۷، ۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- قاطری که مادرش اسب باشد مرغوبتر ومتحملتر و کمی بزرگتر از آن دیگریاست. به همین دلیل در ایران همیشه قاطر مادرش اسب است. از لحاظ ترجمه و میانویکی: mule که قاطر است. بحث این است که hinny را چه میگویند. Aliparsa ۰۸:۵۳، ۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- من هم فکر کنم قاطر اسبمادر اصیلتر باشد و آن یکی نام دیگری بدارد. چرا که مثل معروف است که از قاطر پرسیدند پدرت کیست گفت مادرم اسب است. بهآفرید ۰۸:۴۷، ۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- من هم برای همین میانویکی اضافه نکردم. چون تعریف en:Hinny و en:Mule روشن است، اما این که ترجمهٔ فارسی هر کدام چیست را هنوز شک دارم ▬ حجت/بحث ۰۷:۱۸، ۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
- ممنون از توضیح. قاطر برای هردو را شنیده بودم. فکر نمیکنم از فرهنگها کاری برآید. باید از conneseure این فن یعنی دامپزشک با تجربه و مالدار و قاطرچی پرسید. Aliparsa ۰۳:۱۲، ۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
janine ghater nemitavanad dar raheme khar roshd konad va chenin mojoodi be vojood nemiaayad. yaa hagh.--سرهنگ ۱۶:۲۶، ۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] قاطر اسبپدر
اول این که مثلی که بالا زده شد (توسط بهآفرید) خیلی جالب بود. دوم این که من به هر منبعی دستم رسید سر زدم. اصطلاح «قاطر»، «استر» و «چمنا» در مورد هر دو حیوان (اسبمادر و اسبپدر) به کار میرود. به خاطر این که نوع اسبپدر خیلی نادرتر است (امیدوارم جا به جا نگویم) نوع اسبمادر در ایران خیلی بیشتر شناخته شدهاست. (علت هم ظاهراً این است که احتمال رشد جنین مخلوط در رحم اسب بیشتر است تا در رحم خر).
حالا نظر من: مقاله را به Mule اینترویکی کنیم، اما در متن مقاله توضیح بدهیم که کلمهٔ قاطر در فارسی برای هر دو به کار میرود، و ترجمهٔ انگلیسی هر حالت را هم توضیح بدهیم ▬ حجت/بحث ۱۶:۰۴، ۴ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)

