شعر بندتنبانی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
به اشعاری که از نظر انسجام معنایی، قافیه و غیره اشکالات بزرگ داشتهباشند و فاقد ارزش ادبی باشند اصطلاحاً شعرهای بَند تُنبانی گفته میشود.
[ویرایش] وجه تسمیه
احتمالاً از آنجا که بند تنبان چیزی کمارزش تلقی میشود و چیزی است که با یک عمل کشیدن شلوار را بطوری موقتی سر جا نگه میدارد این تشبیه در باره آنگونه شعرها انجام شدهاست.
اشعار سست و بی مایه را به علتی بندتنبانی می خوانند که بافندگان بندِ تنبان که در افغانستان به آن ایزاربند نیز گویند برعکس جولاهان پارچه باف، آن را سخت و یک تکه نمی بافند؛ بلکه تارهای بافت را به فاصله پنجاه میلیمتر دور از هم از لای تنسته (تار) عبور می دهند و به این ترتیب بند تنبان در پایان بافت به صورت تور یا جالی معلوم می گردد. و دودیگر اینکه تاری را که برای بافتن بند تنبان انتخاب می کنند، تار خام است. تاری که مانند مواد پارچه بافان تاب داده نشده و نخستین مرحله ی تبدیل پنبه به تار می باشد. ازینرو جا دارد که اشعار سست و بی مایه را به بافت سست بند تنبان تشبیه نموده آن را شعر بند تنبانی بخوانند.
کلنگ پرنده بزرگ از راسته پا درازن...( فرهنگ معین ص 3038) شعر بند تنبانی که نوشته اید به این صورت است! کلنگ از اسمان افتاد و نشکست، وگرنه من کجا و بی وفائی. پس از انقلاب خیلی از اشخاصی که به خارج آمدند خود را شاعرو نویسنده و نقاش و روزنامه گار ... برای گرفتن پناهندگی معرفی کردند که در ایران تحت فشار بودند.اکثر این اشخاص کمترین سوادی نداشتند. بنا به مصداق ضربالمثل معروف گ.. در بازار مسگرها و لاف در غربی . پس از مدتی دروغهای خودشان باورشان شد، و از پنبه زنی تنها پف نم زدنش را یاد گرفته بودند. و اشعار شعرای نامدار را با غوض کردن چند واژه به نام خودشان می کردند.

