بحث:روحانی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
روحانی به روحانی هر دینی چه الهی چه غیر الهی گفته میشود! منظور اینکه حتما نیازی نیست که اون دین الهی باشه.: سپهرنوش/بحث (۱۰:۱۹) ۱۷ اردیبهشت ۱۳۸۶
[ویرایش] بهائیت
مقاله در مورد روحانیت است نه اجتهاد. چنین نوشتاری به روحانیت بهائی نمیپردازد بلکه به تفاوت بهائیت با اسلام در مساله اجتهاد اشاره و تاکید دارد. سپهرنوش/بحث ۳۱ مرداد ۱۳۸۶ ۱۷:۲۴ (UTC)
- شما از دید روحانی اسلام به قضیه نگاه میکنید و برای همین درک روحانی دیانت بهائی برایتان مشکل است. در ضمن خوب بود بحث هایتان در مورد دیانت بهائی و بهائیت را به یاد میآوردید، این نوعی توهین به خودتان و حرفهای خودتان است. Taeedxy ۱۷:۳۸، ۲۲ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
-
- شما آمدهاید در مقاله «روحانی» مینویسید در بهائیت «مجتهد» نداریم!!! چه کسی نافرم به قضیه نگاه میکند؟ من یا شما؟
اگر برایتان دشوار است که از بالا به خود نگاه کنید میتوانید از بالا به من بنگرید.
سپهرنوش میرود در مقاله توبه، ذیل عنوان «توبه در اسلام» مینویسد: در اسلام توبه نزد کشیش(یا روحانی) نداریم، مسلمانان معتقدند هر کسی که از اعمال و رفتار خود پشیمان شد خود میتواند مستقیماً از خدا درخواست بخشش کند پس چیزی به نام توبه نزد کشیش نداریم!
در اینجا سپهرنوش به توبه در اسلام پرداخته یا به توبه در مسیحیت تاخته؟! سپهرنوش/بحث ۳۱ مرداد ۱۳۸۶ ۱۸:۰۱ (UTC)
- شما آمدهاید در مقاله «روحانی» مینویسید در بهائیت «مجتهد» نداریم!!! چه کسی نافرم به قضیه نگاه میکند؟ من یا شما؟
-
-
- به توبه در اسلام پرداخته. Taeedxy ۱۸:۰۶، ۲۲ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
-
- با حذف به همین دلیل مشکلش حل میشد. نمیشد؟ اینکه این طبقه وجود ندارد به نظرم باید باشد. نوید ۹ شهریور ۱۳۸۶ ۱۶:۳۴ (UTC)
-
-
- فکر کنم تفاوت در اینجا است که اگر در اسلام آمده بود که جدول مندلیف نباید باشد، آن وقت شما در جدول مندلیف مینوشتید که اسلام گفته نباید باشد. درست است؟ مجتهد نوعی روحانی نیست؟ نوید ۹ شهریور ۱۳۸۶ ۱۶:۴۲ (UTC)
-
-
-
-
- مجتهد را بگیرید گردو، روحانی میشود گرد. که کمی متفاوتاند. در بهائیت فکر میکنم «ایادی امرالله» چیزی بین این دو باشند. سپهرنوش/بحث ۱۵ شهریور ۱۳۸۶ ۰۹:۵۱ (UTC)
-
-
-
-
-
-
- وظیفه ایادیان امرالله چیزی غیر از تفسیر و تاویل آیات و احکام بود. ولی تا آنجا که میدانم، طبقه روحانی و مجتهد گروهی در دیانت اسلام هستند که وظیفه تفسیر آیات و استخراج جزئی ترین احکام را دارند و مردم در چگونگی اجرای تعالیم و احکام از آنها پیروی میکنند. و این دقیقا چیزی است که در تعالیم بهائی بر عهده فرد فرد افراد جامعه گذاشته شده و هر کس خودش میتواند احکام و تعالیم را درک کند و اجازه ندارد که در این موارد از کسی تقلید کند. و در اصل این طبقه حذف شدهاست. نوید ۱۵ شهریور ۱۳۸۶ ۱۵:۴۲ (UTC)
-
-
-
-
-
-
-
- جواب سپهرنوش از چه دیدی قانع کننده است؟ از همان دیدی که گفت اصلا دانشگاه بهائی وجود ندارد و شما هم گفتید بله بله...!؟ نیات افراد در بحثها و دیدگاههای یک طرفه شان هم به من چه! Taeedxy ۱۶:۰۹، ۶ سپتامبر ۲۰۰۷ (UTC)
-
-
-
جواب نوید: چه اینجا و چه در مقاله اصلی، فقط گفتهاید ایادی امرالله چه نیستند. بهتر آن است که بگویید چه هستند تا بهتر بشود نظر داد. اما در مورد روحانی. خود عبارت روحانی معنای دقیقی ندارد. به طور کلی به هر فرد معنویای میتوان روحانی گفت. شما روحانی و مجتهد را دقیقاً یکی میگیرید و با آن حساب ایادی امرالله را کنار میگذارید در صورتی که ایادی امرالله از نظر من نوعی از روحانیهای بهائی(نه مجتهدهای بهائی) هستند. سپهرنوش بحث ۱۹ شهریور ۱۳۸۶ ۱۸:۵۱(UTC)
جواب تایید: سپهرنوش گفته بود: «ممکن است وجود نداشته باشد». اما اگر از همان نظر هم بررسی کنیم(با دقت و با توجه به منابع معتبر) میبینیم پر بیراه هم نگفته بود! یک دفتر و دستکی راه انداختهاند و مدارکی هم میدهند، اما وجود دانشگاهی به این نام محل تردید است که توضیحاتش را در صفحه خودش خواهم داد. (اگر عمری بود) سپهرنوش بحث ۱۹ شهریور ۱۳۸۶ ۱۸:۵۱(UTC)
- در هر دیانتی طبقهای وجود دارد، یک جا کشیش و پاپ است، یک جا آخوند یا مجتهد، و یک جا هم خاخام و غیره . حالا اسم این طبقه به نظر من روحانی است. شاید روحانی معانی دیگری هم داشته باشد. ولی این مقاله در مورد این طبقه است. اگر اسم دیگری دارد بفرمائید تا منتقل کنیم، ولی من هرچه فکر میکنم موردی به ذهنم نمیرسد. در مقاله «ایادی امرالله» هم نگاه کردم، دقیقا هر دو وظیفهشان و تنها همان دو وظیفه ذکر شدهبود. آنها مطلع بر احکام دین نیستند و حرفی که بزنند با برداشت یک فرد عادی از تعالیم و احکام فرقی ندارد. در اصل تعلیمات دینی و حوزوی ندیدهاند و علوم دینیشان جدا از موقعیتشان است. نوید ۲۰ شهریور ۱۳۸۶ ۱۶:۰۷ (UTC)

