سوارکاری

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

مقدمه:

سوارکاری از ورزش هايی است که در چند دهه ی اخير مورد توجه خاصی قرار گرفته اند, با اين وجود سابقه ای طولانی داشته است و می توان آن را از کهن ترين ورزش ها به شمار آورد. اين ورزش امروزه نه تنها به عنوان يک رقابت سالم و مفيد, بلکه به عنوان سرگرمی و به منظور گذراندن اوقات فراقت مورد توجه قرار گرفته است, و با اين که نسبت به بسياری از ورزش ها پر هزينه به نظر می رسد, هر ساله تعداد بيشتری طرفدار به سوی خود جلب می کند. سوارکاری و پرورش اسب در اسلام نيز بسيار توصيه شده است و جايگاه ويژه ای دارد. رسول اکرم فرموده اند: "به فرزندان خود، سوارکاری، تيراندازی و شنا بياموزيد." همچنين در حديثی از ايشان آمده است: "پيشانی اسب ها تا روز رستاخيز جايگاه خير و برکت است. " خداوند نيز در قرآن کريم می فرمايند: " و اعدوا لهم ما استطعتم من قوّه و من رباط الخيل ترهبون به عدو الله و عدوکم " " هر چه در توان داريد, از نيرو و اسب های آماده بسيج کنيد, تا با اين (تدارکات), دشمن خدا و دشمن خودتان را بترسانيد. " همچنين, اسب و قاطر و الاغ را وسيله ی سواری و زينت مناسب معرفی می کنند و می فرمايند: " و الخيل و البغال و الحمير لترکبواها و زينه و يخلق ما لا تعلمون" "و اسبان و استران و خران را (آفريد) تا بر آن ها سوار شويد و (برای شما) تجملی (باشند) و آن چه را که نمی دانيد می آفريند."



سوارکاری چيست؟

سوارکاری ورزش, هنر و روش هايی است که به سوار شدن و هدايت کردن اسب مربوط می شود. ويژگی اين ورزش اين است که انسان و مرکب (معمولاً اسب) را متحد می سازد, بنابرين موفقيت اسب و سوارکار به ارتباط و اعتماد و احترامی که آن دو برای يک ديگر قائل اند, بستگی دارد.



تاريخ سوارکاری :


سوارکاری ورزشی بسيار قديمی است که از ديرباز به منظور جنگيدن يا پيام رسانی به افراد آموزش داده می شد.

تاريخ رام کردن اسب هنوز به درستی شناخته نشده است. باستان شناسان با توجه به قديمی ترين آثار بر جای مانده از پيشينيان در رابطه با رام کردن اسب ها, معتقدند که اولين اسب های اهلی به بيش از سه هزار سال قبل از ميلاد بر می گردند. قبل از آن اسب به منظور تهيه ی غذا شکار می شده است. البته باستان شناسان در بعضی نقاط از اروپای شرقی دهانه هايی پيدا کرده اند که به شش هزار سال قبل از ميلاد بر می گردند. اين نشان می دهد که انسان از آن زمان سعی داشته است که اسب را رام کند و از آن بهره ببرد, ولی به دليل سرعت آن در فرار موفق نشده است. قديمی ترين آثار در اروپای شرقی, شمال قفقاز و آسيای مرکزی يافت شده اند.

اگرچه اهلی ساختن اسب در مقايسه با حيواناتی چون سگ (نه هزار سال قبل از ميلاد) و گوسفند و بز (پنج هزار سال قبل از ميلاد) مؤخر بود, با اين وجود تحول عظيمی در زندگی انسان به وجود آورد. انسان نه تنها از گوشت و شير اسب بهره می برد, بلکه برای جابه جايی نيز از او استفاده می کرد. نکته ای جالب در اين باره اين است که مورخان عقيده دارند که مردم قبل از يادگيری چگونه سوار شدن بر اسب, از ارابه استفاده می کردند. آنان برای اين فرضيه خود دو دليل عمده ارائه می کنند:

1- فسيل های پيدا شده نشان می دهند که اسب های آن دوره برای حمل انسان بسيار کوچک بوده و قد آن ها (بلندی شانه) به بيش از ۱٤٠ سانتی متر نمی رسيد. ۲- قبل از آن که اسب توسط انسان رام شود, مردم از ارابه استفاده می کردند و آن ها را به حيواناتی از قبيل گاو يا الاغ وحشی می بستند. بستن ارابه به اسب های کوتاه قد خيلی دشوار نبود, در حالی که سوار شدن بر کمر اسب باعث وحشت و رم کردن آن می شد.

مهار و تربيت کردن اسب ها در زندگی مردم اوراسيا تحول و تاثيرات فراوانی به دنبال داشت. در حالی که در گذشته طی کردن مسافت هاي طولانی غير ممکن به نظر می رسيد, انسان توانست به کشف سر زمين های جديد و کشور گشايی بپردازد. کم کم وسايلی برای هدايت و تسلط بيشتر بر اسب مانند زين و رکاب (که از اختراعات چينی ها می باشند) ساخته شدند و در اختيار سوارکاران گرفتند. تربيت و پرورش اسب نيز, به خصوص در خاور ميانه اهميت بسياری يافت و صحرا نشينان اين مناطق به پرورش و نگاه داری اسب های اصيل عربی پرداختند. سوارکاری تا اواخر قرن پانزدهم ميلادی, بيشتر در جنگ ها معمول بود. البته در بعضی از کشور ها مانند ايران باستان, به عنوان ورزش و سرگرمی نيز مورد توجه قرار می گرفت (مانند بازی چوگان), ولی جنبه ی هنری آن از اواخر قرن پانزدهم ميلادی به بعد اهميت يافت. بلاُخره در اواخر قرن نوزدهم ميلادی, با پيشرفت صنعت و جايگزين کردن اسب ها توسط ماشين آلات, سوارکاری جنبه ی ورزشی و سرگرمی که امروزه مشاهده می شود را به خود گرفت.


برقراری ارتباط با اسب :

اولين گام يادگيری سوارکاری ، يادگيری ارتباط برقرار کردن با اسب است. سوارکار بايد بتواند خلق و خوی اسبی را که قرار است سوار شود درک کند و با او به خوبی ارتباط برقرار کند, تا اسب فرمان های او را بهتر درک کند و انجام دهد. سوارکار می تواند از روی حرکات و برخی اعمال اسب متوجه منظور او شود. حرکات گوش های اسب در اين مورد بسيار مؤثر است. به طور مثال, هنگامی که اسب گوش هايش را به سمت جلو می چرخاند و سرش را بالا می گيرد, به اين معناست که صدايی او را نگران کرده است و او با دقت در حال پيدا کردن منبع صداست. و يا هنگامی که اسب گوش هايش را در جهات مختلف می چرخاند و حرکت می دهد, به اين معناست که با دقت اطرافش را تحت نظر دارد. گوش هاي مايل به سمت پايين در دو طرف سر اسب, نشان دهنده ی تسليم شدن و اطاعت اسب هستند. البته اين حالت گوش ها در صورتی که لب ها به سمت پايين افتاده باشند, نشانه ی خواب آلودگی است. اسبی که گوش هايش را می چرخاند و زبانش را بيرون می آورد, قصد سر به سرگذاشتن و بازی با سوارکار را دارد. اگر اسب گوش هايش را به سمت جلو مايل کند و سرش را کمی خم کند, يعنی به سوارکار (يا هر کس ديگری) اعتماد دارد. اگر گوش هايش را به سم عقب بچرخاند, يعنی چيزی باعث بی اعتمادی يا عصبانيت و ناراحتی او شده است. در صورتی که گوش هايش را به سمت عقب بخواباند, يعنی بسيار خشمگين است و يا اين که به شدت ترسيده است. در اين صورت اسب می تواند بسيار خطرناک باشد و حمله کند. حرکت سر و پاهای اسب نيز می توانند در درک منظور او کمک کنند. اسبی که سرش را کمی پايين می آورد و ناگهان به شدت تکان می دهد, بد خلقی خود را نشان می دهد. هنگامی که پاهای جلويش را بر زمين می کوبد, عصبانيت يا بی قراری خود را ابراز می کند, در حالی که وقتی اسب پاهای عقبش را بر زمين می کوبد, می خواهد بفهماند که چيزی باعث ناراحتی او شده است (مثالاٌ مگس و ...).




شاخه های مختلف سوارکاری:


سوارکاری شاخه های متعددی دارد که به طور کلی در دو دسته قرار می گيرند:

١) مسابقات اسب دوانی : اين مسابقات از دوران قديم در بسياری از تمدن ها همچون يونان و روم باستان وجود داشته است. مسابقات يورتمه و تاخت از مسابقات رايج اسب دوانی هستند.

- مسابقات يورتمه (سوار بر اسب يا ارابه), که در آن ها هدف نفر اول رسيدن به خط پايان است, بدون اين که اسب با سرعت گرفتن شروع به تاختن کند. تاختن اسب باعث حذف شدن سوارکار از دور مسابقه می شود.

- مسابقات تاخت, که در آن ها نيز هدف اول رسيدن به خط پايان است, اما اين بار با تاخت. مسافت اين مسابقات بين ۴۰۰/ ۲ و ۶۰۰/۱ است. نوعی ديگر از مسابقات تاخت, همراه با مانع است و اسب بايد از روی آن ها بپرد. مسافت اين مسابقات با توجه به نوع مانع متفاوت است.

٢) ساير مسابقات سوارکاری: شاخه های متعددی در آن جای می گيرند که در آن ها هدف بردن مسابقه ی دو نيست. در اين جا به برخی از اين ورزش ها اشاره شده است:

- مسابقات ارابه رانی, که معمولاً دارای سه مرحله هستند: مرحله ی درساژ (که در آن شيوه و جذابيت نمايش و رفتار و حرکات اسب سنجيده می شود.), مرحله ی ماراتون (که امتحانی زمان بندی شده است و از قسمت های مختلفی تشکيل شده است و مهمولاً دارای موانعی طبيعی يا مصنوعی است. در آن مهارت, توانايی جسمی و سرعت اسب سنجيده می شود.) و مرحله ی آخر که عبارت است از حرکت در راه هايی که از اطراف, توسط توپ هايی (يا چيزهای ديگری) محدود شده است. گذشت مجاز وقت يا افتادن توپ باعث از دست رفتن امتياز می شود. تعداد اسب هايی که ارابه را می کشند به نوع مسابقه بستگی دارد و به جز در مواردی خاص, بيش از چهار عدد نيستند.

- درساژ (حرکات نمايشی اسبهای تربيت شده), که در آن کيفيت ارتباط ميان سوارکار و اسب سنجيده می شود. اين مسابقات در زمين هايی مستطيل شکل به طول ۶۰ متر و عرض۲۰ متر برگزار می شوند, و سوارکاران به ترتيب در زمين حاضر شده و برنامه های خود را اجرا می کنند. اين برنامه ها می توانند مشخص شده يا آزاد باشند. داوران بر اساس تکنيک و دقت سوارکار و همچنين اطاعت و حرکات اسب و ارتباط ميان آن دو قضاوت کرده و بين صفر تا ده نمره می دهند. سوارکار بايد سعی کند حرکاتش برای هدايت اسب تا حد امکان مخفی باشد و ديده نشود, به طوری که احساس شود ارتباط ميان آن دو توسط تلپاتی (telepathy) انجام می گيرد. اين کار ممکن است به نظر تماشاگران بسيار آسان بيايد, در حالی که نتيجه ی تلاش بسيار چندين سال می باشد.

- مسابقات پرش,که از متداول ترين مسابقات سوارکاری در جهان می باشد.

- مسابقات استقامت, که هدف از آن ها طی کردن مسافتی طولانی (بين ۲۰ تا ۱۶۰ کيلومتر) در يک (و گاهی دو) روز است. اسب های عرب از بهترين نژاد ها برای اين نوع مسابقات هستند, زيرا جثه ای کوچک و مقاوم در برابر گرما و تمرينات سخت دارند. اسب های انگليسی نيز به دليل سرعتشان در اين زمينه مورد توجه بسياری قرار می گيرند.

- مسابقات وسترن يا آمريکايی, که ريشه ی آن ها به مسابقات گاوچرانی مربوط می شود.

- روديئو (Rodeo), که مسابقه با اسب های وحشی است.

- چوگان (Polo), که گفته می شود قديمی ترين ورزش گروهی است. اين ورزش در ايران باستان رواج و اهميت زيادی داشت, به همين دليل در اين جا به بررسی بيشتر آن می پردازيم.




چوگان:

اين ورزش بازی شاهان ناميده شده است (زيرا بيشتر در ميان پادشاهان و بزرگان رواج داشت) و از ورزشهای کهن ايرانی است. نام چوگان از نام چوبی که در آن استفاده می شود برگرفته شده است. اين بازی در ابتدا ورزشی عنوانی نظامی و جنگی داشت و سوارکاران ايرانی در آن استعداد اسب های جنگی خود را به نمايش می گذاشتند. چوگان به هنگام کشور گشايی داريوش اول در هند, در آن سرزمين رواج يافت. اروپاييان در زمان صفويان و در زمان استعمار خود در هند, با اين بازی آشنا شدند و آن را در سراسر اروپا پخش کردند. بعد ها نيز ورزش هايی از قبيل گلف و هاکی پديد آوردند که دسته های استفاده شده در اين بازی ها به همان چوب چوگان برمی گردد. اين ورزش در ايران پس از صفويان کم کم رو به فراموشی رفت. البته در زمان پهلوی, در ارتباط با اروپاييان, چوگان دوباره مورد توجه قرار گرفت, ولی مانند گذشته رواج نيافت. امروزه سعی می شود توجه بيشتری به اين ورزش نشان داده شود. همچنين اقداماتی برای تاُسيس زمين هايی سرپوشيده برای بانوان انجام شده است. مشخصه هاي زمين چوگان: طول و عرض زمين چوگان به ترتيب 274 و 145 متر است (البته در كشور آمريكا و آرژانتين اين ابعاد كمي از استاندارد رايج بزرگتر مي باشد). طول دروازه نيز 7 متر می اشد.

مدت زمان مسابقه: يك بازي چوگان به 6 دوره زماني ( چوکه ) كه هر كدام 7 دقيقه مي باشد تقسيم مي شود. البته اين استاندارد مربوط به كشور انگلستان مي باشد ولي در آرژانتين و آمريكا اين مدت زماني به هشت قسمت تقسيم شده و بين هر چوكه استراحتي معادل3 دقيقه و بين دو نيمه 5 دقيقه در نظر گرفته مي شود.

تعداد بازيکنان: در هر تيم چهار نفر بازی می کنند. نفر اول يک مهاجم است و کار او حمله و نيزکمک به مدافع است. نفر دوم نيز مهاجم است, ولی وظيفه ی او در دفاع مهم تر است. نفر سوم که معمولاً بهترين بازيکن تيم است, وظيفه دارد تا حرکات دفاعی را به ضد حمله تبديل کند. نفر چهارم نيز مدافع است و وظيفه دارد توپ را از دروازه دور کند. از آن جايی که چوگان بازی ای با روند سريع است, امکان دارد بازی کنان يک تيم در قسمت های مختلفی از زمين قرار گيرند که مربوط به وظيفه ی بازکن ديگر باشد. در اين حالت بايد وظايف آن بازيکن را انجام دهند تا به جای خود بازگردند.

هدف و قوانين بازی: هدف اين بازی فرستادن توپ در دروازه ی حريف می باشد. هنگامی که توپ از پشت دروازه خارج می شود, پرتاب توپ به تيم مورد حمله قرار گرفته تعلق می گيرد, مگر اين که خود اين تيم باعث خارج شدن آن شده باشد. در اين صورت به تيم مقابل يک پرتاب آزاد (از 84 متری محل خروج) تعلق می گيرد. پس از هر گل, دو تيم زمين خود را تعويض می کنند و داور توپ را در مرکز زمين قرار می دهد. در صورتی که دو تيم برابر شوند, وقت اضافی به آن ها تعلق می گيرد و اولين تيمی که گل بزند برنده اعلام می شود. هنگامی که بازيکنی به سمت جهتی که توپ در آن پرتاب شده است می تازد, تقدم با اوست در صورتی که (و تنها در اين صورت) که توپ در سمت راست او باشد. در اين صورت هيچ بازکنی اجازه ندارد راه او را سد کند, مگر آن که در فاصله ی معقولی قرار گيرد که هيچ جای خطر نباشد.

خطاهاي ورزش چوگان : 1- قطع مسير سواركاري كه در طول مسير خود در حال زدن توپ است و با اين کار, انداختن جان او در مخاطره. 2- ضربه زدن از جهت مخالف (از سمت چپ). 3- سواركاري و يا زدن ضربه به شكلي که براي ساير سواركارها خطرناك باشد.


انواع جريمه هاي بازي چوگان : 1- احتساب يك گل براي تيم مقابل درصورت برخورد خطرناك و يا خطاي عمد در نزديكي دروازه. 2- زدن يك ضربه آزاد از فاصله 27 متري در جهت مخالف دروازه, و قرار گرفتن مدافعين در پشت خط دروازه. مدافعين تنها زماني اجازه ی دخالت دارند كه ضربه زده شود. 3- زدن يك ضربه آزاد از فاصله 36 متري با همان شرايط . 4- زدن يك ضربه آزاد از فاصله 54 متري به طوری كه هيچ مدافعي تا فاصله 27 متري نقطه زدن توپ قرارداشته باشد. 5- زدن يك ضربه آزاد از وسط زمين (بدون وجود قانوني مانند آفسايد و... مانند فوتبال). 6- زدن يك ضربه آزاد از محل وقوع خطا. در اين شرايط هيچ مدافعي نبايد تا فاصله 27 متري از نقطه زدن ضربه قرار داشته باشد. 7- كورنر مانند فوتبال وجود ندارد ولي حركتي مشابه به شكل زير انجام مي گيرد : يك ضربه آزاد از فاصله 54 متري دروازه به اين شرط كه مدافعين در فاصله 27 متري از زدن ضربه قرارداشته باشند.

داوري در چوگان: بازي چوگان توسط دو سر داور و يك داور قضاوت مي شود. سرداوران براي اينكه در كم و كيف بازي قرار داشته باشند سوار بر اسب مي باشند. در صورت توافق بين كاپيتان هاي دو تيم مي توان قضاوت را به دو سرداور واگذار کرد ولي در صورت عدم توافق بين آن دو, تصميم گيري حكم قطعي به عهده داور سوم است.

شروع مسابقه چوگان : در ابتداي شروع مسابقه ، هر دو تيم در ميانه زمين و پشت خط مياني صف آرايي کرده و چيدمان مخصوص به خود را مي گيرند. سپس داور توپ را از فاصله 6/4 متري به ميان آنها پرتاب مي کند و بازي با تصاحب توپ از طرف يكي از دو تيم شروع مي شود.

توقف بازي: توقف مسابقه چوگان در شرايط معمولي فقط در زمان پايان يك چوكه, جهت استراحت و تعويض اسب ها صورت مي گيرد, ولي اگر در ميان يك چوكه يكي از اتفاقات زير رخ دهد داور مي تواند دستور توقف بازي را صادر نمايد: - زمين خوردن يكي از اسبها در حين مسابقه. - مصدوم شدن يك اسب بر اثر سانحه و يا اتفاقي غير منتظره براي يكي از اسب ها (در صورت زمين خوردن سوار كار از اسب به طوري كه اتفاق جدي براي سواركار رخ نداده باشد ، بازي همچنان ادامه خواهد داشت.).

نحوه ثبت امتيازات: زماني يك امتياز براي تيمي ثبت مي شود كه توپ از خط دروازه آشكارا بگذرد و داور صحت آن را تصديق نمايد. در صورتي كه توپ به قسمت فوقاني دروازه برخورد کند ثبت امتياز مشروط به تاُييد داور است.

اسبهاي چوگان : در ورزش چوگان معمولاً از اسبهاي كوتاه قد استفاده مي شود، بدين منظور پوني ها از جايگاه ويژه اي برخوردارند. در يك بازي معمولاً از يك اسب حداكثر در دو چوكه استفاده مي شود، البته بايد بين آن ها يك چوكه استراحت به اسب داده شود.

وسائل ضروري اسب در حين مسابقه چوگان : 1- بانداژ براي حفاظت چهار ساق اسب به منظور عدم برخورد ضربات توپ و يا چوب چوگان به ساق ها. 2- انتخاب دهنه (لگام) مناسب جهت كنترل هرچه بهتر اسب در حين مسابقه.

وسائل ضروري سواركار : 1- كلاه ايمني مخصوص چوگان 2- دستكش 3- شلاق چوگان كه اندازه آن تقريبا معادل 106 سانتيمتر مي باشد و علت آن نيز سهولت استفاده از آن حين مسابقه است. 4- چكمه سواركاري بدون بند 5- زانوبند اندازه چوب چوگان و توپ: چوب چوگان داراي طولي معادل 129 سانتيمتر مي باشد كه انتهاي آن به صورت استوانه اي است. معمولاً براي ساخت آن از چوب بامبو يا چوب هاي سبك و مقاومي همچون چوب درخت خرمالو استفاده مي شود. قطر توپ حدود نيز 25/8 سانتيمتر است و در حدود 141-127 گرم وزن دارد ، جنس توپ از چوب بيد و يا بامبو مي باشد. البته در بازي هاي تمريني از نوع پلاستيكي و فومي آن هم استفاده مي شود.




سوارکاری در ايران امروز:

امروزه سوارکاری در ايران بيش از در چند دهه ی اخير مورد توجه قرار گرفته است و باشگاه های مختلف به سرعت تاُسيس شده و در روند پيشرفت هستند. با اين وجود ايران هنوز در سطح جهانی برنده ی مقام خاصی نشده است, ولی با روند کنونی به زودی به چنين افتخاراتی دست خواهد يافت. سوارکاری بانوان نيز بسيار مورد توجه قرار گرفته است و بر طرفداران آن روز به روز افزوده می شود.

از باشگاه های استان تهران می توان موارد زير را مثال زد: باشگاه های ايران, ايران مهر, امام خمينی (ره), آراسب, الوند, اسواران, ... از سوارکاران برتر کشورمان نيز می توان آقايان کاظم وجدانی, امير کلانتری, کريم اصغری, مسعود مکاری نژاد و فرزين فتحليزاده, و خانم ها طاهره عبدی, هاله نيکويی, سحر رضاعی, سروناز مستجاب الدعوه و سارا رجبيون را نام برد.


منابع:

www.iranianhorse.com

www.aftab.ir

www.old.tebyan.net

www.cheval-et-sport.com