دادائیسم
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
دادا (دادائیسم، داداگری یا مکتب دادا) جنبشی فرهنگی بود که به زمینههای هنرهای تجسمی، ادبیات (بیشتر شعر) تئاتر و طراحی گرافیک مربوط میشد. این جنبش در زمان جنگ جهانی یکم در زوریخ سوئیس پدید آمد.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] پسزمینه و انگیزهها
دادائیسم را میتوان زائیدهٔ نومیدی و اضطراب و هرج و مرج ناشی از آدمکشیها و خرابیهای جنگ جهانی اول دانست. دادائیسم زبان حال کسانی است که به پایداری و دوام هیچ امری امید ندارند ،در واقع دادائیسم با همه چیز مخالف است حتی با دادائیسم. [۱]، غرض پیروان این مکتب طغیانی بر ضد هنر، اخلاق و اجتماع بود. آنان میخواستند بشریت و در آغاز ادبیات را از زیر یوغ عقل و منطق و زبان آزاد کنند و بی شک چون بنای این مکتب بر نفی بود ناچار میبایست شیوهٔ کار خود را هم بر نفی استوار و عبارتهایی غیرقابل فهم انشاء کنند. شاعران این مکتب کلماتی را از روزنامه جدا میکردند و با کنار هم گذاشتن آنها شعر میسرودند که جملاتی کاملا بی معنی پدید میآمد. یکی از بنیانگذاران دادائیسم میگوید در ساعت فلان بعد از ظهر فلان روز، در اتاق پشت میز بودیم و یکی داشت دست در دهانش میکرد. فرهنگ لغت را باز کردم و لغت دادا _ به معنی اسب چوبی بچهها _ آمد. البته این خزعبلات بالا خود از نوع دادائیسم است. دادائیسم نوعی ضدهنر و انقلابی برای تغییر و ساختارشکنی مفاهیم هنری است. دادائیسم مجموعهای معنادار از هنر ابزورد، نیهلیسم، ضدیت با عقل، کلیشهشکنی، کلبی مسلکی، تاکید بر شانس و تصادف و ضدیت با اصول شناخته شده هنر است. آنها همه چیز را مسخره میکردند، حتی خودشان را. دادائیسم علاوه بر نقاشی و هنرهای بصری در شعر و ادبیات، تئاتر، موسیقی و گرافیک نمود پیدا کرد. نقاشیهایی را کشیثدند با تنها چند خط. موسیقیهای درست چند نت و تئاترهای عجیب و غریب و واقعاً بیمعنی. البته کسی به حق مجاز نیست دادائیسم را مسخره کند، زیرا دادا در نهان تفکری ساختارشکن دارد که تغییر و دگرگونی صور هنر را میخواهد. اگر یک نقاشی فقط یک خط باشد، خوب البته این اسمش هنر نیست، ولی سعی دارد بفهماند که نقاشی از همین خطها تشکیل شدهاند. پس این ضدهنر است؛ ولی ضدهنر هم چیز بدی نیست و لازم هم هست.
[ویرایش] تاریخچه
[ویرایش] آغاز
دادای اروپایی در سال۱۹۱۶ در زوریخ توسط گروهی از هنرمندان و نویسندگان بنیاد گرفت که ژان آرپ، فرانسوی و تریسان تسارا، شاعر رومانیایی ، از آن جمله بودند. بسیاری از روشنفکران اروپایی در طول جنگ جهانی اول در سویس (که در طول جنگ بیطرف باقی ماند) پناه گرفنتد در نتیجه یک فضای هنری زنده و پویا در این کشور بهوجود آمد.[۲]
[ویرایش] مرکز فعالیتهای
مرکز فعالیتهای دادائیستی در زوزیخ «کاباره ولتر» بود، کلوپ شبانهای که در فبریهٔ ۱۹۱۶ به وسیلهٔ هوگو بال، شاعر و موسیقیدان آلمانی، تأسیس شد. خواندن شعرهای بیمعنا، که گاه به تکرار در یک زمان، همراه با موسیقی گوشخراش، از جمله برنامههای معمول این کاباره بودند. در تابستان ۱۹۱۶، لفظ «دادا» برای نامیدن کار و هدف این گروه برگزیده شد؛ و به جای نام ولتر، که نویسندهٔ بزرگ اخلاق و طنزپرداز بود، انتخاب گردید. اعمال و رفتار غیر متعارف در این کلوپ شبانه موجب شکایت ساکنان اطراف آن شد درنتیجه، در ۱۹۱۷ به اجبار تعطیل گردید.[۳] [۴]
[ویرایش] پایان و تأثرات
دادا، جنبش هنری که به عنوان طغیانی در برابر سرخوردگیهای ناشی از جنگ جهانی اول بود، تا ۱۹۲۲ ادامه یافت. دادا هر چند عمر کوتاهی داشت و فقط در چند شهر متمرکز بود، تأثیر فوقالعادهای از خود به جای گذاشت، و موجب شد که جنبشهای هنر پیشتاز، میثاقها، ارزشهای فرهنگی دیرینه را به چالش گیرند. دادا از جمله حرکتهای مهمی بود که جنبش فراواقعگرایی (سورئالیسم) در پاریس از آن نشأت گرفت.[۵]
[ویرایش] گسترش دادا در نقاط دیگر جهان
[ویرایش] برلین
دادا در اواخر جنگ به آلمان انتقال یافت و به ویژه در برلین رنگ سیاسی به خود گرفت و میلیتاریسم و ناسیونالیسم را مورد حمله قرار داد.[۶]
[ویرایش] کلن
[ویرایش] نیویورک
نیویورک همزمان با زوریخ به یکی از مراکز فعالیتهای دادائیستی تبدیل شد و مارسل دوشان، منری و فرانسیس پیکابیا در زمرهٔ فعالان اصلی آن بودند.[۷]
[ویرایش] پاریس
در پاریسٰ مارسل دوشانٰ فرانسیس پیکایا، آرتور کراوان و ژاک واشه مکتب دادای پاریس را بنیان گذاشتند.
[ویرایش] در ادبیات و شعر
برتون، پیکابیا، تریستان تزارا،آراگون، الوار، گیلوم آپولینه، مکس ژاکوب و سوپو از جمله شاعرانی هستند که به این مکتب پیوستند.
[ویرایش] جستارهای وابسته
[ویرایش] پانویس
- ↑ روزنامه شرق/شماره ۸۵۷/صفحه ۱۷/مقاله داستان دوشهر
- ↑ لینتن(۱۳۸۲)، ص ۴۹۲
- ↑ لینتن(۱۳۸۲)،ص ۴۹۲
- ↑ لینتن(۱۳۸۲)، ص ۱۴۸
- ↑ لینتن(۱۳۸۲)، ص ۴۹۲
- ↑ لینتن(۱۳۸۲)، ص ۴۹۲
- ↑ لینتن(۱۳۸۲)، ص۱۴۹۲
[ویرایش] منابع
- لینتن، نوربرت. تارخ هنر مدرن. ترجمهٔ رامین، علی. چاپ اول، تهران: نشر نی، ۱۳۸۲.
- روزنامه شرق شماره ۸۵۷
- وبگاه آی کتاب (برداشت آزاد با یادکرد منبع)
| جنبشهای هنری/قرن بیستم | |
|---|---|
|
اپ آرت | آرت دکو | آرت نوو | آیندهگری | انتزاع پسانقاشانه | باهاوس | پاپ آرت | پوریسم | تولیدگری | د استیل | دادائیسم | دورانگری | ساختارگری ناب | فرامدرنیسم | فراواقعگرایی | فوویسم | کمینهگرایی | کوبیسم | مدرنیسم | نمادگرایی | واقعنمایی عکسوار | هنر انتزاعی | هنر مفهومی | هیجاننمایی انتزاعی | هیجاننمایی (اکسپرسیونیسم) |

