بحث:برده‌داری در کشورهای مختلف

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

فهرست مندرجات

[ویرایش] بیطرفی

از نظر من آن‌چه در زیر برده‌داری در اسلام آمده بود ناقض دیدگاه بی‌طرف است زیرا به طوری یک‌جانبه و بدون درنظرگرفتن مخالفان؛ اسلام را موافق و حتی تشویق‌کننده برده‌داری معرفی کرده بود. در حالی که برده‌داری یک نوع نابرابری افراطی است و در اسلام تمام انسان‌ها به مانند دندانه‌های شانه با هم برابرند.و از سوی دیگر قرآن می‌گوید (لا تعبدوا الا ایاه: بندگی هیچ کس جز او را نکنید). این مقاله اشاره‌ای به نهضت آزادسازی بردگان نمی‌کند که در طی آن بسیاری از بردگان و کنیزان مسلمان آزاد شدند. نظر من این است که این فعلا حذف شد تا یک متن بهتر جای‌گزین شود.Shoshtari123 ۱۰:۵۲، ۲ اوت ۲۰۰۷ (UTC)

بهتر آن بودی که متن را برچسب زدیدی و بعد دیدگاه خود را با استفاده از منابع موثق بیان کردیدی. به‌آفرید ۱۰:۵۶، ۲ اوت ۲۰۰۷ (UTC)

بسیارخوب، برچسب را بزدم؛ دیدگاه خودم را شنبه که منابع موثقم برسد بیان خواهم کرد. Shoshtari123 ۱۱:۰۸، ۲ اوت ۲۰۰۷ (UTC)

خانم گردآفرید!من ابهامی مشاهده نمی‌کنم. در جایگزینی مطالب هم سعی شده تا حد امکان بی‌طرف باشد. منظورتان را از تلطیف نفهمیدم. سوره نساء آیه ۴۳ درباره تیمم است و این که در حال مستی نباید نماز خواند؛ ارتباطش با برده‌داری را من نمی‌دانم. موفق باشید.Shoshtari123 ۱۱:۱۷، ۲۲ اوت ۲۰۰۷ (UTC)

درود جناب شوشتری. پوزش مرا از بابت اشتباهم پذیرا باشید. منظور نساء۲۴ بود. درباره تلطیف هم جناب به آفرید در ذیل توضیح داده اند. با سپاس،--گردآفرید ۰۰:۳۸، ۳ سپتامبر ۲۰۰۷ (UTC)

درود سرکار! آنچه در آیه آمده‌است‌ «الا ما ملکت ایمانکم» منظور مملوک با نکاح یا خرید کنیز نیست؛ و مقصود هم از ملک تسلط بر مباشرت با آن زن یا استفاده جنسی از او نیست. زیرا منظور از «محصنات» نه زنان عفیف یا شوهردار است؛ ثانیا در قرآن صحیح این نیست که معنای تسلط بر زن برای استفاده جنسی قصد شده باشد.

اما کنیز(نه عبده بلکه فتیه) قبلش قید شده که فقط کسی که نتواند با زنی آزاد و مؤمن ازدواج کند، کسی که تهیدست است و وسعش نمی‌رسد، و آن‌هم در شرایطی که امکان دارد در بدبختی و فحشا و گناه زناکاری گرفتار شود و از به رنج افتادن می‌ترسد، با اذن و با پرداخت مهر، می‌تواند با کنیزان مسلمان بسازد. و بعد هم اگر دقت داشته باشید «ان تصبروا خیر لکم- یعنی اگر از نکاح با کنیز خودداری کنید برایتان بهتر است» و آن هم برای تهذیب نفس. نظر من این است که شما آیات را کامل بخوانید، و یک‌جانبه نتیجه‌گیری نفرمایید.Shoshtari123 ۰۸:۲۲، ۳ سپتامبر ۲۰۰۷ (UTC)

[ویرایش] جانبداری

بخش مربوط به برده‌داری در اسلام حالت توجیهی دارد. تلاش برای توجیه چیزی که امروز ناپسند است. به‌آفرید ۰۳:۵۱، ۲۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)

دلیل این تصورتان به نظرم این است: تعریف اسلام از برده داری با تعریف امروزی آن متفاوت است. کاملاً حدودش مشخص است. اگر لازم به توضیحات بیشتر راجع به نظریه تان است بیان کنید • Яohan ب ۱ شهریور ۱۳۸۶ (۰۴:۰۸)UTC
«برده‌داری به معنی این است که انسانی در تملک انسانی دیگر باشد همانطور که اسب و شتر در تملک انسان است. برده‌داری در عربستان پیش از اسلام بوده‌است در پس از اسلام هم باقی مانده‌است و همانطور هم که توصیه شده‌است که بار گران بر پشت خران ننهید گفته شده‌است با بردگانتان خوشرفتار باشید. به هر حال مشکلی ندارد ولی آوردن این همه حکایت مناسب اینجا نیست. لحن شما بیش از حد مشفقانه و حتی توجیه‌گرانه‌است. به‌آفرید ۰۴:۳۲، ۲۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
پس با این تعریف بازیکنان فوتبال هم برده هستند که خرید و فروش می‌شوند؟ و مالک عده‌ای
اگر ایراد از لحن است ایراد از لحن بگیرید و منطقی تر باشید. نه ایراد به بی طرفی.
درک مثالتان و ربط آن دو با هم را به خودتان وا می‌گذارم. اگر چه با ربط دادن دو مثل بی جا (یعنی هر نصححتی را با نصیحتی دیگر یکسان گرفتن) دچار مقداری توهین شدید • Яohan ب ۱ شهریور ۱۳۸۶ (۰۴:۳۷)UTC
خیر. ایشان شاغل‌اند. ولی اگر کسی را مجبور کردند که همیشه برایشان فوتبال بازی کند و طرف نتواند استعفا بدهد می‌شود برده‌داری. برده انسانی به عنوان کالاست که از او کار می‌کشند. می‌توانند نوازشش کنند می‌توانند با وی درشتی کنند. نوازش خوب و درشتی بد است. این حرف اسلام است. خیلی هم حرف خوبی‌است (منظور نصیحت به خوشرفتاری با برده). شما متن را از حالت دانشنامه‌ای انداخته‌اید. آن را کتاب سیره کرده‌اید و متنی کلامی برای توجیه برده‌داری در اسلام که اسلام نمی‌توانست یک‌باره براندازد آمد تعدیل کرد و فلان و بهمان.... به‌آفرید ۰۴:۴۱، ۲۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
خوب پس. مشکلی نیست. کمی صبر می‌کردید تا نظر اسلام را به طور کامل اضافه می‌کردم، سپس می‌فرمودید که اسلام فلان گفته و بهمان گفته تا دچار چنین اشتباهی نشوید (ظاهراً اسلام شناس کم نداریم). به نظرم با تعریف شما بازیکنان فوتبال شاغل نیستند. بلکه برده‌اند. دقیقاً برده‌اند • Яohan ب ۱ شهریور ۱۳۸۶ (۰۴:۴۶)UTC
سالی که نکوست از بهارش پیداست. متن شما مرا یاد کتاب دینی دبیرستان می‌اندازد. (با عرض معذرت البته فکر نکنم از این کلام دلخور شوید) به هر حال وقتی تمام شدید من متن را سلاخی خواهم کرد. در ضمن خوب است که حکم جهاد در برزیل بدهیم تا کمی فوتبالیست به بردگی بگیریم. به‌آفرید ۰۴:۵۰، ۲۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
خوب، اگر فکر می‌کنید شبیه کتاب دینی دبیرستان است ایراد نیست. احتمالاً مدت مدیدی از آنها دور بوده‌اید (البته ار من چنین چیزی را به دیگری گفته بودم الان سر دار تلو تلو خوران بودم!) هنوز هم خلط بحث می‌کنید: به تعریف اسلام فوتبالیست‌ها برده نیستند. به تعریف شما برده‌اند. خوب بود مهلت می‌دادید به جای پر کردن این صفحات مقاله را می‌کاملیدم. فوتبالیست غیر ایرانی هم به درد خودتان می‌خورد • Яohan ب ۱ شهریور ۱۳۸۶ (۰۴:۵۵)UTC
هر چه بیشتر می‌گذرد دارید از متن دانشنامه‌ای دورتر می‌شوید. به نظر من حداقل. جلوی ضرر را هرجا بگیریم منفعت است. به تعریف من هم برده نیستند چون هر گاه بخواهند می‌توانند بازنشست کنند خود را. اما این بحث از بردگی گرفتن فوتبالیست‌ها جداست مسلماً می‌توان به برده آب و غذای کافی داد و حتی برای خالی نبودن عریضه مزدی هم داد و وی را وادار کرد که در زمین فوتبال برای اربابش دوندگی کند. به‌آفرید ۰۵:۰۵، ۲۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
گفتند جلوی ضرر را بگیرید منفعت است. نه اینکه جلوی مطلب را بگیرید و ضر بزنید منفعت است. (در برده‌داری مدرن) واقعاً هر گاه بخواهند می‌توانند بازنشست شوند؟ یا باید پس از پایان قرارداد باشد؟ گرچه قانون‌های مشابهی در اسلام وجود دارد، ولی برده داری مدرن بسیار فجیع تر شده! قانون تنکیل در اسلام را ببینید، آیا چنین چیزی در برده داری مدرن وجود دارد؟ • Яohan ب ۱ شهریور ۱۳۸۶ (۰۵:۲۲)UTC
دوست عزیز از نظر من برده‌داری غیرانسانی‌است چه مدرنش چه اسلامی‌اش چه هر چیزی. به نظر می‌آید که مرا مدافع شرایط کنونی غرب می‌دانید. من از شرایط کنونی دفاع نمی‌کنم. اما نمونه‌های بد یا بدتر نمونه‌های بد دیگر را توجیه نمی‌کند. نکتهٔ دیگر اینکه به نظر من اسلام حداقل‌ها را تعیین کرده‌است نه حداکثرها. یعنی می‌گوید اگر برده‌داری می‌کنید اینطوری انجام دهید نه اینکه حتماً برده‌داری کنید. خلاصه منظورم دشمنی با اسلام نیست. به‌آفرید ۰۵:۲۶، ۲۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
نه، شما را مدافع شرایط کنونی غرب نیافتم، فقط خواستم نشان دهم که می‌توان به قضایا به گونه‌ای دیگر هم نگاه کرد. نه یک جانبه به اسلام نگاه کرد پیش فرض آن را غلط دانست و نه به طور پیش فرض دنیای مدرن را دنیایی آرمانی دانست (گرچه من از برده داری مدرن تقریباً هیچ نگفتم). با این حال مقاله کامل نشده‌است هنوز. بز هم مطلب هست • Яohan ب ۱ شهریور ۱۳۸۶ (۰۵:۳۷)UTC
می‌توان نگاه کرد. من حرفی ندارم. ولی این دلیل نمی‌شود که برده‌داری اسلامی را با زور توجیه کرد. اگر اسلام گفته‌است زنانتان را کتک بزنید و غرب گفته‌است زنانتان را بکشید این نمونهٔ بدتر نمونهٔ بد را توجیه نمی‌کند. فعلاً بحث اسلام است. به‌آفرید ۰۵:۴۰، ۲۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
محض اطلاع من اصلاً دنیای غرب را آرمانی نمی‌دانم. ولی شما نمی‌توانید هرگاه جنبه‌ای از اسلام مطرح شد که به مذاقتان خوش نمی‌آید با نشان دادن جنبه‌های بد مشابه در دنیای غرب از مطرح‌شدن آن جنبهٔ از نظر شما ناخوشایند اسلام جلوگیری کنید یا اینکه آن جنبه را با لحن و برخوردی غیردانشنامه‌ای توجیه کنید. به‌آفرید ۰۵:۴۳، ۲۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
من نگفتم شما غرب را آرمانی می‌دانید. خوب همانطور که گفتم می‌توان به همین مطالب جور دیگری نگاه کرد که توجیه نباشند، بلکه نظر واقعی اسلام باشد (به نظر من توجیه نیست، نظر اسلام است) ولی نکته‌ای دیگر را باید عرض کنم اینکه: نفهمیدم اسلام گفته زنانتان را کتک بزنید یعنی چه؟ تنبیهات حد مشخص دارد و در حد کتک زند نیست به هیچ وجه (حداقل از شما به‌آفرید گرامی، انتظار دارم وقتی مطلبی را عنوان می‌کنید احاطه داشته باشید، نه اینکه سنگ پرانی شود تا شاید به هدف خورد)
من مثال کاملاً بی‌ربط انتخاب کردم و حتی مثال مضحک‌تر غرب گفته‌است زنانتان را بکشید را مطرح کردم تا خیالی بودن مثال بیشتر مشخص شود. اگر مثال واقعی می‌زدم و به مذاقتان خوش نمی‌آمد ممکن بود بحث منحرف شود. به نظر می‌آید موفق نشدم. به‌آفرید ۰۶:۱۸، ۲۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
متأسفم که در میان چنین بحثی منظورتان را از آوردن مثال مضحک در نیافتم • Яohan ب ۱ شهریور ۱۳۸۶ (۰۶:۳۳)UTC
عیبی ندارد. امیدوارم به نتیجه‌ای که از مثال گرفته‌ام توجه کنید. به‌آفرید ۰۶:۴۱، ۲۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
به نظر قوانین اسلام حداقل منتسب به آفریدگار و ناظم جهان است (حداقل) و این را بهتر از هر قانون بشر ساخته‌ای می‌دانم (مثل اعلامیه حقوق بشر که آن را انسان‌های چون من و شما بدون هیچ زمینه‌ای و فقط تحت تاثیر وقایع دوران خود نوشته‌اند) • Яohan ب ۱ شهریور ۱۳۸۶ (۰۶:۱۳)UTC
نظر شماست و محترم است. به‌آفرید ۰۶:۱۸، ۲۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)

شما مشخصاً دارید توجیه می‌کنید: یعنی استدلال می‌آورید. مثلاً می‌گویید یا باید کافر را آزاد کرد یا باید کشت یا باید برده گرفت. و از همهٔ اینها برده‌گرفتن بهتر است و الخ. جای این کارها اینجا نیست. به‌آفرید ۰۶:۲۰، ۲۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)

البته عنوان کرده‌ام که این نظر اسلام است. یعنی سه روش دیگر در مقابل این روش؛ بله، ممکن است استدلال نیم بندی (به گفته شما باشد) ولی توجیه به نظر نمی‌رسد • Яohan ب ۱ شهریور ۱۳۸۶ (۰۶:۳۳)UTC
به هر حال باکی نیست. شما هر چه مدرک له یا علیه برده‌داری در اسلام دارید در مقاله مطرح کنید من دوباره متن را با استفاده از مدارک شما بازنویسی می‌کنم. به‌آفرید ۰۶:۲۱، ۲۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
به هر حال اینجا ویکی پدیاست و هر کسی می‌تواند ویرایش کند. من هم کسی نیستم که دو دستی مطالبم را بچسبم و کوتاه نیایم. اگر واقعاً عده‌ای (و البته متخصص باشند چه بهتر) فکر کردند که این مطالب غیر ضروری است اصراری نیست • Яohan ب ۱ شهریور ۱۳۸۶ (۰۶:۳۳)UTC

نظر من این است که این بخش خودش چند قسمت باشد، یک قسمت از دید تاریخی و فرهنگی پبررسی شود، یک قسمت از دید فقهی، یک بخش هم به طور کلی به آیات و روایات مربوط به برده‌داری در قرآن و سنت بپردازد. بنابراین اگر بخش‌هایی از مقاله حالت دینی بگیرند، مشکلی نخواهد داشت.Shoshtari123 ۰۷:۲۶، ۲۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)

شاید بگویند توجیه هست، ولی در نظر من تبیین مطلب است، بعضی‌ها هنوز وقتی از بردگی در اسلام صحبت می‌شوند داستان اسپارتاکوس یا کلبه عموتام را به خاطر می‌آورند، و این طور بنا را بر اتهام گذاشتن به اسلام قرار داده‌اند.خواسته بگوید او که این تصور است.Shoshtari123 ۰۷:۳۱، ۲۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)

[ویرایش] دلیل حذف تصویر

جناب روهان شما در چند ویرایش مختلف [1][2][3] اقدام به سانسور در ویکی و حذف درخواست مدرک کردید. این کار شما خلاف قوانین آزادی مطالب و مقالات در دانشنامه ویکی و حذف درخواست مدرک خلاف قوانین است. --سندباد ۰۴:۱۳، ۲۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)

دل انگیز! ما به جمه جمله مدرک دادیم بد عادت شدید. مدرک روایت اول همان است ه بعدی اش هست. تصویر هم ربطی به توضیحش ندارد. تصویر چند زن نیمه عریان است. حال ربطش به مقاله چیست نمی‌دانم • Яohan ب ۱ شهریور ۱۳۸۶ (۰۴:۱۷)UTC
این جمله شما توهین است و من پیگیری خواهم کرد! --سندباد ۰۴:۱۸، ۲۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
شما امروز دو بار نقض سه برگردان کردید! حال شاکی شوید یا نه من شاکی ام. و به صورت منطقی به بحث ادامه دهید. نوشته های دیگران هم توهین منامید، چرا که در صورت مسجل نشدن خود توهین است • Яohan ب ۱ شهریور ۱۳۸۶ (۰۴:۲۳)UTC


[ویرایش] دلیل خنثی‌سازی

جناب تأیید! ممکن است بفرمایید برای چه ویرایش‌های بنده را برگردانده‌اید؟Shoshtari123 ۱۳:۴۳، ۲۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)

فکر کنم شما باید توضیح دهید که اولین بار این جابه جائی‌ها را صورت دادید. لطفا با نحوه جای متون در مقالات بیشتر آشنا شوید. قبل از این که بدون آشنائی با نحوه نگارش، دست در مقالات برید و ویرایش دیگران را خنثی کنید می‌توانید از دیگران کمک بخواهید... Taeedxy ۱۳:۴۴، ۲۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)

جابه جایی‌ها با نحوه نگارش تضادی داشت؟ اگر تضاد داشت، لطفا شرح دهید.Shoshtari123 ۱۳:۴۶، ۲۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)

در متن که فقط شما کلمه «است» را برداشته‌اید و کردید «گشته‌است»، به جایش اقدام به جابه‌جائی اشتباه کرده‌اید و بر کارتان هم پافشاری کرده‌اید و مرا ناخواسته وارد جنگ ویرایشی کردید. اگر هم می‌بینید بنده این گونه برخورد تندی (به نظر خودم) کردم، دلیلش این است که از درست کردن اشتباهات دوستان که بعضا هم از قصد است و فقط جنبه خسته کردن بنده را دارد، خسته شده ام! من عذر می‌خواهم. Taeedxy ۱۳:۵۲، ۲۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)

نظر من این بود که عنوان‌ها این قدر درهم و برهم نباشند و سیر منطقی را دنبال کنند، به ترتیب تاریخ پیدایش‌شان مرتب شد که اول یهودیت و دوم مسیحیت و سوم اسلام و چهارم بهاییت است و هر یک از قبلی تأثیر پذیرفته‌اند. متوجه تضادی هم که مطرح کردید نشدم. حالا چرا می‌گویید جابه‌جایی اشتباه؟Shoshtari123 ۱۳:۵۵، ۲۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)

حرفتان منطقی و خوب بود، بگزارید بیشتر بیندیشم :-) Taeedxy ۱۳:۵۷، ۲۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)

بسیارخوب. بیاندیشید.Shoshtari123 ۱۳:۵۸، ۲۳ اوت ۲۰۰۷ (UTC)

[ویرایش] انتقال مطلب از برده‌داری

انتقال مطلب از برده‌داری به نظر ادیان مختلف درباره برده‌داری. اين قسمت مربوط است به برده داري.