تارح
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
تارح(عبری: תָּרַח به معنی دورهگرد) پسر ناحور و پدر ابراهیم و از شخصیتهای عهد عتیق است. او دو زن به نامهای نجیا و ساره و سه پسر به نامهای حران،ناحور،ابرام و لوط داشت. بر اساس روایات یهودی، او بتپرست بود[۱] و پسرش ابراهیم را برای مجازات به نمرود سپرد.[۲] اما پس از آن که ابراهیم از آتش به سلامت بیرون آمد، تارح توبه کرد و ابراهیم به او وعده بهشت داد.[۳] در قرآن، نام پدر ابراهیم، آزر آمده است، برخی مفسرین قرآن تارح را با آزر برابر دانستهاند.[۴] در حالی که برخی اظهار داشتهاند که آزر عموی ابراهیم بوده و سرپرستی وی را بر عهده گرفته بوده است.[۵] نام تارح در نسبنامه محمد پیامبر اسلام، به عنوان پدر ابراهیم ذکر شده است.[۶] علی شریعتی اعتقاد داشت که روایات مربوط به تارح بیاعتبار است و نام اصلی پدر ابراهیم آزر است.[۷]
[ویرایش] پانویس
- ↑ یوشع ۲۴:۲
- ↑ پیدایش ۳۸:۱۳
- ↑ پیدایش ۴۹:۱۱
- ↑ سورآبادی،۴:۱۱
- ↑ المیزان ۱۲:۲۴
- ↑ سیرت رسول الله ص ۱۹
- ↑ راه سوم ص۱۸۱
[ویرایش] منابع
- عاطف الزین، سمیح، داستان پیامبران علیهم السلام در قرآن، ترجمه علی چراغی، اول، تهران: ذکر، ۱۳۸۰، ISBN ۹۶۴۳۰۷۱۶۳۴
- کتاب مقدس عهد عتیق و عهد جدید، ترجمه فاضل خان همدانی، ویلیام گلن، هنری مرتن، تهران: اساطیر، ۱۳۷۹، ISBN ۹۶۴۳۳۱۰۶۸-X
- یاردون سیز. دانشنامه کتاب مقدس. ترجمهٔ بهرام محمدیان. چاپ سوم، تهران: روز نو، ۱۳۸۰، ۱۹۱۲.
- جیمز هاکس. قاموس کتاب مقدس. ترجمهٔ عبدالله شیبانی. چاپ سوم، تهران: اساطیر، ۱۳۷۵، ۱۱۴.
- ابن هشام. سیرت رسولالله صلی الله علیه و سلم. ترجمهٔ رفیعالدین اسحاق بن محمد همدانی قاضی. علیاصغر مهدوی. چاپ سوم، تهران: انتشارات خوارزمی، ۱۳۶۰، ۵۱۹.
- ابوبکر عتیق نیشابوری. تفسیر سورآبادی. سعیدی سیرجانی. چاپ سوم، تهران: فرهنگ نشر نو، ۱۳۸۰، ISBN 9647443072.
- محمد حسین طباطبایی. تفسیر المیزان. ترجمهٔ محمد باقر موسوی همدانی. عبدالله زاهد. چاپ سوم، قم: نشر رجاء، ۱۳۶۷.
- علی شریعتی مزینانی. چه باید کرد. چاپ ششم، تهران: نشر قلم، ۱۳۸۳، ISBN 9643160580، ۱۸۱.

