ایل گمار
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
ایل گمار شاخه ای است از طایفه بزرگ بابادی که خود نیز از چهار تیره تودوی، کپری، هزار میشی، عداپا تشکیل میشود.
این طایفه دارای جمعیتی تقریبا بالغ بر ۵۳۰۰ نفر می باشد که نود درصد از آنها در شهرستان ها و مابقی در منطقه شلا قسمتی از شیمبار زندگی می کنند. افراد باقیمانده در شلا از طریق دامداری و کشاورزی زندگی خود را تامین می کنند. عمده کشاورزی آنان گندم ، جو و برنج می باشد و زمین حاصلخیز و پربرکت دارند.
[ویرایش] معرفی برخی از بزرگان ایل گمار
باباخان و غفار خان گمار در دوران یکی از سلاطین زند در دستگاه دولتی آن زمان نفوذ فراوان داشته اند و در تصمیم گیریهای شاه زند که از قرار جعفر خان بود نقشی به سزایی داشتند و در اواخر بر اثر اشتباهات شاه زند وعده ای از خوانین زند به مخالفت برخواسته بودند. در زمان سلسله قاجار نیز ارسول و آمحمد تقی دو نفر از بزرگان گمار در دستگاه دولتی و در تهران نفوذ داشتند که پس از توطئه ای که علیه انان صورت گرفت هر دوی آنها به قتل رسیدند. آنوروز گمار دیگر فردی از بزرگان گمار بود که به خونخواهی آرسول و آمحمدتقی به مخالفت با حکومت قاجار پرداخته بود و سالها در میان کوههای بختیاری به اتفاق گروهی از هواداران خویش علیه حکومت وقت قدم بر می داشت که بالاخره دستگیر و هر دو چشم از حدقه بیرون کشیده شد. پس از نوروز، آاسمی بر روی کار آمد و چندین سال کد خدایی مردم گمار را عهده دار بود . پس از آاسمی آبنی خان دیگر از بزرگان گمار کد خدای را عهده دار گردید و طبق معمول او هم چند سال کد خدایی عهده دار بود. پس از کنار رفتن آبنی خان ، آاسحق طالبی گمار عهده دار کدخدایی شد. پس از اسحق ، آحیاتقلی ایوازه یکی از مردان نامی گمار عهده دار کدخدایی گردید و میتوان گفت آخرین کدخدایی طایفه گمار محسوب میشود . آجعفر مردانی و آجعفر قلی حاجتپور و آاکبر طالبی هر یک چند سال عهده دار کدخدایی بودند و پس از کنار رفتن آنان آکریم طالبی از تیره ی هزار میشی، آ جلال ایوازه ، ملا علی اکبر حاجتی ، ملا علی محمد حاجتی، و ملا منده حاجتی از تیره ی تودوی، آمیرزا حسین مردانی و محمد قاسم مردانی و آموسی اخوان بوج از تیره ی کپری، آکریم خان، آامام قلی و ملا حسن آقا حاجت بدر از تیره ی عداپا بزرگی و رهبری مردم گمار را عهده دار بودند و هم اکنون بعضی آنها نفوذ عمیق در بین مردم دارند .
[ویرایش] منبع
- تاریخ بختیاری نوشته سردار اسعد بختیاری
- نگرشی بر ایل بختیاری نوشته حافظ عیدیوندی

