اشرف افغان

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.


اشرف افغان. پسرعموى محمود افغان رئیس قبيلهٔ غلجائی است كه در اوائل قرن ۱۲ هجرى بر علیه صفویان شورید و افغانستان و ایران را تصاحب كرد. وی بعدها به بيمارى وحشتناكى دچار گرديد تا آنجا كه گوشتهاى بدن خود را با دندان خود می كند و تكه‌تكه می كرد. در اين حال بود كه اشرف بسال ۱۱۳۹ ه‍ . ق. از جانب رؤساى افغان در اصفهان بتخت سلطنت نشانده شد و وى محمود را بقتل رسانيد. در خلال همین احوال دولت عثمانی عراق عجم و قسمت بزرگی از آذربایجان را تحت تصرف خويش درآورده بود. اشرف می خواست با دولت عثمانی عهدنامه‌اى منعقد سازد و به وسيلهٔ رابطهٔ مذهبی تسنن، اراضى ضبط‌شدهٔ روزگار دولت صفوی را مسترد دارد، امّا به آرزوى خويش نايل نگشت و در نتيجه جنگ ادامه يافت و بوسيلهٔ اغفال و تحريك امراى كردستان و ساده‌دلان لشكر عثمانی كارش قدرى پيشرفت كرد و به پیروزى نايل گرديد و رفتار خيلى دوستانه ابراز مى‌كرد. سرانجام در تاريخ ۱۱۴۰ ه‍ . ق. دولت های عثمانی و روسیه پادشاهى وى را در ايران تصديق كردند، ولی از طرف ديگر طهماسب پسر سلطان حسین كه از شاهان صفوی و در تحت اسارت وى بود، در خراسان بكمك بعضى از اقوام و عشائر ترک و مخصوصاً به حيل و تدابير طهماسب‌قلى‌خان (كه بعد به نادرشاه مشهور شد) بسيار نیرومند گرديد و علاوه بر اين از غدّارى و خونخوارى اين زادهٔ افغان، آه و فغان مردم ايران به آسمان می رفت و از حد و حصر تجاوز كرده بود. لذا رفته‌رفته كارش مختل گرديد و قوت و قدرتش سستى گرفت و در دو جنگ مغلوب و پريشان گرديد و دلاوران لشكرش به ديار عدم شتافتند. پس بسال ۱۱۴۲ ه‍ . ق. شاه سلطان حسین را در زندان بقتل رسانيد و اصفهان را ترك و بسوى سیستان فرار كرد و چندين بار نيز در اثناى گريز مغلوب گشت و نزدیکان درگاهش نيز دست از هواخواهى وى برداشتند و در بین فرار بسال ۱۱۴۲ ه‍ . ق. (۱۷۲۹ میلادی) بر دست طائفهٔ بلوچ بقتل رسيد. به اين طريق حكومت افغانان در ايران انقراض يافت و باز دودمان صفوی روى كار آمد، ولی شاه طهماسب نمايندهٔ خاندان مزبور به نام خشك و خالی قناعت می كرد و زمام امور تماماً در دست اقتدار طهماسب‌قلى‌خان بود تا آنجا كه بتدريج بساط دولت صفوی را كاملاً برچيد و استقلال خويش را اعلان كرد و دولت بزرگی تشكيل داد.


[ویرایش] منابع

  • قاموس الاعلام
  • تاریخ ادبیات ادوارد براون ترجمهٔ رشید یاسمی
زبان‌های دیگر