آرتور شوپنهاور
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
|
|
| تاریخ فلسفه |
|---|
| ریشههای اندیشه فلسفی |
| فلسفه پیشاسقراطی |
| فلسفه دوران باستان |
| فلسفه قرون وسطی |
| فلسفه عصر نوزائی |
| سده هفده: عصرخرد |
| سده هجده: عصر روشنگری |
| سده نوزده: ایدهآلیسم، ماتریالیسم، |
| فلسفه مدرن |
| فلسفه معاصر |
| تمدنهای دیگر: |
| فلسفه شرقی |
| فلسفه ایرانی |
| فلسفه اسلامی |
| فلسفه یهودی |
| فلسفه مسیحی |
| فلسفه چینی |
| فلسفه کرهای |
| فلسفه هندی |
آرتور شوپنهاور (۱۷۸۸–۱۸۶۰ میلادی) فیلسوف آلمانی
فهرست مندرجات |
[ویرایش] زندگی
او در شهر دانتزیک از پدری تاجر و ثروتمند و مادری نویسنده متولد گشت، در ۱۸۰۵ پدرش خودکشی کرد و مادرش به وایمار رفت. شوپنهاور با ازدواج مجدد مادرش مخالف بود و همین امر باعث شد فلسفهٔ او حاوی عقایدی نیمه حقیقی در مورد زنان باشد. رابطهٔ مادر و فرزند مدتی رسمی و بدور از نزاع بود اما مادرش که از گوته شنیده بود او مردی بزرگ خواهد شد با انداختن او از پلهها با رابطه مادر و فرزند پایان داد.[۱]
شو پنهاور با گوته نویسنده آلمانی و هگل فلیسوف مشهور رابطه داشت و چندی بعد به وسیله یک هندو از عقاید بودائیان آگاهی یافت و پس از تجسس و تفکر زیاد به آئین بودایی اعتقاد کامل یافت.
مدتی نیز به تدریس پرداخت. لیکن چون کارش نگرفت آن را رها کرده و به تدوین و تحریر کتابی موسوم به «جهان همچون اراده و تصویر» پرداخت و چون کتابش نیز مورد توجه مردم واقع نشد به سختی از مردم رنجیدهخاطر و نسبت به اجتماع بدبین گشت. شانزده سال پس از انتشار کتاب به شوپنهاور اطلاع دادند قسمت اعظم نسخ چاپی کتاب به جای کاغذ باطاله فروختهاند.[۲]
او را در سال ۱۸۲۲ به عنوان استادیار به دانشگاه برلین دعوت کردند. او همان ساعات هگل را برای تدریس انتخاب کرد و این کار باعث شرکت نکردن دانشجویان در کلاس او شد؛ به همین دلیل استعفا داد و هجونامهای بر ضد هگل نوشت. با شیوع بیماری وبا؛ برلین را به مقصد فرانکفورت ترک کرد و تا آخر عمر در همانجا ماند.[۳]
شوپنهاور تا آخر عمر ازدواج نکرد و زنها را موجودات پستی میدانست.
[ویرایش] در نگاه دیگران
نیچه در مورد او میگوید:«مطلقا تنها بود و کمترین دوستی نداشت و فاصلهٔ میان یک و هیچ لایتناهی است.»[۴]
[ویرایش] اندیشه
او نه به روح معتقد است نه به ماده بلکه به جهان موجود علاقه دارد، بیشتر فلاسفه را مورد تمسخر قرار میدهد و میگوید فلسفه نباید با جملات پیچیده آمیخته گردد، زیرا که همه مردم باید به فلسفه آگاهی کامل داشته باشند.
[ویرایش] مرگ ناگهانی
شو پنهاور در سال ۱۸۶۰ به مرگی ناگهانی درگذشت.
[ویرایش] پانویسها
- ↑ ویل دورانت. «فصل هفتم». تاریخ فلسفه. ترجمهٔ عباس زریاب. چاپ هجدهم، تهران: شرکت انتشارات علمی فرهنگی، تابستان ۱۳۸۴، ۹۶۴-۴۴۵-۰۰۵-۱، ۲۷۴.
- ↑ تاریخ فلسفه، ص۲۷۶
- ↑ تاریخ فلسفه، ص۲۷۷
- ↑ نیچه:«شوپنهاور همچون آموزگار»؛۱۹۱۰؛ص ۱۲۲.
[ویرایش] منابع
- دورانت، ویل. «فصل هفتم». تاریخ فلسفه. ترجمهٔ عباس زریاب. چاپ هجدهم، تهران: شرکت انتشارات علمی فرهنگی، تابستان ۱۳۸۴، ISBN ۹۶۴-۴۴۵-۰۰۵-۱.
- وبگاه آی کتاب
| موضوعات فلسفه |
| کلی | فلسفه شرقی · فلسفه غربی · تاریخ فلسفه: باستان · قرون وسطی · نوین · معاصر |
| فهرستها | مقالات فلسفه · فیلسوفان · ایسمهای فلسفی · جنبشها |
| شاخهها | زیباییشناسی · اخلاق · شناختشناسی · منطق · ماوراءالطبیعه |
| فلسفهٔ | آموزش · جغرافیا · تاریخ · سرشت انسان · زبان · قانون · ادبیات · ریاضیات · ذهن · متا-فلسفه · فیزیک · سیاست · روانشناسی · دین · علم · علوم اجتماعی · فناوری · جنگ |
| مکاتب | اثباتگرایی منطقی · اثباتگرایی · ابطالگرایی · آرمانگرایی · افلاطونگرایی نو · افلاطونگرایی · انسانگرایی · پدیدارشناسی · پساساختارگرایی · پوچگرایی · تجربهگرایی · جبرگرایی · خردگرایی · رواقیگری · ساختارشکنی · ساختارگرایی · سودمندگرایی · شکگرایی · فراانسانباوری · فلسفه اصلاحگرا · پیشاسُقراطی · فلسفه تحلیلی · فلسفه زبان متعارف · فلسفه غیرانگلیسی اروپا · پسانوین · کاربردگرایی · ماتریالیسم دیالکتیک · مادهگرایی · مُدَرسیگری · نسبیگرایی · نظریه انتقادی · هرمنوتیک · هستیگرایی · هگلیگرایی |

