اماتراسو

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

اماتراسو، ایزدبانوی خورشید در آئین شینتو
اماتراسو، ایزدبانوی خورشید در آئین شینتو

اَماتِراسو[1] (天照)، اماتراسو-اُئُمیکامی[2] (天照大神 یا 天照大御神)، یا اُئُهیرو-مِنُموچی-نو-کامی (大日孁貴神)، ایزدبانوی خورشید است. وی مهمترین ایزد در آئین شینتو است. اماتراسو نخستین فرزند از "سه فرزند برجستهٔ" ایزاناگی[3] و بزرگترین کامی است.

همچنین خاندان شاهنشاهی ژاپن ادعا می‌کند که اماتراسو جدهٔ بزرگ ایشان است[4] و تا سال ۱۹۴۵ وی "جدهٔ برجستهٔ امپراتور" نامیده می‌شد. در واقع، پرچم ژاپن نماپرداز آفتاب است و حتی نیهون (ژاپن در زبان ژاپنی) به معنی سرزمین آفتاب تابناک است.

فهرست مندرجات

[ویرایش] تاریخ

[ویرایش] زایش

کتاب کجیکی شرح می‌کند که ایزاناگی پس از برگشتن از یمی "سرزمین مرده‌ها" مشغول مراسم تطهیر شد و هنگام شستشو، اماتراسو از چشم چپش آفریده شد، برادرش/خواهرش تسوکویمی[5] از چشم راستش آفریده شد، و سپس برادرش سوسانو از دماغش آفریده شد. البته خدایان دیگری در حال شستشوی ایزاناگی آفریده شدند، ولی اماتراسو، تسوکویمی و سوسانو "سه فرزند برجسته" به شمار می‌آیند.

[ویرایش] امتیاز دادن

پس از اتمام مراسم تطهیر، ایزاناگی مشغول امتیاز دادن به فرزندانش شد. اماتراسو آنچنان درخشان و تابان بود که پدرش گردن‌بند آراسته با گوهر می-کورا-تانا-نو-کامی را به عهدهٔ او موکل کرد و وی را به بهشت فرستاد تا تاکامانُهارا (高天の原) "سرزمین عالی آسمانی" را حکومت کند. سپس ایزاناگی تسوکویمی را به حکومت شب و سوسانو را به حکومت موکل کرد.

[ویرایش] مخالفت سوسانو

اماتراسو و تسوکویمی هر کدام به مسؤولیت‌های خویش پرداخت، اما سوسانو مخالفت کرد و به جای حکمرانی بر دریا مشغول گریه و ناله و زاری گشت. او جوری می‌نالید که درختان و موجودات پژمرده شدند و سبب شد که پدرش وی را از بهشت بیرون براند. سوسانو پیش از بیرون رفتن از بهشت برای خداحافظی با خواهرش اماتراسو رفت.

اماتراسو به زیارت برادرش بدگمان شد و در همان حال دیدن برادرش پیشنهاد مبارزه بر وی عرض کرد: هر کدام باید چیزی از اشیای دیگری را به آدمیزاد تبدیل کند. اماتراسو از شمشیر برادرش سه آدمیزاد ساخت، و سوسانو از گردن‌بند خواهرش پنج آدمیزاد را ساخت . اماتراسو آن پنج آدمیزاد را از آن خود دانست (چرا که از گردن بندش درست شده‌اند) و این سوسانو را خشمگین کرد پس شالی‌زار خواهرش را سوزاند ، یک تاتو[6] پوست کنده را بر کارگاه بافندگی‌اش (مانند کارگاه قالیبافی) انداخت و یکی از خدمتکارانش را کشت. اماتراسو رد حالی آمیخته از خشم و اندوه در غاری به نام «اما-نو-ایواتو» پنهان شد. این پنهانی باعث کسوفی طولانی شد.

[ویرایش] پنهانی

خروج اماتراسو از غار و روشن کردن جهان
خروج اماتراسو از غار و روشن کردن جهان

پس از پنهانی اماتراسو در غار اما-نو-ایواتو و بستن آن، جهان از روشنائی و زندگانی محروم شد، و دیو‌ها زمین را حکومت کردند. خدایان با هر وسیله‌ای تلاش کردند تا اماتراسو را فریفته و او را از آن غار بیرون برانند، ولی هیچ کدام کامیاب نشد. سرانجام، اوزومه ایزدبانوی خوشی و شادی موفق شد. اوزومه آیینه‌ای را بر درختی کنار غار آویزان کرد و شروع به رقصیدن و لخت شدن کرد. این کار برای خدایان دیگر بسیار خنده‌آور بود جوری که صدای بلند خندهٔ آنان اماتراسو را کنجکاو کرد. او نگاهی دزدانه به آن جمع خندان کرد و آن هنگام بود که خود را در آن آیینهٔ آویزان و برای نگاهی بهتر آهسته سوی آیینه رفت که خدایان توانستند او را از غار بیرون بکشند و وی را قانع به برگشتن به آسمان کنند، و دروازهٔ غار محکم بستند تا به آن برنگردد.

[ویرایش] برگشتن به آسمان

اماتراسو از غار بیرون رفت و به آسمان برگشت و جهان را دوباره روشنائی بخشید. سپس او شالی‌زارها[7] را آفرید که برنج را در آن کاشت. او همچنین هنر نساجی بوسیلهٔ دستگاه بافندگی را اختراع کرد و مردم را درویدن گندم و کرم‌های ابریشم را آموزاند.

[ویرایش] پانویس

۱.^  کانجی: 天照 کاتاکانا: アマテラス هیراگانا: あまてらす رماجی: amaterasu، به معنی "بهشت درخشان" یا "بهشت روشنا".

۲.^  کانجی: 天照大神 هیراگانا: あまてらすおおみかみ رماجی: amaterasu-oomi-kami یا (کانجی: 天照大御神).

۳.^  ایزاناگی و همسرش (خواهرش) ایزانامی جزایر ژاپن را آفریدند و سپس با هم ازدواج کرده و شروع به آفریدن خدایان و آفریده‌ها گشتند. ملاحظه کنید که اماتراسو فقط فرزند ایزاناگی است و او پس از مردن ایزانامی آفریده شد. (منبع: کتاب کجیکی).

۴.^  منبع: Encyclopedia Mythica. در سال ۱۹۴۵ امپراتور ژاپن هر جور نسل آسمانی را رد کرد.

۵.^  تسوکویمی خدا/ایزدبانوی ماه، جنس این معبود معلوم نیست، گاهی نر و گاهی ماده یاد می‌شود.

۶.^  تاتو اسب کوتاه و کوچک (pony) است.

۷.^  معروف به نام اینادا (稲田).

[ویرایش] منابع