پیروز نهاوندی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
ابولؤلؤ فیروز دو سال بعد از فتح نهاوند، عمر را کشت. ابولولو فیروز غلام مغیره بن شعبه شده بود و وقتی اسیران خرد سال ایرانی را می دید می گریست. این مرد نهاوندی هنگامی که عمر خوابیده بود با خنجر عمر را کشت. در این توطئه ،هرمزان و نه ایرانی دیگر را دستگیر کردند و کشتند. مروارید دختر پیروز هم توسط عبیدالله پسر عمر کشته شد.
فيروز در اطراف كاشان متولد شد. او پس از فتح نهاوند به همراه اسراي جنگي به مدينه آمد. فيروز به بردگي مغيرة بن شعبه درآمد. فيروز كه نجّاری، آهنگری و نقاشی میدانست از مغیرة خواست تا در برابر پولی كه به دست میآورد، او را آزاد نماید، اما مغيرة نپذیرفت. فيروز از مغيرة نزد خلیفه عمر بن خطاب شكایت كرد. عمر نيز توانست مغيرة را متقاعد كند تا فيروز آزاد شود. عمر يك بار از فيروز خواست تا برايش آسيابی بسازد و فيروز در جواب گفت: « برايت آسيابی بسازم كه در مشرق و مغرب چنان آسیابی نباشد» و عمر به همراهان گفت: اين مرا به قتل تهدید كرد.
عبدالرحمن پسر ابوبکر فيروز، هرمزان ،جفينه و يك يهود تازه مسلمان به نام كعب الاحبار را به توطئه براي قتل خليفه عمر متهم كرد امّا عمر توجّهی نكرد. در اوّل محرّم ۲۳ هجری قمری، فيروز در نماز صبح مسجد مدينه حاضر شد و عمر را با شش ضربه خنجر به قتل رساند. كليب پسر ابوبكر ليثی نيز بر اثر ضربات او كشته شد. عبدالرحمن بن عوف او را گرفتار كرد امّا فيروز با همان خنجر خود را نيز كشت. فيروز در مدينه به خاک سپرده شد. فيروز را با نام ابؤلؤلؤ نيز خواندهاند زيرا دختری به نام مرواريد داشت.
هم اكنون در فيروزيه نزديكی كاشان بارگاهی به فيروز مجوسی منسوب است كه به باباشجاع الدين شهرت دارد. اين بارگاه مورد اعتراضات بسياری قرار گرفته است و محلّ آن مورد ترديد است.

