کاربر:Shah9035
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
اعتماد به نفس
• اعتماد به نفس يعني تکيه به استعدادها و توانايي هاي خود . يعني مقايسه نکردن خود با ديگران و وابسته نبودن به هيچکس و هيچ چيز و هيچ جا، جز خداوند که ما را به عنوان جانشين خود بر روي زمين از ميان ساير موجودات، برگزيده است دکتر خليل علي محمدزاده او به ما عنوان قائم مقامي داده است و ما را به اسرار جهان هستي آگاه کرده است و آنگاه به فرشتگان که از آفرينش ما سوال کردند، فرمود: به جانشين من، سجده کنيد و همه سجده کردند جز ابليس. سجده ي فرشتگان آگاهانه بود. آنان پس از آنکه خداوند، اسرار جهان هستي را به انسان آموخت، در برابر قدرت، عزت و شکوه و اقتدار و اختيارات نا محدود انسان، سر تعظيم فرود آوردند. آنان به خوبي مي دانستند که اکنون موجودي پا به عرصه حيات نهاده است که قدرت انتخاب دارد. خمير مايه ي اين موجود صرفا آب و خاک و گل و لاي نيست، بلکه عشق و معرفت است. زيرا در اين مواد اوليه، از روح الهي دميده شده است. اين موجود، بار سنگين امانت الهي را که آسمان و زمين با همه ي وسعتش و کوه ها با همه صلابتش از پذيرفتنش سر باز زده اند، به دوش کشيده است. دوش ديدم که ملائک در ميخانه زدند // گل آدم بسرشتند و به پيمانه زدند ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت // با من راه نشين باده مستانه زدند آسمان بار امانت نتوانست کشيد // قرعه کار به نام من ديوانه زدند کساني که اعتماد به نفس بالايي دارند، هيچ گاه احساس کمبود در زندگي نمي کنند. آنان با تکيه به توانايي هاي خود که خدا به آنان عطا کرده است و با توکل و اعتماد به پشتيباني خداوند، بر همه ي سختي ها و مشکلات غلبه مي کنند خداوند، پس از آفرينش، جانشين خود را رها نکرده است. از اين رو ياري، مساعدت و حمايت هاي پي در پي خود را به انسان يادآوري مي کند: آگاه باشيد! ياري خدا نزديک است. او با شماست، هر کجا که باشيد. او آرامش را در قلب هاي مومنان فرو فرستاد. اگر خدا را ياري کنيد، شما را ياري مي کند. اگر پايداري کنيد و پروا کنيد، خداوند شما را به پنج هزار فرشته نشاندار ياري کند. هر که به خدا توکل کند، خدا او را کافي است. خداوند علاوه بر حمايت هايي که از جانب خودش نصيب انسان مي کند، فرشتگان خود را هم مامور کرده است تا به انسان هاي با ايمان و آنان که پايداري مي کنند، کمک کنند: کساني که گفتند: پروردگار ما خداست و آنگاه پايداري کردند، فرشتگان بر ايشان فرود آيند که: مترسيد و اندوه مخوريد و شادمان به بهشتي باشيد که نويدتان مي دادند. ما دوستان و يارانتان هستيم، هم در دنيا و هم در آخرت خداوند، علاوه بر حمايت ها و امدادهاي خود و فرشتگانش، روح و قلب و جان انسان را با سلاح عقل و هوش، مجهز نموده است تا او خود بتواند با توکل به خدا، همه مشکلات را از سر راه بردارد و به سعادت و خوشبختي ابدي برسد. از ميان جانوران تنها انسان است که مي تواند تعقل و استدلال کند. شعور حيواني مانند نواي ساده اي است که از ني بر مي خيزد و با آنکه لطيف و زيبا است، اما بسيار محدود و غير متنوع مي باشد. در حالي که مغز انسان صاحب همه ي اصوات و آهنگ هايي است که در يک کنسرت به کار مي رود و انسان قدرت آن را دارد که همه ي اين آهنگ ها را با هم بياميزد و قطعه اي تصنيف کند که به سر حد کمال و زيبايي باشد. تا قبل از ظهور انسان دست طبيعت، هنوز مخلوقي از خاک به وجود نياورده بود که مانند او داراي مغزي متفکر و قابل انعطاف باشد تا بتوان تصور کرد که روزي بارقه اي از عقل کل به وجود او بدمد و او را اشرف مخلوقات سازد و قدرتي نا محدود به او عطا کند و او را با ابديت نزديک سازد. اينجا است که انسان، احساس شخصيت و شايستگي مي کند و آيينه وجودش را از زنگار عقده هاي حقارت و احساس خود کم بيني که اطرافيانش از کودکي به او تلقين کرده اند، پاک مي کند. اعتقادات و باورهاي کهنه قديمي را از ذهن خود دور کنيد، همانطور که وقتي خانه تکاني مي کنيد، چيزهاي کهنه و فرسوده را دور مي ريزيد. قبلا تصور مي کرديد که شانس و بخت و اقبالتان همان موقعيتي بوده است که در آن قرار داشته ايد و شايد تصور مي کرديد که خيلي بيشتر از چيزي هستيد که بايد باشيد. خود را دست کم مي گرفتيد. نسبت به حافظه و هوش خود بد بين بوديد. هميشه از خود بد مي گفتيد. خود را در برقراري ارتباط صميمي با ديگران موفق نمي ديديد. اين تصويرهاي منفي را هم اکنون از ذهن خود پاک کنيد. تصويري زيبا و خوشايند از توانمندي هاي خود در ذهنتان بسازيد و به همه جنبه هاي مثبت وجود خود فکر کنيد: عقل و هوش کافي، حافظه خوب، قلب مهربان، خوش بيني، ارتباط صميمي و خوب با ديگران، رعايت ادب و احترام در حضور ديگران، تن سالم، چشم بينا، گوش شنوا، معده سالم، تحرک زياد، معرفت و آگاهي، علم و دانش، ارتباط روحي عالي با خدا در خلوت هاي خود، تحصيلات کافي، شغل مناسب، پدر و مادري مهربان و فرزنداني سالم و شاداب و فهرستي از جنبه هاي مثبت زندگي خود تهيه کنيد و هر روز بر آن بيفزاييد هر چه بيشتر بر روي جنبه هاي مثبت خود تمرکز کنيد، احساس شخصيت و شايستگي شما افزايش مي يابد و هر چه بيشتر بر روي جنبه هاي منفي وجود خود فکر کنيد، همان امتيازات و امکاناتي را که در اختيار داريد، به تدريج از دست مي دهيد. اگر با داشتن تن سالم و عقل و هوش کافي و يک درآمد معمولي، هر روز حسرت زندگي ديگران را بخوريد و خود را با امکانات بالاي ديگران مقايسه کنيد، سلامت و تندرستي خود را به تدريج به خطر مي اندازيد و ممکن است شغل و درآمد خود را از دست بدهيد. بدون توجه به آنچه ديگران در اختيار دارند و بدون وابستگي به آنچه از امکانات مادي در اختيار داريد، تنها و تنها به وجود خودتان و تن و روحتان عشق بورزيد. خود را عميقا دوست داشته باشيد. کسي که خودش را دوست ندارد، هيچ کس و هيچ چيز ديگر را دوست نخواهد داشت. سعادت و خوشبختي ما ارتباط مستقيم با حب ذات يا همان خود شيفتگي دارد. اين عبارت هاي تاکيدي را هر روز تکرار کنيد: من موجودي تابناکم، سرشار از نور و محبت. هر چه را که براي کامروايي از اکنون نياز دارم ، در اختيار من است. هر آنچه نياز دارم، پيشاپيش در درون من است. وجودم سرشار از معرفت و عشق به خداست. من دقيقا به همين گونه که هستم خود را دوست دارم و هر لحظه بهتر مي شوم. اکنون هرگونه اعتماد منفي و محدود کننده را نابود مي کنم. اين گونه باورها اقتداري بر من ندارند. اکنون همه تصويرها و گرايش هاي منفي که از خود داشته ام، نابود شده اند. من از اينکه زنده ام، خوشحالم و از زندگي لذت مي برم. توجه داشته باشيد که خود شيفتگي، با خود پسندي و خود پرستي و خودخواهي متفاوت است. کساني که به اوج خودباوري و خود شيفتگي مي رسند، بيشترين احترام و ارزش را براي ديگران قائل مي شوند. خود باوري با تواضع و فروتني منافاتي ندارد. شما مي توانيد انسان خودباوري باشيد و در عين حال به ديگران زودتر سلام کنيد و با احترام با آنها سخن بگوييد. صدايتان را بلند نکنيد و ديگران را تحقير نکنيد. تحقير و استهزاء و احترام نگذاشتن به نظر ديگران و مغرورانه با آنها سخن گفتن، نشانه هاي خود پسندي و خودخواهي است. شما که اعتماد به نفس بالايي داريد، هرگز از واژه ها و عبارت هايي مانند : من کوچک شما هستم، اين حقير، اين بنده ناچيز، من کوچکتر تز آن هستم که، من که قابل نيستم، من را شرمنده نکنيد و ... استفاده نکنيد. با استفاده از اين عبارت ها، نخواهيد تواضع خود را به ديگران نشان دهيد. تواضع و فروتني بايد جزء شخصيت شما باشد و همانطور که گفتيم در رفتار و کردار شما نمايان باشد. لحن صحبت شما، نوع نگاه شما و ساير حرکت ها و رفتارهايتان مي تواند تواضع يا تکبر شما را به ديگران نشان دهد. بعضي ها با استفاده از عبارت هاي نادرست فوق، نقش بازي مي کنند و مي خواهند بدين ترتيب خود را در نگاه ديگران فروتن نشان دهند. سعي کنيد هميشه خودتان باشيد. هيچ چيز بهتر از صداقت و خلوص نيت نيست. براي خود زندگي کنيد نه براي ديگران به منظور دستيابي به احساس شخصيت و احساس شايستگي بيشتر، اين کارها را انجام دهيد: هميشه تميز و مرتب باشيد. از شانه و آيينه و مسواک و واکس و اتو غافل نشويد. حتي المقدور از عطر و ادکلن استفاده کنيد. حتي اگر در بين کساني زندگي مي کنيد که به سر و وضع خود توجه ندارند، شما با ظاهري نظيف، مرتب و آراسته با آنان روبرو شويد. از موهبت هاي الهي در بهترين شکل ممکن استفاده کنيد. خود را شايسته مواهب الهي بدانيد. از هيچ موهبتي خود را محروم نسازيد. همانطور که براي مهمانتان ارزش قائل مي شويد و بهترين ميز و سفره را مي چينيد، به خودتان هم احترام بگذاريد. در بهترين و مرغوبترين ظرف ها غذا بخوريد. به جسم و تن خود اهميت بدهيد. جسم ما فقط مرکب روح نيست. جسم و روح بنا بر تحقيقات فلاسفه بزرگ مانند ملاصدرا، با هم آفريده مي شوند. بنابراين همانطور که روح بر جسم ما تاثير مي گذارد، جسم هم بر روي روح اثر مي گذارد. جسم نحيف و ضعيف و خسته، روح را ضعيف و خسته و فرسوده مي کند. هر روز چند دقيقه ورزش کنيد و به تناسب اندام خود توجه داشته باشيد. تحرک بدني و قدم زدن و خنديدن، مهمترين عوامل سلامتي و شادابي جسم هستند. از جسم خود زياد کار نکشيد. به جسم خود آرامش و استراحت بدهيد. بار سنگين بلند نکنيد. به نوع نشستن خود توجه داشته باشيد. اصول تنفس صحيح و تغذيه سالم را بياموزيد و رعايت کنيد. هميشه براي اظهار نظر، از واژه من استفاده کنيد نه ما. من گفتن، لزوما به معني منيت و خودخواهي نيست. تفاوت اين دو قبلا گفته شد. در کلاس درس در پاسخ سوال استاد نگوييد: ما، بگوييم؟ شما به عنوان يک شخصيت حقيقي، اين حق را داريد که با اعتماد به نفس براي اشاره به خود از واژه من استفاده کنيد. براي اين که دچار کبر و غرور نشويد هنگام اظهار نظر و ابراز يک عقيده بگوييد: به نظر من، يک نظر اين است که يا به نظر مي رسد که. احساس گناه نکنيد. خداوند توبه پذير است و مهمتر از آن، توبه کنندگان را دوست مي دارد. کسي که از او يکبار خطايي سر زده و اکنون به خطا و اشتباه خود پي برده و در صدد جبران آن برآمده است و ديگر قصد تکرار آن را ندارد، اکنون محبوب خداست. آيا کسي که محبوب خدا يعني مورد توجه خاص و محبت خداوند است، احساس گناه و بدبختي مي کند؟ اشتباهات و خطاهاي گذشته خود را براي هميشه فراموش کنيد. خاطرات منفي و تلخ را هرگز در ذهن خود مرور نکنيد .مسئوليت پذير باشيد. از پذيرش مسئوليت ها فرار نکنيد. وقتي که مسئوليت کاري که فکر مي کنيد از عهده انجامش برمي آييد، مي پذيريد، در خود احساس اعتماد به نفس بيشتري مي کنيد. خود را شايسته ي انجام کاري مي دانيد که ديگران از پذيرش آن خودداري مي کنند. وقتي مسئوليتي به شما پيشنهاد مي شود، اگر مطمئن هستيد که توانايي انجامش را داريد ، آنرا بپذيريد و سپس براي اجراي درست و کامل آن ، از افراد ديگري کمک بگيريد. هيچگاه از زير بار مسئوليت شانه خالي نکنيد. خود را به خدا بسپاريد. هر چه بيشتر به خدا و قدرت و علم او توجه کنيد، احساس شخصيت بيشتري پيدا مي کنيد. خودتان، کارتان و زندگيتان را به خدا بسپاريد. دل ها به دست خداست. هيچ کس نمي تواند شما را از چشم ديگري بيندازد. کارها به دست خداست. هيچ کس نمي تواند آينده شغلي شما را به خطر بيندازد. اگر خدا بخواهد در خيري به روي شما باز کند، هيچ کس نمي تواند آنرا ببندد. در اين عالم، شر و آفاتي هست که جز خدا نمي تواند آنها را از بين ببرد. به همين خاطر ، خداوند از پيامبرش هم مي خواهد که به او پناه ببرد: بگو پناه مي برم به خداي سپيده دم، بگو پناه مي برم به خداي مردم در حضور ديگران ضمن آنکه از خود ستايش نمي کنيد، عيب جويي هم نکنيد، شما حق نداريد بر روي خود و ديگران عيب بگذاريد. خدا مي فرمايد: از خود عيب جويي نکنيد. نقص ها و عيب هاي اخلاقي و رفتاري و گفتاري خود را در صورتي با ديگران در ميان بگذاريد که آنان بتوانند به شما کمک کنند و از مشورت با آنها بهره مند شويد. بيهوده سفره دل خود را براي ديگران باز نکنيد. از شکست هاي خود به ديگران چيزي نگوييد، زيرا آنها فکر مي کنند که شما نا توان هستيد و نمي توانيد از عهده حل مشکلات و به دوش کشيدن بارهاي زندگي برآييد. خود را در چشم ديگران حقير نسازيد. البته شما حق داريد که از ديگران طلب کمک نماييد. خواسته ي خود را با ديگران در ميان بگذاريد. ولي در هيچ شرايطي عزت و کرامت نفس خود را از بين نبريد. بر روي ديگران هم عيب نگذاريد و عيوب آنها را بزرگ نمايي نکنيد. هر عيبي را که به رخ ديگران مي کشيد، گويا از خود عيب جويي مي کنيد. زيرا بني آدم اعضاي يکديگرند. پدر، مادر، خواهر، برادر، اقوام و خويشان و حتي دوستان شما، پاره هاي تن شما هستند. شما اگر از خواهر شوهرتان يا مادر زنتان و ... عيب جويي مي کنيد، در حقيقت از خود عيب جويي مي کنيد. زيرا کسي که شما مستقيما با او زندگي مي کنيد، با کسي که از او عيب جويي مي کنيد، پيوند خوني و نسبي دارد. سعي کنيد اين صفت الهي ( ستارالعيوب ) را در خود تقويت کنيد. در صورتي که ديگران از شما تعريف مي کنند و شما را مورد تشويق و تمجيد و قدرداني خود قرار مي دهند، در اين صورت شما از آنها فقط تشکر کنيد و هرگز مانند کودکان در برابر تعريف هاي ديگران جبهه نگيريد. نگوييد: نه من آنطور نيستم که شما مي گوييد. من خيلي کوچکتر از اين حرف ها هستم. من قابل اين همه تعريف و تمجيد نيستم. نظر لطف شما است. چشم هاي شما قشنگ مي بيند. خجالتم ندهيد و ... . وقتي که از کودکان خود به طور مبالغه آميز تعريف مي کنيم، آنها متوجه مي شوند که ما با اين تعريف ها، در صدد کنترل فعاليت هايشان هستيم. به همين خاطر در همان لحظه اي که شما از او در حضور ديگران تعريف و تمجيد مي کنيد که چقدر ساکت و آرام است، به حرکاتي دست مي زند که خلاف گفته شما را ثابت کند و البته اين، حق اوست که فعاليت کند، بدود، بخندد و اما شما وقتي که مورد ستايش و تعريف ديگران قرار مي گيريد و تصور مي کنيد که اين تعريف و تمجيدها بيشتر از آن چيزي است که شما از خود مي دانيد، در اين هنگام از خدا بخواهيد که شما را بهتر از آن چيزي قرار دهد که ديگران در مورد شما تصور مي کنند و از او بخواهيد که خطاها و اشتباهايتان را بر شما ببخشايد. امام علي ( ع ) در توصيف پارسايان مي فرمايد: هرگاه يکي از آنان مورد ستايش و تمجيد ديگران واقع شود، از آنچه در موردش گفته مي شود، مي ترسد. ترسي که او را متنبه و بيدار مي سازد. او را به حرکت در مي آورد. تلاش مي کند نقص هاي خود را برطرف سازد. در همين حال ممکن است ديگران از شما عيب جويي کنند. در اين حالت، اگر شما آن عيب را در خود نمي بينيد، نسبت به آن بي تفاوت باشيد. با بزرگواري و کرامت نفس، از کار اين بيهوده گويي ها بگذريد. آن سخنان بيهوده را به خود نگيريد. از حرکت و تلاش باز نايستيد و به راه نيکي که برگزيده ايد، با نشاط و اميد ادامه دهيد. بي تفاوتي و بي توجهي شما نسبت به عيب جويي ها بعد از آن است که آنان بر اين نسبت هاي نا روا پافشاري مي کنند و حاضر نيستند حرف شما را بشنوند

