آیات قرآن درباره ذوالقرنین

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.


  • آیات قرانی در مورد کوروش بزرگ ذوالقرنین
  • ذو = صاحب ،دارنده. قرنین = دوشاخ ( تاج دوشاخ دار)

از سوره کهف


  • ۸۳. از تو از ذوالقرنین پرسند. بگو: برای شما از او خبری خواهم رساند.
  • ۸۴. ما به او در زمین تمکن دادیم و از هر چیز وسیله‌ای عطا کردیم
  • ۸۵. پس راهی را تعقیب کرد.
  • ۸۶. چون به غروب‌گاه آفتاب رسید، آن را دید که در چشمه‌ای گل آلود فرو می‌رود و نزدیک چشمه گروهی را یافت. گفتیم : ای ذوالقرنین، یا عذاب می‌کنی یا میان آنان طریقه‌ای نیکو پیش می‌گیری.
  • ۸۷ .گفت : هر که ستم کند، زود باشد که عذابش کنیم و پس از آن سوی پروردگارش برند و سخت عذابش کند.
  • ۸۸. و هر که ایمان آورد و کار شایسته کند، پاداش نیک دارد و او را از فرمان خویش کاری آسان گوییم.
  • ۸۹. و آنگاه راهی را دنبال کرد
  • ۹۰. تا به طلوع گاه خورشید رسید و آن را دید که بر قومی طلوع می‌کند که ایشان را در مقابل آفتاب پوششی نداده ایم.
  • ۹۱. چنین بود و ما از آن چیزها که نزد وی بود، به طور کامل خبر داشتیم.
  • ۹۲. آنگاه راهی را دنبال کرد.
  • ۹۳. تا وقتی میان دو کوه رسید، مقابل آن قومی را یافت که سخن نمی‌فهمیدند.
  • ۹۴. گفتند: ای ذوالقرنین، یاجوج و ماجوج در این سرزمین تباهکارند. آیا برای تو خراجی مقرر داریم که میان ما و آنها سدی بنا کنی ؟
  • ۹۵. گفت : آن چیزها که پروردگارم مرا تمکن آن را داده، بهتر است. مرا به نیرو کمک دهید تا میان شما و آنها حایلی کنم.
  • ۹۶. قطعات آهن پیش من آرید. تا چون میان دو دیواره پر شد، گفت : بدمید. تا آن را بگداخت. گفت : روی گداخته نزد من آرید تا بر آن بریزم.
  • ۹۷. پس نه توانستند بر آن بالا روند و نه توانستند آن را نقب زنند.
  • ۹۸. گفت : این رحمتی از جانب پروردگار من است و چون وعده پروردگارم بیاید، آن را هموار سازد و وعده پروردگارم درست است. (از سوره کهف)
  • ذوالقرنین کیست؟ در این مورد تفاسیر زیادی آمده است که یکی از آنها به کورش کبیر مربوط می شود. ذوالقرنین به معنی صاحب دو شاخ است و این همان تاج کورش است که در نقش کورش در پاسارگاد به وضوح قابل رویت است.
  • آیات قران
  • «و يسئلونك عن ذى القرنين قل ساتلوا عليكم منه ذكرا»

«انا مكنا له فى الارض و اتيناه من كل شى‏ء سببا»

  • سفر به مغرب
  • «فاتبع سببا» «حتى اذا بلغ مغرب الشمس وجدها تغرب فى عين حماة و وجد عندها قوما» «قلنا يا ذا القرنين اما ان تعذب و اما ان تتخذ فيهم حسنا» «قال اما من ظلم فسوف نعذبه ثم يرد الى ربه فيعذبه عذابا نكرا»

«واما من امن و عمل صالحا فله جزاء الحسنى وسنقول له من امرنا يسرا»

  • سفر به مشرق «ثم اتبع سببا» «حتى اذا بلغ مطلع الشمس وجدها تطلع على قوم لم نجعل لهم من دونها سترا»

«كذلك و قد احطنا بما لديه خبرا» ياجوج و ماجوج - «ثم اتبع سببا» «حتى اذا بلغ بين السدين وجد من دونهما قوما لا يكادون يفقهون قولا».

«قالوا يا ذا القرنين ان ياجوج و ماجوج مفسدون فى الارض فهل نجعل لك خرجا على ان تجعل بيننا و بينهم سدا» «قال ما مكنى فيه ربى خير فاعينونى بقوة اجعل بينكم و بينهم ردما».

  • بنای سد -«اتونى زبر الحديد حتى اذا ساوى بين الصدفين قال انفخوا حتى اذا جعله نارا» «قال اتونى افرغ عليه قطرا» «فما اسطاعوا ان يظهروه وما استطاعوا له نقبا» «قال هذا رحمة من ربى.» «فاذا جاء وعد ربى جعله دكاء و كان وعد ربى حقا»