بحث کاربر:Farzad555
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
علت عقب ماندگی
گاه کسانی که به اروپا میروند و یا به طریقی آثار و پدیده های شگرف آنجارا می بینند چنان شیفته تمدن و جلوه های فرهنگ آن سرزمین میشوند که خود را می بازند و بر اینهمه پیشرفت غبطه میخورند و به این فکر می افتند که عامل پیشرفت آنها و علت عقب ماندگی ما چیست .
وقتی به خود آییم و ببینیم که از کفش پا تا کلاه سر از ساعت تا عینک از برق و تلفن تا تراکتور و کومباین از کشف سلول و ویروس و اتم تا اختراع دوچرخه و ماشین و هواپیما از شیوه رهائی از استبداد تا انتخاب نوع حکومت همه را مدیون دست آورد های غرب هستبم. آنگاه معلوم میشود که فاصله عقب ماندگی ما به درازای خواب 200 ساله است.
این بحث جنجالی در قرن اخیر همواره پیش روی محققین و جامعه شناسان بوده و بزرگانی چون اقبال لاهوری و سید جمال الدین اسد آبادی و محمد عبده و دیگران کوشیدند از این راز آگاه شوند و راهی برای برون رفت از این واماندگی نشان دهند . بعضی نظرات به شرح زیراست .
ۭ1- ما به خواب طولانی فرو رفتیم چنانکه گوید تا نخوابد شرق کی مغرب برآید آفتاب غرب را بیداری آنگه شد که شرقی شد به خواب
2-علت آنست که ما از اسلام دورشدیم و دستورات قران را اجرا نکرده ایم. 3- پیشرفت غرب از دوره رونسانس آ غاز شد یعنی زمانی که از دین مسیحی فاصله گرفت . 4- کشورهای استعماری نگذاشتند که ما پیشرفت کنیم . 5- راه نجات ما در باز گشت به خویشتن خویش است . و از این قبیل
اما گذشت زمان نشان داد که این بزرگان نه درد را شناختند و نه درمان را . زیرا راهی که نشان دادند . به بن بست رسید .
شاید این درست باشد که ملتهای مسلمان و بخصوص رهبران دینی آنها مدت یک قرن یا بیشتر در خواب بودند و حال بیدار شده و فهمیده اند که از کاروان ترقی و پیشرفت باز مانده اند.
کاروان رفت و تو درخواب وبیابان درپیش چه کنی ره زکه پرسی چو روی چون باشی
این است که عصیان کرده دیوانه وار سر بر سنگ می کوبند. و انتحار میکنند. خود را منفجر میسازند وتروریست پرورش میدهند. تا با اینکار هم خود و هم دشمن را از پای درآورند . با این استدلال که اگر ما نیستیم بگذار دیگران هم نباشند.
ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی این ره که تو میروی به ترکستان است
معلوم است هنوز هم گیج و خواب آلوده راه را از بی راهه تشخیص نمیدهند . حتی مبانی فرهنگی و فلسفی غرب را که منجر به پیشرفت آنها شد مطالعه نمی کنند .
شاید تعصبات کور وغلط چشم واقع بین را بسته ویا کج فهمی از دین باشد که واقعیت را درک نمیکنند . و شاید منشا عقب ماندگی همان باورهائی باشد که در دل عزیزش میدارند وهم در اذهان محترم ومقدس است .
اگرچه ثمره اختراع و اکتشاف غرب برای سایر ملل نیز منشا خیر و برکت بوده و از مواهب علم و تکنیک آن همگان بهره مند شده اند. اما با این وجود ما دل خوشی هم از غرب نداریم چرا که خوی استعماری نیز داشته و در این راه بر ملتهای جهان سوم ستم روا کرده است . اما تحقیق و پژوهش هم مقدمه ای است بر درک واقعیت و جبران مافات .
عده ای براین باورند که علت پیشرفت دریک کشور و یا عقب ماندگی در کشوری دیگر معلول به عواملی است که درون خود آن کشورها وجود دارد . بعبارتی دیگر مربوط به فاکتورهائی است که در خصوصیات فرهنگی و اعتقادی خود افراد آن ملت است .
میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز
عیبهائی که دریک ملت نهفته است از پشت عینک تعصب مردم آن نمیتوان دید. یعنی نمیتوانیم جسم را در ترازوئی وزن کنیم که خود در آن نشسته باشیم.
همانطور که هرکسی عیب خود را نمی بیند. مگر از زبان دوستان و دشمنان و اطرافیان بشنود. این بسی دشوار است که انسان بتواند در مورد خود عادلانه داوری کند.
پس برای شناخت ویژگیهای خودمان نیزناگزیرباید از دایره منیت خارج شویم و بشنویم آنچه را دیگران میگویند . آنگاه با صعه صدر قضاوت کنیم و در صدد رفع عیب برآئیم . و گرنه در نتیجه گیری اشتباه خواهیم کرد.
آینه چون نقش تو بنمود راست خود شکن آینه شکستن خطا ست
اکنون فارغ از هرگونه حب و بغض سعی میکنیم تاثیر و تبعات چند عامل از جمله : باورهای دینی . نظام دموکراسی . نظام استبداد . خصوصیات ذاتی ملت و عامل نژادی و جغرافیائی را در پدیده عقب ماندگی مطالعه و بررسی کنیم .
1 -عامل دین - عده ای دین و مذهب را عامل عقب ماندگی و افیون جامعه میدانند و اینکه دین وسیله ای است برای مهار توده محروم . به ویژه کمونیست ها . که در جهت محو و نابودی آن سعی بسیار کردند .
آنها بر این باورند .همانگونه که آفت برگ گیاه را می مکد و آنرا پژمرده و از رشد و شادابی می اندازد. اعتقادات دینی نیز انسان را از پژوهش و پویائی و رشدفکری وکشف واقعیات باز میدارد.
می گویند بینش و منش دین محدود و مربوط است به آنچه در قدیم می شناختند و منطبق است با واقعیات آنروزگار. بهمین دلیل است که دینداران با هرگونه نو آوری و تازه های علمی . بخصوص وقتی با اعتقادات دینی در تضاد باشد با دیده شک و تردید می نگرند و از سر مقابله و ستیز در میآیند .
گفته میشود در کشور خود ما نیز این ادعا درست است . یعنی دینداران در مقابل پدیده های نو بخصوص که از خارج و از غرب آ مده . قدم به قدم ایستاده و مقاومت کرده اند. حالا از ورود قاشق و چنگال گرفته تا نخوردن قند واستفاده نکردن از حمام نمره و برق و سینما ورادیو و تلویزیون و غیره .
بعضی علما سالیان دراز کودکان و جوانان را از رفتن به مدارس نوین به سبک غرب مثل دبستان و دبیرستان و دانشگاه باز میداشتند . چرا که علوم نوین را حرام دانسته و میگفتند دراین مدارس درسهای لا مذهبی میدهند. ( توضیح اینکه قبلا برای کودکان مکتب خانه دایر بود و در آن قران توسط ملا باشی تدریس میشد که منسوخ شده و برای بزرگسالان مدارس علمیه که همچنان دایر است ). و اخیرا هم با آمدن ماهواره مخالفت میکنند.
البته برای خود دلایلی هم دارند. مثلا در مورد ماهواره می گویند ترویج فساد اخلاق و فرهنگ مبتذل غرب میشود . و ظاهرا برای عوام دلیل موجهی است .
سئوال این است که چرا فرهنگ ما نتواند و نمیتواند به طور طبیعی از خوددفاع کند و به مقابله با فرهنگ غرب برخیزد . مگر نه اینست که کشورهای اسلامی نیز فرهنگ خود را از طریق همین ماهواره ترویج میکنند. از جمله خود ایران که حدود 10 کانال با فرهنگ اسلامی پخش میکند.
چرا مردم خود شان خوب را از بد تشخیص ندهند . مگر خدای ناکرده صغیرند و یا بی عقل که به آنها تکلیف شود چه ببینند و چه نبینند.
از لقمان حکیم پرسیدند ادب از که آموختی . گفت از بی ادبان که هرچه را بد دانستم در انجام آن خودداری کردم.
اگرفرهنگ غرب عامل فساد اخلاق است . چرا تحریکات و تجاوزات جنسی در کشورهای اسلامی بیشتراست . اگر چه درپشت چادر و پوشیه باشد و از ترس آبرو پنهان بماند . چرا زنان و دختران از کشورهای جهان سوم به مراکز فساد صادر میشوند .
ممکن است پاسخ این باشد که چون محیط غرب از سکس اشباع شده لذا مسئله بصورت عادی درآمده وفرهنگ اجتماعی و معا شرتی بگونه ای است که با دیدن زن هرچند بی حجاب تحریک نمیشوند .
نتیجه این شده که زن بی حجاب و عریان درکشورهای غربی امنیت و مصونیت دارد. در حالیکه در کشور اسلامی زن با حجاب هم تحریک آمیز است و مورد طمع و چشم چرانی و مزاحمت قرار میگیرد. چرا ؟
وانگهی فساد اخلاق به تعدادی کانال مربوط است که هرکس میتواند آن را حذف کند. اما چیزهای خوب و مفید علمی تاریخی و آداب و رسوم ملتها با فرهنگهای گوناگون نیز در ماهواره میتوان دید که سبب اطلاعات و آگاهی میشود. مهمتر اینکه اطلاع رسانی و اخبار آن حاوی اسناد و مدارک و مطالبی است که در داخل بر آن سرپوش می نهند و پخش نمیکنند مبادا خطا کاران ازجمله خودی ها هستند رسوا شوند .
از طرفی محدودیت غریزه را راضی نمیکند. بلکه انسان را از هرچه نهی کنی حریص تر میشود . ( الانسان حریص علی ما منع ) . شاید اگر جائی و مکانی برای ارضای امور جنسی اختصاص می یافت بقیه در امان بودند .
ممکن است بتوان از ماهواره هم استفاده خوب کرد وهم استفاده بد همانگونه که از چاقو . بهر حال فرهنگ هر ملت را خود آن ملت میسازد و حفظ میکند و یا تغییر میدهد و خداوند انسان را آزاد آفرید و بین خوب و بد مخیر گردانید.
در دنیای امروز نمیتوان ملتی را به زور به کاری وادار و یا از آن نهی کرد. مگر آنکه با دلیل و منطق همراه باشد تا انسان خود قبول کند و قانع شود. البته غربی ها نیز دلیل خود را دارند که باید شنید.

