مائوئیسم

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

مائوئیسم برداشت سیاستمدار انقلابی و تئوریسین حزب کمونیست چین مائو تسه تونگ (زاده ۱۸۹۳-درگذشته ۱۹۷۶) از مارکسیسم بود که جمهوری خلق چین را در سال 1949 با شکست دادن نیروهای چیانگ کای شک رئیس جمهور وقت چین بنیان گذاشت.

مائوئیسم[1] [2] به نقش برجسته دهقانان و روستائیان در انقلاب کارگری ایمان داشت و بر اهمیت فرهنگ به عنوان عنصری که می تواند بر اقتصاد سوسیالیستی تاثیر گذارد تاکید می کرد.

با وجود آنکه حزب کمونیست چین در سال 1921 تأسیس شد، عقاید سوسیالیستی در چین قبل آن هم رایج بوده است. عقاید سوسیالیستی در اواخر قرن 19 وارد چین شدند و در سال 1907، کمونیسم آنارشیستی شکل غالب عقاید سوسیالیستی در چین بود.

پس از مرگ استالین در سال 1953، رهبر جدید شوروی نیکیتا خروشچف جنایات استالین و کیش شخصیت وی را محکوم کرد. او بر لزوم بازگشت به تفکرات لنین و ایجاد تغییرات در روش های کمونیستی تأکید کرد. با این وجود، اصطلاحات خروشچف بر تفاوت های ایدئولوژیکی میان جمهوری خلق چین و شوروی دامن زد که این امر دهه 1960 کاملاً آشکار شد. اختلاف چین و شوروی در جنبش کمونیسم بین المللی به خصومت آشکار مبدل شد و چین خود را رهبر جهان در حال توسعه معرفی کرد که در برابر او دو ابر قدرت یعنی شوروی و آمریکا ایستادگی می کند.

احزاب و گروه هایی که از حزب کمونیست چین حمایت می کردند در انتقاد از رهبری شوروی خود را "ضد تجدید گرا" معرفی کرده و حزب کمونیست شوروی و احزاب متحد با آن را "سرمایه داران" تجدید گرا خواندند. اختلاف چین و شوروی باعث ایجاد اختلاف و تفرقه میان احزاب کمونیستی سراسر جهان گردید. به خصوص، حزب کار آلبانی از جمهوری خلق چین حمایت کرد. حزب کمونیست چین تحت رهبری مائو به نیروی کمونیسم بین المللی تبدیل شد. ایدئولوژی حزب کمونیست چین، اندیشه مائو (یا همان "مائوئیسم" توسط بسیاری از گروه ها و احزاب مورد پذیرش قرار گرفت.

یکی از مثال های بارز دیگاه مائوئیستی انقلاب تساوی طلب که در لوای مفهوم دموکراسی جدید مائو مطرح شد کامبوج دموکراتیک بود که توسط خمرهای سرخ و تا حدی پول پوت اداره می شد. چین و کره شمالی تنها دول کمونیستی بودند که دولت خمرهای سرخ با آنها در ارتباط مستقیم بود. خمرهای سرخ در حمله ویتنامی ها سرنگون شدند و چین شورشیان خمرهای سرخ را مسلح کرد.

پس از مرگ مائو و به قدرت رسیدن تنگ شیائوپنگ، جنبش بین المللی مائوئیسم دچار آشفتگی شد. گروهی رهبری جدید چین را پذیرفت و گروه دیگری با رد این پذیرش تعهد خود را نسبت به مائو ثابت کرد و گروه سوم هم مائوئیسم را رد کرد و با حزب کار آلبانی متحد شد.