ویکیپدیا:پروژهٔ مترجمان/گروه قومی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
"گروه قومی" یا نژادی گروهی از انسان هاست كه اعضای آن دارای ویژگی های نیایی و اصل و نسبی یكسان یا مشترك هستند (اسمیت، 1986). همچنین گروه های قومی اغلب دارای مشتركات فرهنگی، زبانی، رفتاری و مذهبی هستند كه ممكن است به آبا و اجدادشان برگردد و یا بر اساس عوامل دیگری به وجود آمده باشد. بنابراین یك گروه قومی می تواند یك جامعه فرهنگی نیز باشد.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] انواع گروه های قومی
به طور كلی، در طول تاریخ انسان ها با دونوع گروه قومی مواجه هستیم. اولین نوع همان گروه قومی بر پایه علایق فامیلی و خانوادگی است كه معمولاً كلمه "قبیله" را در ذهن تداعی می كند. با شروع مهاجرت جوامع انسانی نوع دوم گروه های قومی بوجود آمد كه در واقع نوعی تكامل جوامع ("كشور") ها را رقم زد و گروه های قومی با ویژگیهای مشترك در كنار هم كشوری را به وجود آوردند. تهاجم نظامی، مهاجرت و مذاهب باعث ایجاد تكامل در گروه های قومی قدیمی شده است.در همین حین تفاوت های قومی و نسلی هنوز در بین اقوامی كه در یك كشور زندگی می كنند وجود دارد و با زاد و ولدهای قومی این تمایزها به حضور خود ادامه می دهند.
اعضای یك گروه قومی همواره ادعا می كنند كه در طول تاریخ، پیشینه فرهنگی غنی و ارزشمندی داشته اند، اما برخی مورخان و جمعیت شناسان بر این باورند كه بسیاری از این مسائل فرهنگی زاییده سالهای اخیر هستند در پیشینه فرهنگی قوم هیچ جایگاهی نداشته اند. (فرید لندر 1975،هوسی باوم و رنجر 1983، سایدر 1993(. از دیدگاه سیاسی، وجه تمایز گروه قومی و یك كشور عدم وجود حاكمیت و یكپارچگی در گروه قومی است.
در حالی كه قومیت و نژاد دو مفهوم مرتبط هستند ((Abizadeh 2001)، مفهومم قومیت بیشتر با گروه های اجتماعی سروكار دارد و با علایق قبیله ای مشترك، ملیت مشترك، ژن مشترك، آئین، زبان یا فرهنگ مشترك مشخص می شود در حالی كه نژاد با مفهوم طبقه بندی بیولوژیكی "هموساپینس" سروكار دارد و بر اساس ویژگی های ژنوتیپ و فنوتیپ مشخص می شود.
[ویرایش] منشا كلمه
"Ethnic" از كلمه یونانی "ethnos" به معنای "مردم" گرفته شده است. معمولاً از این اصطلاح برای اشاره به افراد غیریونانی استفاده می شده است و بنبراین این كلمه دارای معنای ضمنی "اجنبی" بوده است. بعدها در زبان لاتین كاتولیك ها، این كلمه بار معنای دیگری پیدا كرد "غیرمسیحی" . در اوایل قرن 18، كاربرد كلمه "ethnic" (قومیت) در معنای " غیرمسیحی" كمرنگ شد. كاربرد امروزی این كلمه به معنای یونانی آن بسیار نزدیك است.
[ویرایش] ملل و ملیت
مفاهیم ملت و ملیت درارتباط تنگاتنگ با مفاهیم گروه قومی و قومیت هستند اما در جوامع سیاسی بار معنایی متفاوتی را القا می كند. مردمی كه از یك قوم هستند و قومیت مشابه دارند ممكن است دركشورهای مختلف زندگی كنند و بنابراین ملیت متفاوت داشته باشند. كلمه nation از كلمه لاتین nasci به معنای متولد شدن اقتباس شده است.
سیستم دولتی هر كشور ملیت آن كشور را مشخص می كنند و اغلب كشورها دارای ملیت خاص خود هستند اما همه جوامع هم همگن و یكنواخت نیستند. برخی از جوامع از چند ملیت مختلف تشكیل شده اند و در این كشورها معمولاً ملیت های اقلیت به دنبال كسب قدرت (مانند كاتالونیا در اسپانیا، كمك به كانادا، بومیان آمریكا در امریكا) و یا حتی استقلال (مانند یوگسلاوی) هستند. برخی از ملیت ها در میان جوامع مختلف پراكنده شدهاند (مانند فلسطین ، كولی ها در روم) و این مساله باعث بروز تمایلات استقلال طلبانه می شود.
جوامع را می توان به صورت فاعلی (سوبژه) یا مفعولی (اوبژه) تعریف كرد. از دیدگاه اویژه ای، جامعه را بر اساس زیر ساخت های سازمانی یا قلمرو آن جامعه تعریف میكنند. از دیدگاه سوبژه ای ، جامعه را بر اساس ارتباطات روان شناختی اعضای آن تعریف می كنند.
ملیت لزوماً به منزله شهروند بودن نیست. بسیاری از شهروندان یك جامعه مانند آمریكا یا كانادا بومیان آمریكا نیستند ملیتی به جز ملیت آمریكایی یا كانادایی دارند. این مساله در همه جهان به چشم می خورد: در بسیاری از موارد، فرد دارای گذرنامه یك كشور است اما ملیت وی متفاوت از ملیت مردم آن كشور است.
[ویرایش] در ایالات متحده
مجموعه ای از گروه های قومی مختلف را یك "قوم" می نامند. برای نمونه در آمریكا، گروه های قومی مختلف آمریكای لاتینی به همراه اسپانیایی را "هیسپانیت ها" می نامند. گروه های مختلف قومی آسیایی را "آسیایی ها" می نامند. همین مساله در مورد گروه های بومی آمریكا هم صادق است. اصطلاح "آفریقایی آمریكایی" یا آفریكن – آمریكن به گروه های قومی آفریقایی ساكن ایالات متحده اشاره دارد كه اصل و نسبشان به بردگان آفریقایی ساكن در قاره آمریكا بر نمی گردد. حتی اصطلاح نژادی "سفید" در مفهوم قومی به كار می رود و همه گروه های اروپایی را شامل می شود، اگرچه در گذشته افرادی كه نژاد اروپای جنوبی داشتند (پرتغالی ها، اسپانیایی ها، ایتالیایی ها و غیره) به عنوان نژاد "سفید" یا "غیرسفید" در نظر گرفته نمی شدند چرا كه پوستی سبزه داشتند و آیین شان كاتولیك رومی بود. در مورد گروه های مختلفی كه از خاورمیانه به امریكا آمده اند، مانند ایرانی ها، همواره اختلاف نظر وجود داشته باشد چرا كه در ایالات متحده افرادی كه ریشه و اصل و نسبشان به شرق یا جنوب آسیا بر میگردد را "آسیایی" می نامند و ایرانی ها متعلق به این مناطق نیستند . ازدواج های بین قومی و اجداد چند قبیله ای مساله را بغرنج تر هم می كند.
در سرشماری ایالات متحده، گروه هیسپانیك یك گروه "قومی" است و نه "نژادی" به سرشماری اقوام ایالات متحده مراجعه كنید. گفتنی است كه میلیون ها آمریكایی، به ویژه در كالیفرنیا، در هنگام سرشماری عبارت "Other" به معنای غیره را انتخاب می كنند چرا كه خود را از نژاد "مكزیكی" می دانند و در میان گزینه های موجود گروه مورد نظرشان دیده نمی شود (به La Raza مراجعه كنید). در ایالات متحده اطلاعات مربوط به "نسب" در سازمان سرشماری كشور این گونه طبقه بندی می شوند: "نسب به ریشه" آباء و اجداد یا محل تولد فرد یا والدین وی یا اجداد قبل از آنها قبل از مهاجرت به ایالات متحده اشاره دارد. "در زمان سرشماری پرسش های مربوط به اصل و نسب به تنها یك نفر از هر شش نفر به صورت تصادفی تعلق می گیرد و وی می بایست آنها را پاسخ دهد.
"آفریقایی – آمریكایی" یك گروه قومی است كه به بردگان سیاه پوست اطلاق می شود كه توسط "آمریكایی" ها به این كشور آورده شدند. "سرخپوستان آمریكایی" یك گروه قومی از قبایل سرخپوست هستند كه در مناطق مختلف ایالات متحده زندگی می كرده اند. این اصطلاحات در بین جوامع دیگر تا حدودی ناشناخته هستند اما شهروندان ایالات متحده به این اصطلاحات توجه خاصی دارند و حتی برخی از آنها اعلام استقلال هم نموده اند.
[ویرایش] جهان بینی قومی
در غرب، مفهوم قومیت به مانند مفاهیم نژاد و میلت در زمان گسترش مستعمرات اروپا شكل گرفت، زمانی كه مرچانتیالیزم (بازرگان گرایی) و كاپیتالیسم (سرمایه داری) بر جنبش های ملل مختلف تاثیر فراوانی داشت و مرز میان كشورهای مختلف با دقت بیشتری تعریف می شد. در قرن نوزدهم، دولت های مختلف با بیان آنكه كشورشان نماینده یك "ملت" است به دنبال كسب مشروعیت بودند. در همین حین عده ای از افراد به دلایل مختلف اجتماعی محروم بودند. اعضای گروه های محروم و ضعیف بر همین اساس به دنبال كسب حقوق برابر یا استقلال بودند وحتی در مواردی یك حزب سیاسی كاملاً جدایی طلب را در كشور خود به وجود آوردند.
برخی اوقات دولت ها یا وابستگان آنها رفتار نژاد پرستانه ای را نسب به گروه های قومی بروز می دهند. در قرن بیستم، افراد مختلف استدلال كردند كه اختلافات میان اعضای گروه های قومی یا دولت ها و گروه های قومی به دو روش قابل حل است. برخی مانند جورگن هابرماسن و بروس بری اعتقاد دارند كه مشروعیت دولت های جوامع مدرن بر اساس حقوق سیاسی افراد مستقل شكل می گیرد. طبق این نظریه دولت نباید گروه، ملیت یا نژاد را به رسمیت بشناسد بلكه در مقابل باید برابر حقوق سیاسی و قانونی افراد را سرلوحه كار خود قرار دهد. برخی هم مانند چارلز تیلور و ویل كیملیكا استدلال می كنند كه مفهوم فرد مستقل یك ساخت فرهنگی است و نه درست است و نه می توان افراد به صورت افراد مستقل در نظرگرفت. طبق این دیدگاه، دولت ها می بایست هویت قومی افراد را به رسمیت بشناسند و تمهیداتی را بیندیشند كه نیازهای مختلف گروه های قومی دركشور متبوعشان تامین گردد. این دیدگاه را دیدگاه ناسیونالیستی (ملی گرایی) می نامند.
در زبان انگلیسی ،"Ethnicity" بسیار وسیع تر از ارتباط یك فرد با جامعه اش است (یعنی شهروندی) وبیشتر به ارتباط با یك گذشته و فرهنگ مشترك و آشكار اشاره دارد. برای كسب اطلاعات بیشتر به ([ارتباط خانوادگی])، [رومانتیسیزم] و [فولك لر] مراجعه كنید. در برخی از زبان های دیگر، اصطلاحات معادل قومیت و ملیت بسیار به یكدیگر نزدیك هستند.
- "قوم گرایی نژادی"
در قرن نوزدهم شاهد رشد تفكر سیاسی ملی گرایی قومی بودیم و نژاد و ملی گرایی اولین بار توسط یوهان گاتفرید وان هردر به یكدیگر گره خوردند. تمركز جوامع بر روابط قومی و حذف زمینه تاریخ از مفهوم قومیت باعث شد كه طرفداران امپرالیسم و ملی گرایی به توجیه عقاید خود بپردازند. دو مثال مهم در قرن نوزدهم امپراطوری آلمان و رایش سوم هستند كه هر یك بر اساس نظریه ای واحد شكل گرفتند: این دولت ها در واقع سرزمین هایی را كه زمانی متعلق به آلمان بوده بازپس میگیرند. تاریخ زندگی افرادی كه بعدها وارد مدل جامعه دولت محور شدند مانند افرادی كه پس از فروپاشی امپراطوری های عثمانی و اطریش – مجارستان از جنوب شرق و شرق اروپا به پا برخاستند و یا ساكنان شوروی سابق همواره مملو از درگیری های قومی بوده است.
[ویرایش] تحقیق
در پروژه تنوع ژنوم انسانی (HGDP) تلاش می شود تا نقشه DNA انسان های مختلف تهیه شود و اختلافات موجود میان این نقشه ها كه در حدود 1 درصد است مشخص گردد. این داده ها می تواند حقایقی را از منشا گروه های قومی مختلف آشكار سازند.
[ویرایش] همچنین رجوع كنید به
- فهرست گروه های قومی
- نژاد
- فهرست افراد بومی
*خانواده بزرگ (Clan)
- مناطق مستقل اقوام مختلف
- ملی گرایی قومی
- قوم شناسی
- رده شناسی
- ارتباط خانوادگی
- ملت
- گروه قومی به رسمیت شناخته شده
- سیاست هویت
- فهرست گروه های قومی بدون حكومت
- جوامع بدون حكومت
- قبیله
- اقلیت قومی
- اقلیت ملی
- نماد ملی
- پروژه تنوع ژنوم انسانی (HEDP)
- ژنتیك افراد
- دیرینه شناسی ژنتیكی
[ویرایش] مراجع
- Abizadeh, Arash. 2001.[http://www.profs-polisci.mcgill.ca/abizadeh/Ethnicity.htm
"قومیت، نژاد و یك انسانیت محتمل"]، "نظم جهانی" (مقاله ای در مورد ساختار اجتماعی قومیت و نژاد)
- Dunnhaupt, Gerhard. 1989. "مرزهای گیج كننده آلمان", in: Festschrift for P. M. Mitchell. Heidelberg: Winter.
- Friedlander, Judith. 1975. "سرخپوست بودن در هیواپان: مطالعه هویت تحمیلی در مكزیك امروزی". New York: Saint Martin's Press.
- Hobsbawm, Eric, and Terence Ranger, editors. 1983. اختراع سنت . Cambridge: Cambridge University Press.
- Morales-Díaz, Enrique, and Gabriel Aquino, and Michael Sletcher, ‘قومیت’, in Michael Sletcher, ed., انگلستان امروزی , (Westport, CT, 2004).
- Sider, Gerald. 1993. تاریخ سرخپوستان لومبی. Cambridge: Cambridge University Press.
- Smith, Anthony D. 1987. ریشه قومیت ملل . Oxford: Blackwell.
- الگو:نکته census.gov. نژاد.
>! لطفاً منابع را ذكر كنید تا مطالبی كه در دایره المعارف وارد می كنید معتبر باشد.
نكاتی راجع به ذكر مرجع:
در مورد وب سایت ها، از این فرمت استفاده كنید (روز/ سال مربوط به زمان مراجعه به وب سایت):
الگو:مرجع وب
برای كتاب ها از این فرمت استفاده كنید:
الگو:مرجع كتاب برای بقیه منابع به WP:CITET مراجعه كنید. متشكریم!
--<
[رسته : گروه ای قومی|]]
قومیت

